آیا شبکههای اجتماعی سبب افزایش اثرات بیماریهای روحی و روانی میگردند؟
شبکههای اجتماعی، دنیایی مجازی را جذابتر و بهتر کرده اند، اما در پس این همه نیکویی و صمیمیت، دیو انزوای اجتماعی، احساس تنهایی و بسیاری احساسات روحی روانی ناخوشایند، شادی بسیاری از جوانان و نوجوانان را زیر تیغ خود به ورطه نابودی کشانده است. زومیت در این مقاله قصد ندارد تا شما را از شبکههای اجتماعی بترساند. تنها میخواهد شما را در برابر عوارضی که استفاده نادرست از این شبکهها میتواند بر روح و روانتان بگذارد آگاه سازد.
اکتبر 2012 و تالولاه ویلسون؛ دختر بچهای که از چنگال مرگ بازگشت و موهبت زندگانی به وی مجددا در سن 15 سالگی بخشیده شد. دختر بچهای که پیش از اینکه اتفاقات ناگواری برایش رخ دهد، خالق کاراکتری معتاد به کوکائین در شبکه اجتماعی تامبلر بود. تنها چند روز بعد از زمانی که مادر ویلسون از کاراکتر معتادی که دخترش در اینترنت و ذهن خود آن را پرورانده بود آگاه شد و جلوی او و شبکه اجتماعیاش را گرفت، دختر 15 ساله جلوی قطار پرید تا خودش را از زندگی برهاند.
به سال 2002 بر میگردیم. تیم پایپر، خودش را در 17 سالگی کشت. به دنبال گرفتاری و مقابله وی با افسردگی، تیم به دنبال راهی برای خودکشی در اینترنت جستجو میکند و چندی بعد وی را در حالی که خودش را از بالای تخت خوابش دار زده پیدا میکنند.
آری دو پاراگراف بالا سرشار از زهر تلخی است که کامتان را تلخ میکند. امانتیجه تحقیقات روانشناسان حاکی از آن است که همانطور که چندین و چند دلیل مثبت همچون افزایش حضور در فعالیتهای اجتماعی و همچنین ارتباط بیشتر با دوستان و آشنایان برای استفاده از شبکههای اجتماعی وجود دارد، به همان میزان استفاده خیلی قوی و حضور کامل در این شبکهها سبب بروز رفتاری انزواگرایانه و ضداجتماعی در جوانانی که حضور بسیار عمیقی در آنها دارند، میشود.
بدین ترتیب، چه میشود وقتی 450 میلیون انسان از نوعی بیماری روانی رنج میبرند و 1.2 میلیارد کاربر در حال فعالیت در فضای مجازی هستند؟ نتیجه چیزی نیست به غیر از یک بیماری و ناخوشی روانی واگیردار همگانی که هیچ علامتی از کاهش روند رو به رشد خود نشان نمیدهد.
مزاحمتهای سایبری؛ اوباشی که از دنیای حقیقی به دنیای مجازی سرازیر میشوند
مزاحمتهای پیاپی، این روزها دیگر فقط در کوچههای خلوت و محلههای کم رفت و آمد صورت نمیپذیرد. این روزها شبکههای اجتماعی نیز خود محلی برای اجتماع اوباش برای خوشگذارنی یا حتی مزاحمتهای سایبری و مجازی شده است.
تنها نگاهی به آمارها کافی است، تا این واقعیت تلخ و هولناک برملا شود که چقدر مزاحمتهای مجازی روند رو به رشدی داشته است. آمار موسسه ChildLine نشان میدهد که 4,507 مورد مزاحمت برای کودکان در سال 2013-2012 رخ داده است. در حالی که این تعداد در سال پیش از آن، یعنی 2012-2011 چیزی در حدود نصف، یعنی 2,410 مورد بوده است.
