داستان صورتهای فلکی؛ از افسانه تا تاریخ
صورتهای فلکی، گروهی از ستارگان هستند که الگوهایی ساختگی را در آسمان شب شکل میدهند. این ستارهها فقط از دید ساکنان سیارهی زمین در کنار یکدیگر قرار دارند و به صورت فیزیکی در فضا با هم مرتبط نیستند. با این وجود، صورت های فلکی ابزاری سودمند برای یادگیری چینش ستارهها در آسمان هستند.
صورتهای فلکی هزاران سال است که بخشی از تاریخ بشر هستند و برای مسیریابی، تعیین زمان و داستانسرایی مورد استفاده قرار گرفتهاند. آنها براساس افسانهها، اسطورهها و باورهای فرهنگی تمدنهای گوناگون در طول تاریخ نامگذاری شدهاند.
نخستین نمونهها از نقشههای صورتهای فلکی مربوط به بینالنهرین باستان در هزارهی دوم پیش از دوران کنونی (پ.د.ک) هستند. این صورتهای فلکی اولیه برای دنبال کردن حرکات ستارگان و سیارات، که بنابر تصور مردم آن روزگار، نقش مهمی در زندگی روزمرهشان داشتند، استفاده میشدند.
در گذر زمان، تمدنهای گوناگون از سراسر دنیا، نقشههای متفاوتی از صورتهای فلکی و داستانهای آنها توسعه دادند. گاهی نام ایزدان خود را بر آنان مینهادند و گاهی قهرمانان اساطیری خود را در آنها میدیدند.
یونانیان باستان که به مطالعهی صورتهای فلکی علاقهمند بودند، با گروهبندی ستارگان و نامگذاری آنها بنابر داستانهای فرهنگ خود، نقشهی کاملی از آسمان شب تهیه کردند که نسل به نسل منتقل شد و بعدها توسط فرهنگهای گوناگونی چون روم باستان، اعراب و حتی چینیها مورد استفاده قرار گرفت.
با پیشرفت فناوری و رشد دانش ستارهشناسی، ستارهشناسان نقشههای دقیقتر و پر جزئیاتتری تدوین کردند. در سدهی دوم دوران کنونی (د.ک)، بَطلَمیوس، ستارهشناس یونانی، بیش از ۱۰۰۰ ستاره و ۴۸ صورت فلکی را در کتاب خود به نام «المَجِسطی» فهرست کرد. این فهرست، بیش از ۱۴۰۰ سال توسط ستارهشناسان ملل گوناگون مورد استفاده بود و مبنای تهیهی نقشههای صورتهای فلکی قرار میگرفت.
در عصر اکتشاف، در سدههای ۱۵ و ۱۶ د.ک، دریانوردان برای جهتیابی، به نقشههای صورتهای فلکی وابسته بودند. جهتیابی با استفاده از ستارگان، به کاوشگرانی چون کریستف کلمب و فردیناند ماژلان امکان کشف سرزمینهای نو و ایجاد مسیرهای بازرگانی جدید را داد.
اختراع تلسکوپ در سدهی ۱۷ و ۱۸ د.ک، مطالعهی صورتهای فلکی را دگرگون کرد. ستارهشناسان با کمک تلسکوپ میتوانستند ستارگان و سایر اجرام آسمانی را با جزئیاتی که پیش از آن ممکن نبود، مشاهده کنند؛ که این منجر به کشف ستارهها، سیارات و پدیدههای آسمانی جدیدی شد. این اکتشافات منجر به تولید نقشههای دقیقتر و پر جزئیاتتری از صورتهای فلکی شد که در نهایت درک جدیدی از آسمان شب را فراهم میکرد.
در سدهی ۱۹ و ۲۰ د.ک، اختراع عکاسی بُعد جدیدی به پژوهشهای ستارهشناسی افزود. دانشمندان میتوانستند از آسمان شب عکس بگیرند و بعدا آنها را با دقت بیشتری بررسی کنند.
در دوران حاضر نیز، صورتهای فلکی همچنان نقش خود را در ستارهشناسی و کاوش فضا ایفا میکنند. دانشمندان از صورتهای فلکی برای نشانهگذاری اهداف رصدی استفاده میکنند.
با وجود پیشرفتهای فناوری، صورتهای فلکی همچنان جایگاه ویژهای در تمدن بشری دارند. بسیاری از فرهنگها هنوز افسانههای مربوط به صورتهای فلکی را بازگو میکنند و آنها از سوژههای محبوب در هنر و ادبیات هستند.
امروزه، مردم در سراسر سیارهی زمین میتوانند به آسمان بالای سرشان نگاه کنند و از تماشای همان صورتهای فلکی که هزاران سال بشر را مجذوب خود کردهاند، شگفت زده شوند. بنابراین صورتهای فلکی، نقش مهمی در ایجاد و حفظ پیوند میان ما و میراث فرهنگی نیاکانمان ایفا میکنند.
خط داستانی اصلی؛ سرگذشت صورتهای فلکی امروزی
ریشههای صورتهای فلکی در دوران پیش از تاریخ را میتوان تا نخستین تمدنهای انسانی دنبال کرد. انسانها آسمان را تماشا میکردند و الگوهایی در میان ستارگان میدیدند. این الگوها برای مقاصد مختلفی چون جهتیابی، زمانسنجی و داستانسرایی استفاده میشدند. از حرکت ستارگان در آسمان برای پیشبینی تغییر فصول استفاده میشد که برای فعالیتهایی مانند شکار، کشاورزی و سایر امور روزمره اهمیت داشت.
نخستین نشانهها از صورتهای فلکی، با قدمتی ۱۷ هزار ساله در غار لاسکو در فرانسه کشف شدهاند. این غارنگارهها، شامل تصاویری از جانوران مختلفاند که صورتهای فلکی گاو، شکارچی و خوشهی ستارهای پروین را مجسم میکنند.
به نظر میرسد مردم باستانی، از ستارهها برای قصهگویی و انتقال باورهای فرهنگی استفاده میکردهاند. بسیاری از تمدنها، افسانهها و داستانهایی دارند که پیرامون ستارهها و صورتهای فلکی شکل گرفتهاند. برای نمونه، بومیان استرالیا، سنتی غنی از قصهگویی با پیوندهای عمیق با ستارهها و صورتهای فلکی دارند.
بینالنهرین؛ ظهور صورتهای فلکی
بینالنهرین که روزگاری در مرزهای کنونی کشورهای عراق، ایران، سوریه و ترکیه قرار داشت، خاستگاه برخی از کهنترین تمدنهای بشری بود. مردم بینالنهرین باستان، شامل سومریها، آکِدیها، آشوریها و بابِلیها، در رصد آسمان شب مهارت داشتند و مشاهدات خود را ثبت میکردند. آنها شیوهی پیچیدهای از طالعبینی توسعه داده بودند و از آن برای پیشبینی رویدادهای آینده و تصمیمگیریهای مهم استفاده میکردند. همچنین صورتهای فلکی خلق کردند که نماد ایزدان، ایزد بانوان و دیگر شخصیتهای افسانهای آنها بود.
بعضی از این صورتهای فلکی حتی امروزه هم شناختهشده هستند. مانند صورت فلکی «قوس» که با ایزدی به نام نینورتا (یا در برخی متون، پابیلسَگ) که ایزد شکار به شمار میرفت، مرتبط بود. یا صورتهای فلکی «سُنبُله» و «شیر» که با ایشتار (در سومری، اینانا) ایزدبانوی عشق و جنگ مرتبط بودند.
تعدادی از صورتهای فلکی بینالنهرینی با آنچه امروزه میشناسیم، قابل انطباق نیستند. مانند صورتهای فلکی «تیر» و «کمان» که امروزه به شکل صورت فلکی «سگ بزرگ» میشناسیم. یا صورت فلکی «پرستو» که امروزه شامل بخشهایی از صورتهای فلکی «قیطُس» و «ماهی» میشود.
لوحهای سفالی متعددی با کاربرد ستارهشناسی از بابِل باستان باقی ماندهاند که شامل آسماننماها و فهرستهای ستارگان میشوند. با وجود کاربرد طالعبینی این نوشتهها، گزارشهای دقیقی از موقعیت ستارگان در آنها آمده است که حاصل دانش ریاضی و مشاهدات علمی مردم بابل باستان است.
مجموعهی «اِنوما آنو اِنلیل» (به معنی، در دوران خدایانِ آنو و انلیل)، شامل حدود ۷۰ لوح با قدمتی بیش از ۱۵۰۰ سال پیش از دوران کنونی (پ.د.ک) است. این مجموعه شامل ۶۵۰۰ تا ۷۰۰۰ طالع بوده و به تفسیر رابطهی پدیدههای گوناگون آسمانی و آب و هوایی با امور شاه و حکومت میپردازد. انوما آنو انلیل، منبع اصلی طالعشناسی برای گزارشهای طالعبینی دانشمندان بوده که بطور منظم برای پادشاهان آشوری نو ارسال میشده است.
نمونهای از این گزارشها بصورت زیر است:
- اگر ماه در روز اول [ماه تقویمی] قابل دیدن بود: گفتار مورد اطمینان؛ سرزمین شاد خواهد بود.
- اگر روز به درازای طبیعی خود رسید: سلطنتی با روزهای طولانی.
- اگر ماه به ظاهر، تاجی بر سر داشت، پادشاه به بالاترین جایگاه میرسد.
این گزارشها از الگوی مشخصی پیروی میکردند که بهترتیب رفتارهای ماه، سپس پدیدههای مرتبط با خورشید و شرایط آب و هوایی و در نهایت، رفتار ستارگان گوناگون و سیارات را بررسی میکرد.
حدود ۱۳۵۰ پ.د.ک، در دورهی کاسیها، سنگهایی برای اعلام واگذاری رسمی زمین از طرف حکومت به اشخاص و مشخص کردن مرز آنها، ساخته و در این زمینها نصب میشد. نسخهای سنگی در یکی از معابد نگهداری میشد و نسخهای سفالی به عنوان سند، به مالک تحویل داده میشد. این سنگها که «کودورو» نامیده میشدند، حاوی تصاویر و نمادهایی از خدایان و موجودات افسانهای مذهبی بودند که تصور میشده از مالکیت زمین محافظت میکنند. بسیاری از این نمادها، بعدا تبدیل به نماد صورتهای فلکی دایرهالبروج شدند. نمادهای گاو، شیر، عقرب، قوس، بُزماهی و دَلو بعضی از آنها هستند. نماد خورشید، ماه و ستاره (نماد سیارهی زهره) نیز بالای این سنگها حکاکی میشده.
شواهد بعدی از فرآیند شکلگیری صورتهای فلکی، مجموعه لوحهایی به نام «اِنوما اِلیش» هستند که از کتابخانهی سلطنتی آشوربانیپال، آخرین پادشاه قدرتمند آشور (۶۶۹-۶۳۱ پ.د.ک) بدست آمدهاند. این مجموعه، افسانهی آفرینش بابلیان، با قدمتی بیش از ۱۷ هزار سال است. در انتهای لوح چهارم و ابتدای لوح پنجم این مجموعه، به ساخت جایگاههایی به دست مَردوک (پادشاه خدایان بابل) برای سه ایزد بزرگ اِئا، انلیل و آنو در آسمان اشاره شده و در ادامه، صورتهای فلکی و ستارگان، نصب و سازماندهی شدهاند.
تقسیم آسمان به سه قسمت در این داستان، اساس تنظیم فهرستهای بعدی ستارگان در بینالنهرین است. در تقسیم سهگانهی آسمان بابل، بخش شمالی، «راه انلیل»، استوای آسمان و نیمی از دایرهالبروج، «راه آنو» و بخش جنوبی آسمان، «راه ائا» هستند. مرز این سه بخش در فاصلهی ۱۷ درجهی شمال و جنوب استوای آسمان در نظر گرفته شده؛ به گونهای که خورشید، سه ماه پیاپی سال را در هر بخش سپری میکند.
