سه راه برای جذب مخاطب از طریق داستان سرایی
داستانسرایی اهمیت ویژهای در بازاریابی دارد و به سرگرم کردن مشتری محدود نمیشود. داستان سرایی یکی از بهترین راهها برای توصیف گذشتهی برند و توضیح هدف آن است. این روزها مصرفکنندگان با وجود برندهای متنوع در بازار حق انتخاب گستردهای دارند و زمانی که کیفیت و قیمت محصولات یکسان باشد، هدف برند بهعنوان عامل اصلی انتخاب در نظر گرفته میشود. در چنین شرایطی، مشتری برندی را انتخاب میکند که احساس خوبی از حمایت آن داشته باشد.
نتیجهی تحقیقات نشان داده است بیش از ۸۰ درصد کارمندانی که برای یک شرکت هدفمند کار میکنند معتقدند کسبوکارشان در سال آینده رشد خواهد کرد. آنها همچنین مشتریها را در اولویت قرار میدهند و کسب درآمد بیشتر هدف اصلیشان نیست. داستان سرایی مزایای زیادی دارد و تا به حال تحقیقات گستردهای برای سنجش تأثیر آن انجام شده است. بهعنوان مثال نقاشیهایی که با داستان شخصی نقاش آن همراه باشند ۱۱ درصد ارزش بیشتری نسبت به نقاشیهای مشابه دارند. همچنین محصولی که با داستان تخیلی کوتاهی همراه بوده است ۶۴ درصد بیشتر مورد استقبال قرار گرفته است.
این روزها اغلب شرکتها با روشهای مختلف بازاریابی به دنبال پیدا کردن راهی برای جذب مشتریهای جدید و راضی نگه داشتن مشتریهای قدیمی خود هستند. در این میان تعداد کمی از آنها ارزش داستانسرایی را میدانند و از این روش در بازاریابی استفاده میکنند. بهعنوان مثال برند (Airbnb) بخشی از وبسایت خود را به انتشار داستان مشتریها اختصاص داده است. این برند و بسیاری از برندهای بزرگ دیگر به طور کامل به مشتریهای خود وابسته هستند و بدون وجود آنها هیچ درآمدی نخواهند داشت.
داستان سرایی بخش مهمی از استراتژی بازاریابی هر برند و مخصوصا کسبوکارهایی است که در بازار اشباع شده فعالیت میکنند. در ادامهی این مقالهی زومیت به بررسی سه استراتژی میپردازیم که به جذب بیشتر مخاطب از طریق داستان سرایی کمک میکنند.
۱- محتوای ویدئویی احساسی تولید کنید
تأثیری که ویدئو روی مخاطبان میگذارد بسیار بیشتر از هر نوع محتوای دیگری است. اغلب مردم تمایل دارند احساسات خود را با دیگران به اشتراک بگذارند و ساخت ویدئو یک ابزار قدرتمند برای برانگیختن احساسات مخاطب است. درواقع بیش از نیمی از متخصصان بازاریابی در سطح جهانی معتقدند ساخت محتوای ویدئویی نرخ بازگشت سرمایه (ROI) بیشتری نسبت به تولید سایر انواع محتوا دارد.
تریستان پلیگرینو (Tristan Pelligrino)، همبنیانگذار شرکت Motion است و در زمینهی تولید محتوای ویدئویی برای کسبوکارها فعالیت میکند. او در رابطه با این موضوع میگوید: «محتوای ویدئویی انسانها را به درک یکسانی از یک داستان میساند. مهم نیست این ویدئو توضیحات مدیرعامل دربارهی شرکت باشد، تبلیغ یک محصول باشد، ویدئویی انیمیشنی برای توضیح یک مسئلهی پیچیده باشد یا تجربهی یک مشتری از امتحان کردن محصول برند را به تصویر بکشد، مهم این است که پیغام یکسانی را به تمام مخاطبان منتقل میکند.»
