اجازه‌ پیر شدن؛ مجموعه عکس حیوانات نجات‌یافته از کشتارگاه و مزرعه

سه‌شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۹ - ۰۸:۳۰
مطالعه 12 دقیقه
یک عکاس برای فائق آمدن بر اضطراب مرگ، تعدادی حیوان اهلی را که از کشتارگاه‌ها یا مزارع نجات یافته و به پیری و کهن‌سالی رسیده‌اند، به تصویر کشیده است.
تبلیغات

آیسا لشکو بعد از مراقبت از مادرش که با آلزایمر دست‌و‌پنجه نرم می‌کرد، از پیر شدن وحشت داشت؛ اما او به ‌دنبال راهی برای مقابله با ترس خود بود که آن را در عکاسی از حیوانات پیری پیدا کرد که از کشتارگاه‌یا مزرعه‌ فرار کرده بودند . لشکو شروع به عکاسی از حیوانات نجات‌یافته کرد. بوقلمو‌ن، خوک، اسب و تقریبا هر مخلوقی که از کشتارگاه، مزرعه یا هر مکان ناخوشایند دیگری فرار کرده است، سوژه‌ی عکس‌های او شد.

لشکو در یک مصاحبه گفت: «در تمام مدتی که مادرم را تا دم مرگ همراهی می‌کردم، مسیر همراهی با او تجربه‌ای بود که تأثیر عمیقی روی من گذاشت و مرگ او این فکر و ایده را به من داد که اضطراب خود را به جرقه‌ای برای کار مثبتی تبدیل کنم». آیسا لشکو در این تصاویر، صورت حیوانات پرورشی یا خانگی مختلف را در آخرین روزها و سال‌های زندگی‌ به تصویر کشیده است. او برای ثبت این مجموعه‌ عکس‌، زمان زیادی از نزدیک و با حیوانات صرف کرده است.

پس از نزدیک به یک دهه کار روی مجموعه عکس‌، لشکو کتاب فوق‌العاده‌ای به نام «پیر شدن مجاز است: پرتره‌های حیوانات مسن» از پناهگاه‌های مزرعه منتشر و تغییر رویکرد از دست‌وپنجه نرم کردن با اضطراب به کنشگر بودن را آغاز کرد. این عکاس از پرتره‌های حیوانات خود به‌عنوان راهی برای صحبت از طرف این حیوانات و سایر حیوانات رها‌شده استفاده می‌کند.

هیچ چیز مانند رابطه‌ی انسان با حیوان خانگی پیر خود کامل نیست؛ یک سگ یا گربه که سال‌ها در کنار ما بوده و پیوندی غیر قابل توصیف با ما ایجاد کرده است. در میان حیواناتی که اهلی شده‌اند و حیوانات پرورشی، پیر شدن بسیار نادر است. به‌عنوان مثال حیوانات مزرعه معمولاً قبل از اولین سالگرد تولد خود ذبح می‌شوند. آیا ما هرگز به این مسئله فکر کرده‌ایم که تصاویر معمولی که از گاو، مرغ، خوک و مانند آن مشاهده می‌کنیم، مربوط به حیوانات جوان است؟ اگر به آن‌ها اجازه پیر شدن داده ‌می‌شد، با چه تصاویری رو‌به‌رو می‌‌شدیم؟

«مجاز به پیر شدن» یک ادای احترام بسیار گران‌بها و صمیمانه است که با تصاویر خیره‌کننده و واژه‌های جالب توجه، به حیوانات پرورشی سالخورده‌ای می‌پردازد که قبلا زندگی وحشتناکی داشته‌اند. این کتاب زیبا به‌وضوح فردیت هر حیوان را به تصویر می‌کشد و نشان می‌دهد که حیوانات مزرعه هیچ تفاوتی با حیوانات همراه ما ندارند؛ حیواناتی که ما با آن‌ها در خانه و قلب خود مشترک هستیم. عکاس تلاش کرده است با این مجموعه عکس ثابت کند که تمام حیوانات، موجوداتی باهوش و با شخصیتی منحصر‌به‌فرد هستند؛ حیواناتی که به‌سادگی می‌خواهند زندگی خود را با عشق و علاقه‌ی فراوان و در صلح و امنیت ادامه دهند. لشکو می‌گوید: «من که زندگی عاطفی طیف گسترده‌ای از حیوانات را مطالعه کرده‌ام، به‌راحتی می توانستم آنچه هنگام عکس گرفتن از هرکدام از این حیوانات احساس ‌می‌شود، درک کنم. من در زندگی آن‌ها زندگی خودم را تصور می‌کردم. امیدوارم این کتاب از مخاطبان جهانی برخوردار باشد. مهم نیست خوانندگان کتاب به چه زبانی صحبت می‌کنند. این تصاویر فراتر از فرهنگ‌ها و سیستم‌های اعتقادی مختلف است».

کپی لینک

کدو تنبل

  • نوع حیوان: اسب عربی پیر تنبل
  • سن حیوان: بیست‌ و ‌هشت ساله

لشکو به‌عنوان پرتره‌های هنری زیبایی به این عکس‌های سیاه و سفید نزدیک شد. وی می‌گوید:

من فکر کردم برای اینکه تصویری در کتاب من ظاهر شود، نمی‌تواند صرفا عکسی زیبا از یک گاو یا یک خوک باشد؛ بلکه این تصاویر باید به تأثیرگذاری عکس‌هایی از «مادر ترزا» باشد. به همین دلیل برای کتاب خود تصاویری انتخاب کردم که چیزی منحصر‌به‌فرد در مورد آن حیوان نشان می‌داد یا احساسات خاصی منتقل می‌کرد. من قصد داشتم بینندگان این تصاویر درک کنند که این حیوانات شایان ستایش، موجوداتی باهوش هستند؛ موجودات باهوشی که فکر می‌کنند و احساس می‌کنند و می‌خواهند در آرامش پیر شوند؛ دقیقا مانند ما.مؤلفه‌های مستند بسیاری در کار من وجود دارد. من در کتاب خود جزئیات زندگی هر حیوان را قبل از نجات آن آورده‌ام. من در این کتاب، داستان‌های بیوگرافی طولانی‌تری در مورد تعداد انگشت‌شماری حیوان نیز نقل کرد‌ه‌ام. در مراحل پس از تولید انتخاب‌های خلاقانه‌ای انجام دادم که اگر این تصاویر مستند بودند، نمی‌توانستم انتخاب کنم. به‌عنوان مثال، تصمیم گرفتم اگر در پس‌زمینه‌ی این حیوانات عاملی برای پرت کردن حواس وجود دارد، آن را تیره کنم. یا اگر صورت حیوانی با پوشال پوشانده شده بود؛ به‌طوری‌که من فکر می‌کردم منحرف‌کننده به نظر می‌رسد و باعث حواس‌پرتی و خنده می‌شود، آن را حذف می‌کردم. اگر به این کار به‌عنوان یک پروژه‌ی مستند نگاه می‌کردم، به هیچ عنوان این کار را انجام نمی‌دادم. اما ازآنجاکه من در درجه‌ی اول به‌عنوان یک هنرمند و سپس به‌عنوان یک فعال شناخته می‌شوم، انجام این کار ضروری بود.
کپی لینک

کایری

  • نوع حیوان: گرگ بزرگ دشت
  • سن حیوان: هفده ساله

عکاس به این مسئله اشاره کرد که حیوانات مزرعه و حیوانات پرورشی، مانند سگ‌ها و گربه‌هایی که با آن‌ها در خانه‌های خود وقت می‌گذرانیم و شریک هستیم، رفتار یکنواختی ندارند. این حیوانات شخصیت متمایزی دارند. برخی از آن‌ها بسیار برون‌گرا و خون‌گرم هستند و برخی دیگر خجالتی و درون‌گرا به نظر می‌رسند.

او می‌گوید: «بسیاری از حیواناتی که برای پروژه‌ی خود ملاقات کردم، از موقعیت‌های وحشتناک شامل سوءاستفاده، غفلت و بی‌توجهی نجات یافته بودند. این حیوانات از بازماندگان مصائب مختلف هستند و برخی از آن‌ها در نزدیک شدن به افراد جدید احتیاط می‌کنند. به همین دلیل من قبل از گرفتن حتی یک عکس از آن‌ها، زمان زیادی با آن‌ها گذراندم. اغلب روزها با یک حیوان زندگی می‌کردم تا یک رابطه ایجاد کنم. نیاز داشتم حیواناتی که قرار است از آن‌ها عکس بگیرم، تا آنجا که ممکن است آرام باشند تا بتوانم شخصیت واقعی آن‌ها را به تصویر بکشم.»

لشکو علاقه‌ای به حضور در این تصاویر نداشت؛ زیرا می‌دانست حضور او ممکن است به واکنش نشان دادن این حیوانات منجر شود. او نامرئی بودن را ترجیح می‌داد؛ زیرا به این روش می‌توانست رفتار طبیعی و راحت این حیوانات را مشاهده و ثبت کند. او اگر حس می‌کرد حیوانی از بودن در جلوی دوربین ناراحت است، از آن عکس نمی‌گرفت؛ زیرا آن‌ها نمی‌توانستند رضایت یا نارضایتی خود را به‌صورت کلامی ابراز کنند و لشکو تلاش می‌کرد به حریم شخصی آن‌ها احترام بگذارد.

چیزی که در این عکس‌ها نشان داده نشده، این است که لشکو حیوانات را برای عکس گرفتن تعقیب می‌کرد و برای او مهم بود که حیوانات کنترل اوضاع را در دست داشته باشند و از آن‌ها با توجه به شرایط خودشان عکس بگیرد نه شرایط خودش. او به همین دلیل با نور طبیعی کار کرده و برای این تصاویر از هیچ نور مصنوعی استفاده نکرده است که باعث اختلال در حیوانات شود. لشکو همچنین اصرار عمدی به عکس گرفتن از چشم حیوانات نشان داد؛ زیرا علاقه داشت که بینندگان تصاویر، مستقیما به چشم این حیوانات خیره شوند. لشکو ساعت‌ها صرف قرار دادن بدن خود در موقعیت‌های عجیب و غریب کرده و حتی برای ثبت این تصاویر در گل و مدفوع حیوانات وقت صرف کرده و دراز کشیده است.

کپی لینک

بنفشه

  • نوع حیوان: خوک ویتنامی بنفش
  • سن حیوان: دوازده ساله

تنها پس از چند بازدید از پناهگاه حیوانات، لشکو دیگر نمی‌توانست بین حیوانات مزرعه‌ای که ملاقات می‌کند و سگ‌ها و گربه‌هایی که می‌شناسد، تفاوتی قائل شود. او حتی پرتره‌ی سگ‌های مسن را در کتاب خود گنجانده است تا نمونه‌ی این موضوع را بیان کند و در مورد اینکه چرا برخی حیوانات را نوازش می‌کنیم و برخی دیگر را ذبح می‌کنیم، سؤالاتی مطرح کند.

او می‌گوید: «وقتی در مورد نحوه‌ی برخورد با حیوانات پرورشی تأمل می‌کنید، از خود بپرسید که اگر با سگ یا گربه یکسان رفتار کنید آیا احساس راحتی می‌کنید؟ توجه داشته باشید که من تشخیص می‌دهم در بعضی از فرهنگ‌ها با سگ و گربه اینگونه رفتار می‌شود؛ برای مثال رویه‌ی‌ غربی نشان‌دهنده‌ی روشی غیر ‌منطقی است که در آن برخی را به‌عنوان حیوانات خانگی و برخی دیگر را به‌عنوان غذا و برخی دیگر را به‌عنوان بلا و آفت دسته‌بندی می‌کنند.»

کپی لینک

غاز

  • نوع حیوان: غاز خانگی آلمانی
  • سن حیوان: بیست و هشت ساله

تا چند دهه پیش تعریف حیوانات پرورشی به گاو، گوسفند، بز، خوک‌، مرغ‌، بوقلمون‌، اردک‌، غاز، اسب‌، برخی از انواع ماهی‌ و در موارد محدود به خرگوش محدود می‌شد؛ ولی امروزه کمتر حیوانی وجود دارد که در جایی از دنیا پرورش داده نشود. در کشورهایی مانند چین سگ‌ها و گربه‌ها برای گوشت و پوستشان پرورش داده می‌شوند. پرورش کانگورو برای گوشت در سال‌های اخیر در برخی از نقاط دنیا باب شده است. پرورش بلدرچین و شترمرغ برای گوشت و تخم رایج است. در برخی از کشورها مانند چین انواع خاصی از خرس، موش، چین‌چیلا، راکون و دیگر حیوانات پشمالو برای پوستشان پرورش داده می‌شوند. پرورش انواع حیوانات مخصوصا جوندگانی مثل موش، خرگوش، همستر برای استفاده در آزمایش‌ها در بیشتر نقاط دنیا کاملا جاافتاده است. در برخی از مناطق دنیا تمساح‌ها برای استفاده از پوست و گوشتشان پرورش داده می‌شوند.

حیوانات پرورشی به دنیا می‌آیند تا بعد از مدتی کوتاه کشته شوند؛ بی‌آنکه از آزادی و سایر لذت‌هایی که طبیعت برای آن‌ها در نظر گرفته است بهره‌ی کافی برده باشند. امروزه با افزایش بی‌رویه‌ی جمعیت بشر از یک سو و مصرف بی‌رویه‌ی فرآورده‌های حیوانی از سوی دیگر، تقاضا و در نتیجه عرضه‌ی فرآورده‌های حیوانی به‌شدت افزایش پیدا کرده است. در نتیجه، دامداری سنتی جای خود را به دامداری صنعتی داده است؛ جایی که در آن امکانات براساس نیازهای حیوانات تنظیم نمی‌شود، بلکه حیوانات مجبورند خود را با شرایط و امکانات موجود تطبیق دهند.

