گوگل با خرید فیت بیت، با موفقیت به بازار ساعتهای هوشمند وارد خواهد شد
بازار گجتهای پوشیدنی در سال جاری میلادی بهسمت رکوردشکنی جدی حرکت میکند. IDC پیشبینی میکند تا پایان سال جاری میلادی، ۱۵۲ میلیون گجت پوشیدنی مچی فروخته شوند و روند روبهرشد بازار در سال آتی هم ادامه داشته باشد. پنج شرکت برتر جهان در این حوزه ۶۶ درصد از سهام بازار را دراختیار دارند و شیائومی، اپل، هواوی، فیتبیت و سامسونگ بهترتیب رتبههای اول تا پنجم را بهخود اختصاصی میدهند. اگر گوگل بخواهد در بازار روبهرشد مذکور جایی داشته باشد، خرید فیتبیت استراتژی مناسبی برای ورود خواهد بود. برخی اخبار حوزهی فناوری ادعا میکنند شرکت مادر گوگل، آلفابت، پیشنهاد خرید را به فیتبیت ارائه کرده است.
رویترز برای اولینبار احتمال فروختهشدن فیتبیت به آلفابت را مطرح کرد. گزارش آنها برمبنای منبعی ناشناس نوشته شد؛ درنتیجه، بههیچعنوان نمیتوان آن را ادعایی نزدیک به واقعیت دانست. ناگفته نماند هیچ اطلاعی از پیشنهاد احتمالی آلفابت به فیتبیت و پذیرش یا رد پیشنهاد شرکت سازندهی گجتهای پوشیدنی در دست نیست. البته اخبار اخیر نشان میدهد آنها با مشکلاتی در بازار و کسب درآمد دستوپنجه نرم میکنند.
با نگاهی به گزارش اخیر IDC، متوجه وضعیت نهچندان جالب آنها در بازار میشویم. ساعتهای هوشمند سهم مناسبی از بازار پوشیدنیها را بهخود اختصاص میدهند. درمقابل، دستبندهای سادهتر که درآمد بسیاری برای فیتفیت بههمراه دارند، فروش چندان زیادی را تجربه نمیکنند. دراینمیان، فیتبیت فشار دو بازیگر مهم بازار را حس میکند: از یک سو، شیائومی با دستبندهای ارزانقیمت بازار پایینرده را اشغال میکند و از سوی دیگر، اپلواچ دستهی ساعتهای هوشمند را زیرسلطه دارد.
فیتبیت برای رقابت با غولهای بازار پوشیدنی، قیمت محصولات خود را کاهش داد؛ اما به همان نسبت، کاهش در سوددهی را هم تجربه کرد. بهعنوان نمونهای از محصولات ارزانقیمت اخیر، میتوان به ورسا لایت فیتبیت اشاره کرد که نسخهای ارزان از ساعتهای هوشمند شرکت بود. گجت مذکور با وجود جذب مناسب کاربران، محصول آنچنان قدرتمندی نبود و در کاهش سوددهی شرکت و سهم بازار هم تأثیرگذار بهنظر رسید.
با نگاهی به وضعیت کنونی فیتبیت، فروختهشدن آن را نمیتوان دور از انتظار دانست. اکنون این سؤال مطرح میشود که چرا گوگل باید این شرکت را بخرد؟
فیتبیت در هر دو سمت طیف بازار، زیرفشار غولهایی همچون شیائومی و اپل است
اگر نگاهی به خانوادهی محصولات سختافزاری گوگل بیندازیم، از پیکسل ۴ تا پیکسلبوک گو و نستمینی، انواع دستههای بازار گجت را اشغال میکنند؛ اما در دستهی پوشیدنیها هنوز با کمبود مواجه هستیم و قطعا پیکسل بادز ۲، جای خالی را کاملا پر نخواهد کرد. درحالحاضر، گوگل محصول پوشیدنی ندارد؛ اما ور OS را بهصورت اختصاصی برای ساعتهای هوشمند عرضه میکند. نرمافزار گوگل رویکرد مناسبی ندارد و هیچیک از پنج تولیدکنندهی گجتهای پوشیدنی از آن استفاده نمیکنند.
از سالها پیش، شایعهی عرضهی ساعت هوشمند پیکسلواچ گوگل، در رسانهها دیده و شنیده میشد. بااینحال، هنوز از محصول غول موتور جستوجو خبری نیست و در رویداد اخیر نیز گجتی معرفی نشد. قطعا گوگل در سالهای گذشته، انواع طراحی ساعت هوشمند را بررسی کرده است. بهعلاوه، برخی از کارمندان سابقش نیز در مصاحبههای متعدد گفتهاند اهالی مانتینویو قصد داشت محصول نهایی را درکنار اولین گوشی پیکسل در سال ۲۰۱۶ معرفی کند. البته همان افراد ادعا میکنند مدیران بهخاطر نگرانی از نپذیرفتن بازار و ضربه به برند پیکسل، از عرضهی محصول نهایی خودداری کردهاند.
برخی گزارشها در سال ۲۰۱۶ اعلام کردند ساعتهای مدنظر گوگل را درنهایت الجی ساخت و با برندهای LG Watch Sport و LG Watch Style مجهز به Androdi Wear 2.0 گوگل به بازار راه یافتند. انتقادهای شدید و عملکرد ضعیف آن ساعتها اثبات میکرد گوگل دربارهی عرضهنکردن آنها، تصمیم صحیحی گرفته است.
طرحهای گوگل برای ورود به بازار گجتهای پوشیدنی تاکنون ناموفق بودهاند
در ژانویهی سال جاری میلادی، گوگل قراردادی مرموز با گروه ساعتسازی فسیل منعقد کرد و تعدادی مالکیت معنوی بههمراه تیمهای تحقیقوتوسعهی پشتیبان آنها را با هزینهای ۴۰ میلیون دلاری دراختیار گرفت. قرارداد مذکور نشان میدهد اهالی مانتینویو هنوز بهدنبال طراحی و ساخت ساعت هوشمند هستند. ایدهی فناوری محیطی با چشمانداز مرتبط ترکیب میشود و گوگل اسیستنت بدون تجهیز سختافزاری، نقش رابط را بین کاربر و نزدیکترین سختافزار برعهده میگیرد. در چنین چشماندازی، میکروفن و اسپیکر روی گجت مچی کاربر کارایی بسیاری خواهد داشت. درنهایت، میتوان پیکسلواچ را عضو مناسبی برای خانواده و اکوسیستم در حال رشد گوگل دانست که درکنار خانوادهی محصولات خانهی هوشمند و گوشیهای هوشمند، مجموعهی کاملی را شکل میدهد.
دلایل مذکور همگی اثباتکنندهی تمایل گوگل برای ساخت ساعت هوشمند بودند. اکنون این سؤال پیش میآید که چرا آنها باید با خرید فیتبیت مسیر خود را کوتاه کنند؟ همانطورکه گفته شد، فیتبیت در ورود به بازار ساعتهای هوشمند موفقیت چندانی کسب نکرد. هنوز بیش از نیمی از درآمد آنها از گجتهای ردیاب سلامتی کسب میشود. Fitbit OS از دل نرمافزار Pebble زاده شد و در بخش قابلیتها و ظرفیتهای نرمافزاری، کمبودهای زیادی دارد؛ درنتیجه، نمیتوان نرمافزار یا اکوسیستم ساعتهای هوشمند فیتبیت را دلیل گوگل برای خرید دانست. بهعلاوه، محصولات آنها در طراحی سختافزاری نیز حرف زیادی برای گفتن ندارند.
آنچه فیتبیت امروز دارد و گوگل به آن محتاج است، تعداد فراوان مشتریانی هستند که از ساعتها و دستبندهای شرکت استفاده و دادههای سلامتی و ورزشی خود را به سرورهای آن ارسال میکنند. همچنین، کسبوکار گوگل بهطور خلاصه در جمعآوری داده و پیادهسازی یادگیری ماشین و استفاده از اطلاعات ایجادشده برای توسعهی چشمانداز و توسعهی نرمافزار تعریف میشود. اگرچه امروز Google Fit تقریبا در تمامی سیستمعاملهای موبایل و پوشیدنی به کاربران عرضه میشود، هنوز پایگاه کاربران قدرتمندی ندارد و درمقایسهبا اکوسیستم فیتبیت، بسیار ضعیف محسوب میشود. آخرین آمار تعداد کاربران فعال ماهانهی سرویس مذکور را ۲/۶ میلیون نفر عنوان میکند؛ درحالیکه فیتبیت ماهانه ۲۷/۴ میلیون کاربر فعال دارد.
دادهها و الگوریتمهای فیتبیت ارزش زیادی برای گوگل خواهند داشت
گوگل علاوهبر دریافت دادههای باارزش، از الگوریتم فیتبیت هم بهره خواهد برد. هر شرکت فعال در صنعت ردگیری دادههای سلامت، الگوریتمهای مخفیانهی اختصاصی خود را برای شمارش گامها و محاسبهی کالری مصرفشده و ردگیری خواب دارد. قطعا دسترسی به الگوریتمهای فیتبیت بهعنوان شرکتی باسابقه در این حوزه، ارزش فراوانی خواهد داشت.
از دلایل احتمالی دیگر تمایل گوگل میتوان به ورود فیتبیت به بازار سلامت اشاره کرد؛ یعنی بخشی از کسبوکار که درکنار بخشهای دیگر رشد مناسبی تجربه کرده است. فیتبیت تاکنون محصولات متعددی ازطریق برنامههای بهداشت و سلامت در سطح سازمانی فروخته است و اکنون نیز بیمههای سلامت را در هدف خود میبیند. آنها حتی در حوزهی مذکور با گوگل نیز همکاری کردهاند و خدمات ابری غول موتور جستوجو را برای پلتفرم Healthcare خود بهکار گرفتهاند. پلتفرم مذکور روشی امن برای اشتراک دادههای پزشکی حساس ایجاد میکند.
باور عمومی اکنون بر این است که دستگاههای ردگیری سلامتی میتوانند صنعت سلامت را نجات دهند. دراینمیان، بیمهها نیز صرفهجوییهای هزینهای بسیاری خواهند داشت و درنتیجه، فیتبیت مسیر صحیحی برای ورود انتخاب میکند. درصورت نهاییشدن خرید احتمالی، هیچ تصوری از چگونگی هماهنگی و ترکیب فیتبیت با ساختارهای کنونی گوگل نداریم. بهعنوان مثال، شرکت مذکور قبلا سیستمعامل ور OS را بهخاطر مصرف زیاد باتری به دستگاههای خود اضافه نکرد؛ درنتیجه، گوگل نمیتواند بدون برنامهریزی خاص، سیستمعامل خود را روی دستگاههای فیتبیت نصب کند و انتظار عملکرد موفق داشته باشد. همچنین، برای گوگل عجیب خواهد بود برندی از دستگاههای پوشیدنی بدون استفاده از سیستمعامل اختصاصی خود داشته باشد.
بدون طراحی عالی سختافزاری و بهبودهای جدی در ور OS، نمیتوان انتظار داشت گوگل با موفقیت به بازار ساعتهای هوشمند وارد شود و خرید فیتبیت نیز هیچیک از پیشنیازهای مذکور را رفع نمیکند. البته همیشه امکان تدوین طرحهای بلندمدتتر و جامعتر گوگل وجود دارد که شاید در آن، از فیتبیت برای توسعهی برند جدیدی از گجتهای پوشیدنی استفاده شود؛ فیتبیتی که میتواند با اپلواچ رقابت کند. چنین روندی قطعا به زمان زیادی نیاز خواهد داشت.
نظرات