مروری بر تینواستارز نمایشگاه الکامپ؛ همه این کارها برای مهاجرت است
در انتهای سالن ۸ و ۹ نمایشگاه، نزدیک استیجی که فعالان اکوسیستم روزانه چندین پنل تخصصی در آن برگزار میکردند غرفهای بود که نوجوانان با دست پر به آن آمده بودند. ۱۲ تیم از استانهای سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، تهران و هرمزگان غرفهی کوچک تینواستارز را بین خودشان تقسیم کرده و ایدهها و ساختههایشان را به نمایش گذاشتند.
در گوشهای از سالن ورکشاپهایی برگزار میشد و بچهها میتوانستند در آن شرکت کنند ولی بیشترشان پشت کانتر غرفه ایدهها و ساختههایشان را برای بازدیدکنندهها توضیح میدادند.
سما و سنا اسماعیلیفر با هم یک بازی ساختهاند که به شیوهی آموزش غیرمستقیم و با گفتن نه مفاهیم را آموزش میدهد: «ایدهی ما از کلاس فیزیک آمد. وقتی جاذبه کشف شد یک عالم دانشآموز بدبخت شدند. اگر این مفاهیم کشف نشده بود کتاب درسی ما هم خیلی خلاصه بود. مقالهای هم خوانده بودیم که تاثیر نه در یادگیری زیاد است. اینها را با هم ترکیب کردیم و بازی ساختیم.» اسم بازیشان نکشف است. فعلا سه مرحله آن ساخته شده و نمایشگاه را به چشم فرصتی دیدند تا کارشان را ارائه کنند و ایراداتش را برطرف کنند: «در مرحلهی بعد که بخواهیم آن را توسعه بدهیم نیاز به اسپانسر داریم. از دانشآموزان مستعد میخواهیم به تیم ما بپیوندند.»
دانشآموز کلاس یازدهم رشته ریاضی فیزیک هستند و از کلاس هفتم با شاخههایی مثل دادهکاوی، هوش مصنوعی، بازی سازی و طراحی سایت آشنا شدهاند و میخواهند در دانشگاه هم کامپیوتر بخوانند.
سنا میگوید در این مدت فیلترینگ باعث شد برای دسترسی به آموزشها و دسترسیهایی که باید به بازی میدادند دچار مشکل شوند: «فیلترینگ مانع بزرگی بود، نت ضعیف بود. غیر از این مثلا ما دو لپتاپ لازم داشتیم. وقتی شروع به کار کردیم قیمتش هنوز ارزان بود ولی وقتی خواستیم بخریم قیمتها چند برابر شد.»
تا وقتی دانشآموز راهنمایی بودند پروژهشان با درس تداخل پیدا نمیکرد ولی دبیرستان و کنکور کار را سخت میکند و با اینکه در جشنواره خوارزمی هم قبول شدهاند اما سهمیههای این جشنواره کم شده است: «اگر قبلا قبولی در خوارزمی ۲۰ تا ۲۵ درصد سهمیه داشت، الان ۱۰ درصد است. بچههای کمتری هم ترغیب میشوند در این جشنواره شرکت کنند.» آنها مدام با کسانی مواجه میشوند که میگویند الان سن کار کردن شما نیست، بهتر است برای کنکور وقت بگذارید: «کارآموزی هم که میرفتیم میگفتند الان زود است و بزرگ که شدید آنقدر کار میکنید که خسته میشوید. کلیشههای جنسیتی هم بود، میگفتند برای یک دختر کار کردن زود است. بیشتر این حرفها البته بیرون از خانواده بود. ما هم با نشنیدن و اهمیت ندادن مقاومت میکردیم.»
-به مهاجرت هم فکر میکنید؟
-معلوم است به مهاجرت فکر میکنیم. اصلا همهی اینها برای مهاجرت است. یک بخشی مسیر زندگی و مدرسه تیزهوشان بود که ما را به پژوهش علاقهمند کرد ولی ۹۰ درصد برای این است که رزومه جمع کنیم و راحت بشویم. الان فشاری را تحمل میکنیم و در آینده امیدواریم که مهاجرت کنیم و پیشرفت کنیم.
آلین اسماعیلی و نازنینفاطمه مهدیزاده ۱۷ سالهاند و کارشان هوش مصنوعی مبتنی بر سلامت است. آنها به همراه همتیمی دیگرشان درسا شریفی یک دستیار سلامت ساختهاند که کاربر میتواند علائم را بگوید و با توجه به دیتابیس راهکار درمانی دریافت کند.
