آیا کریستالهای متآمفتامین راز پیروزی رایش سوم بودند
آنچه در کتابهای تاریخ از شکست نازیها نوشته شده است، به دو عامل اصلی باز میگردد؛ نخست تلاشی محکوم به شکست برای جنگ در دو جبهه و سپس سودای تصرف روسیه، همان اشتباهی که ناپلئون مرتکب شد. اما داستان به اینجا ختم نمیشود و به نظر میرسد باگذشت چندین نسل هنوز هم رایش سوم اسراری برای برملا شدن دارد. پروندهای ۴۷ صفحهای نشان میدهد که آلمان نازی با سوختی از مواد مخدر ظهور کرده است، شخص هیتلر ۷۴ داروی مختلف مصرف میکرده که برخی از آنها مخدرهای قدرتمندی بودهاند؛ چیزی که امروزه به نام متآمفتامین یا کریستال شیشه میشناسیم. این گزارش که توسط ارتش ایالات متحده در خلال جنگ جهانی دوم ثبت شده است به تشریح مواد مختلف مورد مصرف پیشوا ازجمله مورفین، باربیتوراتها، آرامبخشها و حتی گُشناب گاو نر برای افزایش قدرت جنسی میپردازد.
نویسندهی آلمانی نورمن اُهلر در کتاب موفق یورش کلی(Der Totale Rausch) که به ۱۸ زبان ترجمه و منتشر شده است از نقش محوری مواد مخدر در رایش سوم مینویسد و آن که مورخان، نقش دکتر تئودور مورل، پزشک شخصی هیتلر را نادیده گرفتهاند. نورمن اُهلر برای نخستین بار توسط یکی از دوستانش که آرشیو بزرگی از وقایع مربوط به جنگ جهانی دوم دارد از این موضوع مطلع شده و سپس سالها از وقت خود را صرف جمعآوری اطلاعات و مدارک برای کتاب یورش کلی میکند.
ماجرا از دوران جمهوری وایمار آغاز میشود، هیتلر ظهور کرده و دایرهی نزدیکان برای هدفی بالا به او جرئت میبخشند. به تصویر کشیدن مردی برتر در ذهنها، کسی که هرگز گوشت نخورده، مواد مخدر و الکل مصرف نکرده و یا حتی زنی را لمس نکرده است. در سال ۱۹۳۳ هنگامی که هیتلر به قدرت میرسد تمام مواد نشئهآور ممنوع شده و معتادان توسط دولت اعدام شده یا به اردوگاه فرستاده میشوند. چندی بعد در برلین، دکتر فریتز هازشچیلد مادهای را توسعه میدهد که ابتدا به نام متیل آمفتامین شناخته میشود. در سال ۱۹۳۷ یک کمپانی آلمانی از این ماده به عنوان امیدی برای یافتن رقیب کوکاکولا نام میبرد و در سال ۱۹۳۸ این دارو فراگیر شده و بدون نسخه در دسترس عموم قرار میگیرد. به زودی تقریباً تمام آلمان با مادهی مخدری که حالا پرویتین نام گرفته، آشنا میشوند؛ مادهای که باعث افزایش اعتمادبهنفس، نگرش مثبت و انرژی در انسان میشود. دیری نمیگذرد تا همانند قهوه، پرویتین در همهجا یافت میشود، زنان خانهدار شکلاتهایی از پرویتین مصرف میکنند که به آنها کمک میکند با روحیهای بالا کار منزل را انجام داده و حتی وزنشان را کاهش دهند. در آن زمان ورزش و تناسب اندام به عنوان یک ارزش والای فرهنگی مطرح شده بود، اگرچه در نهایت این مخدر نیز چیزی جز شکست و ویرانی برای انسان ندارد.
دکتر اتو رانکه، مدیر موسسهی نیروی کل و دفاع فیزیولوژی آلمان، تصمیم میگیرد که پرویتین راهی مؤثر برای کمک به سربازان در جلوگیری از خستگی است. این ماده به سربازان اجازه میدهد تا برای مدتی طولانی بیدار بمانند، کیلومترها راهپیمایی کنند و بدون ترس در شرایط وحشتناک بجنگند. پیش از حمله به فرانسه در سال ۱۹۴۰، سربازان نازی به صورت شبانهروزی پرویتین مصرف میکردند و آتش حمله به لهستان نیز با سوختی از متآمفتامین شعلهور شد. در واقع اگر به خاطر استفاده از مواد مخدر نبود، نیروهای آلمانی نمیتوانستند به آن سرعت در سراسر اروپا پخش شوند؛ ایدهای که مردان معمولی را به ماشینهای جنگی برتر تبدیل میکند. مدارک بهجامانده نشان میدهد که در سال ۱۹۴۰ فقط در مدت چهار ماه، نازیها ۳۵ میلیون قرص پرویتین بین سربازان خود توزیع کردند.
هنوز این استدلال وجود دارد که تأثیر نوعی از داروهای خاص میتواند باعث بهبود یا مانع عملکرد مناسب سربازان شود. عوارض جانبی پرویتین، رفتار غیرمنطقی، توهم و طغیان خشم است که در این مورد نازیها تنها مصرفکننده نیستند، بسیاری از ارتشهای دیگر دنیا نیز از آمفتامینها برای مبارزه با خستگی و ترس استفاده میکنند. Dexedrine توسط انگلیس و آمریکاییها مورد استفاده قرار میگرفت در حالی که ژاپنیها انواع مختص به خود را داشتند.
با شعلهور شدن آتش جنگ، تکیهی هیتلر بر پزشک شخصی خود، بیشتر و بیشتر شد، کسی که با بیاعتمادی و انزجارِ باقی افراد در حلقهی نزدیکان مواجه بود. دکتر مورل برای حفظ جایگاهش، به شخص پیشوا متکی است؛ در سال ۱۹۴۱ هیتلر با بیماری سختی به نزد او میآید، اگرچه مورل به تزریق ویتامین معروف است اما این کار کمکی نمیکند. هورمونهای حیوانی و یک سری از داروها تجویز میشود تا در نهایت این پزشک به Eukodal متوسل میشود؛ مخدری عجیب که امروزه با نام اکسیکدون در داروخانهها به فروش میرسد. به این شکل یکی از خونریزترین چهرههای تاریخ تحت تأثیر دُزهای روزانهی Eukodal و در ترکیب با دیگر مواد مخدر از جمله کوکائین قرار میگیرد. کوکائین برای کمک به گوش هیتلر که در جبههی شرقی آسیب دیده، تجویز شده بود. این معجون مخدر به خصوص Eukodal به هیتلر احساس شکستناپذیری میدهد، حتی در سال ۱۹۴۴ که شکست آلمان واضح است. ژنرالها دیوانهوار از پیشوا میخواهند تاکتیکهای خود را تغییر دهد اما احساس سرخوشی و قدرت او را به ادامهی راه مصمم میکند.
اگرچه به نظر نمیرسد پزشک شخصی هیتلر به عمد او را معتاد کرده باشد اما هیچ فرضی بعید نیست. احتمالاً میل به آتش کشیدن دنیا از درون هیتلر نشأت گرفته و مواد مخدر باعث تقویت آن شده است. به هر صورت در سال ۱۹۴۴ هیتلر دکتر مورل، پزشک شخصی خود را برکنار میکند، اگرچه دیگر دیر شده است. در اواخر جنگ کارخانههای ساخت مواد مخدر آلمان توسط نیروهای متفقین بمباران شدهاند تا در ابتدای سال ۱۹۴۵ بدنامترین فاشیست جهان، آخرین روزهای زندگی خود را در پناهگاهی غرق در جهنم نرسیدن مواد مخدر بگذراند. پیشوا به زندگی خود پایان میدهد و دکتر مورل به عنوان چهرهای دور انداختهشده توسط تاریخ میمیرد. کسی که گذشته از قصد و نیت واقعی خود به نظر میرسد در به پایان رساندن رایش سوم نقشی اساسی داشته است.
نظرات