تصاحب اینستاگرام توسط فیسبوک، احمقانه یا هوشمندانه؟
در آوریل ۲۰۱۲، فیسبوک با خرید یک میلیارد دلاری اینستاگرام دنیای فناوری را شوکه کرد. این خرید در آن زمان خیلیها را متعجب کرد و سؤالات بسیار زیادی به وجود آورد. نهتنها مردم از چگونگی گنجانیدن اینستاگرام در کسب و کار فعلی فیسبوک اظهار تعجب میکردند، بلکه بسیاری این سؤال را مطرح کردند که آیا مدیرعامل فیسبوک مارک زاکربرگ با این سرمایهگذاری هنگفت روی شرکتی که در آن زمان هیچ سود و درآمدی نداشت حرکتی احمقانه و اشتباه انجام داده است؟
حتی در آن زمان جان استوارت نیز به جنبش ضد فیسبوک پیوست. متعاقب اخبار این خریداری، جان استوارت در یکی از اپیزودهای برنامه دیلی شو (Daily Show) این حرکت شبکه اجتماعی را به باد استهزا و تمسخر گرفت:
یک میلیارد دلار پول بیزبان؟! آنهم برای برنامهای که جز نابود کردن عکسها کار دیگری انجام نمیدهد؟ تنها در صورتی اینستاگرام یک میلیارد دلار ارزش خواهد داشت که بتواند بیدرنگ یک گرم به وزن شما اضافه کند.
اما زاکربرگ یک عملگرای با اعتمادبهنفس است که امپراتوری خلاقانه شبکه اجتماعیاش را توسط سرمایهگذاری تصادفی روی ایدههای ضعیف و بیهدف به وجود نیاورده است. هماکنون پس از گذشت حدود ۵ سال از این سرمایهگذاری عظیم روی این وبسایت معروف اشتراکگذاری تصاویر، خریداری اینستاگرام توسط فیسبوک نهتنها یک معامله بزرگ به نظر میآید، بلکه حرکتی کاملا هوشمندانه محسوب میشود. فراتر از همه اینها، زاکربرگ در فرآیند این معامله و خرید بزرگ، بدون دریافت هیچگونه مشاورهای از مدیران و رؤسای کمپانی، تمام مراحل مذاکرات و خرید با کوین سیستروم، مدیرعامل اینستاگرام را خودش ظرف مدت چند روز به انجام رسانید.
به طور خلاصه، زاکربرگ تصویری از جایگاهی که فیسبوک در آینده باید در آن قرار داشته باشد، در ذهن خود داشت و مشتاق بود برای رسیدن به این جایگاه به جای عبور از مسیر جلسات و نشستهای هیئت مدیره، پیشبینیهای مالی و تشریفات اداری رایج، به دستان خودش این روند مهم را به سرانجام برساند.
در سال ۲۰۱۲، اینستاگرام با موفقیت سریعی در حال رشد بود؛ با چنان سرعتی که فیسبوک از وجود آن احساس خطر کرد. با جایگاه اشتراکگذاری تصاویر بهعنوان هسته اصلی تجربه کاربری فیسبوک، زاکربرگ دچار یک نگرانی منطقی شد که تأثیر رشد و محبوبیت اینستاگرام ممکن است روزی جایگاه فیسبوک را به زیر بکشد. اما به جای تلاش برای رقابت با اینستاگرام، فیسبوک به این نتیجه رسید که هوشمندانهتر خواهد بود، اگر صاحب کل کمپانی بهصورت یکجا شود.
اینستاگرام بهطور قطع یک کمپانی موبایلی بود و به همین صورت نیز باقی میماند و زاکربرگ به باور خود، معتقد بود که جریان صنعت به طرز سریعی در حال تغییر جایگاه از دسکتاپ به سمت موبایل است. در آن زمان موبایل موفقیت بزرگ آینده به شمار میآمد و احتمالا در دنیای فناوری، فیسبوک بهطور منطقی عقب میماند. این درک احتمالا کمی دیر به دست آمد؛ اما زاکربرگ به محض مشاهدهی حرکت این صنعت به سوی موبایل، در جهت تغییر مسیر و بازنویسی اولویتهای فیسبوک لحظهای درنگ نکرد.
در واقع، ارزشمندترین مدیران لزوما آنهایی نیستند که یک استراتژی تجاری بینقص را از روز اول فراهم و ایجاد کنند. بلکه بر خلاف چنین برداشتی، ارزشمندترین مدیران حاضرند اقرار کنند که استراتژی فعلی آنها یا بهخوبی کار نمیکند یا تاریخگذشته شده است و به تبع آن هیچ تردیدی برای تغییر ۱۸۰ درجهای موضع و نظر خود برای بازگشت به مسیر درست ندارند.
متعاقب الحاق بینقص و مؤثر اینستاگرام زیر چتر فیسبوک، فیسبوک به نحو هوشمندانهای اجازهی رشد طبیعی به اینستاگرام داد. در طول چند سال گذشته، مجموع کاربران اینستاگرام با سرعت زیادی افزایش یافته است. در پایان سال ۲۰۱۴، اینستاگرام به مجموع ۳۰۰ میلیون کاربر که روزانه ۷۰ میلیون تصویر و ویدئو به اشتراک میگذارند دست یافت.
به تبع محاسبات درست آنها در زمان مناسب، اینستاگرام اکنون در حال شکوفایی است. به لطف الحاق فزاینده با فیسبوک، لازم به اشاره نیست که موجی از امکانات جدید (بعضی از آنها آزادانه از سرویسهایی مثل اسنپ چت الهام گرفته شدهاند)، مسیر رشد اینستاگرام را ادامه داده و به مرز انفجار زیر چتر فیسبوک رساندهاند.
در طول دو سال گذشته، تعداد کاربران فعال اینستاگرام دو برابر شده است و هماکنون نیز به رقم حیرتانگیز ۶۰۰ میلیون کاربر دست یافته است. امروز اینستاگرام حدود دو برابر بزرگتر از توییتر است. سال ۲۰۱۲ زمانی که فیسبوک اقدام به خرید اینستاگرام کرد، این شبکه ۳۵ میلیون کاربر داشت. حدود ۱۸ ماه بعد، تعداد کاربران فعال اینستاگرام به رقم ۱۵۰ میلیون رسید و هیچ نشانی از کاهش آن نیز دیده نمیشد. تنها ظرف مدت ۶ ماه گذشته تعداد کاربران فعال اینستاگرام از ۵۰۰ میلیون به ۶۰۰ میلیون جهش کرده است. این میزان، سریعترین نرخ رشد در طول تاریخ است.
به طرزی باورنکردنی، فیسبوک تأثیر و ظرفیت بلندمدت اینستاگرام را مشاهده و قبل از گسترش شتابان کاربران فعال آن، بهسرعت اقدام به خریداری آن کرد. علاوه بر این، اکثریت غالب کاربران اینستاگرام را افراد جوان زیر ۲۹ سال تشکیل میدهند و این مسئله گنجینهی کاربران در حال رشد اینستاگرام را هرچه بیشتر برای تبلیغات و بازاریابی جذاب میکند.
در حالی که شاید برخی از خریدهای رایج نتیجهی خوبی به بار نیاورند، خریداری اینستاگرام از روز اول به نحوی عالی و بدون مشکل بوده است. با وجود اینستاگرام و حتی بدون در نظر گرفتن واتساپ، ردپای موبایلی فیسبوک، نیرویی است که باید آن را به رسمیت شناخت.
از نقطهنظر اقتصادی، اینستاگرام در حال پرداخت سود سهام خود از طریق تبلیغات هدفمند و موفق است. برای مثال در طول سهماهه اول سال ۲۰۱۶، برآورد شد که سود حاصل از اینستاگرام مبلغ ۵۷۲.۵ میلیون دلار و شامل ۱۰ درصد از مجموع سود فیسبوک بوده است. در واقع تحلیلگران در مرکز کردیت سوئیس (Credit Suisse) معتقدند که با نزدیک شدن به پایان سال ۲۰۱۶، اینستاگرام مبلغ ۳.۲ میلیارد دلار سود برای فیسبوک به ارمغان آورده است. برای خریدی به مبلغ ۱ میلیارد دلار که هنوز بهطور نسبی در مراحل ابتدایی پولسازی قرار دارد، خیلی هم بد نیست.
امروز برخی تحلیلگران معتقدند که با برآورد فعلی، اینستاگرام باید در محدوده قیمتی بین ۲۵ تا ۳۵ میلیارد دلار ارزشگذاری شود. تنها ۵ ماه پیش از خریداری توسط فیسبوک، ارزش اینستاگرام مبلغ ۱۰۰ میلیون دلار بود. هرچند این رقم در زمان خرید بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ میلیون دلار افزایش پیدا کرد. صرف نظر از این، شما باید نهتنها به خاطر مشاهده اهمیت استراتژیک اینستاگرام، بلکه به خاطر تمایل به پرداخت چنین مبلغ هنگفتی در آن سال، زاکربرگ را تحسین کنید. علاوه بر این، تمرکز مجدد زاکربرگ بر تمام موارد موبایلی شایستهی تحسین مشابه است، چرا که هماکنون برآورد میشود سود بخش موبایلی بیش از ۸۰ درصد مجموع سود فیسبوک را شامل میشود.
تصمیم مارک زاکربرگ مبنی بر خریداری اینستاگرام در آن زمان عجیب و نادر بود، اما با بهرهمندی از درک بالا، قطعا حرکتی هوشمندانه محسوب میشود.