برندگان تصاویر مسابقه کلودیون صفحه مرطوب ۲۰۱۹ اعلام شدند
سال ۱۸۵۱ فردریک اسکات آرچر و گوستاو لوگری عکاسی کلودیون مرطوب را تقریبا همزمان اختراع کردند. اگرچه این تکنیک به تاریکخانهی قابلحمل نیاز داشت، بهسرعت محبوب و برای عکاسی پرتره، منظره، معماری و... استفاده شد. کلودیون که بهعنوان پوشش پزشکی اختراع شده بود، با حلکردن باروت پنبهی قابلانفجار یا نیتروسلولوز در مخلوط اتر و الکل بهدست میآمد. نتیجه مایعی چسبناک و شفاف بود که بهعنوان پوشش جراحی و برای نگهداشتن بانداژ بهکار میرفت.
هنگامیکه این محلول با مقادیر کمی یوداید و بروماید مخلوط میشد، میتوانست صفحهای شیشهای را با یک لایهی شفاف ژلاتینی بپوشاند تا هالیدهای نقرهی حساس به نور روی آن قرار گیرد. با اینکه میشد از کلودیون بهصورت خشک هم استفاده کرد، فردریک اسکات آرچر متوجه شد که درصورت استفاده بهصورت خیس، حساسیت آن بهطور فوقالعادهای افزایش مییابد و عکاسی با میزان نوردهی کم را ممکن میسازد. نیاز به آمادهسازی و نوردهی و ظاهرکردن صفحهی حساس به نور قبل از خشکشدن پوشش نقره (کمتر از ۱۰ تا ۱۵ دقیقه) باعث شد از این روش با اسم کلودیون ورق مرطوب (Wet Plate Collodion) یاد شود.
شیشهی خیس کلودیونی یا نگاتیو شیشهای یک عیب اساسی داشت: تمام فرایند از آغشتهکردن تا ظهور باید تنها تا پیش از خشکشدن شیشه انجام میگرفت. این یعنی عکاس برای تکمیل همهچیز بیش از ۱۰ دقیقه فرصت نداشت؛ درنتیجه، نیاز به حضور تاریکخانهی قابلحمل را بهوجود میآورد.
فردریک اسکات آرچر اولین کسی نبود که از کلودیون برای گسترش عکاسی استفاده کرده بود. رابرت بینگهام در کتاب «دستکاری فتوژنیک» (سال )، استفاده از این روش را توصیه کرده و گوستاو لگری نیز فرمولهای خودش را در مقالهای دربارهی تکنیکهای عکاسی روی کاغذ و شیشه منتشر کرده بود. بااینحال این روشها فقط بهصورت تئوری بیان شده بودند و آرچر هنگام چاپ کشفیات خودش در «شیمیدان» این روشها را بهصورت آزمایششده معرفی کرد.
جالب است بدانید که در همین نشریه، آرچر از جداسازی فیلم کلودیون خشکشده از روی شیشه و استفادهی دوباره از شیشه دفاع کرده بود؛ اما روشی که بعدا معرفی کرد، باعث میشد لایهی کلودیون روی حامل شیشهای باقی بماند. پسازاین، آرچر «فرایند کلودیون روی شیشه» را چاپکرد که دستورالعملی برای این فرایند بود.
روشش کلودیون صفحهی مرطوب بسیار محبوب بود و تصاویری با کیفیت چشمگیر و هزینهی بسیار کم ارائه میداد. بخشندهبودن مخترع این روش، فردریک اسکات آرچر که در بریتیش ژورنال از او بهعنوان «مردی مهربان» یاد شده بود، باعث گسترش جزئیات و تکنیکهای استفادهشده در این فرایند شد. این بخشندگی سود شخصی برای فردریک اسکات آرچر بهدنبال نداشت. او که اغلب اوقات بیمار و رنجور بهنظر میرسید، درنهایت در سال ۱۸۵۷ و فقط شش سال پس از معرفی روش کولودیون، در فقر کامل از دنیا رفت. او امروز در دنیای هنر تقریبا ناشناخته است؛ ولی تا دههی ۱۸۸۰ که با تکنولوژیهای برتر جایگزین شد، استاندارد جهانی بود.
وبسایت کلودین مدرن (Modern Collodion) بهتازگی برندگان رقابت کلودیون صفحهی مرطوب سال ۲۰۱۹ را اعلام کرد که دومین دورهی برگزاری آن در سراسر جهان بود. در سال ۲۰۱۹، نود عکاس مستقر در ۱۹ کشور مختلف بیش از ۲۲۰ عکس را برای این مسابقه ارسال کرده بودند. هیئتداوران این مسابقه متشکل از مایکل گودک، گیلس کلمنت، الکس تیمرمنس، تام دلوزا و پل باردن، نزدیک به یک ماه برای اعلام برندگان این مسابقه با یکدیگر مشورت کردند.
کولودیوون صفحهی مرطوب درمقایسهبا تمام تکنیکهای اختراعشده در تاریخ عکاسی بیشترین وضوح عکس را تولید میکند، زحمت زیادی میطلبد و عکس نهایی نیز در آن پیشبینینشدنی است. در بهترین حالت، تولید هر قطعه عکس به این روش حداقل ۲۰ دقیقه زمان میبرد. در این مقاله، تصاویر برندهشده و هنرمندان و داستانهای برندگان مسابقهی کولودیوون صفحهی مرطوب ۲۰۱۹ را مشاهده میکنیم.
جایزهی بزرگ
- نام اثر: دو میخ
- نام خالق اثر: دیوید روسو
عکاس در توضیح این اثر میگوید:
اولینبار چند سال قبل بعد از دیدن آثار سالی مان (Sally Mann) در کتاب عکاسی، به تکنیک کلودیون علاقهمند و متوجه شدم که عکسها در این نوع عکاسی، در حال حرکت هستند و روند کار کاملا جذاب است. در سال ۲۰۱۳، در کارگاه آموزشی در موزهی جورج ایستمن شرکت کردم تا زیرنظر مارک اوسترمن درس بخوانم و روند کلودیون صفحهی مرطوب را یاد بگیرم. من از آن زمان تمرین کردم.این عکس که نام آن «دو میخ» است، تلاشی برای بهاشتراکگذاشتن بخشی از تجربهی خودم با دنیا است. این اثر از کاری مداوم با عنوان The Framer ناشی میشود. نزدیک به یک دهه است که بهطور حرفهای بهعنوان چهارچوبساز فعالیت میکنم. بهنظر میرسید شروع عکسگرفتن با ابزار کارم روندی طبیعی است. با این آمبروتیپ، قصد داشتم سلفپرتره بسازم که زیبایی را در سادگی خود جستوجو کند.ساختن صفحهی این کار، خودش یک کار واقعی عاشقانه بود؛ زیرا رسیدن به این عکس، چیزی حدود دو ماه از وقت مرا از آن خود کرد. چگونه میتوان میخها را به حالت شناور درآورد؟ به نظر میرسد جواب این سؤال، بسیار کار سختی است. با استفاده از تمرکز انتخابی، نور، دید و کمی ساختگی سفارشی، من توانستم به این توهم دست پیدا کنم. برای من، این فرایند همه درمورد آزمون و خطا بود. من این مطلب مهم را کشف کردم که شما در مسیر تلاشهای خود، بسیار خواهید آموخت.
برندهی پرترهی استودیویی
- نام اثر: والنتس مونستا
- نام خالق اثر: مت آلبرتز
عکاس در توضیح این اثر میگوید:
با احساس ناامیدی از بی معنی بودن بیشتر عکاسیهای دیجیتال و زمانیکه میل به ساختن چیزی با دستانم داشتم، کلودیون صفحهی مرطوب را کشف کردم. در فوریه ۲۰۱۳، در کلاسی شرکت کردم که توسط کوین جیکوبسون تدریس میشد و پس از آن ما دوستان خوبی شدیم. من به فلسفهی کوین مربوط شدم که باید از فرایند تصادف برای ایجاد چیزی معنادار استفاده میکرد. او مرا زیر بال خود گرفت و مربی من شد. درحالیکه در استودیوی کوین در دنور شاگردی میکردم، دوست نزدیک و اسکیت بورد خودم، والتر لیسی را دعوت کردم تا روند کار را به او نشان دهم و عکس او را ثبت کنم. Waltnessmonsta، که نام این تصویر است، یکی از اولین تصاویری بود که برای مجموعه پروژههای LIFERS ساختم. این عکس با استفاده از دوربین استودیویی 11 × 14 Deerdorff با لنز ۳۲۰ میلیمتری CC Harrison Petzval ساخته شده است. تصویر روی شیشه سیاه است.
برندهی جایگاه اول پرترهی نور طبیعی
- نام اثر: باله در قلعه
- نام خالق اثر: گابریل کیس
عکاس در توضیح این اثر میگوید:
این عکس حاصل آمادهسازی و مذاکرهای سه روزه است. عکسبرداری در یکی از زیباترین قلعههای مجارستان، کاخ استرهایزی انجام شد. ازآنجاکه این یک بنای یادبود مهم است، برای ورود به آن به مجوزهای بسیاری نیاز داشتیم. من با فیگور این رقصندهی باله، قصد نداشتم که به رقص باله اشاره کنم؛ بلکه تلاش کردم تا به تأکید بر تنش پیرامون خود رقص، لبه ها و خطوط آن بپردازم.
برندهی جایگاه دوم پرترهی نور طبیعی
- نام اثر: جاذبه
- نام خالق اثر: کیرا هادسون
عکاس در توضیح این اثر میگوید:
در ابتدا و قبل از شروع رشتهی عکاسی، در رشتهی چاپ در دانشگاه RMIT در ملبورن استرالیا تحصیل کردم. پنج سال دیجیتال کار کردم تا اینکه از کار در مقابل صفحهنمایش خسته شدم و تصمیم گرفتم در یک کارگاه آمبروتیپ در ترنتهام ثبت نام کنم. من از ترکیبی از هنرمندان، نویسندگان، فیلمها و برنامههای تلویزیونی الهام گرفتهام و یک هارد بزرگ و پر از اطلاعات دارم که طی ۱۰ سال جمعآوری شده است. از هنرمندانی که بهطور مرتب از آثار و کارهایشان بازدید میکنم، میتوان به برلیند دوبریکره، جنی ساویل، لورن سیمونوتی و سالی مان اشاره کرد. من مجذوب آثار خام و رفتار قابل احترام آنها با بدن انسان شدم. طی چند سال گذشته من در حال کار روی مجموعهای با محوریت اضطراب، و پاسخهای جسمی و عاطفی بدن به تصور بیش از حد و مداوم آن بودهام. من لوازم جانبی مانند نخ، لباس، بستهبندی پلاستیکی و ظروف شیشهای را برای محدود کردن و فشردهسازی جسم و ایجاد احساسات اضطراب روزمره در عکسهایم گنجاندهام. در «جاذبه»، من میخواستم بدن در شیشه و قفس آب خفه شود.
برندهی جایگاه اول بخش اشیای بیجان
- نام اثر: غیرقابل تخریب
- نام خالق اثر: لیبی و استفن
عکاس در توضیح این اثر میگوید:
ما در درجهی اول خودآموز هستیم و تقریبا بهطور تصادفی، زمانیکه دوستی اصول کار را به ما نشان داد، با کلودیون صفحهی مرطوب آشنا شدیم. مسلما بیش از اندکی سختی در این مسیر وجود داشت؛ بنابراین ساختن عکس از راه سخت به گونهای طبیعی برای ما به این معنی بود که ما نیز این راه سخت را یاد خواهیم گرفت. قطعهی ما که «غیرقابل تخریب» نام دارد، ارجاع عمدی به نقاش سورئالیست ماگریت (Magritte) است. این اثر تلاشی برای بیان اوج جمعی ناباوری است که بسیاری پس از انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ در ایالات متحده احساس کردند. این اثر نه فقط ماهیت سورئال آن لحظه، بلکه طبیعت ظالمانهی زندگی در این زمان را نیز به تصویر میکشد. فراتر از نمادشناسی میخک، کت و شلوار، کراوات و انفجار ابر مانندی که شبیه قارچ است، از ترفند عکاسی درون دوربین مرتبط با جنبش معنویتگرایی اوایل دهه ۱۹۰۰، برای بیان این نفس مشترک و تجربهی سرخوردگی از نظر مضمونی استفاده شد.
