راهنمای بقا؛ چگونه میتوان از برخورد سیارکی قاتل جان سالم بهدر برد؟
بیایید برای یک لحظه تصور کنید که میخواهید در کنار دایناسورها اتراق کنید؛ اما نه هر دایناسوری بلکه درصدد حضور در نزدیکی مشهورترین و البته هراسانگیزترین انواع آنها هستید. بدین منظور، شمارهگیر ماشین زمان را به ۶۶/۵ میلیون سال قبل میچرخانید و به دورهی کرتاسهی پسین سفر میکنید.
اکنونی به دنیایی وارد شدهاید که در آن تیرانوسوروس، تریسراتوپس را شکار میکند و با آلاموسور، یکی از بزرگترین موجوداتی که تاکنون روی زمین قدم گذاشته است، ملاقات میکنید. در این دنیا، دایناسوری تانکمانند بهنام آنکیلوسور وجود دارد که دشمنان را با دم نابودگر خود درهممیکوبد. همچنین، بهمحض آنکه در شبی ویژه در چادر خود مستقر شوید، میتوانید ستارهای کاملا جدید را در نیمکرهی شمالی آسمان ببینید.
ستارهی جدید نه چشمک خواهد زد، نه شعلهور خواهد شد و نه درخششی در امتداد افق خواهد داشت؛ بلکه با حالتی ثابت و نورانی همانند تمام دیگر ستارگان بهنظر خواهد آمد. بااینحال، اگر چند ساعت بعد دوباره به آن نگاه بیندازید،، ممکن است تصور کنید قدری روشنتر بهنظر میآید. اگر شب بعد ستارهی جدید را دوباره زیر نظر بگیرید، آن را نورانیترین ستاره در آسمان خواهید دید. سپس درخشش ستاره از سیارهها و بعدا از ماه و حتی خورشید بیشتر خواهد شد. درنهایت، ستاره از جو عبور، به زمین اصابت و ۱۰۰ میلیون برابر بیشتر از بزرگترین بمب هیدروژنی منفجرشده تاکنون، انرژی آزاد خواهد کرد. پیش از وقوع این لحظه، ممکن است بخواهید چادر خود را جمع و احتمالا به سمت دیگر سیاره نقلمکان کنید.
روزی که سیارک چیکسولوب به ناحیهای برخورد کرد که اکنون شهری کوچک در شبهجزیرهی یوکاتان مکزیک است، مهمترین لحظه در تاریخ حیات روی سیارهی ما رقم خورد. در یک میلیاردم ثانیهی پیشاتاریخی، حکمرانی دایناسورها بهپایان رسید و ظهور پستانداران آغاز شد. این برخورد نهتنها نابودی تمام دایناسورها بهجز معدود پرندگان لانهگزین در زمین را بهدنبال داشت، بلکه تکتک پستانداران خشکیزی بزرگتر از راکون را به کام مرگ کشاند. در یک چشمبرهمزدن، زمین یکی از آخرالزمانیترین دورههای تاریخ خود را آغاز کرد. اما آیا در چنین لحظهای امکان زندهماندن وجود داشت؟ شاید.
چارلز باردین، دانشمند اقلیمشناس در مرکز ملی پژوهشهای جوی که بهتازگی سقوط سیارک چیکسولوب را برای نشریهی مقالات آکادمی ملی علوم ایالات متحده آمریکا (PNAS) مدلسازی کرد، میگوید اگر در قاره و محیط مناسب مستقر شوید و در زمان درست بهدنبال نوعی پناهگاه مناسب در ارتفاعات مناسب باشید، ممکن است شانس با شما یار باشد. البته حتی اگر در زمان برخورد در سمت مخالف زمین باشید (که تنها راه برای زندهماندن احتمالی است)، همچنان بنابر توصیهی باردین باید سریع اقدام کنید. بهمحض آنکه صدای غرش ناشی از شکستهشدن دیوار صوتی را شنیدید (نگران نباشید زیرا این صدا در سمت دیگر جهان نیز قابل شنیدن خواهد بود)، بلافاصله خودتان را به سطحی مرتفع برسانید و پناهگاهی زیرزمینی پیدا کنید.
در یک میلیاردم ثانیهی پیشاتاریخی، حکمرانی دایناسورها بهپایان رسید و ظهور پستانداران آغاز شد
ممکن است صدا برایتان قدری هراسناک باشد. بااینحال، اگر در سمت مخالف سیاره باشید (که قطعا باید همانجا باشید)، چرا باید از سیارکی به اندازهی یک شهر که در فاصلهی ۱۶ هزار کیلومتری سقوط میکند، پناه بگیرید؟ شما اولین نفر نیستید که سیارک را دستکم میگیرید. خطر فاجعهبار ناشی از سیارکها تا پیش از جنگ جهانی اول بهخوبی درک نشده بود. تا پیش از آن، اغلب ستارهشناسان با خوشخیالی تصور میکردند که وقوع برخوردهای عظیم نظیر چیکسولوب بهسادگی امکانپذیر نیست.
وقتی گالیله در سال ۱۶۰۹، تلسکوپ خود را به سمت ماه نشانه گرفت و موفق شد دهانههای کاملا دایرهای حاکم بر توپوگرافی آن را کشف کند، چگونگی تشکیل دهانهها، ذهن ستارهشناسان را به خود مشغول کرد. برخی از آنها نظیر فرانتس فون گروتیشن، دانشمند آلمانی اوایل قرن نوزدهم، برخوردهای سیارکی را بهعنوان یک عامل پیشنهاد دادند. بااینحال، اکثرا این نظریه را براساس یک واقعیت ساده و فوقالعاده گمراهکننده رد کردند: دهانههای ماه تقریبا دایرههای کامل هستند و هرکس که تیری در تاریکی رها کرده است، میتواند بگوید آثار برخورد نباید اینگونه به نظر بیایند و درعوض کشیده، بیضیشکل و نامنظم خواهند بود هرچند گروتیشن بهدرستی عامل اصلی را پیدا کرد، با طرح این ادعا که گاوهایی را نیز درحال چرا در چمنزارهای دهانههای ماه دیده است، به تأیید نظریهی خود کمکی نکرد. با گمراهشدن بیشتر هر نظریهپرداز، ستارهشناسان نمیتوانستند علت واقعی شکلگیری گودالهای ماه را پیدا کنند. درنتیجه بهمدت ۳۰۰ سال، اغلب ستارهشناسان و فیزیکدانان بر این باور بودند که اول گاوها در چمنزارهای ماه نمیچرند و دوم بهجای شهابسنگها، آتشفشانهای قمری چهرهی ماه را دگرگون کردهاند.
سپس در اوایل دههی ۱۹۰۰، نیکولای موروزوف، ستارهشناس روسی با مشاهدهی مواد منفجرهی قدرتمندی که تازه ساخته شده بودند، به کشف نسبتا حیرتآوری دست یافت: انفجارهای بزرگ از جهات مختلف با سنگهای پرتابشده متفاوت هستند؛ اما ترسناکترین شباهتشان (دستکم برای تداوم حیات گونههای ما) این است که فارغ از زاویهی برخورد، دهانههای دایرهای بهجا میگذارند. آنطور که موروزوف در سال ۱۹۰۹ پس از انجام مجموعهای از آزمایشها نوشت، برخوردهای سیارکی همانند سقوط نارنجکهای جنگی روی زمین سست، گردوخاک اطراف را فارغ از حرکت انتقالی خود به تمام جهات کنار خواهند زد.
