Presearch؛ رقیبی مبتنی بر بلاک چین برای گوگل
در سالهای اخیر، شاهد توجه بسیار زیاد رسانهها و کاربران به قوانین Antitrust بودهایم. این دسته از قوانین در کشورهای مختلف با نامهای گوناگون شناخته میشوند. برای مثال، در ایالات متحده به آنها قوانین رقابت یا ضدرقابت و در چین ضدانحصار گفته میشود. چنین قوانینی برای جلوگیری از سوءاستفاده احتمالی پلتفرمهای بزرگ در راستای فروشنده، نشردهنده یا مارکتپلیسهای اغواگر تدوین و حتی در عرصههای سیاسی نیز به یکی از بحثهای داغ تبدیل شده است. در سوی دیگر، استارتاپهای بسیاری در سالهای اخیر سعی کردهاند درمقابل قدرت بسیار زیاد چنین پلتفرمهایی مقابله کنند و از آزادی عمل آنها در استفاده از قدرت بیشازحد خود جلوگیری کنند.
Presearch یکی از همین استارتاپها است که در سال ۲۰۱۷ مبتنیبر پلتفرم بلاکچین تأسیس شد. این استارتاپ قصد دارد با استفاده از توکن ارزهای مجازی، اقدام به تمرکززدایی در بحث جستوجو در اینترنت کند؛ بخشی که سالهای بسیار زیادی در کنترل گوگل بوده و این شرکت نقش بسیاری در انتخاب محتوای نمایش داده شده برای کاربران و تجربهی آنها در فضای مجازی دارد. پیشینهی این استارتاپ به حدود یک دهه قبل برمیگردد؛ زمانیکه هدف اصلی آن، ایجاد فهرستی از کسبوکارهای محلی بود" اما دیری نپایید که فعالیتهای گوگل روی آنها سایه انداخت و تلاشهای آنها بهواسطهی سرویسهای جدید این غول بزرگ فناوری بینتیجه ماند.
هستهی اولیه استارتاپ در سال ۲۰۰۸ تحت دامنهی Shopcity.com شروع به فعالیت کرد. این استارتاپ واقع در سیلیکونولی، اقدام به نمایش کسبوکارهای محلی در نتایج جستوجوی گوگل میکرد و قصد داشت با این کار، شناخت کاربران از کسبوکارهای اطراف خود را افزایش دهد و دسترسی خریداران به آنها را آسانتر کند؛ اما Shopcity در سال ۲۰۱۱ اعتراض خود را به نحوهی رتبهبندی محتوا در جستوجوهای گوگل اعلام کرد.
طبق گفتههای این شرکت، گوگل محتوای مربوطبه آنها را در درجهی کمکیفیت قرار داده بود؛ بههمیندلیل، نتایج آنها در صفحات میانی یا انتهایی جستوجو نمایش داده میشد؛ صفحاتی که اغلب کاربران بازدید نمیکردند. گوگل نیز در اقدامی انتقامجویانه اعلام کرد کسبوکارهایی را که در این وبسایت قرار گرفتهاند، از دید جستوجوکنندگان خود پنهان میکند و Shopcity را به این طریق جریمه کرد. چنینی اتفاقی دامنگیر سایت Shopcorona.com نیز شد که بهعنوان راهنمای کسبوکارهای محلی شهر کورونا واقع در ایالت کالیفرنیا فعالیت میکرد. گوگل در اظهارنظر خود اعلام کرد نتایج مربوطبه این وبسایت در صفحات ۵ و ۶ یا ۷ به بعد نمایش داده میشوند که کمتر از ۱ درصد از کاربران از آنها بازدید میکنند.
Shopcity درنهایت مجبور شد به کمیسیون تجارت فدرال ایالات متحده شکایت کند؛ زیرا اعتقاد داشت گوگل به ناحق اقدام به بهبود نتایج جستوجو برای کسبوکارهای متصل یا دلخواهی خود میکند. بااینحال، علنیشدن شکایت این استارتاپ موجب شد رسانههای همسو با گوگل اقدام به تمرکز بیشتر روی ماجرا کنند و نقدهای واردشده بر الگوریتمهای مورداستفادهی این جستوجوگر در هیاهوی رسانهای محو شود.
نشریهی Gigaom مایکروسافت را متهم میکند که از استارتاپهای کوچک بهعنوان سپری برای دعاوی حقوقی علیه گوگل استفاده کرده است
نشریهی Gigaom در مقالهای در نوامبر۲۰۱۱، ادعا کرد چنین شکایتهایی از مایکروسافت نشئت میگیرد. نویسندهی مقاله اعتقاد داشت بیشتر شکایتهایی که علیه گوگل صورت میگیرد، وکلای نزدیک به مایکروسافت ارائه میدهند و مؤسسههای کوچک نمیتوانند هزینههای مربوطبه چنین دعاوی حقوقی و گرفتن وکیلهای سرشناس را پرداخت کنند؛ پس حتما شرکت بزرگ دیگری در پشتپرده وجود دارد که از چنین استارتاپهایی علیه گوگل حمایت میکند.
در مورد حقوقی مربوطبه Shopcity نیز، گری ریبَک وظیفهی دفاع از این استارتاپ مقابل گوگل را برعهده داشت. وی یکی از وکلای بسیار سرشناس درزمینهی قوانین ضدانحصار است که مسئول کمپین مایکروسافت علیه سرویس گوگلبوک نیز بوده است. این نشریه مایکروسافت را متهم میکند که از استارتاپهای کوچک بهعنوان سپری برای دعاوی حقوقی علیه گوگل استفاده کرده است. کالین پِیپ، همبنیانگذار Shopcity، در دفاع از استارتاپ خود و اظهارنظر دربارهی گفتههای نشریهی Gigaom اعلام کرد:
ما پلتفرم وسیع و جامعی برای تجارتهای محلی ایجاده کردهایم؛ بههمیندلیل، شرکتهایی مانند بوفالونیوز که تحت مالکیت هولدینگ Berkshire Hathaway است، اقدام به همکاری با ما و پرداخت هزینههای درخورتوجه برای کسب مجوز و فعالیت در سیستم ما کرده است. درحقیقت، گوگل بهتازگی از سیستم چنددامنهای ما الگوبرداری کرده و قصد دارد در جوامع محلی نیز حضور پیدا کند. این مسئله نشانگر این است که مسیر درستی در پیش گرفتیم؛ اما کپیبرداری گوگل از ما نمونهای ساده و ناقص نیست؛ بلکه این شرکت بهصورت جدی درحالپیگیری این مسئله است. گوگل اعلام کرده فضای محلی اهمیت بسیار زیادی برای آنها دارد و بدون شک آنها انگیزهی لازم برای جلوگیری از پیشرفت سایر شرکتها و استارتاپها دراینزمینه را دارند. حال اگر جلوگیری از رشد رقیب و خرید دامنههای آتی آنها و جلوگیری از گسترش آنها به سایر شهرها نباشد، چرا گوگل با منابع عظیم خود چنین کاری انجام ندهد؟
بااینحال کمیسیون تجارت فدرال ایالات متحده درنهایت اعلام کرد گوگل قوانین ضدانحصار را نقص نکرده و این شرکت را از مورد حقوقی مذکور تبرئه کرد. در سوی دیگر، مقامهای اروپایی دیدگاه بسیار متفاوتی به مسئله داشتند و نقدهای جدی به الگوریتمهای مورداستفادهی این شرکت اهل مانتینویو وارد کردند. پس از تحقیقات بسیار طولانی و پدیدارشدن موارد مشابه با شکایت Shopcity، اتحادیهی اروپا اعلام کرد گوگل محصولات رقبای خود را در نتایج جستوجو تنزل داده و منافع خود را در نتایج ترویج داده است. این امر باعث شد گوگل در سال ۲۰۱۷ مبلغ ۲.۷۳ میلیارد یورو جریمه شود.
جریمهی سال ۲۰۱۷ فقط ابتدای راه برای جریمههای سهگانهی گوگل بود و در سال بعد، این شرکت مجبور به پرداخت ۵ میلیارد دلاری بهدلیل نقص قوانین ضدانحصار در سیستمعامل اندروید شد. در اوایل سال جاری میلادی نیز، گوگل باردیگر با جریمهی ۱.۷ میلیارد دلاری مواجه شد که مربوطبه رفتارهای رقابتی ناسالم این شرکت در سرویسهای تبلیغاتی موتور جستوجوی خود بود. مقامهای اروپایی اعتقاد دارند گوگل از سلطهی خود بر اینترنت برای برتریدادن به سرویسهای خریدش استفاده میکند.
چنین جریمههایی حتی اگر از رقم میلیارد دلار نیز تجاوز کنند، تأثیر چندانی بر اقتصاد غولهای بزرگ فناوری نخواهند داشت؛ اما نکتهی مهم این است که هریک از تصمیمهای اتحادیهی اروپا موجب میشود شرکت خاطی فعالیتهای اقتصادی خود در نواحی مختلف را اصلاح کند تا به رقابت ناسالم و نقص قوانین ضدانحصار پایان داده شود. حتی با پایانیافتن موارد حقوقی، کمیسیون اروپا همچنان به نظارت بر فعالیتهای گوگل ادامه میدهد تا مطمئن شود راهکارهای این شرکت برای جبران نقصهای موجود مناسب خواهد بود.
در همین زمان، شکایتهای بیشتر علیه گوگل ادامه مییابد و درنهایت، اتحادیهی اروپا همچنان به گوگل نزدیک باقی میماند تا مطمئن شود سلطهی گوگل بر حوزهی جستوجو در هیچیک از بازارهای فعلی آن یا بازارهای آینده، موجب نقص قوانین ضدانحصار نخواهد شد.
نشانههای بزرگتری نیز وجود دارد که موجب شده بررسی موشکافانه از شرکتهای بزرگ فناوری دربارهی نقص قوانین ضدانحصار افزایش پیدا کند. یکی از فعالیتهای این شرکتها در رقابت ناسالم، ازبینبردن پلتفرمهای نوپا یا ضعیفتر رقیب است که به یکی از مباحث داغ سیاسی در ایالات متحده تبدیل شده است.
با زیر ذرهبین رفتن گوگل، فشارهای واردشده روی رقیبهای آن و استارتاپهای نوظهور کاهش پیدا کرده است. برای مثال، گوگل بهتازگی و در سکوت خبری، موتور جستوجوی DuckDuckGo را به فهرست موتورهای جستوجوی پیشفرض مرورگر کروم اضافه کرده که تمرکز اصلی آن، روی حفظ حریم شخصی کاربران در هنگام جستوجو است.
این قابلیت هماکنون در ۶۰ کشور مختلف دردسترس است. موتور جستوجوی گفتهشده سابقهی فعالیت طولانی دارد و بهلطف حفاظت از حریم شخصی کاربران خود توانسته رشد ثابت و پایداری در سالهای اخیر تجربه کند. بدون شک اضافهشدن به فهرست موتورهای جستوجوی پیشفرض کروم بزرگترین موفقیت اخیر DuckDuckGo بوده است؛ زیرا توانسته تنها در طی یک شب و با یک بهروزرسانی مرورگر کروم، به ۶۰ بازار جدید معرفی شود.
مرور قوانین ضدانحصار و توجه بیشتر به آنها موجب میشود پلتفرمهایی که در گذشته متحمل ضرر شدهاند، دوباره قدرت احیاشدن را بهدست آورند. همچنین، این قوانین کمک شایانی به رقیبهای خردهپای گوگل میکند. استارتاپهایی مانند Presearch رکورد یک میلیون کاربر را ثبت کرده و تعداد کاربران فعال ماهانهی آن به رقم ۲۵۰ هزار نفر در نسخهی آزمایشی رسیده است. بااینحال، طیف مخاطب چنین استارتاپی محدود است و بیشتر گیکها و علاقهمندان به ارزهای مجازی را شامل میشود.
درهرصورت، همچنان شاهد سلطهی گوگل بر صنعت موتورهای جستوجو خواهیم بود؛ اما اتفاقهای اخیر مانند بادی است که موجب شده غولهای فناوری کمی به لرزش بیفتند. بدون شک نگرانیهای اجتماعی دربارهی پلتفرمهای بسیار وسیع و تأثیر آنها، یکی از عوامل مهم در معطوفشدن توجه عموم و دولتها به چنین مسئلهای بوده است. حتی تحلیلگران نیز به این مسئله جذب شدهاند و بسیاری از دیدگاه دانشگاهی به موضوع میپردازند. دغدغههای گفتهشده موجب شده بحث نظارت بر اینترنت دوباره بر سر زبانها بیفتد؛ اما آیا نظارت دولتها بر اینترنت باعث بهبود شرایط میشود یا به انحصار بیشازپیش شرکتهای بزرگ و کاهش حریم شخصی کاربران کمک میکند؟
پلتفرمهای بزرگ توانستهاند با ارائهی سرویسهای تجاری رایگان به کاربران، به شبکههای عظیم کاربرمحور تبدیل شوند؛ اما این ساختار به اصطلاح رایگان مانند مار چندسری است که چهرههای زشت آن در بسیاری از موارد در سالهای اخیر نمایان شده است. ارائهی اطلاعات نادرست در فیسبوک بر ضددموکراسی، استفاده از یوتیوب بهعنوان ابزاری برای ترویج سخنان نفرتانگیز و افراطی و استفادهی نازیها و حزبهای نئونازی از توییتر بهعنوان فضایی امن برای یافتن اعضا و تأثیر بر سایر افراد، از نمونههای تأثیرات مخرب سرویسهای رایگان پلتفرمهای بزرگ است.
افزونبراین، تبلیغات گستردهای که در همهجای اینترنت شاهد آنها هستیم، نمونهی دیگری از تأثیرات مخرب است و شرکتهای بزرگ معتقدند درقبال سرویسهای رایگان، حق نمایش تبلیغات برای کاربران خود را دارند. جریان عظیم دادههای جمعآوریشدهی کاربران و امکان بهرهبرداریهای تجاری یا سوءاستفاده از آنها نیز از سایر مشکلات پلتفرمهای بزرگ است. همچنین، همیشه شاهد اخباری مبنیبر درز دادههای کاربران به بیرون هستیم که نشان میدهد این شرکتها دقت لازم در نگهداری از دادههای جمعآوریشده را انجام نمیدهند.
مقررات حفظ حریم شخصی اروپا با بهروزکردن قوانین خود، کمک بسیاری در جلوگیری از سوءاستفادههای احتمالی از دادههای کاربران و نقص قوانین ازطریق نمایش تبلیغات اینترنتی کرده است. این قوانین با هدف مقابله با شرکتهای بینامونشانی تدوین شده که در سکوت کامل در پشتپردهی اینترنت درحالفعالیت هستند و با فروش داده، کسب درآمد میکنند که بیشتر این دادهها ازطریق جاسوسی از مرور وب کاربران بهدست آمده است.
تمامی مواردی که به آنها اشاره شد، به مصرفکنندگان و کاربران عادی مربوط میشود. کافی است صاحب کسبوکار کوچک یا استارتاپ باشید تا متوجه شوید رقابت با غولهای فناوری تا چه اندازه دشوار و ناعادلانه است. میتوان گفت این شرکتها به نحوی بهینهسازی شدهاند تا حتی کوچکترین رقیبهای خود را در نطفه خفه کنند و از شبکه و منابع وسیع خود برای انجام این کار بهره گیرند. جمعآوری اطلاعات در مقایس انبوه، تیمهای متخصص توسعهی محصولات، بررسی میزان استفاده و حتی تبدیل محصول یا سرویس به ترند، ازجمله مهارتهای چنین شرکتهایی است. در چنین شرایطی، استارتاپهای نوظهور درمقابل شرکتهای بزرگ، کاملا احساس ناتوانی میکنند و بسیاری از آنها در همان ابتدا در آتش این بیعدالتی از بین میروند.
کالین پیپ در ادامه میافزاید:
این وضعیت کاملا مشابه شرایطی بود که برای ما اتفاق افتاد؛ وقتی متوجه میشوید رقیبی مانند گوگل چقدر بزرگ است و در عمل امکان رقابت با آن وجود ندارد. در سال ۲۰۱۱ و در ارتباط با شکایت Shopcity به کمیسیون تجارت فدرال ایالات متحده، تنها در طی یک روز ۸۰ تا ۹۰ درصد از ترافیک دریافتی ما را گوگل ناپدید کرد. این درحالی بود که بسیاری از مشتریان و همکاران ما سابقهی فعالیت آنلاین چندینساله داشتند و با نهادهای قانونی و اتاق بازرگانی نیز همکاری میکردند.یک روز از خواب بیدار شدیم و دیدیم که تمامی این سایتها به صفحهی هشتم گوگل منتقل شدهاند. حتی اگر شما نام کسبوکار موردنظر را تایپ میکردید، بازهم نمیتوانستید آن را در صفحهی اول پیدا کنید. درواقع، گوگل بهراحتی توانست این استارتاپ و کسبوکارهای تحت حمایت آن را تنها در یک شب نابود کند. درنهایت، چارهای جز همکاری با کمیسیون تجارت فدرال نداشتیم؛ اما بازهم گوگل تبرئه شد. همهی ما از قدرت بیاندازهی گوگل آگاه هستیم و میدانیم فعالیتهای آن کاملا بهصورت انحصارطلبانه است. بسیار سخت است که کسی سعی کند چنین فعالیتی در وب داشته باشد، وقتی خود گوگل بهعنوان دربان وب شناخته میشود.
تمرکززدایی در جستوجو
بحث تشویق کاربران به ترک عادت جستوجو در گوگل و معرفی کاربران وب به فضایی غنیتر با تنوع بیشتر در جستوجو بهعنوان گزینهی جایگزین، موضوعی است که در چند سال اخیر، رونق بیشتری گرفته است. Presearch در قالب جستوجوگری محلی با گزینههای غنی سعی میکند در حوزههایی نقشآفرینی کند که گوگل اعتنای کمتری به آنها میکند؛ فضایی جمعی که مبتنیبر همکاری و تعامل کاربران است که با روی باز از جستوجوگرهای متنوع استقبال میکند.
در چنین سیستمی، سعی میشود تجربهی کاربران بسیار عمیقتر باشد و نتایج نمایشدادهشده فراتر از آنچه باشد که شرکتهای بزرگ مانند گوگل درصدد ترویج هستند تا کاربران بتوانند زوایای دیگری از وب را نیز مشاهده کنند. در نگاهی دیگر، هدف اصلی این استارتاپ جستوجوگری است که مبتنیبر فعالیت و تعامل کاربران خود باشد و از نمونههای رایجی تمایز پیدا کند که بهصورت یکپارچه نتایج را نمایش میدهند.
از دیدگاه کالین پیپ، هدف نهایی این سرویس، تمرکززدایی در امر جستوجو است بهنحوی که کاربران هنگام وبگردی بتوانند آنچه میخواهند بهراحتی پیدا کنند و رابطهای بردبرد میان کاربران و کسبوکارها و صاحبان صفحههای وب شکل بگیرد. همچنین، گزینههای جستوجو قابلشخصیسازی هستند تا کاربران خرسندی بیشتری داشته باشند. او از این سرویس بهعنوان سوئیس جستوجوگرها نام میبرد؛ بهطوری که تمرکز اصلی نه روی درآمدزایی، بلکه روی کاربران قرار میگیرد.
استارتاپ Presearch نامهای سرشناسی در فضای وب و ارزهای مجازی را شامل میشود که از جملهی آنها میتوان به آنتونی دی لوریو، همبنیانگذار ارز مجازی اتریوم و مؤسس شرکت Decentral و ریچ اسکرنتا، مؤسس و مدیر استارتاپ موتور جستوجوی Blekko و ادیسون کامرون، وکیل نامآشنای صنعتی اشاره کرد.
کالین پیپ در ادامهی صحبتهایش میافزاید:
وقتی بهعنوان تولیدکننده در وب فعالیت میکنید، متوجه میشوید گوگل کنترل بسیار عظیمی روی ترافیک کاربران دارد؛ اما هنوزهم هزاران منبع جستوجوی متفاوت وجود دارد که موازی با گوگل، اما در مقایس کوچکتر به فعالیت خود ادامه میدهند. پس ما در تلاش هستیم پلتفرمی برای این سرویسها ایجاد کنیم تا بتوانند فرصت و توان بیشتری برای رقابت با گوگل داشته باشند. ازجمله چنین جستوجوگرهایی میتوان به DuckDuckGo و Qwant اشاره کرد که ممکن است روزی تحت پلتفرم متحدی موفق شوند سلطهی گوگل را شکست دهند و از وابستگی کاربران به گوگل بکاهند. همچنین، این امر موجب میشود تولیدکنندگان محتوا یا کسبوکارها، ارتباط مستقیمتری با مخاطبهای خود داشته باشند؛ اما بدون شک پروژهی Presearch بسیار جاهطلبانه بهنظر میرسد.گوگل یکی از بهترین شرکتهای دنیا است و حرف اول را در فضای اینترنت میزند. رسیدن به استانداردهای گوگل و رقابت با نتایج، تجربه و یکپارچگی آن امری بسیار دشوار است و ازنظر بسیاری غیرممکن بهنظر میرسد. بااینحال، معتقدیم ایجاد پلتفرم کاربرمحور موجب میشود میزان خلاقیت کاربران افزایش پیدا کند و نیازهای آنها نیز بهشکل مناسبی برآورده شود و تمامی این موارد در سایهی پلتفرم جستوجویی باز خواهد بود که در راستای اهداف بشر و نه شرکت گام برمیدارد.
این پلتفرم درحالحاضر حتی به گردپای گوگل نیز نرسیده است. همچنین اگر بخواهیم واقعبینانه به مسئله نگاهی بیندازیم، متوجه میشویم چنین استارتاپهایی نمیتوانند درمقابل حجم انبوهی از تبلیغات منفی علیه خود جان سالم بهدر ببرند و موانع بسیاری در سر راه آنها قرار میگیرد. ایجاد استارتاپی در فضایی که زیرسلطهی گوگل قرار دارد، موجب میشود تمام ویژگیهای رقیب متخاصم را برای گوگل داشته باشید و در چنین شرایطی، شانس موفقیت شما به میزان بسیار زیادی کاهش پیدا میکند.
هماکنون Presearch در حالت آزمایشی قرار دارد و بیشتر بهعنوان ابزار جستوجو شناخته میشود و هنوز به پلتفرم کامل تبدیل نشده است. همانند سایر جستوجوگرها، قسمتی برای واردکردن اطلاعات موردنظر برای جستوجو وجود دارد، با این تفاوت که کاربران میتوانند از میان ستونی از گزینهها، جستوجوگر دلخواه خود را انتخاب کنند و بهراحتی میان آنها جابهجا شوند. درست است که این استارتاپ قصد رقابت با گوگل را دارد؛ اما جالب اینجا است که موتور جستوجوی پیشفرض در آن، گوگل است. همچنین، DuckDuckGo در فهرست قرار دارد و برای جستوجو به زبان فرانسه نیز موتور Qwant موجود است. امکان جستوجوی در شبکههای اجتماعی نیز مانند فیسبوک و لینکدین نیز وجود دارد.
بهگفتهی پیپ، در نسخهی آزمایشی حدود ۸۰ سرویس جستوجوی مختلف دردسترس است. ایدهی سادهی کنونی این است که کاربران باتوجهبه نیاز خود، موتور یا سرویس جستوجوی مدنظر را انتخاب کنند. گفته میشود حدود ۲۵ درصد از کاربران فعالانه میان جستوجوگرهای مختلف جابهجا میشوند؛ درحالی که ۷۵ درصد دیگر بهصورت ثابت فقط از یک جستوجوگر استفاده میکنند.
Presearch در ازای هر جستوجو ۲۵ درصد توکن خود را به کاربر پرداخت میکند
مهمترین ویژگی سرویس Presearch، جایزهدادن به کاربران خود بهازای هر جستوجو است. این سرویس از ارز مجازی مختص خود بهنام PRE استفاده میکند. کاربران بهازای هر جستوجو، یکچهارم از توکن این ارز را دریافت میکنند که دارای محدودیت ۸ توکن در روز است. قیمت کنونی هر توکن PRE در بازار حدود ۰/۰۵ دلار است، پس فعالترین کاربر این سرویس میتواند روزانه ۴۰ سنت درآمد کسب کند. با درنظرگرفتن قیمت ۱۵ هزار تومانی دلار، هر کاربر میتواند بهطورمیانگین ۱۸۰ هزار تومان درآمد در ماه ازطریق جستوجو بهدست آورد. راههایی برای تبدیل PRE به سایر ارزهای مجازی ازطریق سیستم تبادل داخلی سرویس وجود دارد؛ اما مؤسسان این سرویس در نظر دارند سیستم بستهای در آینده برای ارز خود ایجاد کنند. گفته میشود آنها مشغول کار روی پورتالی هستند که کاربران میتوانند ارز مجازی خود را به تبلیغدهندگان بفروشند؛ اما همچنان امکان تبدیل PRE به ارزهای محبوب دیگر نیز مانند بیتکوین باقی خواهد ماند.
