فایلهای MP3 چنان به جزیی از اینترنت تبدیل شدهاند که دنیای قبل از آنها تقریبا غیرقابل تصور است. اما چنین زمانی وجود داشت و حتی زمانی که MP3 فراگیر شد، ساماندهی و گوشدادن به مجموعه موسیقی کاری دشوار، دست و پاگیر و در بسیاری مواقع ناامیدکننده بود.
اینجاست که Winamp، امپیتری پلیری با پوستههای مختلف و قابلیت شخصیسازی وارد بازار شد. در اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی، هر موسیقیدوستی یک کپی از آن را نصب کرده بود؛ برند Winamp جهانی شده و پیشنهادهای خرید با مبالغ هنگفت به شرکت سازنده آن سرازیر شده بود. در نهایت، AOL در ژوئن ۱۹۹۹، این شرکت را با قیمتی بین ۸۰ تا ۱۰۰ میلیون دلار خریداری کرد. خلاقیت Winamp همان موقع از بین رفت.
حال تقریبا ۲۰ سال از عرضه Winamp گذشته است و این نرمافزار دیگر ابهت و طرفداران گذشته را ندارد. اینترنت تقریبا این نرمافزار بلندپرواز را که با شعار بلندپروازانهتر ایجاد انقلاب در صنعت موسیقی دیجیتال عرضه شده بود، به دست فراموشی سپرده است. اما Winamp فرصت این را داشت تا چنین انقلابی را ایجاد کند. راب لرد، مدیر عمومی Winamp و اولین استخدامشده این شرکت، میگوید:
اگر مدیریت بد AOL بعد از خرید نبود، Winamp در موقعیتی قرار میگرفت که در حال حاضر آیتونز قرار دارد.
جاستین فرانکل، توسعهدهنده اولیه Winamp، هم با راب لرد موافق است. او میگوید:
من امیدوارم که آنها به خودشان بیایند و بفهمند که در حال نابود کردن Winamp هستند؛ البته AOL همیشه مشکلات داخلی زیادی داشته است.
مشکلات از همان ابتدای خرید توسط AOL پدیدار شد؛ چون نالسافت (Nullsoft)، توسعهدهنده Winamp، نمیخواست ساختار یک شرکت سنتی را داشته باشد. به عنوان مثال، فرانکل در سال ۲۰۰۱ و تنها یک سال پس از فروش نالسافت، سرویس تورنت فایل موسیقی gnutella را راهاندازی کرد که باعث خشم مقامات بلندپایه AOL شد.
در اوایل سال ۲۰۰۴، مجله رولینگ استونز، جاستین فرنکل، بنیانگذار نالسافت را خطرناکترین گیک دنیا نامید و واضح است که AOL جای خوبی برای گیکهای خطرناک نیست. در همان سال، فرانکل استعفا داد و چند خط زیر را در وبسایت خود نوشت که بعدها آن را پاک کرد:
کدنویسی برای من نوعی بیان حال و حدیث نفس است. این کمپانی موثرترین وسیله من برای خودبیانی را کنترل میکند. چنین رویکردی برای من غیرقابل تحمل است و به همین دلیل، من باید این شرکت را ترک کنم.
AOL در سال ۲۰۱۰ نسخه اندروید و در سال ۲۰۱۱ نسخه مک Winamp را عرضه کرد. با اینکه زمان زیادی از عرضه Winamp گذشته است، اما AOL هنوز پول خوبی از این نرمافزار کسب میکند. درآمد فعلی Winamp حدود ۶ میلیون دلار در سال است. Winamp هنوز هم میلیونها کاربر در سراسر دنیا دارد که بیشتر آنها خارج از ایالات متحده زندگی میکنند.
بیرون از بیابان
Winamp نیز مانند اکثر شرکتها برای حل یک مشکل بوجود آمد. مشکل چه بود؟ دو دهه پیش ساماندهی و پخش فایلهای فشرده موسیقی کاری بس دشوار بود.
دانشمندان آلمانی اولین انکودر امپیتری را در ماه جولای ۱۹۹۴ عرضه کردند؛ اما تا سه سال پس از این تاریخ پیداکردن و اشتراک فایلهای موسیقی کاری دشوار بود. جاستین فرنکل میگوید:
من میخواستم راه خوب و لذتبخشی برای اجرای فایلهای موسیقی بر روی کامپیوتر پیاده کنم؛ بنابراین Winamp را به وجود آوردم. این اولین امپیتری پلیر نبود؛ اما استفاده از امپیتری پلیرهای قبلی کمی دشوار بود.
قبل از Winamp تنها ویندوز مدیا پلیر و RealPlayer وجود داشتند. اما این دو نرمافزار قابلیتهای سادهای همچون پلیلیست و پوستههای اختصاصی نداشتند و برنامهنویسی آنها به خوبی و پربازدهی Winamp نبود. حتی امروزه اینستالر Winamp تنها ۴.۲ مگابایت حجم دارد، اما اینستالر آیتیونز ۱۷۰ مگابایت حجم دارد.
Winamp یا Windows Advanced Multimedia Products اولین بار در ۲۱ آوریل ۱۹۹۷ عرضه شد. سال بعد از آن کمپانی نالسافت، سازنده Winamp به ثبت رسید و قیمت Winamp به ۱۰ دلار رسید. شاید فکر کنید که کسی حاضر نبود ۱۰ دلار برای این نرمافزار بپردازد، اما سخت در اشتباهید. راب لرد میگوید:
اگر شما پولی پرداخت نمیکردید، نرمافزار به خوبی کار میکرد و تمام ویژگیهای آن فعال بود. یک سال قبل از اینکه خریده شویم، ماهانه از طریق چکهای ۱۰ دلاری که ازطریق پست ارسال میشد، ۱۰۰ هزار دلار درآمد داشتیم!
تا آن زمان، لرد شهرتی نسبی برای خود دست و پا کرده بود. او زمانی که در دانشگاه کالیفرنیا در سانتاکروز تحصیل میکرد، با همکاری دیگران اولین ریپازیتوری آنلاین و قانونی موسیقی را توسعه داد. در حال حاضر، باب لرد در استارتاپ خود با نام sherpa.io کار میکند و دفتر او در ساوث پارک تنها ۵ دقیقه با دفتر اصلی توییتر فاصله دارد. البته او در شرکتهای تکنولوژی و رسانهای زیادی فعال است.
باب لرد در مورد نقش خود در نالسافت که در ماه مه ۱۹۹۹ آغاز شد، چنین میگوید:
عنوان شغلی من، مدیر استراتژی آنلاین بود؛ اما ما نمیدانستیم که این عنوان به چه معناست. این شغل شامل گرفتن تصمیمات استراتژیک و تاکتیکی در مورد همه چیز جز کدنویسی بود. جاستین تنها کسی بود که کد مینوشت و تنها کسی بود که به سورس کد دسترسی داشت. من در مرحله تجارت موفق بودم و اولین روشهای پولسازی از وبسایت را پیادهسازی کردم.
درآمدزایی یکی از چالشهای اولیه Winamp بود
وظیفه باب لرد این بود که برای کمپانی درآمدزایی کند. روش آنها همانند دیگر استارتاپهای دهه ۹۰ میلادی، استفاده از بنر تبلیغاتی و قراردادهای همکاری با دیگر استارتاپها بود. در آن زمان، لرد که در دهه ۲۰ زندگی خود بود، از محل زندگی خود در کالیفرنیا به جاستین فرنکل ۱۸ ساله پیوست که هنوز در منزل والدین خود در سدونای آریزونا زندگی میکرد. چارلز فرنکل، پدر جاستین فرنکل، وکیل بود و به عنوان وکیل و مدیر امور مالی شرکت جاستین فعالیت میکرد.
سدونا که ۱۰ هزار نفر جمعیت دارد، توریستهای زیادی را به خود جلب میکند و برای دههها خانه کسانی بوده است که علاوه بر زیبایی طبیعی به دنبال سلوک معنوی نیز بودند. لرد میگوید:
در این منطقه، فردگرایی سرسختانه و اتمسفر روحانی خیلی زمختی وجود دارد و جاستین در چنین منطقهای رشد کرده بود.
اخلاقیات سدونیایی جاستین در تصمیمگیریهای تجاری نقش داشت. باب لرد به خاطر میآورد که زمانی که اطلاعات کافی برای تصمیمگیری وجود نداشت، جاستین فرنکل به او میگفت:
ما فلان کار را انجام میدهیم و اجازه میدهیم که دنیا تصمیم بگیرد.
راب لرد
پیداکردن خریدار
دنیا تصمیم گرفته بود تا Winamp شگفتانگیز باشد. در دو سال اولی که باب لرد برای نالسافت کار میکرد، تعداد کاربران Winamp چهار برابر شد و از ۱۵ میلیون به ۶۰ میلیون نفر رسید و به زودی پیشنهادهای خرید سررسیدند. لرد میگوید:
ما هیچ ملاقاتی را کنسل نکردیم.
کمپانیهای کمی درخواست خود را به صورت مستقیم بیان میکردند و اغلب در لفافه سوالاتی شبیه «آیا شما برنامهای برای آینده دارید»، میپرسیدند. مدت زمان زیادی گذشت و رد درخواستهایی حول و حوش ۱۰۰ میلیون دلار دیگر امکانپذیر نبود.
در ژوئن ۱۹۹۹، نالسافت به همراه یک سرویس موسیقی آنلاین با نام اسپینر به مبلغ ۴۰۰ میلیون دلار توسط AOL خریداری شدند. چارلز فرانکل، پدر جاستین فرانکل، ۱۵ میلیون دلار از سهام AOL را دریافت کرد. جاستین فرانکل نیز ۶۰ میلیون دلار سهام AOL بدست آورد. خرید نالسافت تنها یک هفته پیش از ادغام AOL و تایم وارنر اتفاق افتاد که این ادغام نیز شکست خورد.
AOL شرکت نالسافت را نیز به آفیسهای اسپینر منتقل کرد. انتقال به سانفرانسیسکو باعث شد تا سرعت تغییرات نالسافت تغییر کند. هر کسی که در این معامله نقشی داشت، انتظار نتایج خوبی داشت. فرد مکاینتایر میگوید:
فرض ما این بود که AOL در آن زمان نقش بزرگی در موسیقی خواهد داشت و در درون خود داشت چیزی مشابه MTV تولید میکرد. این در دهه ۹۰ میلادی خیلی معنا داشت.
مکاینتایر در سال ۱۹۹۸ به عنوان معاون ارشد اسپینر شروع به کار کرد و تا سال ۲۰۰۴ در AOL با Winamp همکاری میکرد. او در سال ۲۰۰۷ به تیم Winamp پیوست. مکاینتایر میگوید:
منطق عمومی این بود که اسپینر سرویسی با تیم مدیریتی خوب است. Winamp محصول و پلتفرم خوبی ساخته بود که کاربران از آن استقبال زیادی میکردند.
جاش فلسر، بنیانگذار و رئیس اسپینر در سالهای ۱۹۹۷ تا ۱۹۹۹ بود و در AOL مسئولیت هر دو واحد را بر عهده داشت. او اکنون یک سرمایهگذار در Freestyle Capital است. جاش فلسر میگوید:
آنها ما را با یکدیگر ادغام کردند و من را مسئول هر دو شرکت قرار دادند. واضح بود که فرهنگ هر دو شرکت با یکدیگر تفاوت داشت، اما آنچه واضح نبود برخورد فرهنگها بود.
در اوایل خرید Winamp عملکرد خوبی داشت. مکاینتایر میگوید:
وبسایت Winamp در اواخر دهه نود میلادی ماهانه صدها میلیون بازدیدکننده داشت. ما تبلیغات زیادی در وبسایت نمایش میدادیم. این تجارت گرچه جذاب نبود، اما بسیار سودآور بود.
اما مشکلات کمکم پدیدار شدند.
برخورد فرهنگها
کامندان سابق میگویند که شکاف عمیقی بین فرهنگ اسپینر و نالسافت وجود داشت. چیزی که اوضاع را بدتر میکرد این بود که خرید همزمان هر دو شرکت باعث شده بود تا مشخص نباشد که چه کسی رئیس است. تیم نالسافت که در آن زمان تنها ۴ نفر بودند، توسط تیم اسپینر محاصره شده بودند که دریک انبار قدیمی با نام پوتررو هیل مستقر بودند. تیم نال سافت در وسط همین انباری و در یک چادر بزرگ مستقر شدند.
نالسافت که از پول زیاد خرسند شده بود، با مدیریت لرد و فرانکل دست به استخدام زد که از جمله این استخدامها میتوان به چاماتاه پالیهاپیتیا اشاره کرد. چاماتاه پالیهاپیتیا بعدها به فیسبوک پیوست و بخشی از باشگاه ورزشی گلدن استیت واریر را خرید. نیویورک تایمز او را یک «سرمایهگذار ریسکی غیرمعمول» میداند. پالیهاپیتیا میگوید:
روز اول، وارد آفیس شدم و دیدم که یک چادر بزرگ در وسط قرار دارد. ما یک کارگاه را در پوتررو هیل به آفیس تبدیل کرده بودیم. نور زیادی وجود داشت. یک پنل شیشهای در سقف وجود داشت که اجازه میداد تا نور خورشید و هوا به داخل کارگاه بیاید؛ اما روشنایی خیلی زیاد بود. تیم نالسافت یک چادر بزرگ داشت که همیشه تاریک بود. من میخواستم بدانم که چه چیزی در این چادر به وقوع میپیوندد؟
پالیهاپیتیا فردی کانادایی است که اصلیت سریلانکایی دارد. او در دانشگاه واترلو مهندسی برق خوانده است. بعد از فارغالتحصیلی، سالها در موسسه مالی کانادایی BMO Nesbitt Burns کار میکرد. اما بعد از یکسال کار در بهترین موسسات مالی کانادا، خسته شد و برای کمپانیای کار کرد که فکر میکرد کارهای جالبی میکند. پالیهاپیتیا میگوید:
من برای Winamp، ایبی و گوگل درخواست کار فرستادم و همه بجز Winamp، درخواست مرا رد کردند. من تواناییهای فنی خوبی داشتم. من نمیدانم چرا آنها مرا استخدام کردند. من هیچ مهارت عملیای نداشتم. به نظر میرسید که Winamp یک کمپانی عالی باشد. اگر بخواهم صادق باشم، باید بگویم که من چیزی نمیدانستم، اما فکر میکردم که این افراد میدانستند که چه کاری میکنند، پس این بهترین فرصت من بود.
فرانکل، لرد، استیو گدیکیان (در حال حاضر یکی از مدیران اپل است) و یان راجرز، بدون داشتن هیچگونه آموزش تجاری رسمی توانستند تجارت Winamp را به طور گستردهای رشد دهند.
اما اختلاف با اسپینر مشکلات زیادی ایجاد میکرد. یکی از اولین مشکلات بعد از یکی از تصمیمات AOL بوجود آمد. تعداد کارمندان نالسافت بیشتر بود؛ اما اسپینر کمپانی بالغتری بود و ساختار شرکتی سنتیتری داشت. مدیریت AOL تصمیم گرفت اسپینر کنترل امور اجرایی و مالی هر دو بخش را در دست بگیرد. جاش فلسر میگوید:
همیشه بر سر تقسیم بودجه دعوا وجود داشت. راب لرد از اینکه کنترل بودجه در دست اسپینر بود، در حالیکه Winamp شرکت بزرگتری بود، خشمگین بود.
راب لرد میگوید:
Winamp از ۱۵ میلیون کاربر در سال ۱۹۹۹ به ۶۰ میلیون کاربر در سال ۲۰۰۱ رسیده بود. زمانی که ما در آفیس بودیم، آنها بین ۴۰ تا ۶۰ نفر بودند، اما ما فقط ۴ نفر بودیم. مشتریان ما ده برابر آنها بود و ما نرخ رشد سریعتری داشتیم. وضعیت عجیبی بود. همه چیز بر ما استوار بود.
فرد مک اینتایر
ممکن بود شبیه پاندورا شویم
در حالیکه نالسافت نسبت به اسپینر در درجه دوم اهمیت قرار داشت، تمام شرکتهای دیگر AOL نیز نسبت به بخش سرویس این شرکت در درجه دوم اهمیت قرار داشتند.
بر اساس گزارش مالی AOL در ۳۰ ژوئن ۲۰۰۰ که به کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده تحویل داده شده است، سرویس اینترنت این شرکت ۲۳.۲ میلیون نفر مشتری داشته است و تعداد مشتریان Winamp به ۲۵ میلیون نفر میرسید. در آن زمان، بخش سرویس این شرکت درآمد زیادی داشت و AOL میخواست که این بخش را گسترش دهد، در حالیکه استفاده زیادی از اینترنت وجود نداشت.
سال ۲۰۰۰ بود که مکاینتایر و پالیهاپیتیا طرح نخستین سرویس موسیقی ثبت نامی را در AOL مطرح کردند. اما این ایده با نام MusicNet تا سال ۲۰۰۳ اجرایی نشد. این یکی از بدترین تصمیمهای شرکتی AOL بود. در آن زمان دو سال از عمر سرویس موسیقی راپسودی میگذشت.
فرد مکاینتایر معتقد است که یکی از بزرگترین دلایلی که این طرح شکست خورد این بود که AOL اصرار داشت که از همان سیستم پرداختی استفاده کند که پرداختهای سرویس اینترنت انجام میشد. او میگوید:
AOL در مورد اینکه باید از سیستم پرداخت خود شرکت استفاده شود، بسیار متعصب بود.
این تصمیم نادرست مانند تصمیم بدفرجام یاهو بود که میخواست کاربران را مجبور کند برای استفاده از سرویس فلیکر، حتما از یاهو آیدی استفاده کنند.
این امر مشکل بزرگتری برای Winamp و فرهنگ Winamp بود. به عبارت دیگر، بسیاری از کاربران Winamp در اوایل دهه اول قرن بیست و یکم، نسبت به AOL دید خوبی نداشتند و حتی از این شرکت بدشان میآمد. مکاینتایر ادامه میدهد:
Winamp میتوانست مشتریان بیشتری داشته باشد؛ اگر AOL کاربران را مجبور نمیکرد که برای نصب Winamp حتما نتاسکیپ یا یکی دیگر از محصولات AOL را نصب کنند.
جاسچا فرانکلینهاج به عنوان یک مهندس اسپینر شروع به کار کرد و سپس در سال ۲۰۰۳ به مقام مدیر توسعه نرمافزار منصوب شد. او بعدها شرکت Blue State Digital را بنیانگذاری کرد. این شرکت در انتخابات ۲۰۰۸، استراتژی شبکه اجتماعی باراک اوباما را برعهده داشت. او میگوید:
اگر به AOL در سال ۲۰۰۰ بنگرید، تنها چیزی که این شرکت برای یک سیستم رسانهای کم داشت، یک مجصول سختافزاری بود. آنها بهترین نرمافزار پخش موسیقی را داشتند و از نظر تئوری، تایم وارنر (صاحب AOL) محتوای لازم برای راهاندازی سرویس استریم موسیقی و رادیو را داشت. آنها همه عناصر لازم را داشتند. AOL میتوانست اسپاتیفای یا پاندورا باشد.
اما AOL نه اسپاتیفای بود و نه پاندورا؛ AOL فقط AOL بود. AOL گرچه گیکهای دوآتشه، طرفداران موسیقی و میلیونها کاربر Winamp را داشت، اما استراتژی اصلیش این بود که این کاربران را به سمت سرویس اینترنت خودش بکشاند و به این ترتیب استراتژیهای دیگر برای درآمدزایی را یا به طور کل حذف کرد یا به حاشیه راند. با گذشت زمان، کاربران سرویس اینترنت و Winamp رو به کاهش گذاشت. امروزه، AOL تنها ۳.۳ میلیون کاربر دارد. مکاینتایر مشکل AOL را به خوبی خلاصه میکند. او میگوید:
بین سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۷، Winamp سرمایهای برای AOL بود که AOL نمیدانست با آن چه کار کند.
تاریخچههای جایگزین
مشکل بزرگ زمانی پدید آمد که در سال ۲۰۰۱، آیپاد روانه بازار شد
مشکل دیگر این بود که در اواخر سال ۲۰۰۱ اولین آیپاد روانه بازار شد. همانگونه که استیو جابز در مراسم رونمایی از آیپاد عنوان کرد، قبل از آیپاد، امپیتری پلیرهای زیادی وجود داشت؛ اما همه آنها بدردنخور بودند. اپل تا سال ۲۰۱۳، یک میلیون آیپاد فروخته بود و آیتیونر را نیز راهاندازی کرده بود. فرانکلینهاج میگوید:
اپل بهگونهای بر بازار موسیقی تسلط پیدا کرد و رقابت را نابود کرد که میتوان گفت که بسیاری از مشتریان اولیه آیپاد، از ۲۶ میلیون کاربر AOL بودند. آنها کسانی بودند که دریافتند موسیقی دیجیتال راهی بهتر برای گوشدادن نسبت به روشهای سنتی است. آنها در را ساخته بودند، اما ما (AOL) در موقعیتی نبودیم که آنگونه که اپل از در عبور کرد، از در عبور کنیم.
دیگر کارمندان AOL در آن زمان نیز با این گفته موافق هستند و معتقدند که AOL نتوانست از کاربران Winamp استفاده کند. پالیهاپیتیا که رئیس بخش توسعه تجاری Winamp در سالهای اولیه بود، میگوید:
AOL بیشتر از هر شرکتی که من دیدهام، روند پیشرفت را منفی کرد. بوروکراتها هر تصمیمی را تصمیم سیاسی (مرتبط با امور مدیریتی شرکت) میدانستند. هر ایده خوبی قبل از به بار نشستن، میمرد.
گرچه MusicNet در نهایت رونمایی شد؛ اما رشد سریع آیتیونز در سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ فرصتی برای رشد آن باقی نگذاشت. اگر Winamp، اسپنر و AOL تصمیمات متفاوتی گرفته بودند، سرنوشت موسیقی دیجیتال متفاوت رقم میخورد. پالیهاپیتیا میگوید:
چیزی نمیتواند جای اجرا را بگیرد. من فکر میکنم که بزرگترین چیزی که در خرید شرکتها اتفاق میافتد این است که خریدار سعی میکند که کنترل زیادی بر شرکت خریدهشده داشته باشد. ارگانیسم میزبان، شرکت کوچکتر را خفه میکند. البته بسیاری از کارهای پس از خرید از قصد بد نیست، اما ماهیت خرید باعث ایجاد چنین اتفاقاتی میشود. این گفته در مورد خرید نالسافت نیز صادق است. سوال این است که اگر پس از خرید نالسافت اجازه داده شده بود که مستقل عمل کند، آیا میتوانست کارهای بهتری انجام دهد؟ احتمالا میتوانست.
در همین حال، اپلیکیشن اصلی که به سبکی و سرعت مشهور بود، اوضاع خوبی نداشت. نسخه سوم Winamp در آگوست ۲۰۰۲ با طراحی جدید عرضه شد. برخی کاربران معتقد بودند که اپلیکیشن کمی پرحجمتر شده است؛ برخی دیگر به نسخههای قدیمی برگشتند. تا سال ۲۰۰۳، در حالیکه آیپاد و آیتیونز به سرعت رشد میکردند، Winamp در حال دست و پا زدن بود.
WASTE
اما فرانکل، سازنده اصلی Winamp و Gnutella، ایدههای زیادی داشت. متاسفانه ایدههای او، AOL را خشمگین میکرد.
ایدههای جاستین فرانکل، بنیانگذار Winamp، مدیران AOL را خشمگین میکرد
در حالیکه انجمن ضبط موسیقی آمریکا در حال تهیه شکایت از کاربران Gnutella (سرویس اشتراک موسیقی جاستین فرانکل) بود، فرانکل سعی میکرد که نالسافت و خودش را از چنگ AOL نجات دهد. فرانکل علاوه بر عرضه Gnutella، برنامهای نوشت که تبلیغات را در پیامرسان Instant Messenger شرکت AOL بلاک میکرد. بعد از نوشتن این برنامه، مدیران AOL به فرانکل گفتند که بدون اجازه آنها حق وبلاگ نویسی هم ندارد. فرانکل در سال ۲۰۰۴ به مجله رولینگ استونز گفت:
AOL نباید نشیند و هیچ کاری انجام ندهد تا مشتریانش را از دست بدهد. من سهامدار این شرکت هستم. من میخواهم که آنها به نوآوری ادامه دهند. من میخواهم آنها کاری انجام دهند که برای کل دنیا خوب باشد و همچنین میخواهم که از نظر اجتماعی آگاه باشند.
مشاجره فرانکل و AOL زمانی به بیشترین حد رسید که فرانکل در اواسط ماه مه سال ۲۰۰۳، WASTE را که یک شبکه اشتراک فایل و رمزگذاری شده بود، را عرضه کرد. عضویت در این شبکه فقط از طریق دعوتنامه امکانپذیر بود. AOL در کمتر از ۲۴ ساعت شبکه را متوقف کرد. فرانکل به رولینگ استونز گفت:
ما با خزعبلات AOL تا جایی که توانستیم، جنگیدیم. زمانی که AOL خواست که آیکون این شرکت در زمان نصب Winamp ظاهر شود، من گفتم که کاربران نمیخواهند از AOL استفاده کنند؛ چرا که از نظر آنها AOL ناامیدکننده است.
فرانکل توافق کرد تا پایان تولید نسخه پنجم Winamp در AOL بماند. نسخه پنجم در دسامبر ۲۰۰۳ روانه بازار شد و فرانکل در ژانویه ۲۰۰۴ استعفا داد. در کمتر از یکسال، گدیکیان نیز استعفا داد و AOL نالسافت را به طور کامل منحل کرد و باقیمانده افراد را به ویرجینیا منتقل کرد. در زمان بستن نالسافت، مجله اسلیت به نالسافت لقب «شرکت تکنولوژی مستقل» داد.
Winamp رو به مرگ
شاید جالبترین نکته این باشد که Winamp در آن زمان از بین نرفت. در سه سال پس از خروج فرانکل، Winamp در حالت سکون باقی ماند و هیچ نسخه جدیدی از آن عرضه نشد.
بن لاندن یکی از مدیران فنی AOL مدیریت Winamp را در آگوست ۲۰۰۴ بر عهده گرفت. او نیز اعتراف کرده است که استراتژی شرکتی AOL که دائما نیز تغییر میکرد، توسعه این نرمافزار را کند میکرد. او میگوید:
شرکت، برنامهریزی بلندمدت را تحمل نمیکرد. ما برنامه راه شش ماهه داشتیم و سپس به گروه جدیدی میرفتیم و افراد جدیدی به گروه میآمدند و بر قسمتهای مختلف تمرکز میکردند.
اما Winamp افتان و خیزان به راه خود ادامه داد. نسخه دهمین سالگرد آن در سال ۲۰۰۷ منتشر شد، تعداد کاربران فعال آن به ۹۰ میلیون نفر رسید. سم وبر، یکی از مدیران AOL که نقش توسعه تجاری Winamp را بر عهده گرفت و بعدها کل مسولیت Winamp را بر دوش داشت، میگوید:
Winamp هیچ کارمندی در بخش تجاری نداشت. بن لاندن پنج توسعهدهنده را مدیریت میکرد که وظیفه آنها پشتیبانی از Winamp بود.
وبر میگوید که تیم او دریافت که گرچه کاربران ایالات متحده Winamp بسیار کم بودند؛ اما بازار بینالمللی تفاوت زیادی با بازار ایالات متحده داشت. وبر با خود اندیشیده بود:
چه کاری میتوان انجام داد اگر ۵۰ میلیون کاربر داشته باشید که ۹۰ درصد آنها خارج از ایالات متحده باشند؟
زمانی که تیم وبر نگاهی نزدیکتر به آمار و ارقام انداخت، دریافت که تعداد کاربران ترکیهای Winamp به پنج میلیون و تعداد کاربران برزیلی Winamp به ۲ میلیون نفر میرسید.
تیم Winamp تلاش داشت تا طرح تجاری جدیدی برای Winamp توسعه دهد. آنها گزینه هایی همچون سرویس دانلود، سرویس استریم و تبلیغات را در نظر داشتند. وبر میگوید:
من فکر میکنم که ما توانستیم با دوباره عرضه کردن محصول و آپدیت کردن آن چه از نظر ظاهری و چه از نظر تکنولوژیکی، ذره ذره جامعه محصول را بازیابی کنیم. ما کمکم از کاربرانی که به سایت میآمدند، درآمدزایی کردیم و مهمتر اینکه، Winamp را به چند زبان مختلف عرضه کردیم.
