فید خبری فیسبوک را چه کسی کنترل میکند؟ (بخش دوم)
در قسمت اول مقاله به این موضوع پرداخته شد که استفاده از شگردها و ترفندهای مختلف برای افزایش بازدید از پستها در فیسبوک در آن سالهای ابتدایی به اوج خود رسیده بود؛ اما آیا هدف اصلی این بود؟ آیا فید خبری برای چنین مقاصدی طرحریزی شده بود؟ این سؤال، ذهن کریس کاکس، مهندس طراح فید خبری فیسبوک و یکی از کارکنان اولیهی این شرکت در آن هنگام را به خود مشغول کرد. در یکی از مکاتبات ایمیلیام (نویسندهی مقاله)، کاکس این مطلب را بازگو کرد که مشاهده و بررسی این لایکها، کلیکها، نظرها و اشتراکگذاریها یکی از راههای شناخت علایق کاربران است (وی در حال حاضر مدیر ارشد بخش محصولات فیسبوک است.) با این وجود میدانستیم که این روشها دارای نقایصی نیز هستند.
برای مثال، ممکن است شما با یک پست غمانگیز و ناراحتکننده برخورد کنید و نخواهید از دکمهی لایک استفاده کنید، نظر بدهید یا آن را به اشتراک بگذارید؛ اما اگر ما از شما در مورد آن بپرسیم، در جواب خواهید گفت: »درست است که این کارها را انجام ندادم اما پست مذکور واقعا برایم بااهمیت بود و آن را بهطور کامل خواندم.» از چند سال پیش، ما به این نکته واقف بودیم که برای بهبود عملکرد فید خبری در چنین مواقعی به چیزی بیشتر از لایک و کامنت نیاز داریم.
یک الگوریتم میتواند برای دستیابی به یک خروجی معین بهینهسازی شود، اما نمیتواند خروجی مورد نظر را تعیین کند. فقط انسانها قادر به انجام آن هستند. کاکس و دیگر افرادی که مسئول برنامهریزی فید خبری هستند، تصمیم گرفتند هدف نهاییشان تنها نشان دادن پستهایی باشد که برای کاربران اهمیت واقعی دارد. آنها میدانستند که این کار به معنی قربانی کردن برخی تعهدات کوتاهمدت و شاید حتی سود شرکت، تحت نام رضایت کاربر خواهد بود. با وجود سودآوری فیسبوک و در دست داشتن کنترل بخش عمدهی سهام عمومی شرکت توسط مارک زاکربرگ، بنیانگذار و مدیرعامل این مجموعه، فیسبوک فرصت بسیار نایاب و منحصربهفردی برای بهینهسازی اشکالات خود و هدفگذاری بلندمدت در اختیار داشت. اما سؤال اصلی اینجا است که مهندسان شرکت دقیقا چگونه باید این نقص را برطرف کنند.
رسانهها و سازمانهای خبری بهطور تاریخی علایق مخاطبان خود را از طریق افزودن تحلیلها و دیدگاههای خودشان به مقالات و مطالب چاپشده تعریف کردهاند؛ آنها با آنچه یک داستان را دارای ارزش خبری میکند، تحت تأثیر قرار میدهند و آن را بهعنوان حقیقت نمایان جلوه میدهند و علایق عمومی را هدایت میکنند. اما کاکس و همکاران وی در فیسبوک تلاش زیادی کردهاند تا عقاید شخصی و دیدگاههایشان روی فید خبری تأثیرگذار نباشد. در عوض شیوهای که برای آنها در مورد هر کاربر اهمیت دارد، بدین صورت است؛ هر پستی که کاربران در صدر فید خبری خود طبقهبندی میکنند بر اساس انتخاب شخصی خودشان است. کاکس میگوید:
بهترین روش برای حل این مشکل این است که از تکتک کاربران بپرسیم به مشاهدهی کدام مطالب تمایل بیشتری دارند و کدام را نمیخواهند ببینند. اما این راهحلی عملی و امکانپذیر نیست. در عوض فیسبوک تصمیم گرفت این نظرسنجی را بهجای تمام کاربران، در مورد افراد محدودی انجام دهد. تعداد این کاربران پرسششونده در حدود ۱۰۰۰ نفر بود و تا همین اواخر اکثر آنها در ناکسویل ایالت تنسی زندگی میکردند، اما هماکنون پراکندگی آنها فراتر رفته است
آدام موسری، مدیر ۳۲ سالهی بخش محصول فید خبری، تخصص فنی کمتری نسبت به الیسون دارد، (دانشآموختهی علوم انسانی در مقایسه با دانشآموختهی فنی). او با مشکلات و مسائل کلی سروکار دارد، در حالی که الیسون به بررسی راهحلها و مسائل خاص و جزئی میپردازد. وی بهنوعی فیلسوف مقیم فید خبری محسوب میشود.
تلاش برای انسانی کردن ورودیها و خروجیهای فید خبری در زمان مدیر سابق محصول این بخش، ویل کاتکارت آغاز شد. کاتکارت شروع به جمعآوری اشکال دقیقتری از دادههای رفتاری کرد؛ بدین صورت که تنها کلیک کردن ساده دیگر مهم نبود، بلکه مدتزمانی که بهمحض کلیک کردن، صرف خواندن مطلب میشد مدنظر قرار گرفت. یا فشردن دکمهی لایک دیگر بهتنهایی معیار اصلی نبود، بلکه این نکته که لایک شما پیش از خواندن مطلب ارسال شده است یا بعد از آن حائز اهمیت شد. برای مثال، با لایک کردن یک پست پیش از خواندن آن، فیسبوک یاد میگیرد که پست مذکور، در مقایسه با زمانی که آن را پس از خواندن لایک میکنید، همخوانی کمتری با تمایلات شما دارد.
موسری پس از در دست گرفتن سمت خود در اواخر ۲۰۱۳، ابتکار بزرگش را که توسط فیسبوک «پنل کیفیت فید» نامیده میشد، راهاندازی کرد. این سیستم جدید در تابستان ۲۰۱۴ بهعنوان گروهی متشکل از صدها کاربر در ناکسویل آغاز به کار کرد. افرادی که شرکت به آنها پول میداد تا هر روز به دفتر تیم مراجعه کنند تا بازخورد مداوم و تفصیلی خود را از آنچه در فید خبریشان مشاهده میکنند، در اختیار متخصصان فیسبوک قرار دهند. شکلگیری این مجموعه، بر اساس آنچه فیسبوک میگوید، یک اتفاق تاریخی بود که از دل یک پروژهی اولیه از همکاری این شرکت و یک پیمانکار فرعی شخص ثالث بیرون آمد. موسری و تیم وی تنها رفتار این افراد را تحت مطالعه قرار ندادند. بلکه علاوه بر این، علت خوشایند یا ناخوشایند بودن یک پست از نظر آنها و اینکه چه مقدار آن را خوشایند میدانند و همچنین اینکه در صورت خوشایند نبودن، چه چیزی را بهجای آن ترجیح میدهند. گرگ مارا مدیر محصول فید خبری در تیم رتبهبندی گفت:
آنها در واقع یک سطر کوتاه دربارهی هر مطلب در فید خبریشان مینویسند.
