بررسی موتورولا اج ۵۰ اولترا؛ زیبای هوشمند

چرا باید در توصیف یک «گوشی هوشمند» از عبارت «زیبای هوشمند» استفاده کنیم؟ در واقع ایده‌ی عنوان بررسی را مدیون شعار تبلیغاتی موتورولا برای اج ۵۰ اولترا هستیم؛ شرکتی دوست‌داشتنی و باسابقه که از یاد بردن سال‌های درخشانش در صنعت موبایل کاری غیرممکن به‌نظر می‌رسد. پرچم‌داران جدید موتورولا لقب smART Phone را یدک می‌کشند؛ اما چرا؟

اج ۵۰ اولترا، گل سرسبد و پریمیوم‌ترین عضو خانواده‌ی اج ۵۰ و به‌نوعی پرچم‌دار موتورولا است و بالاتر از گوشی‌های اج ۵۰ فیوژن و اج ۵۰ پرو قرار می‌گیرد؛ دستگاهی که برای ادای دین به Moto X چوبی، علاوه‌بر چرم مصنوعی، در نسخه‌ای چوبی به‌‌نام Nordic Wood هم به‌فروش می‌رسد تا شاید موتورولا بتواند به سهم خود، تکانی به چرخه‌ی تکراری و ملال‌آور طراحی گوشی‌های هوشمند بدهد.

موتورولا با لقب smART Phone به ما گوشزد می‌کند که توجه‌ ویژه‌ای به طراحی، متریال بدنه و کیفیت ساخت پرچمدارش داشته باشیم. ما هم مثل شما دوست داشتیم نسخه‌ی چوبی را بررسی کنیم تا ببینیم ایده‌ی استفاده از چوب تا چه حد پاسخ‌گوی نیازهای کاربر امروزی گوشی‌های هوشمند خواهد بود و فارغ از زیبایی، چقدر می‌تواند از پس چالش‌هایی همچون مقاومت، وزن، حس‌وحال لمسی و البته، مسأله‌ی دفع حرارتی بربیاید؛ البته نسخه‌ی چرم مصنوعی گوشی هم جذابیت‌‌های خاص خود را دارد و همچنان برازنده‌ی لقب smART به‌نظر می‌رسد.

تماشا در یوتیوب

نام‌گذاری گوشی‌های سری اج، به لبه‌های خمیده‌شان بازمی‌گردد؛ موتورولا برخلاف ترند موجود در پرچمدارها و حتی میان‌رده‌های جدید، هنوز به سمت استفاده از نمایشگر، بدنه و فریم کاملا تخت نرفته است. شاید طراحی خمیده با سلیقه‌ی خیلی از کاربران جور درنیاید؛ اما خوش‌دستیِ گوشی موتورولا باعث می‌شود که بتوان از این نکته‌ی ظاهری به‌راحتی چشم‌پوشی کرد.

از نظر وزن، موتورولا اج ۵۰ اولترا در نوع خودش اعجوبه‌ای به‌حساب می‌آید و با وزن ۱۹۷ گرمی، حدود ۳۵ گرم از S24 اولترا و حدود ۲۵ گرم از آیفون ۱۵ پرو مکس سبک‌تر است؛ بنابراین به‌جز لبه‌های خمیده و فریم باریک‌تر، خوش‌دستی و ارگونومی اج ۵۰ اولترا را به وزن بسیار پایین آن هم مدیون هستیم.

فریم آلومینیومی و چرم مصنوعی به‌کاررفته در پنل پشتی اج ۵۰ اولترا هم جلوه‌ی هنرمندانه‌ای دارد، هم حس‌وحال متریال بسیار باکیفیت و لوکسی را به کاربر انتقال می‌دهد. مدل‌های چرمی اج ۵۰ اولترا با دو رنگ Forest Grey و Pantone Peach Fuzz راهی بازار شده‌اند که رنگ دوم، تحت لیسانس Pantone است و اتفاقا رنگ سال ۲۰۲۴ این شرکت نیز به‌حساب می‌آید. بد نیست بدانید که موتورولا با همکاری پنتون، ریزر ۴۰ اولترا و اج ۴۰ نئو را نیز با همین رنگ Peach Fuzz راهی بازار کرده بود.

