نوستراداموس؛ از پیش‌گویی تا واقعیت

پش‌گویان زیادی در طول تاریخ بوده‌اند که بعضاً پیش‌بینی‌های درستی نیز داشته‌اند اما نامی که با پیش‌گویی عجین شده، نام نوستراداموس است. این پیش‌گویی‌ها بعضاً آرامش‌بخش نیز هستند چرا که می‌گویند اتفاقاتی که به وقوع پیوسته‌اند در واقع بخشی از یک نقشه و هدف بزرگ هستند.

شاید مهم‌ترین پیش‌بینی‌های نوستراداموس قیام آدولف هیتلر، ترور جان کندی و حوادث ۱۱ سپتامبر باشند. در ادامه به معرفی نوستراداموس و کارهای او خواهیم پرداخت و در مورد یکی از پیش‌بینی‌های جنجال برانگیز یعنی اتفاقات ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ میلادی اطلاعات بیشتری کسب خواهیم کرد.

نوستراداموس نام لاتین مایکل دنوستردام، فیزیکدان و منجمی فرانسوی بود که در قرن ۱۶ رندگی می‌کرده است. جزئیات زندگی او به درستی مشخص نیستند و علاقه‌مندان و منتقدان نوستراداموس در مورد این جزئیات، اختلاف نظرهای زیادی دارند.

نظر عموم بر این است که نوستراداموس در سال ۱۵۰۳ میلادی در خانواده‌ای تحصیل کرده که تجارت حبوبات داشته‌اند، به دنیا آمده است. به نظر می‌رسد که او در سنین کودکی یادگیری علوم فراوانی مانند علم سنتی، ریاضی، زبان و نجوم را آغاز کرده بود.

نوستراداموس علوم مذهبی را نیز در دوران کودکی فرا گرفته بود. طرف پدری او یهودی بودند که قبل از به دنیا آمدن نوستراداموس و یا در سنین کودکی او، مذهب خود را به کاتولیک‌های رومی تغییر داده‌اند و به نظر می‌رسد این عامل باعث شده است که او به فراگیری و تحقیق در مورد نوشته‌های یهود علاقه‌مند شود. در طی زندگی خود به گفته‌ی بسیاری نوستراداموس علاقه‌ی زیادی به پیش‌بینی‌های اخروی در کتاب مکاشفه‌ی یوحنا و شاخه‌ای مرموز از یهود به نام کابالا داشته است.

بسیاری از تاریخ‌شناسان معتقدند نوستراداموس در سال ۱۵۲۲ میلادی خانه‌ی پدری را ترک کرد و برای تحصیل در زمینه‌ی پزشکی به مون‌پلیه رفت. پس از اتمام تحصیلات او ابتدا مشغول به آموزش علم پزشکی شد و سپس به تمرین برای تبدیل شدن به یک پزشک ماهر پرداخت. در طی این سال‌ها او به دلیل موفقیت‌هایی که در زمینه‌ی معالجه‌ی بیماری طاعون داشت، توانست شهرت کمی برای خود دست و پا کند. با تشویق مردم به رعایت بهداشت و ابداع داروهای جدید او توانست بیمارانی که حال وخیمی داشتند را معالجه کند. البته وی فرزندان و همسر اول خود را به دلیل بیماری طاعون در سال ۱۵۳۸ از دست داده بود.

در حدود سال ۱۵۴۰ میلادی او بار دیگر ازدواج کرد و به سالن که شهری در سواحل مدیترانه بود مهاجرت کرد. طی سال‌های آینده او توجه خود را بر روی رابطه بندی پیش‌گویی‌ها به خصوص در مورد جنگ‌ها و فجایع آینده، معطوف کرد. این هشدارهای شوم، توانستند توجهات مردم اروپا را به سمت او جلب کنند.

پیش‌گویی‌های بزرگ نوستراداموس به نام قرن‌ها در چندین سال و چندین جلد متوالی منتشر شده‌اند که شامل هزارن شعر و رباعی هستند. قرن‌ها که اشاره به مسیر زمانی پیش‌بینی‌های او دارد، پس از مرگ نوستراداموس این نام را گرفته است چرا که در اصل، خود او نام کتاب را پیش‌گویی‌های مایکل نوستراداموس نام‌گذاری کرده بود.

هر رباعی که غالبا به زبان فرانسوی و گاهاً لاتین، ایتالیایی و یونانی نوشته شده است، مربوط به پیش‌بینی یک اتفاق یا دوره‌ی زمانی است. تفسیر این رباعیات بسیار سخت است چرا که ترتیب زمانی ندارند و خود رباعی‌ها نیز مملو از آرایه‌های ادبی و لغات گنگ هستند.

با توجه به مقدمه‌ی ‌نوشته‌ها و نامه‌ای که شخص نوستراداموس به فرزند خود سزار نوشته است، هدف او از این ابیات نیز در واقع مرموز نگه داشتن آن‌ها بوده است. نوستراداموس دلیل این کار را ترس از کشته شدن توسط مخالفان و از بین رفتن کارهایش اعلام کرده است چرا که اگر آن‌ها پیام دقیق و زمان پیش‌بینی‌های او را به وضوح می‌دانستند اجازه‌ی منتشر شدن کارهای او را نمی‌دادند. او امید داشت تا آیندگان، درک بهتری از رباعیات او داشته باشند و بتوانند پیش‌بینی‌های او را درک کنند.

بسیاری افراد امروزه معتقدند که این ابیات حرف‌های زیادی در خود نهفته دارند. آن‌ها می‌گویند اگر ابیات او به درستی ترجمه و تفسیر شوند، می‌توان اتفاقات زیادی که در گذشته به وقوع پیوسته را در آن‌ها یافت و پیش‌بینی اتفاقات آینده را انجام داد.

در طی سال‌ها، طرفداران نوستراداموس صدها مثال را ارائه کرده‌اند که نشان از پیش‌بینی‌های صحیح او می‌دهند. یکی از مشهورترین این پیش‌بینی‌ها خبر قیام آدولف هیتلر و رژیم نازی او بوده است.

بیت معروف این گونه بیان شده است:

غول‌های بزرگ و خشمگین و گرسنه از رودها گذر خواهند کرد و بخش بزرگی از میدان نبرد در مقابل هیستر خواهند بود. مرد بزرگ درون قفس آهنی کشیده خواهد شد، در حالی که فرزند آلمان چیزی مشاهده نمی‌کند.

طرفداران نوستراداموس نام هیستر را مستقیماً به نام هیتلر مرتبط می‌دانند. بیتی دیگر به قیام رهبری بدون ریشه و از خانواده‌ای فقیر در غرب اروپا اشاره می‌کند و در بیتی دیگر سخن از جنگ هیستر با آسیا و آفریقا به میان می‌آید.

مخالفان این پیش‌بینی‌ها، تفسیر غلط و تطابق اتفاقات به صورت تصادفی را دلیل ظاهر صحیح آن‌ها می‌دانند.

در حالت کلی، غالب اصطلاحاتی که در ابیات نوستراداموس به کار رفته‌اند مربوط به لغات قرن ۱۶ میلادی در فرانسه هستند و تفسیر آن‌ها برای مفسران امروزی دشوار است. لغات خاصی را می‌توان به چندین نحو مختلف معنی کرد و حتی تغییراتی در آن ایجاد کرد تا معنی مد نظر از لغت استخراج شود. برای مثال در زمان نوستراداموس، هیستر نام محلی در نزدیکی رود دانوب بوده است. مخالفان معتقدند منظور نوستراداموس همان منطقه بوده است به هیتلر اشاره‌ای ندارد. هر چند هیتلر در نزدیکی رود دانوب به دنیا آمده و طرفداران نوستراداموس این موضوع را دلیل بر درست بودن تفسیر خود می‌دانند.

منطقی‌ترین انتقادی که از قدرت نوستراداموس می‌شود این است که منتقدان این پیش‌بینی‌ها را حاصل تفسیر خلاقانه و تصادف می‌دانند. هزار بیت در کتاب او وجود دارند که اکثر آن‌ها بیش از یک اتفاق را پیش‌بینی کرده‌اند، و قطعاً احتمال دارد پس از گذر چند صد سال برخی از آن‌ها بر حسب اتفاق نیز درست بوده باشند.

حتی امکان دارد نوستراداموس این عامل را در نظر گرفته و سپس به نوشتن پیش‌بینی‌ها پرداخته است چرا که جنگ‌ها و فجایع در گذشته اتفاق افتاده‌اند و در آینده نیز به وقوع خواهند پیوست.

این عمل شباهت زیادی به طالع‌بینی مدرن دارد چرا که در آن‌ها نیز از لغات کلی مانند مشکلات در کار، شادی در زندگی، خبری خوب در آینده و تغییرات شگفت‌انگیز در زندگی استفاده می‌شوند که دقیق نبوده و شانس به واقعیت پیوستن این جملات را بالا می‌برد.

با اتفاقاتی که در ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۱ افتاد دوباره نام نوستراداموس به زبان‌ها افتاد. با پخش شدن ایمیلی در آمریکا مبنی بر پیش‌گویی صحیح نوستراداموس از وقوع این اتفاق سخن از نوستراداموس در همه جا به گوش می‌رسید. این ایمیل شامل ابیات زیر بود:

در شهر بزرگ صاعقه‌ای بزرگ اتفاق خواهد افتاد و دو برادر در این فاجعه از پای درخواهند آمد. در حالی که سنگرها مقاومت می‌کنند، رهبر بزرگ تسلیم خواهد شد و جنگ بزرگ سوم با آتش‌گیری این شهر آغاز خواهد شد.

همان‌طور که انتظار دارید موافقان دو برادر را به برج‌های دوقلو، سنگر را به پنتاگون، رهبر را به رئیس جمهور وقت یعنی بوش و شهر بزرگ را به نیویورک تشبیه می‌کنند. البته در اصل این ابیات از نوستراداموس نبوده و کاملا ساختگی هستند.

بنابر گزارش‌های منتشر شده، سه جمله‌ی اول از پروژه‌ی نیل مارشال در زمان دانش‌آموزی او بوده است. هدف او از این سه جمله در اصل این بود که نشان دهد چگونه می‌توان ابیاتی نوستراداموسی سرود و بازه‌ای بزرگ از اتفاقات را در آن جا داد. در واقع به این سه جمله فردی جمله‌ای را اضافه کرده و در قالب ایمیل آن را ارسال کرده است. منتقدان نوستراداموس می‌گویند اگر کسی توانسته سال‌ها قبل با نوشتن جملاتی بدون هدف، اتفاقی را ناخواسته پیش‌بینی کند پس نوستراداموس نیز استعداد خاصی نداشته و نوشتن جملات او از دست پسری دبیرستانی نیز بر می‌آید.

ایمیل‌های متعدد دیگری نیز در آن زمان پخش شدند که به پرندگان آهنینی که به دو مجسمه‌ی بلند برخورد می‌کردند اشاره داشتند. ایمیلی دیگر توجه مردم را به شهر یورک و یکی دیگر به اتفاقی بی‌همتا در قرن‌ها جلب می‌کرد. یکی از متن‌هایی که در بین مردم عادی بسیار پخش شد این بود:

در سال قرن جدید و نه ماه، از آسمان پادشاه کشنده‌ای خواهد آمد. آسمان در ۴۵ درجه خواهد سوخت و آتش دامن شهر جدید را خواهد گرفت.

این بیت نیز مربوط به نوستراداموس نیست اما تلفیقی از جملات او در ابیات مختلف است که در زیر به آن‌ها اشاره می‌کنیم:

قرن ۱۰، بیت ۷۲:

در سال ۱۹۹۹ و ۷ ماه، دو پادشاه از آسمان خواهند آمد تا پادشاه بزرگ مغول را احیا کنند و همه جای جهان مملو از اتفاقات خوب شوند.

قرن ۶، بیت ۹۷:

در ۴۵ درجه آسمان‌ها خواهند سوخت و آتش دامان شهر جدید را فرا خواهد گرفت. در یک لحظه شعله‌ای بزرگ همه جا را به زیر خواهد گرفت و شخصی شواهدی از نورمن‌ها خواهد خواست.

طرفداران نوستراداموس، هر دو بیت را مربوط به اتفاقات ۱۱ سپتامبر می‌دانند و زمان پیش بینی شده را نیز نزدیک به زمان واقعی اتفاق قلمداد می‌کنند. همچنین آن‌ها به لغت «مابس» اشاره می‌کنند که چندین بار در ابیات نوستراداموس آمده و معتقدند اگر حروف آن را جابه‌جا کنید به «اسام ب» می‌رسید. یعنی در واقع نوستراداموس پدید آمدن اسامه بن لادن را نیز پیش‌بینی کرده بود.

با این همه کتاب‌های نوستراداموس به خصوص بعد از اتفاقات ۱۱ سپتامبر به فروش بالایی رسیدند. رد یا اثبات پیش‌بینی‌های نوستراداموس کار آسانی نیست و در برخی موارد نیز نمی‌توان به آسانی از سخنان او گذر کرد.

نظر شما چیست؟ آیا ارتباطی بین سخنان نوستراداموس و اتفاقاتی که به وقوع پیوسته‌اند، می‌بینید؟