فهرستی با نام «هر یک، سه ستاره» که به نظر میرسد برای اولینبار در سدهی ۱۲ پ.د.ک نگاشته شده، نخستین فهرست شناختهشده از ستارگان است. این فهرست بر لوحهای دایرهای شکلی که به اشتباه اُسطُرلاب نام گرفتهاند، نوشته میشده. نسخههایی از آن نیز بصورت سطربندیشده وجود دارند.
تقویم رسمی بابلیان، مبتنی بر جایگاههای ماه و خورشید در آسمان بوده و نوعی تقویم شمسی-قمری محسوب میشود. در این تقویم، سال نو با مشاهدهی ماه نو در نزدیکی نقطهی اعتدال بهاری تعیین میشد و بنابراین هر سال ممکن بود ۱۲ یا ۱۳ ماه داشته باشد و نسبت به سال خورشیدی، جابجا شود. بابلیان باستان برای اهداف کشاورزی از تقویمی بر پایه «طلوع بامدادی» ستارگان استفاده میکردند. مصریان باستان نیز تقویم مشابهی بر پایهی طلوع بامدادی داشتند که شناختهشدهترین نمونهی این تقویم، رابطهی طلوع بامدادی ستارهی شباهنگ با بالا آمدن آب رود نیل است.
گردش زمین به دور خورشید، باعث میشود از نگاه ناظر زمینی، خورشید در میان ستارگان آسمان به سمت شرق حرکت کند (یا از نگاه دیگر، ستارگان در آسمان به سمت غرب حرکت کنند). در این روند، ستارگانی که اکنون در سمت شرق خورشید قرار دارند و پس از غروب آفتاب در آسمان دیده میشوند، با گذشت چند روز به خورشید نزدیک شده و برای مدتی (نزدیک به ۲ ماه) در آسمان همراه با خورشید در روشنایی روز طلوع و غروب میکنند و قابل مشاهده نیستند. پس از گذشت این مدت، ستاره با فاصله گرفتن به سمت غرب خورشید، به اندازهای از آن دور میشود که می توان آن را پیش از طلوع خورشید در تاریکی شب دید. پدیدار شدن دوبارهی ستاره در آسمان صبحگاهی، طلوع بامدادی نامیده میشود.
لوحهای «هر یک، سه ستاره»، فهرستی از ۳ ستاره برای هر ماه ، هر کدام در یکی از راههای سهگانهی آسمان هستند که طلوع بامدادی آنها در ابتدای آن ماه رخ میدهد. بسیاری از ستارههای نامبردهشده در این فهرست، در واقع صورتهای فلکی هستند؛ ولی نام تکستارهها و حتی سیارات نیز در آن دیده میشود.
ترتیب بعضی از ستارهها در این فهرست از نظر نجومی اشتباه آمده که ممکن است بخاطر طراحی این فهرست برای مقاصد غیرستارهشناسی باشد. همچنین ممکن است خطای نویسندگان در تکثیر این لوحها یا اشتباه باستانشناسان امروزی در ترجمهی خط میخی، باعث رخدادن اشتباه شدهباشد.
در فهرستِ بعضی از لوحهای کشفشده نیز، صورتهای فلکی وجود دارند که در لوحهای دیگر دیده نمیشوند یا زیر مسیر دیگری دستهبندی شدهاند.
دو لوحِ مشابه لوحهای هر یک، سه ستاره وجود دارند که شامل فهرست ۱۲ ستارهی ایلام، ۱۲ ستارهی آکِد و ۱۲ ستارهی اَمور هستند. این نامها از وضعیت سیاسی در دورهی بابل کهن (۱۵۹۵-۱۸۹۴ پ.د.ک) باقی ماندهاند که بهترتیب در شرق، شمال و غرب شهر بابل قرار داشتند. این فهرستها با فهرست هر یک، سه ستاره، کاملا منطبق هستند. به نظر میرسد آنها، پایهی شکلگیری فهرست هر یک، سه ستاره باشد که ستارگان آکد به انلیل، ستارگان ایلام به آنو و ستارگان امور به ائا منتسب شدهاند.
فهرست هر یک، سه ستاره | ||||
---|---|---|---|---|
نام ماه | برابر | مسیر ائا | مسیر آنو | مسیر انلیل |
نیسانو (𒌚𒁈) | فروردین | مزرعه ( 𒃷) [=مربع اسب بالدار] | دیلبات (𒀸𒁁) [=سیارهی زهره] | خیش (𒀳) [=ذاتالکرسی] |
آرو (𒌚𒄞) | اردیبهشت | خوشهی ستاره (𒀯𒀯) [=خوشهی پروین] | پیرمرد (𒋗𒄀) [=برساوش] | آنونیتو (𒀀𒉡𒉌𒌈) [=آندرومدا و شرق ماهی] |
سیمانو (𒌚𒋞) | خرداد | چوپان آسمانی (𒉺𒇻𒍣𒀭𒈾) [=شکارچی] | شیر (𒌨𒄖𒆷) [=شیر] | دینگیر موش ( 𒀭𒈲) [=شجاع] |
دوموزو (𒌚𒋗) | تیر | تیر (𒆕𒋛𒁲) [=ستارهی شباهنگ] | دوقلوها (𒈦𒋰𒁀) [=بخشی از دوپیکر] | شولپاای (𒂄𒉺𒌓𒁺) [=سیارهی مشتری] |
آبو (𒌚𒉈) | مرداد | کمان (𒉼) [=بخشی از سگ بزرگ] | دوقلوهای بزرگ (𒈦𒋰𒁀𒃲𒃲) [=بخشی از دوپیکر] | گاری (𒈥𒁍𒁕) [=خرس بزرگ] |
اَلولو (𒌚𒆥) | شهریور | کلیه (𒄵) [=ستارهی سهیل یا بخشی از شاهتخته] | کلاغ (𒌑𒉀𒂵𒄷) [=کلاغ] | شوپا/انلیل (𒋗𒉺) [=ستارهی سِماک رامِح یا گاوران] |
تَشریتو (𒌚𒇯) | مهر | نینماه (𒎏𒈤) [=ستارهی گاما بادبان یا بخشی از کشتیدُم] | ترازو (𒍣𒁀𒀭𒈾) [=ترازو] | گراز (𒂗𒋼𒈾𒁇𒈝) [=بخشی از قنطورس] |
سَمنو (𒌚𒀳) | آبان | گرگ (𒌨𒅂) [=گرگ] | عقرب (𒄈𒋰) [=عقرب] | لوگال (𒈗) [=ستارهی قلبالاسد] |
کیسلیمو (𒌚𒃶) | آذر | سالباتآنو (𒉌𒁁𒀀𒉡) [=سیارهی مریخ] | اوکادوئا (𒌓𒅗𒂃𒀀) [=قو و بخشی از قیفاووس] | بُز (𒍚) [=ستارهی نَسر واقع یا شلیاق] |
تِبیتو (𒌚𒀊) | دی | فرد بزرگ/ائا (𒄖𒆷) [=دلو] | خرچنگ (𒀠𒇻) [=خرچنگ] | عقاب (𒀉𒄷) [=بخشی از عقاب] |
شَباتو (𒌚𒊭𒉺𒌅) | بهمن | نوموشدا (𒉡𒈲𒁕) [=بخشی از قنطورس] | پرستوی بزرگ (𒋆𒈤) [=غرب ماهی و بخشی از اسببالدار] | خوک (𒁕𒈬) [=؟] |
اَدارو (𒌚𒊺) | اسفند | ماهی (𒄩) [=ستارهی فَمالحوت یا ماهی جنوبی] | مردوک (𒀫𒌓) [=سیارهی مشتری] | روباه (𒈜𒀀) [=بخشی از خرس بزرگ یا سیارهی مریخ] |
*نام صورتهای فلکی، ستارگان و سیارات، در صورت وجود برابر فارسی، ترجمه شدهاند و در غیر اینصورت، از نامهای زبان بابلی باستان استفاده شده است.
نکتهای که در این فهرست جلبتوجه میکند، حضور کمرنگ صورتهای فلکی دایرهالبروج است که نشاندهنده مستقل بودن مسیر تکامل روایت فرهنگی صورتهای فلکیِ مورد استفاده در تقویم، از موجودات افسانهای دایرهالبروج (که در سنگهای کودورو دیده میشوند) است.
کاملترین فهرست ستارگان در بینالنهرین باستان، در یک جفت لوح به نام «مول اَپین» پیدا شده است. قدیمیترین نمونه بدستآمده از این لوحها، مربوط به ۶۸۷ پ.د.ک هستند ولی بسیاری از پژوهشگران، تاریخ نگاشتن نخستین لوحهای مول اپین را نزدیک به سال ۱۰۰۰ پ.د.ک تخمین میزنند. نام این لوحها، از نخستین کلمهی نوشتهشده در آن گرفته شده که «مول» (𒀯) به معنی ستاره (یا صورت فلکی) و «اَپین» (𒀳) به معنی خیش (ابزار شخم زدن) و در کنار هم به معنی صورت فلکیِ خیش است. این فهرست، جانشین مستقیم فهرست هر یک، سه ستاره است و همهی ستارههای فهرست پیشین را با همان هدف تقویم کشاورزی و گاهی همان توضیحات شامل میشود. بر خلاف فهرست پیشین، با مشاهدات دقیق و سازمانیافتهای که در حدود سالهای ۱۰۰۰ پ.د.ک انجام شده، مول اپین از نظر ستارهشناسی بسیار دقیقتر است. در این فهرست صورتهای فلکی جدیدی برای اولینبار ثبت شدهاند که صورتهای فلکی پیراقطبی و چند صورت فلکی دایرهالبروج که بیشتر شامل جانوران و فعالیتهای کشاورزی میشوند، از جملهی آنها هستند. ماهیت روستایی صورتهای فلکی جدید برای تمدن بینالنهرین که توسط روحانیون و نظامیان اداره میشد، عجیب به نظر میرسد. ممکن است این صورتهای فلکی از پیش، در فرهنگ شفاهی عامه وجود داشته ولی هرگز ثبت نشده باشند.
مول اپین شامل چندین فهرست است. در لوح اول، فهرستهای زیر نگاشته شدهاند:
۱- فهرست ستارگان در سه راه آسمان. این فهرست شامل مجموعا ۷۱ صورت فلکی، ستاره و سیاره است. در این فهرست، نام هر صورت فلکی با پیشوند «مول» و در ادامه، نام ایزد مرتبط با آن با پیشوند «دی» آمده است. گاهی توضیح کوتاهی در ادامه نوشته شده است. نام ستارگان در ارتباط با صورتهای فلکی دیگر یا گاهی بصورت مستقل نوشته شده است.
۲- تاریخهای طلوع بامدادی. به نظر میرسد زمانهای این فهرست برای سالهای ۱۳۰۰-۱۰۰۰ پ.د.ک محاسبه شدهاند. با وجود اینکه شواهد برای این تاریخ قابل اطمینانتر هستند ولی بعضی از پژوهشگران به دلیل شروع سال با طلوع بامدادی لوهونگا (صورت فلکی امروزی بزغاله) به جای صورت فلکی گاو، قدمت آن را مربوط به ۲۲۰۰ پ.د.ک میدانند.
۳- جفت صورتهای فلکی که همزمان یکی طلوع و دیگری غروب میکنند.
۴- فاصلهی زمانی بین تاریخهای طلوع بامدادی.