موسری میگوید:
سؤالی که با آن مواجه بودیم این بود که چه چیزی را ممکن است فراموش کرده باشیم؟ آیا هیچ نقطهی کوری وجود ندارد؟ برای مثال، ما میدانیم چیزهایی در فید شما نمایان میشود که عاشق آن هستید و ما نیز از این مسئله هیجانزده هستیم، اما نکته اینجا است که شما مستقیما با آن پست مورد نظر تعامل و ارتباطی نداشتهاید. بدون وجود راهکاری برای سنجش این مسئله، الگوریتم ارزش چنین پستهایی را به نفع دیگرانی که بهطور طبیعیتری از لایکها و کلیکها استفاده میکنند، پایین میآورد. اما فیسبوک با چه راهکاری میتواند این اطلاعات را ثبت کند؟
موسری، مکس اویلینشتاین مدیر بخش محصولات تیم و لورن سیزرز، پژوهشگر بخش تجربهی کاربری را مسئول سرپرستی پنل کیفیت فید و بررسی برای یافتن روشهای حل چنین سؤالاتی قرار داد. برای مثال، اویلینشتاین از این پنل برای آزمایش فرضیهای استفاده کرد که طبق آن مدتزمانی که یک کاربر صرف مشاهدهی یک مطلب در فید خود میکند، میتواند نشانگر خوبی برای تأیید این نکته باشد که وی مطلب مورد نظر را پسندیده است، حتی اگر واقعا آن را لایک نکرده باشد. اویلینشتاین گفت:
ما این فرضیه را تأییدشده در نظر گرفتیم، اما ممکن است شما بنا به دلایلی آن را قبول نداشته باشید. برای مثال ممکن است یک پست حاوی مطالب یا تصاویر ترسناک یا تکاندهنده باشد و باعث خیره شدن شما به آن شود، اما در حقیقت تمایلی به مشاهدهی آن ندارید. درجهبندیهای اعضای پنل کیفیت فید به اویلینشتاین و سیزرز این امکان را میدهد که نهتنها ظن خود را تأیید کنند، بلکه نکات ریز این همبستگی را نیز آزمایش کنند و به تعیین کیفیت آن اقدام کنند.
اویلینشتاین توضیح میدهد که این مسئله به این سادگی نیست که مثلا ۵ ثانیه خوب است، یا ۲ ثانیه قابل قبول نیست. بلکه درجهبندیهای ما یک حالت نسبی دارد و میزان زمانی که صرف مشاهده یک پست میکنید در مقایسه با زمانهای صرف شده برای مشاهده پستهای دیگر فید سنجیده میشود. این تحقیق همچنین فاش کرد که نیاز به سنجش سرعت اتصال اینترنت کاربران نیز احساس میشود؛ چرا که در اتصالات ضعیف ممکن است چنین به نظر برسد که کاربران در حال صرف زمان زیادی برای مشاهدهی یک پست مشخص هستند، در حالی که آنها تنها منتظر بارگذاری صفحهاند. علاوه بر اینها، این تحقیق باعث شکلگیری ترفندی شد که فیسبوک در ژوئن سال ۲۰۱۵ آن را رونمایی کرد. طبق آن الگوریتم درجهبندی مطالبی که کاربران زمان بیشتری صرف مشاهدههای آنها در فید میکنند، تقویت میکرد.
در طول ماهها، موسری و تیم او به بازخوردهای پنل کیفیت که توسط آنها در سرتاسر کشور اجرا میشد، اتکای بیشتری پیدا کرده بودند. آنها به جمعیتی نمونه بهعنوان نمایندهی کاربران در سراسر کشور پول پرداخت میکردند تا فیدهای فیسبوک خود را در یک استفادهی روزانه در داخل منازل خود بررسی و درجهبندی کنند. تا اواخر تابستان ۲۰۱۵، فیسبوک گروه ناکسویل را منحل و اقدام به گسترش پنل کیفیت فید در خارج از کشور کرد. غریزهی موسری درست بود؛ الگوریتم فید خبری فیسبوک دارای نقاط کوری بود که پژوهشگران دادهی فیسبوک شخصا قادر به شناسایی آنها نبودند؛ و برای رفع آنها نیازمند نوع دیگری از دادهها (بازخوردهای انسانی و کیفی) بودند.
بهتدریج که پنل کیفیت فید به الگوریتم جدید فیسبوک تبدیل شده بود، شرکت نیز به طرز محسوسی به این درک و آگاهی رسید که یک منبع واحد نمیتواند برای جمعآوری داده و اطلاعات کافی باشد. بلکه برای پیشرفت و بهبود محصول باید به فکر توسعهی نوعی سیستم بررسی و موازنه بود تا هر نوع بهبود و تغییر صورت گرفته در فید خبری توسط طیف متنوعی از مخاطبان مختلف تحت بررسی و آزمایش قرار بگیرد و بهوسیلهی معیارهای مختلفی قضاوت و کارشناسی شود.
عمل ایجاد موازنه در حیطهی وظیفهی گروه کوچکی از مهندسان درجهبندی فید خبری، پژوهشگران داده و مدیران محصولی قرار میگیرد که روزانه به محل کار خود در منلوپارک مراجعه میکنند. از میان آنها افرادی هستند نظیر سامی تاس، یک مهندس نرمافزار که وظیفهاش ترجمهی تغییرات پیشنهادی درجهی فید خبری به زبان قابل فهم برای رایانه است. در جریان ملاقاتم با آنها، وی شروع به توضیح دادن مشکلی برای من کرد که ظاهرا بسیار کوچک و بیاهمیت به نظر میرسید و بدون شک جزو مشکلات کوچک طبقهبندی میشد. با این وجود هماکنون فیسبوک تمامی آنها را باارزش و حیاتی تلقی میکند.
اغلب اوقات، زمانی که کاربران با مطلبی بیاهمیت در فید خبری خود مواجه میشوند، با پایین کشیدن صفحه از کنار آن میگذرند. برخی مطالب نیز بهقدری آنها را رنجیدهخاطر میکند که تصمیم میگیرند از طریق منوی کوچک بالای پست، آن را مخفی کنند. الگوریتم فیسبوک چنین کاری را بهعنوان یک بازخورد منفی و بسیار قوی در نظر میگیرد و تلاش میکند در آینده پستهای مشابه کمتری را نمایش دهد.
همهی افراد به شکل یکسانی از فیسبوک استفاده نمیکنند. پژوهشگران دادهی فیسبوک پی بردند که ۸۵ درصد پستهای پنهانشده توسط کاربران، به درصد کوچکی از آنها (۵ درصد) تعلق دارد. زمانی که آنها تحقیقات بیشتری انجام دادند دریافتند که درصد بسیار ناچیزی از آن ۵ درصد تقریبا هر پستی را که با آن مواجه میشدند، مخفی میکردند؛ حتی پستهایی که آنها را لایک کرده و برایشان نظر داده بودند. در نتیجه معلوم شد که برای این پنهانکاران حرفهای، پنهان کردن یک پست به معنی ناخوشایند بودن آن نیست؛ بلکه این کار فقط بهمنظور علامت زدن آنها بهعنوان پست خواندهشده، انجام گرفته است، نظیر آرشیو کردن پیامها در جیمیل.
با این وجود این اقدامات آنها روی دادههایی که فیسبوک برای طبقهبندی مطالب از آنها استفاده میکرد، تأثیر میگذاشت و مسئله را بیش از پیش پیچیده میکرد، چرا که الگوریتم فید خبری رفتار شخصی هر کاربر را جداگانه در نظر نمیگیرد. الگوریتم، لایکهای هر کاربر را به معنی پسندیده شدن در نظر میگیرد و پنهان کردن پستها نیز برای آن به معنی ناخوشایند بودن آنها است. با این حال تیم طبقهبندی تصمیم گرفت برای این پنهانکاران حرفهای یک استثنا قائل شود. تاس موظف شد از طریق ایجاد تغییری در کد الگوریتم این گروه کوچک از کاربران را شناسایی و از بازخورد منفی آنها از طریق پنهان کردن پستها صرفنظر کند.
ظاهرا این یک رفع اشکال ساده به نظر میرسد. اما الگوریتم بهقدری برای فیسبوک باارزش محسوب میشود که هر تغییری در کد آن باید ابتدا در یک شبیهسازی آفلاین تست و آزمایش شود، سپس برای گروه کوچکی از کارکنان فیسبوک اجرا میشود و بعد از آن برای گروه بزرگتری از تمام کاربران در دسترس قرار میگیرد، در نهایت در اختیار عموم قرار داده میشود. در هر مرحله، شرکت دادههای بهدستآمده از تأثیرات این تغییر را روی معیارهای مختلف از میزان مشارکت کاربران تا زمانی که صرف فعالیت در سایت میکنند جمعآوری میکند. ابزارهای عیبیابی آماده هستند تا هرگونه تغییر بزرگ و غیرمعمول روی هرکدام از این معیارهای حیاتی را در زمان واقعی شناسایی کنند. سپس نوعی هشدار داخلی شروع به کار میکند تا در موقع لزوم بهصورت خودکار اعضای اصلی تیم فید خبری را مطلع کند.