از سال ۱۴۰۰ شروع به یادگیری کدنویسی و پایتون کردهاند و سال ۱۴۰۱ کدهایشان را راه انداختند: «این برنامه هم در دسترس است و هم محدودیت مالی، مکانی یا زمانی مراجعه به پزشک را ندارد. بخش دیگری از کار هم پرونده الکترونیک است که امکان ارتباط آنلاین بین بیمار و پزشک را فراهم میکند. گاهی نیاز است که پزشک بیمار را به طور متداول چک کند و بعضیها ممکن است سهلانگاری کنند یا به پزشک اطلاع ندهند. مزیت طرح ما این است که خیلی از مردم به خاطر محدودیتهای مالی، مکانی و زمانی پیش پزشک نمیروند ولی طرح ما این محدودیتها را ندارد. از طرف دیگر در بخش پرونده الکترونیک چون کاغذ مصرف نمیشود هم برای محیط زیست بهتر است، هم صرفه اقتصادی بیشتری دارد و از طرف دیگر امنیتش بیشتر است. در بخش دستیار صوتی هم چون امکان تعامل دو طرفه وجود دارد برای مخاطب جذابتر است.»
آنها در مدرسه فرزانگان در رشته تجربی درس میخوانند و استاد راهنمایشان ساینا ادیبان کمکشان کرده است. میخواهند وبسایتی برای پروژهشان بسازند، علائم و بیماریها را گسترش دهند و بهروزرسانی کنند.
امیرعلی و همتیمیهایش یک بازی شبیهساز رانندگی ساختهاند. ۱۷ سالهاند و در مدرسهای در منطقه ۷ تهران درس میخوانند. بارها شنیدهاند که این کار آینده ندارد و بهتر است به درس بچسبی: «من میگویم چشم ولی کار خودم را انجام میدهم.»
آنها هم دوست دارند مهاجرت کنند چون «در کشورهای خارجی میشود آیندهی بهتری ساخت. ما تحریمهایی داریم که جلوی کارمان را میگیرد. فیلترینگ هم مشکل بزرگی است. فیلتر گوگلپلی، اپ استور، سایتهایی که پیشنیازهای اندروید را دارند. برای دانلود کردن خروجی اندروید و آپلود کردن فایلها خیلی مشکل داشتیم.»
چهار سال است روی این بازی کار میکند. از صبح تا نیمهشب: «توی مدرسه هم روی این پروژه کار میکنم. تا به حال در مایکت و بازار منتشر شده است.»
یکی از گروههایی که از سیستان و بلوچستان آمده، روی پروژهی نخ بخیه هوشمند کار میکند. ترنم دهباشی ۱۷ ساله است و در رشته تجربی درس میخواند: «ما هر کدام زخمهایی داشتیم که باعث کاهش اعتماد به نفسمان شده بود، برای همین میخواستیم راهکاری پیدا کنیم که فرد اگر عملی روی صورتش انجام میدهد مجبور به عمل دیگری برای ترمیم نشود و اعتماد به نفس بیشتری داشته باشد. این نخ بخیه با چیپهایی که دارد میتواند روند بهبود بیمار را به پزشک اطلاع بدهد.»
برای ترنم و همتیمیهایش همه چیز از شرکت در یک استارتاپ سلولهای بنیادی در استان خودشان شروع شد. منتورها کمک کردند ایدهشان را پرورش بدهند و دانشگاه علوم پزشکی زاهدان هم برایشان آزمایشگاهی تجهیز کرد که بتوانند محصول بسازند. یک سال است روی این پروژه کار میکنند و به نمایشگاه آمدند تا تجربه کسب کنند.
مهاجرت در ذهن او معنای دیگری دارد، معنای آمدن به تهران: «ما این محصول را تولید کردیم که در کشور خودمان فعالیت کنیم. اگر به تهران مهاجرت کنیم بیشتر میتوانیم به کشور خودمان کمک کنیم.»
امیرمهدی و سه همتیمی دیگرش یک تور مجازی برای بازدید از مکانهای فیزیکی طراحی کردهاند و به نمایشگاه آمدند تا کارشان را معرفی کنند و افراد متخصص را ببینند. دانشآموز هنرستان هستند و میخواهند کارشان را در آینده با متاورس ترکیب کنند. امیرمهدی فعلا قصد مهاجرت ندارد.