۵- جفت صورتهای فلکی که همزمان یکی در افق و دیگری بالای سر قرار دارند.
۶- مسیر ماه و سیارات. در متن این فهرست آمده: «خدایانی که در مسیر ماه ایستادهاند، و در عبور یکماههی ماه، او آنها را لمس میکند». صورتهای فلکی این فهرست به اینترتیب هستند: خوشهی ستاره (خوشهی پروین)، گاو آسمانی (گاو)، چوپان آسمانی (شکارچی)، پیرمرد (برساوش)، عصای چوپانی (ارابهران)، دوقلوهای بزرگ (دوپیکر)، خرچنگ، شیر، زمینِ شخمزده (سنبله)، ترازو، عقرب، پابیلسَگ (قوس)، بزماهی، فرد بزرگ (دلو)، دُمها (ماهی غربی)، پرستوی بزرگ (ماهی غربی)، آنونیتو (ماهی شرقی)، کارگر کشاورزی (بزغاله)
از این ۱۸ نام، برای دمها از پیشوند ستاره (مول) استفاده نشده که میتواند به این معنی باشد که دمها بخشی از صورت فلکی پرستوی بزرگ هستند. این فهرست، بیشتر ۱۲ صورت فلکی دایرهالبروج امروزی را در بر میگیرید و فقط در مورد ماهی، بزغاله و سنبله از معادل روستایی آنها استفاده شده است. همچنین شروع فهرست با نام خوشهی پروین و گاو که نقطهی اعتدال بهاری، پیش از سال ۲۲۰۰ پ.د.ک در آن قرار داشته، به جای پرستوی بزرگ (ماهی) که در تاریخ نگارش فهرست، میزبان نقطه اعتدال بهاری بوده، قابل توجه است.
لوح دوم شامل فهرستهای زیر است:
۷- تقویم خورشیدی و تاریخ قرارگیری خورشید در نقاط اعتدال و انقلاب.
۸- سیارات و مدت مقارنهی خورشیدی آنها
۹- طلوع ستارگان و مکان سیارات برای پیشبینی آب و هوا (وزش بادها) و تعیین سالهای کبیسه (ماه سیزدهم)
۱۰- تعیین زمان با استفاده از ساعت خورشیدی
۱۱- تعیین طول شب با استفاده از ساعت آبی و طلوع و غروب ماه
۱۲- طالعهای مرتبط با ظهور ستارگان، سیارات، دنبالهدارها و بادها
فهرست ستارگان مول اپین | |||
---|---|---|---|
نام | نام به خط میخی | ترجمهی متن لوح | برابر امروزی |
اَپین | 𒀳 | خیش، انلیل، که جلوتر از ستارگان انلیل حرکت میکند | ذاتالکرسی |
اور.بار.را | 𒌨𒁇𒊏 | گرگ، دانهپاشِ خیش | شاید ستارهی گاما ذاتالکرسی |
شو.گی | 𒋗𒄀 | پیرمرد، اِنمِشارا [یکی از اجداد انلیل] | برساوش |
گام | 𒉽𒈿 | عصای چوپانی، گاملوم | ارابهران |
ماش.تاب.با.گال.گال.لا | 𒈦𒋰𒁀𒃲𒃲 | دوقلوهای بزرگ، لوگالگیررا و مِشلامتائهآ [هر دو، ایزد] | ستارههای کاستور و پولکس |
ماش.تاب.با.تور.تور | 𒈦𒋰𒁀𒌉𒌉 | دوقلوهای کوچک، آلامّوش و نیناِزِنگود [هر دو، ایزد] | ستارههای گاما و خی دوپیکر |
آل.لول | 𒀠𒇻 | خرچنگ، مَسنَد آنو | خرچنگ |
اور.گو.لا | 𒌨𒄖𒆷 | شیر، لاتَراک [ایزد] | شیر |
لوگال | 𒈗 | ستارهای که در سینهی شیر قرار دارد، پادشاه | ستارهی قلبالاسد |
- | ستارههای مبهمی که در دُم شیر قرار دارند، برگِ نخلِ اِرو، زَرپانیتو [همسر مردوک] | احتمالا خوشهی ستارهای گیسو | |
شو.پا | 𒋗𒉺 | شوپا، انلیل که سرنوشت زمین را تعیین میکند | گاوران |
هِـ.گال.آ.آ.او | 𒃶𒅅𒀀𒀀𒌑 | ستارهای که جلوی آن قرار دارد، ستارهی درخشان، پیشکارِ نینلیل [همسر انلیل] | احتمالا ستارهی سماک رامح |
بال.تِش.آ | 𒁄𒌨𒀀 | ستارهای که پشت آن قرار دارد، ستارهی مقام، پیشکار تیشپاک [ایزد سپاهیان] | تاج شمالی |
مار.گید.دا | 𒈥𒁍𒁕 | گاری، نینلیل | خرس بزرگ |
کا.آ | 𒈜𒀀 | ستارهای که در محور گاری قرار دارد، روباه، اِررا [ایزد]، نیرومندترین در میان ایزدان | احتمالا ستارهی سُها |
او | 𒇇 | ستارهای که جلوی گاری قرار دارد، میش، آیا [همسر اوتو] | احتمالا ستارهی دُبِّه |
مو.بو.کِش.دا | 𒈬𒁍𒆟𒁕 | یوغ، آنوی بزرگ آسمان | شاید ستارهی ثُعبان |
مار.گید.دا.آن.نا | 𒈥𒁍𒁕𒀭𒈾 | گاری آسمانی، دامکیآننا [همسر ائا] | خرس کوچک |
ایبیلا.ای.ماه | 𒌉𒍑𒂍𒈤 | ستارهای که در گِرِه طناب آن قرار دارد، جانشین معبدِ والا، پسر ارشد آنو | احتمالا ستارهی قطبی |
دینگیر.گوب.با دینگیر.توش.آ | 𒀭𒁺𒁀𒎌 𒀭𒆪𒀀𒎌 | ایزدان ایستادهی ایکور، ایزدان نشستهی ایکور [معبد بزرگ انلیل، کوه ایزدان، مشابه کوه اُلمپ در اساطیر یونان] | - |
اوز | 𒍚 | بُز، گولا [ایزد] | شلیاق |
اور.کو | 𒌨𒂠 | ستارهای که جلوی بز قرار دارد، سگ | بخشی از هرکول |
لامّا | 𒆗 | ستارهی درخشان بز، لامّا [ایزد] پیشکار بائو [ایزد] | ستارهی نسر واقع |
نین.سار اُ اِرراگال | 𒎏𒊬 𒀴𒊏𒃲 | دو ستاره که پشت آن قرار دارند، نینسار و ارراگال [هر دو، ایزد] | شاید ستارههای زتا و اپسیلون شلیاق |
او.کا.دو.آ | 𒌓𒅗𒂃𒀀 | پلنگ، نِرگال [ایزد] | قو، سوسمار و بخشی از قیفاووس |
شاه | 𒋚 | ستارهای که سمت راست آن قرار دارد، خوک، دامو [ایزد] | شاید سَر اژدها یا دلفین |
آنشه.کور.را | 𒀲𒆳𒊏 | ستارهای که سمت چپ آن قرار دارد، اسب | شاید بخشی از قیفاووس |
لو.لیم | 𒇻𒅆 | ستارهای که پشت آن قرار دارد، گوزن نَر، پیشکار خوشهی ستاره [خوشهی پروین] | شاید بخشی از اندرومدا |
هَر.ری.رو | 𒄯𒊑𒊒 | ستارههای مبهمی که در سینهی گوزن نر قرار دارند، هرریرو، رنگینکمان [ایزد تیرآننا] | شاید کهکشان اندرومدا |
کا.موش.ای.کو.ای | 𒅗𒈲𒉌𒅥𒂊 | ستارهی سرخ درخشانی که در کلیهی گوزن نر قرار دارد، حذفکننده | شاید ستارهی بتا اندرومدا |
- | وقتی ستارگان انلیل کامل شدند، ستارهی بزرگ که نور آن تار است، آسمان را دو نیم میکند و آنجا قرار دارد، ستارهی مردوک، معبر [نیبیرو] | شاید راه شیری یا سیارهی مشتری | |
ساگ.مِ.گار | 𒊕𒈨𒃻 | سیارهی مشتری که مکانش را تغییر میدهد و در آسمان گذر میکند | سیارهی مشتری |
۳۳ ستارهی انلیل [نشانهی پایان ستارگان انلیل] | |||
اَش.ایکو | 𒁹𒃷 | مزرعه، مَسنَد ائا، که جلوتر از ستارگان آنو حرکت میکند | صورتوارهی مربع بزرگ در اسب بالدار |
شینونوتو | 𒋆𒈤 | ستارهای که مقابل مزرعه قرار دارد، پرستو | غرب ماهی |
آنونیتو | 𒀀𒉡𒉌𒌈 | ستارهای که پشت مزرعه قرار دارد، آنونیتو | شرق ماهی |
لو.هون.گا | 𒇽𒂠𒂷 | ستارهای که پشت آن قرار دارد، کارگر کشاورزی، دوموزی [ایزد] | بزغاله |
مول.مول | 𒀯𒀯 | ستارهها، ۷ ایزد، ایزدان بزرگ | خوشهی پروین |
گو.آن.نا | 𒄞𒀭𒈾 | گاو آسمانی، فَکِ گاو، تاج آنو | گاو |
سیپا.زی.آن.نا | 𒉺𒇻𒍣𒀭𒈾 | چوپان آسمانی، پاپسوککال [ایزد]، پیشکار آنو و ایشتار [ایزد] | شکارچی |
ماش.تاب.با | 𒈦𒋰𒁀 | ستارههای دوقلو که مقابل چوپان آسمانی قرار دارند، لولال و لاتراک [هر دو، ایزد] | شاید ستارههای پی۳ و پی۴ شکارچی |
دار.لوگال | 𒁯𒈗 | ستارهای که پشت آن ایستاده، خروس | خرگوش یا ستارهی شِعرای شامی |
کاک.سی.سا | 𒆕𒋛𒁲 | تیر، تیرِ جنگجوی بزرگ، نینورتا [ایزد] | ستارهی شباهنگ |
پان | 𒉼 | کمان، ایشتارِ ایلامی،دختر انلیل | بخشی از سگ بزرگ |
موش | 𒈲 | مار، نینگیززیدا، فرمانروای جهان زیرین | شجاع |
اوگا.موشن | 𒌑𒉀𒂵𒄷 | کلاغ، ستارهی ایشکور [ایزد] | کلاغ |
اَب.سین | 𒀊𒉆 | زمینِ شخمزده، شالا [ایزد]، خوشهی گندم | سُنبُله |
زی.با.آن.نا | 𒍣𒁀𒀭𒈾 | ترازو، چنگال عقرب | ترازو |
زَ.با.با | 𒍝𒂷𒂷 | ستارهی زبابا [ایزد] | احتمالا بخشی از مارافسای، مار و عقاب |
اید اُ آددا | 𒀉𒄷 𒇿 | عقاب و مَردِ مُرده | عقاب و دلفین |
دیلبات | 𒀸𒁁 | سیارهی زهره که مکانش را تغییر میدهد و در آسمان گذر میکند | سیارهی زهره |
سالباتآنو | 𒉌𒁁𒀀𒉡 | سیارهی مریخ که مکانش را تغییر میدهد و در آسمان گذر میکند | سیارهی مریخ |
اودو.ایدیم.ساگ.اوش | 𒇻𒅂𒊕𒍑 | سیارهی ساکن [سومریها از عبارت گوسفندِ وحشی، بجای واژهی سیاره استفاده میکردند] که مکانش را تغییر میدهد و در آسمان گذر میکند | سیارهی زحل |
اودو.ایدیم.گو.اود | 𒇻𒅂𒄞𒌓 | سیارهی جهنده، که نامش نینورتا [ایزد] است، هر ماه در شرق یا غرب، پدیدار یا ناپدید میشود | سیارهی عطارد |
۲۳ ستارهی آنو [نشانهی پایان ستارگان آنو] | |||
کو | 𒄩 | ماهی، ائا، که جلوتر از ستارگان ائا حرکت میکند | ماهی جنوبی |
گو.لا | 𒄖𒆷 | فرد بزرگ، ائا | دلو |
اریدو | 𒉣𒆠 | ستارهی شهر اریدو، ائا | ستارهی سهیل |
نینماه | 𒎏𒈤 | ستارهای که سمت راست آن قرار دارد، نینماه [ایزد] | احتمالا بخشی از بادبان |
