استفاده از بلاک چین برای مقابله با اخبار دروغین و چهار پیشبینی دیگر برای سال ۲۰۲۰
هیاهوی خبری بلاکچین هنوز ادامه دارد و ظرفیتهای بیشمار خود را فراتر از رمزارزها فریاد میزند. دراینمیان استارتاپها، سازمانها و دولتها تلاش میکنند تا در حوزههای متنوع از فناوری جدید بهره ببرند. حوزههای گوناگونی از هویت دیجیتال تا رأیگیری و نظارت بر زنجیرهی تأمین درحال بررسی از سوی مقامهای تأثیرگذار هستند تا شاید با بلاکچین بهصورت بهینهتری اجرا شوند.
بلاکچین باوجود موفقیت اولیه در جلب توجه مخاطبان، موفق به حفظ آن نشد. مؤسسهی گارتنر یک چرخهی هیاهوی خبری تدوین کرده است که طبق تعاریف آن، بلاکچین اکنون در مرحلهی سرخوردگی قرار دارد. اخبار پیرامون آن، پیش از بالغ شدن فناوری و عملیاتی توسعه یافتند؛ درنتیجه بسیاری از تلاشهای اولیه و رویکردهای عملی در حوزهی بلاکچین موفق به ارائهی دستاورد و محصول نهایی کارآمد به کاربران نشدند.
فناوری دفتر کل توزیعشده (DLT) در بسیاری از موارد نتوانست انتظارها را برآورده کند. درواقع هیچ مدل کسبوکاری یا اجتماعی کارآمدی براساس آن توسعه پیدا نکرد. بههرحال امروز بهجز چند نمونهی محدود در حوزهی حملونقل نمیتوان کاربردی خارج از مراحل آزمایشی برای بلاکچین پیدا کرد.
فناوری بلاکچین با وجود عدم احراز موفقیت مهم در مرحلهی شکست نیز قرار ندارد. ادعای اصلی بلاکچین مبنی بر ارائهی یک نسخهی پایدار از هرنوع داده از طریق یک دفتر کل توزیعشده و تغییرناپذیر هنوز به قوت خود باقی است. بهعلاوه با بالغ شدن ادعای مذکور شاهد توزیع و بهکارگیری همهجانبهی آن در سرویسهای مالی، تجارت الکترونیک و بسیاری بازارهای دیگر خواهیم بود. کارشناسان پیشبینی میکنند که بلاکچین تا سال ۲۰۲۳ از چرخهی هیاهوی خبری خارج میشود. تحلیلگران و متخصصان بازار میگویند بلاکچین تا پنج سال آینده کاربردهای عملی متعددی در پردازش پرداخت، اشتراک داده، تجارت دارایی و ردگیری و نگهداری اسناد و قراردادها پیدا خواهد کرد.
مقابله با اخبار دروغین
گزارش جدیدی از گارتنر ادعا میکند که یکی از کاربرد های بلاک چین در مقابله با اخبار دروغین دیده میشود. تا سال ۲۰۲۳، حدود ۳۰ درصد از اخبار و محتوای ویدئویی در سطح جهان توسط بلاکچین اعتبارسنجی میشود. آویوا لیتان، محقق ارشد گارتنر و مولف گزارش Predicts ۲۰۲۰: Blockchain Technology با ارائهی این آمار میگوید بلاکچین در مقابله با فناوری دیپ فیک هم کاربرد بالایی خواهد داشت.
فعالیتهای مخرب در صنعت خبرنگاری روزبهروز افزایش مییابند و با افزایش استفادهی کاربران از سرویسهایی همچون فید خبری فیسبوک و گوگل نیوز، خطر آنها بیشتر نیز میشود. فعالیتهای مخرب خبری میتوانند تأثیر بزرگ اقتصادی و سیاسی بر جوامع داشته باشند. محتوای خبری و مقالههایی که براساس اخبار دروغین نوشته میشوند، عموما بازدیدکنندههای بیشتری را جذب میکنند. جذب مخاطب بیشتر برای تبلیغدهندهها نیز جذابیت بیشتری دارد، اما درنهایت یک مشکل بزرگ برای گفتمان عمومی جامعه محسوب میشود. بهعنوان مثال، ۲۰ خبر برتر دروغین پیرامون انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۶، بیش از ۲۰ خبر برتر منتشرشده در رسانههای معتبر موفق به جذب مخاطب شدند.
وبسایتهایی که اخبار دروغین توزیع میکنند، عموما بهصورت ناشناس میزبانی میشوند. توزیع اخبار نیز توسط حسابهای کاربری رباتی انجام میشود. درنهایت شناسایی عاملان توزیع خبر دروغ، آسان نخواهد بود. لیتان در گزارش خود مینویسد:
مدلهای هوش مصنوعی که نوشتن متن و تولید ویدئو را انجام میدهند، توانایی انتشار سریع محتوای دروغین شخصیسازی شده و قابل باور را دارند؛ محتوایی که بهعنوان گونهای جدید از سلاحهای سایبری شناخته میشود.ردگیری دارایی و اثبات منشأ آن، کاربردهایی کلیدی هستند که همیشه برای بلاکچین مطرح میشوند. میتوان این کاربردها را در ردگیری منشأ محتوای خبری به کار گرفت.
آژانس تحقیقات پیشرفتهی دفاعی آمریکا، دارپا، در اوت سال جاری توسعهی نرمافزاری را شروع کرد که توانایی انتخاب اخبار دروغین مخفی در بیش از ۵۰۰ هزار خبر، عکس، ویدئو و کلیپ صوتی را خواهد داشت. فیسبوک هم در ماه سپتامبر یک گروه شرکتی را تشکیل داد تا ابزارهای تشخیص دیپ فیک را توسعه دهد. برنامهی فیسبوک بهنام Partnership on AI شامل شرکتهایی همچون مایکروسافت، آمازون، گوگل، دیپمایند و IBM میشود. همچنین مراکز آکادمیک همچون آکسفورد، MIT، کورنل، یوسی برکلی و بسیاری دیگر نیز در این برنامه با فیسبوک همکاری میکنند.
اگر برنامههای دارپا و فیسبوک موفق شوند، ابزارهای ساختهشده طی آنها توانایی مسدود کردن محتوای دروغین را دارند. بهبیان دیگر محتوا در یک فهرست سیاه وارد میشود و به مخاطب نمیرسد. بهعلاوه الگوریتمی ساخته میشود که حرکت محتوا را به منابع فهرست سفید دنبال کرده و منشأ آن را تأیید میکند.
در ادامهی گزارش لیتان میخوانیم:
فناوری بلاکچین میتواند در پیشرفت این کاربرد مفید باشد، چون این فناوری توانایی ارائهی یک نسخهی واحد مشترک را از حقیقت دارد؛ نسخهای که از میان ورودیهای متعدد و با استفاده از داده و مسیرهای بررسی تغییرناپذیر بهدست میآید.
گارتنر میگوید نیویورک تایمز یکی از اولین رسانههای خبری است که آزمایش بلاکچین را برای اعتبارسنجی عکسها و محتوای ویدئویی خبری شروع کرد. تیم تحقیق و توسعهی رسانهی مذکور در همکاری با IBM پروژهای بهنام News Provenance دارد که از بلاکچین هایپرلجر برای ذخیرهسازی متادیتا محتوایی استفاده میکند. متادیتای مذکور شامل زمان و مکان ثبت تصویر یا ویدئو، فرد عکاس یا فیلمبردار و زمان ویرایش و انتشار آن میشود.
نیویورک تایمز میگوید بلاکچین بهعنوان یک دیتابیس در ساختار روزنامه استفاده میشود که در یک سرورر یا مجموعهی متمرکز سرور نگهداری نخواهد شد. درواقع یک فرد یا سازمان هم مدیریت آن را انجام نمیدهد و افراد و گروههای متنوع، نگهداری و بهروزرسانی دیتابیس را بر عهده دارند. درنهایت هرگونه تغییر در دیتابیس قابل ردگیری خواهد بود. البته فایلهای موجود در دیتابیس مذکور پس از ساخته شدن، آنچنان تغییری را تجربه نمیکنند.
بلاکچین در صرافیهای اوراق بهادار دیجیتال
تراکنشهای برونمرزی امروزه نسبت به روشهای سنتی اجرا شده توسط بانکهای مرکزی آسانتر و ارزانتر هستند. اوراق بهادار دیجیتالی که در دفاتر کل بلاک چینی تبادل میشوند نیز به همین ترتیب بهزودی شهرت فراوانی کسب خواهند کرد.
بروس فنتون، بنیانگذار و مدیر اجرایی Atlantic Financial و عضو هیئتمدیرهی بنید بیتکوین میگوید کاربردهای مالی عجالتا سهم عمدهای از کاربردهای بلاکچین را به خود اختصاص میدهند و بیتکوین نیز بهعنوان پیشگام آنها شناخته میشود. امروزه مدیریت و تبادل اوراق بهادار توسط سازمانهای خصوصی متمرکز همچون Deposity Tryst and Clearance Corp در ایالات متحده و Euroclear در اتحادیهی اروپا انجام میشود.
درحالحاضر فرایند جابهجایی سهام بین خریداران و فروشندهها تا سه روز زمان میبرد. البته تأخیر در تبادل سهام آنچنان عجیب نیست. فنتون میگوید تبادل واقعی پول بین شرکتهای خدمات مالی ۱۰ روز یا بیشتر طول میکشد:
چالش کنونی اوراق بهادار این است که شما به یک شرکت واسط مورد اعتماد نیاز دارید تا صحیح بودن تبادل و سهام را تأیید کند. درواقع نه واسط معاملاتی و نه حتی ارائهکنندهی اوراق بهادار، فرایند تأیید را انجام نمیدهد. فعالیت نهایی توسط این گروههای متمرکز عظیم انجام میشود چون واسطهای معاملاتی به هم اعتماد ندارند. بههرحال آنها رقیب یکدیگر محسوب میشوند.
چالش بهکارگیری سازمانهای متمرکز در تبادل اوراق بهادار این است که فرایندها بهخاطر استفاده از یک دفتر کل متمرکز، گرفتار تأخیر زمانی میشوند. با استفاده از بلاکچین، اوراق بهادار مانند توکنهای دیجیتال مدیریت میشود که پیوندی دقیق و عمیق با اوراق یا پول دارد. با چنین رویکردی میتوان تبادل را در یک روز یا حتی چند ساعت، مدیریت و نهایی کرد.
بلاکچین برای مدیریت عرضهی عمومی شرکتهای بزرگ نیز کاربرد خواهد داشت. بسیاری از شرکتهای خصوصی بهخاطر چالشهای متعدد فرایند عرضهی عمومی سهام، از آن خودداری میکنند. با استفاده از دفاتر کل بلاکچین، اوراق بهادار به توکنهای دیجیتال متصل شده و با سرعت و سهولت بیشتر بین مؤسسههای مالی جابهجا میشوند. فنتون در ادامه میگوید:
همانطور که شما میتوانید بیتکوین را از یک حساب رمزارز به حساب دیگر منتقل کنید، میتوان میلیونها دلار پول را از طریق صرافیهای رمزارز در کمتر از یک روز جابهجا کرد. اگر چنین اتفاقی رخ دهد، نتایج جذابی خواهد داشت، چون شاهد تبادل سهام و همکاری شرکتهای بیشتری خواهیم بود. بسیاری از مفاهیم و داراییهای خصوصی امروز، قابلیت تبادل عمومی بینالمللی را میان سرمایهگذاران متعدد خواهند داشت.
یکی از چالشهای احتمالی صرافیهای اوراق بهادار مبتنی بر بلاکچین، در قدرت و بهرهوری آنها دیده میشود. امروزه سرعت پایین و هزینهی بالای دفتر کل توزیعشده، حقیقتی اثباتشده است. ازطرفی الگوریتمهای اجماعی جدید و پردازشهای خارج از زنجیرهی بلاکچین ادعای افزایش سرعت در مقیاس بالا دارند.
پیشگامی چین در دنیای بلاکچین
دولت چین اخیرا خبری پیرامون تمرکز بر بلاکچین در دنیای تجاری منتشر کرد. حرکت آنها بهعنوان یکی از قدرتمندترین اقتصادهای جهان میتواند تأثیری بینالمللی داشته باشد. ژی جینپینگ، رئیسجمهور چین، ماه اکتبر گفته بود که کشورش استراتژی مبتنی بر بلاکچین را پیش خواهد برد. بههرحال تصمیم او و دولتش روی برنامههای دولتی، تنظیمگریهای قانونی و هزینهکرد دولتهای منطقهای تأثیرگذار خواهد بود.