پیش از کشف موزوروف، ستارهشناسان میدانستند که سیارکها میتوانند ویرانگر باشند. نیتان شالر، رئیس مدرسهی علمی لارنس هاروارد و طرفدار نظریهی آتشفشان در سال ۱۹۰۳ نوشت «سقوط شهابوارههای درخشان (آذرگوی) حتی با قطر ۱۶ کیلومتر، برای ازبینبردن حیات آلی زمین کافی خواهد بود.» بااینحال، اکثرا اعتقاد داشتند که برخورد سیارک به زمین رویدادی بهکلی نظری است؛ زیرا همانطور که شالر در دفاع از نظریهی آتشفشان اشاره کرد، خود وجود بشریت ثابت میکند که این نوع برخوردها نمیتوانستهاند اتفاق افتاده باشند.
اما محاسبات موروزوف وضعیت را تغییر داد. بهمحض آنکه منشاء واقعی چالههای ماه را بدانید، نیاز نیست که ستارهشناس یا حتی صاحب تلسکوپ باشید تا به این نتیجهی هوشیارانه برسید که سیارکها دارای پتانسیل آخرالزمانی هستند و برخورد آنها اجتنابناپذیر است.
شالر از یک جهت در اشتباه بود. سیارکی تقریبا به همان اندازه که او توصیف کرد، واقعا به زمین برخورد کرد و گونههای غالب سیاره را از بین برد. این برخورد فقط بهجای نابودی انسانها، مسیری تکاملی را برای پستانداری جفتدار و هماندازهی حشرهخوار باز کرد تا درنهایت بخزد، راه برود و به فکر سفر به آخرالزمان بیفتد.
ممکن است فکر کنید بقای اجداد حشرهخوارمانند شما ثابت میکند که پستانداری با مغز بزرگتر همانند خودتان، خوششانستر خواهد بود. متاسفانه، حشرهخوار از شماری از ویژگیهایی سازگار با آخرالزمان برخوردار بود که انسانها امروزه آنها را از دست دادهاند. حشرهخوار میتوانست با تغذیه از حشرات زنده بماند، در زیر زمین از گرما پناه بگیرد و دارای خز بود تا درطول دههی یخبندان بعدی خود را گرم نگاه دارد. شما میتوانید از برخی از راهبردهای بقای حشرهخوار کپیبرداری کنید. میتوانید در زیر زمین پناه بگیرید و رژیم غذایی خود را گسترده کنید؛ اما تکامل، شما را از دیگر ویژگیها محروم کرده است و احتمالا وقتی آن ستارهی چشمکزن با سرعت تقریبا ۲۰ کیلومتر بر ثانیه به جو زمین وارد میشود، انگشتان شست مخالفتان برای نجات شما کافی نخواهند بود.
در برخوردهایی با این سرعت، جو زمین همانند آب رفتار میکند. سنگهای فضایی کوچکتر که شهاب نامیده میشوند، همانند سنگریزههای پرتابشده به سمت برکه، به جو اصابت میکنند و سرعتشان خیلی زود در ارتفاعات بالا کاهش مییابد. شهابها یا دراثر اصطکاک با هوا میسوزند یا سرعت حد آنها در ارتفاع پایین به زیر ۲۷۰ کیلومتر بر ساعت کاهش مییابد. اما سیارک کوهپیکر چیکسولوب همانند افتادن تختهسنگ در برکه به جو زمین اصابت و با حفظ سرعت خود تا زمان برخورد، در کمتر از سه ثانیه در کل ۹۶ کیلومتر جو سقوط میکند. سیارک برفراز آمریکای مرکزی میغرد و چنان صدای مهیبی ایجاد میکند که در سرتاسر قارهها قابل شنیدن است.
خطر فاجعهبار ناشی از سیارکها تا پیش از جنگ جهانی اول بهخوبی درک نشده بود
چیکسولوب چنان سریع سقوط میکند که هوا توان فرار از آن را ندارد. حرارت هوا تحت فشردگی شدید تقریبا در آن واحد به هزاران درجه افزایش مییابد. پیش از آنکه حتی سیارک از راه برسد، هوای فشرده و فوقداغ، بخش اعظمی از دریای کمعمقی را بخار میکند که در کرتاسهی پسین، یوکاتان را پوشانده است. چند میلیثانیه بعد، سنگ قاتل درون آنچه باقی مانده، سقوط و با سرعت بیش از ۱۶ کیلومتر بر ثانیه به سنگ بستر اصابت میکند. در این لحظه، چند فرایند تقریبا همزمان اتفاق میافتد.