طبعا بدنه‌ی چرمی اج ۵۰ اولترا از اثر چربی دست مصون است؛ اما اینکه چرم مصنوعی درمقایسه‌با شیشه چقدر در برابر خط‌وخش، گرمای دست و برخورد مداوم با میز و سطوح مختلف مقاوم خواهد بود،‌ تنها در گذر زمان مشخص می‌شود. فارغ از چندوچون مقاومت چرم در برابر عوامل مخرب، پرچمدار موتورولا استاندارد IP68 را در سیاهه‌ی مشخصاتش دارد و می‌تواند علاوه‌بر مقاومت دربرابر گردوغبار، سی دقیقه در آب با عمق ۱٫۵ متر نیز دوام بیاورد.

با نگاهی دقیق‌تر به اج ۵۰ اولترا متوجه می‌شویم که موتورولا مجبور شده است برای حفظ ظاهر مینیمال بدنه‌ی چرمی، نوشته‌های مربوط به استانداردهای اتحادیه‌ی اروپا را از بخش پشت گوشی، به قسمت پایین فریم آلومینیومی منتقل کند که اگر ریزبین و دقیق باشید، قطعا هربار از دیدن آن‌ها اذیت خواهید شد. تصور کنید هردفعه حین شارژ کردن گوشی، چشم‌تان به لوگوی سطل آشغال و نوشته‌ی Made In China کنار درگاه سیم‌کارت و اسپیکر بیفتد.

به‌جز نوشته‌های نازیبا و شلوغ روی فریم آلومینیومی، سایر بخش‌های فریم کاملا عادی به‌نظر می‌رسند. دکمه‌های فیزیکی تنظیم صدا و پاور در سمت راست فریم جای گرفته‌اند و اسپیکرهای استریوی گوشی نیز در بخش بالا و پایین فریم قرار دارند و از فناوری دالبی اتموس نیز پشتیبانی می‌کنند. بالانس صدای اسپیکرها کاملا رضایت‌بخش است و بلندی صدا را نیز بسیار خوب ارزیابی می‌کنیم. اگر اهل گوش‌دادن به آهنگ‌های بیس‌دار یا آهنگ‌هایی با وکال برجسته هستید قطعا از صدای تولید شده توسط اسپیکرها لذت خواهید برد.

چینش جذاب دوربین سه‌گانه‌ی اج ۵۰ اولترا طراحی پشت گوشی را تکمیل می‌کند؛ دوربین‌ها با جای‌گیری مناسب، نه‌تنها باعث شلوغی و به‌هم‌ریختگی ظاهر گوشی نمی‌شوند، بلکه هارمونی خوبی با باقی بخش‌های بدنه دارند. برآمدگی دوربین‌ها در بخش لبه‌ها آن تیزی مورد انتظار را ندارد و با خمیدگی نرمی به سمت بدنه منتهی می‌شود. برعکس بدنه‌ی چرمی، پوشش روی برآمدگی، از جنس شیشه است که تضاد دل‌پسندی با بدنه ایجاد می‌کند؛ اما کاربرانی که مدل چوبی را خریداری می‌کنند، بدنه‌ی کاملا یکپارچه‌ای تحویل خواهند گرفت.

اج ۵۰ اولترا ترکیبی توانمند از دوربین‌های واید، تله‌فوتو و اولتراواید را دراختیار دارد؛ بنابراین مایه‌ی تعجب نیست که موتورولا مجموعه‌ی دوربین آن را پیشرفته‌ترین سیستم دوربین تاریخ خود بنامد. دوربین اصلی با حسگر بزرگ، دوربین تله‌فوتو ۶۴مگاپیکسلی، دوربین اولتراوایدی با قابلیت فوکوس خودکار و دوربین سلفی ۵۰مگاپیکسلی، حداقل روی کاغذ، تجربه‌ی عکاسی مطلوبی را نوید می‌دهند.