تنظیمگران قانونی اروپایی و آمریکایی، برخلاف چینیها هیچ اظهارنظر مستقیم و شرحی بر رویکرد خود در برابر بلاکچین و توکنهای دیجیتال ندارند. بهعلاوه آمریکا و اروپا هم بهاندازهی چین بر اقتصاد جهانی تأثیر دارند و هر حرکتی از سوی آنها میتواند موجب شروع حرکتهای مهم شود. فنتون در مقایسه میگوید از آنجایی که سیاست چین بهصورت از بالا به پایین تزریق میشود، نهتنها روی هزینهکردهای مردم، بلکه تمایل و مسیر حرکت شرکتها نیز تأثیر میگذارد:
کسبوکارهای خصوصی احتمالا پیادهسازی این فناوری را شروع میکنند و حتی برای حفظ موقعیت در بازار رقابتی، به آن نیاز خواهند داشت. وقتی رهبر یک کشور بگوید که سرمایهگذاری روی موضوعی خاص را پیگیری خواهد کرد، قطعا بسیاری از بازیگران عمومی و خصوصی در خود چین و سرتاسر جهان به آن واکنش نشان میدهند و حتی در همان مسیر حرکت میکنند. آمریکا بهخاطر سیاستهای کند تنظیمگری قانون، در بسیاری از حوزهها در رقابت عقب میماند.
کاترین جانسون، از مدیران استورج لبز (Storj Labs) میگوید، وقتی تنظیمگران قانونی توانایی ارائهی راهکارهای صحیح برای صنایع مبتنی بر بلاکچین و رمزارز نداشته باشند، شرکتها بهصورت داخلی بهدنبال تنظیمگری میروند و بهمرور با هم همکاری نیز میکنند. بهعنوان مثال Crypto Ratings Council با هدف رتبهبندی داراییهای دیجیتال فعالیت میکند. آنها توکنها را به دستههای متنوع همچون توکنهای ابزاری یا اوراق بهادار تقسیم میکنند.
جانسون در بیانیهای پیرامون چالشهای قانونگذاری و تنظیمگری در آمریکا میگوید:
شرکتهایی که در آمریکا فعالیت میکنند، در تلاش هستند تا با مراجعه به حوزههای قضایی همسو با فعالیتهای رمزارز و بلاکچین، از چالشهای فضای غیرمطمئن تنظیمگری در دخل آمریکا دور بمانند.
جانان جانسون، مدیرعامل Overstock.com اعتقادی مشابه دارد و در پیامی ایمیلی میگوید:
حوزههای قضایی که همکاری بیشتری با نوآوری دارند (مناطقی بهجز آمریکا)، با خروج محصولات مبتنی بر بلاکچین از آزمایشگاهها و ورود آنها به بازارهای کاربردی، شاهد شفافیت، اعتماد و بازدهی بیشتر در خدمات دولتی خواهند بود.
بلاکچین برای تأیید هویت
شرکتهایی که تاحدودی بلاکچین را بهکار گرفتهاند، هنوز آمادهی فعالیت کامل در فضای آن نیستند. درواقع شک و تردیدها هنوز ادامه دارد و سرعت پیادهسازی فناوری را بسیار کند میکند. کن الفانت، مدیر اجرای شرکت سرمایهگذاری Sorenson Capital بلاکچین را یک فناوری پدیدهای میداند که صنایع را قطعا تغییر میدهد. ازطرفی استفاده از فناوری مذکور با سرعت پایینی پیش میرود چون نمیتوان آن را در فضایی بسته و بدون همکاری توسعه داد. درواقع برای توسعهی بهتر به یک اکوسیستم مشترک نیاز است که بین شرکتهای متعدد توسعه یابد. یک شرکت بهتنهایی نمیتواند از بلاکچین استفاده کند و منتظر بازگشت سرمایهی مناسب باشد. درواقع همه باید به جریان جدید وارد شوند.
بلاکچین با گذر زمان ریشههای خود را در خدمات مالی مستحکمتر میکند و مدیریت و امنیت هویت نیز به خدمات افزوده میشود. پیشبینیها میگویند که خدمات هویت ابتدا برای کسبوکارها و سپس برای مصرفکنندهها عرضه میشوند. الفانت دربارهی استفاده از بلاکچین در مدیریت هویت میگوید:
مدیریت هویت در سرتاسر اکوسیستم چالشهای بسیار بزرگی بههمراه دارد. من تصور میکنم که بلاکچین باید در حوزههایی استفاده شود که امروز واسطههایی در آنها برای کاربردهای شناسایی مشتری (KYC) وجود دارند. بهعلاوه سرویسهای ضد پولشویی و موارد مشابه که قوانین سنتی در آنها بسیار دستی هستند، با استفاده از بلاکچین ظرفیتهای مناسبی پیدا میکنند. در چنین حوزههایی میتوان انتظار بازگشت سرمایهی بسیار بالا داشت.
استفاده از پوشش کاملا دیجیتال در مدیریت هویت میتواند ارزش افزودهای بهمیزان سه تا ۱۳ درصد GDP در هفت کشور بزرگ جهان داشته باشد. البته برای رسیدن به ارزش افزوده باید استفاده از هویت دیجیتال و فرایندهای آن بهصورت گسترده در تمامی حوزهها رخ دهد. امروزه برای تأیید اعتبار به شناسایی اطلاعات هویتی نیاز است که شاید یک نفر در کیف پول خود داشته باشد. کارت ملی، کارت اعتباری یا کارت بانکی میتواند بهعنوان ابزار شناسایی هویت استفاده شود. درصورت استفاده از بلاکچین دیگر نیازی به ابزارهای فیزیکی نیست و اطلاعات دیجیتال فرد در یک دفتر کل توزیعشده نگهداری شده و به مراجع مربوطه همچون بانک، ثبت احوال و موارد دیگر متصل میشود. وقتی یک سرویس به اطلاعات فرد نیاز داشته باشد، با استفاده از بلاکچین و قرارداد هوشمند میتوان هویت او را تأیید کرد.
الفانت دربارهی تأیید هویت با بلاکچین میگوید:
دفتر کل توزیعشدهی بلاکچین را مانند یک دیتابیس در نظر بگیرید که تنها افراد و سازمانهای مورد تأیید به آن دسترسی دارند. چنین رویکردی برخلاف وضعیت کنونی اینترنت است که هویت من و شما بهراحتی توسط افراد متعدد تبادل میشود. این قابلیت، زیبایی بلاکچین را نشان میدهد. ساختار آن از قبل تأیید شده است و تنها خود افراد و سازمانها روی هویت کنترل دارند.
علاوه بر موارد بالا، شرکتهای فینتک، تولیدکنندههای نرمافزار، ارائهکنندههای خدمات مخابراتی و دیگر کسبوکارها به روند توسعهی شبکههای مبتنی بر بلاکچین وارد شدهاند که به هر فردی، امکان تبادل اطلاعات دیجیتال را بهصورت آنلاین میدهد و همچنین خطر افشای اطلاعات بهخاطر سهلانگاری نیز در آن وجود ندارد. از مجموعههایی که در این حوزه فعالیت میکنند میتوان به بنیاد Sovrin اشاره کرد که اکنون شبکهای به همین نام را توسعه میدهد. شبکهی نهایی به همهی افراد حاضر امکان میدهد تا دادههای تأییدشدهی موجود در شبکه را با حاضران در شبکه به اشتراک بگذارند.
در شبکهی Sovrin وقتی یک کسبوکار تصمیم به تراکنش داده با یک بانک یا هر کسبوکار دیگر بگیرد، باید از قبل اعتبارسنجی شود. تفاوتی هم در نوع تبادل وجود ندارد و در همهی فعالیتها، تأیید اعتبار الزامی خواهد بود. یکی از اعضای کنسرسیوم مذکور بهنام Evernym اپلیکیشن مدیریت هویت غیرمتمرکز توسعه داده و با IBM و Deloitte همکاری کرده است تا سرویس KYC را برای کسبوکارها اجرا کند. اورنیم با Deloitte همکاری کرد تا سرویس شناسایی مشتری تنها با یک دستور را برای بانکها و شرکتهای فینتک فراهم کند.
الفانت دربارهی سرویس اورنیم میگوید:
من تصور میکنم که اورنیم اکنون وضعیت مناسبی دارد. آنها با شرکتهای بزرگتری وارد همکاری شدهاند که توانایی پیادهسازی گستردهتر فناوری و ساخت یک اکوسیستم خوب را دارند. آنها همچنین درحال هماهنگ شدن هرچه بیشتر با بانکها هستند، اما فعلا در شرایط ابتدایی قرار دارند. بلاکچین برای اوج گرفتن از شرایط کنونی نیاز به پیادهسازی گسترده دارد و باید در اکوسیستمهای متنوع پذیرفته شود. چنین رخدادی نیازمند تغییر فرایند و رفتار از سوی سازمانها است.
Deloitte در ابتدای سال جاری یک نظرسنجی برگزار کرد که تغییر احتمالی و زودهنگام رفتار در کسبوکارها را تاحدودی تأیید میکند. در نظرسنجی انجامشده، ۱۳۸۶ مدیر اجرایی ارشد در کسبوکارهای از سرتاسر جهان حضور داشتند. ۷۷ درصد از آنها اعتقاد داشتند درصورت عدم پیادهسازی صحیح بلاکچین، مزیت رقابتی خود را از دست خواهند داد.