ان.تِ.نا.بار.هوم | 𒂗𒋼𒈾𒁇𒈝 | گراز، نینگیرسو [ایزد] | احتمالا بخشی از قنطورس و صلیب جنوبی |
گیش.گان.اور | 𒄑𒃷𒃡 | ستارهای ک کنار آن قرار دارد، کلوخشکن، سلاح ماربیتی [ایزد]، در میان آنکه آپسو را میبیند | بخش شرقی بادبان |
شولات اُ هانیش | 𒉺 𒈗 | دو ستاره که پشت آن قرار دارند، شولات و هانیش [هر دو، ایزد]، اوتو و ایشکور [هر دو، ایزد] | شاید ستارههای مو و نو یا آلفا و بتا قنطورس |
نوموشدا | 𒉡𒈲𒁕 | ستارهای که پشت آنها قرار دارد، مانند ائا پدیدار میشود و مانند ائا ناپدید میشود، نوموشدا، ایشکور | احتمالا بخشی از قنطورس |
اور.ایدیم | 𒌨𒅂 | ستارهای که سمت چپ عقرب قرار دارد، سگ وحشی، کوسو [ایزد] | گرگ |
گیر.تاب | 𒄈𒋰 | عقرب، ایشارا [ایزد]، ایزدبانوی همهی سرزمینهای مسکونی | عقرب |
گابا.گیر.تاب | 𒃮𒄈𒋰 | سینهی عقرب، لیشی [ایزد]، نابو [ایزد] | ستارهی قلبالعقرب |
شَرور اُ شَرگَز | 𒊹𒃡 𒊹𒄤 | دو ستاره که در نیش عقرب قرار دارند، شرور و شرگز [نام دو سلاح افسانهای] | ستارههای لامبدا و اوپسیلون عقرب |
پابیلسَگ | 𒉺𒉈𒊕 | ستارهای که پشت آنها قرار دارد، پابیلسگ [ایزد] | قوس |
ما.گور اُ سوهور.ماش | 𒈣𒋽 𒋦𒈧𒄩 | قایق و بُزماهی | احتمالا تاج جنوبی و بزماهی |
۱۵ ستارهی ائا [نشانهی پایان ستارگان ائا] |
پس از به تخت نشستن نَبوناسِر، پادشاه بابل در ۷۴۷ پ.د.ک، بابلیان شروع به ثبت دقیق و سازمانیافته تاریخ رویدادها و جایگاه سیارات کردند. تقسیم دایرهالبروج به ۱۲ بخش برابر، بین سالهای ۶۰۰ پ.د.ک تا ۴۷۵ پ.د.ک انجام شد. متنهای بدستآمده از بابل در دورهی هخامنشیان، به جای ۱۸ صورت فلکی در لوح مول اپین که ماه از میان آنها عبور میکرد، فقط شامل ۱۲ صورت فلکی شناختهشدهی امروزی هستند؛ با این تفاوت که کارگر کشاورزی به جای بزغاله و دُمها به جای ماهی قرار دارند. این مجموعهی ۱۲ تایی به سرعت توسط سایر فرهنگها، از جمله مصریان مورد استفاده قرار گرفتند.
برجها طوری تعیین شدند که هر یک، ۳۰ درجهی قوسی در آسمان را در بر بگیرند و نقاط اعتدال و انقلاب، در نقطهی میانی دو برج قرار داشته باشند. بر این اساس، نقطهی اعتدال بهاری در فاصلهی ۱۵ درجهای از کارگر کشاورزی قرار داشت. برای جبران حرکت تقدیمی زمین، لوحهای جدیدتر، این نقطه را به ۱۰ یا ۸ درجهای منتقل کردند. با این حال تا سدهی ۲ پ.د.ک زاویهی ۸ درجهای را حفظ کردند، در حالیکه در آن زمان، نقطهی اعتدال بهاری، ۴ درجه با برج کارگر کشاورزی (بزغاله) فاصله داشت. یونانیان و رومیان تا زمان اَبَرخُس که حرکت تقدیمی را کشف کرد و نقطهی اعتدال بهاری را به صفر درجهی بزغاله (نقطهی اول بزغاله) منتقل کرد، از زاویهی ۸ درجهای استفاده میکردند.
با تسخیر بابل توسط اسکندر مقدونی در سال ۳۳۱ پ.د.ک و ادامهی حکومت یونانیها توسط سِلوکیها، تقاضا برای اختربینی بیشازپیش شد و دایرهالبروج اهمیتی دو چندان یافت.
به جز صورتهای فلکی دایرهالبروج و چند صورت فلکی دیگر، سایر صورتهای فلکی بینالنهرین، در فرهنگهای میزبان، دستخوش دگرگونی شده و با نمادها و داستانهای بومی، جایگزین شدند. بعضی از این صورتهای فلکی در میان عربهای بادیهنشین تا سدهها باقی ماندند.
یونان باستان؛ گذر از ادبیات به ریاضی
به نظر میرسد صورتهای فلکی یونان باستان که بسیاری از آنها امروزه برای ما شناختهشده هستند، علاوه بر دایرهالبروج بابلی، ریشه در فرهنگهای دیگری داشته باشند. پایهی این صورتهای فلکی، دو خرس، چند موجود شبیه به مار و چند انسان غولپیکر هستند که به نظر میرسد برای نشانهگذاری قطب شمال و استوای سماوی ابداع شده باشند. ستارهی ثُعبان در اژدها (یکی از موجودات شبیه مار) قطب شمال آسمان (بین هزارهی ۴ تا ۲ پ.د.ک) را نشان میداد و قطب شمال دایرهالبروج نیز در نزدیکی سر آن قرار داشت. دو خرس نیز بصورت قرینه در دو سوی اژدها به چرخش بیانتهای خود ادامه میدادند. هیدروس (دومین مار) استوای سماوی را مشخص میکرد. دو موجود دیگر یعنی اُفیس (مار) و کِتوس (قیطس) نیز کاربرد مشابهی داشتند. اِنگُناسین (به معنی زانو زده، که بعدا به هرکول نسبت داده شد)، اُفیوخوس، بُئوتیس و هِنیوخوس نیز چهار انسان غولپیکر هستند. این شیوهی جایگذاری، استفاده از آنها برای اهداف جهتیابی را محتمل میکند. جایگاه این صورتهای فلکی در آسمان، شکلگیری آنها در سالهای ۲۸۰۰ پ.د.ک را نشان میدهد. در این دوره، تنها تمدنهای موجود در منطقه، تمدن بینالنهرین، مصر و تمدن مدیترانهای بودند.
تمدن مدیترانهای بر پایهی بازرگانی دریایی شکل گرفته بود و جهتیابی به کمک ستارگان برای کشتیرانی ضروری بوده است. فِنیقیها و مینوسیها که به واسطهی بازرگانی با بینالنهرین و مصر در تماس بودند، با صورتهای فلکی آنها آشنایی داشتهاند. برخی از خدایان و قهرمانان یونان باستان، در دورهی تمدن مینوسی (۱۱۰۰-۳۵۰۰ پ.د.ک) که به عنوان قدیمیترین تمدن یونانی شناخته میشود، شکل گرفته و احتمالا راه خود را به آسمان باز کردهاند.
یونانیانِ دورهی کلاسیک (۳۲۳-۵۱۰ پ.د.ک) احتمالا با بعضی از این صورتهای فلکی آشنا بودهاند. نام صورتهای فلکی آرکتوس (خرس) و اوریون (شکارچی)، پلیادیس (خوشهی پروین)، هیادیس (خوشهی قلائص) و دو ستارهی سیریوس (شباهنگ) و آرکتوروس (سِماکِ رامِح) در سرودههای هومر و هزیود (سدهی ۸ پ.د.ک) آمده است. نخستین شرح کامل از صورتهای فلکی یونانی را اودوکسوس در ۳۷۰ پ.د.ک در کتاب فِنومِنا (به معنی پدیدهها) نوشت. در این کتاب، صورتهای فلکی دایرهالبروجِ بینالنهرینی به صورتهای فلکی بازرگانان مدیترانهای افزوده شدند. او بسیاری از دانش ستارهشناسی خود را در بازدید از مصر آموخت و نخستین کرهی آسمان را ساخت. این کره، همزمان مختصات استوایی و دایرهالبروجی را نمایش میداد.
امروزه پژوهشگران با تحلیل دادههای موجود در فنومنا دریافتهاند که مختصات ستارگان این کتاب، مربوط به دورهی زندگی اودوکسوس نبوده و دستکم برای میانهی هزارهی دوم پ.د.ک است. این یافته نشان میدهد که اودوکوس دادههای خود را در مصر، از دانش پیشینیان بدست آورده و احتمالا هرگز خود به سنجش آنها نپرداخته است.
یک سده پس از او، آراتوس، شاعر یونانی به درخواست آنتیگونوس دوم، پادشاه مقدونیه، کتاب فنومنا را به شعر بازگرداند. سرودههای او که با همان نام فنومنا شناخته میشد، با استقبال روبرو شد و بعد از ترجمه به زبان لاتین در روم باستان، تا قرون وسطی از محبوبترین متون علمی به شمار میرفت. فنومنا شامل شرح کوتاهی از داستانهای اساطیری مربوط به هر صورت فلکی بود و داستان کامل هر یک، در نسخههای آیندهی آن افزوده شدند.
یک سده پس از آراتوس، هیپارخوس (اَبَرخُس)، ستارهشناس برجستهی یونانی، تفسیری بر کتاب فنومنا نوشت که در آن، اشتباهات آشکارِ مکان ستارگان را نقد کرد. در ادامه، او مکان نزدیک به ۸۵۰ ستاره را بر اساس مشاهدات خود، با دقت (خطای) کمتر از یک درجه ثبت کرده است. همچنین او متوجه اختلاف موقعیت ستارگان با اندازهگیریهای ستارهشناسان پیش از خود (از جمله تیموخاریس و آریستولوس) شد و تقدیم کرهی آسمان را کشف کرد. او این مقدار را ۱ درجه در ۱۰۰ سال محاسبه کرد که به مقدار واقعی، یعنی ۱ درجه در ۷۲ سال، بسیار نزدیک است.
در میانهی سدهی دوم د.ک، ریاضیدان و ستارهشناس یونانی، کلادیوس پتولِمایوس (بَطلَمیوس) کتاب مشهور خود المَجِسطی را نوشت.
این کتاب که نام اصلی آن Μαθηματικὴ Σύνταξις (مَتیمَتیکی سینتَکسیس) به معنی «رسالهی ریاضی» است؛ بهسبب جایگاهش میان دانشمندان، به Ἡ Μεγάλη Σύνταξις (هی مِگالی سینتَکسیس) یعنی «رسالهی بزرگ» مشهور شد و در نهایت به اختصار، «مِگیستی» (بزرگترین) خوانده شد. در دوران طلایی اسلامی، این کتاب به زبان عربی ترجمه شد و نام آن را «اَلمَجِسطی» ترجمه کردند و اروپاییان در قرون وسطی، کتاب را با همین نام شناختند و اکنون این کتاب با نام المجسطی (Almagest) شناخته میشود.
بطلمیوس در این کتاب علاوه بر فهرست کردن حرکات ظاهری ستارگان و سیارات، مدل «زمینمرکزیِ» عالم را ارائه داد که بیش از ۱۲۰۰ سال، از دورهی یونان هلنیستی، در میان تمدنهای بیزانس، اسلامی و اروپای قرون وسطی مورد استفادهی دانشمندان بود و تا ابتدای رنسانس و پیش از ارائهی نظریهی «خورشیدمرکزیِ» کوپرنیک، نظریهی پذیرفتهشده بود.
فهرست ستارگان در المجسطی شامل ۱۰۲۲ ستاره است که طول و عرض سماوی آنها در دستگاه دایرهالبروجی ثبت شدهاست. بخشی از این ستارگان، از فهرست ابرخس استخراج شده و مورد بازبینی قرار گرفتهاند. مختصات درجشده در المجسطی، خطاهای قابل توجهی دارند که باعث شده گمانهایی مبنی بر استفادهی بطلمیوس از فهرستهای پیشین، به جای مشاهدات شخصی، بوجود آید. مختصات ستارگان با سال ۵۰ د.ک منطبق هستند. هرچند ممکن است این خطاها، ناشی از خطای کالیبرهکردن ابزارهای رصدی یا دادههای مورد استفاده برای مختصات خورشید بوده باشند.
او ستارگان را بر اساس روشنایی، به ۶ قَدر و در ۴۸ صورت فلکی دستهبندی کرد. در این کتاب، هیچ نقاشی یا طرح خطیای از صورتهای فلکی وجود ندارد، ولی با استفاده از توضیحاتی که در کنار مختصات هر ستاره آمده (مانند ستارهی انتهای دُم در خرس کوچک، که همان ستارهی قطبی امروزی است)، میتوان آنها را بازسازی و ترسیم کرد.
فهرست صورتهای فلکی در المجسطی | |||
---|---|---|---|
نام | نوشتار یونانی | برابر فارسی | |
میکری آرکتوس | Μικρή ʾˊΑρκτος | خرس کوچک | |
مِگالی آرکتوس | Μεγαλή ʾˊΑρκτος | خرس بزرگ | |
درَکون | Δράκων | اژدها | |
کِفیوس | Κηφεύς | کفیوس، پادشاه اِتیوپیا در افسانههای یونانی [=قیفاووس] | |
بُئوتیس | Βοώτης | خیشران یا گاوران | |
اِستِفانُس | Στέφανος | تاج | |
اِنگُناسین | ʿΕνγόνασιν | زانو زده [=هرکول] | |
لِیرا | Λύρα | ساز چَنگ رومی | |
اُرنیس | ʾˊΟρνις | پرنده [=قو] | |
کاسیهپیيا | Κασσιέπεια | کاسیهپیا، ملکهی اتیوپیا و همسر کفیوس [=ذاتالکرسی] | |
پِرسِئوس | Περσεύς | پرسئوس [=بَرساوُش] | |
هِنیوخوس | ʿΗνίοχος | ارابهران | |
اُفیوخوس | ʾΟφιούχος | ماراَفسای | |
اُفیس | ʾˊΟφις | مار | |
اُئیستُس | ʾΟιστός | تیر یا پیکان | |
آئیتُس | ʾΑετός | عقاب | |
دِلفیس | Δελφίς | دلفین | |
پرُتُمی | Προτομή | سَردیسِ اسب [=اسب کوچک] | |
هیپُس | ʿˊΙππος | اسب [=اسب بالدار] | |
آندرومِدا | ʾΑνδρομέδα | اَندرومدا، دختر کفیوس | |
تریگونُس | Τρίγωνος | مثلث | |
کریاُس | Κριός | قوچ [=برّه] | |
تاوروس | Ταυ̃ρος | گاو نَر [=گاو] | |
دیدایموس | Δίδυμοι | دوقلو ها [=دوپیکر] | |
کارکینوس | Καρκίνος | خرچنگ | |
لِئُن | Λέων | شیر | |
پارتِنوس | Παρθένος | دوشیزه [=سُنبُله] | |
خیلای | Χηλαί | چنگالهای عقرب [=ترازو] | |
اسکُرپیوس | Σκορπίος | عقرب | |
تُکسُتیس | Τοξότης | کماندار [=قوس] | |
آیگُکِروس | Αίγόκερος | فردی با شاخ بز [=بزماهی] | |
هیدروخُئوس | ʿΥδροχόος | آبریز [=دَلو] | |
ایختُییس | ʾΙχθύες | ماهی | |
کِتوس | Κη̃τος | کتوس، هیولای دریایی در افسانههای یونانی [=قیطُس] | |
اُریئُن | ʾΩρίων | اوریون، شکارچی در افسانههای یونانی [=شکارچی] | |
پوتامُس | Ποταμοός | رودخانه [=نَهر] | |
لاگوس | Λαγω̃ς | خرگوش | |
کییُن | Κύων | سگ [=سگ بزرگ] | |
پرُکییُن | Προκύων | جلوی سگ [=سگ کوچک] | |
آرگو | ʾΑργω | کَشتی آرگو در افسانههای یونانی [=تقسیم شده به سه صورت فلکی شاهتخته، کشتیدم و بادبان] | |
هیدروس | ʿˊΥδρος | مار آبی [=شجاع] | |
کراتیر | Κρατ̀ηρ | جام | |
کُراکس | Κóραξ | کلاغ | |
کِنتاوروس | Κένταυρος | کنتاروس، موجودی افسانهای با بالا تنهی انسان و پایین تنهی اسب [=قَنطورِس] | |
تِریون | Θηρίον | جانور وحشی [=گرگ] | |
تِیمیاتیریون | Θυμιατήριον | اِسپَند سوز یا آتشدانِ قربانگاه [=آتشدان] | |
اِستِفانُس نُتیوس | Στέφανος Νότιος | تاج جنوبی | |
ایختُییس نُتیوس | ʾΙχθύες Νότιος | ماهی جنوبی |
دوران طلایی اسلامی؛ عصر رصدگران تیزبین
در دوران طلایی اسلامی (سدههای ۸ تا ۱۳ د.ک) که با تاسیس «بَیتالحِکمَه» در بغداد به دست هارونالرشید، خلیفهی عباسی آغاز شد؛ کتابهای بسیاری از زبانهای یونانی، سُریانی، سانسکریت و پارسیِ میانه به عربی ترجمه شدند. در سالهای حکومت مأمون، فرزند هارونالرشید، حمایتها از بیتالحکمه و نهضت ترجمه افزایش یافت و بغداد به مهمترین مرکز علمی جهان تبدیل شد.
در این دوره، افرادی (معمولا از مدیران بیتالحکمه) از طرف خلیفه برای جمعآوری کتابهای باستانی به بخشهای مختلف قلمروی خلافت و سایر کشورها فرستاده میشدند. توجه خلفای عباسی به علم به حدی بود که انتقال کتابهای کتابخانهی کُنستانتینوپُل (قُسطَنطَنیه، استانبول کنونی) به عنوان یکی از شروط در قرارداد صلح با تِئوفیلوس، امپراتور روم شرقی (بیزانس) گنجانده شده بود. کتاب المجسطی نیز یکی از کتابهای این مجموعه بود که به دست دانشمندان بیتالحکمه رسید.
در دوران طلایی اسلامی، دانشمندان زیادی به مطالعهی آسمان، ستارگان و صورتهای فلکی پرداختند. ابزارهایی چون اُسطُرلاب (ستارهیاب) و رُبع (چارَک) و سُدس برای اندازهگیری دقیق موقعیت ستارگان در آسمان مورد استفاده قرار میگرفتند.
پژوهشهای دانشمندان در این دوره، بر پایهی مدل زمینمرکزی بطلمیوس و فهرست ستارگان او در المجسطی بود. با گذشت زمان، ستارهشناسان مسلمان با مقایسهی اندازهگیریهای خود با اندازههای درجشده در المجسطی، نقدها و تصحیحهایی بر آن نوشتند.
فهرست ستارگان و زمان طلوع و غروب آنها در کتابهایی به نام «زیج»، بر پایهی فهرست ستارگان المجسطی و با تصحیح آن با اندازههای بدستآمده از مشاهدات ستارهشناسان هر دوره، نوشته میشد.
یکی از شاخصترین کتابهای دوران طلایی اسلامی، کتاب «صُوَرُ الکَواکِبِ الثّابِتَة»، اثر عبدالرحمن صوفی، ستارهشناس ایرانی سدهی ۱۰ د.ک است. این کتاب که با حمایت عَضُدالدوله، امیر خاندان آلبویه در شیراز نگاشته شد، علاوه بر فهرست ستارگان، شامل نگارههایی از هر صورت فلکی بود. این کتاب تصحیحی بر کتاب المجسطی است و همان ۴۸ صورت فلکی موجود در المجسطی را بررسی میکند.
او هر صورت فلکی را در چهار بخش معرفی کرده است:
- بررسی کلی صورت فلکی و ستارههایش. صوفی در این بخش، نقدهای خود بر نوشتههای بطلمیوس را به همراه نتایج مشاهدات و اندازهگیریهای خود درج کرده است.
- نام ستارگان صورت فلکی در فرهنگ عربهای بدوی (اَنواء) و تطبیق هر یک با ستارگان موجود در فهرست بطلمیوس.
- دو نگاره از هر صورت فلکی؛ یکی آنگونه که از زمین دیده میشود و دیگری، آنگونه که برای ناظری بیرون از کرهی آسمان و پشت ستارگان قابل مشاهده است. این نگاره برای ساخت کرههای آسمان کاربرد داشت.
- جدولی از ستارگان صورت فلکی که شامل توضیح کوتاهی برای موقعیت هر ستاره در صورت فلکی، طول و عرض دایرهالبروجی و قدر ستارهها است. این جدولها کاملا مطابق فهرستهای بطلمیوس نوشته شدهاند و با وجود اینکه صوفی، ستارگان بیشتری را تا قدر ۶ معرفی کرده، به جدول اصلی وفادار مانده و آنها را در جدولی مستقل، در ادامهی جدول اصلی آورده است.
یکی از نکات مهم بخش بررسی کلی، شیوهی معرفی هر ستاره توسط صوفی است. او هر ستاره را با بیش از یک روش، شامل جایگاه آن نسبت به طرحوارهی کلیِ صورت فلکی (مثلا ستارهی انتهای بالِ راست عقاب)، قدر ستاره، صورتوارهای (Asterism) که با سایر ستارگان میسازد (مثلا شکل مثلث یا قوسی)، گاهی نسبت به جایگاهش در نزدیکی نوار راه شیری و با فاصلهی زاویهای از یک ستارهی نزدیک، معرفی میکند. بیش از ۷۰۰ فاصله زاویهای توسط صوفی اندازهگیری و در کتابش درج شده است. واحدهای اندازهگیری زاویه در این کتاب شامل، ذَرع، وَجَب، انگشت، طول سرْ نیزه و قد انسان بوده است. صوفی هر یک از این واحدها را به عنوان مضربی از واحد ذرع در نظر گرفته است.
نکته بسیار مهم دیگر در کتاب صور الکواکب، استفاده از نامهای عربی ستارگان در کنار صورتهای فلکی المجسطی است. با مطالعهی این کتاب، همزمان به تاریخ ستارهشناسی در دو فرهنگ یونانی و اعراب بادیهنشین نگاه میکنید.
با اینکه نشانهای از نسخهی اصلی کتاب در دست نیست، رونوشتهای بسیاری از کتاب صور الکواکب انجام شده که از مهمترین آنها، نسخهی خطی منتسب به کتابخانهی اُلُغبِیگ (۱۴۴۹-۱۳۹۴ د.ک)، پادشاه تیموری و دانشمند چند رشتهای است. به دستور الغبیگ، رصدخانه و مدرسهای در سمرقند تاسیس شد و بهترین ستارهشناسان آن دوره را گرد آوردند. با استفاده از بزرگترین ابزارهای رصدی آن زمان، برای نخستینبار از زمان بطلمیوس، مختصات ستارگان مستقل از اندازهگیریهای پیشین، اندازهگیری شد. نتیجهی تلاش ۱۷ سالهی دانشمندان این رصدخانه (از جمله غیاثالدین جمشید کاشانی و علی قوشچی) در زیج سلطانی خلاصه شد که تا ۱۵۰ سال بعد و مشاهدات تیکو براهه، دقیقترین فهرست ستارگان بود.
عصر اکتشاف؛ جستجوی نیمهی پنهان آسمان
در سدهی ۱۵ د.ک، اروپا که از پیش، در اثر جنگهای صلیبی و تجارت، با مسلمانان و دستاوردهای علمی و فرهنگی آنها آشنا شده بود، و همچنین بخاطر بازیابی متون یونان و روم باستان، گذشتهی خود را شناخته بود، شروع به شکوفایی علمی کرد. دانشمندانی چون کوپِرنیک، تیکو بِراهه و کِپلِر، گامهای بزرگی در زمینهی ستارهشناسی برداشتند و در نهایت گالیله با نشانهروی تلسکوپ خود رو به آسمان، ستارهشناسی را برای همیشه تغییر داد.
در این دوره، کتابهای بسیاری از زبان عربی، چه به واسطهی امپراتوری روم شرقی و چه بدون واسطه، به غرب اروپا رسیدند و ترجمه شدند. همچنین کتابهای باستانی یونانیان و رومیان نیز به زبان لاتین برگردانده شد.
در مورد صورتهای فلکی، از نامهای لاتین که ترجمهی نامهای یونانی بودند استفاده شد. در مورد نام ستارگان، اگر نامی از یونان یا روم باستان موجود بود، از آن استفاده شد و در غیر اینصورت، نامهای عربی مورد استفاده قرار گرفتند. از آنجا که تعداد کمی از ستارگان، نامهای یونانی و لاتین داشتند، نام بسیاری از ستارگان تا امروز، همان نامهای عربی آنها باقی مانده است.
در فرایند ترجمهی متنهای عربی، مترجمان که تسلط کافی به این زبان نداشتند، اشتباههای بسیاری مرتکب شدند که صورت اشتباه این نامها، در میان دانشمندان و بعدها، مردم عادی گسترش پیدا کرد. از مشهورترین این اشتباهها، نام دومین ستارهی پرنور صورت فلکی شکارچی است که در زبان عربی «یَدَ الجوزا» به معنی دستِ جوزا است و به دلیل خوانش اشتباه «یـ» بصورت «بـ»، «بدالجوزا» ترجمه شده و در نهایت بصورت امروزی «Betelgeuse» (بِتِل جُز، بیتِل جوس) در آمده است.
همزمانی این شکوفایی علمی با رویدادهای متعدد سیاسی در اروپا، از جمله سقوط امپراتوری روم شرقی و شکلگیری امپراتوری مسلمان عثمانی به جای آن، و بازپسگیری اَندِلُس از مسلمانان بدست اسپانیاییها و پرتغالیها، تاثیر گستردهای بر آیندهی ستارهشناسی گذاشت.
اروپاییها (بویژه بازرگانان جمهوریهای دریایی ایتالیا) که از چند سدهی پیش با سلطه بر دریانوردی در مدیترانه، نبض بازرگانی در انتهای غربی جادهی ابریشم را در دست داشتند، با روی کار آمدن عثمانیها، عملا از بزرگترین منبع درآمدی خود محروم شده بودند.
در سوی دیگر مدیترانه، پادشاهیهای اسپانیا و پرتغال، با شکست دادن آخرین قلمروی مسلمانان در گرانادا، بر تمام شبهجزیرهی ایبِریا مسلط شده و راه بازرگانی دریایی در غرب مدیترانه برای مسیحیان گشوده شد.
پرتغال و اسپانیا با ارسال ماموریتهای اکتشافی به اقیانوس اطلس و سواحل غربی آفریقا، توانستند راه بازرگانی از میان صحرای بزرگ آفریقا را که در اختیار سرزمینهای مسلمانان بود، دور زده و با تجارت بَرده و کالا، مزایای اقتصادی بسیاری بدست آورند.
این دوره که با سفر پرتغالیها به جزایر قناری در سال ۱۳۳۶ د.ک آغاز شد، به نام «عصر اکتشاف» شناخته میشود. در ادامهی این رقابت اکتشافی، با اضافهشدن سایر حکومتهای ثروتمند اروپایی از جمله هلند، انگلستان و فرانسه، در پی یافتن راهی دریایی برای رسیدن به هند و چین (که وجود امپراتوری عثمانی، بازرگانی زمینی با آنها را محدود کرده بود)، سواحل جنوبی قارهی آفریقا، قارههای آمریکا و استرالیا کشف شدند.
سفر به نیمکرهی جنوبی زمین، بخشی از آسمان را که هرگز پیشازآن توسط دریانوردان و ستارهشناسان گذشته دیده نشدهبود، برابر نگاه آنها پدیدار کرد. دریانوردان که علاوه بر قطبنما و خورشید، همواره به ستارگان برای مسیریابی در شب وابسته بودند، در نیمکرهی جنوبی با ستارگان جدیدی مواجه شدند که برایشان شناختهشده نبود و نمیتوانستند برای مسیریابی از آنها استفاده کنند.
از اینرو، شروع به تهیهی نقشه از نیمکرهی جنوبیِ آسمان کردند. گزارشها و نقشههایی توسط کاوشگران پیشگامی چون آمِریگو وِسپوچی (که واژهی آمریکا از نام او گرفته شده) و اَندرِئا کورسالی کشیده شده بود ولی اولین نقشهی دقیق از ستارگان نیمکرهی جنوبی آسمان، بدست کاوشگران هلندی تهیه شد.
رقابت ادویه و اولین سفر اکتشافی هلندیها به هند شرقی
در ابتدای سدهی ۱۶ د.ک، پرتغال و اسپانیا با کشف جزایر ادویه (بخشی از اندونزی امروزی) که مکان آنها توسط بازرگانان پیشین پنهان نگه داشته شده بود، انحصار تجارت ادویه را بدست گرفتند.
بازرگانان هلندی که میتوانستند از واسطهگری ادویه در اروپا سود خوبی ببرند، مشکلی با این انحصار نداشتند و همهی ادویهی خود را در بندر لیسبون از پرتغالیها میخریدند. این تجارت پر سود، با تصرف بنادر مهم هلندیها (در بلژیک امروزی) توسط اسپانیا با مشکل روبرو شد. هلندیها مجبور به کوچ از این بندرها شده و بسیاری از آنها در بندر کوچک آمستردام ساکن شدند. چند سال بعد، شرایط با اتحاد پرتغال و اسپانیا تحت فرمانروایی فیلیپه دوم، پادشاه اسپانیا، بدتر شد و بازرگانان هلندی از خرید و فروش ادویه در اروپا محروم شدند.
پِترُس پلانسیوس، روحانی، ستارهشناس و نقشهنگار هلندی بود. او با استفاده از نقشهها و اطلاعات دریانوردان پرتغالی، نقشههای دقیقی از مسیر دریایی به جزایر ادویه تهیه کرده بود. جمعی از بازرگانان هلندی ، با دیدن این نقشهها به فکر سفر مستقل به جزایر ادویه افتادند. پس از اطمینان از درستی و دقت نقشهها، دریانوردانی زیر نظر پلانسیوس برای مسیریابی و همچنین نگارش نقشههای جدید آموزش دیدند. از میان این افراد، پیتِر دیرکسزون کِیسِر که سابقهی چندین سفر با پرتغالیها، از جمله به برزیل را داشت، به عنوان ناوبر ارشد یکی از چهار کشتی در اولین سفر اکتشافی هلندیها به «هند شرقی» انتخاب شد. پلانسیوس به او ریاضیات و ستارهشناسی را آموزش داد و از او خواست آسمان نیمکرهی جنوبی را که تا آن زمان به درستی نقشهبرداری نشده بود، ثبت کند.
این سفر با دشواریهای بسیاری روبرو شد. بخاطر کاهش سرعت باد، رسیدن به جنوب قارهی آفریقا، بیش از ۴ ماه به درازا کشید. در این مدت، بسیاری از سرنشینان به بیماری اسکوروی مبتلا شدند. آنها برای یافتن سبزیجات و میوهی تازه، به مدت یک ماه دیگر به سمت خلیج حاصلخیز آنتونگیل در شمال شرقی جزیرهی ماداگاسکار حرکت کردند، ولی طوفان شدید، آنها را مجبور به تغییر جهت به سمت غرب ماداگاسکار کرد و در جزیرهی کوچکی در جنوب غربی ماداگاسکار به مدت ۳ هفته متوقف شدند. تا پایان این زمان، ۷۱ نفر از ۲۴۸ سرنشین اولیه، جان باخته بودند و در همین جزیره دفن شدند.
کمبود آب شیرین، آنها را مجبور به حرکت به سمت شمال در امتداد سواحل خشک غربی ماداگاسکار کرد و در نهایت در نزدیکی رود اُنیلاهو به مدت دو ماه توقف کردند. پس از آن به سمت خلیج آنتونگیل رفتند و یک ماه در آنجا از میوه و غذای تازه بهره بردند.
بخش زیادی از نقشهبرداری آسمان توسط کیسر، در ماداگاسکار انجام شد.
سرانجام پس از ۵ ماه، ماداگاسکار را ترک کرده و راهی جزایر ادویه شدند. ۴ ماه بعد به بندر بانتام در جزیرهی جاوه رسیدند. معامله بر سر ادویه بدلیل بیتجربگی هلندیها یا تحریک بومیان توسط پرتغالیها به سختی انجام شد. سپس با عبور از تنگهی سوندا به سمت سواحل شمالی جاوه رفتند. پیتر کیسر در زمان عبور از تنگه درگذشت. سو تفاهمهای بسیاری میان هلندیها و بومیان ایجاد شد که منجر به کشتهشدن بسیاری از افراد شد. کاوشگران پس از ۴ هفته توقف در بالی و تامین وسایل و خوراک مورد نیاز، به سمت هلند بازگشتند و پس از نزدیک به ۲ سال از شروع سفر اکتشافی، ۸۱ نفر به هلند رسیدند. نقشههای آسمان که پس از مرگ کیسر، توسط همکار او، فرِدریک دِ هوتمَن تکمیل شد، به دست پلانسیوس رسید.
پلانسیوس از ۱۳۵ ستارهی فهرستشده توسط دریانوردان هلندی، ۱۲ صورت فلکی جدید خلق کرد و آنها را در کرهی آسمانی که در سال ۱۵۹۷ د.ک ساخت، نمایش داد. این ۱۲ صورت فلکی بر اساس جانورانی که در سرزمینهای کشفشده، مشاهده شده بودند، نامگذاری شدند و همچنان در فهرست ۸۸ صورت فلکی امروزی باقی ماندهاند. او در کرهی آسمان قدیمیتری در سال ۱۵۹۲، صورت فلکی کبوتر را از میان ستارگان کمنور صورت فلکی سگ بزرگ جدا کرد. در سال ۱۶۱۲ نیز ۸ صورت فلکی جدید (در هر دو نیمکرهی آسمان) معرفی کرد که از میان آنها، دو صورت فلکی زرافه و تکشاخ، مورد پذیرش قرار گرفتند و باقی، فراموش شدند.
جان بایِر در سال ۱۶۰۳ د.ک، نقشهی آسمان مشهور خود را که با نام Uranometria (یورِینومِتریا) شناخته میشود، منتشر کرد. این مجموعه شامل ۵۱ نقشه از صورتهای فلکی بود که ۴۸ صفحهی ابتدایی، صورتهای فلکی بطلمیوسی را نشان میداد و صفحهی ۴۹، ۱۲ صورت فلکی جدید معرفیشده توسط پلانسیوس در اطراف قطب جنوب سماوی را معرفی میکرد. دو صفحهی آخر نیز نمایی کلی از دو نیمکرهی آسمان را نشان میداد.
یورینومتریا نخستین نقشهی آسمان بود که سراسر کرهی آسمان را پوشش میداد و از اینرو بسیار محبوب شد. استفادهی گسترده از آن، موجب پذیرش عمومی ۱۲ صورت فلکی پلانسیوس شد.
یکی دیگر از نوآوریهای مهم یورینومتریا، شیوهی نشانهگذاری ستارگان در آن بود. بایر ستارگان را با استفاده از حروف یونانی و لاتین، به همراه شکل مضافالیه از اسم صورت فلکی، نشانهگذاری کرد. حروف با α برای درخشانترین ستاره، آغاز شده و پس از اتمام حروف یونانی، از حروف لاتین A،b،c ... استفاده میشد. برای نمونه، ستاره «دَبَران» که پرنورترین ستارهی صورت فلکی گاو (Taurus) است، به صورت α Tauri (یا به اختصار، α Tau) نوشته میشود که به معنی ستارهی آلفای گاو است. البته به دلیل نبود تجهیزات اندازهگیری دقیق روشنایی ستارگان، حروف، فقط نشاندهنده تقریبی روشنایی آنها در صورت فلکی بودند و ممکن است گاهی ستارهی بتا و گاما، از ستارهی آلفا درخشانتر باشند. این شیوهی نشانهگذاری ستارگان، با نام «نشانهگذاری بایر» شناخته میشود.
شیوهی دیگری به نام «نشانهگذاری فلِمستید»، توسط ستارهشناس انگلیسی، جان فلمستید در سال ۱۷۱۲ معرفی شد که به جای حروف، از اعداد استفاده میکرد. این اعداد برخلاف شیوهی بایر، ارتباطی با درخشندگی ستارهها ندارند و با افزایش زاویهی بُعد سماوی (یعنی از غرب به شرق آسمان)، افزایش پیدا میکنند. برای نمونه، ستارهی دبران که α Tau است، در شیوهی فلمستید 87 Tau نشانهگذاری شده و ستارهی ο Tau (اُمیکرون گاو) که هشتمین ستارهی درخشان و غربیترین ستارهی صورت فلکی گاو است، 1 Tau نشانهگذاری شدهاست.
امروزه استفاده از شیوهی بایر رایجتر است ولی پس از اتمام حروف یونانی، به جای استفاده از حروف لاتین، از نشانههای فلمستید استفاده میشود.
یوهانس هِوِلیوس لهستانی در سال ۱۶۸۷، ۱۰ صورت فلکی جدید (بیشتر در نیمکرهی شمالی آسمان) را در فهرست و نقشهی خود اضافه کرد که ۷تای آنها، امروزه مورد استفاده هستند.
نیکولا لویی دو لاکِی، ستارهشناس و ژئودزیست فرانسوی، در سفر اکتشافی خود به دماغهی امیدِ نیک (امروزه در آفریقای جنوبی)، بین سالهای ۱۷۵۱ تا ۱۷۵۳، با استفاده از تلسکوپ شکستی ۰٫۵ اینچی خود، نزدیک به ۱۰ هزار ستاره در نیمکرهی جنوبی آسمان را رصد و فهرستبندی کرد. او برای این هدف، تقریبا تمام شبهای این دو سال را به رصد مشغول بود. اطلس آسمان او که شامل دادههای این ستارهها بود، یک سال پس از مرگ او، در سال ۱۷۶۳ منتشر شد. او ۱۴ صورت فلکی جدید را که اکثرا شامل ستارههای کمنور بودند، در بخشهایی از آسمان که پیشازآن خالی از صورت فلکی بودند، معرفی کرد. این ۱۴ صورت فلکی همچنان مورد استفاده هستند.
از دیگر کارهای تاثیرگذار او، تقسیم صورت فلکی بطلمیوسیِ کشتی (Argo Navis) بود. صورت فلکی کشتی، از بزرگترین صورت فلکی امروزی (شجاع)، ۲۸ درصد وسیعتر بود. دو لاکی در اطلس آسمان خود شرح میدهد که بیش از ۱۶۰ ستاره در صورت فلکی کشتی وجود دارند که به آسانی با چشم غیرمسلح دیده میشوند. او کشتی را به سه بخش شاهتخته، کشتیدُم و بادبان تقسیم کرد و ستارگان هر یک را جداگانه به روش بایر نامگذاری کرد. در نهایت این بخشها به عنوان صورتهای فلکی مستقل تثبیت شدند و کشتی، تنها صورت فلکی از ۴۸ صورت فلکی بطلمیوس است که امروزه دیگر وجود ندارد.
ستارهشناسان مطرح دیگری، هر کدام چندین صورت فلکی جدید در بخشهایی از آسمان که از ستارگان اصلی صورتهای فلکی قدیمی ساخته نشده بود، ابداع کردند. بعضی از آنها مانند صورت فلکی رُبع (Quadrans Muralis) که توسط ژِروم دو لالاند معرفی شده بود، مدتها مورد استفاده بودند. امروزه نام این صورت فلکی بر بارش شهابی ربعی باقی مانده است.
Urania's Mirror (یورِینیاز میرِر)، مجموعهای از ۳۲ کارت، شامل نقشهی صورتهای فلکی است که نخستینبار در سال ۱۸۲۴ منتشر شد. این کارتها با هدف خودآموزی صورتهای فلکی طراحی شدند و یکی از زیباترین نقشههای تولیدشده از صورتها فلکی تا به امروز هستند. در این کارتها، بر روی ستارگان، سوراخی متناسب با میزان درخشندگی آنها ایجاد شده بود که اگر در مقابل نور قرار میگرفت، تصویری از صورت فلکی را بر روی دیوار ایجاد میکرد.
این کارتها که در سدهی ۱۹ د.ک منتشر شدهاند، آخرین مراحل از سرگذشت صورتهای فلکی، پیش از اعلام ۸۸ صورت فلکی پذیرفتهشده توسط اتحادیهی بینالمللی ستارهشناسی را نشان میدهند. از اینرو، بسیاری از صورتهای فلکی حذفشده را میتوان در آنها پیدا کرد.
طرحهای خطی
تا سدهی ۱۹ د.ک، نقشههای ستارگان دارای نگارههایی از شخصیت داستانی هر صورت فلکی بودند. پیدا کردن ستارگان در میان این نگارههای رنگارنگ دشوار بود و استفاده از این نقشهها برای اهداف علمی را دشوار میکرد. با حذف تدریجی این نگارهها، نقشههای ستارگان به برگههایی سفید با انبوهی از نقاط سیاه گیجکننده تبدیل شدند.
نقشهنگاران، چاره را در پیوند دادن ستارگان اصلی هر صورت فلکی، با استفاده از خطها به یکدیگر یافتند.
با اینکه این روش از سدهی ۸ د.ک در نقشههای ستارگانِ ستارهشناسان چینی مورد استفاده قرار گرفته بود، نخستین کسی که از آن برای صورتهای فلکی غربی استفاده کرد، «الکساندر روئِل»، دستیاری در رصدخانهی پاریس در اواخر سدهی ۱۸ د.ک بود. او نگارههای پر زرقوبرق و تجملی گذشته را با سبکی ساده و خوانا جایگزین و نتیجهی کار خود را در سال ۱۷۸۶ در نقشهای منتشر کرد. او در کتابچهی همراه نقشهی خود در اینباره نوشته است:
«به نظرم برای آموزش دانش آسمان، راهی سادهتر و آسانتر از رویآوردن به این مثلثها، مربعها، چند ضلعیها و سایر شکلهای هندسی شگفتانگیز نیست. این شکلها، که از درخشانترین ستارگان هر صورت فلکی تشکیل شده و با خطهایی به یکدیگر متصل شدهاند، گروههای مختلف ستارگان را کاملا قابل تشخیص میکنند».
با اینکه استفاده از طرحهای خطی، امروزه شیوهی رایج نمایش صورتهای فلکی است، نوآوری روئل به کُندی جایگاه خود را پیدا کرد. اطلس آسمان مشهور «یورِینُگِرافیا» که یک دهه پس از او، توسط «یوهان بُده» منتشر شد، بیش از همهی نقشههای پیشین، از طرحهای تزئینی استفاده کرده بود.
پس از روئل، چندین ستارهشناس فرانسوی، استفاده از این روش را در نقشههای خود ادامه دادند و در ابتدای سدهی ۲۰ د.ک با رایج شدن طرحهای خطی در کتابهای عامهپسند نجومیِ بریتانیا، استفاده از آنها در سراسر جهان متداول شد.
نهایی شدن ۸۸ صورت فلکی امروزی
تعداد زیاد صورتهای فلکی و تفاوت در صورتهای فلکی نقشههای مختلف، کار ستارهشناسان مدرن را که از صورتهای فلکی فقط برای ثبت مشخصاتِ مکانِ اهدافِ رصدی استفاده میکردند، دشوار میکرد.
از اینرو، اتحادیهی بینالمللی ستارهشناسی، با کمک هِنری نوریس راسِل، ستارهشناس آمریکایی، فهرستی از ۸۸ صورت فلکی تهیه کرد. راسل این فهرست را بر اساس صورتهای فلکی موجود در «فهرست بازبینیشدهی فوتومتری هاروارد»، که در سال ۱۹۰۸ در کالج ستارهشناسی هاروارد ساخته شده بود، تدوین کرد. این ۸۸ صورت فلکی در اولین مجمع عمومی اتحادیه بینالمللی ستارهشناسی که در سال ۱۹۲۲ در شهر رم ایتالیا برگزار شد، با رای اعضا، تایید شدند. ولی مشکل اصلی که مشخص نبودن محدودهی صورتهای فلکی بود، همچنان پابرجا بود. در دومین مجمع عمومی IAU که در سال ۱۹۲۵ در کمبریج انگلیس برگذار شد، یوجین دِلپورت، ستارهشناس رصدخانهی سلطنتی بلژیک، طرحی برای تعیین مرزهای مشخص صورتهای فلکی، همراستا با خطوط بُعد و مِیل سماوی پیشنهاد داد. IAU از این پیشنهاد استقبال کرد و دلپورت را مامور طراحی مرزهای رسمی کرد؛ با این شرط که تمام ستارههای متغیرِ شناختهشده تا آن زمان، باید در مرزهای صورت فلکی پیشین خود باقی بمانند. این شرط باعث ایجاد مرزهای نامنظم و غیرعادی شد. طرح جدید مرزهای دلپورت، در مجمع عمومی بعدی در ۱۹۲۸ در لِیدِن هلند تایید شد و نتیجهی کارهای او در سال ۱۹۳۰ در مجموعه نقشههای Délimitation Scientifique des Constellations (به معنی، مرزهای علمی صورتهای فلکی) و Atlas Céleste (اطلس آسمان) منتشر شد.
