اپلیکیشن غیرمتمرکز (dApp) چیست و چه کاربردهایی دارد؟
ظهور بلاک چین و ایراد تعاریف جدید برای سازوکارهای مالی و مدیریتی و معرفی سازمان خودگردان نامتمرکز مبتنی بر شبکه بلاک چین همگی مراحلی بودند که در راستای جنبش غیرمتمرکزسازی حرکت کردند. حالا وقت آن رسیده است که واسطهها حذف شوند. چرا باید برای تاکسی گرفتن به یک شرکت کمیسیون بدهید تا برای شما خدمات نقلیه ارائه کند وقتی میتوان با کمک یک اپلیکیشن غیرمتمرکز (Dapp) و بدون پرداخت کمیسیون، مستقیما با راننده ارتباط برقرار کرد؟ این مثال، دقیقا همان چیزی است که اپلیکیشن غیرمتمرکز پیشکش میکند.
اپلیکیشن غیرمتمرکز یکی دیگر از دستاوردهای فناوری انقلابی بلاک چین است که ویژگیهای جذاب و کاربردی را برای کاربران فراهم میکند. درواقع، میتوان آن را در واژگان جدید فناوری و مفاهیم اختصاصی بلاک چین قرار داد و از آن بهعنوان یکیدیگر از مبانی مهم حوزهی بلاک چین یاد کرد که برای کاربران تازگی دارد و درک آن نیاز به مطالعه دارد. هرچند عقبهی ایدهی غیرمتمرکزسازی اپلیکیشن به پیش از بلاک چین میرسد؛ اما فناوری بلاک چین بیشک تکهی گمشدهی پازل بود.
پیش از هرچیز باید گفت وقتی صحبت از فناوری بلاک چین و قدرت دگرگونکنندهی آن میشود، شاید هنوز عدهای را بتوان یافت که آن را دست کم بگیرند و اینگونه توصیفها را اغراق بدانند؛ اما در طی دههی گذشته بلاک چین هر بار که زیر انبوهی از شبهات مدفون شده، رستاخیزی روشنتر داشته و با تردستیهای خیرهکننده، خورههای فناوری را مجذوب کرده است. مهمترین وجه بلاک چین که همیشه آن را از فناوریهای گذشته متمایز میکند توجه به رفع عطش انسان برای مشارکت حداکثری و تعدیل نیاز مبرم به داشتن آزادی اراده و پیشبینی و حتی در ابعادی وسیعتر، توانایی کنترل آینده است. این جنبهی غیرمتمرکز بودن بلاک چین و حذف سلسه مراتب مدیریتی، تمامی ویژگیهای گفتهشده را فراهم میکند و بهخوبی خود را در ظرف جهانبینی انسان پستمدرنیسم قرار میدهد؛ البته لازم بهذکر است که هرگز نمیتوان منکر کاستیهای این رویکرد شد.
درهرصورت، اپلیکیشن غیرمتمرکز یا دپ (dApp) بخش دیگری از محصولات بهدست آمده از فناوری بلاک چین است که در بستر این فناوری توسعه یافته و مسیر رشد و بلوغ خود را طی میکند. در این مقاله قصد داریم تمام ابعاد اپلیکیشنهای غیرمتمرکز یا همان dApps (دپ خوانده شود) را مورد بررسی قرار دهیم. مثل همیشه با زومیت همراه باشید.
- اپلیکیشن غیرمتمرکز یا دپ (dApp) چیست؟
- بخشهای اصلی اپلیکیشن غیرمتمرکز یا دپ
- تاریخچه اپلیکیشن غیرمتمرکز
- مقایسه اپلیکیشن غیرمتمرکز و اپلیکیشن تحت وب
- مقایسه اپلیکیشن غیرمتمرکز و متمرکز
- مزایای استفاده از اپلیکیشن غیرمتمرکز
- معایب استفاده از اپلیکیشن غیرمتمرکز
- اپلیکیشن غیر متمرکز و اتریوم
- آسیبپذیری اپلیکیشن غیرمتمرکز (dApp)
- خطاهای حساب داده صحیح (Integer Arithmetic Errors)
- آسیبپذیری حد گس بلوک (Block Gas Limit)
- آموزش استفاده از اپلیکیشن غیرمتمرکز
- مهمترین دستاوردهای اپلیکیشن غیرمتمرکز
- اپلیکیشن غیرمتمرکز و امورمالی غیرمتمرکز
- اپلیکیشن غیرمتمرکز و ظهور Web 3.0
- پروژه DAppChain؛ مقیاسپذیری برنامههای غیرمتمرکز
- چند نمونه از اپلیکیشنهای غیرمتمرکز
- آینده اپلیکیشن غیرمتمرکز
- جمعبندی
اپلیکیشن غیرمتمرکز یا دپ (dApp) چیست؟
اپلیکیشن غیرمتمرکز یا دی اپ که آن را با سرواژهی dApp نشان میدهند، برگرفته از عبارت Decentralized Application به معنای «برنامه غیرمتمرکز» است. بهطور خلاصه، به اپلیکیشنها و برنامههایی دپ گفته میشود که بهجای اجرا روی یک کامپیوتر، روی شبکه بلاک چین یا شبکه همتابههمتایی از کامپیوترهای متعدد راهاندازی میشوند و خارج از حوزه اختیارات و کنترل یک مقام واحد قرار میگیرند.
برای درک بهتر، یک اپلیکیشن تحت وب مانند توییتر را در نظر بگیرید، این اپلیکیشن روی کامپیوتر مرکزی اجرا میشود که تحت مالکیت یک شرکت خاص است و کنترل اپلیکیشن و بهکارگیری آن تمام و کمال در اختیار شرکت قرار دارد. ممکن است در یک سوی اپلیکیشن هزاران کاربر فعالیت کنند؛ اما بکاند برنامه توسط یک سازمان مدیریت میشود. اپلیکیشن غیرمتمرکز یا دی اپ قابلیت اجرا روی شبکه همتابههمتا (P2P) یا بلاک چین را دارد. برای مثال، بیتتورنت (BitTorrent)، تور (Tor) و پاپکورن تایم (Popcorn Time)، همگی از جمله اپلیکیشنهایی هستند که روی کامپیوترهای متصل به شبکه همتابههمتا در بستر اینترنت اجرا میشوند و تمام کاربران در آنها درحال ارسال، دریافت و بهطورکلی مصرف محتوا هستند. بهعبارتی دیگر، اپلیکیشن غیرمتمرکز از سرورهای متمرکز و استفاده از پروتکل HTTP دوری میکند و بهجای آن با بهرهگیری از سرور توزیعشده و همتا بههمتا اتصالات را درون شبکه برقرار میکند.
در دنیای ارزهای دیجیتال اپلیکیشن غیرمتمرکز روی شبکه بلاک چین عمومی راهاندازی میشود و متنباز است و دارای اتمسفری غیرمتمرکز و عاری از هرگونه کنترل و نظارت و دخالت قدرتهای مطلق است. بنابراین، اگر توسعهدهندهای یک اپلیکیشن غیرمتمرکز مشابه توییتر طراحی کند و آن را روی بستر بلاک چین راهاندازی کند و کاربران در آن پیامهای نوشتاری خود را منتشر کنند، بهمحض انتشار پیام، کسی نمیتواند در پیامها تغییرای ایجاد کند یا آنها را پاک کند، زیرا هیچ کاربری این سطح از دسترسی را نمیتواند داشته باشد.
اپلیکیشن غیرمتمرکز، نوعی رابط کاربری است که به کاربران امکان تعامل با قرارداد هوشمند روی شبکه بلاک چین مثل اتریوم را میدهد
اگر بخواهیم پاسخ به پرسش اپلیکیشن غیرمتمرکز یا دی اپ (dApp) چیست را با نگرشی جزئیتر بیان کنیم در قدم ابتدایی باید دو مفهوم اتریوم و قرارداد هوشمند را درنظر بگیریم.
درابتدا وقتی قرارداد هوشمند اتریوم جدید ساخته میشود، درواقع، بکاند اپلیکیشن غیرمتمرکز کدنویسی میشود و باوجود اینکه اپلیکیشن غیرمتمرکز رابط کاربری مشابه با اپلیکیشنهای سنتی دارد؛ اما همه یا بخشی از بکاند اپلیکیشن بر بستر اتریوم بنا میشود.
اپلیکیشن غیرمتمرکز (dApp) = فرانتاند (Frontend) + قرارداد هوشمند بکاند (Backend)
این کد بکاند به زبان مخصوص اتریوم، مثل: سالیدیتی (Solidity)، سرپنت (Serpent) و وایپر (Vyper) نوشته میشود. درادامه مثال سادهای از قرارداد «Hello World» نوشته شده در زبان سالیدیتی را مشاهده میکنید.
در مثال بالا، اگر قرارداد هوشمند روی شبکه اصلی اتریوم یا حتی روی یک شبکه محلی آزمایشی مستقر شده باشد، اپلیکیشن غیرمتمرکز میتواند کد قرارداد هوشمند را با تابع فراخوانی «printHelloWorld().» اجرا و راهاندازی کند.
اما بخش فرانتاند و رابط کاربری اپلیکیشن غیرمتمرکز چیست و چگونه کار میکند؟ آیا برای طراحی و نوشتن رابط کاربری دپ نیاز به زبان برنامهنویسی خاصی داریم؟ پاسخ به این پرسش قطعا خیر است، زیرا برای طراحی فرانتاند دی اپ نیاز به زبان برنامهنویسی خاصی نداریم و میتوان برای طراحی آن از هر چارچوب یا زبانی استفاده کرد.
آنچه دربارهی رابط کاربری اپلیکیشن غیرمتمرکز اهمیت دارد، امکان میزبانی آن روی نودهای (Node) حافظه متمرکز یا غیرمتمرکز است که با استفاده از نمونهی غیرمتمرکز ، علاوهبر بکاند (قرارداد هوشند)، فرانتاند و رابط کاربری دپ نیز روی فضای غیرمتمرکز ذخیره شود. برای اینکار میتوان به فناوریهایی نظیر Swarm یا سیستم فایل میانسیارهای (IPFS) مراجعه کرد. این دو سرویس خدمات حافظه ذخیرهسازی غیرمتمرکز ارائه میکنند که برای دی اپها بسیار کاربرد دارد.
بهطور خلاصه، سرویس Swarm گونهای از فضای ذخیرهسازی غیرمتمرکز و سیستم ارتباطی مخصوص جامعه دیجیتالی مستقل است که روی شبکه اتریوم راهاندازی شده و هدف نهایی آن تأمین فضای ذخیرهسازی همتابههمتا و غیرمتمرکز برای غیرمتمرکزسازی اینترنت است.
مقاله مرتبط:بلاک چین چیست؛ فناوری دمکراتیک و خودمختار
سرواژهی IPFS برگرفته از عبارت «InterPlanetary File System» است و بهعنوان نوعی از پروتکلهای شبکه همتابههمتا برای ذخیرهسازی و اشتراک داده در یک سامانهی فایلبندی توزیعشده دستهبندی میشود. این سرویس به کاربران امکان میدهد که دادهها را مانند آنچه در BitTorrent مشاهده میشود، ارسال و دریافت کنند؛ اما برخلاف بیتتورنت، هدف IPFS ایجاد یک شبکه جهانی واحد است.
بخشهای اصلی اپلیکیشن غیرمتمرکز یا دپ
در تعریف اپلیکیشن غیرمتمرکز به مواردی اشاره کردیم که برای راهاندازی دپ نیاز به بلاک چین، قرارداد هوشمند، دفترکل توزیعشده و غیرمتمرکزسازی داریم.
بلاک چین: این گونه شبکه بستر مناسب برای دستیابی به اهداف اپلیکیشن غیرمتمرکز را فراهم میکند. بلاک چین همان دفترکل توزیعشده است که پایگاه داده لازم برای ذخیرهی دادههای اپلیکیشن را ارائه میکند.
اتریوم: شبکه اتریوم یک شبکه قدرتمند ارز دیجیتال برپایه فناوری بلاک چین است که به آسانی میتواند ابزار لازم نظیر قرارداد هوشمند و ایجاد توکنهای اختصاصی برای اپلیکیشن غیرمتمرکز را در اختیار توسعهدهندگان قرار دهد.
قرارداد هوشمند: قرارداد هوشمند نوعی برنامهی کامپیوتری است که روی شبکه اتریوم کدنویسی و میزبانی میشود. بهطور خلاصه، از طریق قرارداد هوشمند میتوان برنامهنویسی کرد که برخی اعمال خاص در شرایط معین بهصورت خودکار انجام شوند. درواقع، با کمک قرارداد هوشمند میتوان سازوکار اساسی اپلیکیشن غیرمتمرکز را تعیین کرد.
غیرمتمرکزسازی: ماهیت اجرای خودکار قراردادهای هوشمند در اتریوم یکی از مهمترین قابلیتهایی است که غیرمتمرکزسازی را ممکن میسازد. این ویژگی اصلیترین عنصر اپلیکیشنهای غیرمتمرکز برای حذف سلسه مراتب مدیریتی را فراهم میکند.
والت: برای دسترسی به دی اپها ضروری است که از والتها استفاده کنید. درواقع، والت پل ارتباطی بین اپلیکیشن غیرمتمرکز و بلاک چین برای بهرهمندی از قابلیتهای اپلیکیشن غیرمتمرکز است.
تاریخچه اپلیکیشن غیرمتمرکز
درحالیکه بیت کوین اولین شبکه بلاک چین بهشمار میرود، غیرمتمرکزسازی بسیار پیشتر از یک تعامل مالی ساده تکامل یافته است. بنابراین، اعتبار ایدهی اپلیکیشن غیرمتمرکز را نمیتوان بهطور کامل به فناوری بلاک چین نسبت داد؛ اما فناوری بلاک چین آن را کاملتر کرده و ابزار ضروری برای تحقق بخشیدن به آن را در اختیار متخصصان گذاشته است.
پیش از بیت کوین و شبکه بلاک چین اپلیکیشنهای غیرمتمرکز با استفاده از پروتکل همتابههمتا شبکهی اختصاصی تشکیل میدادند. برای مثال میتوان به نمونههای مشهور اپلیکیشنهای غیرمتمرکز اولیه نظیر اپلیکیشن Kazaa، اپلیکیشن LimeWire، سرویس Napster، اپلیکیشن تور و بیتتورنت اشاره کرد.
اندکی پس از ظهور بیت کوین، زمانیکه ویتالیک بوترین و همکارانش اتریوم را در سال ۲۰۱۳ میلادی (۱۳۹۲) ارائه کردند، هدفشان بسیار فراتر از تصورات آن دوران بود و رویای یک زندگی غیرمتمرکز را در سر میپروراندند.
بوترین اینترنت برپایهی بلاک چین را تصور میکرد، جاییکه کاربران بهجای شرکتها آن را مدیریت میکنند. درنتیجه، اولین جرقههای تولد قرارداد هوشمند زده شد. این قراردادها را نمیتوان تغییر داد و حاوی قوانین و محدودیتهایی هستند که درون کدها محافظت میشوند. بدین ترتیب، با بهرهگیری از این قابلیت افراد میتوانند بدون وجود واسطه با یکدیگر تعامل و معامله داشته باشند و وابستگی به پلتفرمهای متمرکز را از بین ببرند. این دستاورد بستر را برای پیادهسازی اپلیکیشن غیرمتمرکز و پیشروی در جنبش غیرمتمرکزسازی آماده کرد.
درادامه، در سال ۲۰۱۴ میلادی (۱۳۹۳) نخستین گزارش از شرح ایدهی اپلیکیشن غیرمتمرکز یا دپ (DApp) با نام «The General Theory of Decentralized Applications, Dapps» نوشتهی چندین نویسنده ازجمله دیوید جانستون و شاون ویلکینسون روی گیتهاب منتشر شد. در این مقاله ویژگیهای اپلیکیشن غیرمتمرکز برشمرده شده بود که شامل موارد زیر میشوند:
۱- قابلیت متنباز بودن کدها.
۲- ذخیرهی تمامی دادهها روی شبکه بلاک چین.
۳- استفاده از توکن بومی dApp برای سرمایهگذاری، مشارکت و پاداشدهی.
۴- روش دستیابی به اجماع بهگونهای که توکن تولید میکند، مانند گواه کار یا گواه بر سهام.
براساس این مقاله میتوان اپلیکیشنهای غیرمتمرکز را باتوجه به نوع تعامل کاربر با آنها در سه نوع یا لایه متفاوت طبقهبندی کرد.
نوع یا لایه اول شامل دپهایی میشود که بهخودی خود روی شبلاک چین اختصاصی خود وجود دارند. معروفترین مثال در این نوع از اپلیکیشنهای غیرمتمرکز بیت کوین خواهد بود. در این لایه دپها به الگوریتم اجماع و قوانین درونی نیاز دارند.
نوع یا لایه دوم اپلیکیشنهای غیرمتمرکز، غالبا شامل برنامههایی میشود که در بستر نوع اول دپها و مبتنی بر آنها ساخته میشوند و از قدرت شبکه بلاک چین بهرهبرداری میکنند. این نوع دی اپها از توکن برای تعاملات بهره میبرند و اغلب بهعنوان پروتکل شناخته میشوند. برای مثال، میتوان به اپلیکیشنهایی اشاره کرد که روی اتریوم طراحی و راهاندازی شدند. تراکنشها و تعاملات شاید قبل از لایه اول، بهصورت مجزا روی لایه دوم انجام شوند تا بدین ترتیب از بار زنجیرهی اصلی کم شود و سرعت بهینه شود.
در آخر، نوع یا لایه سوم دپها وجود دارند که روی لایه دوم ساخته خواهند شد و معمولا حاوی اطلاعات ضروری برای تعامل بین دو لایهی زیرین هستند. این لایه همچنین، ممکن است واسط برنامهنویسی کاربردی (API) و کدهای ضروری برای اجرای فرایندها در لایههای اول و دوم را شامل شود. برای مثال، یک پروتکل در لایه سوم میتواند محل قرارگیری اپلیکیشنهای غیرمتمرکز نوع دوم باشد که رابط کاربری را تسهیل میکند.
پس از فراز و نشیبهای مختلف بالاخره، شکل امروزی اپلیکیشنهای غیرمتمرکز که بر پایه شبکهی بلاک چین توسعه داده میشوند، برای نخستین بار در پروژهی DAO در سال ۲۰۱۶ (۱۳۹۵) بهعنوان اولین سازمان نامتمرکز خودگردان معرفی شد.
این پروژه روی شبکه اتریوم توسعه یافت و توسعهدهندگان آن، با استفاده از قابلیت قرارداد هوشمند اتریوم، سازوکار مدیریت نامتمرکز سازمان را راهاندازی کردند تا اعضای سازمان بدون نیاز به سلسه مراتب مدیریتی و وجود هئیت مدیره، مسیر سازمان را تعیین کنند و در تصمیمگیریهای مهم مشارکت داشته باشند. درنهایت عبارت اپلیکیشن غیرمتمرکز (dApp) رسما در سال ۲۰۱۷ میلادی (۱۳۹۶) برای دستهای از برنامههای مبتنی بر بلاک چین استفاده شد و چندین بازی عرضه شدند. سال ۲۰۲۰ میلادی (۱۳۹۹) را میتوان نقطهی عطف حوزه اپلیکیشنهای غیرمتمرکز و توسعهی آن دانست.
مقایسه اپلیکیشن غیرمتمرکز و اپلیکیشن تحت وب
اپلیکیشن غیرمتمرکز با سایر اپلیکیشنها شباهتها و تفاوتهایی دارد، برای مثال، از منظر تجربه کاربری (UX) اپلیکیشن غیرمتمرکز شباهت ظاهری زیادی به اپلیکیشن تحت وب دارد؛ اما آنچه سبب تمایز بین این دو میشود تفاوت عمیق در بخش پردازشهای بکاند برنامه است.
ترلو، اسلک و توییتر از جمله شرکتهایی هستند که اپلیکیشن تحت وب ارائه میکنند. قابلیت استفاده از اپلیکیشنهای تحت وب به دو عامل بستگی دارد: این دو عامل شامل فرانتاند و بکاند میشوند. برنامههای تحت وب از نرمافزاری استفاده میکنند که روی سرور متمرکز راهاندازی شده است و روی سیستمعامل محلی دستگاه کاربر وجود ندارد. بهبیانی دیگر، کاربر برای دسترسی به آن نیاز به نصب نرمافزار مخصوص ندارد و فقط با دراختیار داشتن آدرس وبسایت میتواند برنامه را روی سرور شرکت راهاندازی کند و از طریق سیستم خود و یک مرورگر با آن تعامل داشته باشد. درنتیجه، دستگاهها و سرورها با کمک کدنویسی پیامهای خود را ازطریق پروتکل HTTP منتقل میکنند و با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. برای مثال، وقتی کاربری آدرس توییتر را در مرورگر خود وارد میکند و وارد حساب کاربریاش میشود، محتوایی که میبیند (آنچه در فرانتاند دردسترس است) دادههایی است که روی سرور شرکت توییتر (آنچه به آن بکاند میگویند) ذخیره و نگهداری میشود.
درحالیکه اینترنت حجم بسیار وسیعی از دادهها را توسط سرورهای عظیم و متمرکز هدایت و مدیریت میکند، یک شبکه بلاک چین متشکل از صدها هزار سیستم میشود که بار تعاملات را در بستر یک شبکه توزیعشده تقسیم میکنند. اپلیکیشن غیرمتمرکز و اپلیکیشن تحت وب در بخش فرانتاند از فناوری یکسانی استفاده میکنند تا تصویر صفحهی اپلیکیشن را برای کاربر ارائه کنند؛ اما در بخش بکاند، دیاپ ازطریق والت با بلاک چین اختصاصی خود ارتباط برقرار میکند.
مقاله مرتبط:بهترین والت های ارزهای دیجیتال 2021
بهطورکلی، والتها یا کیف پول ارز دیجیتال پل ارتباطی با اکوسیستم بلاک چین هستند. والتها آدرس بلاک چین و کلیدهای رمزنگاری ضروری برای شناسایی و تأیید اختیارات کاربر را ذخیره میکنند؛ اما در والت اپلیکیشن غیرمتمرکز شاهد آن هستیم که بهکارگیری از قراردادهای هوشمند، جایگزین برقراری ارتباط ازطریق پروتکل HTTP میشود و والت دپ بهوسیلهی قرارداد هوشمند با بلاک چین تعامل میکند و تراکنشها را انجام میدهد.
بنابراین، اپلیکیشن غیرمتمرکز رابط کاربری فرانتاند است و با قرارداد هوشمندی که روی بلاک چین تعامل دارد، ارتباط برقرار میکند، در این مرحله شبکه توزیعشده نودهای تشکیلدهندهی بلاک چین، دادههای دی اپ را اعتبارسنجی و تأیید میکنند. شاید اگر اپلیکیشن غیرمتمرکز بهخوبی طراحی شود، تجربه کاربری مشابهی با اپلیکیشن تحت وب داشته باشد؛ اما با این تفاوت که در اپلیکیشن غیرمتمرکز خبری از سرور، پروتکل HTTP و سانسور احتمالی نیست و همین ویژگیها سبب محبوبیت بیشتر آن میشود.