اول، شهاب برخوردی چنان فشار زیادی به خاک و سنگ وارد میکند که نه باعث شکستن و نه خردشدن آنها میشود؛ بلکه مواد درعوض همانند مایعات جریان مییابند. این تأثیر شدید درواقع تجسم تشکیل دهانه را آسانتر میکند؛ زیرا حرکات موجی زمین، تقریبا بهطور دقیق پاشش دوگانهی آب دراثر نوعی شیرجه بهنام کنونبال (حالتی که شناگر با بغلکردن پاها در آب میپرد) در استخر را بازسازی میکند. پس از پاشش اولیه در تمام جهات، پاشش ثانویهی عمودی در زمانی بهوقوع میپیوندد که حفرهی ایجادشده توسط جسم برخوردی به سطح بازمیگردد.
در استخر شنا، کل فرایند مورد اشاره در چند ثانیه اتفاق میافتد؛ درحالیکه رخدادن آن در چیکسولوب تقریبا ۱۰ دقیقه طول میکشد؛ اما این تفاوت، تابع مقیاس و نه سرعت است. سد اولیهی زمین که در لحظهی پرتاب به بیرون کنده میشود، بیش از ۳۲ کیلومتر ارتفاع دارد. حفرهی ناپایدار تقریبا به گوشتهی زمین نفوذ میکند و وقتی به شکل «پاشش عمودی» ثانویه به سطح بازمیگردد، سطح زمین با سرعت بیش از ۱۶۰۰ کیلومتر بر ساعت به ارتفاعات فراتر از کوه اورست میرسد. در عرض چند دقیقه، این کوه در یک سری انفجارهای ثانویه تقریبا بهطور کامل فرومیپاشد؛ اما تپهای کوچکتر بهنام «حلقهی نوک» دهانه بهجا میگذارد. این همان سازندی است که ناظران اولیهی ماه را بسیار گیج کرده بود.
دقیقا در همان زمان که سیارک به یوکاتان برخورد و فشار خود را به سنگ بستر وارد میکند، انرژی جنبشی یک سنگ ۷/۵ میلیارد تنی را که با سرعت ۱۶ کیلومتر بر ثانیه در حرکت است، در یک لحظه به گرما تبدیل میکند. اما چرا برخورد یک سنگ به سنگی دیگر که به تولید گرما منجر میشود، بهطور مشخص ملموس نیست؟ زیرا ما معمولا با انرژی جنبشی در این مقیاس سروکار نداریم. اما ازنظر ترمودینامیکی، گرما صرفا جنبش مولکولها است. هرچه مولکولها جنبشیتر باشند، دما بیشتر میشود. شما میتوانید مولکولهای یک جسم را به روشهای مختلف به جنبش درآورید؛ اما معمولا با اصابت فیزیکی این کار را انجام میدهیم. بههمین دلیل، چکش پس از ضربهزدن به میخ گرم میشود. بااینحال درحالیکه نوسان چکش، تقریبا ۰/۰۰۰۱ کیلوژول انرژی آزاد میکند، جسم برخوردی چیکسولوب، آزادسازی نزدیک به ۱٬۳۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ کیلوژول انرژی را بهدنبال دارد. این انرژی جنبشی منتقلشده توسط سیارک به سنگ، خاک و هوا، مولکولها را بهحدی به جنبش درمیآورد که دمای آنها از حرارت سطح خورشید فراتر میرود.
گرما، الکترونها را از اتمها جدا و هوا را به تودهی آتشین درحال انبساطی از پلاسما و تقویتشده با سنگهای بخارشدهای یونیزه میکند که همگی در سرعت مافوقصوت منفجر شدند. هوای گرمشده و بهسرعت درحال انبساط و تبدیل تقریبا آنی سنگهای جامد به گاز، با موج ضربهای خود سیارک ترکیب میشوند تا یک موج انفجاری انبوه از فشار را تشکیل دهند که با سرعت بیش از ۱۶۰۰ کیلومتر بر ساعت به سمت بیرون گسترش مییابد.
الیزابت سیلبر، دانشمند سیارهای در دانشگاه وسترن و نویسندهی مقالهای با عنوان «فیزیک امواج ضربهای تولیدشده توسط شهاب در جو زمین» در «نشریهی پیشرفت در پژوهشهای فضایی»، تنها رویداد قابل مقایسه با برخورد سیارکی را انفجار هستهای در عمق کم میداند. هرچند بهگفتهی او بسته به اندازهی شهابها، انرژی مرتبط با برخورد آنها میتواند بسیار بیشتر باشد. در این مورد، انرژی ۱۰۰ میلیون برابر بیشتر بود. اگر چیکسولوب امروز به همان نقطه اصابت کند، موج انفجار موجب مرگ ساکنان تگزاس، کر شدن ساکنان نیویورک و شکستهشدن شیشههای پنجره در بوئنوس آیرس خواهد شد.
سیارک، زمین را همانند زنگ به صدا درمیآورد. امواج در پوستهی زمین با سرعت چهار کیلومتر بر ثانیه از ناحیهی برخورد دور میشوند. این امواج سپس موجب لغزیدن گسلها و وقوع زمینلرزه در سرتاسر قارهها خواهند شد. اگر در سمت دیگر سیاره باشید، میتوانید ۳۰ دقیقه پس از برخورد، اثرات لرزش زمین را احساس کنید. از کرانههای هر تودهی آبی بزرگ دور شوید؛ زیرا زمینلرزه در آن نقاط میتواند شکلگیری امواج سیش سونامیمانند را حتی در فیوردها یا دریاچهها بهدنبال داشته باشد.
انرژی جنبشی منتقلشده توسط سیارک به سنگ، خاک و هوا، مولکولها را بهحدی به جنبش درمیآورد که دمای آنها از حرارت سطح خورشید فراتر میرود
برخورد سیارک موجب وقوع سونامیهایی به بلندی آسمانخراشها میشود. نخستین سونامی ظرف مدت یک ساعت به خطوط ساحلی خلیج مکزیک برخورد میکنند. امواجی به بلندی ۱۸۰ متر تا احتمالا ۳۰۰ متر به مناطقی برخورد میکنند که اکنون جزو مکزیک و جنوب ایالات متحده هستند و تا دهها کیلومتر از نواحی داخل این کشورها را غرق در آب میکنند. امواج، جریان رودخانهها را بهطور موقت وارونه میکنند و مانند امواج جزومدی مرتفع، بستر آنها را بهسرعت بالا میآورند.
سونامیها با اصابت به ساحل شرقی ایالات متحده در همانجا بهپایان میرسند و ۶ ساعت پس از برخورد، با تشکیل امواج سهمگین ۱۸۰ متری در اروپا، آفریقا و سواحل مدیترانه، به بالاترین حد میرسند. ظرف مدت ۱۵ ساعت پس از برخورد، امواج به تمام خطوط ساحلی سیاره میرسند. بسته به توپوگرافی محلی، اقیانوس هرچیز را در مسیر خود جارو میکند و وقتی سرانجام آب عقبنشینی کند، آنها را به درون دریا میکشاند.
این سونامیها راهبرد بقای شما را بهشدت پیچیده میکنند؛ زیرا در زمان اصابت سیارکهای بسیار بزرگ، نزدیکی به خطوط ساحلی ازطرف دیگر ایدهای مناسب بهشمار میآید. اقیانوس با تعدیل نوسانات شدید دمایی ناشی از برخورد سیارکهای عظیم، همچون عایقی بسیار بزرگی برای زمین عمل میکند. در مورد چیکسولوب، نوسان با گرما آغاز میشود.
وقتی سنگ بزرگ به زمین اصابت میکند، ضربهی آن موجب پاشش ۲۵ تریلیون تن از مواد زمین میشود. سیارک، این مواد را در مسیرهای بالستیک و برخی را در سرعتهایی فراتر از سرعت فرار زمین پرتاب میکند. سنگهای پرتابشده با خروج از کشش گرانشی زمین، یا بهدور خورشید میچرخند یا بهعنوان شهاب روی دیگر قمرها یا سیارهها سقوط میکنند. بااینحال، بخش اعظم بقایای خارجشده، ظرف مدت یک ساعت به زمین بازمیگردند. این تکههای شیشهمانند بهنام تکتیت که برخی به بزرگی اتوبوس مدرسه اما اکثرا بهاندازهی تیله هستند، با سرعت بین ۱۶۰ تا ۳۲۰ کیلومتر بر ساعت پیدرپی در مقادیر کشنده روی زمین میافتند. فارغ از اینکه در این زمان در کجای زمین حضور دارید، باید پناهگاهی برای در امان ماندن از این رگبار آتشین پیدا کنید.
- سیارک قاتل دایناسورها، موجب ظهور جنگلهای آمازون شد
- گردوغبار سیارک کشفشده در دهانهای برخوردی، پرونده انقراض دایناسورها را میبندد
باردین، غار را پیشنهاد میدهد. اما گلولههای شیشهای برای کشتن شما لازم نیست به شما برخورد کنند. همانطور که آنها سقوط میکنند، اصطکاکشان با جو درمجموع تابش گرمایی کافی برای ایجاد آتشسوزی در سرتاسر جهان را ساطع میکند. براساس برخی برآوردها، گرمای بههم پیوستهی بقایای بازگشتی با حرارت اجاق گازی خانگی برابری میکند که برای جوشاندن تنظیم شده است. درنتیجه، اغلب درختان جهان میسوزند. احتمالا بههمین دلیل، تنها گونههای پرندهای که از برخورد سیارک جان سالم بهدر میبرند، آنهایی هستند که در زمین لانه میسازند. از بین چند حیوان بزرگتر خشکی که از خطر انقراض در امان میمانند، تقریبا همگی صاحب نوعی وسیله برای فرار از گرما هستند. آنها یا میتوانند مانند پستانداران کوچک، مارها و مارمولکها زیر زمین پناه بگیرند یا همچون تمساحها یا لاکپشتها به درون آب بگریزند. این نشان میدهد که حتی اگر در سمت دیگر جهان حضور داشته باشید، باید پناهگاهی برای در امان ماندن از طوفان گرمای اولیه پیدا کنید. بدین منظور، باردین غار عمیق را پیشنهاد میدهد.
