پروژهی گیت هاب و مایکروسافت برای حفاظت از کدهای متنباز در قطب شمال
آخرین منطقهی شمالی پیش از رسیدن به قطب شمال که تمدن در آن دیده میشود، سوالبار (Svalbard) نام دارد. مجعالجزایری در شمال کشور نروژ در مدار ۸۰ درجهی شمالی که اکثر معادن زغالسنگ نروژ و روسیه در آن، تعطیل شدهاند. ساکنان محلی، زمینهای وسیع یخزدهی خود را به مکانی مناسب برای دانشمندان و افرادی تبدیل کردهاند که به نزدیک بودن آخرالزمان و رخ دادن فاجعههای بشری اعتقاد دارند. در اطراف سوالبار، مناطقی وجود دارد که مخفی کردن هرچیزی را از استرس و فشارهای دنیای اطراف، ممکن میکند.
محیط سوالبار بهگونهای است که میتوان درصورت رخ دادن فاجعههای بشری، از آن بهعنوان منطقهای امن استفاده کرد. شاید منطقهای که شبیه به فیلمهای علمیتخیلی، محل مناسبی برای بازسازی حیات بشر پس از فاجعهها نیز باشد.
در منطقهی سوالبار پروژهای بهنام Svalbard Global Seed Vault جریان دارد که دانهی گیاهان متعدد ازجمله محصولات زراعی مهم برای انسانها، برای حفاظت در شرایط و بحرانهای خاص، در آنجا نگهداری میشود. طراحی مخزن دانهها شبیه به المانی از فیلمهای علمی تخیلی است. ورودی مثلثی شکل مخزن در یک ساختمان بزرگ و بدون پنجرهی سفیدرنگ، ظاهر خاصی را به آن میدهد. در دالان ورودی نیز نورهای سبز دیده میشود که هرچه بیشتر، مخزن را در نگاه بازدیدکننده به محلی خاص تبدیل میکند.
نت فریدمن، مدیرعامل گیت هاب، یکی از بازدیدکنندههای منطقهی سوالبار است که قطعا برای دیدن زیباییهای ساختمان حفاظتی مخزن دانه، به آنجا سفر نکرد. مدیر ۴۲ سالهی گیتهاب، بزرگترین و مشهورترین مخزن کد جهان که در اختیار مایکروسافت قرار دارد، در ۲۴ اکتبر سفری به سوالبار انجام داد. او سفری ۱۵ دقیقهای از هتلش به یک معدن زغالسنگ متروکه داشت و با کلاه و نور مخصوص معدنکاوها، وارد منطقهی مورد نظر شد. فریدمن در یکی از دالانهای تنگ و بلند معدن، به مخزنی فلزی رسید که شبیه به یک کمد فلزی ابزار بود. او در نگاه اول، منطقه و ابزار مذکور را بیشازحد صنعتی و معدنی تفسیر کرد.
مدیرعامل گیتهاب در سفرش به سوالبار از منطقهای بازدید کرد که بهنام Arctic World Archive شناخته میشود. محلی شبیه به مخزن ذخیرهی دانههای حیاتی که قطعا جذابیت کمتری هم نسبت به آن داشت. فریدمن پس از عبور از چند در عادی با کلید و قفلهایی ساده، با مخزن محافظی روبهرو شد که از اکثر کدهای متنباز جهان محافظت میکند. سرورها و فلش درایوها برای محافظت از داده در چنین شرایطی مناسب نیستند. بههمین دلیل دادهها بهصورت رمزنگاری شده در درایوهایی چند کیلوگرمی شبیه به فیلمهای قدیمی، در محفظههایی به ابعاد نزدیک به جعبهی پیتزا نگهداری میشوند.
فیلمهایی که از دادهها در معدن زغالسنگ محافظت میکنند، بهنوعی میکروفیلم هستند. هر فردی با استفاده از یک ذرهبین، توانایی مشاهده و خواندن اطلاعات روی فیلمها را دارد؛ اطلاعاتی که بهصورت عکس، متن یا کدهای برنامهنویسی، ذخیره شدهاند. شرکت نروژی بهنام Piql AS، فیلمهای محافظ مقاوم را برای نگهداری از دادهها تولید میکند که برای محافظت بیشتر، با پودر اکسید آهن پوشیده شدهاند. شرکت پیکل ادعا میکند این ماده تا ۷۵۰ سال در شرایط عادی مقاومت دارد و در فضای خنک و خشک کار با مقدار پایین اکسیژن، مقاومت تا دو هزار سال افزایش مییابد.
مخزنی در نزدیکی قطب شمال و در غارهای قطبی، برای ذخیرهسازی دادههای باارزش ساخته شده است
فریدمن در بازدید از محزن مذکور، کنار یکی از قفسهها توقف میکند که آرشیوهای جالبی در خود دارد. آرشیوی از واتیکان و آمار ثبت و سند از برزیل، مجموعهای از فیلمهای ایتالیایی و دستور پخت سس مخصوص یک شرکت زنجیرهای همبرگر، در قفسهی مذکور دیده میشوند. گیتهاب که سال گذشته با پرداخت ۷/۵ میلیارد دلار توسط مایکروسافت خریداری شد، تصمیم دارد تا به بزرگترین مستأجر مخزن دادهی سوالبار تبدیل شود. فریدمن میگوید گیتهاب درنهایت ۲۰۰ پلاتر فیلم را در مخزن مذکور خواهد داشت که در مجموع حاوی ۱۲۰ گیگابایت کد متنباز هستند. اولین مجموعه، شامل سیستمهای عامل اندروید و لینوکس بود و همچنین کدهای منبع ۶ هزار اپلیکیشن متنباز مهم دیگر هم در آن قرار دارد.
شاید با نگاهی اولیه به برنامهی گیتهاب در مخزن کدهای سوالبار این سؤال ایجاد شود که کدها در شرایط فاجعههای بشری چه کاربردی دارند. درواقع تصور کنید شرایطی ایجاد شود که دانههای گیاهی، نجاتدهندهی نوع بشر در آینده باشند. آیا در چنین وضعیتی، کدهای منبع سرویسی همچون یوتیوب، برای آنها ارزش خواهد داشت؟ فریدمن نیاز به کدها را مرحلهی بعدی اهمیت برای انسان میداند. از نظر او نرمافزارهای متنباز یکی از مهمترین دستاوردهای نوع بشر هستند که در کنار آثار برجستهی ادبی و هنری قرار میگیرند. متنباز را میتوان بنیاد دنیای مدرن و نهتنها اینترنت و گوشیهای هوشمند، بلکه ماهوارهها، دستگاههای پزشکی، ابزارهای علم، رباتها و بسیاری المانهای فناورانهی دیگر دانست.
ایدهای اصلی متنباز یعنی شما کدی را مینویسید و به اشتراک میگذارید. با این کار به همهی افراد دیگر امکان میدهید تا آنچه که انجام دادهاید را ببینند و درصورت نیاز از آن برای ساختن برنامههای موردنظر خود استفاده کنند. با گذشت زمان، بدنهای گسترده از کارهای متعدد در حوزهی کدنویسی ایجاد میشود که ساخت نرمافزارهای کاربردی متعدد را ممکن میکند. گیتهاب بهعنوان مخزن و محل توسعهی سهم عمدهای از کدهای متنباز جهان شناخته میشود.
حدود ۴۰ میلیون کاربر در گیتهاب حضور دارند. اکثر آنها افراد داوطلب هستند که فعالیتهایی همچون بهینهسازی پروژهها، گزارش باگها، کنترل حفرههای امنیتی و ردگیری تغییرها را انجام میدهند. درواقع گیتهاب را میتوان کتابخانهای عظیم با دستهبندی و مدیریت دقیق دانست که انواع ابزارهای موردنیاز را در اختیار همگان قرار میدهد.
متنباز را میتوان رویکرد اصلی کنونی در توسعهی نرمافزار دانست. اگرچه رسیدن به وضعیت و رویکرد کنونی، به اندازهی یک انقلاب در صنعت برنامهنویسی زمان برد. در دههی ۱۹۹۰ و در امپراطوری عظیم ویندوزی مایکروسافت، زیردستهای بیل گیتس، رویکرد اشتراکگذاری کدها را نوعی سرطان و تهدیدی برای همهی دستاوردها و داراییهای عاشقان پتنتهای نرمافزاری میدانستند. فریدمن دربارهی عقاید آن سالها و وضعیت کنونی دنیای متنباز میگوید:
اگر ۲۰ سال پیش به فردی میگفتید که در سال ۲۰۲۰، تمامی تمدن بشری وابسته به کدهای متنباز خواهد بود و از طریق آن اجرا میشود، قطعا با تعجب روبهرو میشدید. کدهایی که توسط داوطلبانی از کشورهای سرتاسر جهان و بهصورت رایگان نوشته میشوند. آنها حتی یکدیگر را نمیشناسند. کدهای مذکور، توسط همه دریافت شده و در انواع نرمافزار بهکار گرفته میشوند. فرد مذکور در ۲۰ سال گذشته، قطعا چنین پاسخی به شما میداد: «این ایده عاقلانه و منطقی نیست و هیچگاه رخ نمیدهد. نرمافزارها توسط شرکتهای بزرگ و حرفهای توسعه مییابند.
فریدمن، مخزن حفظ کدها را فراتر از مفاهیمی همچون کپسول زمان میداند. او چنین رویکردی را بهنوعی یک سیاست بیمهای حیاتی عنوان میکند. از نظر فریدمن، حفظ کدها یک رخداد جادویی محسوب میشود که قطعا برای نسلهای آینده ارزشمند خواهد بود.
نکتهی مهم و عجیب برای بسیاری از کاربران و کارشناسان دنیای نرمافزار این است که یک مدیر اجرایی مایکروسافت، دربارهی اهمیت متنباز و دستاوردهای آن برای آیندگان صحبت میکند. طلوع مفهوم متنباز قطعا بزرگ و تاریخی بود که مانند بسیاری از نوآوریهای مهم دیگر در طول تاریخ همچون داروهای آنتیبیوتیک یا موارد دیگر، ریسکهایی را هم بههمراه دارد؛ ریسکهایی که شاید بعضا عجیب و خاص هم بهنظر برسند.
لینوس توروالدز را میتوان پیشگام جنبش نرمافزارهای آزاد دانست
برنامهنویسها از مدتها پیش از نوشته شدن کدهای لینوکس توسط لینوس توروالدز در دانشگاه هلسینکی، کدهای خود را با یکدیگر به اشتراک میگذاشتند. منتهی انتشار لینوکس را میتوان نقطهی مرکزی توسعهی مفهومی بهنام «جنبش نرمافزار آزاد و متنباز» دانست. مایکروسافت با توسعهی ویندوز و آفیس، درآمد بسیار بالایی کسب کرده و کد منبع آن نرمافزارها با قدرت حفاظت میکرد.
وزارت دادگستری آمریکا پس از مدتی واکنش به رویکرد انحصاری مایکروسافت، درمسیر توافق با غول نرمافزاری بود. دراینمیان هکرهایی همچون توروالدز که ابزارهای مورد نیاز خودشان را بهصورت شخصی توسعه میدادند، ایدهی دارایی نرمافزاری پتنت شده را در مقابل گفتمان آزاد و دسترسی به دانش و داراییهای عمومی و پیشرفت میدانستند. شایان ذکر است رویکرد مالکیت معنوی نسبت به نرمافزار، از دههی ۱۹۷۰ در آمریکا شروع شد.
ایدهآلگراهای دنیای نرمافزار، پس از مدتی ضد فرهنگهایی را به جامعه تزریق کردند. آنها حد کنترل تعداد محدودی از شرکتهای فناوری را روی پیشرفتهای فناورانه، به چالش میکشیدند. لینوکس به جایگزین اصلی ویندوز تبدیل شد. توسعهدهندههای دیگر نیز بهمرور جایگزینهایی را برای آفیس توسعه دادند که از مهمترین آنها میتوان به OpenOffice اشاره کرد. هر دو نرمافزار در جذب مخاطب و طرفدار با چالشهای متعدد روبهرو شدند. یکی از دلایل عدم موفقیت اولیه، تمرکز بیش از حد توسعهدهندهها بر خلوص کدها بهجای کاربردپذیری آنها بود.
توسعهدهندههای اولیهی مفاهیم متنباز، با وجود شکستها اولیه، موفق به توسعهی ابزارهای ارتباطی و همکاری شدند که توزیع کدها را نیز آسانتر میکرد. آنها به آسانی کدهای خود را بهصورت آنلاین منتشر میکردند و سپس با استفاده از مفاهیم و ظرفیتهای شبکه، آن را توسعه میدادند. بههرحال سالها زمان و تلاش و مبارزه نیاز بود تا متنباز بهجای مفهومی مستثنی، به بازیگر اصلی دنیای فناوری تبدیل شود.
گوگل وظیفهی توسعهی مفهوم متنباز در سطح سازمانی در ابتدای دههی ۲۰۰۰ بر عهده گرفت. آنها بهجای خرید نرمافزارهای گرانقیمت تصمیم گرفتند تا در دیتاسنترهای خود از لینوکس استفاده کنند. سپس دیتابیسهای متنباز برای پیادهسازی ساختارهای اصلی بهکار گرفته شدند. چنین ساختاری مبتنی بر نرمافزار آزاد و رایگان به گوگل امکان داد تا نرمافزارهایش همچون ایمیل، نقشه، جستوجو و دیگر ابزارها را بهصورت رایگان به کاربران ارائه کند. فیسبوک، اوبر، نتفلیکس و بسیاری دیگر نیز همین رویکرد را در پیش گرفتند.
متنباز امروز بهعنوان موتور اصلی بسیاری از پیشرفتهای دنیای پردازش شناخته میشود. شبکههای عظیم خدمات ابری آمازون، برای کاربرد نهایی وابسته به لینوکس و بسیاری از اپلیکیشنهای متنباز دیگر هستند. به بیان دیگر، دهها هزار کسبوکار که از سرویسهای آمازون برای خرید قدرت پردازش ابری استفاده میکنند، سبک کاری مبتنی بر مفهوم متنباز دارند. بهعنوان مثال بزرگتر، میتوان سیستمعامل اندروید گوگل را نام برد که اکنون روی بیش از یک میلیارد گوشی هوشمند اجرا میشود.
هزاران نفر در جای دادن لینوکس در قلب بسیاری از کاربردهای امروزی نقش داشتهاند؛ کاربردهایی که موارد گوناگون از تلویزیون تا خودروهای هوشمند را پوشش میدهند. ازطرفی توروالدز ۴۹ ساله که اکنون در اورگان زندگی میکند، هنوز بهعنوان اولین فرد تأثیرگذار بزرگ شناخته میشود. توروالدز علاوه بر نوشتن کد هستهی لینوکس که امروز بهعنوان پایهی اینترنت و گوشیهای هوشمند شناخته میشود، در سال ۲۰۰۵ و در یک آخر هفته، برنامهای را بهنام گیت (Git) توسعه داد که مدیریت توسعهی لینوکس را برای او آسان میکرد. تعدادی از برنامهنویسهای متنباز، با بهرهبرداربی از مفاهیم گیت، گیتهاب را توسعه دادند.
توروالدز از طریق بنیاد لینوکس، درآمد مناسبی کسب میکند. بنیاد مذکور توسط شرکتهایی همچون گوگل، IBM، هواوی، تنسنت و اینتل پشتیبانی میشود تا توسعهی سیستمعامل مذکور، ادامه پیدا کند. خالق لینوکس، سالانه ۱/۸ میلیون دلار درآمد دارد که حقوقی بسیار بالا محسوب میشود. درآمد لینوس، امکان خرید خانهای زیبا در پورتلند را فراهم کرد تا او بتواند با خیال راحت به کار مورد علاقهاش یعنی کدنویسی بپردازد. البته اگر او هم بیش از همهچیز به کسب درآمد فکر میکرد، امروز ثروتی در حدود بیل گیتس داشت.
گیتهاب و سرویسهای مشابه، توسعهی مفهوم متنباز را سرعت دادند
رد هت (Red Hat) شرکتی بوده که بیشترین کسب درآمد را از سیستمعامل لینوکس داشته است. آنها نسخهای اختصاصی از سیستمعامل را توسعهدادهاند و در ازای نگهداری و بهروزرسانی آن، از کاربران هزینه دریافت میکنند. IBM در ابتدای سال جاری میلادی، رد هت را بهقیمت ۳۴ میلیارد دلار خریداری کرد که لقب بزرگترین خرید نرمافزاری را به خود اختصاص داد.
کاربران گیتهاب میتوانند از کدنویسها یا پروژههای مورد علاقهی خود در این سرویس، پشتیبانی مالی انجام دهند. درواقع میتوان چنین رویکردی را شبیه به کیکاستارتر یا دیگر سرویسهای جمعسپاری مالی دانست. البته برنامهنویسهای متنباز عموما درآمدی متناسب با زحمات خود کسب نمیکنند. درنهایت، وضعیت آنها که بهنوعی فعالیت از روی علاقه محسوب میشود، وضعیت جهان تجاری وابسته به دستاوردهای نرمافزاریشان را پیجیده میکند.
در سال گذشتهی میلادی، تماسی پر از واهمه از یک شرکت خودروساز بزرگ آلمانی با یک توسعهدهندهی ۴۸ سالهی سوئدی بهنام دنیل استنبرگ برقرار شد. شرکت مذکور (که استنبرگ نامش را فاش نکرد) از او درخواست داشت تا در سفری سریع به آلمان، چالش یکی از نرمافزارهای خود را برای شرکت رفع کند. درواقع یکی از دستاوردهای متنباز او، موجب از کار افتادن نرمافزار سیستم سرگرمی در هفت میلیون خودرو شده بود. او دربارهی تماس مذکور میگوید:
من باید به آنها میگفتم که این نرمافزار، یک پروژهی اوقات فراغت بوده است و من بهخاطر شغل دائمی خود، امکان سفر به آلمان را ندارم. آنها بهشدت از من تقاضا داشتند، اما پس از درک موقعیت، رویکرد خود را تغییر دادند.
رخداد بالا برای استنبرگ تکراری و عادی محسوب میشود. او از سال ۱۹۹۸ بهینهسازی کد را برای یکی از مشهورترین ابزارهای متنباز جهان بهنا Curl انجام میداد. با گذشت زمان، این ابزار بهمرور جای خود را در کاربردهای الکترونیکی تمامی خودروهای جدید باز کرد. بهعلاوه نرمافزارهای نوشته شده توسط شرکتهایی همچون اپل، اینستاگرام، یوتیوب و اسپاتیفای هم از Curl استفاده کردند. روزانه بیش از یک میلیارد نفر بهصورت ناخواسته از Curl استفاده میکنند؛ ابزاری که انتقال داده را بین سرویسهای اینترنتی ممکن میکند.
توسعهدهندههای متعدد از استارتاپهای گوناگون و شرکتهای بزرگ، Curl را از گیتهاب یا سرویسهای مشابه دیگر دریافت کرده و آن را در نرمافزارهای خود بهکار گرفتند. کاربرد ابزار مذکور بهقدری توسعه یافت که امکان بررسی و آزمایش آن توسط توسعهدهندهی اصلی یعنی استنبرگ ممکن نبود. بهعلاوه، توسعهدهندههای متعدد، امروز با فشار زیاد، مشکلات نرمافزار را به او ارسال کرده و درخواست رفع باگ میکنند.
استنبرگ در وبسایت خود دربارهی چالشهای متعدد رفع باگ Curl مینویسد:
من در اکثر روزها فشار کاری زیادی را برای رفع باگها تحمل میکنم. بهعلاوه مرتب کردن ایمیلها و پاسخ دادن به آنها زمان زیادی از من اشغال میکند. باید شرایط را به کاربران متعددی توضیح دهم که از اشکالات پیشآمده برای نرمافزار ناراضی هستند. من ساعتهای پایانی شب را به Curl اختصاص میدهم. درواقع زمانیکه باید در اختیار خانواده باشد، به توسعهی Curl میرسد.
استنبرگ و Curl، تنها یک نمونه از کاربردهای فعالیت عاشقانهی کدنویسهای متنباز محسوب میشود. فعالیتی که محصولاتش کاربردهای متعددی از صندوقهای الکترونیکی فروشگاهی تا قطارهای هوشمند پیدا کرد. ابزارهای نرمافزاری مانند گیتهاب، سالانه این فعالیتها و توسعهی ابزارهای را آسان و آسانتر کردند.
توسعهدهندهها امروز بهجای نوشتن کامل یک ابزار یا نرمافزار از ابتدا، جستوجویی در مخازن کد همچون گیتهاب کرده و نمونههای آماده را دریافت میکنند. نتیجهی نهایی، سیستمی پیچیده از وابستگیهای متقابل به هزاران ابزار و اپلیکیشن رایگان در دسترس میشود. اگر یکی از داوطلبانی مسئول نگهداری و بهبود ابزارها و اپلیکیشنهای مذکور، از ادامهی فعالیت خسته شود، عملکرد بسیاری از المانهای زیرساختی اینترنت با مشکل مواجه میشود؛ مشکلی که تا پیدا کردن یک داوطلب دیگر، به قوت خود باقی میماند. استنبرگ چنین وضعیتی را کمی غیرمنطقی میداند. از نظر او متنباز امروز بخش مهمی از همهچیز را تشکیل میدهد و روزبهروز بر ابعاد آن افزوده میشود.
وضعیت امروز، آیندهای نیست که طرفداران نرمافزار آزاد در نظر داشتند
وضعیت امروز، آیندهای نیست که طرفداران آزادی بیان و نرمافزارهای آزاد در ابتدا در نظر داشتند. فداییان مفهوم نرمافزار آزاد در ابتدا تنها بهدنبال دموکراتیزه کردن فناوری بودند. درواقع آنها نمیخواستند راهی برای افزایش قدرت شرکتهای قدرتمند ایجاد کرده باشند. آنها بهدنبال تمرکززدایی و رفع محدودیت از بهترین ابزارها و دادههای پردازشی بودند. چنین افرادی میخواستند آزادی کشف فناوری را در اختیار همهی مردم قرار دهند.
با گذشت زمان، گوگل، فیسبوک، آمازون و بسیاری دیگر، از مفاهیم متنباز استفاده کردند تا شبکههای تبلیغاتی بزرگ، جهانی و گسترده توسعه دهند. آنها امروز هر حرکت میلیاردها انسان را بهصورت آنلاین و آفلاین تحلیل و ردگیری میکنند. درواقع امروز به وضعیتی رسیدهایم که نبردهای دههها پیش برای حذف انحصار ویندوز و آفیس، دیگر اهمیتی ندارند. ابن موگلن، استاد حقوق دانشگاه کلمبیا که سالها در جبههی نرمافزار آزاد حضور داشته است، دراینباره میگوید:
اگر کنترلی روی فناوری که زندگیتان را مدیریت میکند، نداشته باشید، زندگی شما توسط افراد دیگر مدیریت میشود. ما ابزارهای خوبی ساختیم، اما همانها تبدیل به سلاحهایی علیه رویاهای خودمان شدند.
کارشناسانی همچون موگلن، از تأثیر گیتهاب بر گسترش فرهنگ برنامهنویسی حمایت میکنند. از نظر آنها چنین ابزاری برای افراد گوناگون در سرتاسر جهان کاربرد دارد. بهعنوان مثال دانشآموزی نوجوان در کشورهای دورافتاده میتواند در گیتهاب استعداد خود را به جهانیان نشان داده و حتی مسیر زندگی اقتصادی خود را تغییر دهد. ازطرفی، نیروهای جوان امروزی باید تلاش کنند تا با ساختار کنونی شرکتهای بزرگ و سوءاستفادهی آنها از دادههای مردم، مقابله شود.
