چرا از خرد شدن تیم مناظره دانشگاه هاروارد مقابل تیم زندانیان نیویورک نباید شگفت زده شد؟
شکست ناباورانه تیم مناظره دانشجویان دانشگاه هاروارد از تیم زندانیان نیویورک، به مانند داستانی از فیلمنامههای نانوشته والت دیزنی است که قهرمان داستان فردی از ابتدا محکوم به شکست است اما پایان داستان آن طور که همه فکر میکنند، پیش نمیرود. البته خب به نوعی همین طور هم بوده است. اما خوب است به بنیانهای اشتباه، در برداشت اولیه افراد در مورد این مسابقه اشارهای داشته باشیم. اولین نکته که احتمالا بیشتر نتیجه گیری غلط ما نیز از این مساله نشات میگیرد، این است که در ذهن افراد تصور اشتباهی است از رابطه مستقیم بین جنایتکاری و هوش پایینتر از متوسط جامعه برای چنین جنایتکارانی، اما باید بدانیم که چنین مسالهای به هیچ وجه وجود ندارد.
علیرغم این که زندانیان پشت میلههای زندان قرار دارند، اما آنها توانستهاند آلبوم موسیقی منتشر کنند، آثار ادبی بنویسند، تشکیلات اقتصادی مجرمانه پرسود را بگردانند و کارهای بسیار دیگری را از پشت این میلهها انجام دهند.
همان طور که امسال، فرار بسیار ماهرانه از مرکز تادیبی کلینتون در نیویورک نشان داد، زندانیان نه تنها باهوشاند بلکه اغلب تواناتر و اندیشمندتر از ما که در بیرون زندان هستیم، عمل میکنند. ریچارد مت آن اندازه باهوش بود که توانست از اصول پایه مهندسی برای طرح نقشه فرار خود استفاده کند، اما به مانند بسیاری از مجرمان حرفهای، او بهترین توانمندیهایش را در راه نادرست استفاده کرده است.
مناظره مورد نظر، ماه گذشته در مرکز تادیبی شرقی نیویورک برگزار شد. زندانی با درجه بندی امنیتی بسیار بالا با یک ساعت فاصله در جنوب غربی کالج بارد. میزبانان این رویداد تیم هاروارد را شکست دادند. تیمی که سه تیم از چهار تیم قهرمان موسسه ملی انجمن مناظره آمریکا را شکست داده بود.
اتحادیه مناظره کالج هاروارد در پستی در اکانت فیس بوک خود اعلام کرد:
در مقایسه با حریف این هفتهی ما، تیمهای مناظره بسیار اندکی هستند که ما حریف را تا این حد تمجید کنیم و از باخت به آنها، خود را مفتخر بدانیم . این تیم که ما با آنها رقابت داشتیم، بسیار هوشمند و در عین حال دارای مهارت بالا در فصاحت کلامی بودند.ما از کالج بارد و مرکز تادیبی شرقی نیویورک برای زحماتی که متحمل شدند و چنین مسابقهای را ترتیب دادند، بسیار متشکر هستیم.
در مورد پیروزی زندانیان نیویورکی بر دانشجویان هاروارد، بیش از آن که چه کسانی این کار را کردند، آنچه بیشتر جلب توجه میکند این موضوع است که چگونه این کار را توانستند انجام دهند.
جهت آمادگی برای مسابقه، زندانیان، که از اعضای بنیاد زندان بارد بودند، مجبور به جمع آوری دانش تنها از طریق سنتی یعنی بدون دسترسی به اینترنت شدند. واقعا شما فکر میکنید در سال ۲۰۱۵، آیا میشود برای کاری آماده شد، و این کار هر چه میخواهد باشد، از خرید بلیط سینما گرفته تا برای مسیر یابی یا جستجوی هر چیز دیگری و چنین امری بدون استفاده از گوگل مقدور باشد؟
دشواری چالش این زندانیان هنگامی مشخصتر میشود که بدانیم این افراد برای دسترسی به منبع هر مطلب تحقیقی شامل کتاب یا مقاله، مجبور بودهاند تاییدیه مدیریت زندان را دریافت کنند که چنین امری امکان دارد چند هفتهای به طول بکشد.
برای لحظهای هم که شده تصورش را بکنید: برای هفتهها و نه دقیقهها یا حتی روزها انتظار بکشید، و همه این اوقات در حالی میگذرد که شما در حال یافتن استراتژی تحقیقاتی خاصی برای توفیق بر رقیب خود میباشید. این زندانیان چگونه توانستهاند تدبیری بیاندیشند تا برمشکلات فایق آیند؟ منابع محدود، نیاز به تمرکز بیشتر را ایجاد کرده است. از طرفی طرح ریزی خیلی دقیقی را طلب میکرده است تا بتوان در مراحل نهایی استدلالات قویتری را پیاده سازی کرد.
زندانیان ده سالی تجربه بیشتری از زندگی نسبت به بچههای کالج داشتند. از طرفی نتیجه مسابقه اهمیت فراوانی برای ایشان داشت، چرا که میدانستند بازخورد مسابقه برای هر طرف مسابقه تا چه حد متفاوت است و چقدر برای خودشان اهمیت بیشتری دارد.
الکس هال زندانی ۳۱ سالهای از منطقه منهتن است و به جرم آدمکشی در زندان به سر میبرد، او میگوید:
اگر ما میبردیم سوالات بسیاری در ذهن بسیاری از مردم ایجاد میشد که اینجا چه خبر است. شاید ما استعداد چندانی در فصاحت بیان نداشته باشیم، اما برای بردن مسابقه واقعا خیلی سخت تمرین کردیم.
شاید فکر کنید زندانیها آدمهای تازه کار و مبتدی بودند اما بهتر است نگاهی به موفقیتهای اخیرشان بیاندازیم:
تیم زندان نیویورک اولین مناظره اش را در بهار ۲۰۱۴ انجام داد و توانست تیم آکادمی ارتش ایالات متحده در وست پوینت را شکست دهد. سپس، این تیم توانست تیم دانشگاه ورمونت که دارای رتبه ملی نیز بود را شکست دهد. در آوریل نیز مسابقه برگشت را به وست پوینت باخت.
مسابقه سالیانه با وست پوینت نیز سر و صدای زیادی به پا کرد.
مناظره پایانی در این مورد بود که آیا مدارس دولتی و عمومی میتوانند اجازه عدم ثبت نام دانش آموزان بدون مدارک و گواهی را داشته باشند یا نه، فعالیت تیم زندانیان به حدی خوب بود که این جلسه مناظره حرکتی بسیار سریع و رو به جلو برای زندانیان توصیف شد.
در آخر هم تیم زندانیان بحث و استدلال استادانهای ارایه دادند که خودشان به صورت شخصی مخالف آن بودند، به خصوص در این مورد که به داوران گفتند اگر از پذیرش این کودکان جلوگیری شود، اتفاقی که میافتد این است که مدارس غیرانتفاعی و ثروتمندتر این دانش آموزان ضعیف را ثبت نام میکنند.
اعضای تیم هاروارد اعلام کردند سطح آمادگی و موقعیت غیرمنتظره رقیبانشان، آنها را تحت تاثیر قرار داده است.
آناییس کارل دانشجوی ۲۰ ساله اهل شیکاگو نیز اعلام کرد:
آنها توانستند ما را گرفتار تبحر بالای خود در مناظره کنند.
از همه کمتر آن کسانی شگفت زده شده بودند که وظیفه آموزش دروس عمومی کالج را به این زندانیان بر عهده داشتند.
مکس کنر مدیر اجرایی بنیاد زندان بارد گفت:
بعضی از دانشجویان این پروژه توانستهاند آموزش خود را در دانشگاههایی چون کلمبیا و ییل ادامه دهند.
او تاکید کرد بعضی از دانشجویان این طرح از با جدیت از تمام فرصتهایی که در اختیارشان قرار داده شده بود، استفاده میکردند و از طرفی با ایشان به هیچ وجه در محیط آموزشی مانند مردانی با جرایم جنایی برخورد نمیشد.
کنر همچنین اشاره کرد:
انتظاری که از این دانشجویان در زندان میرود و سطح سختگیری تحصیلی به همان اندازه دانشجویان مستقر در خود کالج بارد است. اینها دانشجویانی جدی و کوشا هستند و توسط مدیریت زندان به هیچ وجه مورد تحقیر قرار نمیگیرند.
نظرات