گفتگو با انوشه انصاری، نخستین فضانورد ایرانی؛ چرا همه باید زمین را از فضا ببینند؟

یک‌شنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۹ - ۲۲:۳۰
مطالعه 8 دقیقه
پرتره انوشه انصاری با پس‌زمینه ایستگاه فضایی بین‌المللی، ماه و موشک سایوز
انوشه انصاری، کارآفرین و مدیرعامل بنیاد جایزه‌ی ایکس و نخستین فضانورد زن ایرانی‌آمریکایی، به‌تازگی در گفت‌وگو با نشریه‌ی نیوساینتیست از چگونگی تأثیر تجربه‌ی فضا بر شکل‌گیری جهان‌بینی‌اش گفته است.
تبلیغات

در سال ۲۰۰۶، انوشه انصاری به چند دلیل تاریخ‌ساز شد. او با پیوستن به خدمه‌ای بین‌المللی از فضانوردان با فضاپیمای سایوز، به نخستین ایرانی و نخستین زن مسلمان در فضا و نیز نخستین زنی تبدیل شد که با هزینه‌ی شخصی به ایستگاه فضایی بین‌المللی سفر کرده است. پیش از ترک زمین، انصاری و خانواده‌اش حامی مالی نخستین مسابقه‌ی جایزه‌ی ایکس شدند. این رقابت به نخستین نهاد غیردولتی ۱۰ میلیون دلار جایزه اهدا می‌کرد که فضاپیمای سرنشین‌دار چندبارمصرفی را هر دو هفته یک‌بار به فضا پرتاب کند.

درحال‌حاضر، انصاری مدیرعامل بنیاد جایزه‌ی‌ ایکس است و به کسانی که بتوانند برای معضلات بزرگ جهانی راهکار پیدا کنند، جوایز مالی درخورتوجهی می‌دهد. پیش‌تر برای مهندسی وسایل نقلیه‌ی بهینه، پاک‌سازی لکه‌های نفتی، فرود سطح‌نشین روی ماه، ارتقای سواد بزرگ‌سالان و طراحی حسگرهایی به‌منظور نظارت بر سلامتی جوایز ایکس وجود داشت. اکنون، بنیاد ایکس توجه خود را به بزرگ‌ترین تهدیدهای پیش ‌رو امروز معطوف کرده است: نابودی تنوع زیستی دراثر تغییر اقلیم و یافتن درمان و واکسن برای کووید ۱۹.

نشریه‌ی نیوساینتیست در تازه‌ترین شماره‌ی خود به‌سراغ انصاری رفته و با او درباره‌ی موضوعات مختلفی گفت‌وگو کرده است؛ ازجمله اینکه چگونه تجارب حضور در فضا به او نشان داد که حل مشکلات یادشده به تلاش مشترک تمام انسان‌ها نیاز دارد. برای خواندن این گفت‌وگوی جذاب با زومیت همراه باشید.

نیوساینتیست: شهرت شما بیش از همه بدین‌دلیل است که یکی از نخستین گردشگران فضایی با هزینه‌ی شخصی محسوب می‌شوید. آیا همیشه به فضا علاقه‌مند بوده‌اید؟

انصاری: من مجذوب فضا و ستارگان بودم. به‌عنوان کودکی خردسال، وقتی به آسمان‌های شب نگاه می‌کردم، صرفا بسیار کنجکاو بودم بدانم آنجا چه خبر است. همیشه باور داشتم آنجا و در دیگر جهان‌ها بیگانگان وجود دارند و می‌خواستم بروم پیدایشان کنم و با آن‌ها ملاقات کنم.

انوشه انصاری در کپسول سایوز

نیوساینتیست: آیا هنوز بیرون می‌روید و به آسمان شب نگاه می‌کنید؟ من، چلسی وایت، مصاحبه‌گر، هنگام اقامت در پناهگاه از برخی فرصت‌های محدودم برای پیاده‌روی استفاده می‌کردم تا به ستارگان نگاه و به ماه سلام کنم؛ صرفا به‌نوعی برای فرار از اتفاقاتی که اینجا روی زمین در حال وقوع است.

انصاری: عاشق این هستم که گفتی به ماه سلام می‌کنی؛ چون من هم همین کار را می‌کنم. وقتی برای مدتی کوتاه و مختصر در ایستگاه فضایی اقامت داشتم، احساس کردم در خانه هستم. در دوران کودکی، مجموعه‌ی تلویزیونی پیشتازان فضا و تمام فیلم‌های علمی‌تخیلی را تماشا و خودم را تصور می‌کردم که یک‌ روز جزو یکی از آن کاوشگران هستم و به کهکشان‌های دور و دوردست می‌روم و گونه‌های جدید را ملاقات می‌کنم.

نیوساینتیست: چگونه رؤیای خود برای سفر به فضا را محقق کردید؟

انصاری: داستان درازی دارد. معمولا دیگر افراد تلاش می‌کنند رشته‌ای مطالعه کنند که برای پذیرفته‌شدن در گروه فضانوردان فرصت بهتری به آن‌ها می‌دهد؛ اما برای من متفاوت بود. من مهاجر هستم و در ایران بزرگ شدم و وقتی تقریبا ۱۶ ساله بودم، به آمریکا آمدم. انگلیسی بلد نبودم و فکر نمی‌کردم بخت آن‌چنان زیادی برای ورود به ناسا داشته باشم. حتی شهروند آمریکا هم نبودم و مهاجرتم پس از بحران گروگانگیری سال ۱۹۷۹ اتفاق افتاد؛ درنتیجه وضعیت سیاسی عالی نبود.

بدون داشتن پول، مادر من بسیار اهل عمل بود و مرا تشویق کرد تا به فکر یافتن شغلی بیفتم که پشتیبان ما و خانواده باشد؛ درنتیجه دومین حیطه‌ی علاقه‌ام را انتخاب کردم که مهندسی بود. به مهندس برق و علوم کامپیوتر تبدیل شدم و آینده‌ای شغلی ساختم که درنهایت، به راه‌اندازی شرکت خودم و همسرم منتهی شد. بنیان‌گذاری این شرکت توان مالی برای یافتن مسیری تجاری به فضا را به من داد. سپس، حامی مالی نخستین جایزه‌ی ایکس شدم و این به‌نوعی سکوی پرتاب من بود.

نیوساینتیست: چرا برای ساخت فضاپیمای سرنشین‌دار، تشویق نهادهای غیردولتی مهم بود؟

انصاری: فکر می‌کنم تاکنون نزدیک به ۵۵۰ نفر به فضا سفر کرده‌اند. باتوجه‌به اینکه ما ۷ میلیارد نفر جمعیت روی زمین داریم، این عدد بسیار کوچکی محسوب می‌شود و از بین این فضانوردان نیز، تنها ۱۰ درصد زن بوده‌اند. درنتیجه، باید فرصت‌هایی بیشتر برای افراد فراهم کنیم تا بتوانند فضا را تجربه کنند و این کار را صرفا ازطریق سازمان‌های فضایی دولتی نمی‌توانیم انجام دهیم.

نمای زمین از فضا

نیوساینتیست: شما فکر می‌کنید سفر به فضا برای اغلب افراد فایده خواهد داشت؟

انصاری: تجربه‌ی فضا بدون شک تحول‌آفرین است. وقتی فرصت شگفت‌انگیز نگاه به سیاره‌مان را از جایگاه فضا دراختیار داشته باشید، انگار در لحظه‌ی رویارویی با حقیقت هستید. در آن زمان، واقعا می‌توانید با چشمان خودتان ببینید که ما همگی ساکنان یک سیاره هستیم. همه یک خانه داریم و این خانه زمین است. این تصور که ما از هم جدا هستیم و با یکدیگر فرق داریم و کلی مرز داریم که روی نقشه‌ها می‌بینیم، به‌کلی از بین می‌رود.

همچنین، نکته‌ای که به‌سرعت آشکار می‌شود، این است که به اطراف نگاه می‌اندازید و تاریکی بی‌کران فضا را می‌بینید. تنها چیزی که زیبا و درخشان و سرشار از زندگی است، سیاره‌ی ما زمین درست درمقابل شما است. هرچند کاملا از زمین جدا هستید، اتصال به آن را حس می‌کنید.

نیوساینتیست: کودکی شما با آشفتگی سیاسی گره خورده بود. آیا این مسئله تجربه‌ی دیدن جهانی بدون مرز را تشدید کرد؟

انصاری: به‌عنوان فردی اهل خاورمیانه، می‌دانم جنگ و درگیری چقدر کل این منطقه را به‌ستوه آورده است. وقتی از فضا صرفا به آن منطقه نگاه کنید، نمی‌توانید اصلا آن را ببینید. آنجا حتی به‌اندازه‌ی سوراخ سنجاق هم نیست. شگفت‌آور است که چگونه این حجم از نفرت و جنگ و انرژی منفی به جنگ بر سر منطقه‌ای کوچک از خشکی منجر می‌شود. صرفا بی‌معنی به‌نظر می‌آید. وقتی آن بالا بودم، با خودم می‌گفتم «اگر مردم می‌توانستند همان چیزی را ببینند که اکنون می‌بینم، آیا بازهم بر سر همان مسائل می‌جنگیدند؟» این سؤال همیشه با من بود. همواره به افراد می‌گفتم اگر راهی وجود داشت که بتوانیم نشست‌های گروه جی ۲۰ یا مجمع عمومی سازمان ملل متحد را در فضا برگزار کنیم، شاید می‌توانستیم سیاست‌های جهانی بهتری داشته باشیم.

نیوساینتیست: این ایده‌ی واقعا درخورتوجهی است.

انصاری: ما به ایستگاه فضایی بزرگ‌تری نیاز خواهیم داشت؛ اما بله چرا که نه؟

نیوساینتیست: آیا هیچ چیز از سفر به فضا هست که دل‌تنگش نشده باشید؟

انصاری: سفر فضایی ناخوشایند است. برای ما دو روز طول کشید. پرواز به مدار کوتاه است؛ اما رسیدن به مدار مناسب و اتصال به ایستگاه فضایی روزها طول می‌کشد. این زمان اکنون قدری کمتر شده؛ اما تنها چیزی که از آن اجتناب می‌کنم، احتمالا همین است. اگر می‌توانستم صرفا به فضا تله‌پورت کنم، این گزینه را دربرابر سواری با راکت انتخاب می‌کردم.

نیوساینتیست: این ظاهرا ایده‌ای علمی‌تخیلی یا دست‌کم فناوری بسیار دور از دسترسی است. آیا نگاه به آینده بدین‌شیوه از دیدگاه شما طبیعی است؟

انصاری: از دیگاه من، علمی‌تخیلی می‌تواند به‌راحتی به علمی‌واقعی تبدیل شود. اگر قوانین فیزیک را زیر پا نگذارد، امکان‌پذیر است. به‌همین‌دلیل، به جایزه‌ی ایکس آمدم؛ زیرا تلاش می‌کنیم به آینده چشم بدوزیم و به آن نزدیک شویم. آنچه به‌عنوان کارآفرین فناوری آموخته‌ام، این است که گاهی ‌اوقات احتمال تغییر سریع اوضاع را دست‌کم می‌گیریم. صرفا به اتفاقاتی که در دنیا با کووید ۱۹ رخ می‌دهد، نگاه کنید و اینکه مردم چقدر سریع رفتارشان را که تغییرش بسیار سخت است، با اوضاعِ تازه سازگار کرده و تغییر داده‌اند.

در نقطه‌ای منحصربه‌فرد از تاریخ هستیم که در آن، جهان دکمه‌ی توقف را فشار و فرصتی برای فکرکردن به ما داده است. به ما گفته شده است که اوضاع باید تغییر کند و می‌توانیم تصمیم بگیریم چگونه آن‌ها را تغییر دهیم. این امر همه‌ی مردم را ناگزیر به انجام کارهایی می‌کند که انجامشان قبلا دشوار بود و به‌دلیل این فرصت، باید درباره‌ی آینده‌ای فکر کنیم که می‌خواهیم بسازیم.

نیوساینتیست: بنیاد ایکس برای حل‌وفصل مشکلات دنیاگیری کووید ۱۹ به‌طور مشخص چه کارهایی می‌کند؟

انصاری: از تمام کارآفرینانی که در منطقه‌ی ما کار می‌کنند، دعوت کرده‌ایم؛ خواه این حیطه‌ی عمل محیط‌زیست باشد، خواه انرژی یا آموزش. آن‌ها اکنون مشغول همکاری با اتحادیه‌ی دنیاگیری ما هستند تا برای ساخت جوامع تاب‌آور راهکار پیدا کنند. تلاش کردیم با پژوهشگران، دانشمندان، کارآفرینان، شرکت‌ها و مؤسسه‌های غیرانتفاعی ارتباط بگیریم. اکنون ۱۹۴ دانشگاه و سازمان از سرتاسر جهان داریم که به اتحادیه پیوسته‌اند. آن‌ها هر هفته جلسه برگزار می‌کنند تا درباره‌ی پژوهش‌های در دست انجام صحبت کنند؛ خواه درزمینه‌ی درمان‌ها یا ساخت واکسن. همچنین، آن‌ها درباره‌ی به‌کارگیری پزشکی از راه دور و شناسایی مناطقی بحث و تبادل‌نظر می‌کنند که نیازمند تسریع فناوری یا دسترسی به آن هستند. جایزه‌ی ایکس در همین‌جا می‌تواند مؤثر واقع شود؛ ازطریق راه‌اندازی چالش‌هایی که تلاش می‌کنند آن شکاف‌ها را برطرف و توجهات را معطوف کنند.

نیوساینتیست: این شکاف‌ها چه هستند؟

انصاری: اغلب آن‌ها درباره‌ی داده هستند. درحال‌حاضر، همه مایل‌اند داده‌ها و پژوهش‌هایشان را به‌اشتراک بگذارند که همین امر به ما امکان داده است تا تلاشی مشترک بنیان بگذاریم و دریابیم چگونه می‌توانیم مسائل را با یکدیگر حل کنیم. این به‌معنای ایجاد درمان یا واکسن یا آزمایش برای تشخیص اولیه‌ی کووید ۱۹ است؛ چیزهایی که شاید به ما امکان دهند سالم بمانیم و بیرون برویم و بتوانیم زندگی نیمه‌عادی داشته باشیم. همچنین، در حال بررسی معضلات توزیع و زنجیره‌ی تأمین هستیم. به‌عنوان مثال، به‌محض ساخت واکسن چگونه می‌توانیم اطمینان یابیم که تهیه‌‌ی سریع آن با قیمتی مقرون‌به‌صرفه درسرتاسر جهان امکان‌پذیر خواهد بود؟

انوشه انصاری / Anousheh Ansari

نیوساینتیست: جایزه‌ی ایکس در چه زمینه‌های دیگری مسابقه دارد؟

انصاری: ما جایزه‌ی فعالی به‌نام جایزه‌ی ایکس آنا آواتار داریم که هدفش فراهم‌کردن امکان تجربه‌ی مکانی از راه دور برای افراد است تا تمام حواسشان را به‌طور اساسی به‌نحوی منتقل کنند که انگار آنجا هستند. این ترکیبی از واقعیت افزوده، واقعیت مجازی، رباتیک و ارتباط لمسی است؛ درنتیجه، می‌توانید حس کنید انگار در مکانی دیگر هستید؛ درحالی‌که درواقع در اتاقتان نشسته‌اید و لباسی مخصوص و دستکش پوشیده‌اید و فقط تصور می‌کنید در مریخ یا ماه یا صرفا درکنار خیابان هستید.

نیوساینتیست: آیا می‌توانم از این فناوری برای در آغوش‌کشیدن مادرم از راه دور هنگام دنیاگیری استفاده کنم؟

انصاری: بله، می‌توانید با عزیزان خود ملاقات کنید. وقتی این پروژه را چند سال پیش آغاز کردیم، به دنیاگیری فکر نمی‌کردیم؛ بلکه به موقعیت‌هایی احتمالا فاجعه‌بار می‌اندیشیدیم که بدون به‌خطرانداختن جان افراد، بتوانیم مأموریت‌های نجات انجام دهیم یا پزشکانی داشته باشیم که وظایف را از راه دور انجام می‌دهند. بااین‌حال، در جهان تازه‌ای که اکنون زندگی می‌کنیم، این فناوری می‌تواند کاربردهای جدید داشته باشد. دوست دارم به دیدار مادرم بروم و نمی‌توانم؛ چون از من بسیار دور است. ازآنجاکه آواتارها اکنون چندان مطلوب نیستند، ممکن است او را بترسانم؛ اما این مشکل حل‌شدنی است.

نیوساینتیست: اوه، نه. برای آنکه آواتار به شخص شباهت بیشتری پیدا کند، قیمت آن را افزایش خواهید داد. آیا زمینه‌ی فعالیت دیگری وجود دارد؟

انصاری: سال گذشته، جایزه‌ی ایکس جنگل بارانی را نیز معرفی کردیم. جنگل‌های بارانی بخشی مهم از اکوسیستم ما به‌شمار می‌آیند و تنوع زیستی موجود در این جنگل‌ها بخشی شگفت‌انگیز از جهان و حفاظت از آن مهم است. در جایزه‌ی ایکس، معتقدیم به‌محض آنکه ارزش چیزی را بشناسید، به‌مراتب بیشتر از آن محافظت خواهید کرد. ازطریق این جایزه تلاش می‌کنیم تا ارزش تنوع زیستی موجود در جنگل‌های بارانی‌مان را بهتر درک کنیم و درنتیجه از آن محافظت خواهیم کرد. همان‌طورکه می‌دانیم، نحوه‌ی رفتار ما با محیط‌زیست، به‌خصوص جنگل‌های بارانی‌مان و تجاوز به آن‌ها، درواقع دلیل اصلی افزایش نرخ دنیاگیری‌هایی است که دیده‌ایم.

نیوساینتیست: این روزها، همگی بیش‌از‌حد بر دنیاگیری ویروس کرونا متمرکز هستیم؛ از‌این‌رو، اکنون حفظ توجه به تغییر اقلیم و نابودی تنوع زیستی دشوار است.

انصاری: دشوار است؛ اما با دنیاگیری ویروس کرونا که جهان ما را متوقف کرده است، آسمان‌های آبی و خواندن پرندگان و تنوع زیستی بیشتر را در آبراهه‌هایمان دیده‌ایم. این امر به هرکس که ذره‌ای تردید داشته باشد، نشان می‌دهد می‌توانیم رفتارمان را تغییر دهیم و برخی از تأثیرات منفی را وارونه کنیم. این قطعا انتخابی دشوار است. پیشنهاد نمی‌کنم که در خانه بمانیم تا از طبیعت محافظت کنیم؛ اما فکر می‌کنم نشان می‌دهد می‌توانیم راه‌هایی برای زندگی هماهنگ‌تر با محیط‌زیستمان پیدا کنیم.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات