آموزش: چگونه ایده های جدید ارائه دهیم
این روزها رقابت در بازار کار به اندازهای زیاد شده است که سازمانها و شرکتها برای حفظ بقای خود باید دائما روی ایدههای جدید کار کنند. ایدههایی که جدید باشند و با توجه به نیازهای بازار ارائه شوند، منجر به نوآوری خلاقه میشوند. به همین دلیل توانایی متفاوت فکر کردن و ارائهی ایدههای خلاقانه تبدیل به یکی از مهارتهای مهم تیمهای کاری شده است. بنابراین اگر این مهارت را در خودتان پروش دهید، مطمئن باشید که میتوانید از رقبای خود جلو بزنید و در بازار رقابت پیروز شوید. بعضی از افراد به اشتباه فکر میکنند که ایدههای خوب ناگهان در مغز یک انسان جرقه میزنند یا بدتر از آن، فکر میکنند که خلاقیت نوعی توانایی است که فقط در بعضی از افراد وجود دارد یا اشخاص دیگر از داشتن چنین توانایی بیبهره هستند و هوش کافی برای ارائهی ایدههای جدید ندارند. اما این طرز تفکر صحیح نیست و همه میتوانند ایدههای جدید و کاربردی ارائه دهند؛ فقط کافی است ذهن خود را باز کنند و طرز تفکرشان را تغییر دهند.
تکنیکهایی برای ارائهی ایدههای جدید
تکنیکهای تولید ایدههای استاندارد به نوعی روی ترکیب و سازگار کردن ایدههای فعلی تمرکز میکنند. این روش مطمئنا جواب میدهد؛ اما ما در این مقالهی زومیت راههای جدیدی برای ارائهی ایدههای خلاقانه به شما معرفی میکنیم. این روشها مغز شما را وادار میکنند که متفاوت فکر کند و به چشماندازهای جدیدی برسد. تنها موردی که حتما باید در نظر بگیرید، این است که این ایدهها زمانی نتیجهی بهتری دارند و موفق هستند که شما دانش و اطلاعات خوبی در زمینهی کاری خود داشته باشید. بنابراین اگر احساس میکنید در برخی زمینههای صنعت کاری خود هنوز اطلاعات کافی ندارید، بهتر است ابتدا دانش خود را بالا ببرید. این تکنیکها در جلسات طوفان فکر نیز میتوانند مورد استفاده قرار بگیرند. طوفان فکری یا Brainstorming یک تکنیک خلاقیت فردی یا گروهی است که در آن افراد یک تیم دور هم جمع میشوند و ایدههای جدید خود را آزادانه ارائه میدهند و درنهایت به یک راه حل مناسب میرسند.
از بین بردن الگوهای فکری
برای حل کردن هر مسئلهای یک سری الگوی فکری وجود دارد که همهی ما به نوعی درگیر آنها هستیم و همیشه از آنها استفاده میکنیم. از بین بردن این الگوها به شما کمک میکند که ایدههای جدید تولید کنید. تکنیکهایی که در ادامه آمده به شما در انجام این کار کمک خواهد کرد:
۱- فرضیات را به چالش بکشید
برای هر موقعیتی یک سری فرضیه از پیش تعیینشده وجود دارد. به چالش کشیدن این فرضیهها امکانات جدیدی برای شما فراهم خواهد کرد. بهعنوان مثال تصور کنید میخواهید خانه بخرید؛ اما میدانید که پول کافی برای این کار ندارید. شما باید فرضیهی پول نداشتن را به چالش بکشید. مطمئنا این مقدار پول در حال حاضر در حساب بانکی شما وجود ندارد؛ اما آیا نمیتوانید یکی دیگر از داراییهای خود را بفروشید و پول آن را تأمین کنید؟ یا اینکه از صندوق بازنشستگی خود استفاده کنید؟ آیا میتوانید وام بگیرید و در ازای ۶ ماه کار سخت بهرهی آن را پرداخت کنید؟ مطمئن باشید که به مرور زمان و با فکر کردن راهحلهای جدیدی به ذهنتان خواهید رسید.
۲- مشکل را به شکل دیگر تعریف کنید
تعریف کردن مشکل به شیوهای نو با استفاده از لغات غیرتکراری ایدههای جدیدی نیز به همراه خواهد داشت. برای این کار باید سعی کنید که از زوایای دیگر به مشکل نگاه کنید. چرا باید این مشکل را حل کنیم؟ چه چیزی این مشکل را به وجود آورده است؟ اگر این مشکل را حل نکنیم چه اتفاقی خواهد افتاد؟ این سؤالها بینش جدیدی به شما میدهند و منجر به ارائهی ایدههای خلاقانه برای حل مشکل میشوند. داستان زیر نمونهی خوبی برای این راهحل است:
در اواسط دههی ۱۹۵۰ شرکتهای کشتیرانی مرتبط با صنعت حملونقل در حال ورشکسته شدن بودند. آنها تصمیم گرفتند تمرکز خود را بر ساختن کشتیهای سریعتر و کارآمدتر بگذارند. اما با این حال مشکل ورشکستگی به قوت خود باقی ماند و از بین نرفت. سپس یکی از مشاوران مشکلی را که وجود داشت، به شکل دیگری تعریف کرد. او معتقد بود که این صنعت برای حل این مشکل باید روی نحوهی پایین آوردن هزینهها تمرکز کند. این بیان جدید منجر به ارائهی ایدههای جدید در تمام زمینههای صنعت کشتیرانی شد و مواردی مانند انبار کردن محمولهها و زمان بارگیری مجددا مورد بررسی قرار گرفت و درنهایت همین شیوهی جدید بیان مشکل نه تنها صنعت کشتیرانی را از ورشکستگی نجات داد، بلکه شیوهی مدیریت حملونقل کشتیها را نیز تغییر داد.
۳- معکوس فکر کنید
اگر فکر میکنید هیچ ایدهی جدیدی به ذهنتان نمیرسد میتوانید همه چیز را برعکس کنید. بهعنوان مثال به جای اینکه فکر کنید چگونه میتوانید مشکل را از بین ببرید یا آن را بهبود بدهید، به این فکر کنید که این مشکل تحت چه شرایطی بدتر میشود و افکار خود را بر این موضوع متمرکز کنید. سپس این ایدهها را معکوس کنید و به راهحلهای جدید برای حل مشکل دست پیدا کنید.
۴- مشکل را با ابزارهای جدید بیان کنید
همهی ما استعدادهای مختلفی داریم؛ اما زمانی که با چالش جدیدی در محیط کار روبهرو میشویم فقط از طریق استدلالهای کلامی سعی میکنیم مشکل را از بین ببریم. راههای زیادی مانند موسیقی، نقاشی و بازی با کلمات وجود دارند که میتوانیم مشکل خود را با استفاده از آنها بیان کنیم. در این مرحله نیازی نیست به فکر پیدا کردن راهحل باشید؛ کافی است شیوهی جدیدی برای بیان مسئله پیدا کنید. روشهای بیان جدید منجر به تولید الگوهای فکری جدید میشوند و درنتیجه ایدههای جدید ارائه خواهند شد.
موضوعات بیربط را به هم ربط دهید
گاهی اوقات بهترین ایدهها کاملا تصادفی به ذهن یک نفر میرسند. بهعنوان مثال شما مشغول گوش دادن به حرفهای شخصی هستید که در مورد یک موضوع کاملا بیربط با مشکل شما در حال صحبت است که ناگهان ایدهی جدیدی در ذهنتان جرقه میزند. سیبی که به سر نیوتون برخورد کرد و قانون جاذبه را مطرح کرد، مثال خوبی از این نکته است.
از خودتان بپرسید چرا این اتفاق رخ میدهد؟ این پرسشها سلولهای مغز را تحریک میکنند و به کار میاندازند. بنابراین پیوسته به دنبال این محرکها باشید و سعی کنید که آنها را به مشکلات ربط بدهید و ایدههای جدید پیدا کنید. تکنیکهای زیر برای انجام این کار به شما کمک میکنند:
۱- از کلمات تصادفی استفاده کنید
یک لغت را در فرهنگ لغت پیدا کنید و سعی کنید بین آن لغت و مشکلتان ارتباطی را پیدا کنید.
۲- میان ایدهها نقشه بکشید
یک کلمه یا عبارت کلیدی پیدا کنید و آن را در وسط صفحه بنویسید. هر عبارت دیگری که به ذهنتان میرسد نیز روی کاغذ بنویسید و سعی کنید میان آنها ارتباط پیدا کنید.
۳- یک تصویر انتخاب کنید
سعی کنید میان تصویر انتخابشده و مشکلتان ارتباطی ایجاد کنید.
۴- یک شیء انتخاب کنید
از خودتان بپرسید که آن شیء چگونه میتواند به من کمک کند تا مشکلم را حل کنم. یا این شیء چه ویژگیهایی دارد که در حل این مسئله میتواند به من کمک کند؟
چشماندازتان را تغییر دهید
چشماندازهای تکراری باعث تولید ایدههای تکراری میشوند؛ بنابراین اگر میخواهید ایدههای جدید ارائه دهید، باید سعی کنید چشمانداز خود را تغییر دهید. ۲ روش زیر به شما کمک خواهند کرد:
۱- نظر شخص دیگری را جویا شوید
با افراد مختلف صحبت کنید و از آنها بپرسید که اگر در شرایط شما بودند، برای پشت سر گذاشتن این چالش چه کاری انجام میدادند؟ این سؤال را از دوستانی که زمینهی کاری متفاوتی با شما دارند، از همسرتان، از یک بچهی ۹ ساله، مشتریها و اشخاصی با فرهنگهای متفاوت بپرسید. آنها به یک مسئله از دید دیگری نگاه میکنند و این موضوع میتواند ایدههای جدیدی به شما بدهد.
۲- بازی «اگر من یک ... بودم» را انجام دهید
از خودتان بپرسید که اگر من یک ... بودم این مشکل را چگونه حل میکردم. در جای خالی هر کلمهای که دوست باشید مانند میلیونر یا شخصیت معروف را میتوانید قرار دهید. هر شخصی دارای ویژگیهای منحصربهفرد است و زمانی که خودتان را جای آن شخص میگذارید، سعی میکنید که مشکل را از دید آنها نگاه کنید و با تواناییهایی که آنها دارند مشکل را حل کنید. بهعنوان مثال اگر خودتان را بهعنوان یک میلیونر فرض کنید ایدههایی مانند ریسک کردن یا انتخاب راهحلهای گرانقیمت به ذهنتان خواهد رسید و اگر خودتان را بهعنوان یک گلفباز معروف در نظر بگیرید روی چیزهایی مانند کمالگرایی، استمرار و توجه به جزئیات تمرکز خواهید کرد.
خودتان را تقویت کنید
گاهی اوقات برای اینکه بتوانید ایدههای خلاقانه ارائه دهید، باید جو مثبتی برای خودتان ایجاد کنید. روشهای زیر شرایط روحی شما را برای ارائه دادن ایدههای جدید آماده میکنند.
۱- به خودتان ایمان داشته باشید
به خلاقیت خودتان باور داشته باشید و بدانید که ایدههای خوبی به ذهنتان خواهد رسید. داشتن چنین تفکر مثبتی بر عملکرد شما تأثیر خواهد گذاشت.
۲- به خودتان استراحت دهید
کمی چرت بزنید، پیادهروی کنید و به موسیقی گوش دهید یا فرزندانتان را به گردش ببرید. ذهن شما نیاز به استراحت دارد و زمانی که مدتی از فکر کردن به مشکلات فاصله گرفته باشد، بهتر میتواند روی آن مسائل تمرکز کند.
۳- محیط خود را عوض کنید
گاهی اوقات تغییرات یک محیط بر طرز تفکر نیز تأثیر میگذارد. به جای اینکه در دفتر کار خود به فکر حل مشکلات باشید، بهتر است به یک کافیشاپ بروید یا در حال پیادهروی در یک پارک به آن موضوع فکر کنید.
۴- عوامل حواسپرتی را از بین ببرید
ذهن خود را از افکار مزاحم پاک کنید و روی حل مشکلات تمرکز کنید. موبایل را خاموش کنید، در را ببندید و محیط را تا جای ممکن آرام کنید.
شوخطبعی را فراموش نکنید
شوخی کردن باعث از بین رفتن استرس محیط میشود و تصمیمگیری و فکر کردن در مورد ایدههای جدید را راحتتر میکند.