چرا بازگشت انسان به ماه بسیار دشوار است؟

یک‌شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۷:۰۰
مطالعه 3 دقیقه
فضانورد باز آلدرین روی ماه
برنامه آپولو در سال ۱۹۶۹ انسان‌ها را به ماه رساند. چرا پس از آن دیگر انسان‌ها قدم به ماه نگذاشتند؟
تبلیغات

بین سال‌های ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۲، یعنی قبل از انفجار فناوری‌های مدرن، مأموریت‌های آپولو درمجموع ۱۲ فضانورد را به سطح ماه فرستادند. پس چرا به‌نظر می‌رسد تلاش‌های کنونی ما برای رفتن به ماه کند، پیچیده و با تعلل است؟ پاسخ آسانی وجود ندارد ولی این موضوع به پول، سیاست و اولویت‌ها بستگی دارد.

ابتدا به موضوع هزینه بپردازیم. ماموریت‌های آپولو بسیار موفقیت‌آمیز اما بسیار پرهزینه بودند. در اوج خود، ناسا حدود ۵ درصد از کل بودجه فدرال را مصرف می‌کرد و بیش از نیمی از آن به برنامه آپولو اختصاص داشت.

با درنظر گرفتن تورم، کل برنامه آپولو بیش از ۲۶۰ میلیارد دلار به دلار امروز هزینه داشت. اگر پروژه جمنای و برنامه‌ی فضاپیماهای رباتیک قمری را نیز درنظر بگیریم که پیشگام‌های مورد نیاز ماموریت‌های آپولو بودند، این رقم به بیش از ۲۸۰ میلیارد دلار می‌رسد.

درمقابل، ناسا امروزه کمتر از نیم درصد از کل بودجه فدرال را در اختیار دارد و این درحالی است که طیف وسیع‌تری از اولویت‌ها و دستورالعمل‌ها را دنبال می‌کند.

در طول دهه گذشته، ناسا تقریباً ۹۰ میلیارد دلار برای برنامه آرتمیس هزینه کرده است. به‌طور طبیعی، با هزینه کمتری که برای فرود بعدی انسان روی ماه صرف می‌شود، حتی با پیشرفت در فناوری‌ها، روند پیشرفت کندتری خواهیم داشت.

فضاپیمای اوریون
تصویرسازی از فضاپیمای اوراین ناسا در مدار اطراف ماه.

واقعیت‌های سیاسی به شدت با واقعیت‌های مالی مرتبط هستند. در دهه ۱۹۶۰، آمریکا در میانه رقابت فضایی با شوروی برای دستیابی به اولین‌ها در فضا و خصوصا فرود انسان روی ماه بود. مردم از این ایده انرژی می‌گرفتند و سیاستمداران نیز بودجه هنگفتی را به‌سوی پروژه‌های ناسا هدایت می‌کردند. با‌این‌حال، این نوع هزینه‌ها عمیقاً ناپایدار بود. به محض اینکه آمریکا پیروز شد، مردم به‌سرعت علاقه خود را از دست دادند و بودجه ناسا کاهش یافت.

ترکیبی از اراده سیاسی کمتر و منابع مالی کمتر، ناسا را مجبور کرد در اواخر دهه ۱۹۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰ تصمیمات مهمی اتخاذ کند. این تصمیمات حتی بر آرتمیس تاثیر گذاشت. برای مثال، با پایان یافتن برنامه شاتل فضایی، مدیران ناسا نمی‌دانستند با ظرفیت‌های صنعتی و مشارکت‌هایی که منجر به شاتل شد، چه کاری انجام دهند. آن‌ها درنهایت تصمیم گرفتند با استفاده مجدد از قسمت‌های مختلف شاتل و خصوصا موتورها و گنجاندن آن‌ها در طرح آرتمیس، این زیرساخت‌ها را حفظ کنند. می‌توان استدلال کرد تصمیم حفظ زیرساخت‌ها و مهندسان هوافضا کار درستی بود، زیرا برای راه‌اندازی رنسانس اخیر در شرکت‌های خصوصی پرواز فضایی به همین پایگاه نیاز بود.

درنهایت، برنامه‌ی آرتمیس امروزی دارای اولویت‌های بسیار متفاوت با اولویت‌های ماموریت‌های آپولو است. برای مثال، اکنون تحمل ریسک ما بسیار پایین‌تر از دهه ۱۹۶۰ است.

ماموریت‌های آپولو خطرناک بودند و احتمال شکست آن‌ها بالا بود. درواقع، چندین ماموریت با فاجعه مواجه شدند: آتش‌سوزی آپولو ۱ که به کشته شدن سه فضانورد منجر شد، خاموش شدن موتور حین ماموریت آپولو ۶ و نقص طراحی تقریبا مرگبار آپولو ۱۳. ناسا، قانون‌گذران و مردم خصوصا پس از فاجعه چلنجر و کلمبیا تمایلی به پذیرفتن این سطح از خطر را ندارند.

ماموریت‌های آپولو مبالغ هنگفتی را صرف فرستادن فضانوردان به سطح ماه برای چند ده ساعت کردند. آن‌ها به ماه رفتند، چندین نمونه جمع‌آوری کردند، آزمایش‌های ساده‌ای انجام دادند و بازگشتند.

ماموریت‌های آرتمیس اهداف متفاوتی دارند. یک مورد اینکه فضانوردان تا یک هفته را در سطح ماه می‌مانند و در نتیجه به غذا، آب، سوخت و ابزارهای علمی بیشتری نیاز خواهند داشت. مورد دوم اینکه درحالی‌که در ماموریت‌های آپولو علم اولویت دوم بود و هدف اصلی آن شکست شوروی بود، در برنامه آرتمیس پژوهش‌های علمی حرف اول را می‌زند و بنابراین به طراحی ماموریت طولانی‌تر و پیچیده‌تری نیاز است.

درنهایت، هدف برنامه آرتمیس فقط بازگردان انسان به ماه نیست، بلکه ایجاد زیرساخت‌هایی برای حضور دائمی انسان‌ها روی ماه است. همه چیز از انبار سوخت در مدار گرفته تا انتخاب مکان برای ساخت سکونتگاه‌های آینده همه تحت پوشش پروژه آرتمیس قرار می‌گیرد. این برنامه بسیار پیچیده‌تر است، زیرا چارچوبی برای دستیابی به رویاها برای نسل‌های آینده فراهم می‌کند.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات