آیا قانون مور در 20 سال آینده نقض خواهد شد؟
گوردون مور، یکی از موسسان کمپانی اینتل، در سال ۱۹۵۶ نظریهای مطرح کرد که با عنوان قانون مور به یکی از بنیادیترین قوانین در دنیای پردازندهها تبدیل شد. براساس قانون مور، تعداد ترانزیستورهای مورد استفاده در ساخت پردازندهها، هر دوسال، دوبرابر میشود. دو برابر شدن تعداد ترانزیستورهای مورد استفاده در پردازندهها مستلزم کاهش سایز آنها است؛ اما وجود محدودیتهای فیزیکی برای سیلیکون، امکان افزایش ترانزیستورها از یک میزان خاص را غیرممکن خواهد کرد. از اینرو شماری از تولیدکنندگان بهمنظور یافتن مواد بهتر یا روشهای دیگر برای تولید پردازندههای قویتر، سرمایهگذاریهای کلانی را انجام دادهاند.
جایگزین کردن سیلیکون با نانولولههای کربنی و یافتن روشهای بهتر برای انتقال الکتریسیته از میان خطوط فلزی بین ترانزیستورها، شاید منجر به دوام قانون مور برای چند سال شود. اما ورای قانون مور، بهتر است نگاهی به فناوریهای جدیدی داشته باشیم که شاید بتوانند صنعت تولید پردازندهها را از بنبست خارج کنند. استفاده از نور، پتانسیل بالایی برای جایگزینی با روشهای سنتی انتقال داده درون تراشهها دارد. همچنین باید به به انواع حافظههای متراکمی اشاره کرد که با قرار گرفتن در کنار پردازنده، سرعت پردازشی را بالا خواهند برد. انتظار میرود بهموجب سرمایهگذاری عظیم کمپانیها، روشهای دیگری نیز چون رایانش شناختی و الهامگیری از الگوهای زیستی معرفی شود.
روزنامهی گاردین، برای بررسی بهتر این موضوع به سراغ دو تن از متخصصان امر رفته و نظر آنها را در مورد دوام قانون مور پرسیده است. سوپراتیک گوها، مدیر دپارتمان علوم طبیعی مرکز تحقیقاتی توماس جی.واتسون کمپانی IBM در شهر نیویورک است. وی در خصوص قانون مور این چنین اظهار نظر کرده:
در حال حاضر قانون مور در سراشیبی سقوط قرار گرفته است. در گذشتهی نه چندان دور، تولید ترانزیستورها در سایز کوچک مزیتهای بسیاری داشت که شامل هزینهی تمام شدهی کمتر، سرعت پردازشی بالاتر و مصرف انرژی پایینتر بود. اما این روزها تغییرات برای بالا بردن عملکرد پردازنده، هزینههای گزافی را در پی دارد. علاوه بر پیچیدگی تولید و هزینهی بالای آن، هزینهی طراحی نیز بسیار افزایش یافته است. در اصل قانون مور را باید به معنای افزایش تعداد ترانزیستورها برای تولید میکروچیپها بصورت مقرون به صرفه تفسیر کرد، اما این قانون در حال حاضر بیشتر به معنای روشی برای بالابردن توانایی پردازشی کامپیوترها تفسیر میشود. به نظر من در صورت کنار گذاشتن قانون مور نیز میتوان همچنان قدرت پردازشی کامپیوترها را افزایش داد. این موضوع از طریق استفاده از معماری سهبعدی و بهبود روشهای طراحی و معماری تراشهها امکانپذیر است. همچنین نباید روشهای دیگری چون رایانش موازی و توسعهی نرمافزار به روشهای بهینه را از یاد برد.
استیو فوربر، یکی دیگر از متخصصانی است که گاردین به سراغ وی رفته. فوربر استاد رشتهی مهندسی کامپیوتر در دانشگاه منچستر است. وی در این خصوص میگوید:
مسالهی کنونی فقط برای مهندسانی مطرح است که تحت تاثیر قانون مور سعی دارند تا تراشههایی به مراتب کوچکتر تولید کنند. کوچک شدن سایز بهمعنای کاهش مصرف انرژی و هزینهی تولید است. در حالی که گروههای تحقیقاتی و آزمایشگاههای فعال در علوم کامپیوتر، بهدنبال روشهای بهینهتر و سریعتری هستند تا آن را جایگزین معماری مبتنی بر گیتهای منطقی کنند. موضوعی که در حال حاضر اهمیت دارد، رفتن به دنبال معماریهای بسیار بهتر و عظیمتر است. بهتر است بهجای در جا زدن برای بقای بیشتر قانون مور، به دنبال معماریهای بهتری چون شبیهسازی نحوهی کارکرد مغز انسان برویم.
نظر شما در این خصوص چیست؟ آیا دانشمندان با روشهای نوین میتوانند باعث بقای حیات قانون مور شوند؟