IAU برخلاف مفهوم سنتی صورتهای فلکی که الگوهایی از پیوستن ستارگان بودند، هیچ طرح خطی یا نگارهای برای آنها در نظر نگرفته و تصویب نکرده است، بنابراین هر کس میتواند به دلخواه، ستارههای هر صورت فلکی را به هم متصل کند و فرهنگهای مختلف میتوانند صورتهای فلکی باستانی خود را در این مرزها ترسیم کنند. امروزه، وقتی ستارهشناسان حرفهای از رویدادن پدیدهای علمی در یک صورت فلکی خبر میدهند، منظورشان مرزهای تاییدشدهی IAU است.
فهرست صورتهای فلکی اتحادیهی بینالمللی ستارهشناسی | ||||
---|---|---|---|---|
نام رسمی IAU | کوتاهشده | برابر شناختهشده در فارسی | ریشه | نقشه (PDF) |
Andromeda | And | آندرومدا | باستانی (سدهی ۲ د.ک، بطلمیوس) | |
Antlia | Ant | تلمبه | ۱۷۶۳، دولاکی | |
Apus | Aps | مرغ بهشتی | ۱۶۰۳، یورینومتریا، پلانسیوس | |
Aquarius | Aqr | دَلو | باستانی (بطلمیوس) | |
Aquila | Aql | عقاب | باستانی (بطلمیوس) | |
Ara | Ara | آتشدان | باستانی (بطلمیوس) | |
Aries | Ari | برّه | باستانی (بطلمیوس) | |
Auriga | Aur | ارابهران | باستانی (بطلمیوس) | |
Boötes | Boo | گاوران | باستانی (بطلمیوس) | |
Caelum | Cae | اِسکِنه | ۱۷۶۳، دولاکی | |
Camelopardalis | Cam | زرافه | ۱۶۱۲، پلانسیوس | |
Cancer | Cnc | خرچنگ | باستانی (بطلمیوس) | |
Canes Venatici | CVn | تازیها | ۱۶۹۰، هِوِلیوس | |
Canis Major | CMa | سگ بزرگ | باستانی (بطلمیوس) | |
Canis Minor | CMi | سگ کوچک | باستانی (بطلمیوس) | |
Capricornus | Cap | بُزماهی | باستانی (بطلمیوس) | |
Carina | Car | شاهتخته | ۱۷۶۳، دولاکی (جدا شده از صورت فلکی کشتی) | |
Cassiopeia | Cas | ذاتالکُرسی | باستانی (بطلمیوس) | |
Centaurus | Cen | قَنطورِس | باستانی (بطلمیوس) | |
Cepheus | Cep | قیفاووس | باستانی (بطلمیوس) | |
Cetus | Cet | قیطُس | باستانی (بطلمیوس) | |
Chamaeleon | Cha | آفتابپرست | ۱۶۰۳، یورینومتریا، پلانسیوس | |
Circinus | Cir | پرگار | ۱۷۶۳، دولاکی | |
Columba | Col | کبوتر | ۱۵۹۲، پلانسیوس (جدا شده از صورت فلکی سگ بزرگ) | |
Coma Berenices | Com | گیسو | ۱۵۳۶، کاسپار وُپِل (جدا شده از صورت فلکی شیر) | |
Corona Australis | CrA | تاج جنوبی | باستانی (بطلمیوس) | |
Corona Borealis | CrB | تایج شمالی | باستانی (بطلمیوس) | |
Corvus | Crv | کلاغ | باستانی (بطلمیوس) | |
Crater | Crt | جام | باستانی (بطلمیوس) | |
Crux | Cru | صلیب جنوبی | ۱۶۰۳، یورینومتریا، پلانسیوس (جدا شده از صورت فلکی قنطورس) | |
Cygnus | Cyg | قو | باستانی (بطلمیوس) | |
Delphinus | Del | دلفین | باستانی (بطلمیوس) | |
Dorado | Dor | ماهی طلایی | ۱۶۰۳، یورینومتریا، پلانسیوس | |
Draco | Dra | اژدها | باستانی (بطلمیوس) | |
Equuleus | Equ | اسب کوچک | باستانی (بطلمیوس) | |
Eridanus | Eri | نَهر | باستانی (بطلمیوس) | |
Fornax | For | کوره | ۱۷۶۳، دولاکی | |
Gemini | Gem | دوپیکر | باستانی (بطلمیوس) | |
Grus | Gru | دُرنا | ۱۶۰۳، یورینومتریا، پلانسیوس | |
Hercules | Her | هرکول | باستانی (بطلمیوس) | |
Horologium | Hor | ساعت | ۱۷۶۳، دولاکی | |
Hydra | Hya | شجاع | باستانی (بطلمیوس) | |
Hydrus | Hyi | مار آبی | ۱۶۰۳، یورینومتریا، پلانسیوس | |
Indus | Ind | هِندی | ۱۶۰۳، یورینومتریا، پلانسیوس | |
Lacerta | Lac | سوسمار | ۱۶۹۰، هِوِلیوس | |
Leo | Leo | شیر | باستانی (بطلمیوس) | |
Leo Minor | LMi | شیر کوچک | ۱۶۹۰، هِوِلیوس | |
Lepus | Lep | خرگوش | باستانی (بطلمیوس) | |
Libra | Lib | ترازو | باستانی (بطلمیوس) | |
Lupus | Lup | گرگ | باستانی (بطلمیوس) | |
Lynx | Lyn | سیاهگوش | ۱۶۹۰، هِوِلیوس | |
Lyra | Lyr | شَلیاق | باستانی (بطلمیوس) | |
Mensa | Men | کوهِ میز | ۱۷۶۳، دولاکی | |
Microscopium | Mic | میکروسکوپ | ۱۷۶۳، دولاکی | |
Monoceros | Mon | تکشاخ | ۱۶۱۲، پلانسیوس | |
Musca | Mus | مگس | ۱۶۰۳، یورینومتریا، پلانسیوس | |
Norma | Nor | گونیا | ۱۷۶۳، دولاکی | |
Octans | Oct | هَشتَک | ۱۷۶۳، دولاکی | |
Ophiuchus | Oph | ماراَفسای | باستانی (بطلمیوس) | |
Orion | Ori | شکارچی | باستانی (بطلمیوس) | |
Pavo | Pav | طاووس | ۱۶۰۳، یورینومتریا، پلانسیوس | |
Pegasus | Peg | اسب بالدار | باستانی (بطلمیوس) | |
Perseus | Per | بَرساوُش | باستانی (بطلمیوس) | |
Phoenix | Phe | سیمرغ | ۱۶۰۳، یورینومتریا، پلانسیوس | |
Pictor | Pic | سهپایه | ۱۷۶۳، دولاکی | |
Pisces | Psc | ماهی | باستانی (بطلمیوس) | |
Piscis Austrinus | PsA | ماهی جنوبی | باستانی (بطلمیوس) | |
Puppis | Pup | کشتیدُم | ۱۷۶۳، دولاکی (جدا شده از صورت فلکی کشتی) | |
Pyxis | Pyx | قطبنما | ۱۷۶۳، دولاکی | |
Reticulum | Ret | تور | ۱۷۶۳، دولاکی | |
Sagitta | Sge | پیکان | باستانی (بطلمیوس) | |
Sagittarius | Sgr | قوس | باستانی (بطلمیوس) | |
Scorpius | Sco | عقرب | باستانی (بطلمیوس) | |
Sculptor | Scl | سنگتراش | ۱۷۶۳، دولاکی | |
Scutum | Sct | سپر | ۱۶۹۰، هِوِلیوس | |
Serpens | Ser | مار | باستانی (بطلمیوس) | |
Sextans | Sex | سِکستانت | ۱۶۹۰، هِوِلیوس | |
Taurus | Tau | گاو | باستانی (بطلمیوس) | |
Telescopium | Tel | تلسکوپ | ۱۷۶۳، دولاکی | |
Triangulum | Tri | مثلث | باستانی (بطلمیوس) | |
Triangulum Australe | TrA | مثلث جنوبی | ۱۶۰۳، یورینومتریا، پلانسیوس | |
Tucana | Tuc | توکان | ۱۶۰۳، یورینومتریا، پلانسیوس | |
Ursa Major | UMa | خرس بزرگ | باستانی (بطلمیوس) | |
Ursa Minor | UMi | خرس کوچک | باستانی (بطلمیوس) | |
Vela | Vel | بادبان | ۱۷۶۳، دولاکی (جدا شده از صورت فلکی کشتی) | |
Virgo | Vir | سُنبُله | باستانی (بطلمیوس) | |
Volans | Vol | ماهی پرنده | ۱۶۰۳، یورینومتریا، پلانسیوس | |
Vulpecula | Vul | روباهک | ۱۶۹۰، هِوِلیوس |
طرحهای خطی موجود در نقشهها، با همکاری IAU و مجلهی Sky&Telescope طراحی شدهاند ولی فقط پیشنهادی هستند و بصورت رسمی تایید نشدهاند.
فهرست صورتهای فلکی IAU، شامل ۴۷ صورت فلکی بطلمیوس در المجسطی، ۳ صورت فلکی تقسیمشده از صورت فلکی کشتی، صورت فلکی گیسُوان بِرِنیکه (یا به اختصار، گیسو؛ که از دوران یونان باستان به عنوان یک صورتواره شناخته میشد ولی تا سدهی ۱۷ د.ک در فهرست صورتهای فلکی وارد نشده بود)، ۱۶ صورت فلکی از پلانسیوس (شامل صورتهای فلکی کبوتر و صلیب جنوبی، که از صورتهای فلکی بطلمیوسی جدا شدند)، ۷ صورت فلکی از هولیوس و ۱۴ صورت فلکی از دو لاکی میشود.
فهرست نام ستارگان IAU
IAU از سال ۲۰۱۵، در کارگروه نام ستارگان (WGSN)، اقدام به گردآوری و ثبت رسمی اسامی خاص ستارگان از فرهنگهای گوناگون کرده و تاکنون بیش از ۴۵۰ ستاره را نامگذاری کرده است. بسیاری از نامهای این فهرست، همان نامهای رایج بین ستارهشناسان در چند سدهی اخیر هستند که ریشهی یونانی، رومی و عربی دارند.
میتوانید این فهرست را در فایل GoogleSheets، متعلق به IAU ببینید.
داستانهای فرعی؛ صورتهای فلکی در فرهنگهای دیگر
به زودی ...
سوالات متداول
صورت فلکی چیست؟
صورتهای فلکی، گروهی از ستارگان هستند که در کنار یکدیگر، شکلهایی در آسمان میسازند و تمدنهای گذشته برای آنها نام و داستانی ساختهاند.
چند صورت فلکی در آسمان وجود دارد؟
۸۸ صورت فلکی.
در سال ۱۹۲۲، اتحادیهی بینالمللی ستارهشناسی از بیش از ۱۰۰ صورت فلکی موجود در آن زمان، ۸۸تای آنها را به رسمیت شناخت.
آیا ستارههای صورتهای فلکی نزدیک به هم هستند؟
ستارههای صورتهای فلکی فقط از دید مردم زمین در کنار یکدیگر دیده میشوند و در فضا ممکن است چند صد سال نوری از یکدیگر فاصله داشته باشند یا واقعا نزدیک به هم باشند.
چه کسی اولینبار صورت های فلکی را اختراع کرد؟
انسانهای نخستین هم در آسمان، الگوهایی میدیدند و نقش بعضی از آنها را روی دیوارهی غارها رسم کردهاند.
ولی نخستین شواهد از صورتهای فلکی بصورت امروزی، از لوحهای گِلی تمدنهای بینالنهرین بدست آمده است.
نظرات