در سوی دیگر، امکان ایجاد پلتفرمی برای خرجکردن مستقیم توکنها وجود دارد؛ پلتفرمی که کاربران بتوانند در آن، مستقیم توکنهای خود را خرج و از این طریق، کالا یا سرویسهای آنلاین را تهیه کنند. پشتیبان اصلی این ارز مجازی تبلیغات نمایشدادهشده در سرویسهای گوناگون است؛ اما مشکلات بسیاری بر سر راه آن قرار دارد. برای مثال، بسیاری از کاربران ابتدایی سرویس، تمایلی به خرجکردن توکنهای خود ندارند و آنها را ذخیره میکنند تا شاید روزی با افزایش ارزش آن، سود کلانی به جیب بزنند. البته، پیشبینی چنین روندی بسیار دشوار است؛ زیرا عوامل زیادی مانند موفقیت خود سرویس Presearch نیز در افزایش ارزش توکنها دخیل است. همچنین، سرویس مذکور هماکنون در مرحلهی آزمایشی قرار دارد و درصورت عرضهی نسخهی نهایی، قطعا شاهد تغییراتی در ارزش توکنها خواهیم بود.
تبلیغکنندگان در سرویس نیز میتوانند از توکنهای PRE برای خرید تبلیغات هدفمند استفاده کنند که برمبنای کلمات کلیدی جستوجوشده طبقهبندی میشوند. سازندگان سرویس امیدوارند این روش نحوهی اخلاقی تبلیغات باشد که در آن فعالیتهای کاربر زیرنظر گرفته نمیشود و تنها کلمات جستوجوشده مبنای تبلیغات قرار میگیرند.
پیپ تأکید میکند هیچگونه ردگیری از فعالیتهای کاربران صورت نمیگیرد و چنین اطلاعاتی در پروفایل کاربران ذخیره نمیشود. بااینحال، اگر از موتورهای جستوجوی محبوبی مثل گوگل یا سرویسهای فیسبوک استفاده کنید، این مسئله دیگر صحت نخواهد داشت و فعالیتهای شما را چنین سرویسهایی ردگیری میکنند.
اگرچه Presearch ادعا دارد اطلاعات کاربران را جمعآوری نمیکند، این مسئله تنها در حد حرف و اثبات آن کمی دشوار است. بههمیندلیل، سازندگان سرویس تصمیم دارند در آیندهای نزدیک تمامی پلتفرم را بهصورت متنباز دراختیار عموم قرار دهند تا فعالیتهای آنها بهصورت شفاف بهوسیله خود کاربران زیرنظر گرفته شود. همچنین، کاربران میتوانند با سازندگان سرویس ازطریق گروههای تلگرام در ارتباط باشند؛ امری که بههیچوجه برای پدیدآورندگان گوگل امکانپذیر نیست. بدون شک این گروه از توسعهدهندگان درمقابل فناوریهای روز مقاومت نشان نمیدهند؛ بههمیندلیل، تصمیم گرفتهاند اپلیکیشنهای پیامرسان را بهعنوان راهحلی سادهتر و سریعتر درکنار مواردی مثل ایمیل دراختیار کاربران خود قرار دهند.
بد نیست کمی هم به گذشتهی Presearch اشاره کنیم. این سرویس در ابتدا بهعنوان ابزار جستوجوی داخلی در شرکتهای سازندگان آنها مورد استفاده قرار میگرفت تا زمان لازم برای دسترسی به اطلاعات را کاهش دهد. با ترویج ارزهای مجازی، آنها راهی برای متقاعدکردن کاربران برای کوچ از گوگل به پلتفرم خود یافتند. درادامه، این ایده بهصورت عمومی مطرح شد و با بازخورد مثبت کاربران مواجه و سپس، مرحلهی جمعآوری سرمایه شروع شد.
در سال ۲۰۱۷، سرمایه موردنیاز برای توسعهی پلتفرم جمعآوری شد. همچنین در مرحلهی جمعآوری سرمایه برای توکنها، هدف هفت میلیون دلاری در نظر گرفته شد؛ اما بهلطف تب داغ ارزهای مجازی در آن زمان، بیش از ۲۱ میلیون دلار سرمایه جذب شد. نسخهی اولیه سرویس در نوامبر۲۰۱۷ منتشر شد و توکنها نیز در انتهای همان ماه دردسترس کاربران قرار گرفت.
از آن زمان تاکنون، صدها تبلیغدهنده در نسخهی آزمایشی پلتفرم همکاری داشتند. نسخهی جدیدی از پلتفرم نیز در صف انتشار قرار دارد که از واحد تبلیغات متفاوتی بهره میگیرد و چندین اسپانسر جدید در آن قرار گرفته است. پیشنهادهای همکاری زیادی برای این پلتفرم مطرح شده است؛ اما سازندگان بیشتر تمایل دارند اسپانسرهای همسو با اهداف خود را در پروژه سهیم کنند. پس از یکونیم سال از عرضهی پلتفرم، سازندگان توانستهاند خواستهی اصلی کاربران، یعنی افزونهی مرورگر مجزا را منتشر کنند.
نظرسنجیها نشان میدهد بیشترین دلیل ریزش کاربران، دسترسی غیرآسان به سرویس بوده است که بهنظر میرسد با انتشار افزونه تاحدزیادی برطرف شود. افزونهی مذکور برای مرورگرهای کروم و فایرفاکس و Brave دردسترس است. البته کاربران نسخهی آزمایشی قبلی باید Presearch را بهعنوان صفحهی اصلی مرورگر خود تعریف کنند یا بهیاد داشته باشند که قبل از جستوجو، آدرس آن را در مرورگر خود وارد کنند.
تیم توسعهدهندهی نسخهی iOS اپلیکیشن Presearch را نیز در سال گذشته منتشر کرده که از امکان جستوجوی صوتی بهره میبرد. کاربران میتوانند با صحبتکردن سرویس خاصی را جستوجو کنند و از میان کتابخانهی موجود در برنامه، سرویسهای جستوجوی متنوعی به برنامه اضافه کنند. همچنین، میتوانند با بردن نام سرویس جستوجوی دلخواه، عبارت مدنظر خود را تنها در آن سرویس جستوجو کنند.
این اپلیکیشن میتواند یکی از مهمترین نمونههای ضدانحصار در جستوجو باشد؛ زیرا قابلیت نوینی ارائه میکند که هیچیک از شرکتهای بزرگ انحصارطلب تمایلی به عرضهی آن در سرویسهای جستوجوی صوتی خود ندارند. حتی در گذشته نیز یکی از مسئولان اتحادیهی اروپا گفته بود نمیداند چگونه میتوان قوانین ضدانحصار را در حوزهی جستوجوی صوتی بهاجرا درآورد و با انحصارطلبی دراینزمینه مبارزه کرد.
جامعهی جهانی درمقابل گوگل
کالین پیپ در قسمت دیگری از صحبتهایش میگوید:
ما روی جامعهی علاقهمند به ارزهای مجازی تمرکز کردهایم؛ اما درواقع، موقعیت بسیار بزرگتری برای کمک به تمامی تولیدکنندگان محتوا و تأمینکنندگان سرویسهای اینترنتی وجود دارد. ترافیک بسیار زیادی در وب وجود دارد که درحالحاضر بهصورت پیشفرض بهسوی گوگل روانه میشود، بدون اینکه قسمتی از سود حاصل از این ترافیک به تولیدکنندگان تعلق بگیرد. ما بهصورت جدی میخواهیم از چنین فرصتهایی استفاده کنیم تا مردم گوگل را با سرویسهای مشابه جایگزین کنند. برای مثال، اگر کسی آدرس اینترنتی را اشتباه تایپ میکند و به گوگل ارجاع داده میشود، میتواند به صفحه Presearch روانه شود و فراهمکنندگان اینترنت از این طریق کسب درآمد کنند.تلاش برای ترویج ارزهای مجازی یکی دیگر از اهداف ما است؛ ازاینرو، کیفِپول پیشفرض برای هر کاربر در نظر گرفته شده که توکنهای آنها در آنجا ذخیره میشود و کاربران نیازی به ساخت کیفِپول جداگانه برای نگهداری توکنهای خود نخواهند داشت. بااینحال، اگر تمایل داشته باشند، میتوانند توکنهای خود را به سایر کیفِپولهای مجازی انتقال دهند.همچنین محدودیت جغرافیایی خاصی برای سرویس ما وجود ندارد و هرجا که شبکهی اینترنت وجود داشته باشد، کاربران نیز میتوانند از سرویسهای ما استفاده کنند. کشورهای آمریکای مرکزی و جنوبی ازجمله مکزیک و برزیل و ونزوئلا میتوانند از اهداف اساسی این سرویس باشند. در چنین کشورهایی، زیرساختهای لازم برای توسعهی ارزهای مجازی وجود دارد و عطش بسیار زیادی در بازار نیز برای آنها مهیا است. این کشورها همچنان درحالتوسعه هستند و ارزهای دیجیتال میتوانند موقعیت بسیار مناسبی برای آنها تلقی شوند.
با اینکه گوگل بهعنوان موتور جستوجوی پیشفرض در Presearch قرار گرفته است، این استارتاپ موتور جستوجوی اختصاصی خود را نیز به کاربران پیشنهاد میدهد که از رابطهای برنامهنویسی کاربردی جانبی برای نمایش نتایج جستوجو بهره میبرد. آنها قصد دارند موتور جستوجوی پیشفرض را از گوگل به موتور اختصاصی خود تغییر دهند؛ اما درحالحاضر امکان انجام چنین کاری مقدور نیست. تیم توسعهدهنده قصد دارد بهترین نتیجهی جستوجو را دراختیار کاربران قرار دهد و نسخهی اختصاصی آنها درحالحاضر نمیتواند امکاناتی همانند گوگل را ارائه دهد؛ بههمیندلیل تا آیندهای نزدیک، گوگل همچنان بهعنوان موتور جستوجوی پیشفرض باقی خواهد ماند.
گفته میشود این موتور جستوجوی اختصاصی شباهت بسیار زیادی به DuckDuckGo دارد؛ اما چندین ویژگی منحصربهفرد در آن گنجانده شده است که از جملهی آنها میتوان به اسکرول بینهایت اشاره کرد تا دیگر نیازی به جابهجایی میان صفحههای متعدد نباشد. البته، مهمترین وجه تمایز این موتور جستوجو، جامعهی متنباز است که کاربران میتوانند بستههای گوناگون را در آن ادغام کنند. برای مثال، یکی از این بستهها مربوطبه بیتکوین میشود که اطلاعات مربوطبه این ارز دیجیتال را هنگام جستوجوی کلیدواژه در صدر نتایج نمایش میدهد. نمونهی دیگر تبدیل ارزش ارزهای مختلف به یک دیگر است که در نوار جستوجو قابل انجام است و الگوریتم مربوطبه آن توسط اعضای جامعهی کاربری Presearch توسعه داده شده است. درواقع هر شخصی که با HTML و جاوااسکریپت آشنایی دارد، میتواند در توسعهی این موتور جستوجو سهیم باشد.
درنهایت، Presearch میتواند به پلتفرمی تبدیل شود که ابزار جستوجوی قدرتگرفته از کاربران خود را ارائه میدهد که در آن، کاربران نهتنها اقدام به ساخت بستههای توسعهی جدید میکنند؛ بلکه امکانات تازهای برحسب کلیدواژههای جستوجوشده به سرویس اضافه میکنند. هدف دیگر این است که جامعهی کاربری بتواند مدیریت سرویس را در دست داشته باشد و روی فرایندها نظارت کند. مواردی مانند رایگیری برای افزودن بستههای توسعهی جدید یا اظهارنظر دربارهی بهروزرسانی قابلیتها و امکانات وجود خواهد داشت که موجب میشود این پلتفرم شباهت بسیاری به ویکیپدیا پیدا کند. باوجوداین، کاربران همچنان قادر خواهند بود جستوجوی خود را شخصیسازی کنند و از میان بستههای توسعهی دردسترس، گزینههای موردنیاز خود را انتخاب کنند.
باید گفت Presearch درحالحاضر فاصلهی بسیاری با رؤیای کاربرمحورشدن کامل دارد. بسیاری از بستههای توسعهی موجود برای موتور جستوجو را تیم توسعهی اصلی پلتفرم ساختهاند. همچنین، برای اولینبار نیست که چنین ایدهای مطرح میشود و در گذشته نیز بسیاری از استارتاپها سعی داشتند با تعامل کاربران و دخیلکردن سایر توسعهدهندگان در روندهای خود، محبوبیت کسب کنند؛ اما بسیاری از آنها در این راه شکست خوردند. درمقابل، جامعهی کاربری فعلی این پلتفرم بسیار محدود است و برای رقابت با گوگل و سرویسهای آن نیازمند تعداد بسیار بیشتری مشارکتکننده است؛ بههمیندلیل، ارز مجازی بهعنوان پاداش کاربران برای استفاده از این سرویس در نظر گرفته شده و منطق اصلی سازندگان این است که با پرداخت توکنها به کاربران میتوانند روزبهروز به تعداد آنها بیفزایند.
درحالحاضر، مقر اصلی آن در کشور کانادا قرار گرفته و آنها برنامههایی برای تأمین هزینهها و استفاده از منابع اصلی نیز دارند؛ بهطوری که حدود ۹۰ درصد از درآمد به توسعهدهندگان، مشارکتکنندگان، کارشناسان اطلاعات و سایر افراد دخیل در پروژه پرداخت میشود و ۱۰ درصد دیگر برای هزینههای نگهداری سرویس صرف خواهد شد. چنین ساختاری در بسیاری از سرویسهای مبتنیبر بلاکچین دیده میشود؛ اما موانع بسیار جدی وجود دارند که موجب بهتعویقافتادن برنامهریزیهای چنین پروژههایی میشوند که ازجملهی آنها میتوان به امور مالیاتی و قوانین قضایی و ریسکهای مرتبط با قوانین نظارتی اشاره کرد. ازاینرو، یکی از همبنیانگذاران ارز دیجیتال اتریوم که مؤسسهی حقوقی نیز دارد، از ابتدای پروژه با تیم توسعهدهنده همکاری کرده تا با راهنماییهایش، احتمال تخطی از قوانین را کاهش دهد.
درحالحاضر، کالین پیپ سهامدار اصلی این استارتاپ بهشمار میرود؛ اما در آیندهای نزدیک، شاهد انتقال مالکیت آن خواهیم بود. درنهایت، پروژه به سیستمی متنباز تبدیل میشود که کاربران میتوانند بر آن نظارت داشته باشند و فعالیتهای آن در شفافیت کامل صورت میگیرد. همچنین، بسیاری از فناوریهای جدید مبتنیبر بلاکچین در حال توسعه و آزمایش هستند و تیم سازندگان قصد دارند با کمی صبر و بهبلوغرسیدن چنین فناوریهایی، از آنها در موتور جستوجوی خود استفاده کنند.