با نگاهی به مشخصات فنی هریک از دوربین‌های اج ۵۰ اولترا می‌توان به توانمندی آن‌ها، حداقل روی کاغذ پی برد؛ در ادامه درباره‌ی عملکرد دوربین‌ها در دنیای واقعی، بیشتر صحبت می‌کنیم.

حسگر دوربین اصلی گوشی با نمونه‌ی ۲۰۰مگاپیکسلی و قدرتمند به‌کاررفته در گلکسی S24 اولترا ابعاد یکسانی دارد؛ درحالی‌که از لنزی با دیافراگم بازتر نیز بهره می‌گیرد؛ به‌طوری حدود ۱۳ درصد نور بیشتر به سطح حسگر موتورولا می‌رسد و ثبت عکس‌هایی روشن‌تر می‌انجامد.

گالری عکس‌های دوربین اصلی در روز

دوربین اصلی در طول روز عکس‌هایی پرجزئیات و چشم‌نواز با کنتراست بالا و اندکی اشباع رنگی ثبت می‌کند. نویز در نواحی روشن عکس‌ها تا حدود زیادی کنترل می‌شود؛ اما در نواحی تاریک‌تر، تا حدودی شدت می‌گیرد. موتورولا مادامی‌که نیاز به فعال‌سازی خودکار HDR متوجه شود، در ایجاد تعادل بین جزئیات سایه‌روشن عکس‌ها، عملکرد بسیار خوبی دارد.

دوربین اج ۵۰ اولترا در برابر اج ۵۰ پرو

برای آنکه مرجعی برای سطح عملکرد دوربین اصلی داشته باشیم، پاره‌ای از عکس‌ها را نیز به‌صورت مقایسه‌ای با گوشی موتورولا اج ۵۰ پرو ثبت کردیم؛ دستگاهی که به‌خودیِ خود عملکرد عکس‌های جذابی ثبت می‌کند؛ اما در رقابت با اج ۵۰ اولترا، بازی جزئیات را به برادر گران‌قیمت‌ترش می‌بازد.

۵۰ مگاپیکسل دربرابر ۱۲٫۵ مگاپیکسل

اج ۵۰ اولترا به‌دلیل استفاده از فیلتر رنگی Quad-Bayer (به‌بیان سونی) در حسگر دوربین اصلی، هر ۴ پیکسل مجاور را با رنگ یکسای ثبت می‌کند؛ بنابراین عکس‌ها به‌طور پیش‌فرض با وضوح ۱۲٫۵ مگاپیکسل با پیکسل‌های ۲٫۴ میکرومتری ثبت می‌شوند؛ اما امکان عکاسی با وضوح بومی ۵۰ مگاپیکسل و پیکسل‌های ۱٫۲ میکرومتر نیز وجود دارد که نتیجه‌ی آن صرفا افزایش جزئی وضوح عکس‌ها به‌بهای افزایش چندبرابری حجم‌شان است.

گالری عکس‌های دوربین اصلی در تاریکی

دوربین اصلی اج ۵۰ اولترا در تاریکی نیز عکس‌های پرجزئیاتی با گستره‌ی دینامیکی وسیع و رنگ‌های جذاب ثبت می‌کند؛ ضمن اینکه سطح نویز هم در عکس‌ها افزایش می‌یابد.

دوربین اصلی اج ۵۰ اولترا در برابر اج ۵۰ پرو؛ تاریکی

برخلاف آنچه در عکس‌های ثبت‌شده در روشنایی روز تجربه کردیم، برتری پرچم‌دار موتورولا بر اج ۵۰ پرو در تاریکی، کم‌رنگ‌‌تر است.

حسگر دوربین تله‌فوتو اج ۵۰ اولترا ۱۵۰ درصد از نمونه‌ی ۱۰مگاپیکسلی به‌کاررفته در S24 اولترا بزرگ‌تر است و در پسِ لنزی با دیافراگم یکسان قرار دارد؛ بنابراین روی کاغذ باید شاهد عکس‌های ۳برابری روشن‌تر و باکیفیت‌تری باشیم.

