حوزهی واقعیت مجازی و رقابت شرکتهای بزرگ فناوری برای تسلط بر آن
اگر به دنیای فناوری و اخبار آن علاقهمند باشید، احتمالا فرایند تکامل واقعیت مجازی (VR)، واقعیت افزوده (AR)، واقعیت ترکیبی (MR) و در نهایت واقعیت گسترده (XR) را دنبال کردهاید. اکنون در بازهای از زمان قرار داریم که این فناوری برای عموم تنها به حوزهی گیمینگ محدود نمیشود و افراد به آن دید جامعتری پیدا کردهاند.
بر اساس گزارش ویندوزسنترال، مایکروسافت از زمان ارائه هدست هولولنز در سال ۲۰۱۵، در حال کار روی واقعیت ترکیبی است و پس از شش سال تلاش و با کمی فشار به بازار مصرف، توانسته پیشرفت چشمگیری در فضای کسبوکار داشته باشد. شرکت مذکور در این عرصه خوش درخشیده و تاکنون شهرت خوبی در آن به دست آورده است.
مایکروسافت تنها شرکتی است که میلیونها دلار در عرصه واقعیت ترکیبی کسب کرده و اکنون درآمدش را بسیار بیشتر کرده و به میلیارد رسانده است. در حال حاضر، دستگاه معروف هولولنز مایکروسافت توسط شرکتهایی مانند ایرباس، لاکهید مارتین/ ناسا، مدیویس و دانشگاه کیس وسترن رزرو مورد استفاده قرار میگیرد و حتی بعضی بیمارستانها در اتاق عمل از این فناوری بهره میبرند. همچنین قرارداد عظیم ۲۲ میلیارد دلاری مایکروسافت با ارتش ایالات متحده آمریکا میتواند یک دهه طول بکشد و اکنون هولولنز ۲ در حال سازگاری با اهداف نظامی ارتش آمریکا است.
ماه گذشته، مایکروسافت همکاری خود با OceanX،اNiantic و Lune Rouge را برای فناوری جدید Microsoft Mesh که شامل هولوپورت است، علنی کرد. بهطور خلاصه، هولوپورت کانسپتی از جابهجایی ماده در فضای غیر مادی است. در این فناوری سعی میشود ماده به داده-نور تبدیل، به مقصد منتقل و دوباره به ماده اولیه بازگردانی شود. حتی اگر مایکروسافت وارد بازار AR نشود، این فناوری و بستر آن را برای سایر شرکتها ایجاد میکند.
اما چرا این مسئله مهم است؟ زیرا درحالیکه صحبت از رقبای احتمالی مانند اپل، فیسبوک، گوگل و حتی گزینههای کمتر شناختهشدهای مانند Nreal Light یا Magic Leap One میشود، مایکروسافت اولین شرکتی است که محصولات خود را در این حوزه به بازار عرضه میکند. در ضمن شرکت مذکور تاکنون خوب عمل کرده و سرمایهگذاریهای بخش تحقیق و توسعه خود را حتی پیش از آنکه دیگران شروع به کار کنند، جبران کرده است.
البته ما تنها دربارهی فروش هدست صحبت نمیکنیم و موفقیت مایکروسافت فراتر از این محصول است. این شرکت اکنون در حال کار روی چارچوب واقعیت ترکیبی برای آینده است. شاید این کار جذابیت کمتری داشته باشد؛ اما برای پیشرفت لازم است. ابزارهای توسعهیافته کراس پلتفرم مایکروسافت، مانند آژور و مش در حال ایجاد زمینه برای فناوریهای آینده هستند؛ بنابراین MR بیش از یک سختافزار فانتزی است. اختراع هولولنز یک مسئله و ساخت ابزارهای توسعه و کل پلتفرم مسئلهی دیگری است.
از سوی دیگر موضوع پاسخ کاربر نیز وجود دارد. مایکروسافت در مورد نحوه کار با شرکتها برای تنظیم قابلیتها، سختافزار، نرمافزار و موارد دیگر هدست هولولنز سیاست آزادانهای در پیش گرفته است و این محصول را بر اساس خواسته شرکتها به منظور استفاده از آن در دنیای واقعی تنظیم میکند. بهعنوان مثال، اخیرا این شرکت اینترنت همراه LTE و 5G را نیز به این دستگاه اضافه کرده است. چنین بازخوردهایی پشت درهای بسته آزمایشگاهها، قابل تکرار یا استنباط نیستند.
اما آیا فناوری واقعیت ترکیبی توسط مایکروسافت به سمت بازار مصرف سوق داده میشود؟ در صورت مثبت بودن جواب، احتمالاً شرکت مذکور این کار را از طریق بخش سختافزاری سرفیس انجام میدهد. این سؤال از روز رونمایی هولولنز همراه با ماینکرافت در سال ۲۰۱۵ شکل گرفته است؛ اما به نظر نمیرسد که حتی مایکروسافت از پاسخ آن مطلع باشد.
در حال حاضر، واقعیت ترکیبی و افزوده بیشتر مفهومی مبهم برای مصرفکنندگان هستند و بهطور کلی دستهبندی آنها تعریف نشده است. این فناوری در ظاهر جذاب و کاربردی به نظر میرسد؛ اما بررسی دقیقتر آن برای بهرهوری در دنیای واقعی خالی از چالش نخواهد بود؛ مانند صفحهنمایش سهبعدی برای گوشی هوشمند، این فناوری باید علاوه بر جالب بودن، مفید باشد تا سرمایهگذاری روی آن عملی منطقی تلقی شود. متأسفانه گوگل این مسئله را هنگامی دریافت که پروژه Glass در سال ۲۰۱۳ معرفی و با شکست مواجه شد.
فیسبوک اکنون با نشان دادن علاقهی خود به AR توجه بسیاری به خود جلب کرده است؛ البته این مسئله اصلا جای تعجب ندارد؛ اما فیسبوک با چالشهای بیشماری در مورد حریم خصوصی روبهرو است و تاکنون در زمینه سختافزارهای مصرفکننده موفقیت چندانی نداشته. اخباری نیز دربارهی ورود اسنپچت به دنیای AR منتشر شده که کسی را به وجد نیاورده است.
اما این اپل است که با معرفی محصولات جدید، میتواند بیشترین هیجان را در دل طرفداران خود ایجاد کند. نکته جالب این است که این شرکت کوپرتینویی تنها با شهرت خود میتواند در این دستهبندی حضور داشته باشد؛ زیرا تنها نمایندهی اپل برای حضور در حوزهی واقعیت افزوده، Apple Glass است که طبق گزارشها، تا سال ۲۰۲۵ رونمایی نخواهد شد. این یعنی حداقل چهار سال دیگر باید منتظر چنین محصولی بمانیم. البته بر اساس شایعات، حتی نمونه اولیه Apple Glass هنوز ساخته نشده است. این در حالی است که یک گجت واقعگرایانهتر که شبیه کلاه ایمنی است، میتواند بهعنوان فاز اول اپل در این فناوری، در سال ۲۰۲۲ معرفی شود. همچنین گفته میشود که میتوان در سال ۲۰۳۰ بهعنوان فاز سوم، شاهد لنز چشمی اپل بود که مبتنی بر فناوری واقعیت افزوده است.
با وجود اطلاعات ارائهشده، اپل در حال حاضر بهترین موقعیت را برای ارائه یک گجت پوشیدنی واقعیت ترکیبی برای بازار مصرف دارد. به نظر میرسد این شرکت آمادهترین مسیر را برای رسیدن به موفقیت در حوزهی واقعیت ترکیبی و واقعیت افزوده دارد. طراحی و تولید یک سیستم پوشیدنی توزیعشده با استفاده از این فناوری، ایدهی بزرگی است که به نظر میرسد اپل به دنبال اجرایی کردن آن باشد. برای عملی کردن چنین سیستم عظیمی میتوان از آیفون بهعنوان پردازنده اصلی استفاده کرد که توسط اپل واچ بهعنوان رابط و ایرپاد برای پخش صدا همراهی میشود. تنها چیزی که در این سیستم دیده نمیشود هدآپ دیسپلی (HUD) است که میتوان از طریق لنز چشمی AR به آن دست پیدا کرد. هیچ شرکت دیگری دارای چنین اکوسیستم یکپارچهای نیست علاوه بر این، اپل دارای شبکه توسعهدهنده قدرتمندی است که میتواند در این مسیر به آن کمک زیادی کند.
البته به نظر نمیرسد که اپل قصد داشته باشد وارد فضای کاری مایکروسافت شود و محصولی در آن حوزه تولید کند. ایدهی تهیه تجهیزات دفاعی نظامی توسط اپل تا حدودی بحثبرانگیز و برخلاف اخلاقیات این شرکت است؛ از طرفی، جهش سریع به سمت عمل جراحی یا کار روی فضاپیمای Orion ناسا سالها پس از امضای قراردادهای مایکروسافت، غیر ممکن به نظر میرسد. این نوع تقسیم حوزه را میتوان در قسمتهای دیگر بازار رایانه نیز مشاهده کرد. اکنون شاهد هستیم که مایکروسافت صاحب شرکتهای حرفهای و اپل بر دیگر موارد حاکم است.
در اینجا دو نکته وجود دارد که اشاره به آنها خالی از لطف نیست. ما این مسئله را میدانیم که مایکروسافت در حال بررسی واقعیت افزوده و ترکیبی برای مصرفکنندگان است و تلاش میکند این فناوری را برای استفاده روزمره آماده کند. پتنتی که مایکروسافت در سال ۲۰۱۹ ثبت کرده است، تصویر واقعگرایانهتر مدل کوچکتر هولولنز را نشان میدهد که میتوان از آن در مصارف نظامی یا غیر نظامی استفاده کرد.
همچنین میدانیم که مایکروسافت در حال کار روی فناوری FOV (میدان دید نامحدود) است که احتمالاً از آن برای نسل بعدی هولولنز استفاده میکند. دستیابی به این فناوری میتواند یک موفقیت بزرگ در حوزهی واقعیت ترکیبی باشد. الکس کیپمن، مدیر هولولنز و محاسبات هولوگرافی در مایکروسافت، معتقد است دستگاههای پوشیدنی میتوانند در آینده جایگزین صفحههای فیزیکی شوند. همچنین در حال حاضر پلتفرم واقعیت ترکیبی ویندوز (WMR) بهعنوان یک محیط مجازی برای ویندوز وجود دارد. کسانی که WMR را بررسی کردهاند، ادعا میکنند که این فناوری بسیار بهتر از آن چیزی است که در این مرحله انتظار میرود. مایکروسافت با مجازی کردن کل سیستمعامل خود یک کار بسیار بزرگ انجام داده است. اساساً، مایکروسافت در حوزهی سیستمهای واقعیت افزوده و ترکیبی برای نرمافزار و سختافزار بسیار کامل و عمیق عمل کرده است.
نکته دوم این است که حتی اگر مایکروسافت نتواند مانند اپل وارد بازار مصرف واقعیت ترکیبی/ افزوده شود، مانند همیشه نقش بسزایی در تقویت فناوری خود خواهد داشت. بهعنوان مثال میتوانید مشاهده کنید که چگونه آژور و Spatial Anchors در iOS کار میکنند. مایکروسافت با همان رویکرد توسعه نرمافزار در iOS و اندروید، به دنبال ایجاد خدمات و پلتفرمهایی برای واقعیت ترکیبی و واقعیت افزوده است که سایر شرکتها میخواهند از آن استفاده کنند. مایکروسافت میداند پرداخت هزینه برای دریافت خدمات و ابزارهای توسعه آسانتر از ایجاد خدمات شخصی است و این برای آنها تجارت بزرگی خواهد بود.
البته اول بودن همیشه به معنای بهترین بودن یا پرکاربردترین بودن نیست و تاکنون بارها در دنیای فناوری چنین مواردی را مشاهده کردهایم. دستاوردهای اولیه مایکروسافت با طراحی هولولنز قابل توجه است؛ اما این محصول لزوماً یک شاخص برای آینده روشن این شرکت در این حوزه محسوب نمیشود. تاریخ دنیای فناوری مملو از شرکتهایی است که برای مدتی خوب پیشرفت میکنند؛ اما ناگهان یکی از رقیبهایشان که در سکوت پیش رفته است، از آنها جلو میزند. ممکن است چنین اتفاقی برای مایکروسافت پیش بیاید. مطمئنا در سالهای آینده شاهد تغییرات بسیاری در این حوزه خواهیم بود و شاید حتی شرکتهای جدیدتری با فناوریهای خاص خود در مقابل مایکروسافت قد علم کنند.
نظر شما همراهان همیشگی زومیت دربارهی آیندهی فناوریهای واقعیت افزوده و ترکیبی چیست؟ به نظر شما آیا میتوان در آیندهای نزدیک از این فناوری در زندگی روزمره استفاده کرد؟
نظرات