برندهی جایگاه دوم بخش اشیای بیجان
- نام اثر: جهان و انسان
- نام خالق اثر: گابریل کیس
عکاس در توضیح این اثر میگوید:
عکس من از این ایده متولد شد که تخم مرغ بهعنوان مبدا جهان ما و به معنای تولد، در لبهی آن قرار گرفته است و باید روی آن تعادل برقرار کند. قیچی نیز بهعنوان شمشیر داموکلس در بالای تخممرغ تکان می خورد. طناب میتواند هر زمان پاره شود و قیچی نیز میتواند به پوستهی شکنندهی تخممرغ ضربه بزند.
برندهی جایگاه اول منظره / معماری
- نام اثر: یک ساحل آرام
- نام خالق اثر: ماکسیمیلیان زایتلر
عکاس در توضیح این اثر میگوید:
در ماه اکتبر گذشته شخصی وارد مکانی شد که از آن برای استودیو استفاده میکردم و تقریبا تمام دوربینهای بزرگ و لنزهای بسیار نادر و بزرگی را که از یکی از دوستانم برای پرترههای با ابعاد بزرگ قرض گرفته بودم، دزدید. جمعآوری تجهیزات برای کلودیون صفحهی مرطوب، همیشه به معنای جستوجو در خانههای حراج و امید به خوششانس بودن است. ازآنجاکه حدود چهار سال پیش تکنیک کلودیون صفحهی مرطوب را شروع کرده بودم، بنابراین سعی میکردم تجهیزات خوبی برای این کار داشته باشم. تجهیزاتی که حال از بین رفته بود.وقتی بر اولین شوک خود غلبه کردم، آخرین دوربین قابل حمل چوبی و تمام تجهیزات اتاق تاریک خود را جمع کردم و برای فرار از استودیو و تمام فکرهای بد، به جایی در نزدیکی برلین به نام Spreewald رفتم. در این دریاچهی کوچک در جنگل، من دوربین سال ۱۸۹۰ را همراه با یک لنز زاویه دید قدیمی از سال ۱۸۸۰ تنظیم کردم و یک صفحه را در حدود ۶۰ ثانیه در معرض دید قرار دادم. همیشه باید به کاری که دوست دارید ادامه دهید.
برندهی جایگاه دوم منظره / معماری
- نام اثر: بهترین روز
- نام خالث اثر: لینت بیرابام
عکاس در توضیح این اثر میگوید:
من دو سال پیش شروع به آموزش تکنیک کلودیون صفحهی مرطوب کردم و پس از مدت کوتاهی به شیشهسازی پرداختم. من در ابتدا خودم دربارهی تکنیک کلودیون صفحهی مرطوب آموختم؛ اما میخواستم دربارهی روند کار بیشتر بدانم. من در کلاس تابستانی تکنیک کلودیون صفحهی مرطوب، که توسط Dan Estabrook در دانشکده صنایع دستی Penland در تابستان ۲۰۱۸ تدریس میشد، شرکت کردم.در بهار ۲۰۱۹ دوباره بهعنوان دستیار استودیوی جیل انفیلد بازگشتم.این فرصتها به من این امکان را داد تا فرمهای شیشهای که درست کرده بودم را اصلاح و چاپ کنم. من تلاش میکنم بین هنرهای خود تعادلی بین دو و سهبعدی پیدا کنم. ایدهی پشت فرمها، جستجوی مداوم من برای تعلق و مکانی برای تماس با خانه بود. من همیشه میدانستم که محل زندگی کنونیام، مکان مناسبی برای من نیست؛ بنابراین من بهدنبال ایدهی خود برای یک خانه در سراسر جهان سفر کردم. خانه چیزی فراتر از یک مکان است و این دربارهی یافتن فرد مناسب، جامعه و متعلقات مناسب برای تبدیل آن مکان به خانهی شما است. تصویر چاپ شده روی این ظرف شیشهای در ابلتفت دانمارک ثبت شده است.