گالری عکس‌های دوربین تله‌فوتو در روز

دوربین تله‌فوتو در ثبت رنگ‌ها مشابه دوربین اصلی عمل می‌کند؛ درحالی‌که در زمینه‌ی گستره‌ی دینامیکی، کنتراست و سطح نیز عملکرد بسیار مطلوبی به‌نمایش می‌گذارد. موتورولا در اپلیکیشن دوربین گزینه‌ی بزرگ‌نمایی ۶برابری را ارائه می‌دهد که در واقع کراپی از میانه‌ی تصویر ۶۴مگاپیکسلی دوربین تله‌فوتو است؛ این عکس‌ها وضوح و جزئیات حالت ۳برابری را ندارند؛ اما کاملا رضایت‌بخش هستند.

گالری عکس‌های دوربین تله‌فوتو در تاریکی

عکس‌های دوربین تله‌فوتو در تاریکی به‌اندازه‌ی دوربین اصلی پرجزئیات نیست؛ اما رضایت‌تان را جلب می‌کند؛ رنگ‌ها مطابق چشم‌نواز هستند و گستره‌ی دینامیکی نسبتا وسیعی را شاهد هستیم؛ اما سطح نویز اندکی بالاتر از عکس‌های دوربین اصلی است.

اج ۵۰ اولترا عکس‌های پرتره را با چهار قاب‌بندی ۲۴، ۳۵، ۵۰ و ۸۵میلی‌متری ثبت می‌کند که به‌ترتیب کراپ‌های ۱٫۰۴، ۱٫۵، ۲٫۲ و ۳٫۷برابری را درمقایسه‌با تصویر ۲۳میلی‌متری دوربین اصلی به‌وجود می‌آورند، عکس‌های پرتره در سه قاب‌بندی نخست با دوربین اصلی و قاب‌بندی چهارم با دوربین تله‌فوتو ثبت می‌شوند.

در نمونه‌های پرتره‌ای که با اج ۵۰ اولترا ثبت کردیم، تفکیک سوژه از پس‌زمینه با دقت بسیار بالایی انجام شده است و رنگ پوست در عکس‌های ثبت‌شده با دوربین اصلی تطابق بیشتری با واقعیت دارد؛ اما مطابق‌انتظار فُرم چهره در عکس ۸۵میلی‌متری ثبت‌شده با دوربین تله‌فوتو بسیار طبیعی‌تر به‌نظر می‌رسد.

حسگر دوربین اولتراواید اج ۵۰ اولترا حدود ۱۳ درصد کوچک‌تر از نمونه‌ی به‌کاررفته در گلکسی S24 اولترا است؛ اما موتورولا سعی دارد تا با به‌کارگیری لنزی با دیافراگم بازتر که ۲۱ درصد نور بیشتری عبور می‌دهد، تا حدودی ابعاد کوچک‌تر حسگر را جبران کند. دوربین اولتراواید موتورولا با میدان دید ۱۲۲ درجه، گستره‌ی بسیار وسیعی را ثبت کرده و تصاویر دراماتیکی خلق می‌کند.

گالری عکس‌های دوربین اولتراواید در روز

عکس‌های اولتراواید اج ۵۰ اولترا رنگ‌های گرم‌تر و گستره‌ی دینامیکی محدودتری نسبت به دوربین اصلی دارند و جزئیات‌شان ضعیف‌تر است؛ اما در کلاس دوربین‌های اولتراواید، رضایتمان را جلب می‌کند. به‌لطف ابعاد بزرگ حسگر و قابلیت فوکوس خودکار، اج ۵۰ اولترا با دوربی فوق‌عریض عکس‌های ماکرو جذابی هم ثبت می‌کند.

گالری عکس‌های دوربین اولتراواید در تاریکی

دوربین اولتراواید اج ۵۰ اولترا در تاریکی هم ناامیدمان نمی‌کند و عکس‌هایی روشن و پرجزئیات (در مقیاس دوربین‌های اولتراواید) با رنگ‌هایی جذاب ثبت می‌کند.

ترکیب ابعاد بزرگ حسگر، دیافراگم باز لنز و قابلیت فوکوس خودکار به اج ۵۰ اولترا کمک می‌کند تا در روشنایی روز و تاریکی شب، عکس‌های سلفی بسیار جذاب، با جزئیات زیاد، کنتراست بالا و رنگ پوست کم‌وبیش طبیعی را ثبت کند.

موتورولا گوشی پرچمدارش را با نمایشگر ۶٫۷ اینچی با پنل ۲۷۱۲ × ۱۲۲۰ پیکسلی P-OLED تولید می‌کند که وضوح پایین‌تری نسبت به رقبا دارد؛ اما تراکم بسیار خوب ۴۴۶ پیکسل‌براینچی را برای ارائه‌ی تصاویر شارپ و شفافا در اختیار قرار می‌دهد. اج ۵۰ اولترا با نسبت تصویر ۲۰:۹، اندکی از رقبایش کشیده‌تر است؛ ضمن اینکه خمیدگی حاشیه‌های نمایشگر نیز باعث می‌شود تا نسبت نمایشگر به بدنه، به عدد جالب توجه ۹۲ درصد برسد.

نمایشگر جذاب اج ۵۰ اولترا از عمق رنگ ۱۰ بیتی پشتیبانی می‌کند تا بتواند یک میلیارد رنگ را نمایش دهد. در منوی تنظیمات نمایشگر، می‌توانید از بین سه حالت رنگی Vivid و Vibrant و Natural انتخاب کنید که هرکدام با تمرکز بر پوشش‌دهی یک فضای رنگی خاص با بالاترین دقت عمل می‌کنند. نکته‌ی جالب اینکه فضای رنگی بسیار وسیع Adobe RGB نیز با پوشش‌دهی ۹۳درصدی و خطای رنگی قابل قبول در حالت Vivid در دسترس قرار می‌گیرد تا خیال ما را از بابت عملکرد رنگی بی‌عیب‌ونقص اج ۵۰ اولترا راحت کند.

باوجود پشتیبانی از استاندارد +HDR10، موتورولا ادعا می‌کند که روشنایی نمایشگر می‌تواند در بیشترین حالت به ۲۵۰۰ نیت برسد. زیر نور خورشید تابستان و با پخش محتوای HDR، توانستیم روشنایی ۲۱۰۰ نیت را برای اج ۵۰ اولترا اندازه‌گیری کنیم. در همین شرایط و بدون پخش محتوای HDR نیز بیشترین روشنایی نمایشگر به حدود ۱۶۰۰ نیت می‌رسد؛ بنابراین کاربر حین کار با نمایشگر زیر نور شدید آفتاب، هیچ‌گونه چالش و مشکل خاصی را تجربه نخواهد کرد.

باوجود اینکه نمایشگر اج ۵۰ اولترا از نرخ نوسازی ۱۴۴ هرتزی پشتیبانی می‌کند، اما برخلاف پرچمدارهای رقیب و به‌دلیل LTPO‌ نبودن پنل، نمی‌تواند نرخ نوسازی را از یک تا ۱۴۴ هرتز و به‌صورت پیوسته تغییر دهد. در حالت تنظیمات خودکار، نرخ نوسازی براساس کاربری، بین سه عدد ۶۰، ۹۰ و ۱۲۰ هرتز تغییر می‌کند؛ در صورتی که در منوی تنظیمات گزینه‌ی ۱۴۴ هرتز انتخاب شود، حین لمس نمایشگر بیشترین نرخ نوسازی در اختیار قرار می‌گیرد و در زمان بیکاری نمایشگر، به ۶۰ هرتز تغییر خواهد کرد.

