بیوگرافی آدولف داسلر، بنیانگذار برند آدیداس
آدولف داسلر (Adolf Dassler)، کارآفرین آلمانی بنیانگذار برند آدیداس بود. او و برادرش، رودولف داسلر (بنیانگذار برند پوما) در قرن بیستم رقابتی جدی را با هم پیش گرفتند که منجر به رشد و توسعهی دو برند تاریخی دنیای ورزش شد. آدولف نوآوری و اختراعهای متعددی در صنعت کفش ورزشی داشت و بهعنوان یکی از اولین بازاریابهایی شناخته میشود که از ورزشکاران برای تبلیغ محصول خود بهره برد.
رقابت برادران داسلر از زمان شراکت آنها در کارخانهی مشترک شروع شد و در سال ۱۹۴۸ به جدایی و تولد دو برند مجزا انجامید. درگیری برندهای جدید بهحدی بود که حتی ساکنان شهر محل فعالیت آنها، هرتسوگنآوراخ، بهنوعی از هم جدا شدند. حتی پس از مرگ دو برادر هم جسد آنها در دو سمت دور از هم در گورستان شهر به خاک سپرده شد. بههرحال این رقابت با وجود تمام نقاط منفی که در ظاهر داشت، توسعهی برندهای ماندگار دنیای ورزش را بههمراه داشت.
تولد و تحصیل
آدولف داسلر (معروف به آدی)، سوم نوامبر سال ۱۹۰۰ در شهر فرانکونی هرتسوگنآوراخ متولد شد. پدرش، کریستوف و مادرش، پائولین داسلر نام داشتند. او فرزند چهارم خانواده بود و فرزندان دیگر فریتز، ماری و رودولف بودند. شهر هرتسوگنآوراخ در زمان تولد آدی جمعیتی برابر با چهار هزار نفر داشت. در آن سالها، کفاشی شغل اصلی مردم هرتسوگنآوراخ محسوب میشد.
پائولین داسلر خدمات شستوشو و خشکشویی خانگی انجام میداد. آدولف از کودکی در کسبوکار مادر به او کمک میکرد و بهنوعی وظایف حملونقل را بر عهده داشت. پدرش کریستوف نیز در یکی از کارخانههای تولید کفش مشغول به کار بود و از طرف دیگر، چشماندازی به صنعت کفاشی برای آدی ایجاد کرد. البته کریستوف تمایلی نداشت که آدی در صنعت کفش مشغول به کار شود؛ بههمین دلیل او در سال ۱۹۱۳ و پس از پایان تحصیلات دبیرستان، بهعنوان کارآموز در یک نانوایی مشغول به کار شد.
خانهی محل تولد و تأسیس اولین کارگاه داسلر
آدی بههیچعنوان به نانوایی علاقه نداشت. درگیری ذهنی او همیشه حول ورزش بود و این علاقه را با دوست صمیمی دوران کودکی، فریتز زالین به اشتراک میگذاشت. دو دوست صمیمی علاقهی مشترکی به ورزشهای گوناگون داشتند. دومیدانی، فوتبال، بوکس، هاکی روی یخ، پرتاب نیزه، اسکی و اسکی پرش، همگی موضوع بحث و تبادل نظر آنها بودند. آدی و فریتز بخش عمدهای از دوران فراغت خود را به ورزش و تمرین کردن نقش ورزشکاران گوناگون میگذراندند. آدی درنهایت پس از اتمام دورهی کارآموزی و راضیکردن پدر به کنارگذاشتن فعالیت در نانوایی، بهمرور مسیر مورد علاقهی خود را در پیش گرفت.
آدولف داسلر بهخاطر علاقهی شدیدی که به ورزش داشت، بهمرور در چند رشته به مهارت بالا رسید. او در نوجوانی بهعنوان ورزشکاری نسبتا ماهر شناخته میشد و زمینههای قهرمانی را هم داشت. بهعلاوه، آدی یک مشاهدهگر دقیق بود و در همان دوران تماشای ورزش، متوجه نقطهی ضعف اصلی موجود در صنعت شد. ورزشکاران رشتههای گوناگون، کفشهای اختصاصی ورزشی نداشتند. آدولف اعتقاد داشت، وجودنداشتن کفشهای اختصاصی برای هر ورزش، بهنوعی یک نقطهی ضعف محسوب میشود. از نظر او، اگر ورزشکاران کفشهای اختصاصی داشتند، قطعا کارایی بهتری پیدا میکردند.
آدی داسلر در جوانی
ایدهی اولیهی آدولف در سالهای نوجوانی، منجر به تولد مفهومی شد که سالهای بعدی زندگی خودش و حتی دنیای ورزش را تغییر داد. ایدهی اولیهی آدی اینگونه تعریف شد: دنیای ورزش نیاز به کفشهای اختصاصی، حرفهای و مختص برای هر حوزهی فعالیت دارد. او بههرحال نتیجه گرفته بود که کفشهای حرفهای موفقیت ورزشکار را تا حد زیادی تعیین میکنند. آدی از همان زمان تصمیم گرفت تا به بهبود کارایی ورزشکاران کمک کند.
