از انفجار شهابی تا رصد سیاه چاله؛ دنیای نجوم در دههای که گذشت
از پرتاب ماهواره نقشهبردار فراخورشیدی گذران تا گذر از کنار پلوتو و مرگ تاثربرانگیز فضاپیمای کاسینی، در ۱۰ سالی که گذشت، گامهای شگفتانگیز بزرگی در دنیای علم برداشته شد. در ادامه با زومیت همراه باشید تا به برخی از مهمترین اتفاقات دنیای نجوم و اکتشافات فضایی نگاهی بیاندازیم.
۲۰۱۰: شکارهای کیهانی
فضاپیمای دیپ ایمپکت (Deep Impact) ناسا پس از اتمام مأموریت اولیهاش که بازدید از یک دنبالهدار بود، در عملکردی فراتر از انتظار در سال ۲۰۱۰ به تعقیب دومین هدفش پرداخت. پس از آنکه دیپ ایمپکت دنبالهدار تمپل ۱ را در سال ۲۰۰۵ کاوش کرد، ناسا دریافت که فضاپیما همچنان سوخت کافی برای بازدید از یک دنبالهدار دیگر را در فاصلهی ۴.۶ میلیارد کیلومتری دارد. کاوشگر ناسا درنهایت پس از گذشت ۵ سال موفق شد با دنبالهدار هارتلی ۲ دیدار کند.
دنبالهدار بادامزمینیشکل برخلاف انتظار پژوهشگران کاملا فعال بود و گازی حاوی اسید سیاندریک را از سطح خود منتشر میکرد. با انجام این گذر دوم، دیپ ایمپکت به نخستین فضاپیمایی تبدیل شد که در یک مأموریت از دو دنبالهدار بازدید میکند.
فضاپیمای دیپ ایمپکت (برخورد ژرف)
در سال ۲۰۱۰ خورشید نیز با فوران برخی شرارههای خورشیدی بهشدت قدرتمند شروع به بیدارشدن کرد! در آن سال، ستارهی منظومهی ما چرخهی ۱۱ سالهی ضعیفی از فعالیت خود را به پایان میبرد. حاصل اتمام این چرخه، نمایش فعالیت بسیار شدید خورشید بود که تا سال ۲۰۱۱ تداوم داشت. این شرارهها و انفجارهای خورشیدی میتوانند مناظری خیرهکننده خلق کنند.
دانشمندان هنوز کاملا مطمئن نیستند که چرا خورشید ظاهرا درحال انحراف از الگوهای پرتنش و معمول خود است؛ اما آنها گمان میبرند که این رفتار خورشید ممکن است ناشی از وضعیت مشابهی باشد که زمین طی الگوهای اقلیمی النینو تجربه میکند.
رسیدنهای بهموقع در ۲۰۱۱
پس از ۶/۵ سال سفر، ناسا در سال ۲۰۱۱ اعلام کرد که فضاپیمای مسنجر (Messenger) بهسلامت به مدار پیرامون سیارهی عطارد وارد شده است. بهپایان رساندن این مانور دشوار، مسنجر را به نخستین ماهوارهی مصنوعی تبدیل ساخت که به دور عطارد میچرخد. کاوشگر ناسا از این جایگاه دادههایی را دربارهی زمینشناسی عطارد، ترکیب و جو نازک این سیاره جمعآوری کرد.
در یک دستاورد دیگر، فضاپیمای دان (Dawn) ناسا که در سال ۲۰۰۷ پرتاب شد، به کمربند سیارکی بین مریخ و مشتری رسید تا با یکی از بزرگترین سنگهای این محدوده بهنام وستا ملاقات کند. این سیارک یکی از دو توفقگاه کاوشگر ناسا محسوب میشد.
دانشمندان بهلطف برخی از مشاهدات اولیهی دان از وستا در سال ۲۰۱۱، دریافتند که این سنگ فضایی غولپیکر سطحی مملو از عوارض مختلف دارد و حاوی رشتهکوهها و دهانههایی عمیق است. هدف کلی از ملاقات با وستا، گردآوری تصاویر تقریبا سرتاسری مرئی و فروسرخ بود تا دانشمندان بهواسطهی آنها شناختشان از توپولوژی و ترکیب سیارکها را افزایش دهند.
