رقابت دستیارهای دیجیتال برای دستیابی به آیندهای یکپارچه
مقالهی پیشرو به قلم جیسون ال وارد ستوننویس وبسایت ویندوز سنترال به رشتهی تحریر درآمده است. آنچه در ادامه میخوانید از زاویهی دید وی روایت میشود.
نوآوریهای فناورانه با سرعت بسیار زیادی در حال پیشروی هستند. زمانی که کودک بودم، صحبت کردن مایکل نایت، نقش اول و قهرمان «شوالیه راننده»، مجموعهی تلویزیونی محبوب دهه ۸۰ با کیت، ماشین هوش مصنوعی خود، در آن زمان یک فانتزی ناب به حساب میآمد.
هرچند امروزه نیز این کار از لحاظ اجتماعی چندان خوشایند نیست؛ اما در حال حاضر صحبت کردن با دستیارهای دیجیتال در گوشیهای همراه، خانهها و خودروهایمان به یک واقعیت تبدیل شده است.
گسترش روند استفاده از دستیارهای دیجیتال
سیری که به عنوان یک اپلیکیشن مخصوص گوشیهای هوشمند و توسط دگ کیتلاوس، آدام چیر و تام گروبر کار خود را آغاز کرد، بعدها به تصاحب اپل درآمد و از طریق آیفون ۴ اس به دستیار پیشگام در شگلگیری و گسترش الگوی جدید رابط کاربری مبتنی بر صوت تبدیل شد. طولی نکشید که دیگر دستیارهای دیجیتال همچون گوگل ناو برای اندروید و کورتانا برای ویندوزفون از راه رسیدند.
برخلاف اپل، گوگل و مایکروسافت نفوذ دستیارهای دیجیتال خود در فضای مجازی را با حضور در پلتفرمهای رقیب و همچنین تعداد زیادی از دیگر دستگاههای متصل بههم تجسم میکنند. آن دسته از هوشهای مصنوعی که امکان حضور در چندین پلتفرم و یکپارچگی با اپلیکیشنهای شخص ثالث را دارند و تولیدکنندگان تجهیزات اصلی میتوانند آنها را با طیف متنوعی از محصولات ادغام کنند، به عنوان «هوش مصنوعی آزاد» (Unbound AI) شناخته میشوند.
الکسای آمازون، گوگل اسیستنت، کورتانای مایکروسافت و بیکسبیِ مبتنی بر پلتفرم ویو (Viv) از جمله هوشهای مصنوعی آزاد به شمار میروند. با این حال، سیری که خود جریانساز این روند محسوب میشود، همچنان محدود به دستگاههای ساخت اپل است.
سیری؛ محصور در حصار اپل
یکی از نقاط قوت اپل، توانایی این شرکت در خلق یک اکوسیستم سختافزاری و نرمافزاری منسجم و یکپارچه است. اگر تجربهی کار با محصولات اپل از جمله مک، آیفون و اپل واچ را داشته باشید، قطعا به این یکپارچگی اذعان خواهید داشت. سیری کار خود را با دشواری آغاز کرد؛ اما با سرمایهگذاریهای اپل در شبکههای عصبی (که مایکروسافت و گوگل نیز دستیارهای دیجیتال خود را برپایهی همین فناوری بنانهادهاند)، و مخصوصا با آیاواس ۱۱ به بهبودهای قابل توجهای دست یافت.
هرچند این بهبودها در چارچوب دیوار بلند اکوسیستم اپل محصور شده است؛ اما اگر شما از جمله کاربران وفادار اپل بهشمار روید، میدانید که سیری در همه جا همراه شما است. اپل تیوی، اپل واچ، آیفون، مک و هوم پادی که بهزودی عرضه خواهد شد، همگی از دستیار دیجیتال مورد اطمینان این شرکت پشتیبانی میکنند.
هرچند اپل بازار قدرتمندی را در اختیار دارد؛ اما رویکرد هوش مصنوعی محدود این شرکت، میزان نفوذ دستیار دیجیتال آنها را به شدت محدود میکند. آیفون در مقایسه با سهم ۷۳ درصدی اندروید، تنها ۱۹ درصد از سهم بازار موبایل را در اختیار دارد و مک نیز با سهم ۱۲ درصدی از بازار کامپیوترها همچنان زیر سایهی مایکروسافت قرار دارد. حتی با وجود اپل واچ و اپل تیوی، میزان نفوذ سیری در مقایسه با ظرفیت حضور فراگیر رقبایش در دستگاههای متصل بههم، بسیار ناچیز است.
صعود الکسا
اکو، اسپیکر هوشمند آمازون که از الکسا، دستیار دیجیتال این شرکت بهره میبرد، استاندارد لازم را برای اسپیکرهای هوشمند تعریف کرده است. تاثیر سرویس ابری پیشروی آمازون و حضور گستردهی این شرکت در بازار، منجر به شکلگیری یک موقعیت پیشتاز برای الکسا از طریق اکو، اکو دات و اکو شو در خانهها شده است.
علاوه بر این، کیت مهارتهای الکسا (Alexa Skills Kit) که به توسعهدهندگان شخص ثالث امکان میدهد تجربههای شخصیسازی شدهی بیشتری با الکسا خلق کنند، از سال ۲۰۱۵ در دسترس عموم قرار گرفته است. در حال حاضر، بیش از ۲۷ هزار مهارت الکسا از سوی شرکتهایی چون استارباکس، کپتیال وان و وال استریت ژورنال خلق شده است.
همچنین سرویس صوتی الکسا (AVS)، این دستیار دیجیتال را از قید و بند اکو رها میکند. این سرویس به سازندگان تجهیزات اصلی امکان میدهد تا الکسا را درون طیفی از محصولات متصل بههم که مجهز به میکروفون و اسپیکر هستند، قرار دهند. هواوی و تونفن، شرکتهای مطرح چینی و فورد، خودروساز آمریکایی، در حال ادغام الکسا در تلویزیونها، گوشیهای همراه و خودروها هستند.
گوگل اسیستنت و کورتانا؛ آزاد و رها از قید و بند سازندگانشان
کورتانا و گوگل اسیستنت هر دو با حضور در پلتفرمهای رقیب، جزو دستیارهای دیجیتال آزاد محسوب میشوند. با دسترسی سازندگان به کیت توسعهی نرمافزاری این دو دستیار دیجیتال، امکان ادغام آنها با طیف وسیعی از سختافزارهای متصل بههم وجود دارد. توسعهدهندگان شخص ثالث نیز میتوانند اپلیکیشنهای خود را با این دستیارهای صوتی ادغام کنند.
برتری گوگل اسیستنت بر رقیب مایکروسافتی این است که محصول گوگل بخشی از اندروید، محبوبترین پلتفرم موبایل دنیا محسوب میشود و عملکرد آن نیز مبتنی بر گوگل، پرنفوذترین موتور جستجوی دنیا است. در طرف مقابل، کیت مهارتهای کورتانا میخواهد این امکان را برای توسعهدهندگان فراهم آورد تا با بهرهگیری از باتها، مهارتهای کورتانا را توسعه دهند، سرویسهای وب را با آن یکپارچه کنند و حتی به منظور خلق مهارتهای مخصوص، مهارتهای الکسا را به کار بگیرند و با انجام تمام این اقدامات در مجموع تواناییهای این دستیار دیجیتال را گسترش دهند.
گوگل هوم در زمینهی اسپیکرهای هوشمند کورتانا را شکست میدهد؛ اما ۵۰۰ میلیون دستگاه کامپیوتر شخصی ویندوز ۱۰ مجهز به کورتانا در خانهها و کسبوکارها موقعیتی برتر از اسپیکر هوشند هارمن/کاردن برای این دستیار دیجیتال به ارمغان میآورد. کورتانا همچنین درصدد است تا برای دستگاههای اینترنت اشیای ویندوز ۱۰ به عنوان یک رابط کاربری ظاهر شود.
با پشتیبانی مایکروسافت گراف، پلتفرم توسعهدهندگان ردموندیها، این شرکت به منظور پیشبرد اقدامات چند پلتفرمی خود، کورتانا را به عنوان یک رابط کاربری صوتی مبتنی بر فضای ابری نشان داده است. با جابهجایی کاربران بین دستگاههای مختلف، کورتانا رابط کاربری ثابتی خواهد بود که در شکلدهی به تجربیات نقش میانجی را برعهده خواهد داشت.
این موضوع نشان میدهد که چگونه هوشهای مصنوعی آزاد نظیر کورتانا یا گوگل اسیستنت میتوانند در آینده در شکلدهی به تجربیات ما از طیف دستگاههای یکپارچه موثر واقع شوند.
بیکسبی؛ هوش مصنوعی آزاد شده
سامسونگ، ویو، شرکتی را که توسط داگ کیتلاوس از خالقان سیری بنیانگذاری شده بود به تصاحب خود درآورد. ویو یک هوش مصنوعی آزاد است که کیتلاوس در نظر دارد آن را با میلیونها دستگاه متصل بههم یکپارچه کند. او ویو را به عنوان رابط هوشمند برای همه چیز توصیف میکند. کیتلاوس ادعا کرده که ویو حتی روی محصولات جدید نیز کاربران را میشناسد. پس از خرید یک محصول و وارد کردن اطلاعات حساب کاربری در آن، ویو براساس اطلاعات ذخیرهشده دربارهی کاربر در فضای ابری، وی را تشخیص میدهد.
ویو برخلاف دیگر دستیارهای دیجیتال، این توانایی را دارد تا خودش را از طریق تولید برنامهی پویا (Dynamic Program Generation) مجددا برنامهنویسی کند. در حالی که دیگر دستیارهای دیجیتال بیشتر محدود به ارائهی واکنشهای انعطافناپذیر براساس حوزههای مشخص هستند.
کیتلاوس ویو را به عنوان رابط هوشمند برای همه چیز توصیف میکند
هرچند اکثر افراد احتمالا بیکسبی سامسونگ را صرفا به چشم یک دستیار مبتنی بر گوشی همراه میشناسند؛ اما اهداف و برنامههای غول کرهای برای دستیار دیجیتالش بسیار وسیعتر از گوشیها است. تصاحب ویو توسط سامسونگ به کیتلاوس کمک میکند تا دستیابیاش به رویای هوش مصنوعی فراگیر آسانتر شود. سامسونگ برخلاف رقبای خود، صاحب مجموعهای گسترده از محصولات الکترونیکی مصرفی، لوازم خانگی و ... است که به این شرکت کمک میکند تا دستیار دیجیتالش را با تمام آنها یکپارچه کند.
سامسونگ در حال ادغام اسمارت تینگز، سامسونگ کانکت و آرتیک، سرویسهای ابری اینترنت اشیای خود در یک سرویس واحد است. این سرویس اسمارت تینگز کلاود نامیده میشود و در نهایت تمام دستگاههای سامسونگ را با خود سازگار خواهد کرد. دیجی کوه از مدیران اجرایی سامسونگ میگوید:
به تدریج تمام دستگاههای سامسونگ از گوشیهای هوشمند تا تلویزیونها و یخچالها یک سرویس و یک رابط کاربری یکپارچه ارائه خواهند داد.
سامسونگ موجب برتری بیکسبی میشود
سامسونگ سالانه بیش از ۶۰۰ میلیون دستگاه تلویزیون، یخچال، ماشین شستشو، ماشین خشککن و دیگر لوازم خانگی مختلف به فروش میرساند. بیکسبی ۲.۰، این دستیار دیجیتال را برای یکپارچگی بیشتر با فناوری ویو و به تبع آن، محصولاتی فراتر از گوشیها آماده میکند تا سرانجام وعدهی «رابط هوشمند برای همه چیز» به واقعیت تبدیل شود. بدین منظور، دسترسی به کیت توسعهی نرمافزاری که امکان یکپارچگی بیکسبی را با دیگر محصولات فراهم خواهد کرد، به توسعهدهندگان منتخب داده میشود. برطبق اعلام کیتلاوس، توزیع گستردهتر در سال ۲۰۱۸ دنبال خواهد شد.
بیکسبی ۲.۰ به همراه تلویزیون هوشمند سامسونگ، یخچال فمیلی هاب و دیگر دستگاهها عرضه خواهد شد. سامسونگ وعده داده است:
بیکسبی ۲.۰ قابلیتهای ارتباطی عمیق و تواناییهای بهبودیافتهی زبان طبیعی را معرفی خواهد کرد تا به نحو بهتری صدای هر کاربر را تشخیص دهد و تجربهای شخصی و پیشگویانه و فراتر از انتظار آنها پدید آورد. پروژهی Ambience سامسونگ که یک دانگل سختافزاری شامل یک تراشه و میکروفون است، دسترسی بیکسبی را از اسپیکرها و تلویزیونهای موجود به دستگاههای غیریکپارچه امکانپذیر میکند.
نبردگاه هوش مصنوعی
تعامل ما با دستیارهای دیجیتال آغاز شده است؛ اما در حال حاضر این ارتباط عمدتا منحصر به گوشیهای هوشمند است. همانطور که اسپیکرهای هوشمند و هوشهای مصنوعی آزاد نشان دادهاند؛ شکی وجود ندارد که نبردگاه هوش مصنوعی سرانجام به میزبان دستگاههای متصل بههم یا دستگاههای اینترنت اشیا تبدیل خواهد شد.
هر شرکتی که بینقصترین و منسجمترین تجربهی ممکن را از دستگاههای متصل بههم اطرافمان به ارمغان بیاورد، احتمالا پیروز این نبرد خواهد بود.