از نظر بازاریابی، ویدئو یک واسطهی عالی برای نشان دادن هدف برند است. بهعنوان مثال «دلیل بنیانگذاری شرکت» و «تأثیری که روی مشتریها و دنیای اطراف خود میگذارید» موضوعاتی هستند که معمولا در بازاریابی از طریق محتوای ویدئویی مورد استفاده قرار میگیرند. مخاطبها علاقهی زیادی به داستان دارند و ویدئوها طوری با مخاطبان ارتباط برقرار میکنند که میل خرید مشتری را افزایش میدهند. تحقیقات نشان داده است ۶۴ درصد مخاطبان بعد از تماشای ویدئوی محصول آن را خریداری میکنند.
۲- تجربهی حضور فیزیکی را با آن ترکیب کنید
یکی دیگر از راههای گفتن داستان برند، حضور در رویدادها است. این روزها رویدادهای زیادی برگزار میشوند و تعداد زیادی از افراد شرکت کننده، دوست دارند بعد از حضور در رویداد محصولی را خریداری کنند. برندها نیز متوجه این موضوع شدهاند و درنتیجه از روشهای مختلفی برای بازاریابی در جریان رویداد استفاده میکنند. بازاریابی تجربی موفقیتهای زیادی برای برند به همراه خواهد داشت اما یک تجربهی بد کافی است تا برند برای همیشه تأثیر منفی روی مخاطبان بگذارد. به همین منظور و برای جلوگیری از این اشتباه، استفاده از اقدامات فیزیکی توصیه میشود.
برندهایی که همواره از پیشنهادهای شگفتانگیز استفاده میکنند از محبوبیت بیشتری نزد مخاطبان برخوردار میشوند. زمانی که طرفداران برند این پیشنهادها را میبینند، بیشتر از آن برند خرید میکنند و وارد قیف فروش (مسیر تبدیل مخاطب به مشتری واقعی کسبوکار) میشوند. زمانی که مخاطب به دعوت برند پاسخ مثبت میدهد و بهعنوان مثال در رویداد شرکت میکند، درک بهتری از اهداف برند پیدا میکند و ممکن است به مشتری دائمی آن تبدیل شود. بنابراین بسیار مهم است که رویدادها با داستان کلی برند هماهنگ باشند. جمع کردن مخاطبان در یک مکان و ساختن اوقاتی خوش برای آنها بسیار مهم است اما فراموش نکنید که هدف از انجام این کار افزایش میزان وفاداری آنها به برند است.
۳- نام برند را برجسته کنید
شاید عجیب به نظر برسد اما بهترین راه برای تبلیغ برند در محتوا، استفادهی کمتر از روشهای بازاریابی برند است. بسیاری از برندها با درج لوگوی برند در متن داستان اقدام به تبلیغ برند میکنند. مخاطبان به دنبال صداقت هستند و این کار هیچ تأثیر مثبتی روی آنها نمیگذارد. بنابراین از ساختن داستانی واضح در مورد برند خودداری کنید. تمرکز خود را روی ساخت داستانی با موضوع طبیعی بگذارید. برای درک بهتر این موضوع دو گروه از مخاطبانی را در نظر بگیرید که هدف اطلاع رسانی قرار گرفتهاند. دستهی اول افرادی هستند که مجبور به شنیدن صحبتهای طرف مقابل شدهاند و دستهی دوم کسانی هستند که به دلیل جذاب بودن صحبتهای طرف مقابل به طور داوطلبانه به او گوش میدهند. مطمئنا تأثیر صحبتها در دستهی دوم بسیار بیشتر از دستهی اول خواهد بود. داستان سرایی نیز به همین شکل است و اگر به درستی انجام نشود تأثیر منفی روی مخاطب میگذارد.
داستان سرایی یکی از استراتژیهای مهم بازاریابی است که باید به درستی مورد استفاده قرار بگیرد. تولید محتوای درگیرکننده هم برای استفاده در بازاریابی دیجیتال و هم برای مصارف فردی ضروری بوده و لازمهی آن استفاده از داستانسرایی است. داستان سرایی نه تنها نرخ بازگشت سرمایهی بازاریابی را بالا میبرد بلکه ارزش و اعتبار محتوای برند نزد مخاطبان را نیز افزایش میدهد.
نظرات