موگلن پکیجی نرمافزار و سختافزاری بهنام FreedomBox توسعه داده است که قیمتی حدود ۹۰ دلار دارد. این کامپیوتر کوچک از نرمافزار متنباز برای ایجاد ابزارهایی مشابه سرویسهای مشهور اینترنتی استفاده میکند. خدماتی همچون جستوجو، پیامرسانی و اشتراک فایل بهراحتی با کامپیوتر مذکور در اختیار کاربران قرار میگیرند. هدف موگلن، ارائهی خدمات به دور از چشمان ناظر و کنترلکنندهی غولهای دنیای فناوری است.
بسیاری از پیشگامان جنبش نرمافزار آزاد میگویند انقلاب رخداده ارزش انجام را داشت. امروز تیمهای کوچک از دانشمندان توانایی انجام کارهایی بزرگتر از ابعاد خود را دارند. بهعنوان مثال، دانشمندان محقق سرطان با استفاده از ابزار یادگیری ماشین متنباز گوگل، روشهای گوناگونی را برای پیدا کردن درمانهای جدید و راهکارهای تشخیص تومور پیادهسازی میکنند. دیو روزنبرگ از پیشگامان نرمافزار آزاد اعتقاد دارد دستیابی به بسیاری از مفاهیم امروزی، تنها از طریق ابزارهای متنباز ممکن خواهد بود.
فریدمن، ۲۰ سال از عمر خود را به راهاندازی شرکتهای متنباز و کار کردن روی پروژههای مشابه اختصاص داد. او اکنون از سوی مایکروسافت بهعنوان مدیر اجرایی گیتهاب انتخاب شده است. او پیش از سفرش به سوالبار، ایدهی آیندهی جهان با رویکردهای متنباز را در آکسفورد انگلستان در سر داشت. او هم مانند بسیاری کارشناسان دیگر میداند که تنها یک نسخهی پشتیبان، برای حفاظت از دادههای باارزش کافی نیست. درواقع غار قطبی روایت حاضر، یکی از مخازن پشتیبان مورد نظر گیتهاب محسوب میشود. درواقع آنها قصد دارند همهی کدهای مخازن خود را در مکانهای پشتیبان ذخیرهسازی کنند. فریدمن در سفر به آکسفورد، از کتابخانهی بودلین بازدید داشت که شاید روزی موضوع قرارداد همکاری بین گیتهاب و دانشگاه آکسفورد، با هدف ذخیرهسازی منبع کدهای متنباز شود.
فریدمن در سفر به غار سوالبار وظیفهی بررسی و تحلیل ریسکهای موجود برای نرمافزارهای متنباز را بر عهده داشت. او داستانهای متعددی را از شرکتهای بزرگ میداند که هیچ ایدهای نسبت به نرمافزارهای متنباز مورد استفاده نداشتهاند. آنها توسعهدهنده، سن او و ریسکهای امنیتی نرمافزار متنباز مورد استفاده را درک نمیکردند. او امیدوار است که شرکت امنیتی Semmle، از خریدهای اخیر گیتهاب، توانایی رفع چالشهای امنیتی موجود را داشته باشد.
گیتهاب در مسیر افزایش امنیت استفاده از ابزارهای متنباز، رویکردهای جدیدی دارد. آنها بخشهایی از رابط کاربری را بهبود میبخشند که به کسبوکارها، جزئیات قابلتوجه و کاربردی را از کدهای مورد استفاده نشان میدهد. بهعلاوه منبع کد و نیاز به بهروزرسانی آن نیز نمایش داده میشود. بهعلاوه باید سیستمی رسمیتر ایجاد شود تا با اتحاد شرکتهای بزرگ، بتوان برای پروژههای بزرگ و مشهوری همچون Curl، کمکهزینه دریافت کرد. بههرحال باید راهی وجود داشته باشد تا اپل، اسپاتیفای و شرکتهای خودروسازی آلمانی بتوانند هزینهی توسعه و رفع باگ را برای استنبرگ تأمین کنند.
فریدمن دربارهی رویکردهای آتی میگوید:
اگر بتوانیم سبکی واسط از توسعهدهندههای متنباز بسازیم، به موفقیت میرسیم. اگر چنین رویکردی صحیح ایجاد شود، موجب نوآوری بیشتر در دنیای نرمافزار خواهد شد.