بررسی گلکسی زد فولد ۶؛ شاهکار یا تکرار؟

شاید تا همین دو سه سال پیش، تجربه‌ی در دست گرفتن دستگاهی که صفحه‌نمایش آن از وسط تا می‌شود، شگفت‌انگیز و جادویی بود؛ اما حالا با گذشت شش نسل از اولین گوشی‌های تاشدنی زد فلیپ و زد فولد سامسونگ و ورود بازیگران جدیدی همچون گوگل، اوپو، موتورولا، شیائومی و هواوی، نمایشگرهای تاشو چندان مسحورکننده و فرازمینی به‌نظر نمی‌رسند؛ هرچند تکنولوژی به‌کاررفته در ساخت آن‌ها کماکان گیک‌های فناوری را به‌وجد می‌آورد.

وقتی گلکسی زد فولد ۶ برای بررسی به دست زومیت رسید، سوال اکثر ما دیگر این نبود که آیا جدیدترین تاشدنی سامسونگ بهترین انتخاب برای افرادی است که دقیقا دنبال گوشی‌های به‌اصطلاح Foldable هستند؛ بلکه سوال این بود که آیا می‌توان گلکسی زد فولد ۶ را بدون درنظر‌گرفتن امتیاز فرم‌فکتور خاص آن، در فهرست بهترین گوشی‌های بازار قرار داد و خریدش را به کاربران عادی توصیه کرد. راستش را بخواهید، باوجود گذشت پنج سال از عرضه‌ی اولین نسل زد فولد و بیش از ۱۰ سال تحقیق‌وتوسعه‌ی پیش از آن، گوشی‌های تاشدنی هنوز به مرحله‌ای نرسیده‌اند که بتوان ترجیح آن‌ها به گوشی‌های عادی را توجیه کرد.

در اینکه گلکسی زد فولد ۶ موفق‌ترین تلاش سامسونگ تاکنون در بازار گوشی‌های تاشدنی است، شکی نیست؛ وزن سبک‌تر، مقاومت بالاتر، فرورفتگی کم‌عمق‌تر و ابعاد کمی عریض‌تر (البته کماکان نه در حد گوشی‌های نسل گذشته‌ی وان‌ پلاس اوپن یا فایند N3 اوپو؛ سامسونگ دست از یکدندگی بردار!)‌.

خلاصه بگویم، زد فولد ۶ چنان حس خوبی در دست دارد که احساس می‌کنید فولدهای قدیمی در کنارش پاره آجرند؛ اما این پیشرفت‌های حلزونی برای جاانداختن گوشی‌هایی که به‌جز صفحه‌نمایش بزرگ‌تر و فاکتور باکلاسی، مزیت دیگری ندارند و کماکان از نظر عملکرد دوربین و مقاومت از پرچم‌داران عادی کم می‌آورند، به‌شدت ناکافی است؛ وقتی هم که به این ترازو، برچسب قیمتی تقریبا دوبرابری زد فولد ۶ نسبت به گلکسی S24 اولترا را اضافه می‌کنیم (آن هم با افزایش قیمت ۱۰۰ دلاری!)، توازن به نفع گوشی‌های عادی به‌هم می‌خورد.

برای آن دسته از افرادی که به‌طور خاص دنبال گوشی‌های تبلتی هستند، زد فولد ۶ امن‌ترین و منطقی‌ترین انتخاب است؛ اما برای افرادی که صرفا دنبال خرید یک گوشی قدرتمند و همه‌چیزتمام هستند، چطور؟ برای یافتن پاسخ، پیشنهاد می‌کنم در ادامه‌ی بررسی گلکسی زد فولد ۶ با من (مرجان شیخی)، محمدحسین معیدفر و زینب عابدی‌راد همراه باشید.

تماشا در یوتیوب

در نگاهی سطحی، گلکسی زد فولد ۶ تفاوت چندانی با زد فولد ۵ ندارد؛ اما همین پیشرفت‌های میلی‌متری تأثیر چشم‌گیری بر پریمیوم‌تر شدن حس‌وحال گوشی گذاشته است؛ مثلا اینکه دستگاه در حالت بسته به‌اندازه‌ی ۱٫۴ میلی‌متر کوتاه‌تر، ۱ میلی‌متر عریض‌تر و ۱٫۳ میلی‌متر باریک‌تر شده تا کمی از آن فرم‌فکتور کشیده و ناخوشایند فاصله بگیرد؛ گوشه‌های دستگاه با الهام از طراحی S24 اولترا، تیزتر و تخت‌تر شده‌اند؛ حاشیه‌های اطراف نمایشگر بیرونی متقارن شده‌اند و وزن گوشی هم اکنون با کاهش ۱۴ گرمی، اکنون تنها ۷ گرم از وزن گلکسی S24 اولترا تجاوز می‌کند.

تغییر ظاهری دیگری که به زیبایی زد فولد ۶ کمک کرده، مات‌شدن فریم گوشی است. سامسونگ امسال از طراحی مات برای هر دو گوشی تاشوی خود استفاده می‌کند که احتمالا با سلیقه‌ی بسیاری از کاربران سازگارتر باشد؛ البته سامسونگ برای کنترل وزن دستگاه، به‌جای فریم تیتانیومی از آلومینیوم استفاده می‌کند که ظاهرا از نسل پیش ۱۰درصد مقاومت بیشتری دارد. رنگ‌های سرمه‌ای، صورتی، خاکستری، مشکی و سفید گزینه‌های متنوعی در اختیار کاربران قرار می‌دهند و مدل سورمه‌ای که ما برای بررسی در اختیار داشتیم، جلوه‌ی بسیار شیک و زیبایی داشت.

بیشترین و مهم‌ترین تغییرات زد فولد ۶ را نه در آنچه به چشم می‌آید، بلکه باید در چکش‌کاری‌های ریزودرشت پشت‌صحنه جستجو کرد. درواقع، قهرمان گمنام تاشدنی جدید سامسونگ، افزایش مقاومت دستگاه است تا بتواند در بازار پرهرج‌ومرج گوشی‌های عادی با سطح مقاومت بالا و قیمت‌های به‌مراتب پایین‌تر، حرفی برای گفتن داشته باشد.

سامسونگ می‌گوید به صفحه‌نمایش اصلی یک لایه‌ی جدید از جنس نئودیمیم اضافه کرده که می‌تواند مانند ترکیب نشاسته‌ی ذرت و آب، دربرابر فشار انگشت، نرم و منعطف به‌نظر برسد؛ اما دربرابر ضربات محکم، سفت شود تا از آسیب جدی به صفحه‌نمایش جلوگیری کند؛ لولای ریلی دوگانه‌ی جدید هم درعین باریک‌ترشدن، مقاومت بهتری دربرابر ضربه از خود نشان می‌دهد که به گفته‌ی سامسونگ، دوبرابر نسل قبل است.

سامسونگ همچنین برای اولین‌بار گواهی IP48 را به تاشدنی‌هایش اضافه کرده است که نسبت‌به IPX8 نسل قبل، مقاومت اندکی دربرابر ذرات یک‌ میلی‌متری و بزرگ‌تر ارائه می‌دهد؛ البته ذرات گردوغبار از یک میلی‌متر کوچک‌تر هستند و کماکان نمی‌توانید تاشدنی لوکس خود را با خیال راحت به ساحل یا کویر ببرید. زد فولد ۶ مانند نسل قبل می‌تواند از نفوذ آب تا عمق یک متر به‌مدت ۳۰ دقیقه جان سالم به‌در برد.

مکانیزم لولای زد فولد ۶ به‌گونه‌ای طراحی شده است تا زاویه‌ی نمایشگر را بین ۴۵ تا ۱۳۵ درجه نگه دارد و همانند نسل قبل، می‌تواند تا ۲۰۰هزار بازوبسته‌شدن را تاب بیاورد؛ برای مقایسه، وان‌پلاس یک میلیون بازوبسته‌شدن را برای گوشی تاشدنی‌اش تضمین می‌کند. همچنین، پنل‌های شیشه‌ای فولد از همان محافظ صفحه‌ی گوریلا گلس ویکتوس ۲ نسل پیش بهره می‌برند که به ادعای سامسونگ، از گوشی دربرابر سقوط از فاصله‌ی دو متری روی سطوحی مثل آسفالت محافظت می‌کند.

با تمام این حرف‌ها، انتظار ما از تغییرات ظاهری گلکسی زد فولد ۶ بیشتر بود؛ متاسفانه سامسونگ کماکان به فرم‌فکتور کشیده‌ی زد فولد اصرار می‌ورزد، درحالی‌که پیکسل فولد و وان پلاس اوپن نسبت‌تصویر معقول‌تری ارائه می‌دهند تا کار با گوشی در حالت بسته، حس‌وحال طبیعی‌تر و راحت‌تری داشته باشد. فرورفتگی وسط نمایشگر هم اگرچه به‌لطف لایه‌ی اضافی و لولای مقاوم‌تر، کمتر از پیش به چشم می‌آید، کماکان موقع اسکرول‌کردن و تماشای فیلم حس ناخوشایندی دارد؛ درحالی‌که رقبای چینی مشکل فرورفتگی وسط نمایشگر را تا حدود زیادی حل کرده‌اند.

نمایشگر اصلی و بیرونی زد فولد ۶ نسبت‌به زد فولد ۵ پیشرفت‌های جزئی و تقریبا نامحسوسی داشته است؛ بیشینه‌ی روشنایی تحت شرایط نوری شدید حالا حدود ۸درصد بیشتر از قبل است و نسبت‌تصویر ۲۲٫۱:۹ نمایشگر کاور تجربه‌ای بهتر از قبل و نزدیک به سونی اکسپریا ۱ مارک ۵ ارائه می‌دهد؛ اما هنوز با آنچه از یک گوشی عادی در ذهن داریم و بدان عادت کرده‌ایم، فاصله دارد.

به‌طور دقیق‌تر، نمایشگر اصلی ۷٫۶ اینچی زد فولد ۶ با وضوح ۲۱۶۰ × ۱۸۵۶ پیکسل و نرخ نوسازی تطبیقی بین یک تا ۱۲۰ هرتز، تفاوت چندانی با نسل قبل ندارد و با نسبت‌تصویر ۲۰٫۹:۱۸ در حالت باز، تقریبا مربعی به‌نظر می‌رسد؛ دوربین سلفی زیر نمایشگر نیز به‌سختی به‌چشم می‌آید و مزاحمتی ایجاد نمی‌کند.

همان‌طور که قبلا اشاره کردیم، فرورفتگی میانه‌ی نمایشگر کاهش پیدا کرده؛ اما کماکان هنگام اسکرول‌کردن و تماشای ویدیو محسوس است؛ باتوجه به اینکه وان‌پلاس و شیائومی سال گذشته مشکل فرورفتگی وسط نمایشگر را به‌حد چشم‌گیری برطرف کرده بودند، انتظار داشتیم که سامسونگ نیز امسال به پای رقبای چینی رسیده باشد.

نمایشگر خارجی ۶٫۳ اینچی زد فولد با وضوح ۲۳۷۶ × ۹۶۸ کمی از نسبت‌تصویر کشیده‌ی ۲۳٫۱:۹ فاصله گرفته و مثل قبل از پنل اولد با نرخ نوسازی تطبیقی ۱۲۰ هرتز بهره می‌برد. هماهنگی نرخ نوسازی بین نمایشگرها باعث می‌شود تجربه‌ی کاربری یکپارچه‌ای داشته باشیم؛ موضوعی که در مورد زد فلیپ ۶ با نمایشگر اصلی ۱۲۰ هرتز و نمایشگر خارجی ۶۰ هرتز صدق نمی‌کند.

سامسونگ می‌گوید که امسال، نمایشگر داخلی و بیرونی زد فولد می‌تواند به روشنایی ۲۶۰۰ نیت دست پیدا کند؛ ما در حالت روشنایی دستی و زمانی که Extra Brightness روشن بود، بیشترین روشنایی نمایشگر اصلی را ۹۴۰ نیت و بیشترین روشنایی نمایشگر کاور را ۹۲۶ نیت به‌دست آوردیم که درمقایسه‌با نسل قبل بهبود چندانی نشان نمی‌دهد؛ اما کماکان در سطح روشنایی گوشی‌های پرچم‌دار ظاهر می شود.

با تغییر به حالت روشنایی خودکار و قرار گرفتن در شرایط نوری شدید، روشنایی تا مقدار چشم‌گیر ۲۰۰۰ نیت برای نمایشگر اصلی و ۲۱۵۰ نیت برای نمایشگر کاور بالا می‌رود که به مقداری که سامسونگ وعده داده، نزدیک‌تر است. همچنین بالاترین سطح روشنایی در زمان پخش محتوای HDR در نمایشگر اصلی و بیرونی به‌ترتیب به عدد ۲۱۰۰ نیت و ۲۱۵۰ نیت می‌رسد که اختلاف چندانی درحالت تعامل با محتوای SDR ندارد.

کره‌ای‌ها ظاهرا در پنل گوشی‌های امسالش تغییری ایجاد کرده‌اند که به‌طرز عجیبی نمی‌توانند فضای رنگی گسترده‌ی DCI-P3 را به‌طور کامل پوشش دهند؛ این موضوع در بررسی S24 اولترا به‌شدت برای ما تکان‌دهنده بود. خوشبختانه سامسونگ به ضعف نمایشگرهایش در پوشش فضای رنگی پی‌ برده و اسلایدری با عنوان Vividness را به پروفایل رنگی Vivid این گوشی‌ها اضافه کرده است که با افزایش آن موفق شدیم پوشش DCI-P3 را از حدود ۸۵درصد به مقدار معقول ۹۷درصد برسانیم.

به‌ جز این مورد خاص، هر دو نمایشگر اصلی و بیرونی زد فولد ۶ در زمینه‌ی نمایش رنگ‌ها عملکرد خوبی از خود نشان می‌دهند؛ اما دقت پرچم‌داران عادی ازجمله پیکسل ۸ پرو یا آیفون ۱۵ پرو مکس را ندارند. رنگ‌ها در نمایشگر‌های زد فولد ۶ در پروفایل Natural که فضای رنگی sRGB را پوشش می‌دهد، نسبتا دقیق و خنثی هستند؛ اما در پروفایل Vivid مربوط‌به فضای رنگی DCI-P3 که اشباع‌تر از حالت طبیعی هستند، دقت پایین‌تری از گوشی‌های عادی دارند و متمایل به سردی تولید می‌شوند.

احساس می‌کنم بعد از صحبت درباره‌ی فرم‌فکتور و عملکرد نمایشگرهای تاشدنی جدید سامسونگ، وقت آن شده که به این سوال اساسی پاسخ دهیم: اینکه آیا مزیت نمایشگر بزرگ و تاشدنی گلکسی زد فولد ۶ که عامل اصلی قیمت نجومی دستگاه است، واقعا در تجربه‌ی کاربری تأثیر درخور توجهی دارد یا خیر.

در تجربه‌ی یک هفته‌ای که با گلکسی زد فولد ۶ در سناریوهای مختلف داشتیم، می‌توانیم بگوییم که ماهیت تبلتی گوشی هنگام بازی کردن، تماشای تصاویر گالری و برخی کاربردهای مالتی‌تسکینگ، تفاوت محسوسی ایجاد می‌کند؛ اما در تماشای فیلم، وب‌گردی، کتاب‌خوانی یا نوشتن متون طولانی مزیت چشم‌گیری نسبت‌به گوشی‌های عادی ندارد.

دلیل اینکه تماشای فیلم روی صفحه‌نمایش عریض فولد تفاوت چندانی با یک گوشی عادی مثل S24 اولترا ندارد، به‌ این خاطر است که اغلب ویدیوها نسبت‌تصویر ۱۶:۹ دارند و هنگام پخش در نمایشگری با نسبت‌تصویر ۲۱٫۶:۱۸، بخش زیادی از بالا و پایین نمایشگر ناگزیر سیاه می‌شود؛ اتفاقی که اصطلاحا به آن «Letterbox» می‌گویند.

بااین‌حال، تماشای فیلم با زد فولد ۶ به‌لطف اسپیکرهای استریوی فوق‌العاده باکیفیت، بسیار لذت‌بخش است. ما با زد فولد ۶، بخش‌هایی از فیلم جان ویک و اوپنهایمر را تماشا کردیم که به‌خاطر حجم صدای عالی، بیس کوبنده و وضوح دیالوگ‌ها در صحنه‌های شلوغ و جزییات صداهای کتک‌کاری و انفجار، تجربه‌ی حماسی و هیجان‌انگیزی را رقم زد. عملکرد اسپیکرها در پخش موسیقی نیز عالی است و درکنار تولید تمیز فرکانس‌های میانی و تربل پررنگ‌ولعاب، عملکرد بسیار خوبی در کنترل دیستورشن از خود نشان داد.

اگر بخواهیم درباره‌ی کاربردهای مالتی تسکینگ در گلکسی زد فولد ۶ به‌طور دقیق‌تر صحبت کنیم، به‌جز امکان تقسیم صفحه به پنجره‌های متعدد و بازکردن اپلیکیشن‌های مختلف به‌صورت شناور، ویژگی مهمی به‌اسم Flex Mode وجود دارد که رابط کاربری را به‌محض تاکردن دستگاه به دو بخش مجزا تقسیم می‌کند.

در وضعیت Flex Mode ناحیه‌ی بالای نمایشگر به خود برنامه و ناحیه‌ی پایین به‌برخی عملکردهای کنترلی اختصاص می‌یابد که بسته‌به نوع اپلیکیشن کارکردهای متفاوتی را ارائه می‌دهد؛ برای مثال در اپلیکیشن یوتیوب، در قسمت پایین نمایشگر دکمه‌های کنترلی قرار می‌گیرند تا موقع تماشای ویدیو، این المان‌های شناور، مزاحم دید کاربر نباشند و از طرفی جلو و عقب بردن ویدیو راحت‌تر باشد که نکته‌ی مثبتی ارزیابی می‌شود.

درحال حاضر برخی برنامه‌های پیش‌فرض و تعداد محدودی از اپلیکیشن‌ها از چنین حالتی که به‌طور کلی برای دستگاه‌های تاشونده و نه فقط سری فولد درنظر گرفته‌شده، پشتیبانی می‌کنند و سامسونگ برای پر کردن این خلاء، قابلیت جایگزینی به‌نام Flex Mode Panel را طراحی کرده است تا در هر شرایطی بتوان از دستگاه در حالت نیمه‌خم استفاده کرد. با فعال‌کردن Flex Mode Panel بخش پایین نمایشگر به یک ترک‌پد مجازی تبدیل می‌شود تا بتوان با زد فولد ۶ به‌مانند یک لپ‌تاپ کار کرد.

البته بهتر است تشابه به لپ‌تاپ را همچنان در سطح یک طرح مفهومی نگه‌داریم؛ چراکه تجربه‌ی کار با دستگاه در حالت Flex Mode از حرف بیش‌از آن‌چیزی که تصور کنید تا عمل فاصله دارد و علت آن‌هم پرواضح است که به ابعاد بسیار عریض و محدود نمایشگر در حالت خمیده برمی‌گردد. در این وضعیت اگر گوشی را به‌یک سمت بخوابانید و در سمت دیگر با ترک‌پد کار کنید و فرضا درحال وب‌گردی باشید، دائما باید در صفحه اسکرول کنید.

ضمن این‌که مالتی تسکینگ و جابه‌جایی بین برنامه‌های باز در وضعیت Flex Mode عملا کارکرد خود را از دست می‌دهد و بدین‌منظور بهتر است به‌ حالت Unfolded دستگاه بسنده کنید. اگرچه می‌شد به‌عنوان راهکاری توجیهی، هنگام فعال‌کردن Flex Panel، المان‌های رابط کاربری کوچکتر می‌شدند تا بخش بیشتری از محتوا در داخل این ناحیه قابل دیدن باشد.

چالش‌های کار با Flex Panel به‌همین‌جا ختم نمی‌شود؛ برای مثال کیبورد برای این حالت بهینه‌سازی نشده؛ یعنی در زمان تایپ، امکان استفاده از ترک‌پد به‌صورت همزمان در کنار کیبورد ممکن نیست و برای کنترل نشانگر موس، باید از کیبورد خارج شد؛ حتی باوجود اینکه حالت Split Mode در کیبورد درنظر گرفته شده؛ اما بهتر است دلتان را به‌تایپ دو انگشتی با زد فولد ۶ خوش نکنید.

با وجود این‌که سامسونگ از نظر غنی‌بودن امکانات و بهینگی رابط کاربری One UI؛ به‌ویژه در دستگا‌ه‌های تاشدنی جلوتر از رقبایش حرکت می‌کند؛ اما به‌نظرم معرفی چنین محصولات مهم و احتمالا سرنوشت‌سازی صرفا با محوریت هوش مصنوعی و درحالی‌که روی بهبودها و قابلیت‌های جدید برای چندوظیفگی بهتر متمرکز نیست تا حدی به‌مبهم‌بودن آینده دستگاه‌های تاشدنی خود دامن زده است.

با همه‌ی این صحبت‌ها، رابط کاربری One UI 6.1.1 گلکسی زد فولد ۶ از نظر پاسخ‌دهی، بهینگی نرم‌افزاری و سرعت‌عمل مثال‌زدنی است و به‌ندرت، باگ، کرش یا گاف‌های بصری را به‌خصوص حین جابه‌جایی بین نمایشگر داخلی و کاور و Flex Mode، چندوظیفگی و جابجایی پنجره‌ها به‌صورت شناور تجربه خواهید کرد؛ به‌عبارتی می‌توان گفت که نظیر چنین تجربه‌‌ای را در رابط کاربری دستگاه‌های تاشدنی شرکت‌های دیگر همچنان نمی‌توان یافت.

صحبت از هوش مصنوعی شد و در پاسخ به سوالی‌‌که سامسونگ تا چه‌حد از پتانسیل تاشوندگی و دونمایشگر بودن زد فولد ۶ برای معرفی قابلیت‌های هوش مصنوعی بهره برده باید بگوییم که تصور کنید که به کشوری سفر کرده‌اید که زبانش را نمی‌دانید و حال می‌خواهید از برنامه مترجم سامسونگ که Interpreter نام دارد برای صحبت با دیگران به‌زبان [خودتان؟] استفاده کنید. در این‌صورت جمله خودتان در نمایشگر داخلی و جمله‌ی ترجمه‌شده به‌صورت متنی و صوتی از نمایشگر کاور به مخاطب نشان داده خواهد شد.

قابلیت Interpreter تمام چیزی است که سامسونگ از گلکسی فولد ۶ به‌عنوان ویترینی برای معرفی Galaxy AI استفاده کرده که در نگاه اول جذاب و کاربردی به‌نظر می‌رسد؛ اما به‌راستی به‌زبان خودتان؟ خیر. از آنجایی که قابلیت‌های Galaxy AI از فارسی پشتیبانی نمی‌کنند، حتی به‌زبان خودتان نمی‌توانید تعبیر خوابی باشید که کره‌ای‌ها برای کاربرانشان دیده‌اند، حداقل برای کاربران ایرانی که این‌طور به‌نظر می‌رسد.

بدین‌ترتیب قابلیت‌های هوش مصنوعی هم نمی‌توانند نقش چندان پررنگی برای توجیه انتخاب سرسختانه‌ و قابل دفاع این گوشی داشته باشند؛ چراکه به‌علت فقدان زبان فارسی، عملا بسیاری از آن‌ها که در استفاده روزمره کاربرد فراوانی دارند برای ایرانیان بلااستفاده هستند.

ترجمه‌ی زنده‌ی تماس‌ها و چت‌های پیام‌رسان‌های مختلف، تبدیل صوت‌به‌متن در فایل‌های صوتی، خلاصه‌برداری محتوای سایت‌ها و یادداشت‌ها در مرورگر و اپلیکیشن Samsung Notes، از جمله‌ی قابلیت‌های نه‌چندان کاربردی برای ایرانیان هستند هستند و این‌که آیا سامسونگ برنامه‌ای برای اضافه‌کردن فارسی دارد یا خیر، همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. از سوی دیگر طبق اعلام رسمی این شرکت، تعدادی از قابلیت‌های گلکسی AI بعد از ۲۰۲۵ دیگر به‌صورت رایگان دردسترس نخواهند بود.

دسته‌ی دیگری از ویژگی‌های Galaxy AI که حداقل از نظر جغرافیایی محدود به طیف خاصی از ملیت‌ها نمی‌شود و سامسونگ مانور بیشتری نیز روی آن‌ها داده، ویژگی‌های مبتنی‌بر هوش مصنوعی تصویری است. تعدادی از این ویژگی‌ها مانند حذف یا جایگزینی اشیاء و مزاحمات بصری با AI دردسترس قرار داشتند و اکنون می‌توان با کشیدن یک شیء فرضی، به‌آن موجودیت بخشید.

قابلیت جدید مجموعه‌ی Galaxy AI که Sketch to Image نام دارد در سه بخش قابل استفاده است؛ می‌توانید از طریق Edge Panel ابزار مذکور را فراخوانی کرده و مستقیما روی صفحه ترسیم کنید و نقاشی خود را به یک طرح گرافیکی یا اشیاء واقعی تبدیل کنید یا اینکه در Samsung Notes همین کار را انجام دهید.

دقت فرایند تبدیل نقاشی کاربر به اجسام واقعی به پیچیدگی چیزی بستگی دارد که ترسیم کرده‌اید؛ پس‌از تولید طرح، می‌توانید نمونه‌های مختلف پیشنهادی دیگری را نیز مشاهده کرده و از بین آن‌ها یکی را انتخاب کنید. همچنین در گالری هنگام ویرایش عکس می‌توان اشیاء دلخواه را ترسیم و به‌عکس اضافه کرد. طرح‌ها براساس نوع عکس تولیدشده و با آن تطبیق پیدا می‌کنند.

صحبت از ترسیم شد و بد نیست اشاره‌ که گلکسی زد فود ۶ از S Pen‌های معمولی که همراه با گوشی‌های سری اس عرضه می‌شود، پشتیبانی نمی‌کند؛ به‌محض اینکه قابلیت Sketch to Image را با قلم گلکسی S23 Ultra امتحان کردیم، پیغام هشداری نشان داده شد که باید از S Pen Pro یا S Pen Fold Edition استفاده شود؛ چراکه قلم‌های عادی به صفحه‌ی تاشدنی سامسونگ آسیب وارد می‌کنند.

ویژگی دیگری که به جمع خانواده‌ی گلکسی AI پیوسته است، Portrait Studio نام دارد که تصاویر ثبت‌شده از چهره را به‌انواع مختلفی از تصاویر کارتونی تبدیل می‌کند و بیشتر جنبه‌ی سرگرم‌کننده دارد؛ قابلیت Live effect نیز به‌عکس‌های چهره حالتی سه‌بعدی و متحرک می‌دهد.

در قالب مجموعه‌ی قابلیت‌های گلکسی AI به کیبورد سامسونگ قابلیت Text Composer اضافه شده که برای تولید متن با لحن‌های مختلف از رسمی تا محاوره‌ای و کاربردهای متعدد از نامه‌نگاری تا کپشن‌نویسی برای شبکه‌های اجتماعی می‌تواند بسیار سودمند باشد و در این یک مورد استثنائا با زبان فارسی هم سازگار است.

درست است که گلکسی زد فولد ۶ از نظر فناوری نمایشگر، پیشرفته‌ترین محصول سامسونگ شناخته می‌شود؛ اما در زمینه‌ی تجربه‌ی عکاسی نه‌تنها پیشرفت نسلی نداشته؛ بلکه به‌پای S24 اولترا نمی‌رسد. کاربرانی که قصدشان از خرید زد فولد، کاملا متمرکز بر نمایشگر تاشدنی باشد، تجربه‌ی رضایت‌بخشی از عکاسی خواهند داشت؛ اما این تجربه در سطح انتظارات از گران‌قیمت‌ترین محصول سامسونگ، نیست.

شاید محدودیت‌های دستگاه‌های تاشدنی همچنان دلیلی بر متوقف‌شدن روند تکامل آن‌ها باشد و سازندگان درحال تدارک دیدن یک بازنگری اساسی هستند تا بتوانند محدودیت‌های مختلف را از سر راه بردارند؛ هرچند که کنترل قیمت‌تمام‌شده‌ی آن‌ها برای مشتری همچنان امری چالش‌برانگیز به‌نظر می‌رسد. در هر صورت سری گلکسی زد فولد هر سال با جدیدترین تراشه‌ی پرچمدار عرضه می‌شود و در عکس‌های ثبت‌شده با دوربین آن‌ها حداقل به‌‌لطف ISP پیشرفته‌تر تراشه، بهبودهایی هرچند اندک را شاهد هستیم. در ادامه مشخصات دوربین گلکسی زد فولد ۶ را با هم مرور می‌کنیم.

دوربین واید از همان حسگر ۵۰ مگاپیکسلی ISOCELL GN3 ساخت سامسونگ استفاده می‌کند که به‌طور گسترده در محصولاتی مانند گلکسی S24 و گلکسی S23 FE مورد استفاده قرار می‌گیرد. این حسگر 1/1.57 اینچی با پیکسل‌های ۱٫۰ میکرومتری، با تکیه‌بر فناوری Tetrapixel هر چهار پیکسل مجاور را ترکیب می‌کند تا عکس‌ها را با نرخ جذب نور بیشتر و وضوح ۱۲٫۵ مگاپیکسل ثبت کند. برای هدایت نور به حسگر، لنزی با فاصله‌ی کانونی ۲۳ میلی‌متری و گشودگی f/1.8 و امکان لرزشگیری اپتیکال وجود دارد.

دوربین اولتراواید از حسگر ۱۲ مگاپیکسلی ISOCELL 3KU سامسونگ بهره می‌گیرد که ابعاد هر پیکسل حسگر 1/3.2 اینچی آن ۱٫۱۲ میکرومتر است و در پس لنزی با فاصله کانونی ۱۳ میلی‌متری و دیافراگم f/2.2 قرار دارد که میدان دید ۱۲۳ درجه‌ای را پوشش می‌دهد. به‌دلیل ثابت بودن محدوده‌ی فوکوس و نبود فوکوس خودکار، امکان ثبت تصاویر ماکرو با دوربین اولتراواید وجود ندارد.

دوربین تله‌فوتو از همان حسگر ۱۰ مگاپیکسلی ISOCELL 3K1 استفاده می‌کند. این حسگر 1/3.94 اینچی از پیکسل‌هایی به اندازه ۱٫۰ میکرومتر بهره می‌برد. سامسونگ از آن برای لنز تله‌فوتو با دیافراگم f/2.4 و فاصله‌ی کانونی ۶۹ میلی‌متری با بزرگ‌نمایی اپتیکال ۳برابری در زد فولد و گلکسی S24 استفاده می‌کند. برای کاهش شدت لرزش‌ها هنگام عکاسی از نمای دوردست از لرزشگیر اپتیکال و الکترونیک تصویر-ژیروسکوپی استفاده شده است.

بهای بالای گلکسی زد فولد ۶ صرف‌نظر از متفاوت‌بودن آن، ما را مجاب کرد تا عملکرد دوربینش را در مقایسه با پیکسل ۸ بسنجیم که قیمتی زیر ۵۰ میلیون تومان دارد و از مجموعه‌ی دوربین تقریبا مشابهی بهره می‌برد؛ آیا این گوشی تاشدنی، برتری خاصی نسبت‌به یک گوشی پرچمدار با قیمتی بسیار پایین‌تر دارد یا خیر؟

طبق عکس‌های زیر، دوربین واید گلکسی زد فولد ۶ می‌تواند عکس‌هایی با گستره‌ی دینامیکی وسیع‌تری بگیرد و نقاط روشن و تاریک تصویر ازنظر تعادل نوری شرایط بهتری نسبت‌به پیکسل دارند.

اگر بخوایم در مورد جزئیات صحبت کنیم باید برگ برنده را به پیکسل ۸ بدهیم چراکه اندکی بهتر از زد فولد ۶ جزئیات را از دل تصویر بیرون کشیده است و حتی نویز کمتری را در عکس‌ها شاهد هستیم.

از نظر رنگی نیز پیکسل ۸ در شرایط بهتری به‌سر می‌برد؛ چرا که توانسته است رنگ‌ها را نزدیک به واقعیت ثبت کند؛ درحالی‌که رنگ‌ها در گلکسی زد فولد ۶ تاحدی اشباع‌شده و اغراق‌آمیز هستند، هرچندکه شاید جذاب‌تر و فریبنده‌تر به‌نظر بیایند.

گالری عکس‌های دوربین اصلی گلکسی زد فولد ۶

شرایط مشابهی برای عکس‌های دوربین اولتراواید حاکم است. عکس‌های زد فولد ۶ از نظر گستره‌ی دینامیکی شرایط بهتری دارند؛ اما پیکسل ۸ توانسته بدون اینکه با مصنوعی‌سازی عکس و شارپ‌تر کردن آن، حس یک عکس پرجزئیات را به‌مخاطب القا کند، عملکرد بهتری نسبت‌به گلکسی زد فولد ۶ از خود نشان دهد.

در مورد رنگ‌ها نیز می‌توان چنین اظهار نظر کرد که پیکسل ۸ تصاویری واقع‌گرایانه‌تر ثبت می‌کند.

گالری عکس‌های دوربین اولترا واید گلکسی زد فولد ۶

دوربین تله‌فوتوی گلکسی زد فولد ۶ در روشنایی روز عملکرد مطلوبی دارد و عکس‌هایی عاری از هرگونه نویز ثبت می‌کند. کنتراست عکس‌های دوربین تله‌فوتو نسبت‌به واید و اولتراواید اندکی پایین‌تر است؛ اما از نظر رنگ، گستره‌ی دینامیکی و جزئیات اصلا ناامیدتان نخواهد کرد؛ به‌‌ویژه هنگامی‌که درحال عکاسی از سوژه‌ای خاص (مانند گربه‌ها) در فاصله‌ای نه‌چندان دور باشید.

با دوربین تله‌فوتو می‌توان تصاویر پرتره‌ی به‌مراتب دلچسب‌تری را نسبت‌به دوربین واید گرفت. با توجه‌به عکس‌های زیر می‌توانید به‌اهمیت وجود این دوربین از نظر نزدیک بودن فُرم چهره به واقعیت پی ببرید.

گالری عکس‌های دوربین تله‌فوتو گلکسی زد فولد ۶

عملکرد دوربین‌های گلکسی زد فولد ۶ در شب نیز در مجموع رضایت بخش است. از نویز و آثار شبه‌مانند که دراثر پردازش بیش‌ازحد یا زمان نوردهی بالا در عکس رخنه می‌کنند، خبری نیست و جزئیات؛ به‌‌ویژه در دوربین واید به‌خوبی به‌تصویر کشیده شده‌اند.

ممکن است در جاهایی که تمرکز نور وجود دارد، اندکی آثار پردازش تصویر یا از دست‌رفتن جزئیات به‌چشم بخورد؛ اما در مورد عکس‌های دوربین تله‌فوتو کمی باید از موضع خود کوتاه بیایم، چراکه به‌دلیل کوچک‌تر بودن حسگر، ثبت عکسی دقیق و روشن کمی سخت‌تر شده و گوشی دست‌به‌دامان الگوریتم‌ها می‌شود.

گلکسی زد فولد ۶ از دو دوربین سلفی، یکی برای نمایشگر داخلی و دیگری برای نمایشگر کاور استفاده می‌کند. دوربین سلفی نمایشگر داخلی از نوع زیر صفحه‌نمایش است و از حسگر ۱۶ مگاپیکسلی IMX471 بهره می‌برد تا بتواند نور لازم را از فضای خالی بین پیکسل‌های صفحه‌نمایش جذب کند. به‌همین دلیل تنها از ۴ مگاپیکسل از مساحت خود می‌تواند به‌شکل بهینه استفاده کند. دوربین سلفی کاور از حسگر ۱۰ مگاپیکسلی IMX374 بهره می‌برد.

عملکرد دوربین سلفی زیر نمایشگر صرفا برای ویدئو کنفرانس و تماس‌های ویدیویی مناسب است؛ چراکه با اندکی بزرگ‌نمایی، متوجه محو شدن جزئیات و همچنین لایه‌ای تار و پود گونه در عکس‌ها خواهید شد.

خوشبختانه محدودیتی برای گرفتن عکس سلفی با زد فولد ۶ ندارید، حتی اگر دوربین سلفی کاور راضی‌تان نکند، می‌توانید دستگاه را از سمت دوربین‌های پشتی مقابل خود بگیرید و به‌کمک نمایشگر کاور از خود عکس سلفی با بالاترین کیفیت را ثبت کنید.

باوجود اینکه گلکسی زد فولد ۶ در بخش نرم‌افزار، دوربین و البته استفاده از پتانسیل‌های نمایشگر تاشو نسبت به نسل قبل پیشرفت چندانی از خود نشان نمی‌دهد، اما باید اعتراف کنیم که همچنان کامل‌ترین تجربه‌ی کاربری را از یک گوشی تاشو با محوریت مالتی‌تسکینگ ارائه می‌کند و نباید فراموش کنیم که بخش مهمی از این دستاورد را علاوه‌بر نرم‌افزار، مدیون مجموعه‌ی سخت‌افزارش خواهد بود.

سامسونگ امسال هم برای پرچمدار تاشدنی‌اش، نسخه‌ی سفارشی‌سازی شده‌ای از قدرتمندترین تراشه‌ی اندرویدی را در نظر گرفته است. تراشه‌ی SD 8 Gen 3 با پسوند For Galaxy در قلب زد فولد ۶ می‌تپد تا خیال پرتوقع‌ترین کاربران هم از بابت عملکرد زد فولد ۶ راحت باشد.

نسخه‌ی SD 8 Gen 3 for Galaxy در فرکانس هسته‌های CPU تفاوت‌هایی با نسخه‌ی عادی تراشه دارد، اما از نظر چیدمان هسته‌ها، تغییری به‌خود نمی‌بیند و با همان ترکیب ۱+۳+۲+۲ وظایف پردازشی خود را انجام می‌دهد. هسته‌ی پرقدرت در نسخه‌ی For Galaxy، با ۹۰ مگاهرتز فرکانس بالاتر و هسته‌های کم‌مصرف و میانی با ۱۰۰ مگاهرتز فرکانس پایین‌تر کار می‌کنند.

از آنجایی که هوش مصنوعی هم نقش پررنگی در کاربری زد فولد ۶ بازی می‌کند، تراشه‌ی کوالکام انتخاب کاملا شایسته‌ای برای تاشدنی سامسونگ به‌نظر می‌رسد؛ چرا که SD 8 Gen 3 از ترکیب CPU و GPU و NPU برای پردازش‌های هوش مصنوعی استفاده می‌کند و دستگاه‌های مجهز به این تراشه،‌ می‌توانند به‌صورت آفلاین هم از پس حجم قابل توجهی از تَسک‌های مرتبط با AI بربیایند.

با نگاهی سطحی به نتایج بنچمارک‌ها متوجه می‌شویم که گلکسی زد فولد ۶ از نظر قدرت پردازشی چیزی از سایر پرچمداران اندرویدی کم ندارد؛ بنابراین حتی اگر سایر نقاط ضعف فولد جدید را در نظر نگیریم، می‌توانیم بگوییم حداقل از نظر عملکرد با یک پرچمدار شایسته طرف هستیم. بااین‌حال، گلکسی S24‌ اولترا همچنان قوی‌ترین پرچمدار سامسونگ به‌حساب می‌آید و قرار نیست زد فولد ۶ تزلزلی در این جایگاه ایجاد کند.

سامسونگ می‌گوید که امسال دستی به سروروی سیستم خنک‌کننده‌ی زد فولد ۶ هم کشیده و تاشدنی جدیدش را به محفظه‌ی بخار بزرگ‌تری مجهز کرده است. با توجه به باریک‌تر شدن گوشی و چالش‌هایی که می‌تواند سر راه خنک‌سازی دستگاه قرار دهد، توجه سامسونگ به سیستم خنک‌کننده کاملا منطقی به‌نظر می‌رسد.

نتیجه‌ی تمهیدات سامسونگ برای سیستم خنک‌کننده را می‌توان در اجرای پردازش‌های سنگین مثل بازی‌ها به‌وضوح مشاهده کرد. بازی‌هایی همچون Call of Duty: Mobile و Real Racing 3 حتی روی آخرین تنظیمات گرافیکی هم مشکلی برای زد فولد ۶ ایجاد نمی‌کنند و با بالاترین نرخ فریم اجرا می‌شوند. تجربه‌ی بازی Genshin Impact نیز با بیشترین جزئیات گرافیکی، روان و بدون کندی خاصی اتفاق می‌افتد و از نظر دمایی هم مشکلی برای بدنه‌ی گوشی ایجاد نمی‌کند.

بازی Call of Duty Warzone که حداقل در نسخه‌های فعلی، چالش بزرگی پیش روی قدرتمندترین اسمارت‌فون‌‌ها قرار می‌دهد، برای زد فولد ۶ هم دردسرساز شد. در صورتی که توقعتان زیاد باشد و بخواهید بازی را روی بالاترین تنظیمات گرافیکی ممکن اجرا کنید، نه‌تنها تجربه‌ی خوبی از بازی دریافت نخواهید کرد (عددی که در جدول گزارش کرده‌ایم)، بلکه باید داغ شدن دستگاه (در مناطق نزدیک به دوربین و روی نمایشگر، حدود ۴۳ تا ۴۵ درجه سانتی‌گراد) را هم تحمل کنید.

برای داشتن روان‌ترین تجربه‌ی ممکن از بازی، تنظیمات گرافیکی را روی Preset پیش‌فرض بازی با نام Smoother Gameplay قرار دادیم. در این حالت، گوشی داغ نمی‌کند و می‌توان بازی را با نرخ فریم ثابت و پایدار ۶۰ فریم‌برثانیه بازی کرد. البته در این تنظیمات، گرافیک بازی به‌هیچ‌وجه چنگی به دل نمی‌زند.

با تمام تفاسیر و فارغ از بحث‌های عملکردی، نباید فراموش کنیم که به‌لطف نمایشگر بزرگ و فضای زیادی که زیر دستان کاربر قرار می‌گیرد، بازی کردن روی زد فولد ۶ حتی در بدترین شرایط هم تجربه‌ی لذت‌بخش و تکرار نشدنی‌ پیش رویتان قرار می‌دهد.

در کنار بازی‌ها، تست پایداری عملکرد هم می‌تواند متر و معیار مناسبی برای سنجش بهینگی عملکرد و کارکرد سیستم خنک‌کننده باشد. در نموداری که از تست استرس به‌دست آورده‌ایم، مشاهده می‌کنید که باوجود افت شدید امتیاز در دورهای ابتدایی آزمون (به‌دلیل فشار پردازشی زیاد و داغ شدن گوشی)، زد فولد ۶ عملکرد نسبتا پایداری در دورهای بعدی آزمون دارد و فراز و فرودهای ناگهانی را تجربه نمی‌کند. از نظر امتیازی نیز، زد فولد ۶ اندکی پایین‌تر از آیفون ۱۵ پرو مکس و هم‌خانواده‌ی کهکشانی‌اش، گلکسی S24 اولترا قرار می‌گیرد.

پیشرفت‌های سخت‌افزاری زد فولد ۶ در همین بخش به‌اتمام می‌رسند و در سایر قسمت‌های تکمیل‌کننده، یعنی رم، فضای ذخیره‌سازی و باتری، تغییری به چشم نمی‌خورد. سامسونگ گلکسی زد فولد ۶ را با همان کانفیگ‌های مدل پارسال، یعنی ۱۲ گیگابایت رم و فضای ذخیره‌سازی ۲۵۶ و ۵۱۲ گیگابایت و ۱ ترابایت UFS 4.0، راهی بازار می‌کند. طبیعتا در هیچ‌کدام از کانفیگ‌ها، کاربر کم‌وکسری بابت اجرای همزمان برنامه‌های مختلف، به‌خصوص حین مالتی‌تسکینگ احساس نخواهد کرد.

باتری ۴۴۰۰ میلی‌آمپرساعتی زد فولد ۵، در نسل جدید هم به‌کار گرفته شده است و متأسفانه سامسونگ همچنان روی سرعت شارژ ۲۵ واتی اصرار دارد. پشتیبانی از شارژ بی‌سیم با سرعت ۱۵ وات و شارژ معکوس ۴٫۵ وات، از دیگر مشخصاتی هستند که باید در مورد زد فولد ۶ بدانیم.

برای اینکه دید بهتری از تفاوت شارژدهی روی نمایشگر داخلی بزرگ و نمایشگر بیرونی کوچک‌تر در فولد سامسونگ داشته باشیم، تست‌های متداول زومیت را روی هر دو نمایشگر به‌صورت جداگانه اجرا کردیم. با اتکا بر نمایشگر اصلی زد فولد ۶ و در تست‌های معیار زومیت (روشنایی ۲۰۰ نیت نمایشگر و قطع تمام امکانات ارتباطی گوشی)، می‌توان حدودا ۲۵ ساعت در پخش ویدیو و حدود ۱۱ ساعت در کاربری روزمره، شارژدهی دریافت کرد. بااینکه شارژهی روی نمایشگر اصلی نسبت به نسل قبل بهبودی پیدا نکرده است، اما برای یک روز کاری عادی، کاملا کفایت می‌کند.

اگر فقط کاربری با نمایشگر خارجی ۶٫۲ اینچی را در نظر بگیریم، شارژدهی در پخش ویدیو حدود ۴۰ ساعت و در کاربری روزمره نیز حدود ۱۶ ساعت به‌دست خواهد آمد که درمقایسه با نسل قبل و سایر اسمارت‌فون‌های هم‌رده (که ابعاد نمایشگرشان از نمایشگر کاور زد فولد هم بزرگ‌تر است) برتری محسوسی را نشان می‌دهد.

گلکسی زد فولد ۶ با فرم‌فکتور شکیل‌تر و مقاومت بالاتر، پردازنده‌ی به‌روز و قابلیت‌های کاربردی هوش مصنوعی بی‌شک بهترین تاشدنی کره‌ای‌ها است، اما درجازدن سامسونگ در بخش سرعت شارژدهی و به‌ویژه طراحی باعث شده که در بازار تاشدنی‌ها، دیگر تنها یا حتی ۱۰۰درصد بهترین انتخاب نباشد؛ برای مثال، وان‌پلاس اوپن و میکس فولد ۳ هر دو از شارژ ۶۷ واتی پشتیبانی می‌کنند و مشکل فرورفتگی وسط نمایشگر را تقریبا برطرف کرده‌اند؛ اما سرعت شارژ زد فولد ۶ به ۲۵وات می‌رسد و فرورفتگی نمایشگرش همچنان دیده می‌شود.

سامسونگ در بخش رابط کاربری، به‌روزرسانی نرم‌افزاری و عملکرد دوربین از رقبا جلوتر است؛ اما این فاصله را حداقل از سه نسل پیش حفظ کرده و بعید نیست نسل جدید تاشدنی‌های وان‌پلاس، شیائومی یا گوگل در چنین مواردی هم از سامسونگ پیشی بگیرند.

برای تاشدنی‌ها با قیمت نه‌چندان توجیه‌پذیر، پیشرفت نسلی دیگر ملاک نیست؛ چراکه چالش سامسونگ فقط به ظهور رقبای جدید و قدر در این بازار همچنان مهجور، محدود نمی‌شود. ۶ نسل از تولید گلکسی زد فولد می‌گذرد؛ اما فروش آن تنها ۱٫۵درصد کل بازار گوشی‌های فروخته‌شده را دربرمی‌گیرد. از‌آنجایی‌که هنوز اپلیکیشن‌های جذاب و نوآوارانه‌ای وجود ندارد که تمام پتانسیل نمایشگر دوگانه را به‌کار بگیرند، بعید است زد فولد ۶ بتواند کاربران بیشتری را به خرید گوشی‌های هیبریدی ترغیب کند.

مادامی‌که مشکلات اساسی تاشدنی‌ها به‌طور کامل برطرف نشده و قیمت‌شان توجیه اقتصادی نداشته باشد، به‌سختی می‌توان خریدشان را به کاربران عادی توصیه کرد. فعلا، تنها مزیت این گوشی‌ها، فاکتور باکلاس‌بودن و صفحه‌نمایش بزرگ‌تر برای کاربردهای چندوظیفگی است؛ هرچند آن دسته از افرادی که واقعا به مالتی‌تسکینگ نیاز دارند، با همین بودجه می‌توانند به گزینه‌های وسوسه‌انگیز دیگری فکر کنند؛ مثلا یک گلکسی S24 اولترا که سرعت شارژدهی بیشتر، دوربین‌های قوی‌تر و مقاومت بالاتری دارد، درکنار یک تبلت گلکسی تب اس ۹ یا مک‌بوک ایر M3 که نمایشگر جادویی ندارند و در جیب جا نمی‌شوند؛ اما حمل‌پذیری بالایی دارند و فضای کار بیشتری در اختیار کاربر قرار می‌دهند.