بزرگترین شکستها و اشتباهات خجالتآور اپل؛ از کیبورد پروانهای تا ضعف آنتن آیفون ۴
شرکتهای بزرگ دنیای فناوری بهواسطه ایدههای ناب و بعضا دیوانهوار خود به جایگاه کنونی خود دست پیدا کردهاند؛ مانند آیفون که در زمان معرفی با تمسخر تمامی بزرگان دنیای موبایل اعم از نوکیا و مایکروسافت مواجه شد و آن را محصولی «فاقد کیبورد» و «گرانقیمت» دانستند یا تبلت سرفیس پرو که تیم کوک، مدیرعامل اپل، آن را به «ترکیب یخچال و توستر» تشبیه کرد.
اپل، یکی از بزرگترین و نوآورترین و ارزشمندترین شرکتهای حوزه دنیای فناوری، نیز محصولات فوقالعادهای را روانه بازار کرده است؛ از آیفون که شاخصترین محصول کوپرتینوییها بهشمار میرود تا آیپد، اپل واچ، مکبوک و بسیاری دیگر. دراینبین، محصولات و قدمها و تصمیماتی نیز وجود دارند که سبب بروز مشکلات بزرگ و متعددی برای غول دنیای فناوری شده است. در این مقاله، قصد داریم به بزرگترین شکستها و آبروریزیها و تصمیمات اشتباه اپل از ابتدا تاکنون اشاره کنیم.
- شکستها
- Newton MessagePad (سال ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۸)
- Macintosh TV (سال ۱۹۹۳)
- دوربین Apple QuickTake (سال ۱۹۹۴)
- Apple Pippin (سال ۱۹۹۶)
- iPod Hi-Fi (سال ۲۰۰۶)
- iTunes Ping (سال ۲۰۱۰)
- Butterfly Keyboard (سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰)
- بحران پورت مکبوکهای اپل (سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۱)
- تاچبار (سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۱)
- AirPower (سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹)
- اشتباهات خجالتآور
- Apple III (سال ۱۹۸۰)
- PowerBook 5300 (سال ۱۹۹۵)
- مکینتاش سالگرد ۲۰ سالگی (۱۹۹۷)
- Mac G4 Cube (سال ۲۰۰۰)
- iPhone 4 Antennagate (سال ۲۰۱۰)
- Apple Maps (سال ۲۰۱۲)
- سطل زباله مک برو (سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۹)
- iPhone 6 Bendgate (سال ۲۰۱۴)
- افشای عکسهای خصوصی سلبریتیها (سال ۲۰۱۴)
- افزودن آلبوم جدید U2 به حساب ۵۰۰ میلیون نفر (۲۰۱۴)
شکستها
اپل در سایه رهبری استیو جابز محصولات جذاب و خاطرهانگیزی را روانه بازار کرد که شامل محصولات موفقی چون آیفون، آیپد، مکبوک ایر و... میشود؛ اما در سال ۱۹۸۵ جان اسکالی، مدیرعامل وقت، استیو جابز را برکنار کرد؛ شخصی که خود جابز او را به خروج از پپسی مجاب کرد و درنهایت به عضویت اپل درآمد.
در سالهای جدایی استیو جابز از اپل، اهالی کوپرتینو اشتباهات زیادی مرتکب شدند که بسیاری از آنها با شکست مواجه شدند؛ اما با بازگشت جابز بسیاری از پروژههای شکستخورده که در حال کشیدن نفسهای آخر خود بودند، بهسرعت از چرخه تولید خارج شدند تا تمرکز اپل روی محصولات موفق افزایش پیدا کند. بااینحال، شکستهای دیگری نیز در زمان رهبری استیو جابز رخداده است که درادامه درکنار دیگر شکستها آنها را بررسی خواهیم کرد.
Newton MessagePad (سال ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۸)
دستیار شخصی دیجیتال (بهاختصار PDA) نیوتن محصول انقلابی اپل بود که در سال ۱۹۹۳ و در غیاب استیو جابز معرفی شد. یکی از بهترین ویژگیهای دستیار شخصی دیجیتال نیوتن، قابلیت تشخیص دستخط بود؛ ازاینرو کاربر با استفاده از قلم دستگاه میتوانست نوشتههای خود را بهصورت دیجیتالی وارد دستگاه کند. مشکل از جایی شروع شد که Newton MessagePad 100 در انجام اصلیترین کار خود، یعنی تشخیص دستخط نیز عاجز بود؛ بهطوریکه کاربران تجربه استفاده از آن را «خندهدار» و مضحک توصیف کردند.
در سالهای آینده و با توسعه سیستمعامل Newton OS، مشکلات دستیار شخصی دیجیتال نیوتن ۱۰۰ نیز مرتفع شد؛ اما دیگر کار از کار گذشته بود و خریداران دیگر به خرید این دستگاه علاقهای نداشتند. درنهایت در سال ۱۹۹۸ و با بازگشت استیو جابر، پروژه نیوتن بهمنظور تمرکز روی محصولات نوآورانهتر بهکلی لغو شد.
Macintosh TV (سال ۱۹۹۳)
شاید دلیل صحبتهای تیم کوک درباره «ترکیب یخچال و توستر» را بتوان در محصول Macintosh TV خود اپل جستوجو کرد. این شرکت در سال ۱۹۹۳ کامپیوتر مک را با امکان ارائه قابلیتهای تلویزیون به نام Macintosh TV رونمایی کرد. معرفی تلویزیون مکینتاش اولین قدم کوپرتینوییها برای ورود به بازار کامپیوترهای مجهز به تلویزیون داخلی بود.
Macintosh TV درحقیقت همان کامپیوتر Macintosh LC سری ۵۰۰، اما با رنگ مشکی بود که از ویژگیهای تلویزیون نیز پشتیبانی میکرد. نمایشگر ۱۴ اینچی از نوع CRT و تولید شرکت Sony بود که در قسمت زیرین آن و برای پردازش دادهها یک پردازنده ۶۸۰۳۰ شرکت موتورولا بههمراه ۵ مگابایت رم قرار داشت.
برخلاف محصولات پیشین این فهرست، مکینتاش TV دچار مشکل سختافزاری نبود و ایرادی نرمافزاری نیز با خود بههمراه نداشت؛ اما کدام کارمند حین کار خود مشغول تماشای تلویزیون میشود؟ درواقع، مشکل Macintosh TV ایده پشت آن بود که چندان منطقی بهنظر نمیرسید. اپل سرانجام پس از فروش حدود ۱۰ هزار نسخه از این مدل، تولید Macintosh TV را متوقف کرد تا برای همیشه به خاطرهها سپرده شود.
دوربین Apple QuickTake (سال ۱۹۹۴)
آیا میدانید که اپل زمانی وارد صنعت دوربین دیجیتال نیز شده بود؟ احتمالاً حتی نام دوربین دیجیتالی کوپرتینوییها را نیز نمیدانید؛ البته این اتفاق چندان دور از انتظار نیست چراکه محصول جدید غول دنیای فناوری بهسرعت از یادها فراموش شد! اپل در سال ۲۰۰۴ با همکاری کداک که در آن زمان یکی از شناختهشدهترین شرکتهای تولید دوربین بهشمار میرفت؛ اما بهدلیل مخالفتهای فراوان با دیجیتالیشدن دوربینها امکان ورود مستقیم به بازار دوربینهای دیجیتال را نداشت، اولین دوربین دیجیتال با نام Apple QuickTake 100 را راهی بازار کرد.
برخلاف دیگر محصولات شکستخورده اپل، تولید سری QuickTake تا دو سال دیگر و با عرضه دو مدل QuickTake 150 و QuickTake 200 نیز ادامه یافت؛ اما درنهایت با ورود مجدد جابز به اپل بههمراه نیوتن، ریشه دوریبنهای QuickTake نیز زده شد تا محصولات اپل دستهبندی منظمتری داشته باشند.
دلیل کنار گذاشتهشدن دوربینهای دیجیتال QuickTake چه بود؟ اولین دلیل را میتوان در کیفیت پایین عکسها دانست. این دوربینها از وضوح ۴۸۰ × ۶۴۰ یا بهبیان دیگر کیفیت ۰٫۳ مگاپیکسل استفاده میکردند که حتی برای آن زمان نیز کافی نبود. همچنین، نبود امکانات پایهای همچون امکان فوکوس و زوم دیجیتال (یا آنالوگ) در سری QuickTake حس میشد. از دیگر دلایل شکست QuickTake نیز میتوان به طراحی عجیبوغریب آن (حداقل برای دهه ۱۹۹۰) اشاره کرد.
سری QuickTake تنها به مشکلات مختلف و نبود ویژگیهای پایهای محدود نمیشد و نوآوریهایی نیز با خود بههمراه داشت. درحقیقت، QuickTake اولین دوربین دیجیتالی نام گرفت که امکان اتصال به کامپیوتر شخصی را داشت. این امکان در ابتدا تنها به کامپیوترهای اپل محدود بود؛ اما همانطورکه حدس میزنید بهسرعت دیگر شرکتها از آن استفاده کردند و در دوربینهای کاسیو و کداک و سونی نیز تعبیه شد.
Apple Pippin (سال ۱۹۹۶)
اگر از طرفداران پروپا قرص اپل باشید، احتمالاً نام Apple Pippin را نیز شنیدهاید؛ اولین کنسول گیمینگ اپل که با همکاری شرکت ژاپنی Bandai تولید شد. Apple Pippin برپایه پلتفرم مکینتاش اپل بود و این شرکت قصد داشت تا با عرضه این کنسول، محصولات جذابتری را نیز در آینده وارد بازار کند و در صنعت گیمینگ نیز حرفی برای گفتن داشته باشد.
اپل کنسول بازی Apple Pippin را با قیمت ۶۰۰ دلار برای بازارهای جهانی آماده کرد؛ اما پس از گذشت یک سال، تنها ۱۲ هزار نسخه در آمریکا فروخته شد و فروش جهانی آن نیز به ۴۲ هزار نسخه رسید. بهدنبال فروش ضعیف دستگاه پس از ورود مجدد استیو جابز به اپل، سریعاً پروژه کنسول بازی اپل لغو شد؛ اما درنهایت کوپرتینوییها پس از ۲۲ سال با معرفی سرویس Apple Arcade، مجدداً به دنیای گیم وارد شدند.
iPod Hi-Fi (سال ۲۰۰۶)
دهه ۲۰۰۰ برای اپل مملو بود از موفقیتهای عظیم آیپاد. بهدنبال این موفقیت بزرگ اپل تصمیم گرفت با معرفی بلندگو Hi-Fi موفقیتهای خود را بیشتر و سود سرازیرشده به حسابهای شرکت را نیز دوچندان کند. میوه ایدهپردازی اپل بلندگویی بزرگ بود که ازطریق درگاه ۳۰ پین به آیپاد متصل میشد. درواقع، در سطح بالایی بلندگو iPod Hi-Fi قسمتی برای داکشدن آیپاد وجود داشت که بلندگویی بیجان را به مخزنی از هزاران موسیقی تبدیل میکرد که امکان کنترل از راه دور آن نیز وجود داشت.
در همان ابتدا طیف وسیعی از کاربران آیپاد نسل اول و دوم بهدلیل فقدان پورت ۳۰ پین بهطورکلی کنار گذاشته شدند؛ عاملی که سبب ازدستدادن مشتریان بالقوه بسیاری شد. موضوع منفی دیگر درباره iPod Hi-Fi کیفیت صدای خروجی متوسط آن بود و کنترل آن نیز ویژگیهای محدودی ارائه میکرد.
بااینحال، اصلیترین عامل فروش کم و استقبالنکردن کاربران از بلندگوی اپل را میتوان قیمت ۳۵۰ دلاری آن دانست. ازاینرو، اپل کمی بیش از یک سال بعد و در سپتامبر ۲۰۰۷ تولید iPod Hi-Fi را بهطورکلی متوقف کرد و از نسل بعدی آن نیز خبری نشد. بهباور عدهای، اسپیکرهای هوشمند هومپاد اپل ادامهدهنده راه iPod Hi-Fi هستند و کوپرتینوییها پس از کسب تجربههای مختلف از شکست این دستگاه، محصولی موفقتر را روانه بازار کردند.
iTunes Ping (سال ۲۰۱۰)
استیو جابز نظرات مثبتی درباره شبکههای اجتماعی نداشت؛ حتی در مصاحبه خود با گاردین اعلام کرد که به خواهرزاده خود توصیه کرده است از شبکههای اجتماعی دوری کند؛ اما تلاش اپل برای ساخت شبکهای اجتماعی نیز در نوع خود جالب است. در سال ۲۰۱۰، این شرکت شبکه اجتماعی آیتیونز پینگ (iTunes Ping) را رونمایی کرد که بهطور اختصاصی مربوط به موزیک و اشتراکگذاری موزیک موردعلاقه کاربران بود. آیتیونز پینگ از همان ابتدا بهدلیل همکارینکردن با بزرگان شبکههای احتماعی همچون فیسبوک، محکوم به شکست بود؛ زیرا اپل قصد داشت تا با تکیه به طرفداران برند خود یکتنه پینگ را رشد دهد.
محدودبودن آیتیونز پینگ نیز بهاشتراکگذاری قطعههای موسیقی شرایط را برای فعالیت اعضا کمی سخت کرد. افزونبراین، امکان یافتن دوستان بهدلیل نبود امکان اتصال به فیسبوک و همگامسازی فهرست دوستان فرایندی بسیار دشوار و طاقتفرسا بود. درنهایت، همین مشکلات سبب شد تا اپل در سال ۲۰۱۲ پایان iTunes Ping را اعلام و سرورهای آن را برای همیشه خاموش کند. با این اتفاق یکی دیگر از تلاشهای اپل برای بهدستگرفتن بازار موسیقی با شکست مواجه شد.
Butterfly Keyboard (سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰)
اپل همواره در تولید محصولاتی باریک و کوچک یکهتاز بود و هست. کافی است نگاهی به ضخامت مک بوک ایر M2 و ابعاد کوچک مک استودیو درمقایسهبا قدرت بیحدوحصرش بیندازید. بااینحال، علاوهبر دردسر بزرگی که آیفون ۶ بهواسطه ضخامت کم و درنتیجه مقاومت کم برای اپل ایجاد کرد، پروژه دیگری نیز در کارنامه خرابکاریهای ناشی از کاهش ضخامت این شرکت وجود دارد: کیبورد پروانهای.
اپل بهدنبال کاهش ضخامت مکبوکها بود؛ اما یکی از موانع اصلی برای رسیدن به ضخامت کمتر، کیبورد دستگاه و مکانیزم قدیمی آن (از نگاه اپل) بود. مهندسان غول کوپرتینویی بهعنوان راهحل مکانیزم پروانهای کیبورد را معرفی کردند که بههمراه مکبوک ۱۲ اینچی (نه پرو نه ایر، فقط مکبوک) به بازار عرضه شد.
مشکل از جایی شروع شد که کیبورد پروانهای اپل بهواسطه مکانیزمش حتی با گردوغباری کوچک نیز دچار مشکل میشد. این مشکل بهگونهای بود که یا مانع فشردهشدن کلید میشد یا کلید را دو بار میفشرد. توسعهدهندهای برای حل مشکل دو بار فشردهشدن کلید، اپلیکیشنی را توسعه داد که درصورت شناسایی دو حرف یکسان در مدتی بسیار کوتاه حرف دوم را نادیده میگرفت؛ اما برای عملنکردن فیزیکی کلید راهحلی جز تمیزکردن کلید یا تعویض کلی کیبورد وجود نداشت.
مشکل آنجا بود که این امکان وجود داشت تا چند ساعت پس از تمیزکردن کیبورد، مشکل دوباره پدیدار شود. مشکل کیبورد پروانهای مکبوکهای اپل درمیان خبرنگارها و نویسندهها بازتاب بسیاری داشت؛ تا جایی که جوانا استرن، نویسنده والاستریت ژورنال، در مقالهای بهوضوح به مشکل کیبورد باترفلای مکبوک را شرح داد. در زومیت نیز مهرداد عیسیلو در مقالهای بهطورمفصل مشکلات این کیبورد را شرح داد.
اپل ابتدا با افزودن غشای باریکی سعی کرد از ورود گردوغبار جلوگیری کند؛ اما با تداوم مشکلات و وخیمترشدن اوضاع در نسل سوم کیبورد باترفلای، درنهایت در سال ۲۰۱۹ و بههمراه مکبوک پرو شروع به بازنشستهکردن این کیبورد پردردسر کرد. پس از سری پرو، نوبت به مکبوک ایر M1 و مکبوک پرو M1 رسید تا کیبورد پروانهای پس از ۵ سالِ پرتلاطم، برای همیشه به تاریخ سپرده شود.
گفتنی است اپل برای کاربرانی که با این مشکل دستوپنجه نرم میکردند، برنامهای مهیا کرد تا بتوانند حداکثر ۴ سال پس از خرید مکبوک خود کیبورد پروانهای را بهرایگان تعمیر کنند. توجه کنید که هزینه تعمیر در حالت عادی بیش از ۳۰۰ دلار است.
بحران پورت مکبوکهای اپل (سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۱)
همانطورکه اشاره کردیم، کاهش ضخامت محصول یکی از اهداف اپل برای تولید محصولاتی پریمیومتر و لوکستر بهشمار میرود. برای مهندسان اپل علاوهبر کیبورد، موضوع دیگری نیز بر سر راه کاهش ضخامت قرار داشت: پورتها!
پورت شبکه بهتنهایی میتواند لپتاپی را از باریک به ضخیم تبدیل کند یا پورت HDMI چند میلیمتر ناقابل به ضخامت دستگاه خواهد افزود؛ میلیمترهایی که برای طراحان اپل بسیار مهم و حیاتی بهحساب میآید. بههمیندلیل، کوپرتینوییها تصمیم گرفتند بهکل استفاده از پورتهایی جز USB-C را کنار بگذارند؛ حتی پورت محبوب مگسیف.
بهدنبال این تصمیم، مک بوک ۱۲ اینچی فقط با یک پورت USB-C و یک جک ۳٫۵ میلیمتری هدفون عرضه شد! این یعنی در زمان شارژ دستگاه، حتی امکان اتصال دستگاه دیگری مانند فلش درایوها یا حافظه اکسترنال وجود نداشت!
نکته عجیب اینکه خود اپل نیز هزینه حذف پورتها را بهعهده نگرفت و هزینه خرید دانگلهای مختلف را به خود کاربر متحمل کرد. این در حالی است که بهعقیده بسیاری، باتوجهبه قیمت ۱,۲۹۹ دلاری مکبوک ۱۲ اینچی، امکان قراردادن آداپتور HDMI و USB-A درون جعبه دستگاه وجود داشت. در سال ۲۰۱۸، اپل سومین نسل لپتاپهای فوقباریک خود موسوم به مکبوک ایر را با طراحی جدید و دو پورت USB-C و یک جک ۳٫۵ میلیمتری معرفی کرد. یک سال بعد تولید مکبوک ۱۲ اینچی متوقف شد و مکبوکِ تکپورت برای همیشه کنار گذاشته شد.
سری پرو مکبوکهای اپل زودتر از سری ایر بهسوی حذف پورتها حرکت کرد و در سال ۲۰۱۶ و بههمراه طراحی جدید، تاچبار به این سری افزوده شد؛ اما بهجای تمامی پورتها، دو پورت USB-C قرار گرفت. البته این امکان وجود داشت تا در زمان سفارش مکبوک پروهای ۱۳ و ۱۶ اینچی، تعداد USB-C را به ۴ عدد افزایش دهید؛ اما همچنان امکان سفارش با دیگر پورتها اعم از HDMI و کارتخوان وجود نداشت که از جایگاه ویژهای نزد عکاسان برخوردار بود.
پس از اعتراضهای گسترده کاربران مکبوک، اهالی کوپرتینو نسل جدید مکبوک ۱۶ اینچی و مدل جدید ۱۴ اینچی را بههمراه پورت USB-A و HDMI و صدالبته شیار کارت حافظه SD معرفی کردند. درحقیقت، اپل از تصمیم خود مبنیبر حذف پورتها و اعمال فشار روی کاربران بهمنظور خرید دانگل و هابهای مختلف صرفنظر کرد و کارایی را به طراحی باریکتر ترجیح داد.
تاچبار (سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۱)
یکی از تغییراتی که در سری Pro مکبوکها در سال ۲۰۱۶ ایجاد شد، حذف دکمههای Function و افزودن نواری لمسی موسوم به Touch Bar بود. اپل قصد داشت تاچبار را به یکی از ویژگیهای اصلی مکبوکپرو و وجه تمایز دیگر آن درمقایسهبا مکبوک ایر تبدیل کند.
فیزیکیشدن دکمه Esc در نسل دوم تاچبار
در ابتدا، دکمه Esc نیز جزو تاچبار بود؛ اما پس از دریافت بازخوردهای منفی و امتناع توسعهدهندگان سوم شخص برای استفاده از این نوار لمسی برای برنامه خود، ابتدا دکمه به کیبورد Esc بازگشت؛ اما درنهایت پس از ۵ سال با معرفی مکبوک ۱۴ و ۱۶ اینچی در اکتبر ۲۰۲۱، تمامی دکمههای Function به اولین ردیف کیبورد بازگشتند تا تفکر تاچبار نیز به کلکسیون شکستهای اپل افزوده شود.
درواقع، پس از گذشت ۵ سال از معرفی تاچبار کارکرد آن تنها به نمایش ایموجیها و پیشنهاد کلمات در زمان تایپ و نمایش کنترلهای موزیک محدود میشد. با اینکه برخی از توسعهدهندگان اپلیکیشنهای جذابی برای تاچبار توسعه دادند، بهدلیل نبود رغبت کافی مصرفکنندگان بهای زیادی به برنامهها داده نشد.
AirPower (سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹)
دهمین سالگرد آیفون نقطه عطفی در تاریخ اپل بهشمار میرود. غول دنیای تکنولوژی با عبور از تفکر قدیمی در طراحی آیفونهای خود، وارد عصر جدیدی شد و تعریف تازهای از گوشی هوشمند را نیز تقدیم همگان کرد. اپل بهسوی مدرنشدن حرکت کرد و در این راه شارژ بیسیم نیز تکنولوژی فوقالعاده مدرنی بهنظر میرسید و ظرفیت خوبی برای رشد آن وجود داشت. بههمیندلیل، اپل شارژر بیسیم جدید خود موسوم به AirPower را رونمایی کرد و برای شارژ آیفون یا ایرپاد یا اپل واچِ خود کافی بود دستگاه روی آن بگذارید. مهم نبود کدام قسمت، بلکه تنها کافی بود دستگاه روی آن قرار بگیرد تا شروع به شارژشدن کند.
محصول جدید اپل گامی بزرگ برای شارژرهای بیسیم بهشمار میرفت؛ چراکه دیگر به تنظیم دستگاه و قراردادن در جای درست بهمنظور همراستاشدن سیمپیچهای شارژر بیسیم نیازی نبود. اگر از پدهای شارژر بیسیم استفاده کرده باشید، احتمالاً برایتان پیش آمده که پس از یک روز پرکار، خسته به خانه بازگشته و گوشی خود را برای شارژ روی پد قرار داده باشید و بعد از استراحتی چند ساعته، متوجه شدهاید که گوشی در جای درست قرار نگرفته است و درنتیجه از شارژشدن خبری نیست. اپل بهدنبال حل همین مشکل بود.
فیل شیلر پس از معرفی AirPower اعلام کرد که این محصول توانایی شارژ همزمان آیفون و اپل واچ و ایرپاد را دارد و محل قرارگیری دستگاهها نیز بهواسطه سیمپیچهای متعدد تعبیهشده در آن، اهمیت چندانی ندارد.
با گذشت زمان و عرضهنشدن محصول، گمانهزنیها درباره لغو پروژه AirPower افزایش یافت. تا اینکه درنهایت اپل رسماً لغو تولید AirPower را بهدلیل «نرسیدن به استانداردهای شرکت»، اعلام کرد. درواقع، بهدلیل سیمپیچهای متعدد پد شارژر در زمان شارژ چند دستگاه بهشدت داغ میشد و امکان فعالیت در چنین شرایطی ایمنی لازم را نداشت.
اشتباهات خجالتآور
همانند هر شرکت بزرگ دیگری، در کارنامه اپل نیز اشتباهات کوچک و بزرگ مختلفی بهچشم میخورد؛ اما برخی از اشتباهات کوپرتینوییها بهمعنای واقعی کلمه «خجالتآور» توصیف میشود که درادامه به بزرگترینِ آنها اشاره میکنیم.
Apple III (سال ۱۹۸۰)
اولین اشتباه بزرگ و خجالتآور اپل در سال ۱۹۸۰ و با عرضه کامپیوتر اپل ۳ رخ داد. Apple III کامپیوتری برای مقاصد شخصی و تجاری بود که سیستمعامل Apple SOS را اجرا میکرد. روند توسعه این دستگاه از سال ۱۹۷۸ آغاز شده بود و توانایی اجرای یک دستور و یک کاربر را داشت. برچسب قیمتی درنظرگرفتهشده برای مدل پایه Apple III معادل ۴,۳۴۰ دلار (معادل ۱۴۲۷۰ دلار امروز) بود.
دستگاه را از ارتفاع رها کنید تا پردازنده دوباره متصل شود!
از دیدگاه تیلور پولمن، مدیر اجرایی وقت اپل، Apple III از همان ابتدا محکوم به شکست بود. بهگفته پولمن، اپل زمانی تصمیم گرفت Apple III را رسماً معرفی کند که تنها ۳ مدل از آن وجود داشت و قطعات همان مدلها نیز با سیم به بورد متصل شده بودند و بههیچوجه محصولی نهایی نبودند. استیون وزنیاک، همبنیانگذار اپل، نیز Apple III را دستگاهی با «۱۰۰ درصد خطای سختافزاری» دانست.
درواقع، مشکلات اپل ۳ از همان ابتدا و در فرایند تولید آغاز شد. طبق اعلام پولمن، بوردهای توسعهدادهشده برای اپل ۳ با مشکل تفاوت اندازه مواجه بودند روی بورد اصلی قرار نمیگرفتند. همچنین، اصرار استیو جابز برای ساخت محصولی بدون فن و ساکت باعث شده بود تا Apple III با مشکل داغشدن نیز دستبهگریبان باشد، تا جایی که برخی از کاربران در زمان خارجکردن فلاپی، با دیسکی «ذوب شده» مواجه میشدند و نمایشگر نیز با خروجی اشتباه از کاربران پذیرایی میکرد!
مشکلات به همینها ختم نمیشد؛ بلکه اصلیترین مشکل Apple III جداشدن پردازنده از روی بورد بود که به گرمشدن بیشازحد دستگاه ارتباط داشت. در ابتدای گزارش این مشکل، اپل راهحل جالبی به کاربران پیشنهاد داد: «قسمت جلو Apple III را تا حدود ۶ اینچ بلند و سپس رها کنید تا پردازنده مجدداً به سوکت متصل شود!» درنهایت اپل با قبول مشکلات Apple III، حدود ۱۴ هزار نسخه از آن را فراخوانی و یک سال بعد مدلی با قطعات جدید و بدون نقص را روانه بازار کرد.
PowerBook 5300 (سال ۱۹۹۵)
در سال ۱۹۹۵، اپل اولین سری از کامپیوترهای مجهز به پردازنده PowerPC را با عنوان PowerBook 5300 معرفی کرد. هدف اصلی سری PowerBook تولید محصولاتی بود که از قابلیت تعویض قطعات بدون نیاز به خاموشکردن یا راهاندازی مجدد دستگاه بهره میبردند. ماژولهای قابلتعویض شامل طیف وسیعی از دستگاهها مانند زیپ درایوها، PC کارتها و حتی درگاه ارتباطی مادونقرمز میشدند.
پس از عرضه PowerBook 5300، گزارشهایی درباره مشکلات باتری دستگاه منتشر شد. باتریها را سونی تولید میکرد و احتمال وقوع آتشسوزی در آنها اپل را به فرخوانی مدلهای معیوب مجبور کرد. علاوهبراین بهدلیل کوچکبودن محفظه توسعه PowerBook 5300، امکان اضافهکردن درایو CD به پاوربوک وجود نداشت.
تمامی این مشکلات درکنار ترکهای خودبهخودی بدنه و خرابی لولا و پارگی کابل نمایشگر و نمایش خطهای عمودی روی صفحه، دستبهدست هم دادند تا PowerBook 5300 نیز به یکی دیگر از شکستهای کوپرتینوییها درزمینه تولید محصولی جدید تبدیل شود.
مکینتاش سالگرد ۲۰ سالگی (۱۹۹۷)
اهالی کوپرتینو برای جشنگرفتن شکوهمندانه تولد ۲۰ سالگی مکینتاش، نسخهای محدود را با نام Twentieth Anniversary Macintosh (بهاختصار TAM) معرفی کردند. قیمت این محصول جاهطلبانه در زمان عرضه ۷,۴۹۹ دلار بود! بهبیان بهتر، در حال صحبت درباره محصولی به ارزش ۱۲,۷۰۰ دلار امروزی هستیم که اصلیترین ویژگی آن درکنار نسخه محدودبودنش، طراحی متفاوتش بود.
مکینتاش سالگرد ۲۰ سالگی نه از پردازنده پرسرعتی استفاده میکرد و نه کارت شبکهای داشت؛ حتی سرعت CD-ROM آن نیز بهشدت کند بود و بهدلیل عمودیبودن محل قرارگیری امکان افزودن درایو CD پرسرعتتری نیز وجود نداشت!
اگر اپل نمونهای از TAM را برای استیو جابز نمیفرستاد، بعید میدانیم که بنیانگذار اپل هیچگاه برای خریدش قدم برمیداشت؛ درست مثل دیگر مشتریان اپل. البته برای این ادعای خود دلیل داریم و آن هم این است که استیو جابز درست پس از ورود مجدد به اپل، سریعاً تولید TAM را کنار گذاشت و از آن بهعنوان «نمودی از تمام مشکلات اپل» یاد کرد.
Mac G4 Cube (سال ۲۰۰۰)
اوج قدرت مهندسی و هنر طراحی اپل را میتوان در سال ۲۰۰۰ و در محصول G4 Cube جستوجو کرد؛ محصولی که بهجرئت میتوان آن را زیباترین کامپیوتر رومیزی تابهامروز دانست. تیم طراحی جانی آیو محصولی طراحی کرده بود که گویی مکعبی روی هوا شناور است.
اپل بههمراه کامپیوتر G4 Cube از مانیتور، بلندگو، ماوس و کیبورد شفاف نیز پردهبرداری کرد تا میزکاری یکپارچه برای کاربران مهیا شود؛ اما گزینههای ارتقای سختافزاری چندانی برای Mac G4 Cube دردسترس نبود. این در حالی است که اپل قیمت دستگاه شیشهای خود را ۱,۷۹۹ دلار اعلام کرد بود.
مک G4 Cube زیباترین اشتباه اپل نام گرفته است
افزونبراین، ایجاد ترکهای مختلف در بدنه دستگاه از دیگر مشکلاتی بود که G4 Cube با آن دستبهگریبان بود. همین امر باعث شد تا با وجود اشتیاق فراوان خریداران، پس از مدت کوتاهی G4 Cube به خاطرهها بپیوندد و به زیباترین شکست اپل تبدیل شود.
شکست G4 Cube از جهتهای بسیاری برای اپل سودآور بود؛ زیرا تولید و عرضه این دستگاه و درنهایت شکست آن، زمینهساز تولید Mac mini و مک پروهای امروزی شد. درحالحاضر، این دستگاهها پس از مکبوکهای اپل یکی از پرطرفدارترین محصولات کوپرتینوییها بهشمار میروند.
iPhone 4 Antennagate (سال ۲۰۱۰)
قطعاً یکی از بدترین سالها برای اپل را میتوان سال ۲۰۱۰ دانست؛ سالی که با افشای کامل آیفون ۴، تولید یکی از موردانتظارترین محصولات اپل شروع و به یکی از کابوسهای اپل منتهی شد. ابتدا بهتر است کمی درباره افشای کامل آیفون ۴ صحبت کنیم. پس از عرضه آیفون 3GS، انتظارات از نسل بعدی آیفون افزایش یافت و کاربران بیصبرانه منتظر انتشار اطلاعاتی از آیفون ۴ بودند. رسانهها نیز برای افشای هرگونه اطلاعاتی لحظهشماری میکردند.
ناگهان در ۳۱ فروردین ۸۹ (۲۰ آوریل ۲۰۱۰)، یکی از مهندسان اپل با نام Gray Powell نمونه اولیهای (Prototype) از آیفون ۴ را روی میز کافهای جا گذاشت. متصدی کافه آیفون را پیدا کرد و در ابتدا متوجه تفاوت دستگاه نشد؛ اما پس از اینکه متوجه لبههای تخت دستگاه شد، سریعاً با پشتیبانی اپل تماس گرفت؛ اما ادعای او چندان جدی گرفته نشد.
درنهایت، آیفون ۴ مذکور به قیمت ۵ هزار دلار به وبسایت Gizmodo فروخته و خبر اختصاصی این وبسایت از آیفون ۴ همانند بمبی در رسانهها منعکس شد. اپل سریعاً آیفون را از راه دور غیرفعال کرد و در دادگاه شکایتی علیه متصدی کافه و وبسایت Gizmodo مطرح کرد. درنهایت با اینکه اپل موفق شد افراد مذکور را جریمه کند، افشای آیفون ۴ بهعنوان یکی از بزرگترین افشاگریهای تاریخ گوشیهای هوشمند و حتی دنیای دیجیتال ثبت شد.
استیو جابز: تلفن را طور دیگری به دست بگیر
پس از عرضه آیفون ۴، کاربران مشکلی را به اپل گزارش کردند که در ابتدا چندان جدی گرفته نشد. کاربران اعلام کردند که در زمان دردستگرفتن دستگاه، کیفیت سیگنال آنتن افت شدیدی را تجربه میکند و درصورت ضعف سیگنال، اتصال دستگاه به دکلهای مخابراتی بهکلی قطع میشود!
پاسخ پشتیبانی اپل به کاربران چندان واضح نبود و در اصطلاح دردی از آنها دوا نمیکرد. حتی استیو جابز نیز در پاسخ به یکی از کاربرانی که مشکلش را ازطریق ایمیل با او در میان گذاشته بود، گفت: «گوشی را طور دیگری در دست بگیر!» جملهای مشهور که در رسانهها سروصدای زیادی بهپا کرد؛ اما با افزایش نارضایتیها، اهالی کوپرتینو در کنفرانسی مطبوعاتی مشکل را تأیید و راهحل آن را نیز ارائه کردند. جابز رویداد مطبوعاتی را با این جملات آغاز کرد:
ما بینقص نیستیم. تلفنها بینقص نیستند. هدف ما جلب رضایت تمامی کاربران است.
سپس اپل برای اولینبار از واژه Antennagate استفاده و اعلام کرد که چهارمین نسل از آیفونهای این شرکت با مشکل افت آنتندهی در زمان قرارگرفتن در دستان کاربر مواجه است. استیو جابز با طرح صادقانه مشکل و ارائه راهحل رایگان برای آن، موفق شد تا از تبدیلشدن آیفون ۴ به شکستی بزرگ جلوگیری کند. راهحل رایگان استیو جایز ارائه بامپری سیلیکونی بود که بهطور کلی مشکل آنتندهی را مرتفع میکرد. اپل نیز سریعاً ایراد محصول را برطرف و نسخههای جدید را بدون مشکل راهی بازار کرد.
Apple Maps (سال ۲۰۱۲)
موضوع اپل مپس را نمیتوان شکست تلقی کرد؛ بلکه اپل در روند توسعه اولین نسخه از اپل مپس با مشکل بسیار بزرگی مواجه شد. در سال ۲۰۱۲، اپل تصمیم گرفت استفاده از گوگل مپس، یکی از برترین سرویسهای مسیریابی را کنار بگذارد و به توسعه نسخه اختصاصی خود روی بیاورد.
اقدام اپل برای توسعه اپلیکیشن اختصاصی مسیریابی، در پاسخ به نگرانیهای این شرکت برای اطلاعاتی مطرح شد که ازطریق کاربران آیفون دراختیار گوگل میگرفت. در همان سال و بههمراه iOS 6، اولین نسخه از Apple Maps منتشر شد. این اپلیکیشن در ابتدا هیچ مشکلی را منعکس نمیکرد؛ اما رفتهرفته و با بهروزرسانی بیشتر کاربران به iOS 6، ایرادات آن نیز نمایان شد.
مشکلات اپل مپس خندهدار و بعضاً خطرناک بود! برای مثال، میتوانیم به اخطار پلیس استرالیا به استفادهکنندگان از اپل مپس روی iOS 6 اشاره کرد که دلیلش نمایش شهر Mildura در پارک ملی Murray-Sunset اعلام شده بود. این در حالی بود که پارک ملی یادشده زمینی ۳ هزار کیلومترمربعی بود که چیزی جز مار و عقرب را شامل نمیشد.
حتی میتوان به نمایش یک سوپرمارکت بهجای بیمارستان فلوریدا اشاره کرد. علاوهبراین، پل معلق بروکلین که چیزی جز حفرهای سیاه رنگ نبود، سبب شد اتفاقی مشابه برای پل معلق Sydney Anzac واقع در استرالیا نیز رخ دهد.
مشکل نقشه اپل به همینها ختم نشد و به نمایش نادرست فروشگاهها و مکانهای شاخص نیز متهم بود؛ موضوعی که عملاً مسیریابی را غیرممکن میکرد. همین موضوع نیز باعث شد تا تعداد مسیریابیهای اشتباه ازطریق اپل مپس افزایش درخورتوجهی یابد. حتی آیکن نقشه اپل با ایراداتی همراه بود و طبق آیکن کاربران برای رفتن به اتوبان ۲۸۰، باید از روی بلوار N De Anza به پایین میپریدند که مسیر نمایشدادهشده در آیکن همان مسیر رفتوآمد روزانه کارمندان اپل بود!
بهدنبال مشکلات اپل مپس، کوپرتینوییها رسماً از کاربران عذرخواهی و مدیر iOS، اسکات فورستال را نیز از شرکت اخراج کردند. اپل دلیل این اتفاق را امتناع اسکات از عذرخواهی رسمی از کاربران عنوان کرد. باوجوداین، اهالی کوپرتینو به خوبی توانستند آبروریزی Apple Maps را از خاطر کاربران پاک کنند و سرویسی را توسعه دهند که درحالحاضر به یکی از اصلیترین انتخاب کاربران اکوسیستم اپل تبدیل شده است.
سطل زباله مک برو (سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۹)
مک پرو را میتوان از قدرتمندترین محصولات اپل دانست. این شرکت با معرفی مک پرو کاربران حرفهایتر را هدف قرار داده است که به قدرت پردازشی بیشتری نیاز دارند. در سال ۲۰۱۳ و در رویداد WWDC، فیل شیلر، معاون ارشد بازاریابی اپل، دومین نسل مک پروهای این شرکت رونمایی کرد؛ دستگاهی که برخلاف مدل پیشین از طراحی متفاوتی برخوردار بود.
فیل شیلر مک پرو جدید را نقطه عطفی در طراحی محصولات اپل دانست و از آن بهعنوان مرحلهای انقلابی در مهندسی قطعات یاد کرد. بهباور او، طراحی جدید مک پرو با وجود قدرت بیاندازهاش همچنان اندازهای بسیار کوچک داشت که در هیچ محصول دیگری یافت نمیشد.
همچنین، سیستم خنککننده انقلابی مک پرو جدید فقط با یک فن توانایی خنککردن تمام دستگاه، حتی در زمان پردازش سنگینترین وظایف را داشت. البته او به ویژگی دیگری هم اشاره کرد؛ زیرا چندی پیش از معرفی مک پرو جدید عدهای به خلاقیت مهندسان اپل شک کرده بودند. فیل شیلر نیز در زمان معرفی دستگاه و با چهرهای تقریباً عصبانی گفت:
.**Can't innovate anymore, my a
بهدنبال مطرحشدن این صحبت، عدهای معرفی مک پرو دید را پاسخی به منتقدان و بهرخکشیدن توان مهندسی اپل دانستند. درواقع بهباور منتقدان، برای رهبران اپل فقط کوچکترکردن مک پرو مطرح بود و نه امکان ارتقای سختافزاری آن؛ بههمیندلیل، مک پرو استوانهای کوپرتینوییها تا سال ۲۰۱۹ بدون ارتقای سختافزاری فروخته میشد.
دلیل شکست مک پرو بهجز محدودیتهای ارتقا سختافزاری چه بود؟ بهباور کاربران و افراد صاحبنظر دنیای تکنولوژی، عملکرد مک پرو در زمان خروجی ویدئوهای 4K در Final Cut Pro X رضایتبخش نبود؛ حتی در مدلهایی با دو پردازنده گرافیکی نیز اوضاع بهبود پیدا نمیکرد. افزونبراین، مشکل مدیریت دما و داغکردنها متعدد و مشکل گرافیکهای FirePro D500 و D700 و صدالبته طراحی دستگاه سبب شد تا رفتهرفته کاربران به مک پرو لقب «سطل زباله» (Trash Can) را بدهند.
نکته جالب اینکه کاربران برای حل مشکل داغی مک پرو خود، از نرمافزارهای سوم شخص برای افزایش سرعت فن استفاده میکردند که بهوضوح اولویت طراحان برای کمکردن صدای دستگاه درمقابل کنترل دما را نشان میداد.
درنهایت ۳ سال پس از معرفی مک پرو و در سال ۲۰۱۶، مدیران اپل در مصاحبهای رسماً به اشتباهات خود درباره طراحی مک پرو اقرار و اعلام کردند که طراحی جدید در حال انجام است و در سالهای آتی معرفی خواهد شد. بهدنبال این خبر و در WWDC 2019، اهالی کوپرتینو مک پرو جدید را با طراحی موسوم به «رنده پنیر» و قابلیت ارتقا گسترده رونمایی کردند.
درحالحاضر، اپل با وجود کوچ به سیلیکونهای اختصاصی خود، همچنان به فروش نسل سوم مک پرو ادامه میدهد و تا زمان نگارش این مقاله، اطلاعاتی از مک پرو بعدی و سطح ارتقاپذیری آن دردسترس نیست.
iPhone 6 Bendgate (سال ۲۰۱۴)
در زمان معرفی آیفون 5S، پرچمداران اندرویدی مانند LG G2 و گلکسی S4 بهترتیب به نمایشگرهای ۵٫۲ و ۵ اینچی مجهز شده بودند. این در حالی است که پرچمداران اپل همچنان از نمایشگر ۴ اینچی استفاده میکردند! دلیل این اتفاق نیز به بنیانگذار اپل، یعنی استیو جابز و باور او درباره نحوه استفاده از دستگاه مرتبط بود. بهعقیده جابز، اندازه ایدئال برای تلفنهای هوشمند همان اندازه ۴ اینچ بود؛ زیرا کاربران میتوانستند با یک دست بهراحتی با تمامی سطح نمایشگر تلفن خود تعامل داشته باشند.
پس از معرفی آیفون ۶ در سال ۲۰۱۴، اپل برای اولینبار دو دستگاه یکی معمولی و یکی پلاس را رونمایی کرد که بهترتیب نمایشگر ۴٫۷ و ۵٫۵ اینچی داشتند. بزرگترشدن نمایشگر درکنار تغییر طراحی سبب شد تا سری آیفون ۶ با فروش ۲۲۴ میلیون نسخه، به پرفروشترین گوشی هوشمند تاریخ تبدیل شود.
پس از گذشت تقریباً یک هفته از عرضه سری آیفون ۶، کاربران مختلف در فرومها و توییتر اعلام کردند که آیفون ۶ پلاس آنها در زمان قرارداشتن در جیبشان خم شده است! بهدنبال مطرحشدن این موضوع کانال یوتیوبی UnboxTherapy نیز در ویدئویی که بیش از ۷۳ میلیون بازدید دارد، مشکل را شرح داد و درمقابل دوربین آیفون ۶ پلاس خود را بهسادگی خم کرد.
بیلبورد تبلیغاتی آیفون ۶ اپل و اشاره غیرعمدی به خمشدن آیفون سوژه خبرگزاریها شده بود
با انتشار ویدئو، رسانههای بزرگ خبری نیز به موضوع خمشدن آیفون ۶ و آیفون ۶ پلاس پرداختند و بهسرعت در سراسر جهان این دو گوشی تبدیل به تیتر اول اخبار شدند. اپل بهسرعت با انتشار ویدئویی اعلام کرد که آیفونهای این شرکت مشکلی ازنظر مقاومت دربرابر خمشدن ندارند و کاربرانی که تلفن آنها به هر نحوی خم شده، احتمالاً بدنه دستگاه را زیر فشار غیرمعمولی قرار دادهاند.
اپل قطعاً از مقاومت کمتر سری آیفون ۶ باخبر بود
مشکل سری آیفون ۶ به همین موضوع ختم نمیشد. برخی از کاربران گزارشهایی از غیرفعالشدن حدود ۱۰ درصد از لمس نمایشگر سری آیفون ۶ منتشر کردند. بدینصورت که پس از مدتی، نواری خاکستریرنگ در قسمت بالای نمایشگر آیفون ۶ پلاس و در برخی مواقع آیفون ۶ نمایان میشد و امکان لمس آن قسمت از نمایشگر را نیز غیرممکن میکرد. این مشکل در رسانهها با نام «Touch disease» شناخته میشد.
اپل هیچگاه مشکلات سری آیفون ۶ را تأیید نکرد؛ ازاینرو، راهکاری رایگان و رسمی برای رفع مشکل نیز ارائه نشد؛ اما پشتیبانی این شرکت به کاربران اعلام کرد که آیفونهای خمشده پس از بازرسی فنی ظاهری شامل گارانتی تعویض میشوند؛ اما عدهای تصور کردند که کانال UnboxTherapy از موضوع Bendgate برای مشهورشدن استفاده کرده است. بااینحال چند سال بعد و در سال ۲۰۱۸، وبسایت Motherboard اسنادی داخلی از اپل را منتشر کرد؛ اسنادی که ثابت میکرد که اپل از مشکل خمشدن آیفون 6 آگاه بوده است.
براساس این گزارش، اپل در سال ۲۰۱۴ از مقاومت کمتر آیفون ۶ و آیفون ۶ پلاس درمقایسهبا نسل پیشین خود مطلع بود. بهطور دقیقتر، اپل میزان ضعیفتربودن آيفون ۶ را ۳٫۳ و آیفون ۶ پلاس را ۷/۲ برابر اعلام کرد. در اسناد منتشرشده به مشکل لمس این سری نیز اشاره و مشکل اختلالی در بورد اصلی اعلام شده بود.
طبق بررسیهای UnboxTherapy، اپل در سری آیفون ۶اس برای افزایش مقاومت بدنه از زینک بسیاری استفاده کرد که خود مُهر تأیید دیگری بر آگاهی اپل از ناکافیبودن مقاومت بدنه آیفون ۶ و آیفون ۶ پلاس بود.
افشای عکسهای خصوصی سلبریتیها (سال ۲۰۱۴)
یکی از خجالتآورترین اتفاقات مربوط به اپل به سال ۱۳۹۳ (۲۰۱۴) بازمیگردد؛ دقیقتر ۹ شهریور ۱۳۹۳. وبسایت 4chan در این روز میزبان بیش از ۵۰۰ عکس شخصی از سلبریتیها (عموماً زن) بود. در زمانی کوتاه، تمامی عکسها افزونبر ویدئوها در Imgur و Reddit نیز منتشر شد.
پس از این افشاگری بزرگ، مشخص شد که تمامی عکسها و ویدئوها از حافظه ذخیرهسازی ابری اپل موسوم به iCloud استخراج شدهاند. درحقیقت، هکر یا هکرهایی توانسته بودند به حساب iCloud افراد مشهور دسترسی یابند و پس از استخراج فایلهای خصوصی، تمامی آنها را در سطح وب منتشر کنند.
بسیاری از این سلبریتیها از پشتیبانگیری خودکار عکسها و ویدئوها در iCloud مطلع نبودند و عده آگاه دیگر نیز تصور نمیکردند که سرویس ذخیرهسازی ابری اپل تا این حد ضعیف و ناامن باشد. اپل سریعاً تحقیق درباره منشأ هک و همچنین فرد یا افراد خرابکار را آغاز کرد. بسیاری از سلبریتیها از موتورهای جستوجو و میزبانان وب درخواست کردند تا عکسهای خصوصی آنها از سطح وب پاک شود؛ اما متأسفانه آن چیزی که در سطح وب منتشر شود، حتی اگر غولهای تکنولوژی بخواهند، دیگر حذفشدنی نخواهد بود.
نکته عجیب اینکه احتمالاً پشتیبانی اپل از رخنه موجود در آیکلاد آگاه بوده است؛ چراکه شخصی با نام Ibrahim Balic در حساب توییتری خود اعلام کرد که تقریباً ۶ ماه پیش از انتشار تصاویر، ازطریق ایمیل با پشتیبانی اپل در تماس بوده است تا مشکل را به آنها گزارش کند. او درادامه صحبتهایش تصاویری از متن ایمیل و پاسخ یکی از کارمندان اپل با نام اسکات نیز منتشر کرده است.
همانطورکه در تصویر بالا مشاهده میکنید، بالیک بهوضوح امکان بررسی بیش از ۲۰ هزار رمز را آنهم بهصورت مداوم به پشتیبانی اپل گزارش کرده؛ اما احتمالاً این موضوع برای اپل چندان اهمیت نداشته است. درنهایت، گفته میشود که هکرها ۶ ماه بعد از همین رخنه برای دسترسی به حساب iCloud هنرمندان استفاده کردهاند.
تیم کوک در مصاحبهای با The Wall Street Journal اتفاق پیشآمده را نه هک، بلکه نفوذ خواند و اعلام کرد که تیم او درصدد افزایش امنیت سرویس iCloud است. تیم کوک در حالی از افزایش امنیت iCloud صحبت میکرد که تنها یک هفته با رونمایی آیفون جدید فاصله داشتیم. بههمیندلیل، عدهای صحبتهای کوک را برای جلب رضایت کاربران و جلوگیری از کاهش فروش آیفون بعدی تعبیر کردند.
واکنش سلبریتیها به این افشای بزرگ نیز متفاوت بود. جنیفر لارنس، بازیگر مشهور هالیوود، پس از ابزار ناراحتی شدید خود، تمامی کسانی که به این عکسها نگاه میکنند، «جنایتکار جنسی» خواند و آنها را «مجرم» خطاب کرد؛ اما امیلی راتایکوفسکی، مدل و بازیگر آمریکایی، در نظری متفاوت گفت:
قربانیان زیادی از احساس شرمساری کسانی که این تصاویر را میبینند صحبت کردهاند؛ اما بهعقیده من، چنین تفکری عادلانه نیست. کسانی که موضوعی را در گوگل جستوجو میکنند، مجرم نیستند؛ اما قطعاً کسانی که مسبب این هک بودند، دزد و مجرم هستند.
پرونده رسیدگی به عاملان این هک بزرگ تا اواخر سال ۲۰۱۸ در جریان بود و بهدنبال بررسیهای مختلف، درنهایت ۵ نفر با نامهای رایان کالینگ، Edward Majerczyk، امیلیو هررا، جورج گاروفانو و کریستوفر برانان، معلم سابق یکی از مدارس ویرجینیا، بهعنوان متهمان اصلی معرفی شدند. کریستوفر برانان علاوهبر دسترسی به حساب iCloud سلبریتیها، خواهر ناتنی خود و دانشآموزان مدرسهای که مدرس آن بود، نیز هدف قرار داده بود. افراد نامبرده بهترتیب به ۱۸ ماه حبس، ۹ ماه حبس بههمراه ۵۷۰۰ دلار جریمه نقدی، ۱۶ ماه حبس، ۸ ماه حبس و ۳۴ ماه حبس محکوم شدند.
افزودن آلبوم جدید U2 به حساب ۵۰۰ میلیون نفر (۲۰۱۴)
اپل در حاشیه رویداد معرفی سری آیفون ۶ و اپل واچ و Apple Pay، شگفتانه دیگری را نیز رونمایی کرد. این شرکت در پایان رویداد اعلام کرد که آلبوم جدید گروه راک U2 بهرایگان به حساب تمامی کاربران اپل افزوده خواهد شد؛ اما ثواب اپل کباب شد و بهتعبیر نیویورکتایمز، به گافی ۱۰۰ میلیون دلاری برای اپل تبدیل شد.
کوپرتینوییها با هدف شادکردن کاربران و دادن جایزهای به آنها، نسخهای رایگان به حساب iTunes همه کاربران اضافه کردند؛ اما این اتفاق سریعاً به دردسری بزرگ برای آنها تبدیل شد. بسیاری از کاربران دانلود خودکار را برای موزیکهای iTunes فعال کرده بودند و همین اتفاق بهصورت ناخواسته حجم زیادی از دیتای اینترنت آنها را مصرف کرد.
علاوهبراین، برخی از کاربران اصلاً طرفدار گروه U2 نبودند و عده دیگری نیز از آنها متنفر بودند! تلاش کاربران برای حذف آلبوم از حساب آنان نیز ناکام ماند؛ زیرا اپل اجازه این کار را از کاربران سلب کرده بود! درواقع، برندگان این جایزه بزرگ اپل نه خود شرکت بود و نه کاربران؛ بلکه تنها گروه U2 بود که با حجم پول عظیمی از این اتفاق سود برد.
قطعاً در شرکتهای بزرگ شکست بهمعنی پایان راه نیست و با مدیریت هوشمند میتوان از خرابههای شکست پیشین، کاخی از موفقیتهای آینده ساخت. با اینکه دوربینهای دیجیتال اپل کار به جایی نبرد و درنهایت شکست خورد، درحالحاضر دوربینهای آیفون روزانه بیشتر از هر دستگاه دیگری لحظات مهم دنیای افراد را ثبت میکنند یا دستیار دیجیتالی نیوتن که به شکلی دیگر و بهمراتب هوشمندتر بهعنوان دستیار صوتی سیری در محصولات اپل حضور دارد. همچنین، Macintosh TV که به Apple TV و موفقیتهای بزرگ کوپرتینوییها در عرصه فیلم و سریال و سرگرمی خانگی تبدیل شد.
در این مقاله تاحدممکن سعی شد به تمامی شکستها و آبروریزیها و تغییر مسیرهای بزرگ اپل اشاره شود. اگر شما نیز نمونه دیگری در ذهن دارید، در بخش نظرات با ما و دیگر مخاطبان زومیت درمیان بگذارید.
نظرات