رشد و گسترش بلاکچینهای هیبریدی
با کاهش هیاهوی خبری پیرامون بلاکچین، چالشهای غیرفنی و موانع همکاری خود را نشان میدهند. بهعنوان مثال راهکارهای مجازی که برای کسبوکارهای B2B عالی هستند، ابزار مناسب را در اختیار مصرفکنندهی نهایی قرار نمیدهند. بهعنوان مثال مصرفکننده به یک دفتر کل باز نیاز دارد تا از طریق API با هر دستگاه موبایل به آن متصل شود. بلاکچینهای هیبریدی یا دوگانه برای حل چنین چالشهایی ظهور پیدا کردند. آنها ترکیبی از بلاکچین خصوصی و عمومی هستند که مزایای هردو را بههمراه دارند.
در سال ۲۰۲۰ رقابت بین بلاکچینهای خصوصی و عمومی شدت میگیرد و بحث برای پیدا کردن بهترین راهکارها به درجههای بالای مدیریت اجرایی در سازمانها میرسد. در آن زمان ۸۰ درصد از بلاک چین مورد استفاده در صنعت از نوع هیبرید یا مبتنی بر چند سرویس ابری یا ترکیبی از هردو خواهد بود. بههرحال چالشهای غیرفنی در آن زمان هم تعدادی از بزرگترین چالشها را بر سر راه پیادهسازی بلاکچین ایجاد میکنند.
تصور کنید که یک شرکت، دفتر کل توزیعشده را مبتنی بر بلاکچین در کسبوکار خود اجرا کند. آنها در ابتدا با چالش عدم هماهنگی فناوری جدید با سیستم کنونی روبهرو میشوند. در ادامه احتمالا بلاکچین تنها بهعنوان راهکار جایگزین شرایط خاص استفاده میشود. پس از مدتی، چالشهای امنیت و موارد مشابه، خطر تعطیلی را برای پروژهی بلاکچین بههمراه خواهد داشت.
مدیریت یک بلاکچین کسبوکاری میتواند یکی از چالشهای غیرفنی حیاتی باشد که پیادهسازی فناوری را با مانع روبهرو میکند. تشخیص چگونگی مدیریت یک دفتر کل توزیعشده، اغلب به دست یک واحد اجرایی متفرقه انجام میشود. در تعریف ساده، مدیریت دفتر کل توزیعشده مواردی همچون چگونگی اضافه شدن افراد جدید یا دسترسیها را مورد بررسی قرار میدهد.
ترکیب بلاکچین عمومی و خصوصی، یعنی بخشی از بلاکچین توسط عموم مردم قابل دیدن باشد و بخش مدیریتی، تنها مخصوص مدیران و توسعهدهندهها باقی بماند. بهعنوان مثال چنین سیستمی به مصرفکنندهها امکان میدهد تا تاریخچه و وضعیت مواد غذایی را در یک بلاکچین زنجیرهی تأمین مشاهده کنند. مسترکارت در همکاری با شرکت نرمافزاری Envisible اخیرا پلتفرم زنجیرهی تأمین مبتنی بر بلاکچین توسعه داده است که امکان مشاهدهی منبع غذای دریایی را به سوپرمارکتها میدهد. بهعلاوه مشتریها نیز میتوانند تاریخچهی محصول را از زمان شکار مشاهده کنند.
زمانیکه فیسبوک رمزارز لیبرا را در سال ۲۰۲۰ راهاندازی کند، نیاز به یک شبکهی بلاکچین با ظاهر عمومی خواهد داشت که به کاربران در خرید کالا با ارز دیجیتال خدمترسانی میکند. یک بلاکچین خصوصی نیز ایجاد میشود که مخصوص بانکهای پشتیبان لیبرا خواهد بود.
مارتا بنت، معاون ارشد تحقیقات Forrester دربارهی بلاکچینهای آینده با چند شبکه میگوید:
شبکههای مجهز به چند بلاکچین اکنون نیز در برخی از مشهورترین کاربردها دیده میشوند (همچون زنجیرهی تأمین یا تجارت سهام و خدمات مالی) و استفاده از آنها باز هم ادامه پیدا خواهد کرد. آیا روند کنونی باید ادامه یابد یا همهی بلاکچینها باید عمومی شوند؟ قطعا در سال ۲۰۲۰ پاسخ روشنی برای این سؤال پیدا نمیشود، اما بههرحال بحث پیرامون آن بیشتر هم خواهد شد.