در رویداد سیمکونوست (Semicon West) در سال ۲۰۱۹، گروهی از کارشناسان حوزهی صنعت بحثی دربارهی قانون مور بهراه انداختند. منظور از قانون مور، پیشگویی معروف گوردون مور است. وی اعلام کرده بود تعداد اجزای هر مدار مجتمع در یک دورهی زمانی پیشبینیشدنی بهطور مرتب دوبرابر خواهد شد. این بازهی زمانی در ابتدا ۱۲ ماه در نظر گرفته شده بود؛ اما بعدها گسترش یافت و به ۲۴ ماه رسید. کارشناسان میخواستند ببینند آیا این قانون هنوز هم صدق میکند یا عمر آن بهپایان رسیده است. در یک دههی گذشته، بحث بر سر اینکه آیا قانون مور در بلندمدت به همان قوت پیشین باقی مانده یا دچار زوال شده و جای خود را به روشهای دیگری برای مقیاسبندی داده، بیشازپیش شایع شده است.
بدیهی است که دیدگاههای زیادی در این زمینه وجود دارد. در گذشته هم گفته شد با اینکه متن پیشبینی سال ۱۹۶۵ گوردون مور تغییر نکرده است، نحوهی درک مردم از آن دستخوش تحولات زیادی شده است. تقریبا از ابتدا تابهحال، قانون مور که با پیشبینی تراکم ترانزیستور آغاز شد، بهقدری گسترش یافته است که درحالحاضر، پیشبینیهایی دربارهی عملکرد آنها را هم شامل میشود. مفهوم مقیاسبندی گره نیز در این دههها تغییر کرده است. بیست سال از زمانی میگذرد که از نام «گره» فقط برای اشاره به اندازهی ویژگیهای خاص استفاده میشد. اکنون، وقتی TSMC یا سامسونگ یا اینتل دربارهی گرهی جدید صحبت میکنند، منظورشان مجموعهای از روشهای فنی جدید، ویژگیهایی (در برخی از موارد) با اندازههای کوچکتر، تغییرات در مواد استفادهشده و پیشرفتهای تولیدی است که همگی باهم ترکیب میشوند. همهی اینها رویهمرفته این گفته را توجیه میکند که کارشناسان راه جدیدی برای تولید ترانزیستورها یافتهاند.
تعداد ترانزیستورهای روی مدارهای مجتمع
این نوع تعریف، جای زیادی برای حرفزدن باقی میگذارد. آرت دیگوئس، یکی از مدیران عامل Synopsys، دربارهی این موضوع میگوید:
فکری که میتوان دربارهی آن کرد، این است که قانون مور رفتار تابع نمایی است که بازخوردی فنیاقتصادی به روند نمایی دارد که موجب شکلگیری انقلابی در توانمندیهای بشر شد. بدیندلیل میگویم قانون مور هنوز کاملا زنده است که همین حالا با دو دهه مملو از فرصتهای شگفتانگیزی روبهرو هستیم که ازلحاظ اقتصادی، فناوری را روان و بیوقفه به جلو راندهاند. شاید این حرکت شباهت کاملی با منحنی رسمشدهی مور نداشته باشد؛ ولی اهمیتی ندارد.
ویکتور پنگ، مدیرعامل شرکت Xilinx، بین مزیتهای ارائهشدهی مقیاسبندی قانون سنتی مور دربارهی عملکرد، توان و مساحت پردازندهها تمایز قائل است که بهمعنی ترکیب قانون مور با مقیاسبندی دنارد است. این حقیقت که ویکتور پنگ با مفاهیم مقیاسبندی قانون سنتی مور بدینصورت برخورد کرده است، از آمیختگی عمیق این مفاهیم با یکدیگر حکایت میکند که در دههها اتفاق افتاده است. بهگفتهی پنگ، درحالیکه زمانی دیدن پیشرفتهای هرکدام از این سه حوزه کاری ممکن بود، اکنون شرکتها باید توجه خود را معطوف یک یا دو مورد از آنها کنند و دراینصورت، قانون مور دیگر کارایی نخواهد داشت.
لیزا سو، مدیرعامل AMD که بهتازگی متحولسازترین پردازندههای شرکتش در ۱۵ سال اخیر را معرفی کرده است، قانون مور را منسوخشده نمیداند؛ بلکه بر این باور است که تنها از سرعت آن کاسته شده است و شرکتها برای موفقیت باید بیشازپیش به فناوریهایی خارج از عرصهی مقیاسبندی سنتی گرهها روی بیاورند.
صاحبنظران دیگری هم دیدگاههای خود را در این زمینه بهاشتراک گذاشتهاند. نکتهای که در این باره مطرح میشود، آن است که نحوهی تکامل قانون مور از دیدگاه سایرین تا حد زیادی وابسته به فناوریهایی دیگری است که صنایع مختلف برای استمرار موفقیتهای پردازندههای سیلیکونی استفاده میکنند، خواه روشهای بستهبندی پیشرفته و خواه انباشتهسازی سهبعدی NAND و خواه فناوریهای جدید در علم مواد که به کارایی بیشتر منجر میشود.
بااینحال، با وجود بحثهای گستردهای که دربارهی درستی این موضوع وجود دارد که میتوان قانون مور را «مُرده» و «منسوخشده» نامید یا خیر. با تمام اینها، بهنظر میرسد صرف بحث بر سر آن، خود موضوع جالب و آموزندهای است. اگر زمان زیادی است که به خیل علاقهمندان به کامپیوتر پیوستهاید، حتما زمانی را بهخاطر میآورید که حتی مطرحکردن این سؤال که «آیا قانون مور مرده است؟»، باعث میشد با تمسخر اطرافیان مواجه شوید.
دهها سال است که کارشناسان دربارهی دو موضوع باهم مشاجره میکنند و هنوز بهتوافق نرسیدهاند: آیا قانون مور تنها به تراکم ترانزیستورها اشاره میکند یا اینکه کارایی و مصرف انرژی را هم دربر میگیرد؟ باوجوداین، هنوز هیچ خدشهای به این واقعیت وارد نشده است که چنین قانونی زمانی وجود داشت و به آن عمل میشد. امروزه، افرادی وجود دارند که آشکارا بهدنبال یافتن تعاریف جایگزینی هستند تا ثابت کنند قانون مور همچنان سرپا و صادق است. این امر تا حد زیادی بدیندلیل است که تعریف کلاسیک این قانون دیگر کارایی ندارد.
وقتی این موضوع مطرح میشود که تعریف قدیمی دیگر کارایی ندارد، به این معنی است که دیگر زمان گذر فرارسیده است. شاید بهتر باشد مفهوم قانون مور را بهعنوان راهی برای توصیف پیشرفتهای معادل همچنان حفظ کرد؛ اما با این کار، ماهیت بنیادین آنچه قانون مور باید باشد، تغییر میکند. مقالهی جریانساز و اندیشهآفرین گوردون مور درنهایت به نوعی کشتی تیسیوس تبدیل شده است (تیسیوس یکی از قهرمانان یونان قدیم است و افسانهی کهن کشتی تیسیوس یکی از قدیمیترین مفاهیم مطرحشده در فلسفهی غرب و کنایه از هرچیزی است که بارهاوبارها بازسازی شده؛ بهطوریکه از اصل آن چیزی باقی نمانده؛ اما همچنان هویت خود را حفظ کرده است). این مرز از چه زمانی بین واقعیت فنی آنچه از ابتدا بهصورت کامل تعریف شده بود و آنچه این قانون ظاهرا به آن اشاره میکند، ترسیم شد؟ این مرز بهقدری پررنگ است که آنها دیگر هیچ ارتباطی باهم ندارند.
جالب خواهد بود اگر کارشناسان پنج قرن پس از این، شاهد باشند مصنوعات کوچکوبزرگ مبتنیبر هوش مصنوعی که بهعنوان بازوهای اجرایی در شرکتها و اجتماعهای انسانی فعالیت میکنند، همچنان مشغول جدال بیهوده بر سر پیشرفتهای انجامگرفته در قانون مور هستند؛ بهگونهای که گویی در حال شرح پیشرفتهای جدیدترین تکینگی محاسباتی در کرهی بادامزمینی کوانتومی هستند. جالبتر اینکه همهی اینها با تکیه بر فناوریها و مدارهای طراحیشدهای انجام خواهد شد که وجود آنها حتی در مخیلهی گوردون مور هم نمیگنجید. با توجه به روشهای بازاریابی امروز، تجسم چنین آیندهای محال نیست.
نظرات