به طور خلاصه میتوان گفت که تیم Winamp در ویرجینیا کاری را انجام داد که AOL باید سالها پیش انجام میداد. وبر میگوید:
اصل اول این است که یک چیز خوب را خراب نکنید. از محصول خوب برای عرضه سرویسهای AOL استفاده نکنید. کمک کنید که محصول به آنچه کاربران انجام میدهند، مرتبطتر شود.
در نسخه ۵.۵ Winamp زبانهای آلمانی، لهستانی، روسی و فرانسوی برای اولین بار پشتیانی شد. اما مهمتر اینکه آنها از مدل فریمیوم (freemium) برای درآمدزایی بیشتر استفده کردند. وبر میگوید:
شما میتوانید یک نسخه پریمیوم از محصول خود را داشته باشید. اگر شما مدل فریمیوم را داشته باشید و تنها یک درصد از مشتریان شما از این مدل استفاده کنند، شما میتوانید یک تجارت عالی داشته باشید.
نسخهی پروی Winamp به قیمت ۲۰ دلار عرضه میشد، که اگر آن را در هزاران کاربری که از این نسخه استفاده میکردند، ضرب کنید، به رقم چند میلیون دلار برای درآمد میرسید. راه دیگر این بود که در وبسایت Winamp که ماهانه میلیونها نفر بازدیدکننده داشت، تبلیغات قرار داده شود.
اما راه بسیار بهتری برای درآمدزایی وجود داشت؛ قراردادن پلیر Winamp درون تولبار یک مرورگر وب. این باعث میشود که درآمد زیادی ایجاد شود، درآمدی که حتی از درآمد تبلیغات نیز بیشتر است. وبر میگوید:
گوگل معاملهای برای تبلیغات با AOL داشت، بنابراین ما از نسخهای خاص از AdSense استفاده میکردیم. حال ما میلیونها جستجو در روز داشتیم و eMusic را هم گسترش میدادیم. هر زمان که کسی جستجو میکرد، شما کمی از درآمد آن را کسب میکردید. این مقدار درآمد برای یک استارتاپ کوچک بسیار زیاد است. تنها مدلی که از آن زمان تاکنون تغییر نکرده است، همین مدل است.
گنو یونهاپ
شروعی دوباره؟
تقریبا دو دهه بعد از پدیدآمدن Winamp، تمام کارمندان اصلی از این کمپانی رفتهاند و طول عمر آن بعد از فرانکل بیشتر از زمانی بوده است که فرانکل در نالسافت حضور داشت. کاربران Winamp روزبهروز کاهش پیدا میکنند و رقیبانی همچون اسپاتیفای، پاندورا و آیتیونز هر روز بیشتر رشد میکنند.
گنو یونهاپ که از سال ۲۰۰۸ تا بحال مدیر عمومی Winamp است میگوید که Winamp به خصوص در کشورهای در حال توسعه که اپل حضور جدی ندارد، به توسعه خود ادامه خواهد داد. او میگوید:
آیتیونز در جایگاه نخست قرار میگیرد و ما در جایگاه دوم. برند Winamp ارزش زیادی دارد.
Winamp در سال ۲۰۱۲ حدود ۳۰ میلیون کاربر داشت که کمتر از یک میلیون آن در ایالات متحده بودند. این کمپانی همچنین اپلیکیشن اندروید را توسعه داد و در اکتبر ۲۰۱۰ حدود ۱۰ میلیون نصب بر روی گوشیهای اندرویدی داشت. اما آیا Winamp میتواند دوباره برخیزد؟
جاش فلسر که مدیر اسپینر بود و اکنون به عنوان سرمایهگذاری ریسکی فعالیت میکند، قصد داشت که با کمک دیگر سرمایهگذاران Winamp را از AOL بخرد. او هنوز ایده Winamp را دوست دارد و معتقد است که شاید کسی بتواند از پتانسیل Winamp استفاده کند. البته او هنوز هیچ کاری در این جهت انجام نداده است. او میگوید:
Winamp یک جامعه آگاه به تکنولوژی و متمایز دارد و این برای بسیاری از افراد ارزشمند است.