ورزش همیشه اولویت اول علاقهمندی آدولف بود
آدولف پس از تولد و پرورش ایدهی اولیهی کسبوکار، باز هم درگیر دورهی توقف شد. ژوئن سال ۱۹۱۸ و ماههای پایانی جنگ جهانی اول، آدی که وارد ۱۸ سالگی شده بود، به جبهههای نبرد فراخوانده شد. او تا اکتبر ۱۹۱۹ در ارتش آلمان خدمت کرد و در همان دوران هم به پرورش ایدهاش برای تولید کفشهای اختصاصی مشغول بود. آدی پس از بازگشت از جبهههای جنگ، اتاق شستوشوی مادرش را به کارگاه کفاشی تبدیل کرد. او در سال ۱۹۲۰ با کفاش ماهری بهنام کارل زک همکاری کرد و بهصورت رسمی وارد صنعت تولید کفشهای ورزشی شد.
در خط پایان مسابقهی دومیدانی - ۱۹۳۵
کارخانهی کفش ورزشی برادران داسلر
آلمان پس از جنگ جهانی اول رکود اقتصادی شدیدی را تجربه میکرد. درواقع شرایط بههیچ عنوان برای تأسیس شرکت مناسب نبود. آدی با این چالش روبهرو بود که در دوران بحران شدید اقتصادی، مواد اولیه تولید کفش را چگونه تأمین کند؟ بهعلاوه شرایط واردات کالا هم دشوار بود. درنهایت توانایی مالی مردم هم بهحدی نبود که هزینهای برای کفشهای ورزشی اختصاص دهند.
آدولف برای گذران زندگی به تعمیر کفش شهروندان هرتسوگنآوراخ مشغول شد. ازطرفی ایدههای نوآورانه هم پیگیری میشدند و برای تولید کفشهای جدید، از مواد اولیهی مخصوص کاربردهای نظامی استفاده میشد. در سالهای پس از جنگ، علاوه بر کمبود مواد اولیه، تأمین نیروی برق هم بهخوبی در آلمان انجام نمیگرفت. بههرحال آدی هیچگاه از چشماندازهای نوآورانهی خود کوتاه نمیآمد. او اولین ماشین تولیدی کارگاه را خودش طراحی و تولید کرد. ماشینی که از ترکیب دوچرخه، زیرساخت چوبی و تعدادی تسمه ساخته شد و اولین کارمند آدی، جوزف ارهارت، از آن برای تولید کفش استفاده میکرد.
پس از تولید اولین کفشها در کارگاه آدی، بازاریابی و تبلیغات بهسرعت شروع شد. او نمونههای اولیه از محصولات خود را به باشگاههای ورزشی ارسال میکرد تا ورزشکاران و مربیان کیفیت آنها را بررسی کنند. کفشهای آدولف بهقدری کیفیت داشتند که بهسرعت سفارشهای متعددی دریافت شد. او از فرصت پیشآمده حداکثر استفاده را میکرد و هیچگاه هم از ایدهپردازی و ساخت نمونههای جدید عقبنشینی نمیکرد. بسیاری از کفشها نیز پیش از تولید نهایی توسط خود آدی بررسی و آزمایش میشدند.
رودولف (چپ) و آدولف (راست) داسلر
برادر بزرگتر آدولف، رودولف، مسیر زندگیاش را به سمت نیروی پلیس تغییر داده بود. او که دو سال از آدی بزرگتر بود، در دورههای آموزشی شرکت کرد و به محض اتمام دوره در یکم ژوئیه ۱۹۲۳، به کسبوکار جوان برادرش پیوست. آنها کارگاه کوچک را به شرکتی تبدیل کردند و نام «کارخانهی کفش ورزشی برادران داسلر (Gebrüder Dassler Sportschuhfabrik) را برای آن برگزیدند. شرکت جدید در یکم ژوئیه ۱۹۲۴ بهصورت رسمی ثبت شد.
آدولف مدیریت فنی و رودولف مدیریت فروش را بر عهده گرفت
برادران داسلر بسته به مهارتهای خود، وظایف کسبوکار را تقسیم کردند. آدی عاشق ورزش بود و توسعههای فنی شرکت را بر عهده گرفت. رودولف نیز مدیر بخش فروش و بازاریابی شد. مهارتهای آنها ظاهرا بهخوبی یکدیگر را تکمیل میکردند. آدی مخترع نوآور و ساکت و رودولف برادر برونگرای متخصص در فروش و بازاریابی بود. در دو سال ابتدایی فعالیت، کارمندان شرکت برادران داسلر روزانه ۵۰ جفت کفش تولید میکردند. از میان تولیدهای اولیهی شرکت میتوان به اولین کفش فوتبال با میخهای چرمی و اولین کفش دومیدانی با میخهای فلزی اشاره کرد.
شرکت برادران داسلر سالهای ابتدایی و بحرانهای مالی را تحمل کرد تا اینکه در سال ۱۹۲۶ سفارشها بهشدت اوج گرفتند. فضای کارگاه خانگی دیگر برای تولید حجم بالای سفارشهای مناسب نبود. آدی و رودولف تصمیم گرفتند تا از فضای بلااستفادهی یک شرکت دیگر در نزدیکی ایستگاه قطار شهر استفاده کنند. در فضای تولیدی دوم، ماشینآلات افزایش یافتند و تعداد کارمندان نیز به ۲۵ نفر رسید. کارگاه جدید ظرفیت تولید ۱۰۰ جفت کفش در روز داشت.
