از اوایل دههی چهارم قرن نوزدهم که چارلز ببیج ایدهی انقلابی ولی تحققنیافتهی ماشین محاسباتی برنامه پذیر (ماشین تفاضلی) را مطرح کرد، علوم کامپیوتری همیشه بهسختی در تلاش بوده که فراتر از زمان خود عمل کند؛ بهخصوص در ۷۵ سال گذشته که نوآوریهای چشمگیری مانند اولین کامپیوتر الکترونیکی قابلبرنامهریزی، اولین کامپیوتر مبتنی بر مدار مجتمع (IC) و اولین ریزپردازنده در این عرصه به منصهی ظهور رسیدهاند. ولی آخرین گام این شاخه از علم بسیار بیشتر از یک گام بلند روبهجلو است و شاید انقلابیترین دستاورد همهی دوران عمر علوم کامپیوتری باشد.
پردازش کوانتومی دستاوردی است که بسیاری از دانشمندان، کارآفرینان و سرمایهگذاران بزرگ دنیای فناوری آن را سکوی پرش به آیندهای کاملا متفاوت محسوب میکنند. ایدهی پردازش کوانتومی نسبتا جدید است و اولین بار در دهههای پایانی قرن بیستم توسط ریچارد فاینمن فیزیکدان نظری آمریکایی برجسته و برندهی جایزه نوبل مطرح شد. او احتمال افزایش چشمگیر سرعت پردازش اطلاعات به کمک حالتهای کوانتومی مختلف ذرات را در قالب یک تئوری قابلدستیابی و امکانپذیر مطرح کرد ولی فعالیت آزمایشگاهی که طبعا اولین و مهمترین گام در دستیابی به آن است، به دانشمندان فیزیک کاربردی محول شد.
در یک کامپیوتر معمولی یا به تعبیری کامپیوتر کلاسیک فقط دو حالت خاموش و روشن یا به عبارت بهتر «صفر و یک» برای پردازش اطلاعات در دسترس است. در پردازش داده به مفهوم رایج، «بیت» کوچکترین واحد مورداستفاده است و همه اطلاعات برای پردازش به دنبالهای از بیتها تبدیل میشوند که مقدار هرکدام از آنها میتواند فقط «۰» یا «۱» باشد. توان پردازشی یک کامپیوتر کلاسیک ارتباط مستقیمی با تعداد ترانزیستورهای باینری یا سویچهای خاموش و روشن بسیار کوچکی دارد که در ریزپردازندهی آن گنجانده شدهاند.
اولین ریزپردازندهی اینتل که در سال ۱۹۷۱ ساخته شد، تنها ۲۳۰۰ ترانزیستور داشت. اکنون این شرکت پردازندههایی با بیش از ۵ میلیارد ترانزیستور تولید میکند ولی بااینحال هنوز هم پردازش داده به دو متغیر صفر و یک یا منطق باینری محدود است که این محدودیت در پردازش کوانتومی از بین خواهد رفت. یک بیت کوانتومی یا «کیوبیت» بسته به حالت فیزیکی خود میتواند گزینههای بیشتری برای پردازش اطلاعات فراهم کند.
در قلمروی زیراتمی اسرارآمیز فیزیک کوانتومی، ذرات تشکیلدهندهی اتم مانند امواج عمل میکنند؛ یعنی در هرلحظه میتوانند رفتاری مثل یک ذره، یک موج یا ترکیبی از هردو نشان بدهند که این حالت در مکانیک کوانتومی به نام اصل «برهمنهی» شناخته میشود. تحت تأثیر اصل برهمنهی مقدار یک کیوبیت میتواند ۰ یا ۱ یا «۰ و ۱» باشد. بهاینترتیب ۲ کیوبیت میتوانند ۴ مقدار یا حالت قابلاستفاده برای پردازش داده داشته باشند و ۳ کیوبیت ۸ مقدار که این روند با پیروی از یک تابعنمایی افزایش پیدا میکند. افزایش ظرفیت کیوبیت برای داشتن تنها یک حالت بیشتر از بیت کلاسیک به معنای دسترسی به تعداد مافوق تصوری از اعداد است که به مطرحشدن ایدههای کاربردی حیرتانگیز و غیرقابلباوری منجر شده است.
در حال حاضر ایدههای مذکور در نزدیکترین وضعیت خود برای به تحقق رسیدن هستند. در یک آزمایشگاه وسیع واقع در شهر بارنابی ونکوور، جعبههای بزرگ سیاهرنگ که بیشباهت به فریزرهای ۱۰ فوتی نیستند، به چشم میخورد. این جعبهها حاوی تعداد زیادی بورد دیجیتال هستند و هیچ شباهتی به ساختههای آزمایشگاههای فیزیک کاربردی ندارند، البته بهجز تراشههای نیوبیومی زیبا و رنگارنگی که در بخش مرکزی جعبهها تعبیه شدهاند. هیچ ویژگی ظاهری غیرعادی و منحصربهفردی در آزمایشگاه به چشم نمیخورد ولی بااینحال شاید در گوشهای از آن دریچهای به جهانهای موازی وجود داشته باشد.
آزمایشگاه متعلق به یک شرکت کوچک به نام D-Wave با ۱۴۰ نفر پرسنل نخبه و متخصص است که افتخار ساختن اولین کامپیوتر کوانتومی در حال کار دنیا را از آن خود میدانند. کیسهای سیاهرنگ فریزر مانند که کامپیوتر کوانتومی را در خود جای دادهاند، واقعا فریزر هستند؛ سردترین فریزرهایی که انسان تاکنون ساخته است با برودت منفی ۲۷۳ درجهی سانتیگراد و بسیار نزدیک به صفر مطلق (کمترین دمای ممکن در محدودهی شناختهشدهی کیهان). کیسها برودت موردنیاز برای کنترل حالتهای کوانتومی تراشههای نیوبیومی (پردازندهی کامپیوتر کوانتومی) را تأمین میکنند.
محیط فوقالعاده سرد پیششرط الزامی برای وادار کردن ذرات به بروز رفتارهای گروهی کوانتومی نظیر برهمنهی و درهمتنیدگی (حالتی که ذرات شروع به تعامل با یکدیگر کرده و رفتار کوانتومی مشابهی بروز میدهند) است و بر اساس قوانین مکانیک کوانتومی کیوبیتهای درهمتنیده صرفنظر از موقعیت مکانی هرکدام در فضا، همواره با یکدیگر در ارتباط باقی خواهد ماند. کوچکترین تداخل حرارتی یا نوری میتواند کل پروسه و درنتیجه کارایی کامپیوتر کوانتومی را با اختلال مواجه کند.
دلیل اینکه فیزیک کوانتومی از قوانینی مشابه فیلمهای علمی تخیلی پیروی میکند معمایی است که منبع نظریهپردازی و گمانهزنیهای زیادی شده است. نظریههای زیادی برای توضیح این مسئله مطرح شدهاند که رایجترین آنها وجود حالتهای کوانتومی مختلف در جهانهای موازی است.
یکی از کامپیوترهای کوانتومی این آزمایشگاه که مورد بررسی قرار گرفته، ۱۰۰۰ کیوبیت دارد. ورن براونل (Vern Brownell) مدیرعامل D-Wave میگوید:
یک کامپیوتر ۱۰۰۰ کیوبیتی میتواند در یکلحظه ۲ به توان ۱۰۰۰ حالت داشته باشد که برابر است با ۱۰ به توان ۳۰۰ حالت. در تمام جهان تنها ۱۰ به توان ۸۰ اتم وجود دارد. آیا این مسئله به معنای آن است که کامپیوتر کوانتومی بهصورت همزمان در ۱۰ به توان ۳۰۰ جهان موازی وجود دارد؟
آیا میلیاردها جهان مختلف میتوانند بهصورت همزمان در یک کامپیوتر کوانتومی وجود داشته باشند؟ اینچنین پرسشی از آن دسته سؤالهایی است که بههیچعنوان در شرایط و زمانهای عادی نباید برای یافتن پاسخ آنها با ذهن خود کلنجار برویم. از طرف دیگر در حال حاضر پاسخ دادن به این سؤال اهمیت چندانی ندارد و در حال حاضر میخواهیم بدانیم که آیا واقعا ایدهی کامپیوتر کوانتومی به تحقق رسیده است؟
در حال حاضر کامپیوتر کوانتومی با دریای بیکرانی از تئوریها و فرضیههای موافق و مخالف محاصره شده است. داشتن پردازندهای که توان آن بهتنهایی بهمراتب بیشتر از مجموع همهی کامپیوترهای کلاسیک موجود باشد، بسیار وسوسه کننده است و اما دستیابی به آن گذر از مسیری بسیار دشوار را طلب میکند.
به همین دلیل است که کامپیوتر 2X شرکت D-Wave بیش از ۱۵ میلیون دلار قیمت دارد و تاکنون فقط معدودی از سازمانها موفق به خریداری آن شدهاند؛ ازجمله گوگل، لاکهید مارتین و ناسا. از طرف دیگر سرمایهگذاری افرادی مثل جف بزوس (مؤسس آمازون) و مؤسساتی مثل شاخهی فناوریهای مدرن CIA و In-Q-Tel در D-Wave حکایت از آیندهی امیدبخش کامپیوتر کوانتومی این شرکت دارد.
پیشبینی میشود که پردازش کوانتومی بهطورکلی چهرهی فناوریهای مثل هوش مصنوعی و رمزنگاری اطلاعات را متحول خواهد کرد و احتمالا پایهگذار پیشرفتی خواهد شد که حاصل آن ماشینهایی با توانایی تفکر انسانگونه با همه ظرافتها و پیچیدگیهای آن است.
ورن براونل در گذشته سرپرست واحد فناوری موسسهی گلدمن ساکس بود ولی رویکرد این موسسه در قبال فناوری برای او چالشی جدی محسوب نمیشد. او معتقد است که باوجود موفقیت شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک در استفاده هوشمندانه از فناوریهای موجود، در حقیقت ساکنان سیلیکون ولی صرفا با تغییرات سطحی در فناوریهای فعلی به سوددهی بیشتر متمرکز شدهاند و توجه چندانی به پیشرفت بنیادی نشان نمیدهند. او میگوید:
سطح نوآوری و ابتکار- به لحاظ پیشرفتهای چشمگیر منجر به تغییر و تحول بنیادی- در مقایسه با آنچه در تاریخ مدرن میبینیم و حتی نسبت به تمام عمر انسان در سطح بسیار پایینی قرار دارد. D-Wave با شجاعت در مقابل این رویه ایستادگی میکند.
البته طرز تفکر براونل همیشه به این شکل نبود. ۷ سال پیش که او به D-Wave پیوست، این شرکت بعد از ۷ سال فعالیت در آستانه فروپاشی بود و سهام آن ارزشی نداشت که به همین دلیل اولین واکنش براونل در قبال پیشنهاد D-Wave تردید و دودلی عمیق بود. او هیچ اعتقادی به موفقیت این شرکت نداشت و با در نظر گرفتن واکنش منفی و تمسخرآمیز متخصصان در مورد خطمشی شرکت هیچ جذابیتی در همکاری با آن نمیدید.
وقتی براونل با تیم D-Wave ملاقات کرد، دیدگاه او عوض شد. یکی از مؤسسان شرکت یک دکترای فیزیک ۴۴ ساله و بدبین به محیط آکادمیک به نام جوردی رُز (Geordie Rose) بود که بعد از گذراندن یک دورهی کارآفرینی، بیصبرانه در انتظار فرصت عملی کردن ایدههایش با استفاده از تجهیزات آزمایشگاهی بسیار گرانقیمت و بهشدت کمیاب و دستنیافتنی بود. ایدهی بدیع و جسورانهی رز، ساخت یک کامپیوتر کوانتومی کاربردی با قابلیت ارائه در بازار بود ولی شروع کار او با دورانی همزمان شد که تصمیم جوامع علمی برای ساخت کامپیوتر کوانتومی دیگر از استقبال عمومی چندانی برخوردار نبود. همهی کامپیوترهای کوانتومی آزمایشی که تا آن زمان ساخته شده بودند از الگوی یکسانی پیروی میکردند که عبارت بود از تلاش نهچندان موفقیتآمیز برای جایگزین کردن ترانزیستورهای کلاسیک با کیوبیت.
رز تصمیم گرفت بهجای پیروی از این الگوی کلی یک کامپیوتر کوانتومی آدیاباتیک تولید کند که با استفاده از فرایند بازپخت کوانتومی (Quantum annealing) یا تونل زنی کوانتومی عمل میکرد. برای این منظور باید الگوریتمی داشته باشید که همزمان با برقراری ارتباط متقابل و کنترلشده بین کیوبیتها، بتواند آنها را مانند بیتهای کلاسیک مورداستفاده قرار دهد و هرکدام را با یک مقدار باینری مشخص (صفر یا یک) شناسایی کند. در مرحله بعد به محیطی با شرایط لازم برای ایجاد فرایند برهمنهی نیاز است که در آن هر کیوبیت قبل از تبدیل به صفر و یک موردنیاز برای پردازش، حالت کوانتومی باثباتی پیدا کند. هدف نهایی این است که هر کیوبیت با رسیدن به کم انرژیترین حالت کوانتومی ممکن به مقدار ثابت و قابلاطمینانی تبدیل شود تا بتواند نقش خود را در الگوریتم بهخوبی ایفا کند.
وقتی صرفا توضیح و درک الگوریتم تا این حد پیچیده و دشوار است، تصور کنید که پیادهسازی و ساخت یک کامپیوتر بر مبنای آن تا چه حد میتواند دشوار و حتی غیرممکن باشد. نتایج اولیه دلسردکننده بودند و هیچ راهی برای حصول اطمینان از صحت آنچه در سطح کوانتومی میگذشت وجود نداشت و درمجموع پیشرفت چشمگیری حاصل نمیشد.
اولین نتیجه تلاشهای D-Wave در سال ۲۰۰۷ و با ساخت یک گجت ۱۶ کیوبیتی به دست آمد که برای حل جدول سودوکو طراحی شده بود ولی با استقبال چندانی روبهرو نشد. اومش وزیرانی یکی از نویسندههای مقالهی نظریه پیچیدگی کوانتومی ادعای D-Wave را بیاساس خواند و محصول آنها را برداشتی اشتباه از تحقیقات خود دانست. او عنوان کرد اگر این گجت واقعا کامپیوتر کوانتومی باشد و حتی اگر بتواند هزاران کیوبیت را برای پردازش اطلاعات مورداستفاده قرار بدهد بازهم توان پردازشی آن از یک تلفن همراه بیشتر نخواهد بود.
بعدازاین اتفاق D-Wave دائما در معرض اتهام گزافهگویی و اغراق قرار میگرفت. بخشی از مشکل شرکت سخت بودن بیشازحد هر نوع اندازهگیری دقیق برای مطمئن شدن از صحت عملکرد گجت بود. D-Wave برای حل این مشکل آزمونی برای ثبت و مشاهدهی فرایند درهمتنیدگی –بهعنوان یک فرایند ضروری در کامپیوتر کوانتومی- در محصول خود طراحی کرد ولی بعضی از متخصصان این حوزه در قابلاطمینان بودن آزمون تردید داشتند. حتی وقتی محصول D-Wave آزمون دیگری که توسط دانشمندان مستقل طراحی شده بود با موفقیت پشت سر گذاشت، بازهم منتقدان وقوع در هم تنیدگی را بهعنوان دلیلی قانعکننده رد کردند و تنها عملکرد گجت را مدرک قابل قبولی برای اثبات ادعای شرکت دانستند.
در سال ۲۰۱۳ کامپیوتر کوانتومی D-Wave Two یک آزمون عملکرد را ۳۶۰۰ بار سریعتر از کامپیوترهای کلاسیک پشت سر گذاشت ولی دوباره چندین نفر از دانشمندان شناختهشده و مطرح این حوزه صحت کار D-Wave را زیر سؤال بردند. در سال ۲۰۱۴ یکی از اساتید مشهور فیزیک محاسباتی به نام ماتیاس ترویر با انتشار گزارشی اعلام کرد که هیچگونه مدرکی برای اثبات وجود افزایش سرعت کوانتومی در محصول D-Wave مشاهده نکرده است.