لحظهای تامل چندان بد نیست. چه چیزی در حال روی دادن است. چه چیزی سبب شده تا مزیتهای استفاده از شبکههای اجتماعی، چه از لحاظ معنا و چه از قربانیها، دچار چنین بحرانی شود.
سال 2005 بود که شبکههای اجتماعی محبوب این روزها، با شعار ارتباط زنده با آشنایان در دنیای دیجیتال، پر و بال خود را به سمت کاربران باز نمودند. چندی نگذشت که دیگر پروفایلها از زندگی روز و شب مهمتر شدند و تهیه یک عکس مناسب به عنوان تصویر پروفایل، از نان شب واجبتر شد و هشتگها به بزرگترین و مهمترین مشکل برای مردم جهان تبدیل شدند!
این موضوعات به قدری جدی است که روزی تحت نام «روز گفتگو» در 17 بهمن ماه برگزار شد تا مردم را وادار به گفتگو برای سلامت روح و روانشان کند. همانطور که شبکههای اجتماعی میتوانند نقش بسیار مفیدی را در سلامت روحی جامعه و افراد ایفا کنند، به همان میزان نیز میتوانند مخرب اجتماع و سلامت روحی باشند.
تاثیر شبکههای اجتماعی بر بیماریهای روحی
تحقیقات دانشمندان بر روی شبکههای اجتماعی، خصوصا فیس بوک به عنوان یک شبکه پرطرفدار، نشان میدهد که استفاده از این شبکهها برای سلامت روانی مضر است. دانشمندان در دانشگاه میشیگان طی تحقیقات دو هفتهای خود بر روی فیسبوک، به این نتیجه رسیدهاند که استفاده بیش از اندازه از این شبکهها، بر امور روزمره افراد تاثیر منفی میگذارد. به مرور زمان نیز، این تاثیرات افزایش یافته و مسیر کلی زندگی آنها را تحت تاثیر خود قرار میدهد.
در دنیای واقعی ما تجربیات روزمره خودمان را با ایدهآلهایمان مقایسه کرده و آنها را ارزشگذاری میکنیم و سعی میکنیم به نحوی ضمن ارزیابی خود در جهت بهبود رفتارهای خود گام برداریم. اما اگر ما شخصیت و رفتارهای واقعیمان را با آنچه در فیسبوک از خود نشان دادهایم مقایسه کنیم، احتمالا به بزرگترین دشمن خود تبدیل میشویم، چرا که آنچه در شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذاریم فقط بازگوی صفتهای نیک و رفتارهای کنترل شده و پسندیده ما هستند که احتمالا با رفتار روزمرهمان فاصله زیادی دارند!
ضربه آخر؛ اعتیاد
نیاز به حضور دائمی و آنلاین بودن لحظه به لحظه که امروزه به کمک موبایل و وسایل دیجیتالی همراه به راحتی امکان پذیر است، بدین معناست که در هر لحظه بیشتر از یک منبع یا مکان برای حضور کاربران آماده و مهیا است. این یعنی آخرین و هولناکترین دیو، یعنی اعتیاد.
اما همه اینها به کنار، یادگیری طرز صحیح بهرهمندی از شبکههای اجتماعی و توجه به زندگی اجتماعی و سلامت فیزیکی و روانی، میتواند از بسیاری از آسیبهایی که در کمین نوجوانان و جوانان دیجیتالی عصر حاضر نشسته، جلوگیری به عمل آورد. باشد که شما هم از هماکنون لپتاپ، موبایل، تبلت یا هر وسیله دیجیتالی دیگر را از زمین بگذارید و چند دقیقهای هم که شده به دیدار با خانواده، دوستان و آشنایان بپردازید.
نظر شما در این باره چیست؟ اگر تجربههای تلخ و شیرینی از دنیای اجتماعی مجازی دارید با ما و سایر کاربران در میان بگذارید. اگر راهکارهای مناسبی برای استفاده بهتر از شبکههای اجتماعی میشناسید، سایرین را هم از دانستن آنها بهرهمند سازید.