انجام اولین پیوند سر انسان تا دو سال آینده
ایدهی پیوند سر انسان برای اولین بار توسط سرجیو کاناورو - مدیر گروه مدولاسیون عصبی پیشرفته در تورین ایتالیا مطرح شد. کاناورو قصد دارد با استفاده از عمل جراحی پیوند سر بتواند زندگی افرادی که دچار بیماریهای تحلیل عضلانی و عصبی یا سرطانهای شدید اندام هستند را نجات دهد و بتواند طول عمر چنین افرادی را افزایش دهد. در حال حاضر کاناورو ادعا میکند که موانع عمدهی پیش روی چنین پیوندی مانند پیوند نخاعی و بازداشتن سیستم ایمنی برای پس زدن عضو پیوندی، برطرف شده است و میتوان چنین عمل جراحی را تا سال ۲۰۱۷ انجام داد.
کاناورو این پروژه را در کنفرانس سالانه جراحان اعصاب و ارتوپد آمریکا که تابستان امسال در آناپولیس مریلند برگزار میشود اعلام خواهد کرد. اولین تلاش برای پیوند سر در سال ۱۹۵۴ توسط ولادیمیر دمیخو روسی انجام شد که سر و پاهای جلویی یک توله سگ را روی بدن یک سگ بزرگتر پیوند زد. دمیخو جراحیهای مشابه فراوانی روی سگها انجام داد ولی هیچ کدام بیشتر از ۶ روز دوام نیاوردند. اولین پیوند سر موفق در سال ۱۹۷۰ در دانشکده پزشکی دانشگاه کیس وسترن ایالت اوهایو آمریکا انجام شد که در آن سر یک میمون به بدن میمون دیگر پیوند زده شد ولی در این مورد میمون به دلیل عدم پیوند نخاع قادر به حرکت نبود. در نهایت سیستم ایمنی، عضو جدید را پس زد و میمون بیش از ۹ روز زنده نماند. جراحیهای مشابه زیادی تاکنون انجام شده است. همچنین جراحیهای مرتبط با این حوزه پیشرفت محسوسی تا کنون داشته است. دکتر سرجیو کاناورو در این خصوص میگوید:
فکر میکنم ما هم اکنون در مقطع زمانی قرار داریم که جنبههای فنی این جراحی کاملا امکان پذیر شده است.
به تازگی دکتر کاناورو خلاصهای از تکینکهای عمل این جراحی را در مقالهای در نشریه بین المللی جراحی اعصاب منتشر کرده است.
مراحل جراحی به این شکل است که سر فرد گیرنده و بدن فرد دهنده در ابتدای جراحی سرد میشود تا مدت زمانی که سلولها میتوانند کمبود اکسیژن را تحمل کنند افزایش یابد. سپس بافتهای اطراف گردن جدا میشوند و عروق خونی اصلی با استفاده از لولههایی ظریف به هم متصل میشوند. بعد نخاع فرد دهندهی پیوند را قطع کرده و سر او را روی بدن فرد گیرنده قرار میدهند، پس از آن نخاع با مادهای به نام پلی اتیلن گلیکول که مثل چسب عمل میکند به نخاع بدن جدید متصل می شود. به گفتهی دکتر کاناورو در این جراحی، قطع نخاع دقیق، کلیدیترین مرحلهی کار به شمار میرود. در نهایت عضلات به هم بخیه میشوند و فرد حدود چهار هفته در اغمای مصنوعی نگه داشته میشود تا در مدتی که بافتها ترمیم میشوند تکان نخورد. در این مدت اعصاب و نخاع با شوکهای الکتریکی منظم و خفیف تحریک میشوند؛ چرا که تحقیقات نشان میدهد این کار باعث میشود پیوندها و ارتباطات عصبی جدید بین سر و بدن تقویت شود.
برای اینکه بدن، عضو پیوندی را پس نزند باید فرد تحت درمان با داروهای قوی سرکوب کننده سیستم ایمنی قرار داشته باشد.
دکتر کاناورو معتقد است:
وقتی فرد به هوش آمد، قادر است سر خود را تکان دهد و چهرهاش را حس کند او همچنین میتواند با همان صدای قبلی خود صحبت کند و با انجام فیزیوتراپی، او در عرض یک سال قادر به راه رفتن خواهد بود.
در این میان مهمترین قسمت کار، گرفتن پیوند نخاعی است. دکتر کاناورو معتقد است در این خصوص اگر پلی اتیلن گلیکول کار نکند میتوان از جایگزینهای دیگری مانند تزریق سلولهای بنیادی یا سلولهای دیوارهی بینی که خاصیت خود تجدیدی دارند استفاده کرد. ولی او روش شیمیایی را سادهتر و کم تهاجمیتر میداند.
دکتر کاناورو در تلاش خود برای تحقیق روی پیوند سر تنها نیست و دانشمندان دیگری از جمله شیائومی پینگ از دانشکده پزشکی هاربین در چین نیز در این خصوص در حال تحقیق و پژوهش هستند.
مانع اساسی دیگر بر سر راه دکتر کاناورو یافتن کشوری است که به لحاظ قانونی بتواند چنین پیوندی را در آن انجام دهد. اگرچه کاناورو علاقمند است آزمایشات خود را در آمریکا انجام دهد ولی اعتقاد دارد پذیرش چنین اقدامی در اروپا آسانتر است. کاناورو در این خصوص میگوید:
مانع واقعی در این خصوص اخلاق است. آیا اصلا چنین عملی باید انجام شود؟ مطمئنا افراد بسیاری با آن مخالف خواهند بود.
با وجود ادعای دکتر کاناورو، برخی متخصصان عقیدهی دیگری در این زمینه دارند.
پاتریشیا اسکریپکو - متخصص مغز و اعصاب در کالیفرنیا عقیده دارد که حتی اگر انجام چنین عملی امکان پذیر باشد اتفاق نادری خواهد بود:
اینطور نیست که کسی بگوید من در حال پیر شدن هستم، من آرتروز دارم. پس شاید بهتر است بدنی داشته باشم که بهتر کار کند و ظاهر بهتری داشته باشد.
جای تعجب نیست که جامعه ی پزشکی نیز با احتیاط از این ایده استقبال کند و در انجام چنین جراحی تردید داشته باشد.
پروفسور هری گلد اسمیت، استاد بالینی جراحی عصبی در دانشگاه کالیفرنیا در انجام چنین عملی تردید دارد. وی میگوید:
فکر نمیکنم این کار شدنی باشد، مشکلات چنین عملی بسیار زیاد است. سالم نگه داشتن کسی که به مدت چهار هفته در کما است، بسیار بعید به نظر میرسد.
دکتر کاناورو یک انسان فلسفی است. او در مورد انجام این عمل خارق العاده میگوید:
اگر مردم چنین عملی را نمیخواهند من این کار را نخواهم کرد. اما اگر مردم در اروپا و امریکا چنین عملی را نمیخواهند به این معنی نیست که نباید در جای دیگری انجام شود.
کاناورو معتقد است که با انجام این عمل بسیاری از بیمارانی که دچار فلج نخاعی یا بیماریهای پیشرونده عصبی هستند امکان راه رفتن و زندگی مجدد خواهند داشت. به عقیدهی او این جراحی برای کسانی مثل پروفسور هاوکینگ نیز راه گشا خواهد بود.
نظر شما در خصوص این عمل جراحی چیست؟ چنین عمل جراحی را چقدر امکان پذیر میدانید؟ آیا انجام چنین عملی را درست میدانید؟