مارکت پلیس آنلاین، ابزار کاربردی توسعه تجارت الکترونیک
مارکت پلِیس آنلاین (Online Marketplace) یا بازارگاه مجازی بستری برای فروش کالا از تأمینکنندههای متعدد را فراهم میکند اما تنها ظرف چند سال اخیر در کشورمان محبوبیت و گسترش پیدا کرده است. در مفهوم مارکت پلیس که یکی از ابزارهای تجارت الکترونیک (e-commerce) محسوب میشود، اصل بر این است که ادارهکنندهی کسبوکار نیازی به دراختیار داشتن کالا ندارد، بلکه تنها باید فضایی برای دیگر فروشندگان تحت حمایت خود به وجود آورد تا بتوانند در آن فضا محصولات خود را به فروش برسانند.
چنین ایدهای و خرید از چنین مکانی برای کاربران بسیار جذاب بهنظر میرسد؛ چرا که آنها میتوانند بهصورت اینترنتی در میان کالاهای چندین تأمینکننده با شرایط متفاوت فروش و قیمتهای مختلف به گردش بپردازند، شرایط فروش کالاهای مشابه را با هم مقایسه کرده و درنهایت خریدشان را انجام دهند. همچنین کاربران قادر خواهند بود تا بهسرعت از اطلاعات جدید مربوط به محصولات یا موجود شدن کالایی باخبر شوند و دردسر آنها درمقایسه با زمانیکه بهطور حضوری به خرید میروند و مجبور هستند تا تک به تک بهسراغ فروشگاههای مختلف بروند، بسیار کم میشود.
اما همانطور که مشخص است، ادارهی چنین کسبوکاری نیاز به هماهنگی بسیار بالا، پلتفرم و پشتیبانی قوی و جلب رضایت مشتریان ناراضی دارد. علل ناموفقیت یک مارکت پلیس چه مواردی میتواند باشد؟ کسبوکار مارکت پلیس باید چه اقداماتی در جهت جلب هرچه بیشتر رضایت کاربرانش انجام دهد؟ چالشهای موجود و پیش روی مارکتپلیسهای مطرح کشورمان چیست؟ با ما همراه باشید تا پاسخ این پرسشها را بیابیم.
انواع مارکتپلیس
عمودی (Vertical)
مارکتپلیسهای عمودی یک نوع کالا را ازطریق منابع مختلف به فروش میرسانند. برای مثال، TrueFacet مارکتپلیسی است که جواهرات و محصولات زینتی را از عرضهکنندههای مختلف عرضه میکند. مزیت این دسته از مارکتپلیسها این است که بهطور تخصصی فعالیت میکنند و اصالت محصولات خود را تضمین میکنند.
افقی (Horizontal)
مارکتپلیسهای افقی انواع مختلفی از محصولات را که دارای ویژگی مشترکی هستند به فروش میرسانند. برای مثال استارتاپ Dote برای خدمت به خانمهایی طراحی شده که قصد دارند خریدهای متنوع فروشگاهی خود را بهصورت اینترنتی از میان چند فروشگاه انجام دهند. ازطریق این وبسایت یا اپلیکیشن آن میتوان از چندین خردهفروشی در یک مکان خرید کرد.
جهانی (Global)
مارکتپلیسهای جهانی هر نوع کالایی را به مشتریان به فروش میرسانند. eBay نمونهاز این نوع مارکتپلیسها است.
در این میان، برخی مارکتپلیسها چون آمازون و دیجیکالا، هم محصولات خود و هم محصولات دیگر تأمینکنندگان را به فروش میرسانند. به این دسته مارکتپلیسهای هیبرید یا ترکیبی گفته میشود و در آنها هر کاربری میتواند خود فروشنده باشد.
مارکتپلیس در ایران
۴۳ درصد از کل تراکنشهای مرتبط با خرید آنلاین در ایالات متحده متعلق به آمازون است و بهصورت میانگین، خردهفروشانی که محصولات خود را در حداقل یکی از مارکتپلیسهای مطرح، از جمله آمازون، به فروش میرسانند شاهد رشد ۳۸ درصدی جریان درآمدی سالیانه خود هستند. آمازون نیمی از بازار تجارت الکترونیک آمریکا را در اختیار دارد. در ایران نیز امروز شاهد فعالیت چندین مارکتپلیس محبوب هستیم بهطوریکه تجارت الکترونیک در تولید ناخالص داخلی ایران برابر با ۱۰ درصد است. از جملهی مارکتپلیسهای مطرح در کشورمان میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
بهگزارش دیجیکالا، این فروشگاه با حدود ۲۰ میلیون بازدید ماهانه به پرمخاطبترین و موفقترین فروشگاه ایران و خاورمیانه تبدیل شده است که در سال ۱۳۸۵ با سرمایهی اولیهی بسیار محدود شروع به کار کرد. یک چهارم مردم ایران ماهانه از دیجیکالا بازدید میکنند. حدود دو درصد از کاربران هر روز در دیجیکالا سفارش میدهند و ۶۵ درصد کاربران ماهی یک سفارش در آن ثبت میکنند. با افتتاح مرکز پردازش کالای «دانش» در تهران، هماکنون گروه دیجیکالا بزرگترین مرکز پردازش کالا در ایران و خاورمیانه را با توانایی پردازش ۵۰۰/۰۰۰ کالا در هر روز دراختیار دارد. در ادامهی مطلب نیز به آمارهای جالب از دیجیکالا اشاره میکنیم که در گزارش نیمسال اول سال ۹۸ این شرکت آمده است.
فرصت و چالشهای بستر مارکتپلیس
مارکتپلیس آنلاین با فروشگاه اینترنتی تفاوتهای زیادی دارد؛ فروشگاه اینترنتی تنها به فروش محصولات مشخصی مشغول است و آنها را در انبارهای خود نگه میدارد. درواقع فروشگاه اینترنتی کالاهای خود را به فروش میرساند درصورتیکه در مارکتپلیس مسئولیت تعیین نرخ و تأمین محصولات با فروشندگان است و نه بسترهای واسط؛ در این بستر، تأمینکنندگان مانند فروشگاهها و مارکتپلیس مانند پاساژی که فروشگاهها در آن قرار دارند و تنها مدیریت فضا را بر عهده دارد، ظاهر میشوند. خریدار بهطور غیرمستقیم و از طریق فضای مارکتپلیس با فروشنده ارتباط خواهد داشت و در این بین مارکتپلیس تلاش میکند تا شرایط و فرصتهای مناسب خرید را مهیا کند. با این توضیح میتوان تاحدودی متوجه نقش و مسئولیتهای این دو شد.
راهاندازی کسبوکار: بسیاری از مارکتپلیسهای مطرح و پرطرفداری که امروز میشناسیم، در محلهای کوچک یا حتی در خانههای بنیانگذاران آنها، با تعداد نیروی پایین و بدون سرمایهگذاری شروع به کار کردند؛ آمازون، eBay، Airbnb و... همگی شروعی بسیار ساده ازطریق راهاندازی یک وبسایت و حتی مدل کسبوکاری متفاوت داشتند که رفته رفته به شکل و شمایل امروزی خود درآمدند. البته توسعهی مارکتپلیسی جامع، هزینه و پیچیدگیهای بسیاری بههمراه دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره شده است.
ایجاد محیطی مناسب برای فروش محصولات: مارکتپلیس محیطی کاربردی برای تأمینکننده و تولیدکنندگان کالا بهوجود میآورد تا مستقیما به بازاری گسترده متصل شوند و هزینههای لجستیکی، انبارداری، بستهبندی، تولید محتوا، بازاریابی، بینش بازار و خدمات پس از فروش را بر عهدهی آن بگذارند. همچنین آنها دیگر نیاز به هزینه برای تبلیغات و معرفی محصول خود نخواهند داشت. در نیمهی اول سال ۹۸ هر فروشندهی فعال دیجیکالا بهطور متوسط ماهانه ۲۳ میلیون تومان فروش داشته است و در مرداد ماه ۱۳۹۸ یکی از فروشندگان دیجیکالا ۲۰ میلیارد تومان فروش را تجربه کرد که رکورد فروشندگان در طول یک ماه محسوب میشود. همین موضوع نشان میدهد که فروشندگان و تأمینکنندگان کالاها، دیجیکالا را محیط مناسبی برای رشد فروش در نظر میگیرند؛ بهطوریکه در ۶ ماه گذشته، تعداد ۱۸،۴۸۲ کسبوکار برای فروشندگی در دیجیکالا درخواست دادهاند.