دومین کارگاه داسلر در نزدیکی ایستگاه راهآهن هرتسوگنآوراخ
المپیک تابستانی ۱۹۲۸ آمستردام، فرصتی طلایی برای آدولف و شرکتش بود. او خود را ملزم کرد که در این جشن بزرگ بینالمللی ورزش شرکت کند و کفشهای طراحیشده توسط خودش را به نمایش بگذارد. آدی مصمم شده بود تا با استفاده از فرصت بینالمللی ورزشی، ایدههای خودش را مبنی بر موفقیت ورزشکاران درصورت استفاده از کفشهای مناسب، اثبات کند. او باید نشان میداد که ورزشکاران با کفشهای مخصوص ورزش خود سربعتر میدوند، بلندتر میپرند و درنهایت مدالهای بیشتری بهدست میآورند.
آدی به لینا رادک، دوندهی آلمانی، یک جفت کفش دومیدانی داد که خودش آنها را طراحی کرده و ساخته بود. لینا با کفشهای برند داسلر در مسابقه شرکت کرد؛ کفشهایی که برای اولینبار به ۶ استوک مجهز بودند. ورزشکار آلمانی در دو دقیقه و ۱۶ ثانیه مسیر ۸۰۰ متری مسابقه را به اتمام رساند و علاوه بر مدال طلا، رکورد جهانی را شکست. موفقیت او، حکم سکوی پرش را برای آدولف و شرکتش داشت. آدی با دیدن موفقیت لینا بیش از پیش به ایدهی خود باور پیدا کرد.
برادران داسلر د رسال ۱۹۲۹ رویکردهای حقوقی شرکت را رسمیتر کردند و شراکت خود را با اصول قانونی پیش بردند. در همان سال اولین پتنتها نیز ثبت شدند. در سال ۱۹۳۰، جوزف وایتزر در توسعهی کفشهای داسلر به آنها ملحق شد. او مربی تیم ملی دومیدانی آلمان بود و در فرایند طراحی و توسعهی کفشهای اختصاصی، کمک شایانی به داسلر کرد. آدی و جوزف وایتزر اهدافی مشابه در مسیرهای گوناگون داشتند. وایتز میخواست تیم ملی دومیدانی آلمان را به موفقیتهای بیشتر برساند و آدی بهدنبال اثبات هرچه بیشتر ایدههای خود مبنی بر موفقیت با کفشهای اختصاصی بود.
ماشین ابتدایی تولید کفش داسلر
المپیک ۱۹۳۲ در لسآنجلس برگزار شد. ورزشکارهای بسیار بیشتری با کفشهای داسلر در مسابقات شرکت کردند. آدی که شاهد موفقیت تدریجی برند و ایدههای خود بود، تصمیم گرفت تا دانش فنیاش را نیز افزایش دهد. او به دانشکدهی فنی کفش در پیرمازنز رفت که یکی از مراکز حرفهای تولید کفش در آلمان محسوب میشد. آدی در تجربهی جدید دانش خود را در تولید کفش، روشهای توسعهی کسبوکار و مدلسازی بهبود داد. او در همان شهر با کتی مارتز آشنا شد و در ۱۷ مارس ۱۹۳۴ با او ازدواج کرد.
آدولف میخواست اثبات کند که کفشهای اختصاصی، منجر به موفقیت بیشتر ورزشکاران میشود
المپیک ۱۹۳۶ برلین، اولین فرصت طلایی برای آدی بود که کفشهایش را در کشور خودش به نمایش بگذارد. درنهایت بازیهای المپیک در آلمان باعث شدند تا آدی محصولات خود را به تعداد زیادی از ورزشکاران سرتاسر جهان ارائه بدهد و بهنوعی بهترین فرصت بازاریابی تا آن زمان مهیا شده بود. از میان مشهورترین ورزشکارهای آن زمان میتوان جسی اونز از آمریکا را نام برد که با پوشیدن کفشهای داسلر، بزرگترین رکورد زندگیاش را با بردن چهار مدال طلا ثبت کرد. کفشهای سبک داسلر مجهز به ۶ استوک بودند و طراحی خاص آنها، امکان افزایش سرعت و تعادل را به ورزشکار میداد.
موفقیت جسی اونز، زمینلرزهای در دنیای ورزش و صنعت کفش ایجاد کرد. آدی از این موقعیت بهترین بهرهبرداری را داشت و هرچه بیشتر به بازاریابی محصولات خود پرداخت. علاوه بر اونز، ورزشکارهای متعدد دیگری با کفشهای داسلر به موفقیت رسیدند. دو رکورد جهانی، سه رکورد المپیک، هفت مدال طلا، پنج مدال نقره و پنج مدال برنز با کفشهای داسلر بهدست آمدند.
لوگوهای ابتدایی شرکت داسلر
قدرتگرفتن حزب نازی و جنگ جهانی دوم
حزب ناسیونال سوسیالیست آلمان در سال ۱۹۳۳ به فعالیتهای سیاسی وارد شد و بهمرور به قدرت رسید. برادران داسلر میدانستند که برای ادامهی حیات کسبوکار، باید به حزب جدید نزدیک شوند. بههرحال آنها نزدیک به ۱۰۰ کارمند داشتند و باید امنیت شغلی آنها را هم تأمین میکردند. درواقع عدم پذیرش عضویت در حزب، منجر به آثاری منفی برای کسبوکار میشد و نیروی کار را نیز به خطر میانداخت.
آدی هیچ علاقهای به تحرکهای سیاسی نداشت و هیچگاه هم خود را درگیر آنها نمیکرد. برای او، رقابت ورزشی اولویت اول زندگی بود و در همین مسیر از دانش فنی خود استفاده کرد. عضویت او در حزب نازی منجر به فعالیتهای سیاسی نشد و آدولف تنها بهعنوان ناظر لیگ ورزشی شهر مشغول به کار شد؛ لیگی که بهنام ورزش جوانان هیتلر شناخته میشد. هدف اصلی آدولف، حمایت از ورزشکاران بدون توجه به جهتگیریهای سیاسی، مذهبی و اعتقادی بود. حمایت او از ورزشکار آفریقایی آمریکایی، جسی اونز، نشاندهندهی بیطرفی سیاسی و فقدان علاقهی او به جهتگیریهای حزب نازی بود که البته انتقادها و فشارهایی را هم از سمت حزب بههمراه داشت.
برادران داسلر در سال ۱۹۳۸ کارخانهی بعدی خود را در خیابان ورتزبرگز شهر هرتسوگنآوراخ تأسیس کردند. سفارش محصولات پس از المپیک برلین بهحدی افزایش یافته بود که دو کارخانهی اول توانایی تأمین آن را نداشتند. در آن زمان، ۱۱۸ کارگر در شرکت داسلر فعالیت کرده و هزار جفت کفش برای ۱۱ ورزش متفاوت تولید میکردند. ظاهرا دوران طلایی برای برادران داسلر سپری میشد تا اینکه یک اتفاق، زندگی کاری و شخصی و بهنوعی تاریخ برندهای ورزشی را تحت تأثیر قرار داد: شروع جنگ جهانی دوم.
جسی اونز پس از قهرمانی با کفشهای داسلر
دومین جنگ جهانی، پیشرفتهای ورزشی و کسبوکاری برادران داسلر را متوقف کرد. با شروع جنگ، دو برادر مجبور به فعالیت در حوزههای نظامی شدند و آدی هم در سال ۱۹۴۰ بهعنوان اپراتور رادیویی نیروی هوایی آلمان درگیر جنگ شد. همین توقف فعالیت و کاهش سفارشها، منجر به تعطیلی کارخانهی دوم خیابان ورتزبرگر شد. در ۲۳ ژانویهی سال ۱۹۴۲، خدمت آدی در ارتش به پایان رسید، اما درگیری آنها با جنگ پایان نیافت. شرکت داسلر باید ۱۰،۵۰۰ جفت کفش ورزشی برای ارتش آلمان تولید میکرد.
علاوه بر چالشهای خارجی، مشکلات داخلی متعدد هم در شروع دههی ۱۹۴۰ به کسبوکار داسلر فشار وارد میکرد. دو برادر بهمرور در جنبههای گوناگون کسبوکار با هم اختلاف پیدا کردند. آدی توسعهی کفشهای جدید را بهعنوان اولویت اصلی انتخاب کرده بود، اما برادرش ترجیح میداد تا روی افزایش درآمد و جریان نقدینگی شرکت متمرکز شود. در سال ۱۹۴۳، رودولف به جبهههای جنگ فراخوانده شد و چالشهای برادران به اوج رسید. رودولف اعتقاد داشت آدی تواناییهای لازم مدیریتی را برای هدایت کسبوکار ندارد. او تمایل داشت تا در زمان غیابش از همهی جزئیات کسبوکار مطلع شود و همسرش، فریدل بهجای او به وظایف مدیریتی بپردازد.
آدی با پیشنهادهای رودولف مخالفت کرد. دو برادر در توافقهای قبلی متعهد شده بودند که در صورت غیاب یک نفر، دیگری وظایف او را انجام دهد. درگیری برادران داسلر با نامهنگاریهای متعدد همراه شد و بهمرور لحن تندی پیدا کرد. درنهایت رابطهی آنها به مشاجرههای جدی انجامید و حتی پیوند برادری هم در خطر گسستن قرار گرفت. بههرحال در آن سالها جدایی برادران داسلر از هر زمانی محتملتر بهنظر میرسید.
آدی در کنار همسرش کتی
درگیری برادران داسلر در سالهای جنگ جهانی دوم، منجر به توقف فعالیت یا چالشهای تولیدی نشد. آدی با قدرت شرکت را هدایت میکرد و هدف اصلیاش حمایت از زنانی بود که شوهرانشان در میدانهای نبرد بودند. در سال ۱۹۴۳ شرکت داسلر تنها مرکزی بود که در آلمان کفشهای ورزشی تولید میکرد. تأمین مواد اولیه بهسختی انجام میشد و روزبهروز کارگران بیشتری به میدانهای نبرد فراخوانده میشدند. درنهایت توانایی شرکت در تأمین سفارشها کاهش مییافت.
ارتش آلمان پس از مدتی سفارش کفش از شرکت داسلر را کاهش داد. اولویت هزینههای آنها معطوف به سلاح بود و نیاز کمتری به کفشهای ورزشی داشتند. آلبرت اشپیر، مدیر تولید صنعتی و نظامی آلمان در ۲۸ اکتبر ۱۹۴۳ دستور جدیدی صادر کرد که تولیدکنندههای صنعتی را به فعالیت در حوزهی دفاعی ملزم میکرد. این دستور، کارخانهی برادران داسلر را مجبور به توقف تولید کرد. آدی حتی به برادرش شک کرد که شاید چنین برنامهای را با هدف ایجاد خلل در فعالیتهای او برنامهریزی کرده باشد.
پس از ابلاغ حکم وزیر صنعت، ماشینهای تولید کفش در کارخانهی داسلر متوقف شدند و سهم عمدهای از کارگران تحت قراردادهای جدید به شرکتهای محلی دیگر رفتند. کارخانهی داسلر مجبور به تولید قطعات اسلحه شد و از سال ۱۹۴۳ تا پایان جنگ جهانی دوم به آن وظیفه مشغول بود.
نقشهای از شهر هرتسوگن آوراخ که پس از جدایی برادران داسلر بهنوعی به دو قسمت تقسیم شد
سختترین سالهای فعالیت آدی، رودولف و شرکت تحت مدیریتشان از ماه مه ۱۹۴۵ شروع شد. آدی با پایان جنگ همهی تلاش خود را به کار میبرد تا تولید کفشهای ورزشی را زنده نگه دارد. ازطرفی آمریکاییها ارتباط نزدیکی با او داشتند و برخی نیز به احیای اقتصاد آلمان میاندیشیدند. بهلطف همین آشنایی، آدولف به مواد اولیهی باقیمانده از جنگ دسترسی پیدا کرد که برای تولید کفش مناسب بودند. آدی با بهرهگیری از موادی همچون پارچههای چادر، پوششهای لاستیکی مخازن سوخت هواپیما و مواد مشابه، تولید کفشهای ورزشی را ادامه داد. اگرچه مواد مذکور بهاندازهی چرم مناسب نبودند، اما بههرحال نیازهای اولیه را برطرف میکردند.
جنگ جهانی دوم بهانهی جدایی برادران داسلر را ایجاد کرد
آدی با وجود تمام تلاشها نتوانست شرکت را از بحران بعدی حفظ کند که در سال ۱۹۴۶ رخ داد. در فرایند پاکسازی حزب نازی از آلمان، او بهعنوان عضوی از حزب شناخته و از مالکیت کسبوکار منع شد. البته بسیاری از شهروندان به نفع او شهادت دادند و عدم دخالتش در فعالیتهای حزب را تأیید کردند. همین رویکرد باعث شد تا در ۳۰ ژوئیه ۱۹۴۶، حکم آدی کاهش پیدا کند. ممنوعیت او به دو سال کاهش پیدا کرد و آدی در همان مدت میتوانست تحت نظارت یک بازرس، به فعالیت در شرکت ادامه دهد. چند ماه بعد، باز هم کاهش دیگری در حکم آدی انجام شد و او درنهایت در فوریهی ۱۹۴۷ مجددا بهعنوان مالک و مدیر شرکت مشغول به کار شد.
اولین تبلیغات آدیداس
جدایی برادران و تولد برند آدیداس
درگیری برادران داسلر که در دوران جنگ شروع شده بود، هیچگاه پایان نیافت. آنها در سال ۱۹۴۸ تصمیم به جدایی گرفتند. جدایی آنها واقعا اجتنابناپذیر بود. تفاوت شخصیت دو برادر بهحدی بود که برای فرایندهای شرکت خطر ایجاد میکرد. درنهایت و پس از جدایی تلخ دو برادر، آنها هیچگاه دیگر با هم صحبت نکردند. آدی کارخانهی نزدیک به راهآهن را تصاحب کرد و کارخانهی خیابان ورتزبرگر به رودولف رسید و برند پوما در آن متولد شد. حدود دوسوم از نیروی کاری کارخانهی قبلی تصمیم به ادامهی همکاری با آدی گرفتند. سهم عمدهای از آنها نیز در توسعهی محصول و تولید درگیر بودند.
آدولف داسلر پس از جدایی از برادر، ابتدا شرکتش را بهنام Adolf Dassler – Special Sport Shoe Production addas ثبت کرد. در سال ۱۹۴۹ و در جریان ثبت رسمی، آدولف متوجه شد که برند addas قبلا توسط یک تولیدکنندهی کفش بچهگانه ثبت شده است و بههمین دلیل نام برند خود را به adidas تغییر داد. او یک سال قبل از طراحی سه بندی برای پایداری بهتر کفش و پا در یک کفش فوتبال استفاده کرده بود. همین طراحی به پایههای طراحی برند آدیداس تبدیل شد و از آن زمان، سه خط معروف بهعنوان هویت آدیداس شناخته شدند.
پس از پایان سالهای دشوار جنگ و نهایی شدن جدایی دو برادر، دههای پر از موفقیت و سودآوری انتظار آدولف را میکشید. کتی هم بیشتر با کسبوکار همسرش درگیر شد و مدیریت بخش فروش را در دست گرفت. زوج خانوادهی داسلر در آن سالها علاوه بر مدیریت یک شرکت درحال رشد، در میان ورزشکاران به میهماننوازی شهرت داشتند. ورزشکارها و مشتریان متعددی از سرتاسر جهان به منزل داسلر میآمدند تا دربارهی کیفیت محصولات و موضوعهای متفرقه بحث و گفتوگو کنند. همین رفتوآمدها منجر به شکلگیری ارتباط عمیق مدیران آدیداس با ورزشکارها شد که از میان مهمترین آنها میتوان به مربی تیم فوتبال آلمان، سپ هربرگر اشاره کرد.
کارخانهی آدیداس در دههی ۱۹۵۰
کتی داسلر در سالهای ابتدایی استقلال برند آدیداس نقشی حیاتی داشت. او شخصیتی اجتماعی با تمایل بالا به آشنایی با فرهنگهای متنوع از خود نشان میداد و بهنوعی چهرهی روابط عمومی شرکت هم محسوب میشد. بهعلاوه همسر آدولف در میان کارگران و کارمندان داخلی بهعنوان مدیری مهربان و گوشی شنوا شناخته میشد. بسیاری از منابع تاریخی، کتی داسلر را نیروی محرکهای میدانند که هوشمندی فنی آدیداس را به موفقیت تجاری رساند.
آدولف از کمکهای همسرش حداکثر استفاده را میکرد. کتی حکم مهمترین مشاور و همکار را برای آدی داشت که فرصت تمرکز بر علایق اصلی و توانایی اساسی را به او میداد. آدی با استفاده از همین فرصتهای جدید، مطالعه و تحقیق روی جزئیات حرکت ورزشکاران را شروع کرد. بهعلاوه آدی با بیش از ۵۰ سال سن به یادگیری اصول متنوع ورزشهای گوناگون پرداخت تا تنها دیدگاهی برای ارائهی بهترین فناوری به ورزشکاران پیدا کند. او اعتقاد داشت برای درک هرچه بهتر نیاز ورزشکاران، باید تجربهای نزدیک از ورزش آنها داشته باشد. تجربهای که تنها با تکرار و فعالیت در همان حوزههای ورزشی بهدست میآید.
بنیانگذار آدیداس با بهرهگیری از تجربههای نزدیک خود در ورزش، انواع کفشها را برای ورزشهایی همچون دومیدانی، فوتبال، تنیس، اسکی نوردیک، بوکس، بسکتبال، بولینگ، شمشیربازی و بسیاری دیگر طراحی کرد و توسعه داد. تا پیش از ظهور آدیداس و نوآوریهای آدی داسلر، بسیاری از ورزشکاران این رشتهها تجربهی استفاده از کفشهای اختصاصی نداشتند.
آدولف داسلر در داخل شرکت آدیداس به The Chef شهرت داشت. او کارهای مرتبط با صنعت خود را متفاوت انجام نمیداد؛ بلکه اغلب بهعنوان اولین نفر، انجامدهندهی آن کارها و وظایف بود. در دوران طلایی نوآوریهای آدولف، تقریبا همهی فعالان دنیای ورزش دربارهی او صحبت میکردند. هر ورزشکاری که با کفشهای خود مشکل و چالش داشت، به هرتسوگنآوراخ میرفت تا با آدی داسلر ملاقات کند. او در ملاقات با ورزشکاران دیگر روحیهی درونگرا نداشت و به زبان خود آنها سخت میگفت. درواقع آدی همیشه خود را ورزشکار میدانست و از فرهنگ ورزش دور نبود.
کفشهای مشهور محمدعلی کلی در مسابقهی بوکس قرن
همعصران آدولف داسلر او را بلندپرواز، خلاق و خستگیناپذیر میدانستند. زمانیکه رویدادهای ورزشی در جریان بود، آدی با دقت جلوی تلویزیون مینشست و به حرکت و فیزیک ورزشکاران خیره میشد. او همیشه تعدادی دفترچه در دسترس داشت و از آنها برای نوشتن ایدهها و بررسیهای خود استفاده میکرد. یادداشتهای او در این دفترچهها بهخوبی نشاندهندهی علاقه و توجه شدیدش به جزئیات هستند.
نوآوری پایانناپذیر و موفقیت جهانی
آدولف داسلر همیشه یکی از همراهان و مشاوران نزدیک تیم ملی فوتبال آلمان بود. او عنوان «کفاش ملی» را نیز یدک میکشید و در هر بازی ملی، کنار تیم فوتبال بود. آدی پیش از بازی به صحبتها و نگرانیهای بازیکنان دربارهی کفشها گوش میکرد و استوکهای مناسب را برای آبوهوا و شرایط بازی به آنها پیشنهاد میداد. در بازی فینال جام جهانی فوتبال سال ۱۹۵۴ در سوئیس، آلمان با مجارستان روبهرو شد. در استراحت بین دو نیمه، آدی استوکهای بلندتری را برای کفش بازیکنان انتخاب کرد. همین تغییر باعث شد تا آلمانیها در زمین خیس و گلآلود عملکرد بهتری نسبت به تیم رقیب داشته باشند. درنهایت بازی با نتیجهی سه بر دو به سود آلمان به پایان رسید و لقب «معجزهی برن» به آن داده شد. کفشهای آدیداس با استوکهای قابل تعویض نیز از همان بازی به شهرت جهانی رسیدند.
المپیک بهترین فرصت تبلیغ محصولات آدیداس بود
آدیداس تا سال ۱۹۵۲ تنها کفش تولید میکرد و از آن سال کیف ورزشی هم به محصولات آنها افزوده شد. پوشاک، توپ و بسیاری محصولات ورزشی دیگر بهمرور به خط تولید برند سه خط آدیداس اضافه شدند. در سال ۱۹۵۵ کارخانهی هرتسوگنآوراخ توسعه یافت و در سال ۱۹۵۹ نیز کارخانهای تحت مدیریت پسر آدی، هورست، در فرانسه شروع به کار کرد. هورست مانند پدرش علاقهی فراوانی به ورزش داشت و استعداد مناسبی هم در مدیریت کسبوکار از خود نشان داد. دوران مدیریت او در فرانسه، با رشد بالایی برای زیرمجموعهی آدیداس همراه بود و سودآوری خوبی هم برای برند آلمانی داشت.
آدی بهجز هورست، چهار فرزند دیگر هم داشت که همگی دختر بودند. اینگ، کارین، بریگیت و سیگرید همگی از سالهای کودکی بهنوعی با کسبوکار آدیداس درگیر بودند. اینگ ارتباط با دنیای ورزش آلمان را مدیریت میکرد و کارین مسئول رسانهای بود. بریگیت ارتباط با مشتریان بینالمللی را مدیریت میکرد و سیگرید مدیریت دپارتمان مواد اولیه و پارچه را بر عهده داشت. خواهر کتی، ماریان نیز در فرایندهای مدیریت فروش شرکت مشارکت میکرد و عضوی از تیم رهبری بود.
آدیداس در دههی ۱۹۶۰ با ۵۵۰ کارمند و کارگر بهعنوان بزرگترین تولیدکنندهی کفش ورزشی در جهان شناخته میشد. تا پایان آن دهه، شرکت صاحب ۱۶ کارخانه بود و روزانه ۲۲ هزار کفش تولید میکرد. آدی در آن شرایط نیز اخلاق و روحیات همیشگی خود را حفظ کرد. او از قرارگیری در مرکز توجه دوری میکرد و بهندرت مصاحبه انجام میداد. بنیانگذار آدیداس بیش از همه به طراحی نوآوریهای جدید، توسعهی ایدههای جدید و کاربردی کردن آنها میاندیشید.
آدولف داسلر در سالهای متمادی فعالیت نوآورانه در صنعت، پتنتهای متعددی را ثبت کرد. ثبت پتنتها در جهت رقابت قویتر با دیگر فعالان صنعت انجام میشد که پوما هم یکی از جدیترین آنها محسوب میشد. از مهمترین نوآوریهای او نیز میتوان به توسعهی همیشگی استوکهای قابل تعویض کفشهای فوتبال، استوکهای قابل تعویض برای دوندهها و استفاده از کفی نایلونی برای سبک کردن کفش اشاره کرد. نوآوریهای آدی علاوه بر کاربری کفشها، تمرکز بالایی روی کاهش وزن آنها داشت. درنتیجه از همان ابتدا قابلیت ورزش آسان در کنار وزن پایین از خصوصیات منحصربهفرد محصولات آدیداس دربرابر رقبا بود. آدی برای کاهش هرچه بیشتر وزن کفشها، به کاهش ضخامت چرم آنها هم دقت میکرد و تأمینکنندهها همهی تلاش خود را برای ارائهی بهترین مواد به او به کار میگرفتند.
بنیانگذار آدیداس بیش از موفقیتهای فنی و دستاوردهای نوآورانه در محصولات، به موفقیت ورزشکارهایش میاندیشید. او ارتباطی نزدیک با ورزشکارانی داشت که از محصولاتش استفاده میکنند و بهنوعی خود را متعهد به موفق کردن آنها میدانست.
آدی در کنار تیم ملی فوتلال آلمان در حال تعویض استوک کفشها
همکاری با پزشکان ورزشی و متخصصان طب فیزیکی، قدم مهم آدولف در توسعهی کفشهای ورزشی بود. او با مشاورهی متخصصان، علاوه بر بهبود محصولات موجود، نوآوریهایی همچون کفشهای مخصوص ورزشکاران آسیبدیده داشت. بهعنوان نمونهای از کاربردهای کفش مخصوص میتوان به اووه زلر اشاره کرد که با وجود آسیبدیدگی تاندون آشیل، مسابقهای تاریخی را در برابر تیم ملی انگلستان در ورزشگاه ومبلی انجام داد. کفشهای مخصوص او، در بخش پاشنهی پا دارای مواد اضافی و مجهز به طراحی اختصاصی بود.
از دستاوردهای مهم سالهای پایانی کار آدولف میتوان به نوآوری در کفشهای دومیدانی المپیک ۱۹۶۸ مکزیک اشاره کرد. از آن سال کفپوش مسابقههای دومیدانی تغییر کرد و آدولف بیش از رقبا در نوآوری برای ساخت کفشهای مناسب جدید موفق بود. کفشهای او در المپیک ۱۹۷۲ مونیخ هم استفاده شدند و ۸۰ درصد از مدالهای آن مسابقهها، به ورزشکاران محصولات آدیداس رسید. در سال ۱۹۷۱، محمدعلی کلی و جو فریزیر در مسابقهی مشهور بوکس قرن شرکت کردند و هردو، کفشهای آدیداس پوشیده بودند. در سال ۱۹۷۲ قهرمان آمریکایی تنیس، استن اسمیث، با پوشیدن کفشهای آدی داسلر قهرمان مسابقات ویمبلدون شد.
ارتباط نزدیک آدولف با ورزشکاران، ابزار مناسبی برای بازاریابی آدیداس شد
در دههی ۱۹۷۰ ورزش بیشازپیش به سمت حرفهای شدن پیش میرفت و هزینههای بیشتری به آن وارد میشد. آدولف در آن سالها از ورزشکارانی که برای پوشیدن پوشاک ورزشی بهدنبال دریافت هزینهی بیشتر بودند، ابراز ناراحتی میکرد. او در تمام سالهای فعالیت تنها یک هدف داشت؛ آن هم اینکه ورزشکاران محصولات شرکتش را تنها بهخاطر کیفیت بالا و افزایش شانس پیروزی خریداری کنند. بههمین ترتیب بسیاری از ورزشکاران نیز باور خود به آدی و شرکتش را فراتر از ورزش و رقابت توسعه داده بودند.
در سال ۱۹۶۳ بسیاری از ورزشکاران از آدی درخواست کردند که کفشهای راحتی برای پوشیدن در رختکن یا حتی زیر دوش طراحی کند. او محصول جدیدی طراحی کرد که به Adilette شهرت یافت و یک صندل لاستیکی مدرن محسوب میشد. صندل آدی در آن زمان شهرت زیادی بهدست نیاورد، اما درنهایت به پرفروشترین محصول شرکت تبدیل شد که هنوز هم توسط مردم عادی طی فعالیتهای روزمره استفاده میشود.
آدولف در کنار برند تراتمن
آدی در سال ۱۹۶۷ اولین لباسهای گرمکن مخصوص دومیدانی را طراحی کرد که منقش به سه خط مشهور آدیداس بودند. ورزشکارها با استفاده از نوآوری جدید آدی دیگر امکان پوشیدن لباسهای مناسب را پیش و پس از مسابقه داشتند. همین پوشاک اولین قدمها را برای توسعهی لباس ورزشی به بدنهی جامعه برداشت و بهمرور برند آدیداس بیشتر در ذهن مردم عادی نقش بست.
دههی ۱۹۷۰ با وجود موفقیتهای بیشمار، با غم و اندوه شخصی برای آدی همراه بود. او برادران و خواهران خود را از دست داد و آخرین عضو زندهی خانوادهی داسلر شد. برادر بزرگتر و رقیب همیشگی آدولف در سال ۱۹۷۴ از دنیا رفت و برادر دیگر یعنی فریتز، یک سال بعد فوت کرد.
مرگ و میراث ماندگاری بهنام آدیداس
آدی داسلر در سال ۱۹۷۸ بهعنوان اولین فرد غیر آمریکایی «تالار افتخار صنعت محصولات ورزشی» انتخاب شد. او چند ماه بعد و در ۶ سپتامبر همان سال پس از بیماری کوتاهی از دنیا رفت. عنوان Chef پس از مرگ داسلر از آدیداس حذف شد و از آن زمان هیچکس با چنین لقبی در شرکت فعالیت نمیکند. کتی پس از همسرش مدیریت شرکت را بر عهده گرفت و آن را بهحدی توسعه داد که به ظرفیت تولید ۲۸۰ هزار جفت کفش در روز رسید.
مرکز مدیریت آدیداس در هرتسوگنآوراخ
در دههی ۱۹۸۰ رقابت جهانی در صنعت پوشاک ورزشی به اوج رسیده بود و شرکتها با سرعت بالایی در صنعت پیشرفت میکردند. کسبوکار خانوادگی داسلر برای سرعت جدید و رخدادهای شدید بازار آماده نبود. کتی چالش جدید را درک کرد و بهخاطر نگرانی از شکست یادگار همسرش، آدیداس، درگیریهای داخل خانواده را کنار گذاشت و از هورست خواست تا مدیریت کل آدیداس را در دست بگیرد. کتی در ۳۱ دسامبر ۱۹۸۴ از دنیا رفت.
هورست استراتژی رهبری جدیدی را در آدیداس در پیش گرفت و آن را بیشازپیش به زندگی روزمرهی مردم وارد کرد. درنتیجه علاوه بر ورزشکاران، ستارههای سینما و افراد مشهور و محبوب هم برند سه خط را بهعنوان پوشاک خود انتخاب میکردند. پس از مرگ هورست، مدیریت شرکت برای اولینبار به دستان فردی خارج از خانوادهی داسلر رسید و در سالهای بعد بحرانهایی برای آدیداس پیش آمد. بههرحال امروز آدیداس پس از گذار از آن بحرانها بهعنوان بازیگر بزرگ دنیای پوشاک ورزشی، به فعالیت جدی در صنعت ادامه میدهد.
نظرات