OLED به زبان ساده؛ قسمت اول: مقایسه با دیگر تکنولوژیها
تلویزیون OLED در سالهای اخیر بسیار مقرون بهصرفه شدهاند. در سال ۲۰۱۳، تلویزیونهای ۵۵ اینچ OLED حدود ۹ هزار دلار قیمت داشتند و این در حالی است که اکنون در اوایل سال ۲۰۱۷، با گذشت حدود تنها ۳ سال، قیمت تلویزیونهای OLED به ۱۸۰۰ دلار رسیده است. علاوه بر کاهش چشمگیر قیمت، تلویزیونهای OLED که ظرف یک سال گذشته معرفی شدهاند، از دو مزیت بزرگ دیگر نیز برخوردار هستند: تمامی آنها HDR و 4K هستند. (در ادامه بهتفصیل دربارهی HDR و 4KK توضیح خواهیم داد.)
تا چندی پیش LG تنها تولیدکنندهی تلویزیونهای OLED در دنیا بود؛ اما در نمایشگاه CES 2017 این روند تغییر کرد. حالا دیگر سونی و پاناسونیک نیز به جمع تولیدکنندگان تلویزیونهای OLED پیوستهاند.
قبل از اینکه به معرفی تکنولوژی OLED و آشنایی با مزایا و معایب تلویزیونهای بهرهمند از این تکنولوژی بپردازیم، بهتر است ابتدا با رقبای این تکنولوژی آشنا شویم.
چرا نمیتوان مزایای تکنولوژی OLED را بهراحتی به تصویر کشید؟
در دنیای فناوری، هرگاه تکنولوژی جدیدی از راه میرسد، رسانهها، سایتها و خبرگزاریها سعی میکنند در قالب تصویر و ویدئو، برتریهای فناوری جدید را به مخاطب نشان بدهند. طنز روزگار اینجا است که مزایا و برتریهای تکنولوژیهای مرتبط با «نمایشگر» را نمیتوان بهراحتی به «نمایش» گذاشت.
تصاویری مانند تصویر بالا، درواقع حقههای تبلیغاتی هستند. تفاوت HDR را نمیتوان ازطریق بستر غیر HDR به نمایش گذاشت.
برای مثال، قابلیت HDR را در نظر بگیرید. به زبان ساده، استاندارد HDR با نمایش بیش از یک میلیارد رنگ (مقایسه کنید با ۱۶ میلیون رنگ نمایشگرها و تلویزیونهای معمولی)، طیف وسیعتری از جزئیات را روی نمایشگر نشان میدهد و به افزایش کنتراست نیز کمک میکند. اگر بعد از خواندن جملهی قبل به هیجان آمدهاید و سعی دارید با جستجوی تصاویر و ویدئوهای HDR در اینترنت، تفاوت ۹۰۰ میلیون رنگی را با چشمان خودتان ببینید، از همین حالا بدانید که تلاشتان بینتیجه است.
ایراد کار اینجا است که مزایای تکنولوژی HDR را نمیتوان ازطریق بستر غیر HDR به نمایش گذاشت. نمایشگری که شما همین حالا در حال خواندن این متن در آن هستید، به احتمال بسیار زیاد HDR نیست و تنها توانایی نمایش ۱۶ میلیون رنگ دارد. برای همین نمیتوانید مزایای نمایشگرهای HDR را با استفاده از آن ببینید. درست مثل اینکه بخواهیم مزایای تلویزیون رنگی را ازطریق تلویزیون سیاه و سفید به نمایش بگذاریم!
تبلیغ تلویزیون رنگی ازطریق بستر سیاه و سفید
برای درک تأثیر تفاوتی که HDR ایجاد میکند، تنها یک راه وجود دارد: دیدن یک نمایشگر HDR از نزدیک.
اوضاع برای تکنولوژی OLED نیز به همین ترتیب است. هر چقدر که دربارهی آن نوشته یا نمودار و تصویر و ویدئو ساخته شود، باز هم نمیتوان ویژگیهای آن را ازطریق «بستر غیر اولد» بهخوبی به مخاطب نشان داد. بااینحال، در این مطلب با توضیح کامل ابعاد فنی و تشریح جزئیات این تکنولوژی، سعی میکنیم تصویر درستی از ویژگیهای تکنولوژی OLED در ذهن مخاطب ایجاد کنیم.
یک اشتباه رایج
شاید با مقایسهی کلمهی OLED و LED با خود بگویید این همه سروصدا برای چیست؟ تنها برای یک حرف اضافهی O که آن هم مخفف Organic است؟ اصلاً LED ارگانیک به چه معنا است؟ آیا مانند میوه و سبزیجات ارگانیک آنها را بدون استفاده از کود و سم کِشت میکنند؟!
جواب کوتاه این است که اتفاقا همین کلمهی «ارگانیک» است که اصلیترین تفاوت را ایجاد میکند.