اسکات آرونسون استاد دانشگاه امآیتی و قدیمیترین منتقد D-Wave است که خود را «رئیس بدبینها به D-Wave» میخواند. او بعد از خواندن گزارش ترویر اعلام کرد باوجوداینکه احتمال وقوع فرایندهای کوانتومی در محصول D-Wave وجود دارد ولی دلیلی برای اینکه این فرایندها نقشی در عملکرد پردازشی آن دارند و سریعتر بودن این محصول از کامپیوترهای کلاسیک در دست نیست.
براونل توجه زیاد به منتقدان ندارد و معتقد است که تردیدها در مورد محصول شرکتش برطرف شدهاند. او سال گذشته در آزمون مقایسهای گوگل شرکت کرد که در آن کامپیوتر کوانتومی D-Wave مراحل آزمون را ۱۰۰ میلیون بار سریعتر از کامپیوترهای کلاسیک پشت سر گذاشت. او میگوید:
اگر این کامپیوتر کوانتومی نیست پس چگونه توان پردازشی آن صد میلیون برابر بیشتر از پردازندههای اینتل است؟ این سرعت یا حاصل پردازش کوانتومی است یا ما موفق به استفاده از قانون دیگری در طبیعت شدهایم که هنوز کشف نشده و در این صورت حاصل تلاشهای ما بسیار هیجانانگیزتر از قوانین شناختهشدهی مکانیک کوانتومی است. من همهی دانشمندان سراسر دنیا را به چالش میطلبم تا بگویند که اگر این سرعت حاصل تونل زنی کوانتومی نیست، چه چیز دیگری میتواند باشد؟
حتی آرونسون اذعان میکند که نتایج محصول D-Wave در آزمون گوگل خیرهکننده هستند. او میگوید:
این دستاورد بیتردید چشمگیرترین نمایش برای اثبات توانایی ماشینهای D-Wave است. ولی بااینحال هنوز مشخص نیست که معماری کامپیوتر این شرکت راهی برای دستیابی بهسرعت پردازش کوانتومی است.
البته این نتایج بههیچعنوان برای ترویر قانعکننده نیستند. او میگوید:
برای قضاوت در این مورد باید نگاه صحیحی داشته باشید. الگوریتم D-Wave حدود ۱۰۸ برابر سریعتر از بعضی از الگوریتمهای کلاسیک است و در حل مسائلی به کار گرفتهشده که فقط برای به چالش کشیدن کامپیوترهای کلاسیک طراحی شدهاند نه برای محصول D-Wave؛ بنابراین تکیه کردن بر این نتیجه برای اثبات کوانتومی بودن کامپیوتر D-Wave گمراه کردن افکار عمومی است.
به اعتقاد آرونسون این بحثوجدلهای ضدونقیض جنبهی مثبتی هم دارند و آن کمک به ما برای درک بهتر مکانیک کوانتوم است.
نیک هاریگان، عضو مرکز فوتونیک کوانتومی دانشگاه بریستول که از مؤسسات پیشتاز در تحقیقات مکانیک کوانتومی است میگوید:
پروژههای کاربردی پردازش کوانتومی توانایی بالقوهی بینظیری دارند و حتی اگر هیچگاه موفق به ساخت کامپیوتر کوانتومی نشویم، بازهم در تلاش برای ساخت آن دستاوردهای چشمگیری خواهیم داشت. شاید این گفته نوعی بهانه برای توجیه شکستهای احتمالی به نظر برسد ولی مکانیک کوانتومی نظریهای بسیار بنیادی برای بهبود درک ما از جهان است و زیربنای بسیاری از فناوریهای فعلی و آتی محسوب میشود. به همین دلیل هر فعالیتی که در این عرصه انجام میشود -صرفنظر از پیروزی یا شکست- گامی بلند و سرنوشتساز است. یک راه مؤثر و بینظیر در تلاش برای درک کامل ماهیت مکانیک کوانتومی و تفاوت بنیادی آن با فیزیک کلاسیک، در نظر گرفتن مسائل محاسباتی است که به کمک سیستمهای مبتنی بر مکانیک کوانتومی آسانتر حل میشوند.
رویکرد گوگل در قبال مفید بودن کامپیوتر کوانتومی D-Wave خوشبینانه ولی همراه با احتیاط کامل است. هارتموت نیون سرپرست بخش مهندسی گوگل به نقاط ضعف و قوت آزمون مقایسهای این شرکت اذعان دارد و همینطور معتقد است باوجوداینکه با بهکارگیری الگوریتمهای متفاوت در کامپیوترهای کلاسیک میشود عملکردی بهتر از الگوریتم مبتنی بر بازپخت کوانتومی به دست آورد ولی او انتظار دارد که توسعهدهندگان آینده استفاده از بازپخت کوانتومی را ترجیح دهند. نیون میگوید که در نسل بعدی کامپیوترها بازپختی باید پیشنیازهای لازم برای حل بسیاری از مشکلات عملی پردازش اطلاعات برطرف شود.
یک از عمدهترین مشکلات پردازشی که انتظار میرود با استفاده از بازپخت کوانتومی برطرف شود، بهینهسازی و افزایش بهرهوری سیستمهای پیچیده است.
براونل میگوید:
بهینهسازی یک از مشکلات همیشگی کامپیوتر و بسیار کسلکننده است ولی محور اصلی بسیاری از پروژههای کاربردی در زمینههای مختلف نیز محسوب میشود که یکی از عمدهترین آنها حوزهی هوش مصنوعی است. بهعنوانمثال شما میخواهید یک بطری آب را شناسایی کنید. یک کامپیوتر برای این کار به زمان بسیار زیادی نیاز دارد و نتیجهی کار آن نیز بهخوبی انسان نیست. عملکرد کامپیوترهای کلاسیک روزبهروز در حال پیشرفت است ولی کامپیوتر کوانتومی سرعت پروسه را بهمراتب افزایش میدهد.
براونل ژنومیک، اقتصاد و پزشکی را سایر حوزههایی میداند که بهصورت عمده با مشکل بهینهسازی دستبهگریبان هستند. ساخت مدلهای پیچیده با متدهایی نظیر شبیهسازی مونتکارلو کاربرد زیادی در حوزهی اقتصاد دارد ولی نیازمند توان پردازشی بسیار بالایی است که میتوان آن را بهراحتی با کامپیوتر کوانتومی تأمین کرد. او میگوید:
در کسبوکارهای اینترنتی دیتاسنترهای بسیار بزرگی مورداستفاده قرار میگیرد و برای تأمین الکتریسیته موردنیاز نیروگاههای برقآبی در کنار آنها احداث میشود. این کسبوکارها دومین مصرفکننده عمده انرژی الکتریکی در تمام کرهی زمین هستند.
به گفتهی براونل هدف D-Wave برپایی یک انقلاب سبز در پردازش اطلاعات است که در آن همگان از طریق فناوریهای ابری به کامپیوترهای کوانتومی بسیار کممصرف دسترسی دارند. او معتقد است که در چند سال آینده ما قادر خواهیم بود از تلفن همراه خود به کامپیوترهای کوانتومی دسترسی داشته باشیم.
براونل میگوید:
فکر میکنم که ما فرصت ایجاد باارزشترین شرکت فناوری در تاریخ را خواهیم داشت. میدانم که این گفته کمی اغراق به نظر میرسد ولی با توجه به ظرفیتهایی که ایجاد کردهایم در چندین دههی آینده بازیگر اصلی صحنهی کامپیوتر کوانتومی خواهیم بود.
شنیدن این ادعا از مدیرعامل هیچ شرکتی بعید نیست ولی نباید فراموش کرد که D-Wave از هماکنون پیشتاز رقابت ساخت کامپیوتر کوانتومی است. اینکه این رقابت به کجا ختم میشود و در این مسیر چه مقدار از قلمرو اسرارآمیز مکانیک کوانتومی کشف خواهد شد، سؤالی است که برای پاسخ دادن آن احتمالا به کامپیوتر کوانتومی نیاز داریم.
نظرات