درس تابآوری در زمانه بحران؛ اگر لازم است، خلاف جهت رود شنا کنید
هر طرف چشم میگردانیم، رودخانه و تالابی خشکیده، برجی از بلندای کوه سر برآورده، جنگلی کوچکتر شده و «بحران» واژهی تکرارشونده در خبرهاست. در چنین روزگاری که مصائب اجتماعی زندگی را سخت کرده، تحمل کردن و ادامه دادن چطور ممکن است؟ کشف پاسخ این سوال بهانه کارگاهی آموزشی بود که در ساختمان کرسی یونسکو و سلامت اجتماعی و توسعه برگزار شد.
کارگاه سهساعته «محیط زیست، سلامت اجتماعی و تابآوری» عصر دیروز در حضور جمعی از کارآفرینان، دانشجویان و علاقهمندان برگزار شد و محمد درویش، کارشناس و فعال محیط زیست برای حاضران از ضرورت آگاهی، حرکت و امیدواری در زمانه خطر گفت.
در ابتدای این کارگاه که با حضور شرکت زیتل برگزار شد، محمدرضا سعیدآبادی، معاون بینالملل کرسی یونسکو در سلامت اجتماعی و توسعه در سخنانی کوتاه از ایجاد سازمان یونسکو برای دفاع از صلح گفت. از اینکه یونسکو ایجاد شد تا از طریق فرهنگ، آموزش، ارتباطات و علوم اجتماعی و طبیعی بذر صلح در ذهن مردم کاشته شود و اینکه رشد علوم و فناوری بهصورت یکبعدی اتفاق نمیافتد.
با آموزش بیشتر و جهل کمتر و ارتباطات و تبادلات فرهنگی دستیابی به صلح ممکن میشود. علوم اجتماعی و طبیعی فقط برای رشد و توسعه اقتصادی و تکنولوژی نیست، بلکه باید همراه چهار حوزه علوم، اخلاق، سلامت اجتماعی و محیط زیست وجود داشته باشد تا به سامان و آرامش برسیم. رشد تکنولوژی و علوم بهصورت یکبعدی اتفاق نمیافتد بلکه توجه به این چهار حوزه هم ضروری است و اینها در کنار هم صلح را ممکن میکند.- محمدرضا سعیدآبادی، معاون بینالملل کرسی یونسکو در سلامت اجتماعی و توسعه
ارز رایج در اقتصاد طبیعت
محمد درویش که در سابقهاش ریاست دفتر مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیط زیست را دارد، گفتههای خود را با بیتی از شاهنامه فردوسی آغاز کرد: «همیشه خردمند و امیدوار/ نبیند بهجز از شادی روزگار. بهنظر میرسد امروز این بیت از شرایط امروز فاصله دارد و بیشتر شبیه شوخی است.» او سپس از آمار اخیر مرکز مطالعات شهرداری درباره آمار بالای افسردگی شهروندان تهران گفت و پرسید: «در چنین شرایطی چگونه ممکن است شرایط را درک کنیم و امیدوارانه ادامه دهیم؟»
درویش محیط زیست را از زبان واندانا شیوا، نویسنده و فعال مدنی و محیط زیست اهل هند تعریف کرد که میگوید: «ارز رایج در اقتصاد طبیعت اسکناس نیست، زندگی است.»
او درباره ادعای «محیط زیستیترین دولت» گفت: «محیط زیست را نباید با محوری مثل اقتصاد مقایسه کرد. محیط زیست بستر توسعه است، نه محور آن. باید محیط زیست وجود داشته باشد تا خلاقیتها رشد کند و شاخصهای اقتصادی اعتلا یابد.» درویش سپس از مناظرهای تلویزیونی درباره دریاچه ارومیه در سال ۱۳۹۰ یاد کرد که در آن از مردم پرسیده بودند: «اگر شما جای کشاورزان بودید، ترجیح میدادید آب ۱۴ رودخانه به زمین کشاورزی برسد یا به دریاچه؟»
آنها با این سوال مردم را در مقابل محیط زیست قرار دادند که یا از خیر محیط زیست بگذرید یا معیشتتان. درصورتی که اینطور نیست. اگر قرار است کشاورزی پایدار داشته باشیم، باید حال آن دریاچه خوب باشد. و حالا که دریاچه در شرایط امروز است، شاهد بزرگترین موج مهاجرت بهدلیل خشکی دریاچه ارومیه هستیم. بخشهایی از شبستر و مراغه خالی از سکنه و باغها از حیز انتفاع ساقط شده است. ما امروز همه آنچه بهخاطرش دریاچه ارومیه را خشک کردیم، از دست دادهایم. بیتوجه به اینکه در نظر نگرفتن ملاحظات محیط زیستی، فاجعههای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بهدنبال دارد.- محمد درویش، فعال محیط زیست
من خوبم، تو هم خوبی
کارگاه با توضیحی درباره سلامت اجتماعی ادامه پیدا کرد که شرح کوتاهش این است: «چگونگی ارزیابی فرد از عملکردش در برابر اجتماع.»
درویش گفت: «فردی برخوردار از سلامت اجتماعی است که اجتماع را مجموعهای معنادار، قابل فهم و بالقوه مفید برای رشد و شکوفایی بداند و احساس کند که به جامعه تعلق دارد، از طرف جامعه پذیرفته میشود و در پیشرفت آن سهیم است. مردمی شاخص سلامت اجتماعیشان در حال رشد است که سرزمینی که در آن زندگی میکنند، از مواهب طبیعی گیاهی و جانوری و چشماندازهای هوشربای طبیعی بیشتری برخوردار است.»
او کتاب «وضعیت آخر» نوشته تامس هریس را معرفی کرد و از اهمیت وضعیت «من خوبم و تو هم خوبی» گفت: «در جامعهای که هنوز خیانت و جنایت، حقکشی و پلیدی وجود دارد، شاید منطقی بهنظر نرسد اما نویسنده میگوید در عین اینکه باید بپذیریم که جامعه برخوردار از ناراستیهاست اما منطق ما باید بر این پایه باشد.»
مردمی شاخص سلامت اجتماعیشان در حال رشد است که سرزمینی که در آن زندگی میکنند، از مواهب طبیعی گیاهی و جانوری و چشماندازهای هوشربای طبیعی بیشتری برخوردار است
این کارشناس محیط زیست از رتبه بالای کشورهایی مثل دومینیکن، کاستاریکا و گواتمالا در شاخص سرزمین شاد (HPI) در مقایسه با کشورهایی مثل ایالات متحده و روسیه صحبت کرد و حرفهایش را اینطور ادامه داد: «ایالات متحده در میان ۱۶۵ کشور مورد بررسی رتبه ۱۵۰ را دارد و رتبه ایران در این شاخص ۸۷ است. مردمی که در سرزمینی زندگی کنند که مولفههای محیط زیستی و تابآوری باشد، کمتر درگیر افسردگیاند. اگر دولتها میخواهند برای کاهش نرخ بزهکاری هزینه کنند، بهجای اینکه نیروی انتظامی را قوی کنند باید سراغ ارتقای شاخصهای محیط زیست و افزایش شاخص سلامت اجتماعی بروند.»
او گفت که در کتاب «بالادست»، نوشته دن هیث با جزئیات بسیار درباره این مفهوم صحبت شده است و نروژ و آمریکا را با هم مقایسه کرده که یکیشان در جهت پیشگیری برای سلامت اجتماعی هزینه میکند و دیگری برای درمان. و تفاوت این دو از همین رو است.
برای سازگاری با موقعیتهای غیرمنتظره
فعالیتهای عبدالحسین وهابزاده -از صاحبنظران محیط زیست- برای راهاندازی مدارس طبیعت موضوع دیگری بود که در کارگاه به آن اشاره شد. در این مدارس کودکان زیر ۱۲ سال ارتباط با طبیعت و تابآوری را میآموزند. مدارس طبیعت البته از چهار سال پیش در ایران تعطیل شدهاند.
درویش با گفتن از اینکه آموزش محیط زیست از کودکی به افزایش تابآوری میانجامد گفت: «تابآوری بهمعنای توانایی مقابله با شرایط دشوار و پاسخ انعطافپذیر به فشارهای محیط زیستی است. هر فرد یا زیستبومی که برای سازگاری با موقعیتهای غیرمنتظره توانایی بیشتری دارد و با جریان زندگی مطابقت یابد، تابآورتر و پایدارتر است.»
«تنوع خلاق ما» نوشته خاویرپرز دکوییار کتاب دیگری بود که به حاضران معرفی شد. «این کتاب میگوید در جوامع انسانی، هر جامعهای که به تنوع بیشتر احترام بگذارد و مرزبندی و غربالگری نکند، تابآورتر است. و هر جامعهای که بخواهد همه را مثل خود کند تا همه مثل هم فکر کنند با سرعت بیشتری سقوط خواهد کرد.»
درویش گفت که این قانون در طبیعت هم وجود دارد و یکی از دلایل مخالفت با بهرهبرداری از جنگل و بهوجود آمدن طرح تنفس جنگلها حفظ تنوع بوده، چرا که جنگلی مقاومتر است که گونههای متنوع در خود داشته باشد.- محمد درویش
نجاتدهنده در آینه است
کارگاه با صحبت درباره مفهوم بیوکراسی (زیستسالاری) ادامه پیدا کرد: «ما از دموکراسی گذشتهایم و به بیوکراسی رسیدهایم. اکنون جامعهای توسعهیافته است که علاوه بر فرصتهای برابر برای افراد، برای همه زیستمندان ساکن در سرزمین حرمت حیات قائل باشد. این مفهومی است که ما در تاریخمان داشتهایم. ما درباره تابآوری و حفط ارزشهای محیط زیستی حرفهای زیادی داشتیم اما جایی راهمان را گم کردیم، از وقتی که فکر کردیم که یک نفر باید ما را درک کند. باید دوباره به مسیر برگردیم، نجاتدهنده را باید در آینه دید.»
جامعهای توسعهیافته است که علاوه بر فرصتهای برابر برای افراد، برای همه زیستمندان ساکن در سرزمین حرمت حیات قائل باشد
او گفت که «نباید از رویارویی با مشکلات و از کنشگری بترسیم» و حرفهایش را اینطور ادامه داد:
نظرسنجی موسسه گالوپ از میزان افسردگی ایرانیان کارشناسان را شگفتزده کرد. آنها میگفتند ایرانیان فقیرترین مردم زمین نیستند اما دلیل افسردگی این است که آنها فکر میکنند کسی صدایشان را نمیشنود. یکی از شهروندان تماس گرفت و از قطع درختان گفت. پرسیدم به ۱۵۰۴ یا ۱۵۴۰ زنگ زدی؟ آنها کد رهگیری میدهند. ممکن است جوابت را ندهند اما تو بهعنوان یک شهروند وظیفهات را انجام دادهای. میگفت فایدهای ندارد. ما با چنین واکنشهایی بابت ترس از انجام ندادن یک سری کارها خودمان را ملامت میکنیم. این راز تابآوری ما در این شرایط است.- محمد درویش
که یکی چراغ روشن ز هزار مرده بهتر
درویش تاکید کرد که تصمیمگیرندگان باید برای بالادست تلاش کنند و اتفاقاتی مثل فرونشست و فرسایش خاک و انقراض را جدی بگیرند و بعد از افرادی گفت که توانستهاند با دست خالی معجره کنند، کسانی که از شرایط سخت نترسیده و به استقبال آن رفتهاند.
- ما نگران تالابها هستیم اما با درایت و مدیریت هوشمندانه در کمتر از پنجسال میتوان یک تالاب را احیا کرد؛ همان کاری که سیرس زارع در تالاب کمجان استان فارس انجام داد.
- در روستای «دیزباد بالا» در خراسان رضوی کسی حق ندارند درختان بلند را قطع کند، چون لانه پرندگان است. آنها از آفتکش استفاده نمیکنند، پرندهها آفت باغها را از بین میبرند. خودشان یک یگان برای حفاظت از منابع طبیعی و محیط زیست تشکیل دادهاند. مردم دیزباد بالا از تراکتور استفاده نمیکنند، گرازها زمینشان را شخم میزنند. در این روستا در صد سال گذشته فقط یک مورد قتل اتفاق افتاده است. آنها شکوهمندترین مراسم نوروز را دارند و با عقاید مختلف در کنار هم زندگی میکنند. این روستا جایی است که در سال ۱۳۱۴ در مدرسهشان محیط زیست و زبان انگلیسی تدریس میکردهاند، ۲۵۰ معلم بازنشسته دارد و اهالیاش همه باسوادند.
