روایت یک کارشناس نوروتکنولوژی از «ذهنخوانی» اپل و نقش هوش مصنوعی در تولید ویژن پرو
اپل شب گذشته اولین هدست واقعیت ترکیبی خود را با نام ویژن پرو رونمایی کرد تا در بازاری ورود کند که متا (شرکت مادر فیسبوک و اینستاگرام) فعلا حرف اول را در آن میزند. ویژن پرو اوایل سال آیندهی میلادی با قیمت ۳٬۴۹۹ دلار روانهی بازار آمریکا میشود.
ویژن پرو دستگاهی ردهبالا است که به سختافزار قدرتمندی مجهز شده و از سیستمعامل اختصاصی visionOS بهره میگیرد. این سیستمعامل یکسری قابلیت هیجانانگیز دارد و کنترل هدست را ازطریق چشم، دست و صدا ممکن میکند.
اپل ازطریق ویژن پرو کل صنعت واقعیت مجازی و واقعیت ترکیبی را در یک محصول ترکیب کرده است
فردی به نام استرلینگ کریسپین پس از رونمایی هدست واقعیت ترکیبی اپل جزئیات جالبی از این محصول منتشر کرد. او میگوید ۱۰ درصد از زندگیاش را وقف توسعهی ویژن پرو کرده و بهعنوان پژوهشگر نوروتکنولوژی در تیم سری (TDG یا Technology Development Group) استخدام شده است.
از نگاه کریسپین، اپل ازطریق ویژن پرو کل صنعت واقعیت مجازی و واقعیت ترکیبی را در یک محصول ترکیب کرده است. او میگوید روی بخشهای مختلفی از هدست کار کرده، ازجمله سیستمی برای پیشبینی آن چیزی که کاربر میخواهد رویش کلیک کنید. به روایت کریسپین، این سیستم عملا ذهنخوانی است.
کریسپین میگوید مردمک چشم قبل از کلیک روی یک آیتم، واکنش نشان میدهد چون انتظار دارید که پس از کلیک، اتفاقی بیافتد. بدین ترتیب اپل میتوانست ازطریق نظارت روی رفتار چشم، نوعی بازخورد زیستی با مغز کاربر ایجاد کند.
اپل در فرآیند توسعهی هدست، ازطریق نظارت بر شرایط بدن و مغز، وضعیت روانی کاربر را شناسایی میکرد
بخش اعظم کارهایی که کریسپین در اپل انجام داده، تحت قرارداد محرمانه است و او نمیتواند جزئیات دقیقی ارائه دهد. کریسپین میگوید هدست واقعیت ترکیبی و بهطور کلی محصولات مبتنیبر این فناوری، یک روز آثار جهانی قابلتوجهی از خود برجای خواهند گذاشت.
کریسپین در دوران حضور در اپل، روی شناسایی وضعیت روانی کاربران بههنگام حضور در محیطی غوطهورکننده نظیر واقعیت مجازی تمرکز داشت. اپل این وضعیت روانی را از روی شرایط بدن و مغز مشخص میکرد: «وقتی کاربر واقعیت محیط واقعیت ترکیبی یا واقعیت مجازی میشود، مدلهای هوش مصنوعی پیشبینی میکنند که احساس کنجکاوی دارید، سرگردان شدهاید، ترسیدهاید، به آیتمی خاص توجه میکنید، یکی از تجربیات گذشته را به خاطر میآورید یا در حال دستوپنجه نرم کردن با حالتهای شناختی دیگر هستید.»
اپل این حالات را ازطریق کارهایی مثل پایش چشم، فعالیت الکتریکی مغز، ریتم و ضربان قلب، فعالیت ماهیچهها، تراکم خون در مغز، فشار خون، رساناییِ پوست و... شناسایی میکرد.
یکی دیگر از ترفندهای اپل برای شناسایی حالات شناختی، نمایش سریع محتوای بصری یا پخش سریع صداهایی بهخصوص بود، به شیوهای که کاربر امکان تشخیص آنها را نداشت. سپس اپل نحوهی واکنش کاربر به آن محتواهای بصری و صوتی را بررسی میکرد.
اپل همچنین با بهرهگیری از فناوری یادگیری ماشین و سیگنالهای بدن و مغز، پیشبینی میکرد که کاربر تا چه حد تمرکز کرده یا تا چه حد در حالت آرامش قرار دارد. اپل در همین راستا محیطهای مجازی را بهروزرسانی میکرد تا تمرکز و آرامش را تقویت کند.
کریسپین میگوید: «یک محیط غوطهورکنندهی تطبیقپذیر را تصور کنید که ازطریق تغییر آنچه میبینید و آنچه میشنوید، به شما برای یادگیری، کار کردن یا آرامشدن کمک میکند.»