آفریقا با بهره‌گیری از بلاک چین مسائل بزرگ خود را حل می‌کند

یک‌شنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۸ - ۲۲:۰۰
مطالعه 11 دقیقه
شاید در نگاه اول، ظرفیت‌های آفریقا را برای فناوری‌های جدید چندان زیاد ندانیم؛ اما در واقعیت‌، آن‌ها فناوری تأثیرگذار بلاک‌چین را برای رقابت انتخاب کرده‌اند.
تبلیغات

جهان امروز، توسعه‌‌ی فناوری را با سرعتی فراتر از تصور تجربه می‌کند. پیشرفت‌های کنونی به‌نام «انقلاب صنعتی چهارم» شناخته می‌شوند که قطعا روند زندگی و ارتباطات و کارکردن انسان‌ها را به‌صورت درخورتوجهی تحت‌تأثیر قرار خواهند داد. تغییرات پیش رو در دنیا می‌تواند بیش‌ازهمه از فناوری داغ این روزها، یعنی بلاک چین تأثیر بگیرد و شاید بتوان از قاره‌ی آفریقا به‌عنوان مهم‌ترین منطقه ازنظر تغییرات موردانتظار نام برد.

بخش عمده‌ای از قاره‌ی آفریقا هنوز با تبعات استعمارگری سال‌ها و قرن‌های گذشته درگیر هستند. سیستم‌ها و زیرساخت‌های آن‌ها مشکلات زیادی دارد و با استفاده از تجهیزات باقی‌مانده‌ی دولت‌های استعمارگر ساخته شده است. به‌علاوه، اکثر کشورهای آفریقایی هنوز کشورهای در‌حال‌توسعه محسوب می‌شوند و بسیاری نیز درگیر مناقشات نظامی و فساد و فقر هستند. در چنین وضعیتی، بزرگ‌ترین ظرفیت احتمالی آفریقایی‌ها برای پیشرفت، خود را به‌صورت استفاده‌ی بهینه از فناوری بلاک‌چین نشان می‌دهد. استفاده‌ی نظام‌مند از این فناوری در تمامی صنایع، می‌تواند فرصت‌های بزرگی برای دولت‌ها و ملت‌های آفریقایی فراهم کند.

امروزه، بخش زیادی از آفریقا فرصت دارد بدون تکرار اشتباه‌های دوران توسعه‌ی دولت‌های غربی بتوانند کل سیستم‌های تولید و خدمات مالی و حتی دولت‌ها را با استفاده از بلاک‌چین متحول کنند. شاید روزی بتوان آفریقا را یونیکورن به‌کارگیری فناوری پیشرفته‌ی بلاک‌چین نامید.

آمار افراد بدون حساب بانکی

آمار افراد بدون حساب بانکی در جهان

درحال‌حاضر در آفریقا، فناوری‌های توزیع‌شده در مراحل اولیه قرار دارند؛ اما موفق شده‌اند استعدادها و متخصص‌های متعددی جذب کنند. توجه به فناوری استفاده‌ از آن، به‌ویژه در رفع مسائل مهم و طولانی‌مدت قاره، همچون موارد اقتصادی و اجتماعی و سیاسی تأثیرات زیادی داشته است. بخش‌های در‌حال‌توسعه‌ای همچون آموزش، خدمات مالی، سنددهی املاک و مستغلات، سلامت و کشاورزی، بیش‌ازپیش تشنه‌ی نوآوری هستند. دراین‌میان، برخی از شرکت‌ها و استارتاپ‌های آفریقایی به پیش‌گامان استفاده از فناوری‌های جدید تبدیل شده‌اند که تأثیرات گسترده‌ای نیز در حوزه‌های مختلف از خود برجای گذاشته‌‌اند. در ادامه، برخی از آن شرکت‌ها و تأثیرات ایجادشده براثر استفاده از فناوری‌های توزیع‌یافته را بررسی می‌کنیم.

آزمایشگاه سلا (Sela Labs)

از سال ۱۹۵۸، بیش از ۱۳ میلیون بشکه نفت خام به خلیج نیجریه وارد شده است. تأثیر اصلی ورود نفت خام به آب‌های منطقه، کاهش دسترسی به آب آشامیدنی و نیز بُروز مشکلاتی برای ماهی‌گیران بود. نیجریه ۱۵ درصد از جمعیت آفریقا را دربر دارد و یک‌ششم از آن‌ها در منطقه‌ی خلیج زندگی می‌کنند. میانگین سنی در آن منطقه، ۱۸ سال تخمین‌ زده می‌شود که با توجه به وضعیت موجود و براساس هر استانداردی، تهدید بحرانی جدی را در آن منطقه نشان می‌دهد. دو قبیله به‌نام‌های Igbo و Ogoni در آن منطقه زندگی می‌کنند. هر دو قبیله اعتقاد دارند دولت فراموششان کرده است.

چی نادی (Chi Nnadi)، نوه‌ی شهردار سابق پورت هارت‌کورت، پایتخت نفتی آفریقا، کارآفرینی است که با اهداف اجرای فناوری‌های جدید، به منطقه‌ی خلیج نیجریه رفت. او در آمریکا به‌دنیا آمد و چندسالی نیز در کانادا زندگی کرد. نادی پیش از تصمیم به تغییر مسیر شغلی و فعالیت در خلیج نیجریه، در MTV مشغول به فعالیت بود که تصمیم جدید به‌نوعی زندگی‌اش را متحول کرد.

چی نادی

چی نادی

مسئله‌ی خلیج نیجریه بیش از سرمایه، به گردش اطلاعات صحیح نیاز دارد

نادی با بررسی اولیه‌ی بحران موجود در خلیج نیجریه، Sela and Sustainability International را تأسیس کرد. او متوجه شده بود حل بحران به راهکارهای آن‌چنان علمی نیاز ندارد و می‌توان از روش‌های ارگانیک موجود برای آن استفاده کرد. از دیدگاه نادی، مانع اصلی در حل بحران، کمبود اطلاعات و تزریق منابع مالی به بخش‌های نامربوط بود. به‌عنوان نمونه‌ای از آن موانع، می‌‌توان به قرارداد ۸۴ میلیونی شل در سال ۲۰۱۵ و در منطقه‌ی خلیج اشاره کرد که سهم عمده‌ای از سرمایه‌ی آن، در مراحل توزیع از بین رفت.

بنیان‌گذار شرکت سلا در مصاحبه‌ای درباره‌ی برنامه‌هایش می‌گوید:

تصور می‌کنم دولت‌های قرن بیست‌ویکم، با مشکلی از جنس هماهنگ‌شدن با نیازهای درحال‌رشد ذی‌نفعانش روبه‌رو هستند. جمعیت با سرعت نور رشد پیدا می‌کند و روش‌های سنّتی رهبران دیگر پایدار نیستند. مردم باید باهم متحد شوند و در آن اتحاد، مرزها و قبیله‌ها را پشت‌سر بگذارند.

چی نادی تصمیم گرفته فشارهای وارد بر مردم و دولت‌ها را با ساختن پلی بین دولت‌ها و جامعه‌ها و سرمایه‌گذارهای اثربخش کاهش دهد. اولین بنیاد اجتماعی آن‌ها، گروه ساده‌ی واتساپی بود که به افراد محلی امکان می‌داد گزارش‌های ورود نفت به آب را با تصویر ارسال کنند. با اجرای این ایده، زمان پاک‌سازی از چند ماه به چند هفته کاهش یافت. نادی با توجه به همین دستاوردهای ساده، ایده‌ی اصلی کسب‌وکارش را تدوین کرد. چرا نباید پول سرمایه‌گذاری مستقیما به فرد گزارش‌دهنده یا افراد درگیر در فرایند پاک‌سازی واریز شود؟

سلا با همکاری شتاب‌دهنده‌ی Katapult و Stanford Global Projects Center پلتفرمی می‌سازد که به سرمایه‌گذارهای اثربخش و دولت‌ها و افراد خیّر امکان دهد هدفمندتر در آن مسئله سرمایه‌گذاری کنند. در برنامه‌ی آن‌ها، از بلاک‌چین استفاده می‌کنند تا سرمایه‌گذاری‌ها اندازه‌گیری و رهگیری شوند.

والا (Wala)

آفریقا با مشکلی قدیمی به‌نام حفظ پایداری ارزهای سنّتی (فیات) دست‌وپنجه نرم می‌کند. ضعف زیرساخت‌های مالی و درنتیجه‌ی آن، کمبود سواد مالی نیز به این مشکل دامن می‌زند. مفیدترین راهکار برای چنین مشکلاتی، تاکنون M-Pesa بوده که با همکاری اپراتورهای موبایلی اجرا شد. اپراتورها نقش گره‌ی مرکزی مالی را برعهده گرفتند و به افراد محلی در کنیا امکان خریدوفروش با ابزارهای مدرن را ارائه کردند. همین راهکار میلیون‌‌ها سرمایه را به اکوسیستم مالی کشور تزریق کرد.

M-Pesa پس از کنیا، به‌سرعت به اوگاندا و رواندا هم وارد شد. جمعیت آن کشورها بسیار تشنه‌ی راهکارهای جایگزین برای سیستم مبتنی بر پول نقد بود. امروزه، هر شهروند آفریقایی ۶ برابر میانگین جهانی امکان دراختیارداشتن کیفِ‌پول دیجیتال دارد.

تریشیا مارتینز

تریشیا مارتینز

راهکارهایی که تابه‌حال به‌عنوان پرداخت‌های دیجیتالی در آفریقا عرضه شده‌اند، مسئله‌ی مهمی را در نظر نگرفتند. کارمزدهایی که حتی روی پرداخت‌های بسیار کوچک در آفریقا اعمال می‌شود، مانعی بزرگ بر سر راه عمومی‌شدن آن‌ها هستند. درنتیجه‌ی همان کارمزدها، جمعیت فقیر کشورهای آفریقایی به ورود به اکوسیستم مالی جدید تمایلی ندارند.

رمزارزها راهکاری مفید برای پرداخت‌های دیجیتالی در آفریقا هستند

تریشیا مارتینز (Tricia Martinez)، مدیرعامل شرکت Wala، دختری آمریکایی از والدین مهاجر مکزیکی است. او به‌خوبی با نابرابری درآمدی آشنا است و می‌داند به‌عنوان شهروند،‌ باید تأثیر خود را بر جامعه‌ی اطرافش بگذارد. او فعالیت خود را در اوگاندا و با هدف مبارزه با فقر شروع کرد. برنامه‌ی اولیه‌ی تریشیا افزایش درآمد پایه‌ای کشاورزان اوگاندایی بود. او به‌سرعت متوجه شد انتقال درآمدهای ناچیز به کشاورزان با بهره‌گیری از سیستم‌های سنّتی مشکلات زیادی به‌وجود می‌آورد. همین مسئله به تولد Wala منجر شد.

تریشیا درباره‌ی شرکتش و مأموریت آن می‌گوید:

رمزارزها در آینده به‌صورت جهانی استفاده خواهند شد. درحال‌حاضر در بازارهای غربی، آن‌ها مشکل خاصی را حل نمی‌کنند. در آفریقا که پول نقد به‌عنوان پادشاه اقتصاد شناخته می‌شود، رمزارز روزنه‌ی امیدی برای مصرف‌کنندگان خواهد بود. اگر این پلتفرم‌ها به‌خوبی طراحی شوند، مصرف‌کنندگان به‌سرعت آن‌ها را به‌کار خواهند گرفت.

Wala راهکاری چندزنجیره‌ای عرضه کرده که از اتریوم برای قراردادهای هوشمند و استلار برای پردازش پرداخت‌ها استفاده می‌کند. درحال‌حاضر، سرویس آن‌ها ۱۵۰,۰۰۰ نفر کاربر دارد. چشم‌انداز اصلی Wala بازسازی زیرساختی‌های مالی در آفریقا است تا افراد با توانایی‌های مالی ضعیف نیز از پرداخت‌های نقطه‌به‌نقطه و پرداخت‌های اعتباری و هر سرویس دیگر با ارزش‌افزوده بهره‌مند شوند.

کاردانو (Cardano)

بنیاد کاردانو، جان اوکانر را مسئول کرد تا مراکز مدیریتی را در آدیس‌آبابا، پایتخت اتیوپی تأسیس کند و رویکردهای خود را در قاره‌ی آفریقا توسعه دهد. آن‌ها چشم‌اندازی برای گسترش فعالیت به اوگاندا و کنیا و آفریقای‌جنوبی نیز ترسیم کرده‌اند. اوکانر بهترین فرد برای آن مسئولیت بود؛ چون مهارت و تمایل و عشق به کار را به‌صورت هم‌زمان داشت. وی در بریتانیا پرورش یافت و در آکسفورد تحصیل کرد؛ اما هیچ‌گاه ریشه‌های خانوادگی‌اش در اتیوپی را فراموش نکرده بود. او شاهد بود که چگونه تقلب در سندسازی املاک و مستغلات، خانواده‌ی خودش را تحت‌تأثیر قرار داد. اوکانر به‌یاد می‌آورد مقامی دولتی زمین‌های خانوادگی آن‌ها را با ادعایی دروغین تصاحب کرد.

جان او کانر

جان اوکانر (چپ)

اکثر کشورهای آفریقایی به مشکل کمبود اعتماد دچارند. فعالیت در کشورهای آفریقایی، از ساخت‌وساز تا کارهای خدماتی یا خریدوفروش، همیشه با نگرانی همراه است. به‌عنوان مثال، اگر ترس از تصاحب ملک به‌وسیله‌ی مدعیان دیگر وجود داشته باشد، افراد چگونه می‌توانند به ساخت‌وساز در زمین‌ها مشغول شوند؟ کاردانو برای حل همان مشکلات هماهنگی دنیاهای دیجیتال و فیزیکی وارد عمل می‌شود و حتی بزرگ‌ترین مزیت خود را در نیز در آن‌ها نشان می‌دهد.

جان اوکانر درباره‌ی ظرفیت‌های برنامه‌‌اش می‌گوید:

کشورهایی که به کمبود سیستم‌های موروثی یا زیرساخت‌های مرتبط در آن دچارند، به‌بهترین‌شکل می‌توانند از فناوری جدید ما استفاده کنند.

بنیاد کاردانو (IOHK)‌ تلاش می‌کند ابتدا توسعه‌ی سیستم‌های پیشرفته را در کشاورزی انجام دهد و با بهینه‌سازی زیرساخت‌هایی با عمر چندصدساله، معاملات عادلانه را در کشاورزی اجرا کند. کاردانو به‌جز فناوری‌های مرتبط با کشاورزی، فرایندهای دیگر کسب‌وکار همچون سندسازی املاک، سلامت، حمل‌ونقل عمومی و پرداخت را نیز جزو ظرفیت‌های توسعه‌دادنی می‌داند.

حیات‌وحش استادکس (StudEx Wildlife)

توملو رامافوزا، کوچک‌ترین پسر رئیس‌جمهور آفریقای‌جنوبی، با مسائل متعدد کشورهای آفریقایی آشنا است و علاقه‌ی زیادی نیز به دنیای وحش دارد. او علاقه‌‌اش را از پدربزرگش به‌ارث برده است. پدربزرگ وی کسب‌وکار خانوادگی و مزرعه‌داری را از نسل‌های پیشین به آن‌ها رساند. او به‌یاد می‌آورد که از سنین کودکی، در دام‌داری و مراقبت از گوساله‌ها به مادرش کمک می‌کرد و در این کسب‌وکارها، ارتباطی عمیق با پدران خود احساس می‌کند.

