آموزش تجزیه و تحلیل فرصتهای بازار
تجزیهوتحلیل فرصتهای بازار یکی از برنامهریزیهای بازاریابی کسبوکار است که روی کشف فرصتهای آینده و ارزیابی روندهای تکنولوژیکی، مالی و رقابتی شرکت تمرکز دارد. این تحلیل شامل شناسایی نیازهای برآورده نشدهی مشتریان، شناسایی بازارهای هدف، ارزیابی مزایای رقابتی و همچنین ظرفیت منابع شرکت برای رفع نیازهای بازار است.
زمانی که طرح بازاریابی و طرح کسبوکارتان را تنظیم میکنید، تکمیل بسیاری از بخشها مستلزم این است که فرصتهای آیندهی شرکتتان را شناسایی کرده باشید. آگاهی از فرصتهای آتی کلید توسعهی یک استراتژی بلندمدت است؛ زیرا بدون یک برنامهریزی سنجیده، شما احتمالاً فقط به موفقیتهای زودگذر و کوتاهمدت دست پیدا میکنید.
در اصل، یک آنالیز فرصتهای بازاریابی، باید بر اساس قابلیتهای مالی، تکنولوژیهای در دسترس و آمادگی رقابتی شما تنظیم شده باشد. نتایج این تحلیلها به شما امکان میدهد بازارهای جدید هدف را شناسایی کنید، نیازهای مشتریانتان را درست تشخیص بدهید و مزیتهای رقابتی خود را به مرحلهی عمل برسانید. بهویژه اگر کسبوکارهای نوپایی دارید و مراحل اولیه مسیرتان را میگذرانید، بهتر است بجای حدس زدن خواستههای بعدی مشتریان، این تجزیهوتحلیل را بهدقت انجام دهید.
مزایای کلیدی تجزیهوتحلیل فرصتهای بازار
۱- افزایش وفاداری مشتریان
۲- شناخت مزایا (نقاط قوت) و معایب (نقاط ضعف) رقابتی
۳- آگاهی از تصویر برند
۴- تجزیهوتحلیل موقعیت برند
۵- بهترین چشمانداز از بخشبندی بازار
۶- بهترین چشمانداز از توزیع و بخشبندی محصولات
۷- شناخت مؤثرترین رسانه برای تبلیغات تجاری
۸- شناخت اهداف بازاریابی قابلدستیابی
۹- مدل مدیریت مزایای رقابتی
مناطق تمرکز تحلیل فرصتهای بازار
زمانی که فرایند تحلیل فرصتها را تکمیل میکنید، باید به ۶ سؤال اصلی پاسخ دهید:
۱- چه نوع فرصتهایی پیش روی شما است؟
۲- در حال حاضر مردم چگونه نیازهای خود را برطرف میکنند؟
۳- آیا شرکت دیگری این نیاز را برطرف کرده است؟
درصورتیکه پاسخ سؤال قبل مثبت است، چگونه میتوانید محصولات یا خدماتی تولید کنید که دارای مزیت رقابتی باشند؟
اگر نتوانید به مزیت رقابتی دست پیدا کنید، آیا تقاضای کافی برای محصولات شما در بازار وجود دارد؟
۴- آیا این فرصت به لحاظ مالی برای شما و مشتریانتان سودآور و پایدار است؟
۵- این فرصت چگونه جریانهای مالی را تحت تأثیر قرار میدهد؟
۶- کدام فاکتورهای خارجی ممکن است این فرصت را تحت تأثیر قرار دهند؟
طبق نظریهی STEEP، عوامل اجتماعی (Social)، فناوری (Technological)، اقتصادی (Economic)، اکولوژی (Ecological) و سیاسی/قانونی (Political/Legal) میتوانند شرایط و فرصتهای بازار را متحول کنند.
فاکتورهایی که باید مورد تجزیهوتحلیل قرار بگیرند
تقسیمبندی مشتریان
برای درک میزان تقاضا، شما باید گروههای مختلفی از مصرفکنندگان را شناسایی کنید که ویژگیهای مشترکی دارند. این ویژگیها میتوانند متغیرهای «سخت» مانند سن، جنس، محل اقامت، سطح تحصیلات، شغل و سطح درآمد یا متغیرهای «نرم» مانند شیوه زندگی، نگرش، ارزشها و انگیزههای خرید باشد.
متغیرهای سخت به شما کمک میکنند تعداد مشتریان بالقوه کسبوکار را برآورد کنید. برای مثال یک تولیدکنندهی پوشاک نوزاد، باید از تعداد کودکان زیر سه سال و همچنین نرخ تولد نوزادان در یک منطقهی هدف آگاهی داشته باشد. متغیرهای نرم میتوانند به شناسایی انگیزههایی که منجر به تصمیمگیری خرید میشوند (ازجمله قیمت، اعتبار، راحتی، دوام و طراحی) کمک کنند.
وضعیت خرید
بررسی وضعیت خرید نیز به گسترش فرصتها کمک میکند. سؤالهایی که در آنالیز خرید مطرح میشوند عبارتاند از:
۱- چه زمانی مردم محصولات شما را خریداری میکنند؟
۲- آیا خرید صرفاً در زمان نیاز صورت میگیرد؟
۳- مردم از کجا خرید میکنند؟
۴- مردم هزینهی خرید خود را چگونه پرداخت میکنند؟
کانالهای توزیع، روشهای پرداخت و سایر شرایطی که در تصمیمگیری خرید مؤثرند، به شما در مورد نحوهی خرید مصرفکنندگان و بهترین نحوهی عرضه محصولاتتان کمک کنند. ارائهی گزینههای جدید خرید ممکن است مشتریان جدیدی را به سمت شما بیاورد. همچنین شیوههای پرداخت جدید و متنوع (مثل کیف پول دیجیتال / پرداخت با گوشی همراه / اعتباربخشی) شانس فروش شما را بیشتر میکند.
رقابت مستقیم
علاوه بر تجزیهوتحلیل تقاضا و شرایط خرید، تجزیهوتحلیل عرضه نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. هنگامیکه فرصتهای بازار را ارزیابی میکنید، باید سایر بازیگرانی که با آنها رقابت میکنید (یا خواهید کرد) را بشناسید. سؤالاتی که در این تحلیل پرسیده میشوند عبارتاند از:
بهعنوان مثال هواپیمایی اسکای ایرلاین که در بازار شیلی با برند مشهور LAN رقابت میکرد، دریافت که میتواند با مدلهای ارزانقیمتی که تا آن زمان در شیلی وجود نداشت، خود را از رقیبان متمایز کند. اسکای با حذف مواد غذایی و نوشیدنیهای اضافه برای همه مسافران در طول پرواز، هزینههای خود را کاهش داد و بهاینترتیب قیمت بلیتهایش را پایین آورد. همین استراتژی باعث شد سهم بازار خود را از ۱۰ درصد در سال ۲۰۰۸، تا ۲۰ درصد در سال ۲۰۱۷ افزایش دهد.
رقابت غیر مستقیم
گاهی اوقات با تجزیهوتحلیل صنایع مکمل یا صنایع جایگزین نیز میتوان به فرصتهای بازار پی برد. بهعنوان مثال اگر هزینهی سفر هوایی (هر هزینهای) بالا برود، خطوط اتوبوسرانی میتوانند بررسی کنند که این عامل تا به چه میزان تقاضای مسافرت زمینی را افزایش میدهد و ازاینبین، چه سهمی از بازار به قطارها و چه سهمی به اتوبوسها میرسد. آنها باید بررسی کنند که چگونه میتوانند مزیت رقابتی خود را نسبت به خطوط قطار افزایش دهند و چگونه میتوانند مشتریان را به بررسی و پذیرش پیشنهادات جدید خود، ترغیب کنند. این آنالیز، درواقع رقابت غیر مستقیم را هدف قرار میدهد و بینشهای جدیدی در خصوص فرصتهای رشد ارائه میکند.
