عادت‌های نامرئی چگونه زندگی ما را هدایت می‌کنند؟

پنج‌شنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳ - ۲۲:۳۰
مطالعه 5 دقیقه
طرحی از عادت‌های نامرئی روزانه روی ساعت
علم نشان می‌دهد که عادت‌ها می‌توانند برای ما پنهان باشند، در پاسخ به اهداف ما کار نکنند و حتی ما را از رسیدن به آن‌ها بازدارند.
تبلیغات

احتمالاً به یاد دارید که آخرین بار چه زمانی دوش گرفتید، اما اگر از شما بخواهند که روتین خود را با دقت بیشتری بررسی کنید، ممکن است برخی کارها را به‌خاطر نیاورید. مثلا از کدام دست برای برداشتن شامپو استفاده می‌کنید؟ یا کدام سمت بدن را اول می‌شویید؟

حمام‌کردن، مسواک‌زدن، رانندگی به سمت محل کار، دم‌کردن چای و بسیاری از دیگر کارهای روزمره، همگی عادات اساسی ما را تشکیل می‌دهند. ویلیام جیمز، فیلسوف و روانشناس مشهور آمریکایی در سال ۱۸۹۰ مشاهده کرد که موجودات زنده چیزی جز «دسته‌ای از عادات» نیستند. طبق جهان‌بینی جیمز، عادات معامله‌ای با شیطان است.

عادات با خودکار‌کردن رفتارهایی که به‌طور منظم انجام می‌دهیم، زندگی را آسان‌تر می‌کنند؛ مثلاً باعث می‌شوند به‌جای آنکه به نکات ریز در مورد نحوه‌ی دم‌کردن چای توجه کنیم، بر اخبار صبحگاهی متمرکز شویم. اما وقتی عملی تبدیل به عادت شود، ممکن است آنچه را که باعث آن می‌شود، حتی اگر خیلی دوستش داشته باشید، فراموش کنید؛ مثلا شاید توجه نمی‌کنید که اگر چای بیشتر دم بکشد طعم بهتری خواهد داشت.

عادت باعث می‌شود دلیل انجام کار را فراموش کنیم

بسیاری از افراد نزدیک به سال جدید متعهد می‌شوند عادات بد خود را اصلاح کنند و عادات جدید و بهتر را جایگزین کنند. با‌این‌حال، علم عادات نشان می‌دهد که آن‌ها تابع خواسته‌های ما نیستند.

وندی وود، استاد برجسته‌ای که در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی به مطالعه‌ی عادت می‌پردازد، به مجله‌ی آتلانتیک گفت: «ما دوست داریم فکر کنیم کارها را به دلیلی انجام می‌دهیم که همه‌چیز بر اساس یک هدف هدایت می‌شود. اما به ‌نظر‌ می‌رسد که اهداف انگیزه‌ی اصلی ما هستند؛ زیرا بیشتر از عادت‌هایمان از آن‌ها آگاه هستیم. در حقیقت، آگاهی از عادات نامرئی خود می‌تواند شانس شما را برای ایجاد موفقیت‌آمیز عادات جدید و مؤثر یا ترک عادت‌های مضر در فصل اهداف [برای سال جدید] افزایش دهد، به‌طوری که می‌توانید زندگی‌ای داشته باشید که بیشتر با آنچه از آن لذت می‌برید و کمتر با آنچه عادت دارید زندگی کنید.»

جیمز حتی بااینکه بیش از صد سال پیش عادات را توصیف کرد، در مورد آن‌ها پیش‌بینی درستی داشت. او نوشت: «عمل عادتی خود‌به‌خود پیش می‌رود» و در‌واقع، محققان مدرن کشف کرده‌اند که عادت‌ها تقریباً به صورت خودکار به‌عنوان «پیوند زمینه و پاسخ» شکل می‌گیرند. این پیوند زمانی ایجاد می‌شود که فرد عملی را تکرار می‌کند که توسط یک محرک در محیط (زمینه) مشخص می‌شود. وقتی یک عمل را به اندازه‌ی کافی تکرار کنید و اگر آن محرک و محیط را دوباره ملاقات کنید، به‌طور ناخودآگاه عمل را انجام خواهید داد. دیوید نیل، روانشناس متخصص تغییر رفتار، گفت: «این بدان معنا نیست که مردم هیچ‌گونه یادآوری از آنچه که انجام داده‌اند، ندارند، فقط به این معناست که ذهنِ آگاه شما نیازی به مشارکت در آغاز یا اجرای رفتار ندارد.»

اهداف آگاهانه‌ی ما ممکن است ما را به تکرار یک رفتار خاص ترغیب کنند و بنابراین به عنوان جرقه‌ای عمل می‌کنند که موتور عادت را به حرکت در‌می‌آورند. بنجامین گاردنر، روانشناس رفتارهای عادتی در دانشگاه ساری انگلستان، می‌گوید: «افرادی که در دستیابی به اهداف خود بهترین هستند، کسانی هستند که به‌طور هدفمند عادت‌هایی را برای خودکارسازی برخی از کارهایی که انجام می‌دهند، ایجاد می‌کنند.»

گاردنر اخیراً عادت نخ‌دندان‌کشیدن را با نخ‌دندان‌کشیدن هر روزه در محیط یکسان (سرویس بهداشتی)، با پیروی از همان نشانه‌های محیطی (مسواک‌زدن دندان‌هایش) ایجاد کرده است. او گفت: «روزهایی وجود دارد که فکر می‌کنم، نمی‌توانم به یاد بیاورم که دیروز نخ دندان کشیدم یا نه، اما به خودم اعتماد می‌کنم که حتماً این کار را انجام داده‌ام ،زیرا این بخش مهمی از روتین من شده است.»

اما حتی عادت‌هایی که عمدی شروع شده‌اند، هر از گاهی باید دوباره ارزیابی شوند، زیرا زمانی که آن‌ها تثبیت می‌شوند، ممکن است از اهدافی که آن‌ها را الهام بخشیده‌اند جدا شوند. اگر اهداف ما تغییر کنند، نشانه‌های محیطی همچنان رفتارهای عادتی را تحریک می‌کنند. متاآنالیزی در سال ۱۹۹۸ نشان داد که اهداف فقط می‌توانند اقداماتی را پیش‌بینی کنند که گهگاه انجام می‌شوند، مانند تزریق واکسن آنفولانزا و نه اقداماتی که به‌طور منظم تکرار می‌شوند، مانند بستن کمربند ایمنی. در مطالعه‌ای در سال ۲۰۱۲، دانش‌آموزانی که اغلب به یک استادیوم ورزشی می‌رفتند، با دیدن تصویری از آن استادیوم، صدای خود را بلند کردند، حتی اگر قصد این کار را نداشتند.

اهداف آگاهانه‌ی ما ممکن است ما را به تکرار یک رفتار خاص ترغیب کنند

دانشمندان نشان داده‌اند که رفتارهای عادتی و رفتارهای هدف‌مند از مسیرهای مختلفی در مغز استفاده می‌کنند. وقتی یک عمل به عادت تبدیل می‌شود، خودکارتر و بیشتر به سیستم حسی-حرکتی وابسته می‌شود. وقتی دانشمندان به بخش‌هایی از مغز حیوانات که مرتبط با رفتار هدف‌دار است آسیب می‌زنند، حیوانات شروع به رفتار‌کردن به صورت عادتی می‌کنند. بااین‌حال در مورد اینکه آیا هر عمل انسانی واقعاً می‌تواند مستقل از اهداف باشد، بحث‌هایی وجود دارد.