بلاک‌چین با هدف حفاظت از حیات‌وحش هم کاربرد دارد

پسر رئیس‌جمهور آفریقای‌جنوبی از سال ۲۰۱۰ که با بیت‌کوین آشنا شد، ایده‌ی StudEx را در ذهنش مرور می‌کرد. او در ذهنش نسخه‌‌ای دیجیتالی از مزرعه‌ی خانوادگی را ترسیم می‌کرد که از فضای رمزنگاری در آن استفاده می‌شود. درنهایت، ایده‌های ذهنی او به جنبشی انجامید که حیات وحشی نایاب را با بهره‌گیری از سرمایه‌گذاری‌های اثربخش و هدفمند حفظ می‌کند.

توملو رامافوزا

توملو رامافوزا

استادکس با همکاری IBM و کاردانو، از اینترنت اشیاء درمقابل شکارهای غیرقانونی استفاده می‌کند. آن‌ها موقعیت مکانی و ضربان قلب و دیگر فعالیت‌های حیاتی آن‌ها را ردگیری می‌کنند که همگی با استفاده از فناوری بلاک‌چین انجام می‌شود. هدف نهایی آن‌ها با استفاده‌ی حداکثری از فناوری و کاهش نقش انسان‌ها به‌دست می‌آید.

شرکت رامافوزا امکان داشتن حیوان را نیز به افراد می‌دهد که با استفاده از توکن‌های امن ERC-721 انجام می‌شود. به‌علاوه، مالکیت شراکتی حیوانات نیز با استفاده از توکن‌های ERC-20 به افراد علاقه‌مند ارائه می‌شود. قیمت برخی از حیوانات کم‌یاب را تا ۱۱ میلیون دلار تخمین می‌زنند که مالکیت شراکتی در آن موارد مفید خواهد بود. خریداران توکن‌ها، مانند سیستم اجراشده در CryptoKitties، می‌توانند آن‌ها را خریدوفروش کنند. زمانی‌که توکن خریده شود، سرمایه‌ی آن وارد چرخه‌ی تأمین غذا و پرورش و حفظ حیوان مدنظر می‌شود.

رامافوزا علاوه‌بر فعالیت در استادکس، تلاش‌هایی جدی در افزایش کاربرد فناوری بلاک‌چین در کشورش نیز دارد. او دراین‌باره می‌گوید:

امسال اولین دانشگاه متمرکز بر فناوری بلاک‌چین را در آفریقای‌جنوبی راه‌اندازی می‌کنیم. این دانشگاه با هدف تربیت کارآفرینان در حوزه‌ی بلاک‌چین نه‌تنها آموزش، بلکه منابع لازم برای اتصال به اکوسیستم استارتاپی آمریکا را نیز ارائه می‌کند.

کریپتوساوانا (CryptoSavannah)

کوام روگوندا رهبری فعالیت‌های توسعه‌‌ای و آموزشی را در اوگاندا برعهده دارد و CryptoSavannah را با اهدافی در همان مسیر تأسیس کرد. روگوندا به‌یاد می‌آورد که با خانواده‌اش به‌‌دنبال جنگ داخلی از کشور فرار کرده‌اند. او در کنیا و سوئد تربیت شد و دوباره به کشورش بازگشت. کوام در هاروارد تحصیل کرد و در سال ۲۰۱۳، با بیت‌کوین و فناوری بلاک‌چین آشنا شد. اکنون، پدر کوام در مقام نخست‌وزیر اوگاندا فعالیت می‌کند و او می‌تواند با بهره‌گیری از فرصت ایجاد شده، فناوری بلاک‌چین را به‌مرور در کشور خود توسعه دهد.

کریپتوساوانا با تمرکز اصلی روی فعالیت‌های آموزش در اوگاندا و کشورهای اطراف فعالیت می‌کند. آن‌ها از فناوری‌های کاردانو و اتریوم نیز به‌عنوان ابزارهای اصلی استفاده می‌کنند. به‌علاوه، آن استارتاپ با برنامه‌ی African Women In Blockchain، به‌شدت از مهندسان زن در کشورهای آفریقایی حمایت می‌کند و هدف نهایی آن، ایجاد برابری جنسیتی در این حوزه است.

روگوندا

روگوندا در جریان دیدارهای مردمی کریپتوساوانا

روگوندا اخیرا با کاردانو و باینانس هم همکاری‌هایی ترتیب داد تا توسعه‌ی اقتصادی کشورش را بیش‌ازپیش پیگیری کند. او می‌خواهد برنامه‌های اثربخش بیشتری در مسیر اهدافش اجرا کند. از برنامه‌های در‌حال‌اجرای او و شرکتش می‌توان به استفاده از پرداخت‌های رمزارزی برای کمک به ۱,۳۰۰ قربانی رانش زمین در کشور اشاره کرد. روگوندا درباره‌ی اهدافش می‌گوید:

بلاک‌چین و انقلاب صنعتی چهارم فرصت‌های فراوانی برای رشد آفریقا ارائه می‌کند. البته، فرصت‌ها به‌راحتی و بدون اطلاع و آمادگی ما به‌دست نخواهند آمد. به‌هرحال امروزه، تنها سطح کوچکی از آینده‌ی روشنِ پیش رو را می‌بینیم و به‌نوعی، تنها نوک قله‌ی کوه یخ مشخص شده است.

شاید انقلاب صنعتی چهارم فرصت آفریقا برای رسیدن به دنیای توسعه‌یافته باشد

اولین انقلاب صنعتی تاریخ با ظهور موتورهای بخار و تولید ماشینی ایجاد شد و دومین انقلاب صنعتی نیروی الکتریسیته را برای تولید انبوه به‌کار گرفت و سومین انقلاب صنعتی به استفاده از فناوری‌های الکترونیکی و اطلاعاتی برای اتوماسیون تولید اختصاص داشت. انقلاب صنعتی چهارم را می‌توان انقلابی با هدف ازبین‌رفتن خطوط بین دنیاهای فیزیکی و دیجیتالی و بیولوژیکی در نظر گرفت.

باور عمومی آن است که آفریقا به‌عنوان یک قاره فراموش شده است؛ قاره‌ای که با فساد و فقر دست‌وپنجه نرم می‌کرد و از بسیاری از مزایای انقلاب صنعتی اول و سیستم‌های توسعه‌یافته در کشورهای غربی محروم شد. البته، تاریخ نشان داده آفریقا می‌تواند با استفاده از فناوری‌های جدید، به‌نوعی فاصله‌ی خود را با کشورهای دیگر کم کند. نمونه‌ای از این کاهش فاصله را می‌توان در فناوری‌های بی‌سیم اجراشده در قاره مشاهده کرد.

امروزه، دولت‌های غربی و کشورهای توسعه‌‌یافته بر سر راه‌اندازی فناوری‌های جدید مالی و ساختارشکنی در سیستم‌های سنّتی خود، سخت مشغول بحث و جدل هستند. دراین‌میان، آفریقا با چنین معضلاتی مواجه نیست و به‌نوعی، پذیرای آینده است. آن‌ها آماده‌ی اجرای فناوری‌های جدید هستند. رهبران کشورهای آفریقایی با بومی سفید روبه‌رو هستند و با خیالی راحت‌تر می‌توانند فناوری‌های جدید را در کشورهای خود اجرا کنند.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات