آیا گوشیهای تاشدنی همان تحول بزرگ بعدی خواهند بود
در هفتهی گذشته، دو شرکت فعال در حوزهی فناوری سرانجام پس از مدتها انتظار گوشیهایی را با قابلیت تا کردن نمایشگر معرفی کردند. این دو گوشی تاشدنی تازه – طرح مفهومی بدون نام سامسونگ و رویال فلکسپای چینی – با دستگاههای قدیمی تاشو همچون گوشی کلاسیک موتورولا ریزر یا گوشیهای مجهز به لولا و دو نمایشگر نظیر دستگاه فراموششدهی زدتیای اکسون ام تفاوت دارند و در واقع از نمایشگرهایی بهره میبرند که همچون یک ورق کاغذ خم میشود. گوشیهای هوشمند تاشدنی از مدتها پیش در حال توسعه بودهاند و ویژگی اصلی آنها یعنی نمایشگر تاشدنی، صرفا حقهای تبلیغاتی برای جذب مصرفکنندگان محسوب نمیشود. این محصولات در حقیقت نخستین دستگاهها از جبههی بزرگ بعدی موبایل بهشمار میروند.
هرچند نمایشگر انعطافپذیر ممکن است از نظر برخی قابلیتی فوق مدرن و مربوط به آینده بهنظر برسد؛ اما این آینده از مدتها پیش از راه رسیده است. در واقع نمایشگرها از نزدیک به یک دههی پیش در آزمایشگاههای تحقیقاتی سرتاسر جهان خم شده و به انواع شکلهای گوناگون درآمدهاند. اما آنچه اکنون شاهد آن هستیم، تلاقی نبرد متوقفشدهی گوشیهای هوشمند و پیشرفتهای هوشمندانه در تمام دیگر اجزاء است که به این نمایشگرهای خمشدنی امکان میدهد تا در محصولی مصرفی بهکار گرفته شوند.
تغییر شکل یافته
پیش از آنکه به بررسی چگونگی خم شدن یک گوشی هوشمند و بخش فنی این امر بپردازیم، بهتر است دریابیم که چرا اصلا به چنین قابلیتی نیاز داریم. سامسونگ روز چهارشنبه در کنفرانس سالانهی توسعهدهندگان خود بهروشنی پاسخ این سوال را داد. جاستین دنیسون، نائب رئیس ارشد بخش بازاریابی موبایل سامسونگ هنگام معرفی دستگاه تاشدنی جدید این شرکت در مراسم یادشده گفت:
هنگامی که [این دستگاه] باز شود، تبلتی است که تجربهی یک نمایشگر بزرگ را فراهم میکند. هنگامی که بسته شود، گوشی همراهی است که بهخوبی درون جیب شما جا میشود.
این دوگانگی صرفا قابلیتی بالقوه سودمند برای استفادهی هنگام رفتوآمد روزانه نیست. در دنیایی که چرخههای بهروزرسانی تا حد زیادی مبتنی بر اندازه است و شرکتها هر ساله به سمت ساخت دستگاههای بزرگتر حرکت میکنند، سامسونگ و باقی رقبای این شرکت دیگر قادر به خلق نوآوریهای تازه نیستند. کریس هریسون، استادیار دانشکدهی علوم رایانه در دانشگاه کارنگی ملون میگوید:
ما در زمینهی ایدههای جالب توجه برای گوشیهای هوشمند به انتهای خط رسیدهایم؛ در نتیجه اکنون نبرد بر سر اندازهی نمایشگر در جریان است. تقریبا تنها راه برای بهدست آوردن نمایشگر بیشتر، حرکت به سمت پشت نمایشگر یا ساخت نوعی دستگاه تاشدنی است.
لنوو Folio، یکی از طرحهای مفهومی از گوشی تاشدنی
ما در زمینه ایدههای جالب توجه برای گوشیهای هوشمند به انتهای خط رسیدهایم
موارد استفاده از گوشیهایی که خم میشوند، جالب توجه هستند. بهعنوان مثال، شما برای چک کردن توییتر در مسیر رفتن به مترو، گوشی هوشمند خود را در حالت تک نمایشگره حفظ میکنید و سپس به محض آنکه وارد قطار شدید، برای خواندن اخبار وبسایتها آن را به اندازهی تبلت درمیآورید. در نتیجه، با وجود کاربردهای سودمندی که میتوان برای دستگاههای تاشدنی برشمرد، بسیاری ممکن است به این فکر بیفتند که چرا مدتها پس از معرفی طرحهای مفهومی مختلف از سوی سامسونگ و دیگر شرکتها، عرضهی یک چنین دستگاهی تا این حد به تعویق افتاده است.
دلیل این امر، پیچیدهتر از آن است که احتمالا تصور میکنید. بله، نمایشگر بیشتر نیازمند قدرت بیشتر باتری است و هزینهی یک گوشی هوشمند با مواد جدیدی که به یک فرآیند ساخت منحصربهفرد نیاز دارد، بهراحتی فراتر از آن خواهد رفت که اغلب مصرفکنندگان در آن زمان یا اکنون احتمالا تمایل به پرداخت آن داشته باشند. در نتیجه، هرچند سامسونگ هفت سال پیش نمایشگرهای OLED به اصطلاح انعطافپذیر را معرفی کرد؛ اما OLED انعطافپذیر خود مسئلهی اصلی محسوب نمیشود. دشواری کار در حقیقت به هر آنچه در اطراف آن قرار دارد، مربوط میشود.
برهمین اساس باید موادی را که درون نمایشگر شفاف OLED یک گوشی هوشمند قرار میگیرند، درنظر گرفت. شرکتها باید پوستههای نازک از مواد آلی که الکتریسیته را به پیکسلها میرسانند، بین دو الکترود قرار دهند و آنها را خاموش و روشن کنند. از آنجایی که این مواد رسانا نیز باید شفاف باشند، شرکتها عمدتا مادهای به نام اکسید ایندیم قلع (ITO) را ترجیح دادهاند.
رومن انگل هربرت، دانشمند مواد در دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا میگوید:
مشکلی که در رابطه با اکسید ایندیم قلع وجود دارد، ماهیت بلورین آن است. نمیتوان آن را بهخوبی خم کرد. بهمحض آنکه تحت فشار قرار گیرد و آن را به عقب یا جلو خم کنید، عملکرد خود را از دست میدهد. همکاران در تلاش بودهاند تا با راهحلهای مختلف با این مشکل کنار بیایند و از الکترودی استفاده کنند که قابل خم شدن باشد.
این راهحلها بهطرز غیرمنتظرهای ناکافی بودهاند. برخی گروهها بهمنظور ایجاد چیزی همچون یک تور یا ننو که در سرتاسر نمایشگر پراکنده شده باشد، از نانوسیمهای نقرهای استفاده کردهاند؛ اما انگل هربرت اشاره میکند که هرچه این سیمها بیشتر از روی یکدیگر عبور کنند، بهرهوری آنها بهعنوان الکترودها کاهش مییابد. در طرف دیگر، با بهکارگیری مادهای به نام اکسید گرافیت میتوان به نتیجهی مطلوب دست پیدا کرد؛ اما استفاده از آن هزینهی ساخت را بهشدت بالا میبرد.
این فقط یک جزء محسوب میشود. کلیف موریس، مدیرعامل C3 Nano، شرکتی که برای نمایشگرهای انعطافپذیر پوستهی شفاف رسانا میسازد، میگوید:
بدیهی است که در اختیار داشتن ظرفیت تولید OLED که در حال حاضر قدری پایین است، اهمیت دارد. اما مواد مجاور آن موجود نبودهاند.
از جمله مواد مجاور نمایشگر OLED میتوان به چسب اتصالی نوری اشاره کرد؛ مادهای که لایههای درون حسگر لمسی را به یکدیگر و سپس حسگر را به خود OLED و پوشش صفحه پیوند میدهد. این پوشش در اغلب گوشیهای هوشمند پرچمدار امروزی شیشهی مقاوم و بهطور قطع تانشدنی گوریلا گلاس است. تمام اینها بدین معنی است که نمیتوان به نمایشگر تاشدنی شفاف بهعنوان یک ساختهی واحد فکر کرد. به عبارت دیگر، چنین محصولی از لایهها و اجزاء فراوانی تشکیل شده است که باید در هماهنگی با یکدیگر تا شوند.
رویال فلکسپای
سامسونگ تاکنون علاوه بر جنبهی انعطافپذیر هستهی OLED، از ارائهی جزئیات دقیق دربارهی نوع موادی که استفاده میکند، خودداری کرده است. موریس احتمال میدهد که این شرکت از مادهای به نام Y-Octa که حسگر لمسی را بهصورت مستقیم درون نمایشگر جاسازی میکند، بهره میگیرد و در نتیجه با در اختیار داشتن لایههای کمتر، انعطافپذیری را بسیار آسانتر میکند.
موریس صرفنظر از شیوهای که سامسونگ برای خم کردن نمایشگرهایش استفاده کرده، بر این باور است که در حال حاضر شرکتهای بسیار بیشتری در حال آزمودن روشهای اختصاصی خود هستند. سال گذشته، یکی از تحلیلگران موسسهی BCC Research اشاره کرد که ارزش بازار جهانی نمایشگرهای انعطافپذیر OLED از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۷ بیش از دو برابر شده و اکنون از دو میلیارد دلار فراتر رفته است. برهمین اساس، انتظار میرود که بازار نمایشگر انعطافپذیر تا سال ۲۰۲۲ بهطور مشخص به چهار برابر رقم فعلی برسد.
به عبارت دیگر، موجی از گوشیهای هوشمند تازه در راه هستند. اما سوال اصلی این است که این دستگاهها چه زمانی از راه میرسند و آیا حضور آنها با موفقیت همراه خواهد بود یا خیر.
چه زمانی آنها را تا کنیم
آیا آن نگرانیهای قدیمی دربارهی گوشیهای تاشدنی همچون عمر باتری و هزینه را به یاد میآورید؟ این نگرانیها البته هنوز برطرف نشدهاند. در حقیقت، باید نگرانیهای بالقوهی تازهای را که در ذات فرم فکتور انعطافپذیر نهفته است، به آنها اضافه کنیم.
هریسون میگوید:
اگر شما بهطور مرتب چیزی را روی یک خط اتصال یکسان که با خم کردن به آن فشار وارد میشود، تا کنید، در نهایت آن فشارها منجر به نوعی خرابی خواهند شد. هیچ راهی برای دور زدن فیزیک وجود ندارد.
علاوه بر این، برای دور زدن این حقیقت ناخوشایند که نمایشگر تاشدنی روی گوشی هوشمند تاشدنی از حفاظت بسیار کمتری از آنچه قبلا کاربران به آن عادت داشتند، برخوردار خواهد بود، هیچ راهی دستکم در حال حاضر وجود ندارد. به جای شیشه - که بیش از تصور ما میتواند خم شوند، اما همچنان برای تا کردن ناکافی است – نمایشگر به اصطلاح اینفینیتی فلکس سامسونگ ناگزیر به کنار آمدن با پلیمر خواهد بود. غول کرهای میگوید که این ماده میتواند تا صدها هزار بار باز و بسته شدن دوام بیاورد. اما حتی با وجود صحت این ادعا در عمل، نباید از عدم بهرهگیری آن از دیگر اشکال انعطافپذیری غافلگیر شد.
موریس میگوید:
شما روی آن خط و خش خواهید انداخت؛ حتی اگر کلیدهای درون جیبتان روی آن خط نیندازند، بهدلیل وجود حالت بستهی آن، نمایشگری بدون شیشه را در هر مرتبهی استفاده در معرض خراش قرار میدهید. علاوه بر این، بسته به نوع مادهای که یک شرکت بهخصوص برای حل مشکل الکترود بهکار میگیرد، میتوان انتظار داشت که نمایشگر تاشدنی بهصورت بالقوه فاقد آن روشنایی مناسبی باشد که کاربران فعلی گوشیهای هوشمند با آن خو گرفتهاند.
نمیتوان به نمایشگر تاشدنی شفاف بهعنوان یک ساختهی واحد فکر کرد
همچنین این سوال وجود دارد که با گوشیهای تاشدنی دقیقا چه کاری میتوان انجام داد. به گفتهی سامسونگ، کاربران در نمایشگر تاشدنی این شرکت میتوانند همزمان تا سه اپلیکیشن را اجرا کنند؛ اما میزان سودمندی این قابلیت، به چگونگی پشتیبانی فعالانهی توسعهدهندگان از آن بستگی خواهد داشت. در واقع، بین حملونقل صرفا یک تبلت مخفی و تعامل با یک دستهبندی کاملا جدید از دستگاهها، تفاوت وجود دارد.
دیوید بورک، نائب رئیس مهندسی برای اندروید، هنگام اعلام پشتیبانی سیستمعامل گوگل از تجارب تاشدنی گفت:
شما احتمالا در حین حرکت، ویدئویی را روی نمایشگر تاشدهی کوچکتر پخش میکنید؛ اما هنگامی که مینشینید و خواستار تجربهای فراگیرتر میشوید، میتوانید بهسادگی دستگاه را باز کنید تا از نمایشگری هماندازهی تبلت بهره ببرید. همانطور که میتوانید دستگاه را باز کنید، اپلیکیشن بهصورت بیوقفه و بدون چشم برهمزدنی به نمایشگر بزرگتر منتقل میشود.
بهصورت غیرمنتظرهای احتمال میرود که پشتیبانی توسعهدهندگان در نهایت آسانترین بخش مسیر باشد. نهتنها سامسونگ و اندروید فرم فکتور جدید تاشدنی را ترویج میدهند (غول جستجو هماکنون پشتیبانی گستردهای را ارائه میدهد)؛ بلکه تاریخچهی چندپارگی اندروید نیز به یک نقطهی قوت تبدیل میشود.
هریسون میگوید:
من تصور میکنم که [موفقیت دستگاههای تاشدنی] به آن اندازهای که احتمالا تصور میکنیم، دشوار نیست. بهخصوص برای اندروید، در حال حاضر طیف بیشماری از دستگاهها ساخته شده است و توسعهدهندگان پیش از این ناگزیر به کار با تمام انواع اندازهها و اشکال شدهاند. توسعهدهندگان اپلیکیشن نسبت به تطبیق اپلیکیشنهایشان به نحو مناسب بهطور کامل آگاهی دارند.
کنار آمدن تمام عوامل یادشده با یکدیگر نیازمند گذشت زمان است. باید به یاد داشت که اکثر سازندگان گوشی هوشمند هنوز بر سر آن نوع بریدگی مورد ترجیح به توافق نرسیدهاند. اما اغلب آنها دست به ساخت دستگاههای تاشدنی خواهند زد و در نهایت یکی از آنها میتواند با دنیای خریداران گوشی هوشمند که مشتاق محصولی متفاوت هستند، ارتباط برقرار کند. در غیر این صورت، اگر دستگاههای تاشدنی رویهمرفته با ناکامی مواجه شوند، نمایشگرهای انعطافپذیر احتمالا به سرنوشتی بهمراتب غمانگیزتر دچار خواهند شد.
انگل هربرت میگوید:
در حال حاضر ما هنوز به گوشیهای هوشمند به چشم دستگاهی تقریبا ثابت نگاه میکنیم؛ به نحوی که امکان تغییر فرم فکتور آنها وجود ندارد. اما اکنون تصور کنید که در آیندهای دور نوعی گوشی هوشمند در اختیار داشته باشیم که به دور مچ دستمان بسته شود. من لزوما آینده را در نمایشگرهای انعطافپذیر نمیبینم؛ زیرا این نوع نمایشگر میتواند فرم فکتور را تغییر دهد، اندازهای کاربردی داشته باشد و همچنین در پیکربندیهای هندسی متفاوتی قرار گیرد.
ما هنوز با گوشیهای هوشمند دستبندمانند فاصلهی بسیار زیادی داریم؛ اما دستکم نمایشگر تاشدنی سامسونگ نخستین گام در مسیر رسیدن به آن نقطه محسوب میشود و فعلا باید دید که آیندهی آن به کجا ختم خواهد شد.
نظرات