واقعیت مجازی و کاربرد آن در رواندرمانی
واقعیت مجازی مفهومی است که در قالب استفاده از پلتفرم آن، کاربر وارد دنیایی موازی با جهان واقعی میشود و البته برای این کار هیچ نیازی به رفتن به خواب عمیق ندارد. واقعیت مجازی این توانایی را دارد تا عجیبترین و جذابترین ایدهها و تمایلات ما را عملی کند. پلتفرم واقعیت مجازی (VR) این قابلیت را دارد تا حضور در محیطهایی که تنها در رؤیا به آن فکر میکنیم، خرید محصولاتی که رسیدن به آنها آرزویی محال است یا حتی استفاده از بازیهای ویدئویی که جذابیتی مثالزدنی برای ما به همراه دارند، عملی کند.
اینها تنها گوشهای کوچک از کاربردهای بیشمار این تکنولوژی بهحساب میآیند. ارائهی روشهای درمانی روانشناختی در واقعیت مجازی راه حل مناسبی است که میتواند مسئلهی درمان در بهداشت روانی را تغییر بدهد. در این مقاله به بررسی سه روشی خواهیم پرداخت که به کمک آنها، واقعیت مجازی توانایی تغییر مسئلهی درمان در سلامت روان را به دست میآورد.
واقعیت مجازی چیست
واقعیت مجازی از فناوریهای نوین علوم رایانه است. در این فناوری فرد این امکان را دارد که با استفاده از دستگاههای الکترونیکی مخصوص، مانند عینک و دستکش مجهز به حسگر، در محیط سهبعدی (3D) و مصنوعی قرار بگیرد و با آن تعامل داشته باشد. از نکات جالب این محیط شبیهسازیشده است، میتوان به تجربهی واقعی کاربران اشاره کرد.
واقعیت مجازی موقعیتی فراهم میکند که فرد از طریق عینک مخصوص میتواند به بالا، پایین یا به هر جهتی نگاه کند و این حس را داشته باشد که گویی واقعاً در آن مکان قرار گرفته است. در واقع امروزه واقعیت مجازی را بهعنوان واقعیتی که توسط رایانه تولید میشود، تعریف میکنند. در این فناوری شما میتوانید با قرار دادن هدست VR روی چشمان، دنیای کنونی را فراموش کنید و تمام حواس خود را به مکان دیگری منعطف سازید. در این تجربه حتی ممکن است خود را بالای کوهی بلند بیابید؛ بهطوریکه برخی از کاربران احساس صعود از یک پله یا سقوط در محیط مجازی میکنند.
واقعیت شبیهسازیشده، یک دنیای مصنوعی است که کاربر میتواند خود را با تجهیزات فنی مناسب در آن قرار بدهد. به معنای دیگر، این فناوری به این شکل عمل میکند که کاربر را درون یک تجربه قرار میدهد. در این تجربه، کاربران به جای مشاهدهی یک صفحهنمایش در مقابل خود، در تعامل با یک دنیای سهبعدی هستند و در آن غوطهور میشوند. واقعیت مجازی توانایی قابل توجهی در تغییر ادراک ما از جهان دارند. این فناوری قادر به انتقال مفهوم به کاربر است و به عبارت دیگر، مکان دیگری را برای ما خلق میکند.
با توجه به اینکه انتظار میرود یکی از هر چهار نفر، در طول زندگی خود با مشکلات روانی مواجه شود، افزایش دسترسی به درمان این گونه مشکلات ضروری است. بااینحال، انجام این کار چالشبرانگیز خواهد بود. درمانگران نیاز به آموزش گسترده دارند. پربازدهترین شکل درمانی، هدایت بیماران در موقعیتهای روزمره است که با کاری زمانبر و پرهزینه روبهرو خواهیم بود.
اگر همچنان نتوانستهاید با مفهوم واقعیت مجازی ارتباط برقرار کنید، برای درک بهتر مشاهدات دنیای واقعی را برای خود مجسم کنیم. ما محیط پیرامون خود را از طریق حس و مکانیزمهای درک بدن احساس میکنیم. حواس ما انسانها شامل چشایی، لامسه، بویایی، بینایی و شنوایی است. انسان از محیط پیرامون خود دارای آگاهی است و در آن تعادل فضایی دارد. ورودیهایی که توسط حواس پنجگانهی انسان گردآوری شدهاند، به وسیلهی مغز او پردازش میشوند تا از طریق آن، محیط عینی اطراف برای فرد تفسیر شود. تکنولوژی واقعیت مجازی تلاش میکند یک فضای توهمی برای انسان ایجاد کند تا از طریق آن و با استفاده از اطلاعات مصنوعی، به فرد حواس ارائه شود.
این مسئله باعث ایجاد این توهم در ذهن میشود تا این واقعیت را که در یک فضای واقعی قرار دارد و به او قبولانده شده است، باور کند. تجربیاتی که هنگام واقعیت مجازی اتفاق میافتند و مخصوصاً اگر در شرایطی باشند که بدن فرد کاملا درگیر تعامل است، به نظر نزدیک، فوری و گاهی اوقات واقعبینانه هستند و این مسئله برخلاف تجربیاتی است که هنگام مشاهدهی نمایشگر اتفاق میافتد.
غرق شدن در محیط مجازی یک چیز و تعامل با آن محیط چیز دیگری است. برای اینکه کاربر کاملا درگیر دنیای مجازی شود، باید بتواند با محیط مجازی تعامل داشته باشد. برنامههای کاربردی که از فناوری رایج در سیستمهای محیط مجازی استفاده میکنند، تجربهای گذرا برای کاربران فراهم میکنند. کاربران میتوانند با پوشیدن یک نمایشگر سربند (HMD)، یک فیلم از قبل ضبطشده را تماشا کنند. آنها میتوانند روی صندلی متحرک بنشینند و در معرض محرکهایی مثل باد قرار بگیرند. در این حالت با اینکه کاربران تا حدودی در محیط غرق میشوند؛ ولی تعاملشان با محیط کم است و تنها میتوانند به اطراف نگاه کنند.
امروزه ترنهای هوایی وجود دارند که از همین فناوری استفاده میکنند. دیزنیکوست در اورلندوی فلوریدا مکانی به نام CyberSpace Mountain ایجاد کرده است که افراد میتوانند با توجه به سلیقهی خود، یک ترن هوایی طراحی کنند و آن را در دنیای مجازی سوار شوند. این سیستم افراد را بسیار خوب در خود غرق میکند؛ ولی به جز در مرحله اول که کاربر ترن را طراحی میکند، تعامل دیگری بین کاربر و محیط مجازی وجود ندارد؛ بنابراین این نوع سیستم، یک محیط مجازی کامل نیست.
واقعیت مجازی کاربردهای بسیار زیادی در زمینههای درمانی روانشناسی و سلامت روان دارد. البته رواندرمانی از طریق VR ایدهای جدید نیست. این مفهوم در سال ۱۹۹۲ در تز دکترای دکتر مکس نورت (دانشمند کامپیوتر) مطرح شد. ایدههای دکتر نورت توسط ارتش آمریکا پذیرفته شد که در نتیجهی آن، از طریق کمک مالی برای تحقق این پروژه از وی تقدیر کردند. در سالهای اخیر صنعت غیر نظامی در این جنبش قرار گرفته است و تعدادی از درمانها را برای وحشت، اضطراب، اختلالات عصبی و حتی ناتوانیهایی مانند اوتیسم، ارائه میدهد.
در یکی از کنفرانسهای روانشناسی بالینی مجازی که به دلیل شیوع کرونا در سال ۲۰۲۰ برگزار شد، آلبرت ریزو، مدیر آزمایشگاه واقعیت مجازی پزشکی در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی در لسآنجلس، از یک نمونهی VR استفاده کرد تا با استفاده از آن به افرادی که فوبیای ترس از پرواز دارند، کمک کند. این محیطهای مجازی با استفاده از هدستهای کمهزینهی VR که حتی به کامپیوتر احتیاج ندارند، قابل استفاده هستند. تمام پردازشها روی هدست انجام خواهد شد.
به گفتهی دکتر ریزو، قابلیت دستیابی به این فناوری طی چند سال گذشته به طرز چشمگیری تغییر کرده است. در حال حاضر پزشکان میتوانند با استفاده از یک هدست VR که آن را از کشوی خود برداشتهاند، این نوع درمان را بهطور مؤثری برای بیماران خود انجام بدهند. دکتر ریزو خاطرنشان کرد که متاآنالیز مداخلات واقعیت مجازی در افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی، اثربخشی آن را اثبات کرده است. وی به متاآنالیزهایی اشاره کرد که در مجلهی اختلالات اضطرابی و مجلهی رفتاردرمانی و روانپزشکی تجربی در سال ۲۰۰۸، ژورنال افسردگی و اضطراب در سال ۲۰۱۲ و ژورنال رفتار و تحقیقات در سال ۲۰۱۵ انجام شده است.
سال گذشته مجلهی اختلالات اضطرابی یک شمارهی کامل خود را به مطالعات مربوط به واقعیت مجازی اختصاص داد که یافتههای مثبت زیادی برای استفاده از این فناوری نشان میداد. ارائهی روشهای درمانی روانشناختی در واقعیت مجازی ممکن است یک راه حل درمانی مفید باشد. در اینجا سه روش وجود دارد که VR میتواند مسئله درمان در بهداشت روانی را تغییر بدهد. در این مقاله به بررسی این سه روش خواهیم پرداخت.
هدایت درجا
موفقترین مداخلات درمانی به افراد کمک میکند تا نحوهی تفکر، عکسالعمل و رفتار خود را در موقعیتهایی که به نظر چالشبرانگیز است، اصلاح کنند. این اصلاحیات میتواند شامل سوار شدن به یک اتوبوس شلوغ، رفتن به یک رویداد اجتماعی یا خروجی آسان از خانه باشد. ما تمایل داریم اطلاعات را وقتی که ابتدا در حافظه شکل گرفته است، در همان حالت جسمی یا روحی به یاد بیاوریم. این مسئله بهعنوان یادگیری وابسته به حالت شناخته میشود؛ بنابراین بهعنوان مثال، اگر میخواهیم کسی روشی را به یاد بیاورد که به شما کمک کند تا هنگام خرید مواد غذایی اضطراب او کاهش پیدا کند، بهطور کلی بهتر است در طول جلسه درمانی، برای آموزش و تمرین این روش، از یک سوپرمارکت دیدن کنید.
چنین هدایت فعال و بهصورت «درجایی»، بهندرت میتواند در خدمات بهداشت روان به دلیل عواملی مانند زمان و هزینه اتفاق بیفتد. اینجا جایی است که VR میتواند کمک کند و به کار بیاید. محیط واقعیت مجازی، شبیهسازی فراگیر از محیطهای دنیای واقعی ایجاد میکند و به شما امکان میدهد که جستوجویی داشته باشید و مانند محیط واقعی، با محیط اطراف ارتباط برقرار کنید. شما میتوانید در موقعیتهایی که بهطور معمول چالشبرانگیز هستند، وارد شوید و تکنیکهای روانشناسی را برای غلبه بر مشکلات خود در کنار یک درمانگر مجازی یا واقعی بیاموزید.
میدانیم محیط VR فقط یک شبیهسازی است؛ اما در آن هم از نظر روانشناسی و هم فیزیولوژی میتوانیم به محیط اطراف پاسخ بدهیم. در نتیجه، هر یادگیری که در VR انجام میشود به دنیای واقعی منتقل خواهد شد. در یک مطالعه روی ۳۰ بیمار با عقاید شدید پارانویید، ترس از موقعیتهای اجتماعی در دنیای واقعی پس از یک جلسه مربیگری VR، به نصف کاهش یافت. یافتههای مشابه برای طیف وسیعی از تجربیات دیگر مانند ترس از ارتفاع و اضطراب اجتماعی دیده شده است.
انعطافپذیری
نهتنها VR بسیار کاربردی است، بلکه افراد بهطور کلی تمایل بیشتری به وارد کردن نسخههای مجازی از موقعیتهایی دارند که باعث اضطراب میشوند؛ زیرا میدانند که این فقط یک شبیهسازی است. همچنین امتحان کردن مواردی که در دنیای واقعی خیلی ترسناک یا شاید بسیار خجالتآور است، در VR آسانتر خواهد بود.
سناریوهای واقعیت مجازی را نیز میتوان با توجه به سختی درجهبندی یا برای هر فرد، شخصیسازی کرد. در مطالعهی VR در دانشگاه آکسفورد در مورد ترس از ارتفاع، شرکتکنندگان در دهلیز مجازی یک ساختمان ده طبقه شروع به کار کردند و سپس توانستند انتخاب کنند که به کدام طبقه بروند. ایده این بود که در طبقات پایینتر و ترسناک تمرین را شروع کرد و با اطمینان بیشتر، اعتماد به نفس را بالا برد.
همچنین VR به محققان اجازه داده است تا برخی از سناریوها را برای شرکتکنندگان سرگرمکنندهتر سازند. برای مثال، انجام وظایفی که در آن یک بچهگربه را نجات میدهید. این انعطافپذیری بیشتر در چگونگی مقابلهی شرکتکنندگان با ترس خود، ممکن است یکی از دلایلی باشد که کاهش ترس از ارتفاع را از آنچه در مواجه با درمان سنتی مشاهده میشود، بیشتر میکند. انعطافپذیری VR همچنین بدان معنی است که میتواند برای کمک به طیف وسیعی از مشکلات بهداشت روان سازگار باشد. درمانهای VR برای بسیاری از هراسهای دیگر مانند عنکبوت و همچنین سایر اختلالات مانند PTSD، اضطراب اجتماعی، افسردگی، اختلالات خوردن، روانپریشی و اعتیاد نیز میتوانند مفید واقع شود.
اتوماسیون
شاید مهمترین مزیت روشهای درمانی VR این باشد که میتوانند بهصورت خودکار انجام شوند. این بدان معنی است که در VR میتوان یک مربی مجازی در کنار شما حضور داشته باشد که درمان را توضیح میدهد و روشهای روانشناختی را برای آزمایش به شما میآموزد. بهعنوان مثال، تیمی یک مربی مجازی به نام نیک ایجاد کرده است که در تحقیقات مداوم دربارهی VR برای درمان سلامت روان مورد استفاده قرار میگیرد. نیک کاربران را تشویق میکند و به آنها ایدههایی از تکنیکهای روانشناختی میدهد تا در طول درمان امتحان کنند.
مربیان مجازی مانند نیک میتوانند مانند یک درمانگر کار کنند؛ بدون اینکه در واقع یک درمانگر نیاز به حضور در جلسهی VR داشته باشد. در عوض، یک روانشناس فارغالتحصیل یا حامی همکار (مانند شخصی که تجربهی مشابهی را گذرانده است) میتواند جلسات را با کاربر هدایت کند و در کنار مربی مجازی، بهعنوان یک راهنما و پشتیبان حضور داشته باشد. از آنجا که روانشناسان فارغالتحصیل و حامیان همسالان بیشتری نسبت به درمانگران آموزشدیده در دسترس هستند، VR درمانی میتواند اطمینان حاصل کند که افراد بیشتری میتوانند بدون تأخیر به درمان مورد نیاز خود دسترسی پیدا کنند. درمان VR نیز به همین دلیل مقرونبهصرفه است.
بهبود مستمر سختافزار VR به معنای افزایش هزینه و امکان استفاده بالقوه از این فناوری در خدمات بهداشت روان در آینده نزدیک برای درمان طیف وسیعی از شرایط است. اگرچه هرگز جای درمانگران را نخواهد گرفت، اما میتواند افرادی را که میتوانند به درمان دسترسی داشته باشند، بهبود بخشد.
نظرات