۱۹ آبان: سالروز تاسیس شرکت کارنگی توسط اندرو کارنگی
اندرو در ۲۵ نووامبر سال ۱۸۳۵ در دانفرملین اسکاتلند متولد شد. زمانی که اندرو کودک بود شرایط اقتصادی کشور اسکاتلند، مناسب نبود؛ در این شرایط پدر اندرو تصمیم گرفت تا خانواده خود را به آمریکا ببرد.
خانواده کارنگی در سال ۱۸۴۸ وارد پنسیلوانیای آمریکا شدند تا زندگی جدیدی را پیش بگیرند. آنها شرایط مالی مناسبی نداشتند و اندرو از ۱۳ سالگی در یک کارخانه ریسندگی شروع به کار کرد. وی ۱۲ ساعت در روز و ۶ روز در هفته به شدت کار میکرد و ۱.۲۰ دلار در هفته حقوق میگرفت. در آن زمان تمام اعضای خانواده مشغول کار بودند تا بتوانند خرج زندگی خود را تامین کنند و سرمایهای برای خود پس انداز کنند. در سال ۱۸۵۰ اندرو کارنگی مسئول خط تلگراف شرکت تلگراف اوهایو شد و حقوقش به ۲.۵۰ دلار در هفته افزایش یافت.
اندرو زمانی که در این تلگراف خانه کار میکرد در کنار این موضوع که کارمندی بسیار سخت کوش و دقیق بود با هوش بالای خود با تجار و افراد مهم شهر که به آنجا میآمدند، آشنا شد و بعد از مدت کوتاهی وی تقریبا تمام افراد مهم شهر را به خوبی میشناخت. اندرو هوش بالایی داشت و توانست روشی ابداع کند تا بتوان کدهای تلگراف را بدون نیاز به کاغذها و تنها با گوش دادن به صدا بفهمد. اندرو در کنار کار به شدت به مطالعه علاقه داشت و از تمام وقت آزاد خود برای مطالعه استفاده میکرد. ارتباطات خوب وی با افراد سرشناس شهر موجب شد تا کلونل اندرسون اجازه ورود اندرو به کتابخانه شخصیاش را که در آن بیش از ۴۰۰ کتاب قرار داشت بدهد و اندرو کمال استفاده ار از این فرصت برد. اندرو فرصت رفتن به مدرسه را نداشت ولی با پشتکار زیاد، آنچه را نیاز بود خود بدست آورد. اندرو کاملا مستقل پرورش یافت جه از بعد علمی و چه از بعد مالی و اقتصادی کاملا وابسته به خود بود به سرعت با تلاش زیاد به پیش میرفت.
در سال ۱۸۵۳ شرکت راه آهن پنسیلوانیا اندرو کارنگی را استخدام کرد در حالی که اندرو تنها ۱۸ سال سن داشت ولی از نظر تجربه کاری و سطح علمی بسیار فراتر از هم سنهای خود بود همین موضوع موجب شد تا به سرعت مدارج ترقی را در شرکت راه آهن پنسیلوانیا طی کند. در این دوران اندرو کارنگی در خصوص مدیریت و کنترل هزینه دانش فراوانی کسب کرد که بعدها بسیار در شکل گیری شرکتش به وی کمک کرد. در این راه افرادی که وی آنها را از کار تلگراف خانه خوب می شناخت نیز به او کمک کردند.
توماس الکساندر اسکات کسی بود که وی را در شرکت راه آهن استخدام کرد و به اندرو در فراگیری علم مدیریت کمک زیادی کرد حتی در اولین سرمایه گذاری که اندرو انجام داد از وی حمایت کرد. در سال ۱۸۵۵ اندرو کارنگی با حمایت مادرش و آقای اسکات ۵۰۰ دلار در شرکت پستی آدامز که پیمانکار شرکت راه آهن پنسیلوانیا بود سرمایهگذاری کرد و این آغازی بود بر کارهای بزرگ اندرو کارنگی.
بعد از آن اندرو شروع به سرمایه گذاری در سهام شرکتهای مختلف کرد و در این راه نیز موفق بود. در سال ۱۸۶۴ اندرو کارنگی حدود ۴۰٫۰۰۰ دلار در یکی از شرکتهای نفتی سرمایه گذاری کرد که سود قابل ملاحظهای را به وی بازگرداند. بعد از پایان جنگ داخلی امریکا اندرو کارنگی از شرکت راه آهن پنسیلوانیا جدا شد و تمرکز خود را بر روی صنعت آهن قرار داد و شروع به خرید و فروش آهن کرد. که در آن دوران با توجه به رشد راه آهن در کشور پهناور امریکا اهمیت بالایی داشت.
اندرو کارنگی یکی از بزرگترین خیرین تاریخ آمریکا به حساب میآید که نقش مهمی درفعالیتهای فرهنگی ایفا کرده است. اندرو کارنگی به خود عهد کرده بود تا هیچکاه بیشتر از ۵۰٫۰۰۰ دلار در سال برای خود بر ندارد و مابقی درامدش را در فعالیتهای فرهنگی هزینه میکرد. اندرو کارنگی اعتقاد داشت تا پول بیش از اندازه موجب خراب شدن انسان میشود و حالا که وی تا تلاش زیاد توانسته است درامد زیادی کسب کند باید به دیگران از این درامد کمک کند البته کمکی به فرهنگ و دانش افراد باشد تا آنها نیز بتوانند بر روی پای خود بایستند. او مخالف فلسفهی گداپروری بود. اندرو کارنگی به شدت مخالف سیاستهای استعماری و سرمایهداری بود و اعتقاد داشت سرمایه داری که سرمایهاش به کمک مردم، افزایش دانش و فرهنگ جامعه نباشد، ارزشی ندارد.
اندرو کارنگی در تاریخ ۱۱ آگست سال ۱۹۱۹ در لنوکس ماساچوست فوت کرد. وی تا آن سال در حدود ۳۵۰۶۹۵۶۵۳ میلیون دلار (به دلار سال ۲۰۱۰ ببیش از ۴.۸ میلیارد دلار) صرف فعالیتهای بشر دوستانه و خدمات علمی و فرهنگی کرد و بعد از مرگ ۳۰ میلیون دلار باقی مانده از ثروتش را نیز به موسسات فرهنگی و موسسات خیریه بخشید و هیچ پولی را از خود برای بازماندگان و خانوادهاش باقی نگذاشت. به عبارت دیگر کارنگی بیشتر ثروت خود را صرف تاسیس سازمانهای سودمند همگانی مانند کتابخانهها و مدارس و دانشگاهها (همانند دانشگاه کارنگی ملون) کرد. وی در مدت عمر خود ۳٫۰۰۰ کتابخانه عمومی (همانند کتابخانه مرکزی سیاتل) تاسیس کرد و قریب ۳۵۰ میلیون دلار صرف ساخت اماکنی همچون تالار کارنگی و حمایت از برنامههای فرهنگی کرد. این جمله یادگار اندروکارنگی برای سرمایه داران ثروت مندان است:
مردی که ثروتمند بمیرد، بی آبرو مرده است. اندوختههای مالی تان را هرگز به بازماندگانتان نسپارید، چون بر روی پای خویش نخواهند توانست ایستاد. به هیئت و بنیاد نیز وامگذارید، چون عاقبت بر خلاف خواستههایتان عمل خواهند کرد. ثروتتان را خود وقف کنید، نه بعنوان بخشش و صدقه، بلکه بعنوان هدیه به موسسات عمومی که در خدمت بشریت میکوشند.
یاد و خاطره این مرد بزرگ نه فقط بخاطر تلاش و کار زیاد و موفق شدن در شرایط سخت و نه بخاطر ثروت زیادش بلکه بخاطر دیدگاهاش، همیشه محترم و جاودانه خواهد بود.
نظرات