زمانی که یک تغییر نظیر آنچه تاس در حال آزمایش وی تکتک این مخاطبان است، رخ میدهد؛ وی دادههای بهدستآمده را در یکی از نشستهای درجهبندی هفتگی تیم فید خبری معرفی میکند و مجموعهای گسترده از سؤالات را با موسری، الیسون، مارا و همکاران دیگرش مطرح میکند، زیرا تغییرات تأثیر زیادی بر معیارهای متنوع دارد. اگر تیم راضی شود که تغییر به وجود آمده یک بهبود مثبت محسوب میشود، آن را تصویب میکند؛ سپس مهندسان مسئول تیم برنامهنویسی آیاواس، اندروید و وب بهتدریج به در اختیار قرار دادن آن برای عموم اقدام میکنند.
حتی پس از آن، فیسبوک نمیتواند صد درصد مطمئن باشد که تغییر ایجادشده بدون نقص خواهد بود و تأثیر بلندمدت آن پیشبینیها را با شکست مواجه نخواهد کرد. برای جلوگیری از این وضعیت، آنها یک گروه آزمایشکننده متشکل از درصد کوچکی از کاربران را در نظر میگیرند که تغییر ایجادشده برای هفتهها یا ماهها برای آنها اعمال نخواهد شد.
صحبت کردن از الگوریتم فید خبری بهصورت یک نرمافزار مجزا میتواند گمراهکننده باشد. این الگوریتم یک نرمافزار واحد نیست، بلکه در واقع مجموعهای از صدها الگوریتم کوچکتر محسوب میشود که برای حل مشکلات کوچک و بزرگ و درهمتنیدهای نظیر انتخاب مطالب مشخص برای نشان دادن آنها به کاربران به کار میرود. به لطف آزمایشهای گوناگون و گروههای آزمایشکننده، نسخههای مختلف بسیاری از الگوریتم اصلی در هر زمان مشخص در سرتاسر دنیا اجرا میشود. ترفند «مطالب پنهانشده» طراحیشده توسط تاس در ۳۱ ژوئیه رونمایی شد و پست وی دربارهی آن در بلاگ فیسبوک در بخش «برای اطلاع شما» بهطور گستردهای با بیتوجهی عموم مواجه شد. با این حال پنهانکاران حرفهای دنیا احتمالا هماکنون رضایت بیشتری از صفحهی فید خبری خود دارند و بهاحتمال زیاد به استفاده از فیسبوک، اشتراکگذاری مطالب با دوستان و تماشای تبلیغاتی که برای درآمدزایی فیسبوک حیاتی است، ادامه خواهند داد.
پنل کیفیت فید فیسبوک بیش از همیشه دادههای غنیتر و انسانیتری را برای تیم فید خبری این شرکت فراهم کرده است. تاس و دیگر اعضای تیم درجهبندی، به مهارت بالاتری در یافتن و برطرف کردن نقاط کور الگوریتم دست یافتهاند. اما یک گروه انسانی دیگری نیز وجود دارند که فیسبوک بهطور جدی در حال تلاش هرچه بیشتر برای بالا نگاه داشتن کیفیت فید خبری برای آنها است؛ کاربران معمولی مثل من و شما.
بررسی و مطالعهای که فیسبوک در ۶ ماه گذشته در حال انجام آن بوده است یعنی پرسش از زیرمجموعهای از کاربران برای انتخاب پست موردعلاقهشان از میان دو پست پهلو به پهلو، تلاشی دیگر برای جمعآوری دادههای مشابه از نمونههای گستردهتر و بیشتری از طریق پنل کیفیت فید است. اما افزایش درگیری کاربران معمولی تنها بهمنظور بهبود دادههای ورودی نیست. در طول دو سال گذشته، فیسبوک در حال اعطای اختیارات بیشتری به کاربران برای کنترل خروجی فید خبری آنها نیز بوده است.
الگوریتم فیسبوک همچنان نیروی محرکهی اصلی در درجهبندی پستها در فید شما محسوب میشود. اما فیسبوک بهتدریج در حال افزایش اختیارات کاربران برای بهبود و پیشرفت فید خبری خودشان است. سطح کنترلی که فیسبوک در اختیار کاربران میگذاشت طاقتفرسا و غیرضروری بود. موسری میگوید:
فیسبوک به مدت ۷ سال مشغول فعالیت برای بهبود الگوریتم درجهبندی خود بوده است... ما میتوانیم ۱۰ سال دیگر نیز صرف کنیم و حتما تلاش خواهیم کرد آن تکنیکهای یادگیری ماشینی را بهبود بخشیم. اما علاوه بر آن میتوانیم برای به دست آوردن نتیجهی فوری بهراحتی از یک نفر بپرسیم: «چه چیزی را میخواهی مشاهده کنی؟ چه چیزی را نمیخواهی ببینی؟ پستها و مطالب کدام یک از دوستان میخواهی همیشه در صدر فید خبری نمایش داده شود؟
اینها اکنون سؤالاتی هستند که فیسبوک به کاربران اجازه میدهد خودشان جواب آن را بدهند. اکنون شما میتوانید در صورت نداشتن تمایل به مشاهدهی پستهای یکی از دوستانتان از گزینه عدم دنبال (Unfollow) استفاده کنید. یا گزینه See Less را در مورد برخی دوستان یا گروهها به کار ببرید و پستهای کمتری از آنها مشاهده کنید یا بهوسیلهی گزینه See First مطالب نوشتهشده توسط دوستان نزدیکتان را در صدر فید خبری خود دنبال کنید، در آن صورت هرگاه که وارد فیسبوک شویدT پیش از هر چیزی مطالب آنها را مشاهده خواهید کرد. نحوهی انجام تمام اینها برای کاربران غیرحرفهای بهسرعت آشکار نخواهد بود. زیرا برای دسترسی به این تنظیمات ناچارید هر بار آیکون خاکستریرنگ کوچک در گوشهی بالای هر پست را کلیک کنید.
اغلب کاربران هرگز این کار را انجام نخواهند داد. اما از آن جایی که محدودیتهای فید خبری کاملا خودکار، بهتدریج آشکارتر شده است؛ فیسبوک با استفاده از برجسته کردن این تنظیمات از طریق یادآوریهای بالابر یا پاپآپ با لینکهایی حاوی توضیحات و راهنمایی، نحوه دسترسی به این گزینهها را راحتتر کرده است. آنها همچنین روشهای جدیدی برای تعامل کاربران با فید خبری تدارک دیدهاند، روشهایی نظیر فیدهای خبری ترکیبی و قابل تعویض و گزینههای جدید فراتر از لایک برای نشان دادن واکنشهای مختلف به یک پست.
فناوری بهسرعت زیادی در حال پیشرفت و تغییر است. بزرگترین چالشهای پیش رو در سلطهی فیسبوک در سالهای اخیر، کسبوکارهای نوپایی هستند که درست همانند تهدید مایاسپیس توسط فیسبوک در سالهای دور، به تهدیدی جدی برای غول شبکهی اجتماعی تبدیل شدهاند. اینستاگرام، شبکهی اجتماعی اشتراکگذاری تصاویر که در سال ۲۰۱۲ توسط فیسبوک تصاحب شد نیز با رشد بینظیر محبوبیت و کارکرد سادهاش در نشان دادن تصاویر دنبالکنندگان به ترتیبی زمانی، به بخشی از تهدیدات جدید علیه فیسبوک تبدیل شده است. اسنپچت نیز بهعنوان شبکهی اجتماعی مورد علاقهی نوجوانان و با کارکرد پالایش کنندگی خودکار خود و اجتناب از شیوهی ویروسوار انتشار مطالب، با هدف شکل دادن تعاملات دیجیتال خصوصی و صمیمانهتر، سلطهی فیسبوک را با چالش مواجه کرده است.