- زنی به نام شرافت زارعی در روستای نعمتآباد قروه، یک گاو دارد و با خودش عهد کرده که هر روز برای محیطبانها یک پارچ شیر رایگان تازه ببرد. محیطبانان آن منطقه هم هوای جامعه محلی را دارند.
- غلامرضا سیفی در رضوانشهر بلالفروشی است که در ازای جمعآوری کیسه پلاستیکی بلال رایگان میدهد.
او بعد از این مثالها گفت: «میپرسند چطور هنوز امیدوارانه تلاش میکنی؟ مگر پیشبینیها نمیگوید که در افق ۲۰۷۰ دمای متوسط زمین ۴ درجه افزایش خواهد یافت و ۷۰ درصد کل اکوسیستمهای جهان از بین خواهد رفت و دست کم ۸.۵ تا ۹ میلیون نفر از ساکنان زمین قرن ۲۲ را نخواهند دید؟ بر اساس دانش امروز اوضاع خراب است و ما نمیتوانیم جلوی افزایش دمای کره زمین را بگیریم. برای همین روی پروژهای مثل کشتی فضایی برای نجات انسانها کار میکنند.
پاسخ درویش به این سوال، اشاره به اختراعات و پیشرفتهایی امیدوارکننده است. مثل اختراع نوعی باتری با ترکیبی از گاز هلیوم که عمر مفیدش ۲۸ هزار سال است. «این اختراع کابوس زبالههای الکترونیکی را بهآخر میرساند.»
در نهایت ممکن است تحلیلها درباره وضعیت زمین و ما بر اساس دانش درست باشد اما این نباید ما را از حرکت نگهدارد. در عین اینکه نباید خطرات را سادهانگاری کنیم. یکی از مسئولان میگفت که چرا این همه حرص میخوری، دایناسورها با آن همه قدرتشان منقرض شدند! این نگاه خطرناک است.- محمد درویش
باید متفاوت بمانیم
درویش از آسیب چیدمان توسعه برمبنای آبفروشی و اقتصاد آبمحور و ضرورت دوری از این رویکرد صحبت کرد و به حاضران گفت: «ملتی که نگران اندوختههای گیاهی و زیستی باشد حتما بیشتر نگران همنوعان خودش خواهد بود.» اما دست آخر در این زمانه بحران چه میتوان کرد؟ جوابش این بود:
باید متفاوت بودن خودمان را حفظ کنیم. ما باید تلاش کنیم که کار درست را انجام دهیم. اگر لازم است خلاف جهت رود شنا کنیم، این کار را بکنیم، چون اولین سودش به خودمان میرسد. باید کنشگر باشیم نه واکنشی. اینجا حتی نقش یک نفر هم مهم است.- محمد درویش
او از موفقیت ابراز مخالفت با سد خرسان گفت و اینکه همین کنشگری باعث شد سرانجام قاضی دادگاه یاسوج قرارداد سد خرسان۳ را ابطال کند. و از برگزاری اجلاس اقلیمی COP28 در کشور نفتخیز امارات متحده عربی صحبت کرد که رئیس آن سلطان عبدالجابر، رئیس بزرگترین کارتل نفتی امارات است و درنهایت پذیرفته که در بیانیه پایانی اجلاس عبارت «گذر از سوختهای فسیلی» درج شود و قرار شده ۱۰۰ میلیارد به کشورهای در حال توسعه دهند تا انتشار گازهای گلخانهای کمتر شود. «چون همه فهمیدهایم که همه اهالی یک قایقیم.»
درویش کارگاهش را با این جمله به پایان برد: «هر کاری انجام میدهیم، بخشیدن، صحبت کردن یا حتی فکر کردن مانند بومرنگ است. آنها به سوی ما بازمیگردند.»
نظرات