وداع با وویجر ۱ در ۲۰۱۲
فضاپیمای وویجر ۱
خداحافظی با فضاپیمای کارکشتهی وویجر ۱، یکی از رخدادهای شگفتانگیز فضایی در دههی ۲۰۱۰ بود. وویجر ۱ که در سال ۱۹۹۷ پرتاب شد، سرانجام در سال ۲۰۱۲ از منظومهی خورشیدی فراتر رفت و به فضای میانستارهای وارد شد. این فضاپیما طی مأموریت چنددهسالهی خود، تصاویری خیرهکننده از منظومهی ما ارسال کرد که از جملهی آنها میتوان به تصویر معروف «نقطهی آبی کمرنگ» در سال ۱۹۹۰ اشاره کرد. وویجر ۱ پس از پیشیگرفتن از فضاپیمای پایونیر ۱، رکورد بیشترین مسافت طیشده در فضا بهدست یک جسم انسانساخت را بهنام خود ثبت کرد. کاوشگر میانستارهای ناسا در سالهای بعد سفر کیهانیاش را ادامه داد و تا همین امسال نیز دادههایی را به زمین ارسال کرد.
۲۰۱۳: از انفجار شهابی تا کشف پرتوهای کیهانی
دنبالهدار آیسون که ابتدا بهدلیل درخشندگی منحصربهفردش با عنوان «دنبالهدار قرن» معروف شده بود، در تاریخ ۲۸ نوامبر ۲۰۱۳ (۷ آذر ۱۳۹۲) با گذر از مقابل خورشید از همپاشید. دانشمندان براساس تصور اولیهی خود انتظار داشتند که این دنبالهدار نمایش نور خیرهکنندهای در آسمان به اجرا بگذارد؛ اما آیسون با نزدیکشدن به خورشید از نظرها ناپدید شد.
مشاهدات انجامشده از آیسون نشان داد که شناسایی و پیشبینی دنبالهدارها تا چه حد میتواند دشوار باشد. علاوه بر این، دانشمندان بدین نتیجه رسیدند که هستهی دنبالهدار احتمالا کوچکتر از آن چیزی بود که ابتدا تخمین میزدند. درهرصورت، نزدیکشدن آهستهی آیسون به دانشمندان امکان داد تا پیش از محو آن، رفتارش را مطالعه کنند و بیشتر دربارهاش بیاموزند.
در سال ۲۰۱۳، رخداد نجومی مهیبی اتفاق افتاد که هیچکس انتظارش را نمیکشید. در فوریهی آن سال، شهابی ۱۷ متری که با سرعت ۶۹ هزار کیلومتر بر ساعت در آسمان حرکت میکرد، برفراز شهر چلیابینسک در روسیه در شرق مسکو منفجر شد. این انفجار که بنابر گفتهی دانشمندان قدرتی معادل با ۴۷۰ کیلوتن تیانتی داشت، بهطور غیرمستقیم به هزاران نفر آسیب زد و به ساختمانهای آن محدوده خسارت وارد کرد. بهگفتهی دانشمندان این برخورد احتمالا قدرتمندترین برخورد شهابی از زمان انفجار جسم آسمانی ۴۰ متری بر فراز سیبری در سال ۱۹۰۸ بود. این انفجار عظیم که با عنوان رویداد تونگوسکا شناخته میشود، مساحتی بالغ بر ۲۱۳۷ کیلومتر مربع از جنگلهای سیبری را نابود کرد.
هرچند انفجارهای شهابی رویدادهایی رایج محسوب نمیشوند، بهطور کلی نادر نیز نیستند و برای توقف آنها کار چندانی از دست دانشمندان برنمیآید. پژوهشگران درعوض به تلاش برای شناسایی و برنامهریزی برای برخوردهای سیارکی بزرگتری که ممکن است خسارتهای بسیار بیشتری بهبار آورند، ادامه خواهند داد.
دانشمندان همچنین در سال ۲۰۱۳ توانستند شواهدی از پرتوهای کیهانی را روی زمین شناسایی کنند. ازآنجاکه تشخیص این پرتوها بهشدت دشوار است، دانشمندان درعوض به آشکارسازی نوترینوهای بهجامانده از این پرتوها تکیه کردهاند. شناسایی نوترینوها نیز به نوبهی خود عملی بسیار دشوار است؛ زیرا آنها تقریبا هرگز با ماده برهمکنش نمیکنند. با این حال، مشاهدات رصدخانه آیسکیوب در جنوبگان رفتار خلاف قاعدهی نوترینوها را در مورد پرتوهای کیهانی یادشده نشان داد.
نوترینوهای شناساییشده که با الهام از اسامی شخصیتهای مجموعهی تلویزیونی خیابان سسمی، برت و ارنی نامگذاری شدند، از نوترینوهای تولیدشده طی رویدادی در سال ۱۹۸۷ بهنحوی چشمگیر پرانرژیتر بودند؛ اما همچنان به اندازهای قدرتمند نبودند که اطلاعاتی قطعی را دربارهی منشأ پرتوها دراختیار دانشمندان قرار دهند. اخترفیزیکدانان درنهایت بدین نتیجه رسیدند که سرچشمهی انتشار پرتوهای کیهانی احتمالا یک ابرنواختر، سیاه چاله یا انفجار پرتو گاما بوده است.
فرودهای موفقیتآمیز و تصاویر خانوادگی جدید در ۲۰۱۴
آژانس فضایی اروپا (ESA) در دستاوردی تاریخی در سال ۲۰۱۴ موفق شد برای نخستینبار فضاپیمایش را روی سطح یک دنبالهدار فرود بیاورد. این فضاپیما که سطحنشین فیله نامیده میشد، با فرود بر سطح دنبالهدار ۶۷ پی/چوریوموف – گراسیمنکو، مشاهدات مختصری از این جرم فضایی انجام داد. فرود فیله، دستاورد چالشبرانگیزی محسوب میشد؛ زیرا دنبالهدار یادشده، جرمی بسیار کوچک در مسافتی بسیار دور بود و سطحنشین فیله بهمنظور فرود روی آن مجبور بود از روی فضاپیمای بزرگتر روزتا بپرد.
متاسفانه، فیله در ناحیهای سایهدار از دنبالهدار فرود آمد و بههمین دلیل قادر به استفاده از پنلهای خورشیدیاش نبود. سطحنشین اندکی بعد به خواب فرورفت؛ اما پیش از آن توانست سطح یخی روی دنبالهدار و مولکولهای آلی نظیر کربن را شناسایی کند.
در سال ۲۰۱۴، دانشمندان برای نخستین بار توانستند تصویری از جهان قابل مشاهدهمان را ثبت کنند. درحالیکه کهکشانها ظاهرا کانونهای توجه جهان ما بهنظر میآیند، درواقع در مقایسه با سایر مواد موجود در فضا بسیار کوچک محسوب میشوند. دانشمندان با استفاده از نور ساطعشده از یک اختروش بهعنوان چراغقوه موفق شدند نمایی بهتر از این پیچکهای غبارآلود کیهانی بهدست آورند.
ملاقاتهای مهم تازه در ۲۰۱۵
نیوهورایزنز شناخت ما از پلوتو را به نحو شگفتانگیز افزایش داد
فضاپیمای نیوهورایزنز (افقهای نو) ناسا در سال ۲۰۱۵ با موفقیت از کنار سیارهی کوتولهی یخی پلوتو گذر کرد. طی این ملاقات برای نخستینبار توانستیم پلوتو و قمر آن کارون (Charon) را از نزدیک مشاهده کنیم. بهویژه دانشمندان دریافتند که پلوتو عارضهی شگفتانگیزی به شکل قلب روی سطح خود دارد و همچنین ممکن است قمر این سیاره واقعا از لحاظ زمینشناسی فعالتر از آن چیزی باشد که درابتدا تصور میشد. دانشمندان انتظار داشتند که سطحی حفرهدار مشابه چهرهی ماه روی کارون مشاهده کنند؛ اما آنها درعوض سطحی را دیدند که نسبتا جوان بهنظر میآمد. هموار بودن چهرهی کارون نشان داد که سطح این قمر احتمالا بهتازگی و شاید توسط مادهای همچون یخ تغییر شکل داده شده باشد.
دانشمندان در سپتامبر ۲۰۱۵ تأیید کردند که آبفشانهای مشاهدهشده در انسلادوس، قمر زحل نشان میدهد که در زیر این قمر، نه دریاچهای جداافتاده، بلکه اقیانوسی سرتاسری وجود دارد. دانشمندان با شناسایی لرزش جزئی در مدار انسلادوس پیرامون زحل توانستند به وجود اقیانوس پی ببرند. این اکتشاف بههمراه شناسایی فعالیت گرمابی در انسلادوس توسط کاسینی، این قمر را به نامزد اصلی برای مأموریتهای کشف حیات در سالهای آینده تبدیل کرد.
۲۰۱۶: سال اکتشافات چشمگیر
۲۰۱۶ سالی تاریخی برای دنیای فیزیک بود. در آن سال دانشمندان برای نخستین بار شواهدی از امواج گرانشی را مشاهده کردند. این امواج، انحنا یا چینخوردگیهایی در فضا – زمان هستند که هنگام برخورد اجرام با یکدیگر بهوجود میآیند. دانشمندان بدین منظور از تداخلسنج لیزری بسیار بزرگی بهنام لیگو (مخفف رصدخانه موج گرانشی با تداخلسنج لیزری) با آشکارسازهای دوقلو آن در واشنگتن و لوئیزیانا استفاده کردند. آلبرت اینشتین در سال ۱۹۱۶ وجود امواج گرانشی را بهطور نظری پیشبینی کرد؛ اما آنها هرگز پیشتر بهطور تجربی مشاهده نشده بودند.
دانشمندان دو دسته موج گرانشی را در سال ۲۰۱۶ شناسایی کردند که هردو براثر برخورد سیاهچالهها در میلیونها سال قبل بهوجود آمده بودند. این کشفیات جایزهی نوبل فیزیک ۲۰۱۷ را برای سه دانشمند دستاندرکار آن به ارمغان آورد.
در یک کشف شگفتانگیز دیگر در سال ۲۰۱۶، تلسکوپ فضایی هابل فوران بخار آب را از آبفشانهای واقع در قطب جنوب اروپا، قمر مشتری مشاهده کرد. ستارهشناسان پیشتر در سال ۲۰۱۲ چنین آبفشانی را شناسایی کرده بودند؛ اما در آن زمان تصور کردند که آن مشاهده اتفاقی بوده است.
اروپا قمر زحل
دانشمندان از مدتها پیش میدانستند که اقیانوسی یخی در زیر سطح اروپا قرار دارد؛ اما کشف شواهدی از فورانهای آبفشانی بدان معنا است که شاید کاوشگرها بتوانند بهطور مستقیم آب این قمر را با هدف یافتن نشانههایی از حیات میکروبی تجزیه و تحلیل کنند. فضاپیمای اروپا کلیپر (Europa Clipper) که برای پرتاب در دههی بعدی برنامهریزی شده است، این احتمالات را بررسی خواهد کرد.
اکتشافات بزرگ و وداعهای تلخ در ۲۰۱۷
۱۷ اوت ۲۰۱۷ (۲۶ مرداد ۱۳۹۶)، روز بزرگی برای ستارهشناسان بود. در آن تاریخ، دانشمندان برخورد دو ستارهی نوترونی فوقالعاده متراکم را بهکمک شناسایی امواج گرانشی و نور ایجادشده دراثر آن رویداد مشاهده کردند. درحالیکه این رصد، پنجمین مرتبهای محسوب میشد که دانشمندان امواج گرانشی را مشاهده میکردند، این نخستینبار بود که توانستند چنین رویدادهایی را ار طریق دیگر اندازهگیریها نیز شناسایی کنند.
یک همکاری بینالمللی گسترده بین رصدخانههای واقع در ایتالیا، شیلی و تلسکوپ فضایی ناسا به دانشمندان امکان داد تا سیگنال موج گرانشی را در امتداد آسمان دنبال و رویداد یادشده را با استفاده از مشاهدات نوری پیدا کنند. تیم پژوهشی موفق شد تأیید کند که برخورد ستارههای نوترونی به تولید عناصر سنگین نظیر طلا منجر شده است.
تنها چند روز بعد در تاریخ ۲۱ اوت، مردم در موزههای علم و فضاهای باز جمع شدند تا رویدادی را رصد کنند که تنها یکبار در هر قرن اتفاق میافتد: خورشیدگرفتگی سرتاسری آمریکا. این رخداد نجومی در ایران قابل مشاهده نبود؛ اما برای ساکنان آمریکا اهمیت بالایی داشت؛ زیرا واپسین خورشیدگرفتگی سرتاسری قابل رصد در تمام ایالات متحده، تقریبا یک قرن پیش در سال ۱۹۱۸ روی داده بود.
دورتر از خانه، اهالی زمین در ۲۰۱۷ شاهد پایان مأموریت کاوشگر دوستداشتنی کاسینی بودند. این فضاپیما که در سال ۱۹۹۷ پرتاب شد، از زحل و بسیاری از قمرهای آن بازدید و اطلاعات ارزشمندی را دربارهی این اجرام گردآوری کرد. کاسینی طی ۱۳ سال گردش به دور زحل، چندین قمر، آبفشانهای روی انسلادوس و دریاچههای روی تیتان را کشف کرد و توانست گنجینهای از تصاویر بینظیر را از سیارهی حلقهدار منظومهی شمسی به زمین ارسال کند.
اما هر داستان خوشی درنهایت به پایان میرسد. کاسینی پس از بیش از یک دهه ماجراجویی در اطراف زحل، تقریبا تمام سوخت خود را از دست داد و از اینرو تیم مأموریت تصمیم گرفت با کاوشگر خود وداع کند. کاسینی در تاریخ ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۷ (۲۴ شهریور ۱۳۹۶) از قصد با شیرجه درون زحل همچون شهابی درخشان در جو این سیاره سوخت و ماموریتش در فرجامی آتشین به نقطهی پایان رسید.
در اکتبر ۲۰۱۷ دانشمندان نخستین مهمان بیگانهی شناختهشده را شناسایی کردند که درحال حرکت درون منظومهی خورشیدی ما بود. تیمی از دانشمندان مسیر حرکت سنگ فضایی بیگانه را که بعدا اومواموا نامیده شد، مدلسازی کردند و بدین نتیجه رسیدند که منشا این جرم به خارج از منظومهی ما میرسد. هرچند دانشمندان از مدتها پیش نحوهی تماس احتمالی اجرام بیگانه با منظومهی خورشیدی را بهطور نظری پیشبینی کرده بودند، این نخستین بار بود که موفق میشدند چنین جرمی را رصد کنند.
خیزش و سقوط مأموریتهای بزرگ در ۲۰۱۸
۲۰۱۸ هم سالی هیجانانگیز و هم حزنانگیز برای مأموریتهای فضایی بود. در این سال، چشماندازهای شگفتانگیز جدید گشوده شد و در عین حال زمان وداع با برخی از کاوشگران دوستداشتنی قدیمی نیز فرارسید.
پس از نزدیک به ۱۵ سال گشتوگذار بر سطح سیارهی سرخ، مریخنورد آپورچونیتی سرانجام در تاریخ ۱۰ ژوئن ۲۰۱۸ (۲۰ خرداد ۱۳۹۷) ارتباطش با زمین را از دست داد. پس از ماهها انتظار برای دریافت سیگنال از مریخنورد، تیم آپورچونیتی بدین نتیجه رسید که فرصت گرانبهایش را برای همیشه از دست داده است؛ از اینرو پایان مأموریت مریخنورد را در پایان ژانویه اعلام کرد.
آپوچورنیتی و دوقلویش اسپیریت هردو در سال ۲۰۰۴ روی مریخ فرود آمدند. درحالیکه انتظار میرفت حیات دو مریخنورد تنها ۹۰ روز مریخی طول بکشد، عملکرد آنها بسیار فراتر از پیشبینیها بود. اسپریت هفت سال روی سطح مریخ دوام آورد و آپورچونیتی نیز پس از مرگ همسفرش، ۸ سال و در مجموع ۱۵ سال بر سطح مریخ زندگی کرد. آپورچونیتی طی عمر ۱۵ سالهاش، درمجموع مسافتی به طول ۴۲.۶۵ کیلومتر را بر سطح سیارهی سرخ سفر کرد و طی این مدت تحلیلهای زمینشناسی بسیار مهمی انجام داد. درنهایت، خاک سیارهی سرخ با درآغوشگرفتن آپورچونیتی به آرامگاه ابدی این مریخنورد تبدیل شد. مرگ این کاوشگر دوستداشتنی و کارکشته، اعضای تیم مأموریت و همچنین علاقهمندان به فضا را بسیار متاثر کرد.
در همان سالی که آپورچونیتی از دست رفت، مأموریت تلسکوپ فضایی کپلر نیز به پایان رسید و دوستداران فضا شاهد پایان یک مأموریت نمادین دیگر بودند. این شکارگر سیارات فراخورشیدی در سال ۲۰۰۹ پرتاب شد تا سیاراتی را پیدا کند که فراتر از منظومهی شمسی درحال گردش به دور ستارهی خودشان هستند. هرچند کپلر در سال ۲۰۱۳ با نقصی فنی مواجه شد و مأموریت اولیهاش دراثر آن به پایان رسید، دانشمندان توانستند مجددا کنترل تلسکوپ را دردست بگیرند و آن را وارد مرحلهی دوم حیاتش کنند.
