چگونه بفهمیم که ایده‌ی احمقانه‌ی ما موجب تغییر دنیا خواهد شد؟!

چهارشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۳:۵۳
مطالعه 5 دقیقه
در سال 2005 استیو نیومن و کلادیا کرپنتر در کنار سم شیلاس و سایر همکاران یک واژه پرداز مبتنی بر مرورگر به نام Writely تولید کردند. این برنامه توسط یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های دره‌ی سیلیکون یعنی گوگل تصاحب شد و پایه‌های ایجاد Google Docs را شکل داد. حال یکی از بنیان‌گذاران این پروژه صحبت‌های جالبی در خصوص این پروژه دارد که در ادامه با هم می‌خوانیم.
تبلیغات

 سم شیلاس که اکنون معاون ارشد بخش مهندسی شرکت Box است می‌گوید که با وجود همه‌گیر شدن سرویس‌های ابری در دنیای امروز، واژه پرداز Writely در نگاه اول یک ایده‌ی بد و وقت تلف کردن به تمام معنا بود. شرکت Box به ارائه‌ی سرویس‌های مبتنی بر فضای ابری نظیر ذخیره‌سازی می‌پردازد که احتمالا اغلب شما با آن آشنایی دارید. شیلاس ادامه می‌دهد:

آنچه من به مرور زمان یاد گرفتم این است که ایده‌های خلاقانه و جالب، تقریبا همیشه در نگاه اول احمقانه به نظر می‌رسند. زمانی که یکی از این ایده‌ها ظهور پیدا می‌کند، تصور دنیا بدون وجود آن بسیار دشوار خواهد شد. حال اما واضح است که ما در دنیای ابرها زندگی می‌کنیم. Box یک شرکت فعال در زمینه‌ی سرویس‌های ابری است که کاملا ارزشمند است. اکنون مشخص است که Google Docs قطعا یک ایده‌ی خوب بوده و تصور اینکه ایده‌ی بدی باشد دور از ذهن است.

البته در آن زمان، تنها اپلیکیشن پویای مبتنی بر کلود Gmail بود و آفیس مایکروسافت فضای رقابتی در حوزه‌ی ابزارهای اداری و کاربردی را خفه کرده بود. شیلاس در ادامه می‌گوید:

مسیری که به آفیس ختم می‌شد به شکل کامل غیرقابل پیمودن بود. بنابراین ما در حال فکر کردن به انجام ایده‌ی خود بر بستر مرورگر بودیم. آن هم با ابزارهای بدرد نخوری که هیچ‌کس تا به حال در عمرش ندیده است. در یک فضای رقابتی ناجوانمردانه که هرکس تلاش و تصور رقابت به سرش زده فورا از بین رفته، چرا شما باید بخواهید دست به چنین کاری بزنید؟

 شیلاس به ایده‌ی خود باور داشت و تصمیم گرفته بود آن را آزمایش کند. اما آنگونه که خود او می‌گوید، کلید قانع کردن همکاران برای همراهی در این پروژه، در این بود که به تنهایی موفق شود طی چند روز و بدون هیچ هزینه‌ای نمونه‌ی اولیه‌ی آن را پیاده‌سازی کند.

تمامی پیاده‌سازی‌های من مستلزم آزمایش و تست بودند و آنچه که من طی سال‌ها آموختم، این است که شما باید پیاده‌سازی خود را به شکلی ارزان‌قیمت اجرا کنید. در این مسیر با نیاز به یک انرژی فعال‌سازی روبرو خواهید بود که لازم است از پسش برآیید. در صورتی که این انرژی بسیار کوچک باشد، اگر به سایرین بگویید که برای این ماه نیازی به سرمایه‌گذاری نخواهد بود و تنها به چند روز زمان نیاز است تا حس این تجربه‌ی جدید را ارزیابی کنیم، خواهید دید که توانمندی بسیار بالاتری برای اجرای آزمایش‌ها در اختیار خواهید داشت.

شیلاس طبق گفته‌ی خودش برای اجرای همین رویه در نرم‌افزار Writely، به جای آنکه همه چیز را از صفر شروع کند تلاش کرد قطعات مختلق را از پروژه‌های در دست اقدام در کنار هم قرار داده و با سرعت بالایی نمونه‌ی اولیه‌ی مد نظر خود را ایجاد کند.

این مساله پس از سال‌ها انجام کار به یک عادت برای من تبدیل شده؛ بنابراین هرگاه من و همکارانم بر روی یک تکنولوژی در حال کار هستیم، همیشه تلاش می‌کنیم به نحوی آن را اجرا کنیم که قطعات و کدهای آن برای سایر پروژه‌ها نیز قابلیت استفاده‌ی مجدد داشته باشد. محیط توسعه‌ی شما باید چیزی باشد که با آن آرام و راحت باشید؛ بتوانید یک پروژه‌ی قدیمی را در قالب یک پروژه‌ی جدید اجرا کنید و به سرعت آن را آماده‌ی ایفای نقش نمایید. در این مسیر ما قطعات بسیاری از این سو و آن سو در اختیار داشتیم که از آن‌ها استفاده کردیم. اولین پروتوتایپ یا طرح اولیه‌ی Writely طی دو یا سه روز کاری آماده شد. ما در حال کار بر روی یک سیستم ردگیری باگ توزیع‌شده بودیم تا مرکز داده‌ای بهتری برای توسعه ایجاد نماییم. این سیستم کاملا نسبت به Writely بی‌ربط بود اما ما از آن بعنوان پایه‌ی کار استفاده کردیم.

شیلاس می‌گوید تنها پس از ساختن نمونه اولیه بود که متوجه شدیم «عجب تصادفی؛ بخاطر سرور ما همگی می‌توانیم بصورت همزمان بر روی این سند کار کنیم. چنین خصوصیتی در حقیقت بسیار کاربردی بود.»

شیلاس این طرح اولیه را با خود برای ارائه به Box برد که برای فعال ساختن ایده‌های نو بصورت مرتب رویدادهای توسعه و هک برگزار می‌کرد.

این یکی از راه‌های کاهش هزینه‌ی سازمانی آزمایش‌ها است و بر اساس آن به افراد مختلف امکان اجرای کارهایی را بدون در نظر گرفتن هرگونه سیاست یا ملاحظات مختلف ارائه کرده و نتیجه‌ی نهایی را مورد استفاده قرار می‌دهید. ما نیز در این هکاتون‌های شبانه شرکت می‌کردیم. این رویدادها وسیله‌ای رقابتی برای تشویق مردم به پذیرفتن ریسک و تقویت توانمندی‌های آنهاست. شما چیزی حدود 24 ساعت وقت در اختیار دارید تا کار مورد نظر خود را به اتمام برسانید؛ بنابراین بهتر است از قبل برای آن آماده شده باشید.

 شیلاس معتقد است که حتی در کمپانی‌هایی که تاکید ویژه بر نوآوری و خلاقیت دارند نیز متقاعد کردن سایرین به درک ارزش‌های چیزهای جدید مشکل است.

شما با هر حالتی از یک چیز کاملا خلاقانه گرفته تا یک مساله‌ی کاملا مخرب که روبرو شوید، جهان‌بینی شما به چالش کشیده خواهد شد. و زمانی که به این شکل مورد چالش قرار گرفتید، با انتخابی مواجه خواهید بود که این چالش را بپذیرید یا آن را رد کنید. در حالت اول، معنای تصمیم شما این خواهد بود که هم‌اکنون در مسیر اشتباهی قرار دارید، و حالت دوم نیز به معنای اشتباه بودن خود مسئله‌ی جدید خواهد بود. بر همین اساس است که واکنش اولیه‌ی افراد به مسائل نو در رد کردن آن خلاصه می‌شود و بسیار نادر است کسی بگوید «عجیب است که تا به حال متوجه این نکته نشده بودیم.»

اما پیش از آنکه شما حتی یک روز یا یک ریال بر روی ایده‌ای مشکوک صرف کنید، باید به مسائل دیگری نیز ابتدا توجه داشته باشید.

اگر 80 درصد افراد گفتند این احمقانه‌ترین ایده‌ای است که به عمرشان شنیده‌اند و باید آن را در نطفه خفه کرد، و در مقابل 20 درصد افراد نیز آن را بهترین ایده خطاب کردند، بنابراین باید به خود امیدوار باشید.

یکی از نشانه‌ها این خواهد بود که به نحوه‌ی واکنش افراد به مسئله‌ای که مطرح می‌کنید توجه کنید. در صورتی که عده‌ی زیادی جملاتی نظیر «به نظر بد نیست» به زبان آوردند، احتمالا ایده‌ی شما آنقدر که باید فوق‌العاده نیست. اما اگر 80 درصد افراد گفتند این احمقانه‌ترین ایده‌ای است که به عمرشان شنیده‌اند و باید آن را در نطفه خفه کرد، و در مقابل 20 درصد افراد نیز آن را بهترین ایده خطاب کردند، بنابراین باید به خود امیدوار باشید.

پرورش ایده‌های ناب هیچ‌گاه ساده نیست اما هنگامی که به اطراف می‌نگیرم، شاهد انواع ایده‌های احمقانه، ساده و سطحی خواهیم بود که تصور می‌کنیم به ذهن هر شخص دیگری نیز می‌رسیده است. اما در این میان، کسی که شهامت و توان پردازش این ایده را از خود نشان داده برنده‌ی نهایی خواهد بود.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات