کاربری از آینده در مورد قیمت و خطرات بیت کوین اخطار داده است

یکی از کاربران انجمن گفتگوی مشهور Redditدر سال ۲۰۱۳ پستی را در این سرویس منتشر کرد که در آن زمان، با شوخی و حتی توهین کاربران همراه بود. Luka_Magnotta نام کاربری فردی بود که در یکی از زیرمجموعه‌های ردیت مخصوص بیت‌کوین، خود را فردی از آینده معرفی کرد. او در پست خود علاوه‌بر پیش‌بینی قیمت این ارز رمزنگاری‌شده از خطرات آن نیز سخن گفته بود.

بیشتر بخوانید: اصطلاحات تخصصی رمزارز

حال با گذشت ۵ سال از انتشار این پست، برخی از پیش‌بینی‌های آن به وقوع پیوسته‌اند و این موضوع، بار دیگر بحث و گفت‌وگو را پیرامون این مسافر آینده افزایش داده است. البته هنوز اکثر کاربران این پست را دروغ می‌خوانند و استدلال‌های متعددی در گروه‌های کاربری بر ضد آن دارند. البته برخی دیگر نیز به ادعاهای او واکنش نشان داده و از لزوم توجه به هشدارهای این کاربر سخن گفته‌اند.

نکته‌ی اولی که در انجمن‌های کاربری در مورد این پست آورده شده، شباهت نام این کاربر با تروریستی است که حدود یک سال قبل به جرم قتل سه نفر زندانی شد. این تروریست پیش از آن در توییتر فعالیت داشت و هنوز هم نام کاربری او در این شبکه‌ی اجتماعی موجود است. نکته‌ی مهم این است که حساب کاربری سایت ردیت دیگر وجود خارجی ندارد و کلیک روی آن، به ارور ۴۰۴ منجر می‌شود.

این خبررسانی از آینده در حدی تعجب‌برانگیز و خنده‌دار بود که ادعاهای مشابه آن، به فرهنگی در ردیت و خصوصا زیرفروم‌های مرتبط با بیت‌کوین تبدیل شد. البته برخی پست‌ها هم به بررسی پیش‌بینی‌های موجود و صحت‌سنجی آن‌ها پرداخته‌اند که تاحدودی صحیح بوده است. در ادامه‌ی این مطلب زومیت، نگاهی خلاصه به پیش‌بینی‌های این پست از آینده خواهیم داشت. ترجمه‌ی عنوان این پست ردیت: «من مسافری از آینده هستم. به اینجا آمدم تا از شما خواهش کنم فعالیت خود را متوقف کنید».

جهان بیت‌کوین در سال ۲۰۲۵

نویسنده‌ی این پست در همان ابتدا خود را فردی از سال ۲۰۲۵ معرفی می‌کند. او توضیحی در مورد دنیای تاریک آینده می‌دهد و ادعا می‌کند که خون افراد بسیاری روی دستان مردم است. اشاره‌ی او به قتل‌هایی است که در ارتباط با بیت‌کوین در آینده رخ خواهد داد.

مگنوتا ابتدا اشاره‌ای به روند قبلی بیت‌کوین دارد. او قیمت این ارز را از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۳ گزارش می‌دهد که هر سال، ۱۰ برابر شده است. از ۰.۱ دلار در سال ۲۰۱۰ تا یک دلار در سال ۲۰۱۱، ۱۰ دلار در سال ۲۰۱۲ و ۱۰۰ دلار در سالی که پست منتشر شده است. در ادامه‌ی پیش‌بینی به این نکته اشاره شده است که از آن سال به بعد، سرعت رشد قیمت کاهش خواهد یافت.

قیمت بیت‌کوین در همان سال ۲۰۱۳ به هزار دلار رسید و در سال ۲۰۱۴ با کاهش شدید وارد کانال ۴۰۰ دلار شد. در ادامه در سال ۲۰۱۵ هم سقوط ادامه پیدا کرد تا اینکه تا پایان آن سال، رکورد ۴۰۰ دلار برای آن ثبت شد. درحالی‌که مگنوتا رقم هزار دلار را برای سال ۲۰۱۵ پیش‌بینی کرده بود. این پیش‌بینی در سال ۲۰۱۷ به وقوع پیوست و البته پیش‌بینی قیمت ۱۰ هزار دلار برای این سال نیز با افزایش ناگهانی در ماه‌های آخر و رسیدن به نزدیکی ۲۰ هزار دلار، تا حدودی غلط بود.

نکته‌ی جالب‌تر این پست، پس از این پیش‌بینی دیده می‌شود. مگنوتا ادعا می‌کند از سال ۲۰۲۱ به بعد، دیگر واحد صحیحی برای قیمت‌گذاری بیت‌کوین وجود نخواهد داشت؛ چرا که دلار دیگر از مبادلات مالی حذف شده است. به‌علاوه، بانک‌ها نیز چاپ ارز را متوقف کرده‌اند. درواقع در سال ۲۰۱۵، تنها دو نوع ثروت یعنی زمین و ارز دیجیتال وجود دارد.

مگنوتا در ادامه‌ی پست می‌نویسد:

هم‌اکنون [۲۰۲۵] بیش از ۱۹ میلیون بیت‌کوین به‌علاوه‌ی چندصدهزار بیت‌کوین گم‌شده در جهان وجود دارد. جمعیت جهان حدود ۷ میلیارد نفر است، یعنی به‌طور میانگین هر نفر تنها ۰.۰۰۳ بیت‌کوین دارد. البته به‌خاطر توزیع ناعادلانه‌ی ثروت در این جهان، میانه‌ی جمعیت تنها ۰.۰۰۱ بیت‌کوین در اختیار دارند. بله، در دنیای امروز اکثر شما که این مطلب را می‌خوانید [منظور او سال ۲۰۱۳ است]، ثروتمند هستید. یکی از همسایه‌های من دو سال پیش وارد حساب کاربری قدیمی خود در ردیت شد. یک نفر به‌خاطر یکی از کامنت‌های او، مبلغ ۰.۰۱ بیت‌کوین در سال ۲۰۱۳ به حسابش واریز کرده بود. همین مبلغ او را به قدری ثروتمند کرد که بدون اطلاع به دیگران، خانه‌اش را رها کرد و با یک بلیط هواپیما به سیتادل رفت.

سیتادل و حفاظت شخصی

مگنوتا در توضیح سیتادل، داستانی را در مورد حفاظت شخصی تعریف می‌کند. در داستان او، پس از رسیدن قیمت بیت‌کوین به هزار دلار، خدماتی برای محافظت از ثروتمندان این ارز و سرمایه‌شان راه‌اندازی می‌شود. این سرویس‌ها ابتدا به‌صورت صندوق‌های امن گران‌قیمت و سپس محافظ شخصی و درنهایت، شهرهای امن به نام Citadel عرضه می‌شوند.

طبق داستان این پست، افرادی که پیش از همه بیت‌کوین خریدند و آن‌هایی که مقدار زیادی از این ارز را در اختیار دارند در سال‌های منتهی به ۲۰۲۵ در شهرهایی کاملا امن با سیستم‌های کاملا خودکار زندگی می‌کنند. این شهرها با سیستم‌های محافظت می‌شود که زمانی برای محافظت از ماشین‌های معدن‌کاوی بیت‌کوین استفاده می‌شد. طبق داستان، شرکت ASICminer در آن زمان به یک سیتادل تبدیل شده است که Mr. Friedman در آن فرمانروایی می‌کند.

چالش بعدی پیش‌بینی‌ها در اینجا مطرح می‌شود. امروز که قیمت بیت‌کوین با رد کردن صد هزار دلار در کانال ۶ هزار دلار جا خوش کرده است، خبری از صندوق‌های امن آن‌چنان گران‌قیمت یا محافظان شخصی متعدد برای سرمایه‌گذاران بزرگ این ارز نیست. درواقع با وجود افزایش شدید قیمت این ارز دیجیتال، اخبار در مورد قتل، دزدی و تلاش برای سرقت بیت‌کوین افراد ثروتمند، آن‌چنان زیاد نیست.

سرنوشت دولت‌ها

تأثیر بعدی بیت‌کوین تا سال ۲۰۲۵، طبق این داستان به نابودی دولت‌ها باز می‌گردد. مگنوتا می‌گوید در آن سال تقریبا هیچ دولتی وجود ندارد و از آنجایی که همه‌ی تراکنش‌ها با استفاده از بیت‌کوین و به‌صورت ناشناس انجام می‌شود، هیچ سازمانی توانایی اخذ مالیات از مردم ندارد. درواقع یکی از دلایل موفقیت بیت‌کوین در آینده، قابلیت آن برای مخفی کردن ثروت از دید دولت‌ها است.

اشاره‌ی بعدی مگنوتا، به اسنودن‌های آینده است. او ادعا می‌کند دولت‌ها نیز در آینده بیت‌کوین خواهند خرید و قیمت را نیز، تا حدودی خود آن‌ها افزایش می‌دهند. در این میان افرادی مانند اسنودن در دولت‌ها هستند که بیت‌کوین دولتی را به حساب‌های شخصی خود انتقال داده و فرار می‌کنند. ازنگاه نگارنده، شباهت داستان مگنوتا با آنچه بر سر اسنودن آمد، شائبه‌ی خیالی بودن این پست را بیش‌ازپیش می‌کند.

در این پست عجیب ردیت، اشاره‌ای نیز به رشد اقتصادی در آینده شده است که به‌خاطر افزایش روزانه‌ی قیمت بیت‌کوین، به‌نوعی در کل جهان متوقف می‌شود. درواقع، ارزشمند بودن بیت‌کوین باعث خواهد شد تا افراد دیگر علاقه‌ای به سرمایه‌گذاری یا فعالیت‌های دیگر نداشته باشند و نرخ تورم نیز به صفر نزدیک شده است.

قتل و جنایت

این مسافر آینده، در بخش بعدی به بخش تاریک داستان خود می‌رسد. در این بخش، به حملات تروریستی و قتل سرمایه‌گذاران بزرگ بیت‌کوین مانند دوقلوهای وینکلوس اشاره شده است. درواقع گروه‌های تروریستی آینده هر شخص سرمایه‌دار یا مؤثر در توسعه‌ی بیت‌کوین را به قتل می‌رسانند. در این آینده، ثروتمندان بیت‌کوین هویت‌های خود را تغییر می‌دهند و با خانواده و دوستان قطع رابطه می‌کنند.

پیامد بعدی باارزش شدن بیت‌کوین، تلاش برای ثروتمند شدن از طریق قتل و غارت است. در آینده، ۲۵ درصد از ثروتمندان با شکنجه‌ی افراد دیگر، رمز کیف پول آن‌ها را به دست آورده‌اند. در داستان این پست، برای توقف استفاده از بیت‌کوین و روی آوردن به ارزی بدون نوسان قیمت شدید نیز تلاش شده است. اما طبق گفته‌ی راوی، هیچ فردی تمایلی برای خرید آن ارزها نشان نخواهد داد.

یک زیرداستان تراژدی دیگر نیز در این بخش تعریف شده است. آفریقا در سال‌های آینده، آخرین جامعه‌ی پذیرنده‌ی بیت‌کوین خواهد بود. دولت‌های این قاره برای آشنا کردن مردم با این ارز، گوشی‌های هوشمند را به رایگان به آن‌ها می‌دهند تا به تراکنش با بیت‌کوین ترغیب شوند. در این میان یک هک بزرگ از سمت روسیه صورت می‌گیرد و ۶۰ درصد از ثروت آفریقا به تاراج می‌رود. حکومت‌های عربستان و کره‌ی شمالی در این آینده، ابرقدرت هستند و پس از حل چالش پیش‌آمده، زمین و ثروت‌های آفریقا را بین خود تقسیم می‌کنند.

آینده‌ی مرگبار

مگنوتا در انتهای پست، خود را مأمور یک سازمان زیرزمینی معرفی می‌کند. آن‌ها قصد دارند برای پایان دادن به بحران ایجادشده توسط بیت‌کوین، حملات جدی به زیرساخت‌های اینترنت و سپس حملات اتمی به مناطق پرجمعیت جهان داشته باشند. هدف نهایی، شورش مردم کل جهان و ازبین‌بردن کامپیوترها تا پایان دادن به ارزش بیت‌کوین است.

نویسنده‌ی این پست عجیب در پایان از خوانندگان سال ۲۰۱۳ خواهش می‌کند که جلوی پیشرفت بیت‌کوین را بگیرند و آینده را متفاوت از آنچه او گفته است، رقم بزنند. او از آن‌ها [و ما] می‌خواهد که به ازبین‌بردن سیستم‌های بانکی و تلاش برای فرمانروایی بیت‌کوین پایان دهند.

حتی اگر مثال چالشی بالا هم صحیح نباشد، اشکالات متعددی به اطلاعات این پست وارد است. به‌عنوان مثال چرا مگنوتا برای اثبات حرف‌های خود، اطلاعات دقیق‌تری از آینده (مثلا قیمت بیت‌کوین در روزی مشخص در صرافی مشخص) ارائه نکرده است؟ چرا هیچ اشاره‌ای به ارزهای دیجیتال دیگر نشده است؟

آنچه که در این میان ارزش توجه دارد، آینده‌ی سیاهی است که مگنوتا ترسیم می‌کند. درواقع در صورت افزایش قیمت سرسام‌آور بیت‌کوین (یا هر دارایی دیگر) احتمال وقوع چنین آینده‌ای وجود دارد. همین نکته، ارزشی نسبی به این روایت [داستان خیالی] داده است. نظر شما چیست؟ حتی با فرض خیالی بودن، آیا آینده‌ی روایت‌شده در این مقاله، به حقیقت خواهد پیوست؟