زمانیکه مأموریت کپلر بهدلیل اتمام سوخت در نوامبر ۲۰۱۸ به پایان رسید، این تلسکوپ فضایی تعداد خیرهکنندهی ۲۶۸۲ سیارهی فراخورشیدی را طی دو ماموریتش کشف کرده بود. علاوه بر این، هماکنون صدها سیارهی فراخورشیدی احتمالی دیگر نیز وجود دارند که بهدست کپلر شناسایی شدهاند؛ اما تأیید قطعی وجود آنها نیازمند مشاهدات بعدی است.
پیش از آنکه مرگ کپلر فرابرسد، جانشین آن قبلا در آوریل ۲۰۱۸ پرتاب شده و کارش را آغاز کرده بود. ماهواره نقشهبردار فراخورشیدی گذران (TESS) همچون سلف خود با هدف یافتن سیارات فراخورشیدی طراحی شده است. این تلسکوپ طی دو سال نخست فعالیتش که تا تابستان ۲۰۲۰ طول میکشد، هردو نیمکرهی آسمان را رصد میکند. تس هماکنون در پایان سال نخست ماموریتش ۲۸ سیارهی فراخورشیدی تأییدشده و ۹۹۳ سیارهی احتمالی را شناسایی کرده است که برخی از آنها ظاهرا در منطقهی بهاصطلاح سکونتپذیر واقع شدهاند.
اگر خوششانس باشیم، دادههای ارزشمندی که بهدست هردو تلسکوپ تس و کپلر جمعآوری شدهاند، درنهایت مسیر تلسکوپ فضایی جیمز وب را برای انجام پژوهشهای علمی دقیقتر هموارتر خواهند کرد. انتظار میرفت جیمز وب در سال ۲۰۲۱ پرتاب شود و علاوه بر وظایف دیگرش، جو سیارات فراخورشیدی را بررسی کند تا دربارهی این جهانهای احتمالا سکونتپذیر اطلاعات بیشتری بهدست آورد.
۲۰۱۹: گشودن دریچهای تازه در آسمان
دانشمندان واپسین سال دههی ۲۰۱۰ را با یک پرواز گذری شگفتانگیز در مسافتی فوقالعاده دور آغاز کردند. فضاپیمای نیوهورایزنز در نخستین دقایق سال جاری میلادی به وقت آمریکای شمالی از کنار یک جرم دورافتاده واقع در کمربند کویپر بهنام آلتیما تولی (2014 MU69) گذر کرد. این سنگ فضایی که اکنون بهطور رسمی آروکوت (Arrokoth) نامیده میشود، ساختاری دوتایی دارد و در فضای سرد و تاریک لبهی منظومهی شمسی درحال چرخش است. اکنون، دانشمندان تیم نیوهورایزنز درتلاش هستند تا دریابند آیا فضاپیما میتواند از کنار جرم دیگری پرواز کند یا نه.
امسال یک فضاپیمای دیگر نیز ملاقات شگفتانگیزی را با سنگی فضایی ترتیب داد. فضاپیمای ژاپنی هایابوسا ۲ (Hayabusa2) که با آغاز سال درحال گردش به دور سیارکی بهنام ریوگو (Ryugu) بود، با گذشت زمان موفق شد دو نمونه را از سطح این جرم برداشت کند که جمعآوری یکی از آنها مستلزم ایجاد دهانهای مصنوعی روی سیارک بود. کاوشگر ژاپنی اکنون در مسیر بازگشت به زمین است و سال آینده به خانه خواهد رسید. در سوی دیگر، یک مأموریت سیارکی مشابه بهنام اسیریس رکس (OSIRIS-Rex) از سوی ناسا درحال انجام است. این کاوشگر سالها زمان صرف مطالعهی سنگ فضایی خود کرده و درتلاش برای یافتن بهترین شیوهی برداشت نمونه از آن بوده است.
در ماه آوریل گروهی بینالمللی از دانشمندان نخستین تصویر ثبتشده از سیاهچاله را منتشر و دوستداران دنیای علم را در سرتاسر جهان شگفتزده کردند. تحقق این دستاورد مستلزم تبدیل تمام زمین به تلسکوپی عظیم بهنام ایونت هورایزن تلسکوپ (Event Horizon Telescope) و پردازش حجم غیرقابلتصوری از دادهها بود. تیم پژوهشی تصویری را از سیاهچالهی واقع در مرکز کهکشان مسیه ۸۷ منتشر کرد. دانشمندان همچنین دادههایی را از ساختاری مشابه در قلب کهکشان راه شیری پردازش کردند.
نظر شما کاربران زومیت چیست؟ کدام رویداد نجومی در دههای که گذشت، شما را بیش از همه شگفتزده کرد؟
نظرات