با‌این‌حال، مردم معمولا رفتار معمول خود را با اهداف و خواسته‌هایشان توضیح می‌دهند. مطالعه‌ای در سال ۲۰۱۱ نشان داد افرادی که می‌گویند وقتی احساساتی می‌شوند غذا می‌خورند، در‌واقع در پاسخ به احساسات منفی تنقلات نمی‌خورند؛ بلکه رفتارهای غذایی به اسم عادت توجیه می‌شوند. در مطالعه‌ای در سال ۲۰۲۲، وود و همکارانش از مردم پرسیدند که چرا قهوه می‌نوشند. شرکت‌کنندگان گفتند زمانی که خسته هستند این کار را انجام می‌دهند، اما در‌واقع وقتی زمان قهوه‌ نوشیدنشان ثبت شد، ارتباط ضعیفی بین انجام این کار و خستگی‌شان وجود داشت. وود گفت: «آن‌ها تمایلی به نوشیدن قهوه نداشتند. فقط زمانی از روز بود که معمولاً این کار را انجام می‌دادند.»

عادات نیز استقلال خود را با عدم حساسیت نسبت به پاداش حفظ می‌کنند. اگر چیزی را برای اولین بار امتحان کنید و از آن خوشتان نیاید، احتمالاً آن تجربه را تکرار نمی‌کنید. اما عادت‌ها می‌توانند حتی اگر نتیجه‌ی آن‌ها خوشایند نباشد، باقی بمانند.

در مطالعه‌ای که وود با نیل و سایر همکارانش روی آن کار کرد، افرادی که عادت داشتند در سینما پاپکورن بخورند، بیشتر از کسانی که این عادت را نداشتند، پاپکورن کهنه خوردند. کسانی که عادت به خوردن پاپکورن داشتند، بعداً گزارش دادند که می‌توانستند بگویند پاپکورن بد طعم است و ادامه ندهند، اما همچنان به خوردن آن ادامه دادند. وود گفت: «این طور نیست که آن‌ها کاملاً از این که [طعم پاپکورن] را دوست ندارند غافل باشند. این رفتار همچنان توسط محیطی که در آن قرار دارند، تحریک می‌شود.» تحمل پاپکورن کهنه چندان وحشتناک نیست؛ اما اگر رفتارهای عادتی پیچیده‌‌تر، مانند اقدامات مربوط به تعادل بین کار و زندگی و روابط یا فناوری، فراتر از تاریخ انقضای خود ادامه پیدا کنند، عواقب خوبی نخواهند داشت.

در مواجهه با عادات نامرئی، آگاهی و توجه، سلاح قدرتمندی است

در مواجهه با عادات نامرئی، آگاهی و توجه، سلاح قدرتمندی است. گاردنر در مطالعه‌ای جدید، از افرادی که کمتر از شش ساعت در شب می‌خوابند، خواست تا برنامه‌های خواب خود را با جزئیات شرح دهند. انجام این کار عادات زیان‌باری را که افراد قبل از خواب انجام می‌دادند و از آن‌ها بی‌اطلاع بودند، آشکار کرد. جیمز کلیر، نویسنده‌ی «عادات اتمی»، به‌طور مشابه برای یافتن عادات نامرئی پیشنهاد کرده است که یک «کارت امتیاز عادات» تهیه کنید، یک لیست مکتوب از تمام عادات روزانه شما که شامل رتبه‌بندی تأثیر مثبت، منفی یا خنثی آن‌ها بر زندگی شما است.

عادات خنثی، مانند زمان‌بندی جلسات تمرین یوگا، ممکن است سخت‌ترین عادت‌ها برای ارزیابی باشند و اگر آن‌ها فقط به آرامی در حال انجام کار خود باشند و زندگی شما را آسان‌تر کنند، شناسایی‌شان ممکن است بی‌فایده به نظر برسد. اما چون عادت‌ها همیشه اهداف جدید شما را در نظر نمی‌گیرند، ارزش دارد که به آن‌ها توجه داشته باشید تا مطمئن شوید که شروع به کار‌کردن علیه شما نمی‌کنند. چه بخواهیم چه نخواهیم، انسان‌ها به‌طور حتم با عادت‌ها پیوند خورده‌اند. اما دانستن اینکه عادات چگونه کار می‌کنند، به سادگی آگاه‌شدن از میزان ناآگاهی ما از آن‌ها، می‌تواند به شما کمک کند تا در زندگی خود، تا حد ممکن از عادات منفی مثل اجبار به خوردن پاپکورن کهنه دور باشید.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات