بی‌وزنی بر نحوه تصمیم‌گیری فضانوردان تأثیر می‌گذارد؟

یک‌شنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۷ - ۲۳:۰۰
مطالعه 5 دقیقه
نتایج آزمون شبیه‌‌سازی وضعیت بی‌‌وزنی مصنوعی در نحوه‌‌ی تصمیم‌‌گیری افراد، از نقش کمتر شناخته‌شده‌ی جاذبه در تکامل سیستم‌‌های ادراکی و شناختی ما حکایت می‌کند.
تبلیغات

کریس هدفیلد، فضانورد کانادایی، پس از بازگشت از ایستگاه فضایی بین‌المللی، درباره‌‌ی اهمیت حیاتی تصمیم‌‌گیری درست در وضعیت محیطی پرفشار این‌گونه توضیح می‌‌دهد:

اغلب اوقات، تنها یک فرصت برای انجام اقداماتی در موقعیت بحرانی دارید و عواقب آن جز مرگ و زندگی نخواهد بود.

بشر در‌حال‌آماده‌‌شدن برای آغاز عصر جدید فضایی است. مأموریت‌های انسانی در مریخ، دیگر رؤیایی دست‌‌نیافتنی نیست و سرمایه‌گذاری تجاری چشم‌‌اندازی به‌‌روی ما گشوده که در آن، حتی افراد غیرفضانورد نیز به‌زودی به سیاره‌های دیگر سفر خواهند کرد. دراین‌میان، یکی از پرسش‌‌های اصلی پیش‌‌ رو که کمتر بدان پرداخته شده، این است: بود یا نبود گرانش چه تأثیری می‌‌تواند بر روند تصمیم‌‌گیری‌‌های ما بگذارد؟

از این نکته غافل نمانید که تمام ارگانیزم‌های زنده‌‌ی روی کره‌‌ی زمین تحت‌تأثیر میدان گرانشی ثابت تکامل یافته‌‌اند. به‌همین‌دلیل، جاذبه ازجمله ویژگی‌‌هایی است که همیشه وجود داشته و بخشی جدایی‌‌ناپذیر از جهان درک‌کردنی ما موجودات خاکی است. ما نمی‌توانیم آن را ببینیم یا ببوییم یا لمس کنیم. بااین‌حال، جاذبه همواره نقشی اساسی در رفتار انسانی و قدرت شناخت ما ایفا کرده است.

اثرات گرانش بر تصمیم گیری

سیستم عصبی مرکزی ما به‌‌ حسگر مخصوصی برای تشخیص جاذبه مجهز نیست. درعوض، ازطریق ادغام چندین سیگنال حسی و در فرایند شناخته‌شده به‌نام Graviception می‌توانیم این پدیده را درک کنیم. این سازوکار شامل حس بینایی و سیستم تعادلی و اطلاعات دریافتی از مفصل‌ها و ماهیچه‌های ما می‌‌شود.

در این فرایند، اندام‌های پیچیده‌‌ی مستقر در گوش داخلی از اهمیت ویژه‌‌ای برخوردار هستند. در وضعیت جاذبه‌ی زمین، وقتی سر در بالا قرار می‌‌گیرد، کریستال‌‌های کوچکی با نام Vestibular Otoliths به‌‌شیوه‌‌ای متعادل درون مایع غلیظ درون گوش داخلی شناور خواهند ماند. وقتی ما سر خود را حرکت می‌دهیم، مثلا بالا را نگاه می‌کنیم، جاذبه باعث حرکت این مایع می‌‌شود و این سیگنالی به مغز می‌‌فرستد که می‌‌گوید سر ما دیگر در وضعیت روبه‌بالا قرار ندارد.

قرارگرفتن طولانی‌مدت درمعرض وضعیت بی‌‌وزنی، مانند آنچه در مأموریت‌های فضایی رخ می‌‌دهد، به ایجاد تغییراتی ساختاری و عملکردی در بدن انسان منجر می‌شود. تأثیر وضعیت بی‌‌وزنی بر عملکرد فیزیکی ما تاحدزیادی بررسی شده است. این درحالی است که عواقب این وضعیت بر نحوه‌‌ی تصمیم‌گیری‌‌های ما هنوز کاملا شناسایی نشده‌‌اند. با‌توجه‌‌به وجود محدودیت‌های فنی و اختلاف زمانی چنددقیقه‌‌ای در ارتباطات مخابراتی میان زمین و مریخ، بسیار مهم است بدانیم که تغییر در وضعیت جاذبه، چه اثرهایی بر نحوه‌‌ی تصمیم‌‌گیری ما خواهند گذاشت.

تنوع‌پذیری درمقابل رفتار روزمره

به‌‌طور خلاصه، می‌‌توان گفت رفتار انسانیِ نتیجه‌‌ی مصالحه میان بهره‌برداری از گزینه‌هایی آشنا، ولی نه‌‌چندان بهینه و کشف جایگزین‌های جدید و بالقوه سودآورتر است. برای مثال، در رستوران می‌‌توانید با سفارش‌‌دادن کیک شکلاتی همیشگی‌تان از حق انتخاب گزینه‌‌های آشنای خود بهره‌‌برداری کنید یا اینکه می‌توانید با امتحان‌‌کردن تیرامیتسو، جایگزین‌‌های تازه‌ای کشف کنید. بنابراین «بهره‌برداری» دربرگیرنده‌‌‌‌ی رفتار روزمره‌ی ما می‌‌شود؛ درحالی‌که «کشف» به‌‌معنای تنوع در انتخاب خواهد بود.

اثرات گرانش بر تصمیم گیری

کریس هدفیلد خود مشکلات ناشی ‌‌از تصمیم‌گیری در فضا را تجربه کرده است

دراین‌زمینه، پژوهشگران سعی کرده‌‌اند این موضوع را بررسی کنند که تغییر در جاذبه می‌‌تواند در انتخاب‌‌های ما بین رفتار روزمره و رفتار جدید تأثیر بگذارد یا خیر. آن‌‌ها از شرکت‌‌کنندگان خواستند در محیط آزمایشگاهی تلاش کنند تاحدامکان از اعداد تصادفی توالی تولید کنند. وضعیت آزمایش این‌‌گونه بود که هربار صدای بوق شنیده می‌شد، شرکت‌‌کنندگان باید بین ۱ تا ۹ شماره‌ای انتخاب کنند. فرصتی برای فکرکردن یا شمارش دراختیار شرکت‌‌کنندگان نبود و آن‌‌ها مجبور بودند فقط یک عدد را انتخاب کنند. چنین وظیفه‌‌ای مستلزم آن است که مغز ما بقواند با سرکوب‌کردن پاسخ‌‌های روزمره، پاسخ‌‌های بدیع بدهد؛ از این‌‌رو، می‌تواند معیار مناسبی برای بررسی رفتار انطباقی موفقیت‌‌آمیز افراد در نظر گرفته شود.

در وضعیت بی‌‌وزنی، افراد توانایی کمتری در بُروز رفتارهای بدیع‌‌ از خود نشان می‌‌دهند

بااین‌حال، چنین انتخاب‌‌هایی چگونه می‌‌تواند تحت‌تأثیر بود با نبود گرانش قرار گیرد؟ پژوهشگران با تغییر وضعیت جهت‌‌گیری بدن شرکت‌‌کنندگان درمقایسه‌با گرانش زمین سعی کردند سیگنال‌‌های ارسالی کریستال‌‌های شناور در گوش داخلی به مغز شرکت‌‌کنندگان را تغییر دهند. وقتی سر ما در وضعیت روبه‌‌بالا قرار دارد، بدن و کریستال‌‌های مایع گوش داخلی ما با جهت گرانش هم‌خوانی دارد؛ ولی وقتی در وضعیت درازکش هستیم، این‌‌ دو در وضعیتی عمود قرار می‌‌گیرند.

این آزمایشگاهی به‌‌طرز بسیار کارآمدی به پژوهشگران اجازه داد بتوانند سیگنال‌‌های ارسالی به مغز را درصورت تغییر وضعیت گرانشی شبیه‌‌سازی کنند. درحقیقت، بسیار بهتر است بتوانیم به‌‌روشی اثرهای بی‌‌وزنی را روی زمین مطالعه کنیم تا اینکه آن را واقعا در فضا آزمایش کنیم؛ چراکه وقتی در فضا هستیم، علاوه‌‌بر بی‌وزنی، تحت اثرهای جانبی ناشی‌‌ از تشعشع و انزوا نیز قرار می‌‌گیریم و تفکیک‌‌کردن اثرهای ناشی از فقدان جاذبه از سایر اثرهای جانبی امری بس دشوار است.

نتایج این پژوهش نشان می‌دهد درازکشیدن افراد بر نحو‌‌ه‌‌ی تصمیم‌گیری آن‌‌ها در انتخاب اعداد تصادفی مؤثر است. این آزمایش به‌‌روشنی نشان داد افراد در وضعیت بی‌‌وزنی، توانایی کمتری در بُروز رفتارهای بدیع‌‌ از خود نشان می‌‌دهند.

این نتایج ممکن است برای برنامه‌ریزی مأموریت‌های فضایی در موقعیت واقعی اهمیت فراوانی داشته باشند. افراد در فضا با وضعیت بسیار مشکل‌سازی مواجه هستند که در آن نیاز مبرمی به تصمیم‌گیری‌‌های سریع و کارآمد وجود دارد. اولویت‌‌دهی خودکار به گزینه‌‌هایی معمول یا کلیشه‌ای ممکن است نتواند کمکی به حل مشکلات پیچیده کند و این قضیه حتی می‌تواند زندگی افراد را درمعرض خطر قرار دهد.

علاوه‌‌براین، نتایج حاکی از آن است که افراد در وضعیت بی‌‌وزنی، با تغییراتی در قوه‌‌ی شناخت و ادراک خود مواجه می‌‌شوند. نبود جاذبه ممکن است موضوعی به‌‌شدت نگران‌کننده باشد و حتی سطح عملکرد افراد را به روش‌های گوناگونی تحت‌‌تأثیر قرار دهد. این مطالعه نشان می‌دهد شاید فضانوردان به انواعی از آموزش‌‌های تقویت شناختی نیاز داشته باشند تا به آن‌ها در غلبه بر اثرهای تغییرات گرانشی در مغز کمک کند و شرایط را برای انجام ایمن و موفقیت‌‌آمیز مأموریت‌های فضایی فراهم کند.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات