مریسا میر در تاریخ ۳۰ می ۱۹۷۵ در Wausau، ویسکانسین متولد شد. پدرش مایکل میر مهندس محیط زیست بود و در شرکت آب کار میکرد و مادرش مارگارت میر استاد هنر فنلاندی تبار بود. پدربزرگش شهردار شهر جکسون ویسکانسین بود و او بهنوعی از ابتدا سختکوشی را از پدربزرگ خود یاد گرفت.
کودکی و نوجوانی
گرچه مریسا در دوران کودکی بهشدت خجالتی بود، ولی مثل تمام دخترهای شهرستان کوچک واسوا، سنین کودکی و نوجوانی را با کلاسهای باله، پیانو، اسکی، شنا و شیرینیپزی گذراند. همین کلاسهای خارج از مدرسه او را از درونگرایی بیرون کشید و شخصیتی منضبط و با اعتمادبهنفس به او داد. هنوز در سنین نوجوانی بود که علاقه و استعدادش به ریاضیات و آمار و احتمال و دروس علوم مشخص شد.
هنگامیکه به دبیرستان واسوا وست رفت، در دروس شیمی، حساب دیفرانسیل و انتگرال، زیستشناسی و فیزیک خودش را بهعنوان بااستعدادترین دانشآموز مدرسه مطرح کرد و درعینحال در فعالیتهای غیر درسی هم بسیار موفق بود؛ بهطوریکه ریاست کلوپ اسپانیایی مدرسه را در دست گرفت و سرپرستی گروههای مناظرهی دانشآموزی را هم به او دادند. تیم مناظره دانش آموزان مدرسهی واسوا وست با رهبری او مدال قهرمانی ایالتی ویسکانسین را از آن خود کرد. او شغلی هم خارج از مدرسه پیدا کرده بود؛ مریسا در یک فروشگاه خواروبارفروشی تحویلدار بود و برای اینکه کار مشتریان را سریعتر راه بیندازد، کد محصولات را حفظ میکرد. وقتی دوران دبیرستان را به پایان برد، تامی تامپسون، فرماندار ویسکانسین او را بهعنوان یکی از دو نماینده دانش آموزان این ایالت برای شرکت در اردوی ملی جوانان علوم در غرب ویرجینیا انتخاب کرد.
دوران دانشجویی
مریسا در دوران نوجوانی دوست داشت جراح مغز و اعصاب شود؛ به همین دلیل پس از دبیرستان وارد کلاسهای مقدماتی پزشکی دانشگاه استنفورد شد. کمی بعد او رشتهی تحصیلاتی خود را از علوم اعصاب کودکان به رشتهی سیستمهای نمادین تغییر داد. سیستمهای نمادین ترکیبی است از علوم فلسفه، روانشناسی شناخت گرا، زبانشناسی و علوم کامپیوتر. در دوران دانشجویی او فوقالعاده فعال بود، برای تفریح عضو تیم تشویق دانشجویی شده بود و البته در بیمارستان کودکان بهعنوان نیروی داوطلب کار میکرد. در جلسات مناظره دانشجویی حضوری مداوم داشت و در دروس خود بهاندازهای مستعد بود که استادان دانشگاه از او برای مطالعات و پژوهشهای خود کمک میگرفتند. پس از مدتی او کسی بود که در کلاسهای تکمیلی دروس علوم به دانشجویان ضعیفتر درس میداد. او کمک کرد دبیرستان برمودا رشتهی علوم کامپیوتر را به واحدهای درسی خود اضافه کند. پس از یکی دو سال اول دانشگاه، اریک رابرتز سرپرست گروه رشته سیستمهای نمادین، از او خواست یکی از درسهای همین رشته را تدریس کند. کلاس او بهاندازهای از طرف دانشجویان مورد استقبال قرار گرفت که دانشگاه رسماً از او خواست کلاس را در طول تابستان هم ادامه دهد.
میر در سال ۱۹۹۷ مدرک کارشناسی خود را در رشته سیستمهای نمادین با درجه ممتاز از دانشگاه استنفورد دریافت کرد. پس از آن به مدت دو سال تحصیلات عالی خود را در رشته علوم کامپیوتر در این دانشگاه ادامه داد و در سال ۱۹۹۹ کارشناسی ارشد خود را در این رشته به پایان رساند. گرایش رشتههای او در هر دو دوره، هوش مصنوعی بود. مریسا میر پس از اتمام دانشگاه، دوران کارآموزی خود را به پژوهشگری در موسسه بینالمللی تحقیقات SRI منلو پارک ایالت کالیفرنیا و پس از آن در لابراتوار تحقیقاتی زوریخ گذراند. توانایی و خلاقیت او در دوران کارآموزی باعث شد در آستانه ورود به دنیای کار، ۱۴ پیشنهاد شغلی دریافت کند.
گوگل : موفقیت در سنین جوانی
ازجمله شغلهایی که به میر پیشنهاد شد، تدریس در دانشگاه کارنگی ملون بود. شرکت مک کینزی هم از او برای پست مشاوره دعوت به همکاری کرده بود. اینها همه شغلهای وسوسه کنندهای بودند؛ اما مریسا تصمیم گرفت بهجای آن، زندگی حرفهایاش را از استارتاپ کوچکی شروع کند.
این استارتاپ، چهاردهمین پیشنهاد کاری او بود؛ شرکت کوچکی به نام گوگل که تازه تأسیس شده بود و مریسا بیستمین کارمند استخدامی و اولین مهندس زنی بود که در این شرکت شروع به کار کرد. مریسا رهبری تیم رابط کاربری و سرورهای وب را به عهده گرفت. او کد نویسی و نظارت تیمهای کوچک مهندسانی را انجام میداد که روی طراحی و توسعهی موتور جستجوی گوگل کار میکردند. در این دوره او به خاطر دقتش به جزئیات، در شرکت زبانزد همگان شده بود و همین باعث شد به سمت مدیریت محصولات ارتقاء شغلی پیدا کند و کمی بعد به مقام مدیریت و رهبری محصولات تحت وب رسید. او وظیفه داشت لوگوی گوگل را برای مناسبتهای مختلف (مثل بزرگداشتها، تعطیلات، جشنها، رویدادها و روزهای خاص) طراحی کند. با سلیقه و استعداد عالی او در طراحی، شرکت گوگل هویتی منحصربهفرد پیدا کرد.
در سال ۲۰۰۲ و در سن ۲۷ سالگی، میر مدیریت برنامه جذب استعداد گوگل را هم به عهده داشت. هدف این برنامه کشف جوانان مستعد و هوشمند و آموزش آنها برای شغلهای مدیریت درون سازمان بود. هرسال میر تعدادی از کارمندان تازه استخدام را برای یک برنامه دوساله انتخاب میکرد و آنها را آموزش میداد. برت تیلور و جاستین روزنشتاین ازجمله افراد موفقی بودند که زیر دست میر پرورش یافتند. در سال ۲۰۰۵ او به سمت نایب رئیس بخش جستجوی محصولات و تجربیات کاربران منصوب شد. در این زمان فعالیتهای مریسا میر منجر به تولید بهترین و موفقترین محصولات این شرکت شد: گوگل مپ (Google Maps)، گوگل ارث (Google Earth)، استریت ویو (Street View)، نوار ابزار گوگل (Google Toolbar)، گوگل نیوز (Google News) و جی-میل (Gmail).
میر تا سال ۲۰۱۰ در همین سمت باقی ماند. زحمات او گوگل را از یک استارتاپ کوچک، تبدیل به شرکتی جهانی کرد که تا سال ۲۰۱۰، بیش از ۳۰ میلیارد دلار ارزش داشت. در این زمان اریک اشمیت، مدیرعامل گوگل از او خواست نقشههای محلی و خدمات مکانیابی و محل سکونت را ساماندهی کند. در این دوران میر همزمان با فعالیتهای خود در گوگل، در دانشگاه استنفورد استاد برنامهنویسی مقدماتی کامپیوتر بود و مدیریت و نظارت کالج پالتوآلتو را هم به عهده داشت و موفق شد دو جایزه و مدال افتخاری را بهپاس زحماتش در دانشگاه استنفورد از آن خود کند.
تصمیمات بعدی مریسا میر، نهتنها نظر اهالی سیلیکون ولی را به خود جلب کرد، بلکه همهی جهان را به شگفتی واداشت.
یاهو : پیروزیها و شکستها
در ۱۶ جولای ۲۰۱۲ و در سن ۳۷ سالگی، مریسا میر بهعنوان رئیس و مدیرعامل شرکت یاهو انتخاب شد. در آن زمان شرکت یاهو با مشکلاتی جدی مواجه بود، ارزش سهام شرکت سقوط کرده بود، بسیاری از کارمندان را بهناچار اخراج کرده بودند و درآمد ناشی از تبلیغات بهشدت کاهش پیداکرده بود. میر پنجمین مدیرعاملی بود که در طی پنج سال در شرکت یاهو به کار گرفته میشد و فکر میکردند با قدرتی که دارد، میتواند برنامهها و اهداف شرکت را بازسازی کند. او زنی بود که پا جای کارلی فیورینا، مدیرعامل اسبق شرکت هیولت پکارد و مگ ویتمن، مدیرعامل اسبق شرکت ای-بی گذاشته بود و بسیاری بر این عقیده بودند که اگر راه نجاتی برای یاهو وجود داشته باشد، کلیدش در دستان میر است.
میر بهمنظور ساده کردن فرآیند بروکراسی و بهبود بخشی به فرهنگ شرکت، یک برنامه آنلاین جدید را به نام PB&J راهاندازی کرد. کارمندان میتوانستند شکایات و مشکلات خود را با این برنامه ثبت کنند و همچنین در مورد مسائلی که شرکت با آن مواجه بود، نظر و رأی بدهند. اگر مسئلهای ۵۰ رأی میگرفت، مدیریت آنلاین بهصورت خودکار تحقیقاتش را دربارهی آن مشکل آغاز میکرد و به بررسی موضوع میپرداخت.
در فوریه سال ۲۰۱۳، میر تغییری در سیاستهای پرسنل شرکت به وجود آورد که تمامی کارمندان دورکار را به دفتر شرکت بازگرداند. کمی بعد او قوانین مرخصی زایمان کارمندان زن را هم تغییر داد و یک کمکهزینه زایمان و یک هدیه مالی برای والدین کودک را به تسهیلات موجود اضافه کرد. در این زمان میر به خاطر بسیاری از تصمیمهای مدیریتی خود، بخصوص محدودیت و ممنوعیت دورکاری، تحت انتقاد شدید نشریات نیویورکتایمز و نیویورکر قرار گرفت.
میر برای نجات یاهو ایدههای مختلفی را امتحان کرد. در ۲۰ می ۲۰۱۳، یاهو را متقاعد کرد که Tumblr را به مبلغ ۱.۱ میلیارد دلار بخرد. به نظر میآمد که تلاشها بهجایی نمیرسند: در جولای سال ۲۰۱۳ بازهم شاهد کاهش درآمدها بودند، گرچه سود نسبت به سالهای گذشته کمی بالاتر رفته بود. واکنش والاستریت قابل پیشبینی بود: ارزش سهام یاهو ۱.۷% سقوط کرد. در سپتامبر همان سال اعلام شد که قیمت سهام یاهو از زمانی که میر مدیرعامل شده، دو برابر شده است؛ اما علت این افزایش به تجارتهای شرکت تجاری چینی Alibaba Group با یاهو نسبت داده شد که قبل از انتصاب میر اتفاق افتاده بود.
شرکت یاهو همچنان در بحران دستوپا میزد. میر برنامهی حسابشدهای برای برگرداندن یاهو به صحنه داشت. درحالیکه گوگل و مایکروسافت علاقه خود را به خرید این شرکت ابراز کرده بودند، میر تلاش میکرد به کارمندانش انگیزه بدهد. او کل تیم مدیریتی یاهو را عوض کرد و گفت از همه میخواهد فقط روی یک کار متمرکز شوند؛ تولیدات جدید آنلاین.
سقوط یاهو
در سپتامبر سال ۲۰۱۳، تلاشهای میر او را در فهرست ۴۰ مدیرعامل برتر محله فورچن (Fortune) قرارداد و او را شانزدهمین زن قدرتمند دنیای تجارت اعلام کرد. مجله وگ (Vogue) نیز عکس او را روی جلد شمارهی ماه خود آورد.
میر سعی کرد کاری را که گوگل با کروم کرد، تکرار کند. او فکر میکرد با عقد قرارداد با فایرفاکس بهعنوان مرورگر یاهو، میتواند روح تازهای به این شرکت بدمد، ولی این تلاش هم بهجایی نرسید.
در سال ۲۰۱۴، مریسا میر یاهو را واداشت شرکت برایترول را بخرد. این شرکت درزمینهٔ ی تبلیغات ویدیویی فعالیت میکرد و تصور میشد بتواند یاهو را درزمینهٔ تبلیغات مدیا به مطرحترین شرکت دنیا تبدیل کند. بااینحال در پایان سال ۲۰۱۴، ارزش سهام یاهو تغییر مثبتی نکرده بود.
در همین سال اتفاق عجیبی افتاد. حساب کاربری و ایمیل بیش از ۵۰۰ میلیون نفر از کاربران یاهو هک شد و اطلاعات آنان به سرقت رفت و یکی از تاریکترین برگهای تاریخ یاهو را رقم زد.
فراز و نشیبهای یاهو بیپایان بود. در سال ۲۰۱۵ اعلام کردند که مدیرعامل جدیدی به یاهو خواهد آمد، اما در رأیگیری سهامداران، مریسا میر ۸۲ درصد آراء را از آن خود کرد و در سمت خود ابقا شد.
درنهایت در فوریه سال ۲۰۱۶، مریسا میر اعلام کرد قرار است یاهو به شرکت ورایزن واگذار شود. شرکت ورایزن ۲۳ میلیون دلار برای پاداش سالهای خدمت مریسا میر در یاهو به او پرداخت میکند.
اتهامات علیه میر و تبعیض جنسیتی
اسکات ارد مدیر سابق دفتر تحریریه یاهو که از این شرکت اخراج شده بود، در سال ۲۰۱۵ شکایتی علیه میر تسلیم دادگاه کرد. او مدعی شده بود میر از یک سیستم امتیازدهی برای تشویق کارمندان استفاده میکند تا عقاید و تعصبات شخصی خود را به پرسنل یاهو تحمیل کند که درنهایت به ضرر کارمندان مرد است؛ زیرا او شخصاً تمایل دارد مردان را از شرکت اخراج کند! او گفته بود که تا سال ۲۰۱۱ هیئتمدیره عملکرد او را رضایتبخش خوانده بودند؛ بااینحال میر بهعنوان مدیرعامل جدید او را اخراج کرده است و این نه به علت ناتوانی اجرایی او بلکه به این دلیل است که میر تمایلی به همکاری با مردان ندارد.
پیش از اسکات ارد، گرگوری اندرسون، که در سال ۲۰۱۴ از کار اخراج شده بود شکایت دیگری را با این ادعا که سیستم مدیریتی یاهو مستبدانه و غیر منصفانه است به دادگاه ارائه کرده بود. دادگاه این شکایات تا سال ۲۰۱۶ همچنان در جریان بود.
زندگی شخصی
مریسا میر در تاریخ ۱۲ دسامبر ۲۰۰۹ با زاخاری بوگو، وکیل و سرمایهگذار ازدواج کرد. در نخستین روز استخدامش در یاهو اعلام کرد که باردار است و در ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۲ پسرش مکالیستر به دنیا آمد. در سال ۲۰۱۵ نیز دو دختر دوقلوی آنها به نامهای ماریل و سیلوانا به دنیا آمدند. او از سال ۲۰۰۸ در پنت هاوس خود در طبقه ۳۸ هتل فورسیزن در سانفرانسیسکو زندگی میکند.
درآمد
طبق آخرین اعلام مجله فوربز، ورایزن مبلغ ۴.۴۸ میلیارد دلار برای خرید یاهو پرداخت میکند. این مبلغ، ۳۵۰ میلیون دلار کمتر از مبلغ اصلی توافق شده است که علت آن افشای رخنههای امنیتی سایت یاهو است.
در ماه می سال ۲۰۱۷، کل ثروت مریسا میر بیش از ۵۴۰ میلیون دلار تخمین زده میشود. دستمزد او در یاهو سالانه یک میلیون دلار بود و درآمد خالص او (متشکل از دستمزد، پاداش و سود سهام) به بیش از دو میلیون دلار در سال میرسید.
فعالیتهای دیگر
بهجز ریاست و مدیرعاملی یاهو، مریسا میر در عرصههای دیگری نیز نام خود را مطرح کرده است. نام او در هیئتمدیره موزه طراحی ملی، آکادمی باله نیویورک، آکادمی باله سانفرانسیسکو و موزه هنرهای مدرن سانفرانسیسکو دیده میشود. میر در شرکتهای فنّاوری و کامپیوتر هم سرمایهگذاری کرده است، ازجمله شرکت مینتد (Minted)، پلتفرم ویدیویی لایو ایرتایم (Airtime)، استارتاپ یوبیم (uBeam)، شرکت تجارت الکترونیکی بریت پلاس (Brit + Co)، شرکت پردازنده پرداخت موبایل اسکوئر (Square) سایت طراحی دکوراسیون (One Kings Lane) و شرکت تحقیقات ژنتیک ناترا (Natera).
در لیست قدرتمندترین زنان آمریکا در حیطه کسبوکار مجله فورچن، مریسا میر در سالهای ۲۰۰۸، ۲۰۰۹، ۲۰۱۰، ۲۰۱۱، ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳، به ترتیب رتبههای ۵۰، ۴۴، ۴۲، ۳۸، ۱۴ و ۸ را از آن خود کرد. در سال ۲۰۰۸ و در سن ۳۳ سالگی، او جوانترین زنی بود که به این فهرست راه پیدا کرده بود. همچنین در سال ۲۰۰۹، مجله گلامور او را بهعنوان زن سال انتخاب کرد. در سالهای ۲۰۱۲، ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ در فهرست قدرتمندترین زنان جهان مجله فوربز، به ترتیب رتبههای ۲۰، ۳۲ و ۱۸ را دریافت کرد. در سال ۲۰۱۳ عکس او روی جلد مجله تایمز جای گرفت و بهعنوان اولین زن زیر چهل سال دنیای تجارت، ستارهی سال مجله وگ شد. در ۲۴ دسامبر ۲۰۱۵، میر توسط شرکت بریتانیایی Richtopia بهعنوان چهاردهمین مدیرعامل تأثیرگذار دنیا انتخاب شد.
و درنهایت در مارس ۲۰۱۶، مجله فورچن او را ناامیدکنندهترین مدیر و رهبر دنیا لقب داد.
سخنان مشهور مریسا میر در باب کسبوکار
- من هرگز به کلیشه وارد نمیشوم و هرگز دست به تقلید نمیزنم.
- همیشه چیزی بود که برای آن آماده نبودم. فکر میکنم همین باعث پیشرفت آدمی میشود. فکر میکنید از عهدهی چیزی برنمیآیید؛ ولی خودتان را از آن لحظات عبور میدهید و به موفقیت میرسید.
- ما باور داریم اگر بر کاربران متمرکز شویم، موفقیت و پول به دنبال آن به دست میآید. در یک کسبوکار مجازی، شما زمانی موفق میشوید که به نیازهای مردم توجه کنید؛ آنچه مردم میخواهند و دوست دارند. همین مردم کار تبلیغ برای سایت شما را انجام میدهند.
- من متوجه شدهام همهی زمانهایی که از تصمیمگیریهای خودم راضی بودهام، دو روال وجود داشته است؛ یکی اینکه اطرافم از انسانهای باهوشی پر بوده که باعث شدهاند به ایدههای جدیدی فکر کنم یا اینکه کاری بوده است که برایش آماده نبودهام و مجبور شدهام دانشم را اضافه کنم و چیزی یاد بگیرم.
- تئوری من این است: اگر شرکتی مجبور باشد از مصرفکنندگان یا کاربران بپرسد که باید چه چیزی تولید کند، یعنی هنوز هدف خود را تشخیص نداده است. منظور این نیست که به نیازهای کاربران بیتوجهیم. بلکه این ما هستیم که باید بدانیم چه چیزی مورد نیاز است تا کاربران را خشنود کند.
- برای کسی کار کنید که شما را باور دارد؛ زیرا زمانی که به شما ایمان داشته باشند، روی شما سرمایهگذاری میکنند.
- در تکنولوژی و تجارت، مهمترین اصل مردم هستند. اینکه بهترین افراد را پیدا کنید، آنها را آموزش دهید، یک محیط خلاق بیافرینید و باهم راهی بهسوی ایدههای جدید پیدا کنید.
- مدیریت محصول، تلفیقی واقعی از فنآوری (کاری که مهندسان انجام میدهند) و تجارت (کاری که مدیران اجرایی انجام میدهند) است.
- برای هر استخدامی که در ذهن داشتم، دقیقاً همان فردی را که میخواستم پیدا کردم. به همین علت توانستم تیم بینظیری کنار خود داشته باشم.