محصولات و خدمات تکمیلی
شرکتها باید عملکرد دیگر کسبوکارهایی را که محصولاتشان، مکمل محصولات آنها محسوب میشود، زیر نظر داشته باشند. بهعنوان مثال یک شرکت بستهبندی باید عملکرد شرکتهایی را که محصولاتشان به بستهبندی نیاز دارند بررسی کند؛ درحالیکه یک شرکت تولیدی دستگاه قهوهساز، باید در مورد سیر فروش انواع قهوه اطلاعاتی جمعآوری کند. در زمان تصمیمگیریهای سرمایهگذاری، باید به روندهای بازارهای تکمیلی توجه کنید.
تحلیل سایر صنایع
در برخی موارد هدف اصلی شرکتها این نیست که فعالیتشان را درون یک بخش صنعتی ادامه دهند، بلکه هدفشان توسعهی یک فلسفه یا مدل خاص کسبوکار است. . درهرصورت، برای ورود به یک صنعت جدید باید ابتدا نکات مهم در مورد رقابت را یاد بگیریم، یعنی اندازه بازار، سهم بازار، نرخ رشد، قیمت واحد، فروش سرانه و موقعیت برند.
بازارهای خارجی
هنگامیکه یک شرکت در بازار بالغ یا بازار اشباع فعالیت میکند، ممکن است کشف بازارهای کشورهای دیگر، فرصتهای بیشتری پیش روی آن بگذارد. بازارهای کشورهای مختلف به دلایلی نظیر تفاوت سطح توسعهی اقتصادی و عادات بومی، در جهات مختلفی رشد میکنند. شناخت سیر مصرف سرانهی یک محصول معین در یک کشور مشخص، میتواند بهعنوان یک شاخص برای چرخه عمر محصول در نظر گرفته شود. اطلاعاتی در خصوص اندازه بازار و رقبای حاضر در کشورهای دیگر نیز به تخمین پتانسیل تجاری کمک میکند.
از سوی دیگر، بررسی اتفاقات و روندهای سایر کشورها ممکن است شما را به تولید محصولات و خدمات جدیدی رهنمون شود که در بازار فعلی و داخلی، عرضه نمیکنید.
مراحل تجزیهوتحلیل فرصتهای بازار
سادهترین فرم آنالیز فرصتها، شامل مراحل زیر است:
شناخت آنچه در حال حاضر در فضای کسبوکار رخ میدهد
در این بخش شما باید شرایط اقتصادی (رشد، ثبات یا رکود) و همچنین هر روند یا تغییرات اجتماعی که ممکن است روی کسبوکارتان تأثیر بگذارد، بررسی کنید. اصول قانونی و نظارتی را در نظر بگیرید؛ زیرا تغییر هریک از این فاکتورها نهتنها کسبوکار شما، بلکه بازار را متحول میکند و باید برای مواجهه با تغییرات آماده باشید. در مورد آخرین پیشرفتهای تکنولوژی و توسعهی صنعتتان تحقیق کنید و البته منابع را فراموش نکنید. آیا ممکن است محدودیتی در منابع وجود داشته باشد که مانع از رشد کسبوکارتان شود؟
تعریف صنعت و تعیین چشمانداز
در این مرحله شما باید دقیقاً مشخص کنید که در چه صنعتی فعالیت میکنید و سایز بازارتان را پیشبینی کنید. با توجه به آمار پنج سال گذشته، کسبوکار شما تا ۱۲ ماه، سه و پنج سال آینده چه رشدی خواهد داشت؟ به رقابتی که با سایر بازیگران این صنعت دارید نگاه کنید و شیوههای بازاریابی که بیشتر مورد استفاده قرار میگیرند بشناسید. تحولات یا روندهای جدید این صنعت را در پیشبینی خود لحاظ کنید. ازآنجاکه در این مرحله میتوانید به دلالتهای زیادی برای فرصتهای بالقوه پی ببرید، باید مطمئن شوید که در همان مسیرها به شمت بازار حرکت میکنید.
ارزیابی جزئیات کار شرکتهای رقیب
شما باید بدانید با چه شرکتهایی رقابت میکنید و ویژگیها ساختاری و ظاهری محصولات آنها را بشناسید. ترکیب محصولات آنها را با پیشنهادات محصولات خودتان مقایسه کنید. اطمینان حاصل کنید که رویکرد هدفمندی دارید و همچنین نقاط ضعف و قوت محصولاتتان را از دید مشتریان ببینید. چگونه در بازار رقابت میکنید؟ چه کانالهایی را برای توزیع و فروش محصولاتتان انتخاب کردهاید؟ اگر به جزئیات بیشتری در مورد سهم بازار رقیبانتان دسترسی دارید، آن را در این مرحله لحاظ کنید.
توصیف بازار هدف
ابتدا یک نمایه از مشتری ایدهآل تشکیل دهید تا بتوانید اقدامات فروش و بازاریابیتان را بهطور مؤثر متمرکز کنید. اگر پیشازاین یک طرح بازاریابی تألیف نکردهاید، حالا بهترین زمان برای شروع طرح شما است؛ زیرا این مرحله هم درک و هم استراتژیهای دستیابی به بازار را پوشش میدهد و الگوهای خوبی برای پیشرفت در اختیارتان میگذارد. درواقع شما باید در این مرحله نیازهای مشتریانتان را شناسایی کنید. ولی اگر برای تشخیص دقیق این نیازها با مشکل مواجهید، به سؤالات زیر پاسخ دهید:
۱- مشتریان بالقوهی شما چه افرادی هستند؟
۲- مشتریان بالقوهی شما بهعنوان مصرفکننده چه ویژگیهایی دارند؟
۳- مشتریان بالقوهی شما به دنبال چه هستند؟
۴- چه زمانی این محصول متقاضی خواهد داشت؟
۵- فروش محصول از طریق چه کانالی بیشتر خواهد بود؟
۶- مشتریان بالقوه چگونه تصمیم به خرید میگیرند؟
۷- هر یک از محصولات شما چه اهمیتی برای مشتریان بالقوه دارند؟
۸- آیا عوامل خارجی روی تصمیمات خرید مشتریان تأثیر میگذارد؟
۹- آیا محدودیتها و موانعی وجود دارد که سطح فرصتها را تحت تأثیر قرار دهد؟
۱۰- رقابت اصلی محصولات در بازار، روی چه ویژگیهایی است؟
۱۱- بازار چگونه در حال توسعه و تغییر است؟
فکر کردن به این سؤالها، ذهن شما را بهدرستی هدایت میکند. توجه داشته باشید که هدف اصلی، تمرکز روی کاربران نهایی و نیازهای واقعی آنها است. اگر نیازی وجود دارد، پس بازار هم وجود دارد و شما باید اصولی که احتمال موفقیت فروش محصولاتتان را افزایش میدهند، بیابید.
پیشبینی فروش
با استفاده از تکنیکهایی که از کلیهی اطلاعات طرح کسبوکارتان حاصل میشوند، پیشبینی فروشتان را تنظیم کنید. این پیشبینی شامل بهترین و بدترین سناریوهای ممکن، بیشترین احتمالات فروش و وزن هریک از این موارد است. درعینحال تأثیر بازارهای جدید را نیز در نظر بگیرید. نتیجهی نهایی، تحلیل فرصتهای بازار شما است که پاسخ سادهای به این سؤال است: آیا باید پروسهی فعلی را ادامه بدهید؟
نظرات