گروه دیگری از دانشآموزها سامانه ارسال اثر دیجیتال برای آموزش و پرورش طراحی کردهاند تا مسیر سنتی و زمانبر ارسال آثار در فلش و سی دی را ساده کنند: «مدیران میتواند آثار را در پنل ادمین ارسال کنند و آموزش و پرورش ببیند و داوری کند و از همان پنل در بخش عمومی ارسال کند. آثار دانش آموز هم در فضای مجازی معرفی میشود.» آرین داستانی و داریوش ایلبیگی و همتیمیهایشان ۱۸ سالهاند و چند روز دیگر کنکور دارند. این پروژه را که از طرف مدرسه به آنها پیشنهاد شده در ۲۰-۳۰ روز پیاده کردهاند: «در مدرسه به ما پیشنهاد دادند و گفتند چنین مشکلی وجود دارد و آموزش و پرورش هم بودجهای جرئی داد. نمایشگاه هم فرصت خوبی بود که کارمان را به دیگران معرفی کنیم.»
کار آنها هم با فیلترینگ گره خورد: «سایتهایی که برای تست نرمافزارمان لازم داشتیم فیلتر بود، فایربیس که فیلتر شد و گیتهاب هم سرعتش این مدت خیلی پایین بود. کتابخانههایی که مایکروسافت و گوگل در اختیارمان میگذاشتند متاسفانه فیلتر شد و مجبوریم از سرورهای مجازی برای دانلود پکیجها استفاده کنیم. این خیلی اذیت کننده است و کار را عقب میاندازد.»
صد در صد دوست دارند مهاجرت کنند و میگویند: «مگر میشود دوست نداشته باشیم. همه چیز معلوم است، دلیلی ندارد توضیح بدهیم.»
سجاد اربابی در معرفی خودش میگوید: «دانشآموز کنکوری پایه دوازدهم تجربی سمپاد از زاهدان هستم.» از اسفند سال گذشته پس از اینکه در یک استارتاپ ویکند در دانشگاه علومپزشکی زاهدان شرکت کرد، مسیر پروژهشان به اسم «رگ هوشمند» شروع شد که میتوان از آن برای بیماران قلبی و مستعد IHD استفاده کرد. تیمشان چهار نفره است.
به پیشنهاد دانشگاه به نمایشگاه الکامپ آمدند که هم با متخصصان آشنا شوند و هم شاید برای پروژهشان سرمایهگذاری پیدا کنند: «کار ما نیاز به میکروچیپ دارد که در ایران در آن ابعاد و ساختاری که میخواهیم نیست. با شرکتی ژاپنی صحبت کردهایم، هزینهی واردات اولیه به تعدادی که بتوانیم در آزمایشگاه استفاده کنیم حدود ۵۰-۶۰ میلیون است. در آن صورت میتوانیم فرایند آزمایشگاهی را انجام دهیم. فعلا توانستهایم رگ را بسازیم.» در نمایشگاه چند شرکت به آنها قول کمک دادهاند.
سجاد میگوید نمیداند چرا منابع مقالات خارجی مورد نیازشان، فیلتر هستند اما دسترسی آنها را به منابع علمی سخت کردهاست. هرچند دانشگاه اینترنت بدون فیلتر دارد و میتوانند از آن استفاده کنند اما محدودیت رفت و آمد دارند.
هدف اصلی برای او کنکور است اما این طرح را هم ادامه خواهد داد: «دانشجو بشویم اطلاعات بیشتری کسب میکنیم و راحتتر میتوانیم کار را پیش ببریم.»
راهی طولانی پیش روی بچههای این ۱۲ تیم است. میخواهند بیشتر یاد بگیرند و کارهای بزرگتر را تجربه کنند. از محدودیتها هم خبر دارند و تاثیرات آن را در کارهایشان میبینند. صائبه سلوکی که مسئولیت غرفه تینواستار را به عهده داشت در زمان نمایشگاه در گفتوگو با روابط عمومی نصر گفته بود: «آینده ساختنی است و ما آن را با همین بچهها خواهیم ساخت.» اما معلوم نیست تا چند سال دیگر، چند نفر از این بچهها در کشور مانده باشند و بخواهند آیندهشان را اینجا بسازند.
نظرات