به‌لطف نرخ نوسازی ۱۴۴ هرتز، تجربه‌ی کار با اج ۵۰ اولترا روان‌تر از چیزی است که انتظارش را داشتیم؛ البته وقتی در مورد تجربه‌ی کاربری صحبت می‌کنیم، باید نرم‌افزار را هم به‌عنوان فاکتور اصلی مورد بررسی قرار دهیم.

همیشه گوشی‌های موتورولا را به‌خاطر رابط کاربری نزدیک به اندروید خالص می‌شناسیم و تحسین می‌کنیم. حالا موتورولا بعد از چند سال تصمیم گرفته است تا دستی به سر و روی رابط کاربری‌اش بکشد، اندکی شخصی‌ترش کند و ردپای خودش را در جای‌جای آن بگنجاند؛ رابط کاربری موتورولا در گوشی‌های سال ۲۰۲۴ این شرکت، Hello UI نام دارد و برپایه‌ی اندروید ۱۴ توسعه داده شده است. Hello UI همچنان حس‌وحال اندروید خالص را ساطع می‌کند؛ اما حالا قابلیت‌های شخصی‌سازی بیشتری ارائه می‌دهد.

تحولاتی که بیش‌تر در رابط کاربری به‌چشم می‌آیند، تغییرات کاملا ریشه‌ای منوی تنظیمات سریع و پنل نوتیفیکشن است که رابط کاربری موتورولا را بیش‌تر شبیه به iOS و MIUI می‌کند. خوشبختانه کاربر در منوی تنظیمات، این امکان را دارد که به‌جای پنل تنظیمات سریع، همان شکل‌وشمایل منوی قدیمی را انتخاب کند.

رابط کاربری موتورولا، انبوهی از قابلیت‌های شخصی‌سازی را برای کاربر در آستین دارد که برخی از این امکانات نیز از هوش مصنوعی استفاده می‌کنند؛ به‌هرحال در عصری که همه‌ی پرچمدارهای بازار به‌مدد AI کارهای خارق‌العاده‌ای انجام می‌دهند، موتورولا نیز نمی‌خواهد از رقبا عقب بماند.

یکی از قابلیت‌های شخصی‌سازی جالب و نوآورانه‌ی موتورولا که از هوش مصنوعی را به‌کار می‌گیرد، Sync Style نام دارد که به کاربران خوش‌سلیقه و شیک‌پوش، این امکان را می‌دهد تا والپیپر گوشی را با لباس آن روزشان سِت کنند. Auto Enhance قابلیت دیگری است که برای ویرایش عکس به‌کار می‌آید و با توجه به سوژه‌ی عکاسی و محیط، پارامترهای مختلف عکس مثل نورپردازی و رنگ‌ها را دست‌کاری می‌کند.

مثل همیشه، تمام قابلیت‌های اختصاصی موتورولا در فولد Moto گردآوری شده‌اند تا از شلوغی بیش‌ازحد رابط کاربری جلوگیری شود. در مجموع رابط کاربری موتورولا باوجود تغییراتی که در نسخه‌ی Hello UI تجربه می‌کند، همچنان دوست‌داشتنی و راضی‌کننده باقی مانده است و تجربه‌ی کاربری لذت‌بخشی ارائه می‌کند.

نام دو اپلیکیشن Ready For و Moto Connect هم در رابط کاربری اج ۵۰ اولترا به‌چشم می‌خورد که اولی برای اتصال به کامپیوتر با مقاصدی همچون جابه‌جایی فایل یا استفاده از گوشی به‌عنوان وب‌کم و دومی برای اتصال به مانیتور کاربرد دارد تا مشابه Dex سامسونگ بتوانید از گوشی به عنوان ترک‌پد استفاده کنید. برای اتصال به نمایشگر اکسترنال هم می‌توانید از اتصال بی‌سیم بهره ببرید، هم به‌لطف پشتیبانی درگاه USB-C از سیگنال DisplayPort، از اتصال سیمی کمک بگیرید.

به‌عنوان آخرین نکته در بخش نرم‌افزار، باید اشاره کنم که اج ۵۰ اولترا تا سه سال به‌روزرسانی سیستم‌عامل (تا اندروید ۱۷) و چهارسال به‌روزرسانی‌های امنیتی دریافت می‌کند که به هیچ‌وجه در حد و اندازه‌های سایر رقبای پرچمدار با پنج تا هفت سال پشتیبانی نرم‌افزاری نیست.

اج ۵۰ اولترا به‌نوعی نخستین پرچم‌دار تمام‌عیار موتورولا در چندین و چند سال اخیر به‌شمار می‌آید؛ اما مشخصات سخت‌افزاری آن چنین عنوان و عظمتی را بازتاب نمی‌دهد. درحالی‌که ۹۹٫۹ درصد از رقبای اندرویدی از Snapdragon 8 Gen 3 قدرت می‌گیرند، اج ۵۰ اولترا از Snapdragon 8s Gen 3 استفاده می‌کند؛ تراشه‌ای که در جایگاهی بین Gen 2 و Gen 3 جای می‌گیرد.

اسنپدراگون 8s نسل ۳ درست‌مانند برادر پرچم‌دارش از ترکیب هسته‌های Cortex-X4 و Cortex-A720 و Cortex-A520 به‌عنوان CPU استفاده می‌کند؛ اما هم یکی از هسته‌های میانی Cortex-A720 جای خود را به هسته‌ی کم‌مصرف Cortex-A520 داده، هم فرکانس تمام هسته‌ها به‌مقدار چشم‌گیری پایین‌تر از Snapdragon 8 Gen 3 است.

صرف‌نظر از CPU باقی بخش‌های تراشه، بیشتر به Snapdragon 8 Gen 2 شباهت دارد؛ از جمله می‌توان به فقدان قابلیت نورپردازی سراسری در GPU و پهنای باند ۶۷٫۲ گیگابایت‌برثانیه‌ای کنترلر حافظه اشاره کرد؛ البته حتی درمقایسه‌با Gen 2 هم ضعف‌هایی را شاهد هستیم، فقدان قابلیت فیلم‌برداری 8K و مودم 5G کُندتر از جمله‌ی این ضعف‌ها است.

موتورولا در کنار تراشه‌ی Snapdragon 8s Gen 3 از ۱۲ یا ۱۶ گیگابایت رم LPDDR5X و ۵۱۲ گیگابایت یا یک ترابایت فضای ذخیره‌سازی UFS 4.0 بدون درگاه microSD در گوشی پرچم‌دار Edge 50 Ultra استفاده می‌کند؛ ما مدل ۱۶ گیگابایتی با یک ترابایت فضای ذخیره‌سازی سریع را برای بررسی در اختیار داشتیم؛ البته سرعت حافظه‌ی ذخیره‌سازی دستگاه در سطح رقیبی همچون گلکسی S24 اولترا نیست.

تراشه‌ی اسنپدراگون 8s Gen 3 به‌طور محسوسی اج ۵۰ اولترا را از رقبای هم‌رده عقب می‌اندازد؛ پرچم‌دار موتورولا در پردازش‌های CPU-محور حدود ۱۵ تا ۳۰ درصد از کهشکانی سامسونگ جا می‌ماند و عملکردی در سطح گلکسی S23 اولترا ارائه می‌دهد؛ درمقایسه‌با پرچم‌دار اپل، ضعف اج ۵۰ اولترا فاحش‌تر می‌شود.

پردازنده‌ی گرافیکی اج ۵۰ اولترا هم با اختلاف ۳۵درصدی از رقیب کهکشانی‌اش جا می‌ماند؛ اگر عملکرد GPU در محاسبات عمومی را هم مدنظر قرار دهیم، به اختلاف فاحش ۵۰درصدی می‌رسیم؛ البته پرچم‌دار موتورولا در پردازش‌های گرافیکی حدود ۱۰ درصد بهتر از آیفون ۱۵ پرو مکس عمل می‌کند.

اج ۵۰ اولترا با افت حدود ۳۰درصدی عملکرد پس‌از ۱۰ دقیقه پردازش گرافیکی سنگین، عملکرد نسبتا پایداری هم به‌نمایش می‌گذارد؛ اما باید توجه داشته باشید که گلکسی S24 اولترا حتی پس‌از افت فاحش ۵۰‌درصدی عملکرد، صرفا ۲۰ درصد از بهترین عملکرد اج ۵۰ اولترا در ابتدای آزمایش پایداری عملکرد فاصله دارد و در انتهای آزمون هم با فاصله‌ی ۱۵ درصد، بهتر از پرچم‌دار موتورولا عمل می‌کند.

اج ۵۰ اولترا در بازی‌ها عملکرد مطلوبی دارد؛ اما هم‌پای بهترین‌های بازار نیست؛ به‌عنوان مثال در تست‌های ما، نرخ فریم بازی Call of Duty: Warzone با بهترین تنظیمات گرافیکی به‌طور میانگین به ۲۸ فریم‌برثانیه رسید؛ درحالی‌که بازی Real Racing 3 به نرخ فریم ۸۱ فریم‌برثانیه دست یافت.

امیدوار بودیم تا اج ۵۰ اولترا ضعف عملکردی‌اش را با شارژدهی بسیار بهتر از رقبا جبران کند؛ اما متأسفانه چنین نبود؛ پرچم‌دار موتورولا با باتری ۴۵۰۰ میلی‌آمپرساعتی‌اش در تست کاربری روزمره‌ی زومیت توانست ۱۲ ساعت و ۲۵ دقیقه شارژدهی کند که بیش‌از ۹۰ دقیقه کمتر از نتیجه‌ی به‌دست‌آمده برای گلکسی S24 اولترا است.

موتورولا سخاوت به خرج داده و پرچم‌دارش را همراه آداپتور TurboPower بسیار سریع ۱۲۰واتی روانه‌ی بازار کرده است. اج ۵۰ اولترا از شارژ بی‌سیم ۵۰ وات و شارژ بی‌سیم معکوس ۱۰واتی هم پشتیبانی می‌کند. پرچم‌دار موتورولا با آداپتور پرسرعتش طی ۲۰ دقیقه به‌طور کامل شارژ می‌شود.

اگر اج ۵۰ اولترا به‌صورت رسمی و با نرخ مبادلات بانکی وارد بازار ایران می‌شد، در این صورت احتمالا نسخه‌ی یک ترابایتی‌اش با قیمت حدودی ۴۵ میلیون تومان به‌فروش می‌رسید و با اختلاف قیمتی ۱۵ میلیون تومانی درمقایسه‌با مدل ۲۵۶ گیگابایتی گلکسی S24 اولترا، به گزینه‌ای جذاب برای خرید بدل می‌شد؛ اما دنیای واقعی فرسخ‌ها با چنین شرایطی فاصله دارد.

اج ۵۰ اولترا به‌صورت مسافری وارد بازار کشور می‌شود و مدل یک ترابایتی‌اش با قیمت بیش‌از ۸۵ میلیون تومان به‌فروش می‌رسد؛ بنابراین باید از صفحه‌نمایش باکیفیت، دوربین بسیار کارآمد و تجربه‌ی نرم‌افزاری تمیز گوشی به‌نفع نسخه‌ی پایه‌ی گلکسی S24 اولترا با قیمت حدود ۶۰ میلیون تومان چشم‌پوشی کنیم؛ دستگاهی که در کنار قابلیت‌هایی همچون قلم، پوشش ضدانعکاس نور برای نمایشگر، فریم تیتانیومی و تراشه‌ی قدرتمندترش، پشتیبانی نرم‌افزاری بیشتر و خدمات پس‌از فروش مطمئن‌تری دارد.

شما چه دیدگاهی درباره‌ی موتورولا اج ۵۰ پرو دارید؟ آیا پرچم‌دار موتورولا در صورت عرضه‌ی رسمی با قیمت منطقی، شانسی برای موفقیت در حضور رقبای کره‌ای و چینی داشت؟