10 نکته برای این‌که مدیر و رهبر بهتری باشیم-قسمت اول

یک‌شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۶:۱۸
مطالعه 3 دقیقه
افرادی را می‌بینیم که گویا رهبری مانند یک ویژگی ذاتی، در خون آن‌ها است، اما اساساً چنین طرز تفکری صحیح نیست. رهبری، یک مهارت اکتسابی است و دربردارنده‌ی مجموعه‌ای از ویژگی‌های فردی، توانایی‌های ارتباطی و ذهنی است که تمام آن‌ها را می‌توان با تلاش و تمرین بدست آورد.
تبلیغات
کپی لینک

1.سعی کنید همواره در حال یادگیری باشید

هیچ‌کس کامل نیست و همیشه افرادی بهتر از شما وجود دارند. زمانی که فکر کنیم لیوان ما پر شده و به انتهای راه رسیده‌ایم، در واقع بر لبه پرتگاهی ایستاده‌ایم که ممکن است ما را به قعر بکشد. می‌توانیم انتخاب کنیم که این لیوان را کنار گذاشته و لیوان بزرگ‌تری بیاوریم یا خودمان را گول بزنیم که همه چیز را می‌دانیم و دیگر چیزی برای یادگیری وجود ندراد.

سعی کنید همیشه در حال یادگیری از تجربیات افرادی باشید که قبل از شما وجود داشته‌اند، همچنین افراد موفق در دوره‌ی خود را نیز از یاد نبرید. وقتی می‌بینید کسی در حرفه‌ خود واقعاً موفق و سرشناس است، به جای حسادت یا دشمنی، سعی کنید با او ارتباط برقرار کرده و یاد بگیرید. همیشه راه بهتری برای انجام دادن یک کار وجود دارد. انسان‌های موفق، آن‌هایی هستند که کارهای معمولی را به روشی متفاوت انجام می‌دهند. پس سعی کنید یاد بگیرید و فرهنگ یادگیری را در افراد دیگر رواج دهید. آموزش کارکنان، اصل بسیار مهمی است که هم باعث پیشرفت شده و شرکت را نیز پله پله به سطوح بالاتری از کیفیت می‌رساند.

کپی لینک

2.ارتباط مؤثر برقرار کنید

ویژگی برتر یک رهبر کاردان، شیوه‌ی درست ارتباط با کارمندان یا اعضای تیم خود است. سعی کنید شرایط و حال کارکنان را درک کنید، میان آن‌ها رقابت ایجاد کرده و استعدادهای نهان را شناسایی کنید. یکی از ویژگی‌های کمتر شناخته شده‌ی استیو جابز، رهبر بزرگی که همه او را می‌ستایند، این بود که با هر یک از کارمندانش، به تنهایی، به گفتگو می‌نشست. در آن جلسات، از مسائل کاری و گاهی هم شخصی می‌گفتند. اگر مشاهده می‌کنید که کارمندان روابط سردی با شما داشته یا نوعی از احساس نارضایتی عمومی را حس می‌کنید، برای چند لحظه هم که شده، سعی کنید علت را در خود جستجو کنید.

کپی لینک

3.چیزهای خوب را با دیگران هم تقسیم کنید

تشویق افراد کوشا، نشان از این دارد که برای افراد لایق و همچنین کار خوب ارزش قائلید. اگر شرکت رشد داشته یا اخیراً به موفقیت رسیده، همه را شریک بدانید و این موضوع را به عموم بگویید؛ بگویید و نترسید، زیرا اعتبار دادن و ارزش دادن به کارمندان‌تان، قدر و ارزش شما را هم بالا می‌برد. اگر کارکنان یک مجموعه بدانند در سود و زیان، در خوشی و ناراحتی و در موفقیت و شکست شرکت سهیم‌اند، همان قدر که برای خودشان و آینده‌شان ارزش قائل‌اند، برای شرکت نیز به همان اندازه مایه می‌گذارند.

کپی لینک

4.در مدیریت زیاده روی نکنید

یکی از اشتاباهات رایج مدیران، این است که می‌خواهند در هر کاری دخالت کنندف بر کار همه سرک بکشیند و هر کسی را که می‌بینند، قضاوت کنند.اما این روش کار نمی‌کند. ثابت شده است که برای‌تان چیزی جز ضرر ندارد و روحیه‌ی افراد تیم را پایین می‌آرود. شما خودتان را جای دیگرانی بزارید که یک نفر می‌آید و مدام باعث استرس و نگرانی شان می‌شود، حتی وقتی دارید سعی می‌کنید که عالی باشید، تنها با یک اشتباه کوچک، سیل سرزنش و نصیحت را بر شما روانه می‌کند؛ چه احساسی پیدا می‌کنید؟ قطعا از او متنفر می‌شود و دوست ندارید حتی یک لحظه دیگر او را تحمل کنید.کار خوب بخواهید و فرهنگ نظم در کار را سر لوحه کنید، اما در این کار زیاده روی نکنید!

کپی لینک

5.از بحران فرار نکنید؛ با آن بجنگید

مشکل و سختی در هر کاری وجود دارد. این وظیفه‌ی شما به‌عنوان مدیر است که در این زمان، به جای اینکه دست و پای‌تان را گم کنید و عرق بریزید، برخود مسلط شده و خونسرد باشید.چرا که الان است که چشم امید همه به شما است، الان است که همه می‌خواهند آن اقتدار را ببینند و صدای محکم و مصمم شما را بشنوند. اصلا مدیر یعنی همین!

در زمان بحران، شرایط را ارزیابی کنید، راهکارهای موجود را بررسی کرده و بسته به شرایط موجود، سعی کنید بهترین تصمیم را بگیرید. از همین حالا به کارکنان آموزش داده و آن‌ها را برای هر چیزی آماده کنید.

منتظر قسمت بعدی این مقاله باشید :)

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات