بررسی گلکسی واچ اولترا؛‌ چیزی فراتر از یک تقلید

گلکسی واچ اولترا اصلا آن چیزی نیست که انتظارش را داشتم. وقتی برای اولین‌بار ساعت حرفه‌ای سامسونگ را در مراسم آنپکد دیدم، نه به‌طراحی دایره‌مربعی به‌اصطلاح «Cushion Design» ساعت حس خوبی داشتم و نه به شباهت ظاهری آن به اپل واچ اولترا؛ اما پس از یک هفته بررسی موشکافانه و استفاده از ساعت در سناریوهای مختلف، به این نتیجه رسیدم که نه‌تنها طراحی منحصر‌به‌فرد گلکسی واچ اولترا می‌تواند دلنشین و خیرکننده باشد، بلکه به‌دور از انصاف است اگر بخواهیم آن را صرفا به‌خاطر یکی‌، دو مورد شباهت، کپی کورکورانه از اپل واچ اولترا بدانیم.

تماشا در یوتیوب

طراحی عجیب «کوسنی» گلکسی واچ اولترا که در آن صفحه‌نمایش دایره‌ای ۱٫۵ اینچ داخل قاب مربعی قرار گرفته است، ناخودآگاه، آدم را یاد فرم‌فکتور ساعت‌های اپل می‌اندازد؛ انگار سامسونگ می‌خواسته ساعت پریمیوم‌اش هم شبیه اپل واچ باشد و هم نباشد؛ اما اولین‌بار نیست که کره‌ای‌ها سراغ طراحی کوسنی رفته‌اند. ساعت Gear Sport هم که در سال ۲۰۱۷ عرضه شد، از همین طراحی دایره‌مربعی بهره می‌برد؛ هرچند این‌بار سامسونگ تصمیم گرفته فریم زیرین را از گذشته مربعی‌تر کند.

گلکسی واچ اولترا تنها یک سایز ۴۷ میلی‌متری دارد که برای مچ‌های ۱۱۰-۱۲۰ میلی‌متری مثل من زیادی بزرگ است؛ اما بند سیلیکونی ساعت آنقدر حفره دارد تا حتی روی مچ‌های بسیار باریک هم چفت شود؛ درحالی‌که به‌خاطر چفت‌نشدن گلکسی واچ ۵ پرو روی مچ و مشکل در انجام تست‌ها، مجبور شدم بررسی ساعت گلکسی واچ ۵ پرو را به محمدحسین محول کنم!

ظاهر خاص گلکسی واچ اولترا به‌احتمال زیاد پس از مدتی به دل می‌نشیند؛ اما بند ساعت زیادی ضخیم و عریض به نظر می‌آید و آن حس پریمیومی را که از یک ساعت سی‌وچند میلیون تومانی انتظار داریم، منتقل نمی‌کند. بااین‌حال، رنگ سفید بند به‌نظرم به‌خوبی جلب توجه می‌کند (هرچند خیلی زود هم کثیف می‌شود) و رنگ مشکلی انتخاب امن‌تری است، چراکه به هر استایلی می‌آید. رنگ نارنجی را قبلا با اپل واچ اولترا و ساعت CMF واچ پرو ناتینگ دیده بودیم؛ اما هنوز هم انتخاب جسورانه‌ای است و بعید می‌دانم طرفداران زیادی داشته باشد. در یکی از تصاویر رونمایی از گلکسی واچ اولترا، بند نایلونی نارنجی شبیه آلپاین لوپ به ‌چشم می‌خورد که حدس می‌زنم حس بهتری از بند کنونی ساعت داشته باشد؛ اما فعلا برای خرید موجود نیست.

چطور بود یادم برود؟ وزن ساعت واقعا زیاد است. من هر دو ساعت اپل و سامسونگ را به مچ بستم و حتی از چند نفر از همکاران هم نظر خواستم و نظر کلی این بود که ساعت سامسونگ با اینکه یک گرم از اپل واچ اولترا سبک‌تر است، انگار فشار بیشتری را به مچ وارد می‌کند. درکل، گلکسی واچ اولترا برای استفاده در شرایط محیطی دشوار طراحی شده و بالاترین کیفیت ساخت را در بین ساعت‌های سامسونگ دارد؛ اما خیلی راحت نیست.

نمایشگری با پوشش محافظ کریستال سافایر، فریم تیتانیومی، گواهی IP68 برای محافظت دربرابر نفوذ آب‌ و گردوغبار، گواهی نظامی MIL-STD-810H برای مقاومت دربرابر ضربه و گواهی 10ATM برای شنا در اقیانوس؛ گلکسی واچ اولترا می‌تواند دمای بین ۵۵+ تا ۲۰- درجه‌ی سانتی‌گراد را در سطوح ۵۰۰متری زیر سطح دریا و ارتفاع ۹۰۰۰متری از سطح دریا تاب بیاورد. روشنایی صفحه نیز به ۳۰۰۰نیت می‌رسد که حدود ۳۰درصد از گلکسی واچ ۷ پرنورتر است و در روزهای تابستانی زیر تابش شدید نور خورشید، تنهایتان نمی‌گذارد.

هپتیک ساعت فوق‌العاده است؛ می‌توانید آن را روی دو درجه‌ی Light یا Strong و دو مدل کوتاه و بلند تنظیم کنید. همچنین می‌توانید از بخش صدای سیستم، گزینه‌ای را برای شنیدن صدای حرکت عقربه‌ها در برخی واچ‌فیس‌های خاص فعال کنید. حیف از حاشیه‌ی چرخان فیزیکی خبری نیست؛ اما Bezel لمسی حس فوق‌العاده‌ای دارد.

واچ‌فیس‌های اختصاصی هم جذاب هستند و قابلیت شخصی‌سازی تا ۸ آیتم مختلف را دارند تا کمبود هیچ قابلیتی را در صفحه‌ی ساعت حس نکنید. سامسونگ به سبک اپل واچ اولترا، برای این واچ‌فیس‌ها حالت قرمزرنگ Night Mode را در نظر گرفته است که به‌طور خودکار در شب فعال می‌شوند تا چشم‌ها در تاریکی اذیت نشوند؛ هرچند برخلاف اپل واچ اولترا که ظاهرا با سنسور نور محیط کار می‌کند، حالت شب ساعت سامسونگ منطبق با زمان فعال می‌شود و در بررسی من، گاهی با باگ همراه بود.

گلکسی واچ اولترا سه دکمه دارد که دکمه‌ی نارنجی و اختصاصی «کوئیک» را که عملکردی مشابه دکمه‌ی اکشن اپل واچ اولترا ارائه می‌دهد، می‌توان برای انجام کارهای مختلف، شخصی‌سازی کرد. این دکمه به‌طور پیش‌فرض فهرست ورک‌اوت‌ها را باز می‌کند؛ اما می‌توانید از اپلیکیشن Wearable، هر اپ دیگری ازجمله استاپ‌واچ یا چراغ‌قوه را انتخاب کنید. کمی طول می‌کشد تا عادت کنید دکمه‌ی کوئیک برای نمایش فهرست اپلیکیشن‌ها یا صفحه‌ی هوم نیست. جای خالی حالت چرخان هم در دکمه به‌شدت احساس می‌شود؛ به‌ویژه چون امروزه تقریبا اکثر ساعت‌ها از دیجیتال کراون استفاده می‌کنند.

با نگه‌داشتن انگشت روی دکمه‌ی کوئیک در اپ‌های مختلف، می‌توان کارهای مختلفی انجام داد؛ مثلا در صفحه‌ی ورک‌اوت، فعالیت ورزشی متوقف می‌شود یا در مالتی‌اسپورت، ورزش بعدی شروع می‌شود. اگر هم دکمه‌ی کوئیک را بیش از ۵ ثانیه نگه دارید، آژیر خطر به‌صدا در می‌آید تا درمواقعی که کاربر دچار آسیب‌دیدگی شده است یا احساس خطر می‌کند، توجه رهگذران به او جلب شود. به‌گفته‌ی سامسونگ، این آژیر به‌طورممتد صدایی با فرکانس ۸۶ دسی‌بل پخش می‌کند که تا فاصله‌ی ۱۸۰ متری شنیده می‌شود؛ دقیقا شبیه آژیر خطر اپل واچ اولترا.

دکمه‌های هوم و بک دقیقا همان کاری را که از آن‌ها انتظار دارید، انجام می‌دهند؛ با این‌ تفاوت که اگر دکمه‌ی هوم را دوبار فشار دهید، می‌توانید آخرین اپلیکیشن را باز کنید یا از اپ Wearable، گزینه‌ی دیگری را برایش انتخاب کنید. با نگه‌داشتن انگشت روی دکمه‌ی هوم، بیکسبی فعال می‌شود یا می‌توانید انتخاب کنید منوی خاموش‌کردن ساعت ظاهر شود. دکمه‌ی بک نیز به‌طور عادی به صفحه‌ی قبل برمی‌گردد، اما می‌توانید آن را با اپ‌های اخیر عوض کنید. فشاردادن دکمه‌ی هوم و بک به‌طور همزمان، از صفحه‌ی ساعت اسکرین‌شات می‌گیرد که گمان کنم این مورد آخری فقط برای افرادی که بررسی می‌نویسند، کاربرد داشته باشد.

یکی از موارد جنجالی درباره‌ی گلکسی واچ اولترا که می‌گفتند کپی اپل واچ اولترا است، قابلیت «دابل‌تپ» است که البته سامسونگ به آن «دابل‌پینچ» می‌گوید. درست است؛ دابل‌پینچ دقیقا همان کار دابل‌تپ را انجام می‌دهد، به‌این‌صورت که سر انگشت اشاره و شست را دوبار به هم می‌زنید تا مثلا به تماس پاسخ دهید، آلارم را قطع کنید یا نوتیفیکیشن‌ها را پاک کنید.

واقعیت این است که قابلیت دابل‌پینچ و یک سری ژست‌های حرکتی دیگر قبلا به رابط‌کاربری One UI 5 اضافه شده؛ اما تحت عنوان «ژست‌های یونیورسال»؛ چون این قابلیت برای افزایش دسترسی‌پذیری ساعت برای افراد کم‌توان طراحی شده است. جالب اینکه اپل نیز پیش از معرفی واچ اولترا همین قابلیت دابل‌تپ را تحت عنوان Assistive Touch برای افراد کم‌توان عرضه کرده بود؛ اما بعد، با ریبرند‌کردن قابلیت دابل‌تپ،‌ آن را به‌عنوان قابلیتی انقلابی برای تمام کاربران معرفی کرد.

ژست دیگری که توجه‌ام را به خود جلب کرد، «Knock Knock» یا همان «تق‌ تق» نام دارد که به‌صورت پیش‌فرض فعال است و با مشت‌کردن دست و دوبار تکان‌دادن آن به سمت پایین (دقیقا انگار که داریم در می‌زنیم!)، منوی فعالیت‌های ورزشی را باز می‌کند؛ اما می‌توانید از بخش Buttons and Gestures در تنظیمات ساعت، اپلیکیشن دیگری را جایگزین کنید. من اپ چرا‌غ‌قوه را انتخاب کردم که واقعا کاربردی است، اما متاسفانه هیچ ژستی برای خاموش‌کردنش وجود ندارد و باید دوباره دست به دامن دکمه شوید!

دابل‌پینچ و سایر ژست‌های حرکتی گلکسی واچ اولترا بسیار روان و نرم انجام می‌شوند و دلیل آن هم به تراشه‌ی اگزینوس W1000 با ۵ هسته و ماژول گرافیکی Mali-G68 MP2 بازمی‌گردد که با لیتوگرافی سه‌نانومتری تولید می‌شود (تراشه‌ی S9 اپل واچ اولترا لیتوگرافی ۵نانومتری دارد). سامسونگ می‌گوید به‌لطف تراشه‌ی جدید (که اولین تراشه‌ی ۳نانومتری غول کُره‌ای است)، بهبود عملکرد چشمگیری در ساعت‌های جدید تجربه خواهیم کرد و سرعت اجرای اپ‌ها تقریبا ۳ برابر شده است.

در بررسی من، عملکرد چشم‌گیر تراشه واقعا مشهود بود؛ جابه‌جایی بین صفحه‌ها فوق‌العاده سریع و روان انجام می‌شود. وقتی با حاشیه‌ی چرخان لمسی کار می‌‌کنید، انگار دارید بین تایل‌ها پرواز می‌کنید و اپ‌ها سریع و بی‌دردسر باز می‌شوند. تراشه‌ی قدرتمند گلکسی واچ حتی نمایش واچ فیس در حالت Always-on-Display را بهتر کرده است و حالا بی‌نیاز از روشن‌کردن صفحه‌ی ساعت، اپلیکیشن‌های واچ فیس در همان حالت AoD باز می‌شوند. واچ اولترا همچنین ۲گیگابایت رم و ۳۲گیگابایت فضای ذخیره‌سازی دارد تا از آن برای نصب اپلیکیشن یا ذخیره‌ی عکس و آهنگ استفاده کنید.

رابط کاربری One UI 6 مبتنی‌بر WearOS 5 انتظارات‌مان از ساعت‌های سامسونگ را برآورده می‌کند و صرفا چند تغییر جزیی دارد؛ فهرست اپلیکیشن‌ها حالا به‌صورت گرید نمایش داده می‌شود، قابلیت Flavors شخصی‌سازی بیشتری به واچ‌فیس‌ها می‌آورد، نمایش آب‌و‌هوا بهبود یافته و متریک‌های بیشتری به فعالیت‌های ورزشی اضافه شده است؛ نمایش اعلان‌ها هم تغییر خاصی نکرده و ای‌کاش در نسخه‌ی جدید، دسته‌بندی‌شان مرتب‌تر و جمع‌وجورتر بود. پاسخ‌گویی بین ساعت و گوشی فوق‌العاده سریع صورت می‌گیرد و مثلا وقتی روی نوتیفیکیشن ویدیویی از یوتیوب ضربه می‌زنید، پخش آن بلافاصه روی گوشی شروع می‌شود (البته به‌شرطی‌که روی گوشی ابزار تغییر IP داشته باشید!)

گلکسی واچ اولترا اسپیکر و میکروفون بسیار باکیفیتی دارد و هنگام پاسخ‌گویی به تماس در محیطی که خیلی پرسروصدا و بادی نباشد، کارتان را راه می‌اندازد و نیازی به هدفون نخواهید داشت. با این ساعت می‌توانید هم آهنگ‌های ذخیره‌شده در خود ساعت را پخش کنید و هم موسیقی درحال پخش از گوشی را روی ساعت استریم کنید؛ هرچند در بررسی من با گوشی گلکسی زد فلیپ ۵، امکان استریم آهنگ با ساعت وجود نداشت و صرفا می‌شد پخش آهنگ از گوشی را کنترل کرد. امیدوارم این باگ در به‌روزرسانی‌های بعدی برطرف شود.

گلکسی واچ اولترا از GPS دوبانده (L1+L5) فوق‌العاده دقیقی استفاده می‌کند تا بهتر از پس چالش ثبت مسیر در شهرهای پر از ساختمان‌های بلند و جنگل‌های پردرخت برآید. خوشبختانه GPS ساعت سامسونگ به‌خوبی در ایران کار می‌کند و مسیریابی رضایت‌بخشی دارد. فقط اینکه در مدل وای‌فای ساعت، حتما باید گوشی متصل به اینترنت همراهتان باشد. قابلیت TrackBack برای رهگیری مسیرطی‌شده که در گلکسی واچ ۵ پرو بود، در گلکسی واچ اولترا نیز وجود دارد و کمک می‌کند در مسیرهای ناآشنا گم نشوید.

در یک هفته‌ای که ساعت را برای بررسی در اختیار داشتم، فعالیت‌هایی چون پیاده‌روی، دویدن و دوچرخه‌سواری را ثبت کردم و اگرچه انتظار داشتم گام‌شمار دقیق‌تر باشد (حدود ۳۰ قدم اختلاف)، مطمئنم که ورزشکاران نیمه‌حرفه‌ای و آماتورهایی مثل من از گنجینه‌ی داده‌هایی چون ضربان قلب، مسافت‌ پیموده‌شده، سرعت و البته «Energy Score» (امتیاز انرژی) سود خواهند برد.

امتیاز انرژی شبیه امتیاز آمادگی اورا رینگ و Body Battery ساعت‌های جدید گارمین است و با بررسی کیفیت خواب و فعالیت‌های ورزشی روز گذشته، وضعیت سلامتی‌تان را ارزیابی می‌کند (البته در مورد گارمین، انرژیِ همان روز محاسبه می‌شود). مثلا امتیاز یکی از روزها برای من ۵۲ از ۱۰۰ بود، چون طبق ارزیابی سامسونگ، خواب کافی نداشتم (در بخش پایش خواب، می‌گویم چرا!). جالب اینکه اگر بیش‌ازحد معمول هم ورزش کرده باشید، باز هم امتیاز انرژی پایینی خواهید گرفت، چون روز بعد خسته‌تر خواهید بود.

«توقف خودکار» فعالیت‌های ورزشی هم قابلیت کاربردی دیگر گلکسی‌واچ اولترا به‌شمار می‌آید که عملکرد رضایت‌بخشی هم دارد؛ ساعت به‌محض اینکه از حرکت بایستید، ورک‌اوت را متوقف می‌کند، هرچند شروع دوباره ممکن است چند ثانیه طول بکشد. گلکسی واچ اولترا همچنین می‌تواند برخی فعالیت‌ها ازجمله پیاده‌روی، دویدن، دوچرخه‌سواری و حتی شنا را به‌طور خودکار تشخیص دهد که درمورد پیاده‌روی و دوچرخه‌سواری که من تست کردم، کارش را به‌خوبی انجام داد.

حالت «Multisport» برای ورزش‌های سه‌گانه هم که پای ثابت ساعت‌های ورزشی است، به‌خوبی در گلکسی واچ اولترا پیاده‌سازی شده و شامل پریست‌های «شنا، دوچرخه‌سواری، دویدن»، «دویدن، دوچرخه‌سواری، دویدن» یا «دویدن، شنا، دویدن» می‌شود. همچنین می‌توانید از بین ورزش‌هایی شامل تردمیل و دوچرخه‌سواری در کوهستان، ورزش سه‌گانه‌ی خودتان را بسازید. امکان تنظیم مدت‌زمان، مسافت و نواحی ضربان قلب برای هر کدام از ورزش‌ها به‌طور جداگانه وجود دارد. برای جابه‌جایی بین آن‌ها هم صرفا باید دکمه‌ی کوییک را فشار دهید و کمی نگه دارید.

عجیب است که در فهرست ورک‌اوت‌ها، فعالیت غواصی وجود دارد، درحالی‌که گلکسی واچ اولترا از گواهی EN13319 مخصوص دستگاه‌های غواصی پشتیبانی نمی‌کند و سامسونگ نیز در پاورقی مشخصات هشدار داده که این ساعت برای غواصی و جت اسکی مناسب نیست؛ طبیعتا ساعت پریمیوم سامسونگ از اپلیکیشن مخصوص غواصی شبیه اپل واچ اولترا، بی‌بهره است.

گلکسی واچ اولترا همچنین مانند ساعت ورزشی اپل قابلیتی به‌نام FTP یا توان آستانه‌ی عملکردی دارد که با اتصال گوشی به پاورمتر دوچرخه و به‌کمک هوش مصنوعی، بالاترین قدرتی را که دوچرخه‌سوار می‌تواند در یک ساعت بدون خستگی حفظ کند، محاسبه می‌کند. FTP برای افرادی که به‌طور حرفه‌ای دوچرخه‌سواری می‌کنند، متریک بسیار مهمی است. ساعت سامسونگ این متریک را در چهاردقیقه رکاب‌زدن اندازه می‌گیرد؛ اما اپل واچ اولترا به ۵ بار رکاب‌زدن ۱۰دقیقه‌ای نیاز دارد.

گلکسی واچ اولترا از همان حسگرهای متعارف گلکسی‌ واچ‌های قبلی؛ اما از نسخه‌ی بهبودیافته سنسور سلامتی BioActive استفاده می‌کند که به‌گفته‌ی سامسونگ، در تست‌های ضربان قلب و سطح اکسیژن خون تا ۳۰ درصد دقیق‌تر شده‌اند. متأسفانه تنها تستی که می‌شد دقت آن را با اپل واچ اولترا مقایسه کرد، سنجش ضربان قلب بود که نتایج در هر دو ساعت یکسان بودند.

ستاره‌ی تست‌های سلامت گلکسی واچ اولترا، تشخیص آپنه‌ی خواب است که با ردیابی وضعیت تنفس در خواب، نشان می‌دهد که آیا تنفس کاربر برای مدتی کم‌عمق یا متوقف شده یا خیر؛ این قابلیت برای تشخیص به‌موقع بیماری‌های قلبی و عروقی فوق‌العاده حیاتی است و درحال‌حاضر، گلکسی واچ اولترا به‌عنوان تنها ساعت هوشمند بازار، آن را ارائه می‌دهد؛ هرچند فعلا در کره و آمریکا و فقط برای گوشی‌های سامسونگ در دسترس قرار دارد و کاربران ایرانی هم از آن بی‌بهره‌اند.

