نیل آرمسترانگ و نقش فراموششده او در جامعه آمریکا
بر اساس نظرسنجی موسسه گالوپ در سال ۱۹۹۹، تنها ۵۰ درصد از مردم آمریکا، نام نخستین انسانی که روی ماه قدم گذاشت را میدانستند. اما وضعیت اولین انسانی که به ماه رفت پس از ۱۹ سال چطور است؟ شاید فیلم سینمایی «نخستین انسان (First Man)» که رایان گاسلینگ نقش آرمسترانگ را بازی میکند، بتواند موجب افزایش شهرت آرمسترانگ در بین مردم آمریکا شود. اما سرنوشت او پس از «جهش بزرگی برای بشریت» بهخوبی اهمیت منافع عمومی و در عین حال اعتماد به دولت آن زمان آمریکا را نشان میدهد که از اوایل دههی ۱۹۷۰ دیگر بهشدت از آن کاسته شده است.
امروز ممکن است تصور آن سخت باشد، اما در اوایل دهه ۱۹۶۰ تا آپولو ۱۱ کنگره اساسا چکهای سفید امضایی به حساب آژانس فضایی میریخت تا اهداف دولت جان اف کندی برای فرستادن انسان به ماه تا دهه ۱۹۷۰ را تحقق بخشد. ناسا در اواسط ۱۹۶۰، حدود ۴ درصد از بودجهی دولت فدرال را دریافت میکرد، اما حالا این بودجه کمتر از نیم درصد است.
در حالی که این بودجه ظاهرا صرف درک ایمنی فرستادن انسان به ماه شد، تکنولوژیهای زیادی از دل همین برنامه ظهور کردند: لباسهای مقاوم در برابر حرارت بالا، الیافهای جدید و میکروالکترونیکها که همهی ما در زندگی روزمره از آنها استفاده میکنیم. علاوه بر این، برای چندین سال، آمریکاییها خود را ملت مسافران فضا میدانستند. با حمله عید تت (سلسه عملیاتهای نظامی در جریان جنگ ویتنام) ترور مارتین لوتر کینگ و بابی کندی و شورشهای سال ۱۹۶۸، فرود روی ماه، هر چند برای مدت بسیار کوتاهی، موجب وفاق ملی در آمریکا شد و باعث شد که همه به آسمان نگاه کنند.
با این حال، کمتر از یک سال بعد، هیچ شبکهی تلویزیونی به خود زحمت نداد که سفر فضانوردان آپولو ۱۳ به ماه را بهصورت زنده نشان دهد. این بیعلاقگی ناگهانی مردم پس از اولین فرود و از بین رفتن هرگونه همبستگی ملی هنوز هم برای بسیاری از جامعهشناسان ابهامبرانگیز است. و آمریکا بهسرعت به آپولو پشت کرد و لغزش طولانی و دردناک خود بهسوی رسوایی واترگیت و جنگ ویتنام را شروع کرد.
هزاران نفر در پارک مرکزی نیویورک جلوی یک تلویزیون بزرگ جمع شدند تا اولین گامهای نیل آرمسترانگ روی ماه را تماشا کنند
در اواخر قرن بیستم، نظریههای توطئه فراوانی درمورد فرود ماه مطرح شدند که ادعا میکردند، فضانوردان هرگز مدار زمین را ترک نکردند و استنلی کوبریک، کارگردان شهیر سینما، نقش مهمی در جعل فرود ساختگی روی ماه داشته است. به زودی، پیروزی آپولو، تبدیل به شعار مردم آمریکا برای ابراز بدبینی نسبت به دولت شد: «اگر میتوانید انسان را به ماه بفرستید، چرا نمیتوانید چالهها را پر کنید؟»
و آرمسترانگ، او به آموزش مهندسی هوافضا در دانشگاه سینسینتی، اوهایو مشغول شد. اگر چه او برای کرایسلر و چندین شرکت دیگر برنامههای تبلیغاتی انجام داد. اما اکثر اوقات توجهات عمومی کمی را به خود جلب میکرد. کسانی که زمانی شیفتهی طرحهای ناسا برای ساخت پایگاه دائمی در ماه و گذر نزدیک از سیاره زهره بودند، از آرمسترانگ بیشتر میخواستند.
زمانی که نیل آرمسترانگ برای ماموریت آپولو ۱۱ انتخاب شد، قبلا نشان داده بود که یکی از با استعدادترین خلبانهای تاریخ است. همانطور که اندرو چیکین در کتاب خود «مردی روی ماه (A Man on the Moon)» یادآوری میکند، آرمسترانگ گواهینامهی خلبانی خود را قبل از یادگرفتن رانندگی ماشین گرفته بود. و سپس در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ بود که با هواپیمای ایکس-۱۵، جنگندههای مافوقصوت و کپسولهای فضایی جمینای پرواز کرد.
شاید نخستین انسان زوایهای از شخصیت آرمسترانگ را نشان دهد که قبلا نمیدانستیم
پس از قدم گذاشتن روی ماه و تحقق وعده جان اف کندی، نخستین انسان چه کار دیگری میتوانست انجام دهد؟ آیا باید در انتخابات سنا شرکت میکرد؟ یا برای تصدی سمت ریاست جمهوری آمریکا اعلام آمادگی میکرد؟ آیا او میتوانست یک ملت لجوج و بدبین را متقاعد کند که آپولو در واقع یک جهش بزرگ نه تنها برای فضا بلکه حتی بزرگتر از آن بوده است؟
تام وولف، نویسندهی کتاب «مردان واقعی (The Right Stuff)»، استدلال میکند که ناسا از جذب یک گروه فلاسفه صرفنظر کرد. وولف چشمانداز و جاهطلبی ورنر فون براون را دوست دارد. وولف عقیده دارد، پدر صنایع موشک سازی و معمار موشک ساترن که انسان را به ماه فرستاد، از این لحاظ تنها فیلسوف ناسا بود که میتوانست با استفاده درست از کلمات الهام بخشیدن دیگران باشد و موجب ترویج اهداف ناسا شود.
عکسی که باز آلدرین از نیل آرمسترانگ در فضاپیمای آپولو ۱۱ گرفت
اما ناسا علاقهای نداشت که چنین اختیاری را به فون براون، دانشمندی با لهجهای سنگینِ آلمانی بدهد که سابقه همکاری با ورماخت نازیها را داشت. وولف گفتهی معروفی از فن براون را نقل میکند: «یاد گرفتم کلمه غیرممکن را با بیشترین احتیاط به کار ببرم.»
آرمسترانگ، از نظر او، در به کار بردن کلمات بهترین نبود. حتی وقتی جملهی مشهورش را میگفت، گویی با زبانش در حال کشمکش بود یا اینکه ارتباطات رادیویی موجب تغییر صدای او شده بود. همانطور که میدانید، جملهی مشهور آرمسترانگ در هنگام فرود روی ماه موجب دامن زدن به یکی از مناقشات بحثبرانگیز در سالهای پس از ماموریت آپولو ۱۱ شد. چرا که بسیاری تصور کردند که آرمسترانگ، کلمه «یک» را قبل از «مرد» (بدون یک به معنای انسان» نگفته است.
حتی وقتی آرمسترانگ در سال ۱۹۹۶ در دانشگاه ریچموند در ورجینیا، حضور پیدا کرد، اجازه داد، برت روتان، طراح هواپیمای اسپیسشیپ و یوجین سرنان، فرمانده آپولو ۱۷، بیشتر صحبت کنند. و زمانی که نوبت به آرمسترانگ رسید، به روش دقیق و موجزی که از یک مهندس انتظار میرفت، صحبت کرد. در عصر ما که شاهد سلبریتیهای میلیاردر و خودبزرگبین بیشماری هستیم، آیا جایی برای یک قهرمان متواضع مانند آرمسترانگ وجود دارد؟ نقشآفرینی رایان گاسلینگ شاید زوایهای از شخصیت نیل آرمسترانگ را به ما نشان دهد که واقعا هرگز نمیدانستیم. شاید این فیلم، به مانند فعالیتهای ناسا در دهه ۱۹۶۰، الهامبخش فیلمبینها شود.
نظرات