بستری برای فروش کالاهای بومی: برندسازی برای شرکتهای کوچک در برابر رقبای توانمند خود امری بسیار دشوار است. این موضوع زمانی از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد شد که به برندهای بومی هر کشور در رقابت با نامهای بزرگ بینالمللی برمیخوریم. مارکتپلیسها فرصت بسیار خوبی برای نامهای کوچک فراهم میکنند تا برند خود را در کنار انواع محبوب معرفی کنند. مارکتپلیسها در هر کشوری میتوانند محیطی مناسب برای فروش محصولات بومی منطقه فراهم کنند و بهنوعی معرفی و تبلیغ برای فروش کالاها از تولیدکنندگان ناشناس محصولات داخلی انجام دهند. این محصولات ممکن است کالاهای الکتریکی تا صنایع دستی را در بر بگیرند. دیجیکالا برندی ملی است و حمایت از کسبوکارهای ایرانی را مهمترین مسئولیت اجتماعی خود میداند. در حال حاضر ۳۰ هزار کسبوکار ایرانی در این پلتفرم مشغول به فعالیت هستند و در نیمهی اول سال ۹۸ نیز تعداد ۲۷۴۸ برند ایرانی در دیجیکالا فعالیت داشتند که ۶۸ درصد فروش تعدادی متعلق به آنها بود. یک کارگاه صنایع دستی (ترمهبافی) در مردادماه امسال توانست مبلغ ۸۳ میلیون تومان فروش ازطریق پلتفرم دیجیکالا داشته باشد.
ایجاد فضای رقابتی میان فروشندگان: یکی از مهمترین مزیتهای مارکتپلیس، ایجاد فضایی رقابتی میان فروشندگان است. کاربران میتوانند با یافتن محصول مورد نظر خود، فروشندگان مختلف، شرایط فروش و گارانتی را در کنار قیمت آنها بررسی و نمونهی ایدهآل را خریداری کنند. همچنین زمانیکه فروشندگان فرصت رشد فروش در محیط مارکتپلیس را مشاهده میکنند، تلاش خود را در جهت عرضهی کالای باکیفیتتر معطوف میکنند تا بدین ترتیب رضایت و برگشت مشتریان را تجربه کنند. سیاستهای کاری این مدل کسبوکاری نیز باعث رقابتیشدن بیشتر فضا شده و امکانهای متنوعی را برای خرید در تمام ساعات روز در برابر مشتری قرار میدهد. بهعنوان نمونه دیجیکالا این امر را ازطریق سیستم امتیازدهی به فروشندگان و قابلیتی بهنام «جعبه خرید یا Buy Box» اجرایی میکند؛ این جعبه محلی برای بهنمایش گذاشتن قیمت کالا است و کاربر خیلی زود با آن مواجه میشود. فروشندگان میتوانند با ارائهی قیمت مناسبتر، آمادهبودن محصول در انبار برای ارسال و اخذ امتیاز بالاتر نسبت به دیگر فروشندگان محصول مشابه، کالایشان را در جعبه خرید (با نام «افزودن به سبد خرید») نمایان سازند. درحقیقت در نیمهی اول ۱۳۹۸ بهطور متوسط روزانه ۸۳۵۷ کاربر در پیشنهاد تصحیح محتوایی کالاهای دیجیکالا مشارکت داشتند.
خرید مطمئنتر: کاربران با اطلاع از تجربیات سایر خریداران، امتیازات محصول و اطلاعات موجود در جعبه خرید میتوانند با اطمینان بیشتری نسبت به خرید محصولات اقدام کنند. همچنین امکان مقایسهی گستردهی محصولات از تأمینکنندگان مختلف وجود دارد که این اطلاعات بهصورت مرتب بهروزرسانی میشوند.
تنوع بالای کالا: اصلیترین مشخصهی مارکتپلیسها تنوع بالای کالا است. تنوع محصولات در مارکتپلیس نسبتبه فروشگاههای فیزیکی بسیار بزرگ و زنجیرهای یا حتی انواع فروشگاههای آنلاین بسیار بیشتر خواهد بود؛ بهطوریکه تنوع کلی محصولات در دیجیکالا ۱،۷۰۰،۱۵۴ عدد است اما در بزرگترین هایپرمارکتها این رقم بیشتر از ۱۰ تا ۲۰ هزار برآورد نمیشود. لازم بهذکر است دیجیکالا پیش از تبدیل شدن به مارکتپلیس و تا سال ۱۳۹۵ تنها نزدیک به ۱۰۰ هزار کالای مختلف را به مشتریان خود عرضه میکرد.
کاهش هزینههای تهیه محصول: جستجو میان فروشگاههای متعدد در مکانهای مختلف تنها هزینهی رفتوآمد را تحمیل نمیکند؛ گاه ممکن است کاربر در شهری کوچک یا دور از محل فروشگاه اصلی برای خرید محصول مورد نظر باشد و خود نتواند برای خرید حضوری اقدام کند. در این شرایط مارکتپلیس آنلاین مانند هر فروشگاه آنلاین دیگری بهراحتی محصول را در اختیار خریدار میگذارد. بهعنوان نمونه، تاکنون ساکنین ۱۱،۱۳۲ روستای ایران از دیجیکالا خرید کردهاند و دورافتادهترین مسیر «پسابندر» با فاصلهی ۱۸۹۴ کیلومتر بوده است.
طراحی پلتفرم و رابط کاربری کاربرپسند: طراحی وبسایت، سیستم پشتیبانی و نظردهی قوی، تأمین امنیت پرداخت و پنل کاربردی برای ارتباط مشتریان، کارکنان، فروشندگان و... با یکدیگر، بهینهسازی سایت، طراحی و پیادهسازی قیف فروش، بازاریابی محتوا، بهبود تجربه کاربری، رابط کاربری کاربرپسند و همچنین دستهبندی کالا و خدمات فروش چالشهای اصلی مارکتپلیس آنلاین در حوزهی تجربهی کاربری محسوب میشوند. هماهنگی میان فروشندگان محصولی مشابه در زمینهی نحوهی نمایش آن از چالشهای مهم مارکتپلیسها محسوب میشود. ممکن است محصولی از یک فروشنده دارای جزئیات و توضیحات فراوان باشد اما محصول مشابه از فروشندهی دیگر با جزئیات اندک و ناکافی ارائه شود. در این شرایط، تجربهی کاربری با مشکل مواجه میشود و بر آمار بازدید تأثیر منفی میگذارد.
دیجیکالا بهعنوان بزرگترین مارکتپلیس کشور در این زمینه تلاش زیادی برای بهبود تجربهی خرید کاربران خود کرده است که میتوان به آموزشهای کاربردی در وبسایت آکادمی فروش مجموعه اشاره کرد. همچنین نظارت ناظرین دیجیکالا برای تأیید ثبت کالا از طریق فروشندگان، از دیگر راهکارهای این مارکتپلیس برای ایجاد هماهنگی بیشتر در نحوهی نمایش محصولات فروشندگان است.
ارسال به موقع: هماهنگی میان تأمینکنندگان با تیم مدیریتی برای کسب اطلاع از شرایط موجودی کالایی خاص حائز اهمیت فراوانی است. تحویل حجم بالایی از سفارشها و تخمین زمان دقیق تحویل کالا به خریدار را میتوان یکی از بخشهای اصلی عملکرد یک مارکتپلیس توصیف کرد. هماهنگی با فروشندگان برای ارسال محصولات چالشهایی را بههمراه دارد؛ دراینزمینه در حال حاضر ۹۶ درصد کالاهای مارکتپلیس دیجیکالا بهموقع و در زمان اعلامشده به مشتری تحویل داده شده است. بهعنوان مثال آمازون نیز به طور میانگین به ۲ تا ۵ روز کاری برای تحویل کالای خریداری شده به مشتریان خود زمان نیاز دارد.
مقالههای مرتبط:دیجی کالا از ثبات قیمت ۱/۷ میلیون کالا خبر داد
پشتیبانی فروش: یکی از بزرگترین چالشهای مارکتپلیس، ارائهی پشتیبانی و خدمات فروش به کاربران است. هماهنگی با تامینکنندهی کالا و تحویل بهموقع آن به خریداران و ارائهی پشتیبانی مناسب در بازهی خرید تا تحویل، امری دشوار است که پیچیدگیهای زیادی بههمراه دارد. دراینزمینه، همواره شاهد ابراز نارضایتی فراوان کاربران بودهایم. دیجیکالا برای غلبه بر این چالش از فروشندگان میخواهد تا آدرس و شماره تلفن ثابت خود در شهر تهران را ثبت کنند تا بهعنوان مشخصات نماینده خدمات پس از فروش آن فروشنده در ارتباط با دیجیکالا در نظر گرفته شود. همچنین این فروشگاه برای پاسخ به کاربران و پشتیبانی از خریداران تعداد ۴۰۸ پشتیبان دارد؛ روزانه بهطور متوسط به ۱۹،۸۱۲ تماس و در طول هفته بهطور میانگین به ۱۰۶۳ ایمیل و در توئیتر نیز هفتگی به میانگین ۲۸۲ توئیت کاربران پاسخ میدهد. با این حال کسب رضایت ۱۰۰ درصدی خریداران، هنوز چالش بزرگی برای بزرگترین فروشگاه اینترنتی ایران بهشمار میرود.
ارائهی قیمتهای غیرواقعی: احتمالا برای شما نیز پیش آمده که قیمت محصول خاصی را در وبسایتی مانند دیجیکالا بالاتر از قیمت فروشگاه فیزیکی بیابید. دراینزمینه باید اشاره کرد که مارکتپلیس نقشی در قیمت محصولات ندارد و فروشندگان مسئول قیمتگذاری کالا هستند؛ در مواردی مشاهده شده که برخی فروشندگان با آگاهی به این موضوع، خود قیمت محصولی (بهخصوص محصولی جدید) را بالا ثبت کرده و سپس قیمت کمتری در فروشگاه خود برای آن تعیین میکنند تا اعتماد مشتری را جذب کنند. دیجیکالا دراینزمینه با اطلاعرسانی کاربران پیگیریهایی انجام میدهد و فروشندگان خاطی را جریمه میکند. بهعلاوه باتوجه به اینکه در مدل مارکتپلیس هر کالا توسط چندین فروشنده با قیمتها و شرایط متفاوتی به فروش میرسد، دیجیکالا بیش از یک سال است که دیگر تضمین بهترین قیمت را ندارد؛ اما اگر کالایی قیمت نامتعارف داشته باشد، مورد بررسی قرار میگیرد.
مارکتپلیسها برای حل این دسته از معضلات راهکارهای زیادی را اجرا کردهاند که بهعنوان مثال در دیجیکالا ابزارهایی درون پلتفرم برای ترغیب فروشندهها به قیمتگذاری عادلانه وجود دارد؛ این موارد عبارت هستند از: نمایش کمترین قیمت پیشنهاد شده در صدر فهرست فروشندگان که باعث ایجاد رقابت در بین فروشندهها برای عرضهی مناسبترین قیمت میشود؛ امتیاز دادن به فروشندهها توسط خریداران، ردهبندی آنها و خارج کردن فروشندگانی که امتیاز پایین کسب میکنند. همانطور که پیشتر اشاره شد، دیجیکالا در زمینهی محصولات تنها نقش نظارتی دارد؛ بااینحال و پس از نارضایتیهای فراوان ناشی از تفاوت عمدهی قیمتها با بالارفتن ارزش دلار، تیم مارکتپلیس شرکت اقدام به تدوین قوانین سختگیرانهای دراینزمینه کرد که با مراجعه به آن میخوانیم: «در صورت فروش کالای غیر اصل، فروشنده موظف به پرداخت جریمهای معادل با ۱۰ برابر قیمت محصول فروش رفته ضربدر تعداد کل فروخته شده از آن محصول از ابتدا خواهد بود.» در قدم بعد، با فروشنده قطع همکاری خواهد شد. همچنین پیشتر مدیرعامل دیجیکالا از بهبود سیستم تخمین حدودی قیمت محصولات خود خبر داد که بهلطف این سیستم فروشندگان قادر به ارائهی قیمتهای غیرواقعی نخواهند بود.
کنترل کیفیت کالا: فروشندهی کالایی که ادعای اصل بودن محصول را دارد، قطعا باید کالای باکیفیت و اصل دردسترس مشتری قرار دهد. اما در موارد زیادی، مشتریان از این بابت اظهار نارضایتی میکنند و کالای خود را پس میفرستند. بهعنوان مثال از ابتدای سال ۹۷ هر ۱۰ هزار کالای فروختهشده در دیجیکالا، ۴ عدد تقلبی بوده و بازگشت داده شده و با فروشندگان خاطی نیز قطع همکاری شده است. البته مدیران دیجیکالا ضمن عذرخواهی از این مشتریانی که تحت تأثیر خطاهای فروشندگان مارکتپلیس قرار گرفته بودند، در ۶ ماه اول سال ۹۸ بهطور متوسط ماهانه ۲۰۰ میلیون تومان کد هدیه به این مشتریان پرداخت شد. البته این خطاها شامل تأخیر در ارسال کالاها، لغو کردن سفارشها و کالاهای تقبلی بود که درمجموع ۱/۱ درصد کل سفارشها را در بر میگرفت. بهطور متوسط ۸۱ درصد از مشتریان دیجیکالا در نیمسال اول امسال از کیفیت کالا رضایت داشتند و متوسط نرخ عدم تأمین کالا ۰/۳۵ درصد بوده است.
سهم زیاد خردهفروشی آنلاین در کشورهای توسعهیافته: سهم مارکتپلیس از خردهفروشی آنلاین بالاتر از کل بازار خردهفروشی و در ایران ۱ تا ۲ درصد تخمین زده میشود؛ این آمار در آمریکا ۱۵/۴ درصد، در بریتانیا ۲۰/۶ درصد، در ترکیه ۴/۷ درصد و در چین ۲۴ درصد است. فاصلهی زیادی سهم خردهفروشیهای آنلاین در کشورهای توسعهیافته با کشورمان، نشان از پتانسیل بسیار بالای این بخش در ایران دارد که از فضای رشد زیاد و امکان ورود نامهای جدید به این حوزه خبر میدهد.
با نگاهی به پرفروشترین محصولات دیجیکالا در نیمهی اول سال جاری درمییابیم که بخش زیادی از فروش مارکتپلیسها را محصولاتی با قیمت پایین تشکیل میدهند.
داستان بامیلو
در قسمت پایانی مقاله به شکست مارکتپلیس بامیلو اشاره میکنیم که اولین سرمایهگذاری جدی گروه اینترنتی ایران در فضای استارتاپی کشور و درواقع اولین پیادهسازی ایدهی مارکتپلیس در ایران بود؛ بامیلو بهعنوان رقیبی جدی برای دیجیکالا، بازار تجارت الکترونیک را پویاتر کرد. باوجود سرنوشت تلخ بامیلو، رقابت آن با دیجیکالا در نهایت بهتوسعهی مارکتپلیسی جامع در کشور شد.
آرمان والی، یکی از اولین افرادی بود که بهمحض ورود گروه اینترنتی ایران به فضای کسبوکار، به آن مجموعه پیوست. او دربارهی ورود گروه اینترنتی ایران و بامیلو به اکوسیستم استارتاپی میگوید:
بامیلو تنها بهعنوان رقیبی برای فعالان بازار خردهفروشی وارد ایران نشد. گروه اینترنتی ایران، علاوهبر تأسیس آن وبسایت، مفاهیم بسیاری از اکوسیستم استارتاپی را نیز به ایران آوردند. مفاهیمی همچون دیجیتال مارکتینگ، نحوهی استخدام برای استارتاپ و بهطور کلی فرهنگ استارتاپی، با ورود گروه اینترنتی ایران، شکلی تازه گرفتند.
در مقالهی دیگری از زومیت، به علل خروج بامیلو از بازار اشاره شده است:
سرمایهگذاریهای گسترده با زیرساخت ضعیف: بامیلو در چشم مصرفکنندهها، فروشگاهی بود که بهعنوان جایگزینی بعضا ارزانتر نسبت به دیجیکالا، بهسرعت قد علم کرد. سرمایهگذاران، مبالغ سنگینی را به شرکت تزریق کردند تا هرچه سریعتر، برند خود را در ذهن کاربران ماندگار کنند. بازاریابی بامیلو در سالهای ابتدایی فعالیت، با تمام نکات مثبتی که از لحاظ فنی و تکنیکی داشت، روی زیرساخت محکمی استوار نشده بود. تبلیغات گستردهی بامیلو با بهرهگیری از تکنیکهای حرفهای بازاریابی دیجیتال، کاربران بسیاری را به سمت وبسایت آنها روانه میکرد. درمقابل، زیرساخت لازم در همهی حوزهها از فنی گرفته تا لجستیک و پشتیبانی مشتری، هنوز آمادهی پذیرایی از این حجم از کاربر نبود.
ضعف در معرفی مارکتپلیس: وقتی بهعنوان اولین کاربران به وبسایت بامیلو سر میزدیم، تصور بر این بود که با فروشگاهی شبیه دیجیکالا مواجه خواهیم شد؛ اما پس از اقدام به خرید (اگر کمی دقت میکردیم) نام شرکتها و توزیعکنندههای دیگر را بهعنوان عرضهکنندهی کالا میدیدیم. برای کاربر آن سالهای تجارت الکترونیک بازار، مفهوم بازارچه یا مارکتپلیس، کاملا غریب بود. کما اینکه امروز هم بسیاری از مردم مفهوم اصلی آن را متوجه نمیشوند.
بامیلو با ایدهای جدید وارد فضای تجارت الکترونیک شده بود، اما زیرساخت فرهنگی لازم برای فعالیت در آن را ایجاد نکرد. مشتریان باملیو در بسیاری از اوقات از شرایط نامناسب تحویل کالا و کیفیت آنها ناراضی بودند. همین عدم رضایت، از روزهای اول اعتمادسازی برند را برای تیمهای بازاریابی دیجیتال و فروش، دشوار میکرد. مشتریان کالایی را با اعتماد به برندی ثروتمند خریداری میکردند که قطعا با آن حجم از تبلیغات، باید زیرساخت قوی میداشت. در مقابل، بعضا با کالاهایی با کیفیت پایین یا تقلبی روبهرو میشدند که حتی در زمان مناسب نیز تحویل داده نمیشد. با گذشت چند سال از فعالیت بامیلو در حوزهی بازارچهی اینترنتی، هرچند کیفیت سرویس به شکل محسوسی بهتر شد اما باز هم مشکلات تحویل به موقع کالا و از آن مهمتر، کنترل کیفی روی تأمینکنندهها برطرف نشد. کافی است جستجویی در شبکههای اجتماعی داشته باشید تا در همین چند ماه اخیر نیز با شکایتهای متعددی که درکنار هشتگ #بامیلو منتشر میشود، روبهرو شوید.
نظر شما خوانندگان گرامی در ارتباط با مفهوم مارکتپلیس چیست؟ آیا از عملکرد مارکتپلیسهای ایرانی رضایت دارید؟ شما چه مشکلاتی را در این فروشگاهها مشاهده کردهاید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
نظرات