فیسبوک تنها شرکت داده محوری نیست که خود را از دست محدودیتهای بهینهسازی الگوریتمی در سالهای اخیر رهانیده است. موتور پیشنهاد فیلم معروف نتفلیکس نیز اخیرا بهشدت به دادههای انسانهایی که وظیفهشان تماشای روزانه فیلمها و طبقهبندی آنها بر اساس ژانرهای مختلف است، اتکا پیدا کرده. برای متعادلسازی تأثیر آزمایشهای A/B، مدیرعامل نتفلیکس، جف بزوس، اهمیت فوقالعادهای برای بازخوردهای کاربران شخصی قائل شده است و یک آدرس ایمیل همگانی برای چنین منظوری فراهم کرده است. هنوز خیلی زود است که پایان عمر الگوریتم را پیش از آنکه واقعا فرابرسد اعلام کنیم. اما رسیدن به آن نقطه با شتاب بیشتری در حال وقوع است.
تیم درجهبندی فید خبری فیسبوک معتقد است که این تغییرات در رویکردش نتیجهبخش و سودمند خواهد بود. بهموازات آنکه ما به بهبود فید خبری بر اساس آنچه مردم به ما میگویند ادامه میدهیم، پیشرفت خود را نیز در طبقهبندی بهتر فیدهای خبری کاربران مشاهده میکنیم. سیزرز پژوهشگر تجربهی کاربری که عملکرد پنل کیفیت فید تحت راهنمایی و کمکهای وی قرار داشت میگوید:
طبقهبندی ما در حال نزدیک شدن به شیوهی طبقهبندی مطالب کاربران در فیدهای خبری خودشان است.
با این حال، در اعطای چنین اختیاری به کاربران در مدیریت شخصی فیدهای خبریشان یک جنبهی منفی نیز وجود دارد: اگر آنها در زمینهی آنچه واقعا میخواهند ببینند، اشتباه کنند چه اتفاقی رخ میدهد؟ اگر دادههای ثبتشدهی فیسبوک از رفتارهای آنلاین ما، حداقل در برخی زمینهها، واقعا ما را بهتر از خودمان بشناسد چه میشود؟ آیا باز گذاشتن دست کاربران در تغییر فید خبریشان واقعا باعث کاهش اعتیادآوری آن نسبت به قبل خواهد شد؟
موسری میگوید مشخصا نگران این مسئله نیست. وی توضیح میدهد که دادهها تا به اینجا، تأیید میکنند که دادن مسئولیت بیشتر به کاربران در جمعآوری اطلاعات و در اختیار قرار دادن گزینههای بیشتر به آنها، باعث شده است مجموع عملکرد و زمانی که صرف فعالیت در سایت میکنند، افزایش یابد. در حالی که ممکن است این دو هدف در کوتاهمدت تحت فشار قرار داشته باشند، ما تشخیص دادهایم که ظاهرا ایجاد بهبودهای کیفی در فید خبری با عملکرد بلندمدت در یک همبستگی قرار دارد. این مسئله اگر در ادامه نیز پابرجا باشد، میتواند یک اتفاق خوب محسوب شود. اما اگر فیسبوک در طول ۱۰ سالی که از راهاندازی فید خبری میگذرد یک چیز را آموخته باشد، این است که دادهها هیچگاه تمام داستان را به ما نمیگویند و الگوریتم نیز یک نرمافزار کاملا بینقص نخواهد بود.
شیوهای که امروز تصور میکنید جوابگوی شما است، شاید روز بعد نادرست بودن آن برملا شود؛ و زمانی که چنین اتفاقی رخ میدهد، افرادی که روزانه به محل کار خود در منلوپارک میروند، حجم عظیمی از دادهها را مطالعه و بررسی خواهند کرد، نشستهای مختلف برگزار و آزمایشهای گوناگونی انجام خواهند داد و سپس بار دیگر نحوهی کارکرد الگوریتم را دستخوش تغییر خواهند کرد.