تمامی تلویزیونهای LED موجود در بازار درواقع LCD هستند
قبل از ادامه اشاره به یک نکتهی مهم ضروری است: چیزی به اسم تلویزیون LED وجود خارجی ندارد. عبارت تلویزیون LED تنها یک عبارت تبلیغاتی گمراهکننده است که توسط سازندگان بزرگ تلویزیون برای بازاریابی بهتر محصولاتشان استفاده میشود. تمامی تلویزیونهای LED موجود در بازار (از جمله LED منزل خود شما) درواقع تلویزیونهای LCD هستند. عبارت LED جلوی نام تلویزیونها، به طرز فریبکارانهای مخفف عبارت طولانیتر «LED-backlit LCD» بهمعنای «LCD روشنشده توسط نور پسزمینهی LED» است.
حالا که متوجه شدیم تمامی تلویزیونهای LED موجود در بازار درواقع LCD هستند، شاید بهتر باشد با آنها (که مهمترین رقیب فعلی تلویزیونهای OLED هستند) بیشتر آشنا شویم.
LCD چیست و چگونه کار میکند؟
LCD مخفف Liquid Cristal Display یا «نمایشگر کریستال مایع» است. در تلویزیونهای LCD، کریستالهای مایع توسط الکتریسیته فعال میشوند و طوری میچرخند تا با عبور نور از زاویهای خاص، رنگهای متفاوتی برای هر پیکسل تولید کنند. برای نمایش رنگ سیاه نیز این کریستالها با چرخش در زاویهای خاص، آرایشی به خود میگیرند تا عبور نور از خود را به حداقل برسانند.
تکنیک چرخش کریستالهای مایع مزایای بسیار زیادی با خود بههمراه میآورد (از جمله قیمت پایین، ضخامت کم و استفاده از مواد سبک)، اما صفحات LCD نقاط ضعفی هم دارند که بزرگترین آنها عدم توانایی نمایش رنگ سیاه است. حتی وقتی که تمامی کریستالها برای جلوگیری از عبور نور میچرخند، باز هم مقداری از نور پسزمینه از آنها عبور میکند. جالب اینجا است که حتی پروژکتورها و تلویزیونهای قدیمی CRT همچنین مشکلی - که به نشت نور (light bleed) معروف است - ندارند و این عیب تنها مختص تلویزیونهای LCD است.
تلویزیونهای OLED نور پسزمینه ندارند و درنتیجه با نمایش رنگ سیاه واقعی، کنتراست آنها بینهایت است
اما در تلویزیونهای OLED چیزی به اسم نور پسزمینه وجود ندارد و هر پیکسل، خودش نور خود را تأمین میکند. این ویژگی باعث میشود که برای نمایش رنگ مشکی، پیکسل مدنظر بتواند بهراحتی خاموش شود و سیاهترین رنگ ممکن را تولید کند. همین موضوع باعث میشود که کنتراست تلویزیونهای OLED اصلا قابل مقایسه با تلویزیونهای LCD نباشد.
اصطلاح نسبت کنتراست (هنگامی که برای اشاره به نمایشگرها از آن استفاده میشود) بهمعنی تفاوت روشنترین و تاریکترین حالت یک نمایشگر است. تلویزیونهای LCD در تاریکترین حالت ممکن نیز مقداری نور از خود نشت میدهند و درنتیجه بهتر است هنگام خرید آنها تلویزیونی را انتخاب کنید که نسبت کنتراست بیشتری داشته باشد. برای مثال نسبت کنتراست 1:20,000 (بخوانید یک به بیست هزار) بسیار بهتر از کنتراست 1:1,000 است. در تلویزیونهای OLED اما دیگر این دغدغه وجود ندارد. همهی تلویزیونهای OLED قادر هستند سیاه مطلق تولید کنند و درنتیجه کنتراست همهی آنها بهاصطلاح «بینهایت» است.
اگر علاقه دارید دربارهی تفاوت تلویزیونهای LCD و OLED بیشتر بدانید، مطالعهی این مطلب زومیت را به شما توصیه میکنیم. در این بررسی حرفهای، متخصصان دیسپلیمیت به مقایسهی برترین تلویزیون LCD بازار با بهترین OLED موجود پرداختهاند. ناگفته پیدا است که تلویزیون OLED تقریبا در تمامی زمینهها پیروز میدان بود. مطلب مذکور علاوه بر مقایسهی دو تکنولوژی، اصطلاحات تخصصی بسیاری دربارهی تلویزیونها و نمایشگرها را توضیح میدهد و خواندن آن خالی از لطف نیست.
پلاسما چیست و چرا دیگر خبری از آن نیست؟
تلویزیونهای پلاسما برای نمایش پیکسلها از سلولهایی حاوی «گازهای یونیزه شده» یا همان پلاسما استفاده میکنند. این تلویزیونها روشنایی بسیار بالایی دارند و درعینحال رنگ سیاه را بسیار بهتر از LCD-ها به نمایش میگذارند. در حقیقت، تنها رقیب پلاسما در کنتراست، تلویزیونهای OLED هستند.
همچنین به دلیل ویژگیهای فنی، بهراحتی میتوان تلویزیونهای پلاسما را در ابعاد غولآسا تولید کرد. (تصویر بالا مربوط به تلویزیون پلاسمای ۱۵۲ اینچی TH-152UX1 پاناسونیک است.) مزایای تلویزیونهای پلاسما به همینجا ختم نمیشود. شاید برایتان عجیب باشد که بدانید بعضی خورههای فیلم و مسابقات ورزشی هنوز هم تلویزیون پلاسمای قدیمی خود را به تلویزیونهای LCD جدید ترجیح میدهند؛ اما دلیل این کار چیست؟
پاسخ در نرخ نوسازی (Refresh Rate) بسیار بالای تلویزیونهای پلاسما است که موجب به حداقل رسیدن «اثر تاری ناشی از حرکت» (Motion Blur) میشود. اما این اصطلاحات به چه معنا هستند؟
نرخ نوسازی یا ریفرش ریت که با واحد «بر ثانیه» یا همان هرتز (Hz) بیان میشود، نشان میدهد که تصویر موجود روی صفحه، ظرف یک ثانیه چند بار عوض میشود. برای مثال، تلویزیونی که همین حالا در منزل از آن استفاده میکنید، بهاحتمال بسیار زیاد ریفرش ریتی حدود ۶۰ هرتز دارد. این یعنی در هر ثانیه، تصویر موجود روی صفحهی تلویزیون شما ۶۰ بار عوض میشود.
هرچه نرخ نوسازی بیشتر باشد، اثر «Blur» یا تاری کمتری مشاهده خواهید کرد. این تاری ناشی از حرکت، خود را در فیلمهای اکشن یا مسابقات ورزشی بیشتر نشان میدهد. نرخ نوسازی تلویزیونهای میانردهی LCD موجود در بازار حدود ۱۲۰ هرتز و تلویزیونهای بالارده ۲۰۰ هرتز است. بهتازگی ایسوس مانیتور مخصوص بازی ROG Swift PG258Q را معرفی کرده است که نرخ نوسازی آن به ۲۴۰ هرتز میرسد. اما نرخ نوسازی تلویزیونهای پلاسما چقدر است؟
تلویزیونهای پلاسمای پاناسونیک نرخ بهروزرسانی برابر با ۶۰۰ هرتز دارند. بسیار بعید است که بالاردهترین تلویزیون های LCD و OLED حتی ظرف چند سال آینده بتوانند به نزدیکی این عدد برسند.
اما باتوجهبه این همه مزیت (روشنایی خیرهکننده، کنتراست بالا، نرخ بهروزرسانی باورنکردنی و توانایی تولید در ابعاد غولآسا)، چرا دیگر خبری از تلویزیونهای پلاسما در بازار نیست؟ حقیقت این است که تکنولوژی پلاسما معایب خود را نیز دارد. بزرگترین این معایب عبارتاند از ضخامت زیاد، وزن بالا، مصرف زیاد انرژی، عدم پشتیبانی از رزولوشنهای بالاتر از 1080p و «اثر سوختگی».
تلویزیونهای پلاسما ضخیم، سنگین، پرمصرف و محدود به رزولوشن Full HD هستند
بهنظر نمیرسد چهار مورد اول از معایب تکنولوژی پلاسما، نیازی به توضیح داشته باشند، اما اثر سوختگی چیست؟
اثر سوختگی یا Burn-in به باقی ماندن شبحی از تصویر روی نمایشگر، پس از نمایش آن برای مدتزمان طولانی میگویند. اگر برای مدت زیادی یک تصویر ثابت روی صفحهی تلویزیونهای پلاسما باقی بماند، هالهای از آن روی تلویزیون باقی خواهد ماند. مدلهای ابتدایی تلویزیونهای پلاسما بیشتر این مشکل را داشتند و در مدلهای جدیدتر، شدت اثر Burn-In تا حدود زیادی کاهش یافت، اما همچنان در مقایسه با تلویزیونهای LCD و OLED، اثر سوختگی در تلویزیونهای پلاسما بیشتر دیده میشود.
مجموعهی معایب تلویزیونهای پلاسما که در بالا به آنها اشاره شد، باعث شدند عرضهی این تلویزیونها از سال ۲۰۱۴ در آمریکا متوقف شود. انتظار میرود تولید و عرضهی تلویزیونهای پلاسما در سایر نقاط دنیا نیز بهتدریج متوقف شود.
در قسمت بعدی به تشریح ویژگیهای تلویزیونهای OLED و مقایسهی جدیدترین تلویزیونهای معرفیشده در نمایشگاه CES 2017 خواهیم پرداخت.
این مطلب ادامه دارد ...
نظرات