برای نمونه، به‌جای آنکه حیوانات برای چرا بیرون برده شوند، در فضایی بسیار محدود در اصطبل نگه‌داری می‌شوند یا چون عوض کردن پوشال و کاه نیاز به وقت و کارگر اضافه دارد، حیوانات روی زمین‌های بتونی مشبک نگه‌داری می‌شوند؛ طوری که ادرار و مدفوع آن‌ها مستقیما از سوراخ‌ها به کانال فضولات می‌ریزد. همچنین به‌جای فراهم کردن شرایط مساعد زندگی برای حیوانات، برای جلوگیری از ابتلا به بیماری‌های عفونی به‌صورت پیشگیرانه به حیوانات آنتی‌بیوتیک خورانده می‌شود یا فرزندان حیوانات به‌محض تولد از مادر خود می‌شوند.

به عبارت دیگر، در دامداری‌های صنعتی حیوانات باید در کم‌ترین فضای ممکن زندگی کنند، در کوتاه‌ترین زمان ممکن و با صرف کم‌ترین هزینه به بالاترین وزن یا نرخ بهره‌وری ممکن از نظر تولید تخم یا شیر برسند و در پایان کشته شوند. برای افزایش سریع و بی‌رویه‌ی وزن یا بهره‌وری حیوانات، از روش‌هایی مانند تغییراث ژنتیکی، اصلاح نژادی و خوراندن مواد هورمونی و غذاهای سنگین (مانند غلات و سویا) که غذای طبیعی حیوانات نیستند، استفاده می‌شود. تقریبا تمام حیوانات پرورشی از مرغ‌ها گرفته تا گاوها زیر وزن خود درد می‌کشند و ناراحتی قلبی دارند.

تلقیح مصنوعی، بارداری‌های پی در پی، زندگی در قفس‌ها یا اصطبل‌های خفقان‌آور به دور از نور خورشید و هوای آزاد و پر از آمونیاک و بوی تعفن، درد، قطع عضو بدون بی‌هوشی یا حتی بی‌حسی، سفرهای طاقت‌فرسا از این شهر به آن شهر یا حتی از این قاره به آن قاره و مرگ‌های دردناک و ترسناک زندگی این حیوانات را تشکیل می‌دهد. زندگی هیچ کدام از این حیوانات، به زندگی آن‌ها با بستگانشان در طبیعت شباهتی ندارد. دامداری و مخصوصا دامداری صنعتی، حیوانات را فقط نمی‌کشد، بلکه هویت و موجودیت آن‌ها به‌عنوان موجودات دارای شعور و احساس را زیر سؤال می‌برد و ارزش آن‌ها را در حد قطعاتی فاقد شعور و احساس پایین می‌آورد؛ قطعاتی که کاربرد و ورودی و خروجی دارند و به‌محض آنکه بهره‌وری آن‌ها از سطح انتظار پایین‌تر می‌رود، می‌توان آن‌ها را شکست و دور انداخت.

سالانه تقریبا پنجاه تا هفتاد میلیارد حیوان پرورشی در کارخانه‌های جهانی تولید می‌شوند. این حیوانات برای ذبح شدن و به مصرف رسیدن به دنیا می‌آیند؛ به همین دلیل رسیدن یکی از آن‌ها به سن پیری، چیزی شبیه یک معجزه است. بیشتر بستگان این حیوانات، قبل از شش ماهگی می‌میرند. عکاس این مجموعه با به تصویر کشیدن زیبایی و وقار حیوانات سالخورده‌ی پرورشی در مزرعه، تلاش کرده راهی پیدا کند تا به ما بگوید بسیاری از این حیوانات، رؤیای پیر شدن را با خود به گور خواهند برد.

کپی لینک

رفیق

  • نوع حیوان: اسب آپالوسا
  • سن حیوان:  بیست‌ و‌ هشت ساله
سپر
  • نوع حیوان: ، سگ نژاد مخلوط
  • سن حیوان: هفده ساله
کپی لینک

بابز

  • نوع حیوان: الاغ
  • سن حیوان: بیست‌ و چهار ساله
کپی لینک

آبی

  • نام حیوان: سگ کلپی استرالیایی
  • نوع حیوان: نوزده ساله
کپی لینک

ملوین

  • نوع حیوان: بز آنگورا
  • سن حیوان: یازده ساله
کپی لینک

ماریکلار

  • نوع حیوان: اسب کارگر
  • سن حیوان: بیست و هفت ساله
کپی لینک

فیلیس

  • نوع حیوان: گوسفند جنوبی
  • سن حیوان: سیزده ساله
کپی لینک

بابی

  • نوع حیوان: اردک اهلی سفیدسن حیوان: دوازده ساله
کپی لینک

خاکستری

  • نوع حیوان: بوقلمون سفید اهلی
  • سن حیوان: هشت ساله
کپی لینک

ترزا

  • نوع حیوان: خوک یورکشایرسن حیوان: سیزده ساله
کپی لینک

مارینو

  • نوع حیوان: بوقلمون برنز
  • سن حیوان: پنج ساله
مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات