آنچه داستانهای علمی تخیلی از فرمانروایی هوش مصنوعی بر دنیا میگویند
بعضی از داستانهای علمی تخیلی چشماندازی از دوران فرمانروایی رایانهها ترسیم کرده بودند و نسبت به امنیت و آیندهی بشریت در این زمینه نگران بودند.
در مارس ۲۰۱۶ شاهد پیروزی برنامهی آلفاگو (AlphaGo) در مقابل قهرمان جهان بودیم. مورد دیگر هم مربوط به خودروی بدون رانندهی گوگل بود که با یک اتوبوس در شهر تصادف کرد.
دنیا بیدار شده و فهمیده است که ترکیب دو علم "هوش مصنوعی" و "رباتیک" چه تحولات عظیمی را میتواند فراهم کند.
چنانچه هنوز این وحشت را داریم که رباتها به خاطر انتقامخواهی از اجداداشان در تختخواب ما را بکشند، فیلمهایی مثل صحنهی زیر را سریعا از سیستمهای خود پاک کنید:
به لطف داستانهای علمی تخیلی، میدانیم که اولین کار هوش مصنوعی انجام حملات هستهای علیه ما انسانها است!
"هارلن الیسون" طی داستانی در سال ۱۹۶۷ با عنوان "دهانی ندارم و باید جیغ بکشم"، دنیا را در شرایط حاکمیت وحشیانهی یک هوش مصنوعی به نام AM به تصویر کشید.
AM قرار بود فقط یک ماشین باشد و توانش را صرف خدمت به بشر کند؛ اما او تمام نیروی خود را صرف خشم، دیوانگی و قتل عام انسانها کرد. او یک جنگ هستهای راه انداخت و تمام نژاد بشر را نابود کرد و از میان آدمها فقط ۵ نفر را زنده نگه داشت تا آنها را با یک نفرت ذاتی شکنجه دهد.
یکی از ۵ نفر، برای نجات دوستانش از شکنجههای AM آنها را کشت و خودش تا ابد به یک مکعب ژلاتینی تبدیل شد که قادر به جیغ زدن نبود.
الیسون از اولین نویسندگان داستانهای علمی-تخیلی بود که حضور ماشینهای هوشمند را تهدیدی در مقابل انسان برشمرد.
ما انسان هستیم، پس این توانایی را داریم که خیلی از سوالات را با میلیاردها نفر از همنوعان خود به اشتراک بگذاریم:
ما که هستیم؟ وجود ما چه معنایی دارد؟ به چه کسانی عشق میورزیم و چه کسانی ما را دوست دارند؟
حالا در این میان، AM ساخته میشود که با استناد به واژگان دیوید فاستر والاس، یک هوش مصنوعی منحصر به فرد، کامل، فاخر و در نهایت تنها است.
جنایتهایی که هوشهای مصنوعی در داستانهای تخیلی مرتکب میشوند برای بقا و زنده ماندن نیست. اعمال آنها واکنشی کودکگونه به پدر و مادر بیتوجهی است که صدای جیغهای این کودک را نمیشنود تا تسلای خاطری پیدا کند.
"آیزاک آسیموف" برای برقرار ماندن برتری انسان به رباتها قوانینی تعریف کرده است:
۱.یک ربات نباید عملی انجام دهد که باعث صدمه دیدن به انسان شود.
۲.یک ربات باید از دستورات انسانها اطاعت کند مگر این که آن دستورات، قانون اول را نقض کند.
۳.تا زمانی که قانون اول یا دوم برقرار بماند، ربات باید در حفظ و بقای خودش تلاش کند.
با وجود قوانین سختگیرانهای که آسیموف برای آنها وضع کرده است، آنها ممکن است در وهلهی اول عملکرد خوب و مثبتی از خود نشان دهند. اما تصورش مشکل است که ذهن منظم و تحلیلگر این رایانهها که به سادگی قهرمانان جهانی را در بازیهای فکری شکست میدهند، نتواند این قوانین و محدودیتها را دور بزند.
به قول "لین مک دونالد" نویسندهی کتاب "River of Gods" :
"سیستمی که به اندازهی کافی هوشمند بوده است تا از پس آزمونهای محاسباتی مختلف برآید، به همان اندازه هوشمند است که تمامی این منطقها را در هم بشکند و زیر پا بگذارد."
پس اگر میخواهید رباتها در اختیار شما باشند و شما را نکشند، آنها را به بردگی مجبور نکنید.
"ویلیام گیبسون" سهگانهی “The Sprawl” را با اثری به نام "رومنسر" شروع کرده است که از ظهور یک هوش مصنوعی قدرتمند در آیندهای نزدیک خبر میدهد.
داستان رومنسر ماجرای یک سرقت مسلحانهی پیچیده است که توسط یک هوش مصنوعی سازماندهی میشود. هوش مصنوعی داستان قصد دارد که با حذف پلیس، قدرت را از آن خود کند.
البته در سال ۱۹۸۴، موضوعاتی مانند هوش مصنوعی جایگاه چندانی در فهرست علاقهمندیها نداشت و موضوعات مربوط به باکتریها و حیات انسان طرفداران بیشتری داشتند.
امروزه اگر با طرفداران پر و پاقرص داستانهای علمی-تخیلی صحبت کنید در زمانی حدود ۰.۰۰۳۴ نانوثانیه صحبت از "لیام ام بنکز" میکنند. بنکز در مجموعهای به نام "فرهنگ" از تمدن بالغی نوشته است که نه تنها شامل هوش مصنوعی است، بلکه توسط آن اداره میشود.
"تد چیانگ" از دیگر نویسندگان حوزهی علمی – تخیلی است که به موضوع هوش مصنوعی پرداخته است و در رمان کوتاه خود به نام "عمر اشیاء نرمافزاری" به این نتیجهگیری میرسد که باید با هوش مصنوعی به شکل یک کودک برخورد شود.
جدای از کارآمد بودن این هوشهای مصنوعی، ممکن است روزی با AIهایی مواجه شویم که مانند نوجوانهای دلخور و لجوج ایجاد دردسر میکنند.
سیستم "Deep Learning" یا یادگیری عمیق همانند آلفاگو به شدت جالب و جذاب است؛ چرا که واقعا از دنیای درون آن سر در نمیآوریم. هنگامی که شبکههای عصبی در حال اجرا بودند، هوشهای مصنوعی با سرعت غیر قابل وصفی به میدان آمدند و با قدرت به مراتب پیچیدهتری وارد عمل شدند.