تست فشار خون و ECG برای ثبت نوار قلب هم به‌طور عادی برای کاربران ایرانی دردسترس نیست؛ اما می‌توانید با کمی حوصله‌ و نصب اپلیکیشن ماد‌شده‌ی Samsung Health Monitor به روشی که در مطلب آموزشی فعال‌کردن قابلیت سنجش فشار خون و ECG در گلکسی واچ شرح داده‌ایم، از این دو قابلیت استفاده کنید؛ البته به‌شرطی‌که گوشی سامسونگ داشته باشید.

برای سنجش فشار خون باید آن را با یک دستگاه فشار‌سنج کالیبره کنید،؛ اما تست ECG نیازی به کالیبره‌کردن ندارد. فقط کافی است انگشت اشاره را آرام روی دکمه‌ی هوم به‌مدت ۳۰ ثانیه نگه دارید. اگر نتیجه، ریتم سینوسی باشد، یعنی همه‌چیز نرمال است، اما نتیجه‌ی AFib آریتمی قلبی را نشان می‌دهد. اگر هم چندین بار با خطای Inconclusive روبه‌رو شدید، سامسونگ می‌گوید بهتر است به پزشک مراجعه کنید. همچنین می‌توانید نوتیفیکیشن را برای این تست فعال کنید تا چندبار در روز نبضتان را چک کند و اگر متوجه ریتم نامنظم شد، هشدار دهد.

شاخص AGEs هم برای اندازه‌گیری سن بیولوژیک بدن است که با کیفیت خواب، رژیم غذایی و فعالیت‌های ورزشی در ارتباط است. این قابلیت فعلا در مرحله‌ی آزمایشی است و به‌جای اینکه آموزنده باشد، بیشتر ما را سردرگم می‌کند، چون به‌جز یک اسلایدر رنگی، اطلاعات مشخصی ارائه نمی‌دهد. ظاهرا هرچه جایگاه سن بیولوژیکی بدن‌تان روی اسلایدر کمتر باشد، وضعیت سلامت‌تان بهتر است؛ اما بسیاری از کاربران ردیت گزارش دادند که با اینکه سبک زندگی بسیار سالمی دارند، AGEs همچنان درجه‌ی بالایی به آن‌ها نشان می‌دهد. اگر سامسونگ این قابلیت را در آینده بهبود بخشد، احتمالا بسیار کاربردی خواهد بود؛ اما درحال‌حاضر، فقط باعث سردرگمی می‌شود.

گلکسی واچ اولترا در پایش خواب سنگ تمام گذاشته است و شاید بتوان گفت پیشرفته‌ترین سیستم پایش خواب را ارائه می‌دهد؛ فقط حیف که ساعت به‌حدی بزرگ و سنگین است که بعید می‌دانم افراد زیادی بخواهند هنگام خواب این ساعت را به مچ‌شان ببندند. من برای بررسی فقط توانستم دو شب دوام بیاورم و هر بار هم ساعت ۵ صبح به‌خاطر سنگینی ساعت از خواب بیدار می‌شدم. بی‌شک با عرضه‌ی گلکسی رینگ، کاربران بیشتری می‌توانند از پایش خواب فوق‌العاده‌ی سامسونگ بهره‌مند شوند.

اگر بتوانید وزن ساعت را هنگام خواب تحمل کنید، اطلاعات بسیار مفیدی درباره‌ی سلامت خود به‌دست می‌آورید. از موارد عادی مثل مراحل، مدت‌زمان و امتیاز خواب که بگذریم، گلکسی واچ اولترا می‌تواند سطح اکسیژن خون، ضربان قلب، حرکات بدن، خروپف، دمای بدن و تعداد تنفس در دقیقه را ثبت کند و در اپلیکیشن Health با نمودار و اطلاعات مرتبط نشان دهد. درضمن، اگر موفق شوید هفت شب پشت‌سرهم خوابتان را با ساعت پایش کنید، سامسونگ حیوان خواب‌تان را هم به شما نشان خواهد داد!

گلکسی واچ اولترا باوجود صفحه‌نمایش بزرگ و تعداد زیاد سنسور، عمر باتری خوبی دارد. باوجود یکسان بودن ظرفیت ۵۹۰میلی‌آمپرساعتی باتری با گلکسی واچ ۵ پرو، سامسونگ مدعی است که مصرف باتری در واچ اولترا بهینه‌تر شده است و می‌تواند ۶۰ ساعت در استفاده‌ی روزمره، ۱۰۰ ساعت در حالت پاور سیوینگ و ۴۸ ساعت هنگام استفاده از تمرینات ورزشی بدون اتصال شبکه و بلوتوث دوام بیاورد.

در بررسی من و در شرایطی که ساعت مرتب به مچ بسته شده بود، حسگرهای حرکتی و سلامتی همراه‌با بلوتوث و وای‌فای فعال بود و پایش خواب هم در طول شب انجام شد، واچ اولترا حدود ۵۸ ساعت شارژدهی داشت که تفاوت چندانی با واچ ۵ پرو در شرایط تست یکسان، ندارد. در حالت پاور سیوینگ نیز تا ۵ روز دوام آورد که یک روز از عدد اعلامی سامسونگ بیشتر است. درکل، همین که می‌توان دو روز کامل بدون نیاز به شارژ از ساعت استفاده کرد، گلکسی واچ اولترا را به گزینه‌ی مطمئن‌تری برای بسیاری از کاربران تبدیل می‌کند؛ به‌ویژه وقتی شارژدهی حدودا یک‌روزه‌ی گلکسی واچ ۷ را در نظر بگیرید.

داخل جعبه نیز مشابه نسل‌های قبل، شارژر بی‌سیم با اتصال Type-C و توان ۱۰ وات قرار دارد که با استفاده از آن می‌توان در زمان تقریبا ۲ ساعت، واچ اولترا را به‌طور کامل شارژ کرد. 

گلکسی واچ اولترا در رقابت مستقیم با اپل واچ اولترا قرار دارد و اگرچه در برخی موارد ازجمله اسم، دکمه‌ی کوییک و حالت شب واچ فیس به ساعت اپل شبیه است، هم دور از انصاف است آن را کپی اپل بدانیم و هم اینکه بهره‌مندی ساعت سامسونگ از قابلیت‌هایی که قبلا در اپل واچ اولترا بود، خبر خوبی برای کاربران اکوسیستم اندروید به‌شمار می‌رود. از سوی دیگر، گلکسی واچ اولترا از قابلیت‌هایی بهره می‌برد که در ساعت اپل نیست؛ ازجمله تست فشار خون، تشخیص آپنه‌ی خواب، ارزیابی AGEs و محاسبه‌ی درصد چربی بدن.

بااین‌حال، نمی‌توان گفت گلکسی واچ اولترا ساعت پریمیوم بهتری از اپل واچ اولترا است یا برعکس؛ چراکه در نهایت، عامل تأثیرگذار بر انتخاب کاربر، اکوسیستم خواهد بود. اپل واچ اولترا فقط با آیفون کار می‌کند و گلکسی واچ اولترا هم فقط با گوشی‌های اندرویدی سازگاری دارد و برخی ویژگی‌های آن مثل تشخیص سقوط فقط برای گوشی‌های سامسونگ دردسترس قرار دارد. درواقع، بیشتر گوشی کاربر تعیین می‌کند که بین این دو ساعت، کدام انتخاب بهتری خواهد بود.

اگر بخواهیم فاکتور گوشی را کنار بگذاریم، گلکسی واچ اولترا برای کاربران ایرانی کارایی بیشتری دارد، چون برخلاف اپل واچ، راهکارهایی برای دورزدن محدودیت جغرفایایی برای قابلیت‌هایی مثل ECG و سنجش فشار خون، وجود دارد.

درنهایت، همان‌طور که خرید اپل واچ اولترا را به‌خاطر قیمت بسیار بالا در ازای قابلیت‌های محدود به کاربران ایرانی پیشنهاد نمی‌دهم، گلکسی واچ اولترا را نیز به‌خاطر قیمتش، انتخاب مناسبی نمی‌دانم؛ چراکه بسیاری از قابلیت‌های کاربردی این ساعت در گلکسی واچ ۷ وجود دارد.

هر دو ساعت از حسگرهای مشابه، تراشه‌ی قدرتمند ۳نانومتری، قابلیت تشخیص آپنه‌ی خواب، GPS دوبانده، بزل لمسی، ژست دابل‌پینچ و ۳۲گیگابایت ظرفیت بهره می‌برند و تنها در سایز، عمر باتری و کیفیت ساخت تفاوت دارند. اگر قصد ندارید با ساعت هوشمند خود در اقیانوس شنا کنید، گلکسی واچ ۷ با نصف قیمت گلکسی واچ اولترا، انتخاب به‌مراتب منطقی‌تری است.