مقایسه اپلیکیشن غیرمتمرکز و متمرکز
تفاوتهای اپلیکیشن غیرمتمرکز و اپلیکیشن متمرکز را میتوان در دو دسته طبقهبندی کرد. این تفاوتها تقریبا در همان بخشهایی است اپلیکیشن غیرمتمرکز با اپلیکیشن تحت وب تفاوت دارد.
در اپلیکیشن متمرکز با یک پایگاه داده مرکزی روبهرو هستیم و رابط کاربری که پل ارتباطی بین پایگاه داده محلی نصبشده بههمراه برنامه است؛ اما در اپلیکیشن غیرمتمرکز قرارداد هوشمند ایفای نقش پل ارتباطی را بهعهده میگیرد.
ازسویی دیگر، برخلاف اپلیکیشن غیرمتمرکز که روی شبکه همتابههمتا میزبانی میشود و دادههای آن در بستر شبکه بلاک چین عمومی ذخیره میشوند و در دسترس همهی افراد قرار دارند. اپلیکیشن متمرکز اغلب دادهها را در محل نصب برنامه ذخیره میکند و بخشی از دادههای ضروری را ممکن است از طریق اینترنت از سرور اصلی مستقر در شرکت دریافت کند.
باوجود این تفاوتها، کارایی اپلیکیشن غیرمتمرکز نهتنها کاستی ندارد بلکه استفاده از اپلیکیشن غیرمتمرکز مزایای مجذوبکنندهای بههمراه خواهد داشت.
مزایای استفاده از اپلیکیشن غیرمتمرکز
مهمترین مزیتی که اپلیکیشن غیرمتمرکز ارائه میکند همین ویژگی غیرمتمرکز بودن آن و حذف واسطهها است. برای مثال، اپلیکیشنی مانند Venmo به کاربر امکان میدهد که نقلوانتقالات مالی خود را بهراحتی انجام دهد، درصورتی که نقلوانتقال پول از طریق حساب بانکی علاوهبر هزینه و کارمزد، زمان طولانیتری نیاز دارد.
یکی دیگر از مزیتهای اپلیکیشن غیرمتمرکز (dApp) آسیبپذیری بسیار ناچیز آن در برابر حملات مختلف است. از آنجاییکه این اپلیکیشنها سرور مرکزی ندارند، هیچ محل فیزیکی وجود ندارد که مهاجم بتواند به آن نفوذ کند یا حتی آن را هدف حملات قرار دهد. علاوهبراین، زمانی که قرارداد هوشمند در هستهی مرکزی اپلیکیشن روی بلاک چین مستقر میشود، بهطور کلی شبکه همیشه در خدمت کاربرانی است که بهدنبال تعامل با قرارداد هستند و در اکثر موارد حملات مخرب حتی قادر نخواهند بود حملات محرومسازی از سرویس (DDoS) را اجرا کنند.
از دیگر مزایای استفاده از اپلیکیشن غیرمتمرکز حفاظت حداکثری از حریم شخصی کاربران است. اجازه بدهید کمی به عقب برگردیم. زمانیکه شبکهی وب راهاندازی شد، فضایی بود مملوء از اطلاعات که در دسترس همه قرار گرفت. درطول زمان، شرکتهای بزرگ گردش اطلاعات را مهار و متمرکز کردند. شاید در ظاهر اینگونه بهنظر برسد که این شرکتها اطلاعات را بهرایگان در اختیار کاربران قرار میدهند؛ اما درواقع، همهی آنها کموبیش درحال جمعآوری اطلاعات از ما هستند که بعدها آن را برای سود میفروشند؛ بنابراین، دادههای ما دربرابر دسترسی به اطلاعات بینهایت مبادله میشود.
بهواسطهی کنترلی که شرکتها روی این اطلاعات دارند، میدانند که کاربرانشان در فکر خرید چه چیزهایی هستند، ممکن است میزان دارایی کاربران را تخمین بزنند و افرادی که میشناسند را نیز شناسایی کنند. اکنون اما با استفاده از اپلیکیشنهای غیرمتمرکز دیگر نیاز نیست نگران ایراد خدشه به حریم شخصی و جمعآوری اطلاعات خود باشید. زیرا، کاربر میتواند انتخاب کند که فقط اطلاعات ضروری اشتراکگذاری شود و چه کسی به آن اطلاعات دسترسی داشته باشد. برای مثال، میتوان اطلاعات ضروری برای چکاپ پزشکی را مشخص کرد و تعیین کرد که چه کسی و برای چه مدتی بتواند این اطلاعات را مشاهده کند. علاوهبراین، شرکتها میتوانند برای دسترسی به اطلاعات کاربران بهصورت مستقیم به آنها مبلغی را پرداخت کنند تا کاربر مطمئن باشد که از اشتراک اطلاعات شخصی سودی بهدست خواهد آورد.
مقاومت دربرابر محدودیت و مسدودسازی دیگر مزیتی است که میتوان برای اپلیکیشن غیرمتمرکز از آن نام برد. ماهیت غیرمتمرکز بودن دپ به هیچ کاربری اجازه نمیدهد جلوی ارسال تراکنشها، استقرار اپلیکیشنها یا خوانش دادهها روی بلاک چین را بگیرد و دسترسی عدهای از کاربران را مسدود کند.
یکپارچگی دادهها در اپلیکیشن غیرمتمرکز نیز یکی دیگر از مزیتهای دپها بهشمار میرود. این قابلیت بهدلیل رمزنگاری پیشرفته در شبکه بلاک چین است که اجازهی تغییر دادهها را نمیدهد و هیچ فعالیت مخربی نمیتواند دادههایی که عمومی شدند را دستکاری کند یا تراکنش جعلی ایجاد کند.
استفاده از اپلیکیشن غیرمتمرکز مزیت دیگری نیز ارائه میکند که آن را میتوان پردازش بدون نیاز به اعتماد و رفتار قابل تأیید نامگذاری کرد. این مزیت بهدلیل استفاده از قرارداد هوشمند وجود دارد، زیرا قراردادهای هوشمند برای تحلیل و بررسی در دسترس قرار دارند و اجرای آنها بدون نیاز به اعتماد به یک مرجع مرکزی، حتمی و قاطع است. این قابلیت در برنامههای سنتی دیده نمیشود. برای مثال، وقتی از سیستم بانکداری آنلاین استفاده میکنیم، باید به سازوکار مالی مؤسسهی ارائهدهندهی خدمات اعتماد کامل داشته باشیم که از اطلاعات مالی ما سوءاستفاده نمیکند یا آنها را دستکاری نمیکند و دربرابر هک و نفوذ مقاومت دارد.
درنهایت، میتوان گفت که دی اپ در هر صنعتی امکان بهکارگیری دارد. از صنعت بازیهای ویدئویی گرفته تا حوزهی سلامت و حتی ذخیرهی فایل، همگی میتوانند از مزایای استفاده از اپلیکیشن غیرمتمرکز بهرهمند شوند. باوجود همهی مزایای استفاده از دپها، چگونگی کاربرد اپلیکیشنهای غیرمتمرکز تفاوتی با اپلیکیشنهای سنتی ندارد و همین امر منجر به استقبال بیشتر کاربران از اپلیکیشنهای غیرمتمرکز خواهد شد.
معایب استفاده از اپلیکیشن غیرمتمرکز
باوجود تمام مزایای اپلیکیشن غیرمتمرکز، درحال حاضر میتوان مشکلات و کاستیهایی در این نوع سرویسها مشاهده کرد که توسعهدهندگان فعال در این حوزه درتلاش برای رفع آنها هستند.
اولین عیب استفاده از اپلیکیشن غیرمتمرکز سرعت کم در بهروزرسانی و تغییرات پلتفرم است، زیرا بهدلیل نبود قدرت مدیریت مرکزی در سازوکار ادارهی دپها، هرگونه بهروزرسانی حتی انواع جزئی آن نیازمند رایگیری از اعضای اصلی است و کاربران برای اجماع دربارهی گزینهها ممکن است هفتهها یا ماهها پیرامون مزایا و معایب هر تصمیم استدلال بیاورند؛ بنابراین، روند تصمیمگیری نسبتبه نوع سنتی مقداری طولانیتر خواهد بود.
ازسویی دیگر، اپلیکیشن غیرمتمرکز برای عملکرد مناسب به یک پایگاه کاربر با اندازه متناسب نیاز دارد؛ درنتیجه، راهاندازی دی اپ به نودها، ساختار مدیریتی و کاربران فعال برای تعامل با اپلیکیشن وابسته است. با توجه به این موضوع، دسترسی به اپلیکیشن غیرمتمرکز در مراحل اولیهی راهاندازی بسیار دشوار خواهد بود و اکثرشان حمایت لازم برای پیمودن گامهای نخست را دریافت نمیکنند و متقاعد کردن افراد برای پیوستن به آنها دشواریهایی دارد.
در آینده شاید دسترسی به اپلیکیشن غیرمتمرکز فقط با دانلود برنامه امکانپذیر باشد؛ اما درحال حاضر، کاربران برای بهرهمندی از دپها باید مرورگری که از اپلیکیشنهای غیرمتمرکز پشتیبانی میکند (مانند Brave) را دانلود کنند و رمزارز لازم را به کیف پول ارز دیجیتال ارسال کنند تا بتوانند از اپلیکیشن استفاده کنند. احتمالا کاربران حرفهای و اهل فن با این روند راهاندازی مشکلی نداشته باشند؛ اما بخش اعظمی از کاربران عادی نمیدانند که از کجا به کجا باید بروند.
اپلیکیشن غیر متمرکز و اتریوم
درحالیکه بیت کوین راه را برای ارزهای دیجیتال و فناوری بلاک چین هموار کرد، اتریوم شبکهای بود که قدرت حقیقی بلاک چین را به نمایش گذاشت. تفاوت بیت کوین و اتریوم در آن است که بیت کوین اعداد را ذخیره میکند؛ اما اتریوم کدهای قابل اجرا را میتواند ذخیره کند.
از سوی دیگر، یکی از مهمترین دستاوردهای اتریوم، فراهم کردن بستر مناسب برای توسعهی اپلیکیشن غیرمتمرکز (dApp) است. درواقع، پروتکلهای دیگری برای ساخت اپلیکیشن غیرمتمرکز وجود دارند ازجمله EOS ،NEO ،Stellar ،Tron و کاردانو؛ اما اتریوم بزرگترین و قدرتمندترین در بین این پروتکلها بهشمار میرود.
اتریوم در اینجا یک پروتکل شبکه است که به توسعهدهندگان اجازه میدهد قراردادهای هوشمند مورد نظر خود را برنامهنویسی کنند و روی شبکه غیرمتمرکز راهاندازی کنند. یک قرارداد هوشمند میتواند حامل کدهایی باشد که عملیات خاصی را اجرا میکند و با سایر قراردادهای هوشمند نیز تعامل میکند. بدین ترتیب، اتریوم نیاز به واسطه برای مدیریت تراکنشها بین اعضا را از بین میبرد و از آنجاییکه کدها جای واسطه را میگیرند، تمام هزینهها بهشدت کاهش خواهند یافت.
در اوراق سفید اتریوم اعلام شده است که هدف غایی اتریوم ایجاد یک پروتکل برای ساخت اپلیکیشنهای غیرمتمرکز با تأکید بر زمان توسعه، امنیت و مقیاسپذیری است. بنابراین، شاید بتوان اتریوم را مادر اپلیکیشنهای غیرمتمرکز دانست. این شبکه با تجهیزات اختصاصی و ابزار کاربردی ازجمله Ethereum Virtual Machine، به توسعهدهندگان امکان میدهد اپلیکیشنهای غیرمتمرکز خود را بسازند. چند مورد از اپلیکیشنهای غیرمتمرکز موفق شامل Golem، Augur، BAT و... میشوند که توانستند در مدت کوتاهی، میلیونها دلار سرمایه جذب کنند.
آسیبپذیری اپلیکیشن غیرمتمرکز (dApp)
یکی از مهمترین بخشهای اپلیکیشنهای غیرمتمرکز قرارداد هوشمند است؛ بنابراین، آسیبپذیریهای موجود در قرارداد هوشمند میتواند بهعنوان آسیبپذیری اپلیکیشن غیرمتمرکز تلقی شوند.
خطاهای حساب داده صحیح (Integer Arithmetic Errors)
یکی از اتفاقات رایج در قراردادهای هوشمند اشتباه کردن در حساب داده صحیح (Integer Arithmetic Errors) است. قراردادهای هوشمند اغلب بهدلیل عدم پشتیبانی از ممیز شناور (Floating-Point) اعداد را بهصورت داده صحیح (Integer) نشان میدهد. ازسویی دیگر، بهمنظور ایجاد دقت کافی تقریبا تمام نرمافزارهای مالی این رویکرد را دارند. با اینحال، استفاده از دادههای صحیح برای نمایش مقادیر نیاز به بکارگیری از واحدهای کوچکتر اندازهگیری دارد. یک مثال ساده در این باره میتواند نمایش مقادیر با واحد سنت بهجای دلار باشد، زیرا در غیر این صورت نمیتوان مقدار ۰/۵ دلار را نشان داد. درواقع، قراردادهای هوشمند با بهرهگیری از روش استفاده از واحدهای کوچکتر، غالبا فراتر میرود و میتواند بیشتر از ۱۸ رقم اعشاری که سایر توکنها پشتیبانی میکنند را نشان دهد.
یکی از مشکلاتی که امروزه توسعهدهندگان کاملا از آن آگاه هستند وجود سریز اعداد صحیح (Integer overflow) است. درست مانند کیلومترشمار داخل خودرو، اعداد صحیح در کامیپوتر یک حداکثر مقدار دارند که وقتی مقادیر به آن برسند، دوباره حداقل مقدار را نشان میدهند و از ابتدای بازهی مقادیر شروع میشوند. فرض کنید کیلومترشمار را بهشکل دایرهی کامل ترسیم کنند و از صفر تا ۳۰۰ کیلومتر را روی آن نشانهگذاری کنند. زمانیکه عقربهی کیلومتر شمار یک دور دایره را میچرخد دوباره به صفر میرسد و از عدد ۳۰۰ بیشتر را نمیتواند نشان دهد. ازسویی دیگر، اگر ۴ واحد از ۳ واحد در بازهی اعداد صحیح بدون علامت کسر کنیم؛ درنتیجه سبب پاریز (Integer Underflow) میشود و بزرگترین عدد بازه یعنی ۳ را نشان میدهد. توسعهدهندگان از این آسیبپذیری احتمالی اطلاع دارند و برای مقابله با آن از کتابخانههای ریاضی امن ازجمله Open Zebplin استفاده میکنند.
یک مثال از اجرای حمله به شبکه اتریوم با استفاده از سرریز اعداد صحیح، BeautyChain یا همان BEC است که در آن مهاجم از این آسیبپذیری استفاده کرد و حملهی خود را روی قرارداد هوشمند اجرا کرد و با سوءاستفاده از رفتار سرریز، چندین بازرسی امنیتی را پشتسر گذاشت و توانست مقدار قابل توجهی از توکنهای BEC را سرقت کند.
آسیبپذیری حد گس بلوک (Block Gas Limit)
حد گس بلوک روش اتریوم برای جلوگیری از رشد بیرویهی بلوکها است. حد گس بلوک بهمعنای وجود محدودیت در میزان گسی است که تراکنشهای موجود در بلوک میتوانند مصرف کنند. بهبیان ساده، اگر تراکنش بیش از حد گس مصرف کند، بههیچوجه داخل بلوک قرار نخواهد گرفت و درنتیجه هرگز اجرا نمیشود.
این موضوع سبب بروز آسیبپذیری میشود که تقریبا بهطور مکرر شاهد آن هستیم: اگر دادهها در آرایههایی با اندازهی متغیر ذخیره شوند و سپس از طریق حلقهها روی این آرایهها در دسترس قرار بگیرند، تراکنش حد گس را رد میکند و گس تمام میشود؛ درنتیجه عملیات برگشت داده میشود. این اتفاق زمانی میافتد که تعداد عناصر در آرایه زیاد میشوند؛ بنابراین، برنامهنویس در زمان آزمایش ممکن است متوجه آن نشود. زیرا، دادههای آزمایشی معمولا کمحجم هستند و همین مسئله باعث میشود که قرارداد هوشمند مراحل آزمایشی را با موفقیت پشتسر بگذارد و در ظاهر بدون مشکل کار کند؛ اما زمانیکه پروژه شتاب میگیرد و میزان دادهها افزایش مییابد مشکلات ملموس میشوند و قرارداد در معرض آسیب یا حمله قرار خواهند گرفت.
مقاله مرتبط:هک شبکه بلاک چین
با این تفاسیر، با استفاده از حد گس بلوک میتوان حملهی محرومسازی از سرویس (DDoS) را اجرا کرد و اجرای قرارداد هوشمند را با اختلال مواجه کرد و درنتیجه، تمام رمزارزهای اتر در قرارداد هوشمند قفل میشوند. البته، صحبت دربارهی اجرای این حملات آسان بهنظر میرسد؛ اما اجرای آنها نیازمند منابع قدرتمندی است که تقریبا آن را غیرممکن میکند.
از دیگر آسیبپذیریهای ممکن میتوان به Frontrunning و نقصهای فنی در رابط کاربری اپلیکیشنهای غیرمتمرکز اشاره داشت. برای مثال، در یکی از هکهای اتفاق افتاده میتوان به Fomo3D اشاره کرد. پروژه Fomo3D یک اپلیکیشن غیرمتمرکز برپایه اتریوم بود که کاربران مقدار کمی اتر در ظرفی میریختند و آخرین نفری که این کار را انجام میداد برندهی کل مبلغ جمعشده در آن ظرف بود؛ اما رباتهایی برنامهنویسی شده بودند تا بهصورت خودکار در هر لحظه مقداری اتر واریز کنند تا فرایند واریز متوقف نشود و بازی ادامه پیدا کند. بااینحال، یک نفر موفق شد که برنده بازی باشد. برنده بازی که هویتش شناسایی نشد، هکری بود که تراکنشهای بیشماری را با کارمزد تراکنش بسیار بالا ارسال کرد و از این طریق شبکه اتریوم را قفل کرد تا جلوی ارسال تراکنش توسط رباتها را بگیرد. درنتیجه، هیچکس نتوانست بعداز او اتر به آن حساب واریز کند و جایزه به او تعلق گرفت. برندهی ناشناس بازی کلاهبردانهی Fomo3D توانست ۱۰٬۴۶۹ اتریوم معادل ۳ میلیون دلار آن زمان تصاحب کند.
آموزش استفاده از اپلیکیشن غیرمتمرکز
مقاله مرتبط:دانلود مرورگر بریو – Brave (آخرین نسخه)
درحالحاضر، سادهترین روش استفاده از اپلیکیشن غیرمتمرکز دسترسی به اینترنت غیرمتمرکز ازطریق Metamask است. متامسک یک پلاگین است که میتواند پل ارتباطی بین مرورگرهای بریو (Brave)، فایرفاکس، کروم و اپرا با اکوسیستم اتریوم باشد و کاربران را از اجرای نود (Node) بینیاز میکند.
پس از نصب متامسک و ایجاد حساب باید مقداری توکن اتر خریداری کنید یا به آن انتقال دهید تا بتوانید با پرداخت هزینه به خدمات اپلیکیشنهای غیرمتمرکز دسترسی داشته باشد. برای مثال، بازی محبوب کریپتوکیتیز یکی از اپلیکیشنهای غیرمتمرکز است که از این طریق دردسترس قرار میگیرد. علاوهبراین، والتهای بسیار زیادی وجود دارند که میتوان با نصب آنها روی گوشیهای هوشمند و استفاده از مرورگر داخلی آنها برای ورود به دنیای دپها بهرهمند شد، ازجمله تراست والت که یکی از محبوبترین والتها در بین کاربران ایرانی است.
مهمترین دستاوردهای اپلیکیشن غیرمتمرکز
بهطورکلی میتوان از پروژههای DeFi و Web 3.0 بهعنوان دو دستاورد مهم اپلیکیشن غیرمتمرکز یاد کرد که مورد اول درحالحاضر دردسترس است و مورد دوم را میتوان چشمانداز چندسالهی دی اپها بهشمار آورد که نیاز به توجه عمومی دارد.
اپلیکیشن غیرمتمرکز و امورمالی غیرمتمرکز
برای درک ارتباط اپلیکیشن غیرمتمرکز و امورمالی غیرمتمرکز (DeFi) بهتر است کمی به عقب برگردیم. در ابتدا گفته شد که نخستین شبکه بلاک چین، یعنی بیت کوین با هدف سروسامان دادن به نظامهای مالی در سطح جهانی طراحی و معرفی شد. درواقع، رمزارزها آمدند تا امور مالی را در سطح جهانی و بدون توجه به محل سکونت افراد، دردسترس همه قرار دهند. بنابراین، میتوان ادعا کرد سال ۲۰۰۹ میلادی (۱۳۸۸ شمسی) نهتنها سرآغاز فناوری بلاک چین و جنبش غیرمتمرکزسازی بوده است، بلکه سرآغاز اپلیکیشن غیرمتمرکز (dApp) و امورمالی غیرمتمرکز (DeFi) نیز تلقی میشود؛ البته، آنچه رویای امورمالی غیرمتمرکز را تحقق بخشید ظهور قرارداد هوشمند درپس پردهی شبکه اتریوم در سال ۲۰۱۵ میلادی (۱۳۹۴ میلادی) بود.
در قدم بعدی سازوکار امور مالی غیرمتمرکز یا Decentralzied Finance که آن را بهاختصار با DeFi نشان میدهند با شعار «جنبش مالی آزاد» معرفی شد و پارا فراتر گذاشت. دنیایی را فرض کنید که نمونهی آزاد هر سرویس مالی که امروز استفاده میکنید در آن باشد. این امکان با ظهور قرارداد هوشمند در شبکه اتریوم فراهم شد تا توسعهدهندگان بتوانند عملکردهای پیچیدهتری از نقلوانتقال پول و رمزارز را در بستر بلاک چین مدیریت کنند و اپلیکیشنهای غیرمتمرکز یا دپ را طراحی و عرضه کنند.
اپلیکیشن غیرمتمرکز امور مالی (DeFi) برنامهی غیرمتمرکزی است که به کاربر امکان میدهد: stablecoin (رمزارزهایی که ارزششان وابسته به دلار آمریکا است) ایجاد کند، پول قرض دهد و روی آن سود بگیرد، وام بگیرد، داراییهای دیجیتالی خود را مبادله کند، سرمایهگذاری کوتاهمدت یا بلندمدت انجام دهد، استراتژیهای سرمایهگذاری پیشرفته و خودکار اجرا کند و تمام امور مالی مورد نیازش را بهشکلی غیرمتمرکز و بدون واسطه انجام دهد. اپلیکیشنهای DeFi درحال حاضر بهسرعت درحال رشد هستند و بنابر محاسبات انجامشده تا سال ۲۰۲۰ میلادی (۱۳۹۹ شمسی) کاربران بیش از ۶۰۰ میلیون دلار رمزارز در قراردادهای هوشمند DeFi سرمایهگذاری کردند.
اپلیکیشن غیرمتمرکز و ظهور Web 3.0
یکی از کاربردهای مهم اپلیکیشن غیرمتمرکز در دستیابی به Web 3.0 است. از زمان ساخت اینترنت، میزان اطلاعات و تعامل انسان با آن همواره سیر صعودی داشته است. درحال حاضر، اینترنت بستری را فراهم کرده است که تولید و مصرف اطلاعات در آن بهصورت نامتناهی ادامه خواهد داشت؛ اما متأسفانه توانایی کنترل این اطلاعات که شامل زندگی اجتماعی، وضعیت سلامت، امور مالی و... میشود، درطول زمان بهگونهای متمرکز شد و کسانی که روی این اطلاعات اشراف دارند مالکیتش را نیز در اختیار دارند و هرطور که بخواهند آن را بهکارگیری خواهند کرد.
مقاله مرتبط:هر آنچه باید درباره وب ۳ بدانیم
اساسا، واسطههای ارائهدهنده خدمات مختلف نظیر نگهداری از پول، میزبانی از وبسایت (هاستینگ)، برقراری ارتباط بین دوستان و اعضای خانواده و سایر خدمات، اطلاعات افراد را درون سرورهای خود ذخیره میکنند. درنتیجه، این واسطهها بر اطلاعات تسلط کامل دارند و میتوانند تنها با یک اشاره دسترسی کاربر به اطلاعات یا خدمات مورد نیازش را قطع کنند.
بهعبارتدیگر، این موضوع به آنها قدرت میدهد که روی اطلاعاتی که کاربر تولید یا مصرف میکند، بهصورت انحصاری اشراف داشته باشند. خوشبختانه، با ظهور بلاک چین و قابلیتهای بیشمار آن نظیر اپلیکیشن غیرمتمرکز یا همان DApp، مقدمات ایجاد فضایی عاری از قدرت انحصاری فراهم شده است و اپلیکیشنهای غیرمتمرکز اتریوم نقش اصلی این سناریو را ایفا خواهند کرد.
وب۳ چیزهای زیادی را شامل میشود؛ اما مهمترین ویژگی که سبب تمایز آن میشود اساس غیرمتمرکز بودن آن است. با غیرمتمرکزسازی اطلاعات و خدمات، شرکتها و سازمانهای بزرگ و ازسویی دیگر، دولتها نمیتوانند کاربران اینترنت را از طریق تاکتیکهای انحصارطلبانه و اقتدارگرایانه کنترل کنند. بنابراین، اپلیکیشنهای غیرمتمرکز اتریوم مقدمات دستیابی به پلتفرم وب ۳ و اینترنت کاملا آزاد را برای همه فراهم میکنند. بدین ترتیب، هیچ واسطهای در این میان نخواهد بود که جریان آزاد اطلاعات و خدمات را دستکاری کند.
ازجمله توکنها و اپلیکیشنهای غیرمتمرکز اتریوم که بنیان اینترنت آینده را در خود جای میدهند، شامل موارد زیر میشوند:
توکن BAT: توکن Basic Attention Token با هدف بهبود حریم خصوصی و نقلوانتقال ارزش بین کاربران، تبلیغکنندگان و ناشران طراحی شده است و در مرورگر Brave مورد استفاده قرار میگیرد.
Golem: این توکن که با علامت اختصاری GNT آن را نشان میدهند با هدف راهاندازی کدها و برنامهها روی یک یا چند نود پردازشی توزیعشده ایجاد شده است.
Minds: پلتفرم شبکه اجتماعی است که نقلوانتقالات را بین تولیدکنندگان محتوا و مصرفکنندگان تسهیل میکند.
TokenSets: بهوسیلهی آن میتوان داراییهای رمزارزی خود را ازطریق راهبردهای مدیریت دارایی خودکار توکنیزهشده، مدیریت کرد.
Ave: برای کسب سود سپردههای ارز دیجیتالی و دریافت وام در این حوزه استفاده میشود.
IDX: این پروژه، یک صرافی ارز دیجیتال غیرمتمرکز است و قابلیتهای بیشماری عرضه میکند.
پروژه DAppChain؛ مقیاسپذیری برنامههای غیرمتمرکز
یکی از تصاویری که توسعهدهندگان برای آینده اپلیکیشنهای غیرمتمرکز تجسم میکنند، گسترش آنها بهاندازهای است که بتوان روی شبکه بلاک چین وبسایتهایی نظیر توییتر، ردیت، فیسبوک و... را راهاندازی کنند تا بدون وابستگی به مؤسسهی خاصی هدایت شود و محدودیت و سانسور در آنها بدون اجماع کاربران وجود نداشته باشد؛ اما دپهای امروزی متأسفانه مقیاسپذیری و انعطاف لازم برای اجرای چنین خدمات سنگینی را ندارند.
این عدم آمادگی به چند دلیل است. ۱- اپلیکیشنهای غیرمتمرکز با یکدیگر بهشدت در رقابت هستند تا با جذب کاربران بیشتر منابع مالی مورد نیاز خود را تأمین کنند؛ ۲- تمامی تراکنشها در دپها با همان سطح امنیتی تراکنشهای میلیون دلاری انجام میشود؛ ۳- بهروزرسانی اپلیکیشنهای غیرمتمرکز با توجه به نبود نهاد مرکزی مرتب انجام نمیشود و بهعبارتی میتوان گفت که بهطورکلی بهروزرسانی ندارند.
ازسویی دیگر، برای صرفهجویی در هزینههای کاربران در استفاده از اپلیکیشن غیرمتمرکز باید مقیاسپذیری را مدنظر قرارداد تا هزینهها منعطف شوند. برای مثال، نیازی نیست که همهی تراکنشها در بالاترین سطح امنیتی اجرا شوند. بنابراین، عدهای معتقدند که باید تراکنشها دستهبندی شوند و سطح امنیت آنها براساس اهمیت متفاوت باشد. برای مثال، یک هکر تمایل کمتری دارد تا تراکنشهای کم ارزش را مورد هدف قرار دهد و در مقابل حاضر است سراغ تراکنشهای بزرگتر بود و اهداف میلیون دلاری برای خود تعیین کند.
برای درک بهتر این مشکل باید به مثال بازی CryptoKitties رجوع کرد. تجربهی اتفاقی که برای این بازی افتاد عدم وجود آمادگی برای استفاده از اپلیکیشن غیرمتمرکز را اثبات کرد. این بازی قانون سادهای دارد که در آن کاربران باید گربههای گرافیکی که هرکدام ویژگیهای خاصی دارند را پیدا و جمعآوری کنند. کاربران برای درآمد بیشتر میتوانند گربههای سایر افراد را خرید و مجموعهی کاملتری تشکیل دهند. بالا گرفتن تب خرید و فروش گربههای رمزنگاریشده در بازی کریپتوکیتیز باعث کاهش سرعت کلی شبکه اتریوم در انجام تراکنشهای شد که درنهایت کریپتوکیتیز را مجبور کرد قیمت گربهها را افزایش دهد تا معاملات اجرا شوند. سرانجام، روند صعودی قیمت گربهها و هزینهی تراکنشها با کاهش قیمت بیت کوین متوقف شد.
این مسئله موجب شد تا مفهوم جدیدی با نام DAppChain ارائه شود. پروژه Loom Network به توسعهدهندگان امکان میدهد با کمک دپ چین، بازیها و اپلیکیشنهای شبکه اجتماعی در مقیاس بزرگ طراحی کنند.
دپ چین، بهطور خلاصه اپلیکیشنهای غیرمتمرکزی هستند که روی سایدچین اختصاصی خود راهاندازی میشوند. دپ چین متشکل از سایدچین ویژه اپلیکیشن غیرمتمرکز است که بهصورت موازی با زنجیرهی اصلی (در اینجا اتریوم) فعالیت میکند. قانون اصلی آن شخصیسازی برپایهی نوع استفاده و کاربرد اپلیکیشن است و امنیت آن توسط الگوریتم اجماع در زنجیرهی اصلی تأمین میشود.
این شاخه از کاربردهای اپلیکیشن غیرمتمرکز هنوز قدمهای ابتدایی خود را طی میکند و علاوهبراین، پرداختن به موضوع دپ چینها نیاز به مقالهی جداگانهای دارد که در این مجال نمیگنجد. شاید بتوان گفت استفاده از آن مانند بهکارگیری نسخههای بتا از نرمافزارها است؛ بنابراین، به کاربران عادی توصیه نمیشود؛ اما ایدهای که سبب شکلگیری اپلیکیشن غیرمتمرکز مقیاسپذیر شده است میتواند در آیندهای نهچندان دور شکلوشمایل کاربردیتر و درعینحال ایمنتری بهخود بگیرد.
چند نمونه از اپلیکیشنهای غیرمتمرکز
اپلیکیشن غیرمتمرکز بهطور کلی میتواند کاربردهای زیادی داشته باشد و شامل ارائهی خدمات اشتراک فایل، بازیهای ویدئویی، تماشای فیلم، مقاصد پزشکی و... شود؛ اما ممکن است هنوز بسیاری از این موارد در حد ایده و طرح کلی باشند. ازجمله کاربردهای محبوب دپها میتوان به بازی کریپتوکیتیز، شبکه اجتماعی Steem، بازی Dark Forest، پروژه فرهنگی هنری Foundation و... اشاره کرد.
پلتفرم Steem: پلتفرمی که ترکیب دو ایدهی شبکهی اجتماعی و رمزارزها است و کاربران فعال در آن میتوانند با تولید، اشتراکگذاری محتوا و تعامل داشتن با محتوای دیگر اعضا روی شبکه Steem، توکن دریافت کنند. اطلاعات کاربران در این پلتفرم رمزنگاری میشود و بههیچعنوان در اختیار شرکتهای شخص ثالث قرار نخواهد گرفت. البته، کاربران بهازای اشتراکگذاری اطلاعات خود امکان دریافت رمزارز دارند.
بازی Dark Forest: یک بازی جذاب که در آن ابتدا با یک سیاره آغاز میشود و کاربر باید تلاش کند سیارههای دیگر را نیز تصاحب کند. جهان بازی بینهایت است و رمزنگاری اختصاصی دارد. کاربران با تصاحب سیارهها و پیروزی میتوانند رشد کنند و سیارههای سایر کاربران را نیز بهدست آورند؛ همچنین، امکان جمعآوری مجموعه توکنهای برپایهی استاندارد ERC-271 نیز در بازی فراهم شده است.
پلتفرم Foundation: در این پلتفرم کاربران میتوانند به خریدوفروش آثار هنری دیجیتالی منحصربهفرد بپردازند و هنرمندان امکان عرضهی مستقیم آثار خود را خواهند داشت.
آینده اپلیکیشن غیرمتمرکز
هجوم مهارنشدنی پذیرش و محبوبیت بلاک چین و بهدنبال آن گسترش اپلیکیشن غیرمتمرکز، شیوههای سنتی متعددی را منسوخ کرده است. شاید جسورانه بهنظر برسد؛ اما آینده اپلیکیشنهای غیرمتمرکز میتواند با توجه به اینکه جهان کنونی را بهسوی برعهده گرفتن فعالیتها و تأمینهای مالی بدون نیاز به مؤسسات سوق میدهند، خدماتی نظیر بانکداری را رفتهرفته نابود کند. ازسویی دیگر، سراسیمگی شرکتهای بزرگ برای تثبیت جایگاهشان در جنبش بلاک چین خود گواه این امر است که آنچه تغییر نکند بهناچار حذف خواهد شد. بنابراین، باهمهی تلخیها و شیرینیها، آینده به رویکرد غیرمتمرکزسازی تعلق دارد که بلاک چین و دی اپها هرروز به آن نزدیکتر میشوند.
تاکنون همهی شواهد نشاندهندهی آن بوده است که برونسپاری اطلاعات و انتقال ارزشها به بلاک چین، نقش واسطهها را کمرنگ کرده و درنتیجه کارایی را بهبود بخشیده و هزینههای جانبی اجرای عملیات را کاهش داده است. بااینحال، اپلیکیشنهای غیرمتمرکز هنوز در مراحل ابتدایی خود هستند و نمیتوان انتظار عجیبی از آنها داشت. اگرچه، هماکنون بیش از هزاران اپلیکیشن غیرمتمرکز فعال هستند و خدمات گوناگونی ارائه میکنند که شامل، بازیها، نقلوانتقال پول و حتی پرورش گربههای دیجیتالی اختصاصی میشوند.
همچنین، آینده اپلیکیشن غیرمتمرکز را میتوان در گسترش عملکرد اینترنت بهواسطه بلاک چین مشاهده کرد. باید یادآور شد که نمیتوان توسعهی دپها را از فناوری بلاک چین جدا کرد و روند جنبش غیرمتمرکزسازی و رهایی از محدودیتهای موجود که ازطریق شرکتهای بزرگ تحمیل شده است، همگی به آیندهی اپلیکیشن غیرمتمرکز گره میخورد؛ اما پرسشی که بیپاسخ میماند این است که آیا جهان درحالحاضر آمادگی حذف محدودیتهای نظارتی و عملکردی را دارد؟ باید منتظر ماند و دید که رویکردهای جلوگیری از هرجومرج و برقراری نظم باوجود رهایی از محدودیتها تا چه اندازه قاطع و کارآمد هستند.
جمعبندی
اپلیکیشن غیرمتمرکز بهعنوان بخشی از فناوری بلاک چین مهمترین هدفش غیرمتمرکزسازی تلقی میشود؛ البته، صحبت دربارهی ترتیب ظهور بلاک چین و دی اپ مانند بحث ترتیب وجود مرغ و تخممرغ میتواند زوایای متفاوتی داشته باشد که از به نتیجه رسیدن بحث دورمان کند. درهرصورت، آنچه اهمیت دارد گسترش بیوقفهی اپلیکیشنهای غیرمتمرکز است و همانطور که آمار و ارقام نشان میدهد در دومین فصل مالی سال ۲۰۲۰ میلادی (۱۳۹۹) حجم معاملات مرتبط با دپ تا رقم درخورتوجه ۱۲ میلیارد دلار بالا رفته است و نسبتبه فصل مالی ابتدایی همان سال، ۴/۵ میلیارد دلار افزایش نشان میدهد. البته فراموش نکنید که هنوز رابط کاربری ارائه شده در اکثر دپها چنگی به دل نمیزند و ازاینرو باوجود ایدههای خلاقانهای که دارند، آنچنان که انتظار میرود مورد توجه قرار نگرفتهاند.
بااینهمه، آیا میتوان بهقطعیت گفت که اپلیکیشن غیرمتمرکز و فناوری بلاک چین زندگی را بهبود میبخشند؟ پاسخ به این پرسش دشوار است و آینده همیشه با ابهام خودنمایی میکند. اکنون فقط میتوانیم با تکیه بر بلاک چین بهعنوان گام بعدی روبه جلو در راستای جهانی متحد با دادههای مشترک و غیرمتمرکز قدم برداریم.
نظر شما کاربران زومیت دربارهی چگونگی بهبود زندگی با استفاده از اپلیکیشنهای غیرمتمرکز چیست؟ اگر افق روشن یا تیرهای در آینده میبینید با ما و سایرین درمیان بگذارید.
نظرات