در زمان برخورد، تنها با حضور در جزایر استوایی نظیر ماداگاسکار، هند و اندونزی شانس زندهماندن خواهید داشت
در واپسین سری از بدشانسی برای دایناسورها (و شما)، برخورد چیکسولوب در ناحیهای غنی از نفت و گوگرد اتفاق میافتد. برخورد سیارک، صد میلیارد تن گوگرد بخارشده و حجم آبی بهاندازهی ۱۰ هزار دریاچهی سوپریور (بزرگترین دریاچهی آب شیرین جهان) را به جو پرتاب میکند. سپس گوگرد و آب فشرده، ابرهای طوفانی عظیم را شکل میدهند و بهصورت سیلی از باران اسیدی به زمین بازخواهند گشت. در عرضهای جغرافیایی بالاتر، طوفانهای گسترده روزانه دهها متر برف روی زمین انباشته میکنند. اما این طغیان آبی چندان طول نخواهد کشید؛ زیرا علاوه بر آب، چیکسولوب حجم نفتی بهاندازه ۱۵۰ استادیوم فوتبال را از سنگ بستر یوکاتان تبخیر و با قدرت به بیرون میافکند. این نفت سپس بهعنوان لایهای دودهگرفته در استراتوسفر متراکم میشود و همچون پوششی از رنگ سیاه زمین را میپوشاند. تودهی کربن برخلاف گوگرد و دود آتشسوزی، بالاتر از لایهی ابرها میچرخد و از اینرو بهشکل باران به زمین بازنمیگردد. مشکل همینجا است. این لایهی سیاه پابرجا باقی میماند و بهمدت دستکم سه سال، مقدار نور رسیده از خورشید به زمین را تا ۹۰ درصد کاهش میدهد. بنابراین، بهدنبال موج گرمای اولیهای که توسط تکتیتهای بازگشتی ایجاد شد، بخبندان شدید و طولانیمدت از راه میرسد. دمای جهانی بهطور متوسط تقریبا ۱۰ درجهی سانتیگراد افت میکند. تنها مکانهای روی زمین برای فرار از سرما، جزایر استوایی نظیر ماداگاسکار، هند (در آن زمان جزیره بود) و اندونزی است. نهتنها در این مکانها بیشترین شانس را برای یافتن غذا خواهید داشت، بلکه براساس مدلهای اقلیمی، این جزایر استوایی ازجمله معدود مناطق روی زمین هستند که به دریافت آب شیرین ادامه میدهند. در سرمای جهانی، تبخیر تقریبا متوقف میشود و درنتیجه بارندگی تا ۸۰ درصد کاهش مییابد. بهجز این جزایر استوایی، تقریبا هر نقطهی دیگر روی زمین خشک و به بیابان تبدیل میشود.
جزایر استوایی شبیه به بهشت نیستند و صرفا ممکن است مامنی آخرالزمانی باشند. ضدآفتاب را کنار بگذارید و غذای اضافی جمع کنید. این جزایر بهسختی ۱۰ درصد از نور معمول خود را از خورشید میگیرند و برای ماندن بالاتر از سطح بیابانزایی، بهندرت بارندگی کافی دریافت میکنند. در این محیط سرد و کمنور، اغلب زنجیرههای غذایی فرو میپاشند.
اما برخی پابرجا میمانند. شواهد فسیلی نشان میدهد که اکوسیستمهای آب شیرین درمیان بهترینها قرار دارند؛ درنتیجه ازنظر جستجوی غذا، نزدیکی به رودخانه یا مصب بهترین گزینهی مطلوب شما محسوب میشود. درآنجا میتوانید لاکپشت، تمساح و مقداری ماهی برای خوردن پیدا کنید. جانوران ساکن در رسوبات نظیر صدفها، حلزونها و سختپوستان کوچک نیز عملکرد خوبی برای سازگاری با محیط پسابرخورد دارند. بااینحال، باردین در مورد هرگونه سفر توسط افراد ناآگاه هشدار میدهد. بهگفتهی او بهمنظور آنکه شانسی برای زندهماندن داشته باشید، باید چیزی برای گرم نگاهداشتن خود و دستکم ۶ سال ذخیرهی غذا بیاورید.
اما اگر نمیتوانید منصرف شوید، پس دستکم یک جزیرهی استوایی کوهستانی نظیر اندونزی امروزی پیدا کنید. آنجا دما قابل تحمل است، دستکم اندکی باران میبارد و میتوان غار عمیق پیدا کرد. آنگاه میتوانید از باران تکتیتها و گرمای سوزان پناه بگیرید و شاید در رودخانهها و دریاچهها چیزی برای خوردن پیدا کنید. فقط در جستجوی نومیدانهی خود برای غذا از شکار موجودات حشرهخوارمانند چشمپوشی کنید. معلوم نیست چه تعداد از آنها از برخورد چیکسولوب جان سالم بهدر بردند؛ از اینرو خوردن این غذای اشتباهی ممکن است برخی پیامدهای نسبتا ناخواسته برای سایر بشریت بهدنبال داشته باشد.
نظرات